استراق سمع: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(استراق سمع در قرآن)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
'''«اِستراق سَمع»''' به معنای گوش دادن به سخن دیگران به‌ صورت مخفیانه با قصد و [[اختیار]] است. این تعبیر در فرهنگ [[اسلام|اسلامی]] در دو مورد بکار رفته است؛ یکی در بعد [[اخلاق|اخلاقی]] و روابط انسانی و دیگری درباره [[شیطان|شیاطین]] و [[جن|جنیان]]. «استراق سمع» را می‌توان یکی از مصادیق «[[تجسس|تجسّس]]» دانست که در [[قرآن کریم]] از آن نهی‌ شده است.
  
دزیده گوش دادن به سخن دیگران با قصد و اختیار استراق سمع نامیده می شود.
+
==مفهوم استراق سمع==
  
==معنای ترکیب استراق سمع==
+
«استراق» مصدر ثلاثی مزید (باب افتعال) از ریشه (س‌‌.ر‌‌.ق) به معنای گرفتن چیزی از صاحبش بدون داشتن حق و به‌ صورت مخفیانه و با قصد و [[اختیار]] است.<ref>التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۱۲، «سرق».</ref> و «سَمع» مصدر ثلاثی مجرد به معنای ادراک کردن صداها<ref>همان، ص‌۲۰۸، «سمع».</ref> یا مسموع<ref>مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۵۱۰؛ روح البیان، ج‌۴، ص‌۴۴۹.</ref> است.
  
استراق مصدر ثلاثی مزید (باب افتعال) از ریشه (س‌‌ر‌‌ق) به معنای گرفتن چیزی از صاحبش بدون داشتن حق و به‌ صورت مخفیانه و با قصد و اختیار است<ref>التحقیق، ج‌5، ص‌112، «سرق».</ref> و «سَمع» مصدر ثلاثی مجرد به معنای ادراک کردن صداها<ref>همان، ص‌208، «سمع».</ref> یا مسموع<ref>مجمع البیان، ج‌6، ص‌510؛ روح البیان، ج‌4، ص‌449.</ref> است.
+
ترکیب استراق سمع به معنای گوش دادن به سخن کسی به‌ صورت مخفیانه است.<ref>لغت‌نامه، ج۲، ص۸۱۱، «استراق»؛ المصباح، ص۲۷۴، «سرق».</ref> این ترکیب، از آیه‌ای در [[قرآن]] گرفته شده که در آن از استراق سمع [[شیطان|شیاطین]] سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|«إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ ...»}}<ref>[[آیه 18 سوره حجر|سوره حجر، آیه ۱۸.]]</ref>.  
 +
دزدیده گوش دادن در فرهنگ [[اسلام|اسلامی]]، در دو مورد بکار می‌رود: یکی درباره انسانها، و دیگری درباره شیاطین و [[جن|جنیان]] که در قرآن، بیشتر به این نوع استراق سمع پرداخته شده است.
  
ترکیب استراق سمع به معنای گوش دادن به سخن کسی به‌ صورت مخفیانه است.<ref>لغت‌نامه، ج2، ص811، «استراق»؛ المصباح، ص274، «سرق».</ref> این ترکیب، از آیه‌ای در قرآن گرفته شده که در آن از استراق سمع شیاطین سخن به میان آمده است: {{متن قرآن|«إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ...»}}. ([[سوره حجر]]/15، 18)
+
استراق سمع در اصطلاح سیاسی، به معنای جاسوسی از طریق نصب برخی گیرنده‌ها برای شنود یا ثبت و ضبط مذاکرات خصوصی یا محرمانه است.<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص‌۴۶.</ref>
  
==دزدیده گوش دادن در فرهنگ اسلامی==
+
==استراق سمع در قرآن==
  
دزدیده گوش دادن در فرهنگ اسلامی، در دو مورد بکار می‌رود:
+
=== استراق سمع انسانها ===
 +
[[قرآن مجید]]، [[تجسس|تجسّس]] را عملی زشت و ناروا دانسته و از آن نهی‌کرده است: {{متن قرآن|«...‌ وَلَا تَجَسَّسُوا ...»}}<ref>[[آیه 12 سوره حجرات|سوره حجرات، آیه ۱۲.]]</ref>. یکی از مصادیق تجسّس، استراق سمع یا دزدیده گوش‌دادن به سخن دیگران دانسته شده‌ است.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۷؛ المنیر، ج۲۶، ص۲۶۳.</ref>
  
* 1. درباره انسانها که عملی ناپسند و ممنوع است و ممنوعیت آن از برخی آیات ([[سوره حجرات]]/49، 12؛ [[سوره اسراء]]/17، 36) استفاده می‌شود.
+
از برخی آیات دیگر استفاده می‌شود که گوش فرادادن به هر چیزی جایز نیست، بلکه گاهی ممنوع است و استراق سمع از موارد ممنوع شمرده می‌شود: {{متن قرآن|«... إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا»}}<ref>[[آیه 36 سوره اسراء|سوره اسراء، آیه ۳۶.]]</ref>.
  
* 2. درباره شیاطین و جنیان که در [[قرآن]]، بیشتر به این نوع استراق سمع پرداخته شده و مسئله حفظ آسمانها از آنها و راندنشان با شهاب در 5 سوره و 9 آیه قرآن آمده است.
+
در [[حدیث|حدیثی]] از [[امام صادق]] علیه السلام آمده است: اگر کسی به سخن گروهی بدون رضایت آنها گوش دهد، در روز [[قیامت]] در دو گوش وی سرب داغ ریخته می‌شود.<ref>تفسیر نورالثقلین، ج‌۵، ص‌۹۳.</ref> البته تجسس و استراق سمع، در مواردی جایز و گاهی نیز واجب است.<ref>لزوم وزارت اطلاعات، ص۱۴۶‌‌-۱۵۳.</ref>
  
این بحث از مباحث مشکلی است که جوانب آن در سخن مفسران به روشنی مطرح نشده و بر این اساس، نتیجه‌گیری از آرا و اظهارنظر قطعی و نهایی درباره آن آسان به نظر نمی‌رسد. برخی گفته‌اند: شناختن حقیقت شیطان و چگونگی استراق سمع و آنچه او استراق سمع می‌کند، همگی از علوم غیبی است که انسانهای معمولی جز از طریق آیات و روایات راهی به فهم آنها ندارند.<ref>فی ظلال القرآن، ج‌4، ص‌2133.</ref> استراق سمع در اصطلاح سیاسی به معنای جاسوسی، از طریق نصب برخی گیرنده‌ها برای شنود یا ثبت و ضبط مذاکرات خصوصی یا محرمانه است.<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص‌46.</ref>
+
===استراق سمع شیاطین و جنیان===
  
==استراق سمع انسانها در قرآن==
+
مسئله استراق سمع [[شیطان|شیاطین]] و [[جن|جنیان]] به گفتگوهای [[فرشتگان]] و حفظ آسمانها از آنها و رانده شدنشان به وسیله شهابها، در ۹ [[آیه]] از [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|«إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»}}<ref>[[آیه 10 سوره صافات|سوره صافات، آیه ۱۰.]]</ref>. این بحث از مباحث مشکلی است که جوانب آن در سخن مفسران به روشنی مطرح نشده و بر این اساس، نتیجه‌گیری از آرا و اظهارنظر قطعی و نهایی درباره آن آسان به نظر نمی‌رسد. برخی گفته‌اند: شناختن حقیقت شیطان و چگونگی استراق سمع و آنچه او استراق سمع می‌کند، همگی از علوم غیبی است که انسانهای معمولی جز از طریق آیات و روایات راهی به فهم آنها ندارند.<ref>فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۱۳۳.</ref>
  
قرآن، تجسّس را عملی زشت و ناروا دانسته و از آن نهی‌کرده است: {{متن قرآن|«...‌وَلَا تَجَسَّسُوا...»}}. ([[سوره حجرات]]/49، 12) یکی از مصادیق تجسّس، دزدیده گوش‌دادن به سخن دیگران دانسته شده‌ است.<ref>تفسیر قرطبی، ج16، ص217؛ المنیر، ج26، ص263.</ref>
+
'''چگونگی استراق سمع شیاطین:'''
  
از برخی آیات دیگر استفاده می‌شود که گوش فرادادن به هر چیزی جایز نیست، بلکه گاهی ممنوع است و استراق سمع از موارد ممنوع شمرده می‌شود: {{متن قرآن|«...اِنَّ السَّمعَ والبَصَرَ والفُؤادَ کُلُّ اُولئِکَ کانَ عَنهُ مَسولا»}} ([[سوره اسراء]]/17، 36)
+
در مورد چگونگی استراق سمع شیاطین و رانده شدن آنها با شهابها، برخی مفسران وجوهی را ذکر کرده‌اند. آن وجوه بر این نظریه مبتنی است که افلاکی زمین را احاطه کرده و فرشتگانی در آنها ساکن‌اند و آن فلکها دارای درهایی است که تنها از آن طریق‌ می‌توان به افلاک نفوذ کرد و در آسمان اول گروهی از فرشتگان وجود دارند که در دستهایشان شهاب هایی است که با آن، شیاطینِ استراق سمع کننده را هدف قرار می‌دهند. امروزه بطلان نظریّه افلاک آشکار شده است، بنابراین احتمال دارد این‌گونه بیانات قرآنی از باب مَثَل باشد که در آن، حقایق خارج از حسّ به‌ صورت محسوس بیان شده تا برای انسانها قابل فهم باشد و مقصود از آسمانی که مسکن فرشتگان است، جهانی [[عالم ملکوت|ملکوتی]] است و مقصودِ آیات این است که هرگاه شیاطین برای شنیدن سخنان فرشتگان به آن عالم ملکوتی نزدیک شوند تا اسرار هستی و حوادث آینده را کشف کنند با نور ملکوت که شیاطین تحمّل آن را ندارند رانده می‌شوند، یا منظور این است که هرگاه شیاطین قصد مشتبه ساختن [[حق]] را داشته باشند، فرشتگان آنها را به وسیله حق می‌رانند.
  
در حدیثی از [[امام صادق]] علیه السلام آمده است: اگر کسی به سخن گروهی بدون رضایت آنها گوش دهد در روز قیامت در دو گوش وی سرب داغ ریخته می‌شود.<ref>نورالثقلین، ج‌5، ص‌93.</ref> البته تجسس و استراق سمع، در مواردی جایز و گاهی نیز واجب است.<ref>لزوم وزارت اطلاعات، ص146‌‌-153.</ref>
+
مؤیّد این کلام آن است که خداوند قبل از این آیات، ابتدا به ملائکه [[وحی]] سوگند یاد کرده ([[سوره صافات]]/۳۷، ۱‌‌۳) و به حفظ وحی به وسیله فرشتگان اشاره نموده است<ref>المیزان، ج‌۱۷، ص‌۱۲۴‌‌-۱۲۵.</ref>: {{متن قرآن|«وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ»}}<ref>[[آیه 7 سوره صافات|سوره صافات، آیه ۷.]]</ref>؛ و بیان داشته که‌ شیاطین از شنیدن سخنان ملأ‌ اعلی که همان فرشتگان گرامی هستند منع شده‌اند و از هر سو هدف قرار گرفته و به عقب رانده می‌شوند: {{متن قرآن|«لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ»}}<ref>[[آیه 8 سوره صافات|همان، آیه ۸.]]</ref>.
  
==استراق سمع شیاطین و جنیان در قرآن==
+
طنطاوی در ذیل آیه ۱۸ [[سوره حجر]] می‌گوید: [[انسان|انس]] و [[جن|جنّ]] همواره خواستار کشف مجهولات عالم، اعمّ از زمینی و آسمانی بوده و هستند؛ ولی همان‌گونه که اسرار عالم ظاهر را بدون تهیه مقدمات نمی‌توان کشف کرد، کشف اسرار عالم بالا نیز به مقدماتی خاص نیاز دارد و آن ارتقای [[روح]] انسانی و روح جنّی است؛ پس اگر جن و انس بدون تهیه اسباب مناسب، برای کشف اسرار عالم فرشتگان دست بکار شوند، هیچ‌گاه به نتیجه نخواهند رسید و آیات ۱۷‌‌-۱۸ [[سوره حجر]]، شکست شیاطین را در این زمینه بیان می‌کند تا عبرتی برای انسانها باشد.<ref>الجواهر، مج‌۴، ج‌۸، ص‌۱۲.</ref> آیه ۳۴ [[سوره الرحمن]] نیز که بر اساس آن، جنّ و انس قدرت عبور از مرزهای آسمانها و زمین را جز با نیرویی (فوق العاده) ندارند اشاره به همین معناست.
  
در آیاتی چند از استراق سمع شیاطین و جنیان به گفتگوی فرشتگان و رانده شدن آنها به وسیله شهابها سخن رفته است: {{متن قرآن|«اِلاّ مَن خَطِفَ الخَطفَةَ فَاَتبَعَهُ شِهابٌ ثاقِب»}}.([[سوره صافات]]/37، 10)
+
البته در آیه ۵ [[سوره ملک]]، راندن شیاطین به «مصابیح» که همان کواکب آسمانی است نسبت داده شده است. با توجه به این که شیاطین بر اساس آیاتی دیگر به وسیله «شهاب» رانده می‌شوند، در توجیه این [[آیه]] دو قول وجود دارد: یکی این که مقصود از مصابیحی که آسمان به آنها زینت داده‌شده، اعم از کواکب اصلی و شهاب های آسمانی است؛ و دیگر این که شهابها از کواکب آسمانی جدا شده، شیاطین به وسیله آنها رانده‌ می‌شوند.<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۵۱.</ref>
  
در مورد چگونگی استراق سمع شیاطین و رانده شدن آنها با شهابها، برخی مفسران وجوهی را ذکر کرده‌اند. آن وجوه بر این نظریه مبتنی است که افلاکی زمین را احاطه کرده و فرشتگانی در آنها ساکن‌اند و آن فلکها دارای درهایی است که تنها از آن طریق‌ می‌توان به افلاک نفوذ کرد و در آسمان اول گروهی از فرشتگان وجود دارند که در دستهایشان شهاب هایی است که با آن، شیاطینِ استراق سمع کننده را هدف قرار می‌دهند.
+
'''هدف استراق سمع شیاطین:'''
 
 
امروزه بطلان نظریّه افلاک آشکار شده است، بنابراین احتمال دارد این‌گونه بیانات قرآنی از باب مَثَل باشد که در آن، حقایق خارج از حسّ به‌ صورت محسوس بیان شده تا برای انسانها قابل فهم باشد و مقصود از آسمانی که مسکن فرشتگان است، جهانی ملکوتی است و مقصودِ آیات این است که هرگاه شیاطین برای شنیدن سخنان فرشتگان به آن عالم ملکوتی نزدیک شوند تا اسرار هستی و حوادث آینده را کشف کنند با نور ملکوت که شیاطین تحمّل آن را ندارند رانده می‌شوند یا منظور این است که هرگاه شیاطین قصد مشتبه ساختن حق را داشته باشند، فرشتگان آنها را به وسیله حق می‌رانند.
 
 
 
مؤیّد این کلام آن است که خداوند قبل از این آیات، ابتدا به ملائکه [[وحی]] سوگند یاد کرده ([[سوره صافات]]/37، 1‌‌3) و به حفظ وحی به وسیله فرشتگان اشاره نموده است<ref>المیزان، ج‌17، ص‌124‌‌-125.</ref>: {{متن قرآن|«وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ»}} ([[سوره صافات]]/37، 7) و بیان داشته که‌ شیاطین از شنیدن سخنان ملأ‌ اعلی که همان فرشتگان گرامی هستند منع شده‌اند و از هر سو هدف قرار گرفته و به عقب رانده می‌شوند: {{متن قرآن|«لایَسَّمّعونَ إِلَی المَلإ الأعلی و یُقذَفونَ مِن کُلِّ جَانِب»}}. ([[سوره صافات]]/37، 8)
 
 
 
طنطاوی در ذیل آیه 18 [[سوره حجر]]/15 می‌گوید: انس و جن همواره خواستار کشف مجهولات عالم، اعمّ از زمینی و آسمانی بوده و هستند؛ ولی همان‌گونه که اسرار عالم ظاهر را بدون تهیه مقدمات نمی‌توان کشف کرد، کشف اسرار عالم بالا نیز به مقدماتی خاص نیاز دارد و آن ارتقای روح انسانی و روح جنّی است، پس اگر جن و انس بدون تهیه اسباب مناسب، برای کشف اسرار عالم فرشتگان دست بکار شوند، هیچ‌گاه به نتیجه نخواهند رسید و آیات 17‌‌18 [[سوره حجر]]/ 15، شکست شیاطین را در این زمینه بیان می‌کند تا عبرتی برای انسانها باشد.<ref>الجواهر، مج‌4، ج‌8، ص‌12.</ref> آیه 34 [[سوره الرحمن]]/55 نیز که بر اساس آن، جنّ و انس قدرت عبور از مرزهای آسمانها و زمین را جز با نیرویی (فوق العاده) ندارند اشاره به همین معناست.
 
  
 
درباره هدف شیاطین از استراق سمع، از ظاهر روایات دو هدف استفاده می‌شود:
 
درباره هدف شیاطین از استراق سمع، از ظاهر روایات دو هدف استفاده می‌شود:
  
* 1. برای ایجاد اشتباه و تردید بین اهل زمین، درباره وحی آسمانی و کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. مؤیّد این مطلب، سخن امام‌ صادق علیه السلام است که فرمود: ...شیاطین از استراق سمع منع شدند تا در روی زمین، چیزی از خبرهای آسمانی که شبیه وحی است، نباشد و در آنچه از جانب خداوند برای مردم آمده اشتباه واقع‌ نشود.<ref>الاحتجاج، ج‌2، ص‌219؛ کنزالدقائق، ج‌13، ص‌477.</ref>
+
*۱. برای ایجاد اشتباه و تردید بین اهل زمین، درباره وحی آسمانی و کلام [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله. مؤیّد این مطلب، سخن [[امام‌ صادق]] علیه السلام است که فرمود: ...شیاطین از استراق سمع منع شدند تا در روی زمین، چیزی از خبرهای آسمانی که شبیه وحی است، نباشد و در آنچه از جانب خداوند برای مردم آمده اشتباه واقع‌ نشود.<ref>الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۲۱۹؛ کنزالدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۷.</ref>
 
 
* 2. برای خبررسانی به کاهنان. مؤیّد این مطلب نقل ابن‌ عباس است که گفت: شیاطین داخل آسمان می‌شدند و اخبار آن را به کاهنان می‌رساندند. سپس کاهنان دروغ هایی را به آن افزوده و برای مردم زمین بیان می‌کردند.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌10، ص‌9.</ref>
 
 
 
==بعثت و استراق سمع==
 
 
 
غالب مفسران بر این عقیده‌اند که پس از بعثت پیامبر‌ اکرم صلی الله علیه و آله هیچ‌یک از شیاطین و جنّیان راهی به سوی آسمان و شنیدن اخبار فرشتگان ندارند و بر اساس آیات قرآن، شیاطین از شنیدن اخبار آسمانها منع شده‌اند: {{متن قرآن|«إِنَّهُم عَن السَّمعِ لَمعزُولُون»}} ([[سوره شعراء]]/26، 212) و اگر یکی از شیاطین یا جنیان بخواهد سخنان فرشتگان را استراق سمع کند، با شهاب رانده می‌شود: {{متن قرآن|«و أَنّا لَمَسنَا السَّماءَ فَوَجدنها مُلِئَت حَرَسًا شَدیدًا و شُهُبًا»}} ([[سوره جنّ]]/72، 8)، {{متن قرآن|«ولَقَد جَعَلنا فِی‌السّماءِ بُروجًا و زَیّنّها لِلنّظِرین و حَفِظنهامِن کُلِّ شَیطن رَّجیم إِلاّ مَن استَرقَ السَّمعَ فَأتبَعَه شِهابٌ مُبینٌ»}}. ([[سوره حجر]]/15، 16‌‌18) گفته شده: در این آیه نمی‌توان «إلاّ» را بر ظاهر معنای آن یعنی استثنا حمل کرد و نتیجه گرفت که اگر شیطانی استراق سمع کند می‌تواند وارد آسمان شود بلکه «إلاّ» به معنای «لکن» است، زیرا به هیچیک از شیاطین اجازه ورود به آسمان داده نمی‌شود و مفاد آیه این است که اگر شیطانی بکوشد خود را به‌ آسمان نزدیک کند به وسیله شهاب رانده‌ می‌شود.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌19، ص‌169.</ref>
 
 
 
در تأویلی عرفانی برای آیات 15‌‌18 [[سوره حجر]]/15 گفته شده: مقصود از «سماء»، عقل یا قلب و منظور از «بروج»، مراتب عقل (هیولانی، بالملکه، بالفعل، مستفاد) یا مقامات اخلاقی مانند صبر، شکر، توکل و‌... است و مقصود از تزیین سماء، آراستن آن به علوم و معارف و حکمتها برای متفکّران است و مراد از شیطان، اوهام و تخیلات و از شهاب مبین، برهان واضح یا اشراق نور هدایت اراده شده که اوهام و تخیلات را می‌راند.<ref>تفسیر ابن‌عربی، ج‌1، ص‌662‌‌-663.</ref> در آیه 5 [[سوره ملک]]/67 راندن شیاطین به «مصابیح» که همان کواکب آسمانی است نسبت داده شده است. با توجه به این که شیاطین بر اساس آیاتی دیگر به وسیله شهابها رانده می‌شوند، در توجیه این آیه دو قول وجود دارد: یکی این که مقصود از مصابیحی که آسمان به آنها زینت داده‌شده، اعم از کواکب اصلی و شهاب های آسمانی است و دیگر این که شهابها از کواکب آسمانی جدا شده، شیاطین به وسیله آنها رانده‌می‌شوند.<ref>المیزان، ج‌19، ص‌351.</ref>
 
 
 
درباره این موضوع که آیا شیاطین پس از سوخته شدن به وسیله شهابها کشته می‌شوند یا فقط برخی از اعضایشان می‌سوزد، میان مفسران اختلاف است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌6، ص‌510؛ تفسیر قرطبی، ج‌10، ص‌9.</ref> و در مورد این که آیا پیش از بعثت راه آسمانها برای شیاطین و جنیان باز بود یا نه، دو نظریه وجود دارد:
 
  
* 1. بسیاری از مفسران بر این باورند که پیش از بعثت یا پیش از میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شیاطین و جنیان می‌توانستند به آسمان رفته، گفتگوی فرشتگان را بشنوند: {{متن قرآن|«و أَنّا کُنّا نَقعُدُ مِنها مَقعِدَ لِلسَّمعِ فَمَن یَستَمِعِ الأنَ یَجِد لَه شِهابًا رَصَدًا»}} ([[سوره جن]]/72، 9)، چنان‌که برخی مفسران از [[امام‌ صادق]] علیه السلام<ref>الاحتجاج، ج‌2، ص‌219؛ کنزالدقائق، ج‌13، ص‌478؛ البرهان، ج‌3، ص‌334.</ref> و برخی دیگر از ابن‌عباس<ref>مجمع البیان، ج‌6، ص‌510؛ تفسیر قرطبی، ج‌10، ص‌9؛ تفسیر‌ بیضاوی، ج‌3، ص‌364.</ref> نقل کرده‌اند که در زمان جاهلیت، هر یک از کاهنان شیطانی را در استخدام خویش داشت که در مکانی از آسمان می‌نشست و خبرهای مربوط به‌ حوادث آینده را استراق سمع می‌کرد و کاهن را از آن آگاه می‌ساخت و کاهن آنها را برای مردم افشا می‌کرد.
+
*۲. برای خبررسانی به کاهنان. مؤیّد این مطلب نقل [[عبدالله بن عباس|ابن‌ عباس]] است که گفت: شیاطین داخل آسمان می‌شدند و اخبار آن را به کاهنان می‌رساندند. سپس کاهنان [[دروغ]] هایی را به آن افزوده و برای مردم زمین بیان می‌کردند.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۹.</ref>
  
زمانی که عیسی علیه السلام به نبوت مبعوث شد شیاطین از سه آسمان و زمانی که [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله مبعوث شد از همه آسمانها ممنوع شدند و در صورت استراق سمع با شهابها رانده می‌شدند. گفته شده که اصل شهابها پس از بعثت حادث نشده است بلکه راندن شیاطین به وسیله آنها پس از بعثت صورت گرفته است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌556؛ المیزان، ج‌20، ص‌43.</ref> در برخی روایات نیز آغاز ممنوعیت نفوذ به آسمانها و رانده‌شدن شیاطین به وسیله شهابها در شب میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دانسته شده است.<ref>الامالی، ص360؛ کنزالدقائق، ج13، ص477-478؛ البرهان، ج‌3، ص‌334؛ روح‌البیان، ج‌4، ص‌450.</ref>
+
'''استراق سمع و بعثت پیامبر:'''
  
در تفسیر‌ قمی آمده است: پس از میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله جنیان نزد کاهنان آمده، اخباری را که پیش از میلاد شنیده بودند برای آنها باز‌می‌گفتند و کاهنان با استفاده از آن اخبار به پیشگویی می‌پرداختند.<ref>تفسیر قمی، ج‌2، ص‌410.</ref>
+
غالب مفسران بر این عقیده‌اند که پس از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] پیامبر‌ اکرم صلی الله علیه و آله، هیچ‌یک از شیاطین و جنّیان راهی به سوی آسمان و شنیدن اخبار فرشتگان ندارند و بر اساس آیات قرآن، شیاطین از شنیدن اخبار آسمانها منع شده‌اند: {{متن قرآن|«إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ»}}<ref>[[آیه 212 سوره شعراء|سوره شعراء، آیه ۲۱۲.]]</ref>؛ و اگر یکی از شیاطین یا جنیان بخواهد سخنان فرشتگان را استراق سمع کند، با شهاب رانده می‌شود: {{متن قرآن|«وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا»}}<ref>[[آیه 8 سوره جن|سوره جن، آیه ۸.]]</ref>؛ «{{متن قرآن|{{آیه|15|16}} 💠<ref>[[آیه 16 سوره حجر|سوره حجر، آیه ۱۶‌‌.]]</ref> {{آیه|15|17}} 💠<ref>[[آیه 17 سوره حجر|همان، آیه ۱۷.]]</ref>{{آیه|15|18}}<ref>[[آیه 18 سوره حجر|همان، آیه ۱۸.]]</ref>}}»؛ گفته شده: در این آیه نمی‌توان «إلاّ» را بر ظاهر معنای آن یعنی استثنا حمل کرد و نتیجه گرفت که اگر شیطانی استراق سمع کند می‌تواند وارد آسمان شود، بلکه «إلاّ» به معنای «لکن» است، زیرا به هیچیک از شیاطین اجازه ورود به آسمان داده نمی‌شود و مفاد آیه این است که اگر شیطانی بکوشد خود را به‌ آسمان نزدیک کند، به وسیله شهاب رانده‌ می‌شود.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۱۹، ص‌۱۶۹.</ref>
  
* 2. نظریه دیگر آن است که شیاطین هیچ‌گاه حتی پیش از بعثت به آسمان راه نداشتند؛ برخی با استناد به آیات 17‌‌18 [[سوره حجر]]/15 این مطلب را که پیش از بعثت هر کاهنی شیطانی داشت که اخبار آسمان را برایش می‌آورد. افسانه‌ای دروغین خوانده و گفته‌اند: شیاطین به هیچ وجه نمی‌توانند به آسمان برسند و «شهاب مبین» در آیه، کنایه از این است که شیاطین، کوچک‌تر از آن‌اند که گفته‌های فرشتگان را استراق سمع کنند.<ref>الکاشف، ج‌4، ص‌470.</ref>
+
اما در مورد این که آیا پیش از بعثت، راه آسمانها برای شیاطین و جنیان باز بود یا نه، دو نظریه وجود دارد:
  
برخی دیگر گفته‌اند: آیاتی مانند 8 [[سوره صافات]]/37 دلالت دارد که شیاطین، پیش از بعثت نیز راهی به آسمان نداشتند؛ ولی آیه 9 [[سوره جن]]/72 دلالت دارد که برخی از جنیان قبل از بعثت به آسمان راه داشته، سخنان فرشتگان را می‌شنیدند.
+
*۱. برخی از مفسران بر این باورند که پیش از بعثت یا پیش از [[ولادت پیامبر اسلام|میلاد پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله، شیاطین و جنیان می‌توانستند به آسمان رفته، گفتگوی فرشتگان را بشنوند: {{متن قرآن|«وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا»}}<ref>[[آیه 9 سوره جن|سوره جن، آیه ۹.]]</ref>؛ چنان‌که برخی مفسران از [[امام‌ صادق]] علیه السلام<ref>الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۲۱۹؛ کنزالدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۸؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۳۳۴.</ref> و برخی دیگر از ابن‌ عباس<ref>مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۵۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۹؛ تفسیر‌ بیضاوی، ج‌۳، ص‌۳۶۴.</ref> نقل کرده‌اند که در زمان [[جاهلیت]]، هر یک از کاهنان شیطانی را در استخدام خویش داشت که در مکانی از آسمان می‌نشست و خبرهای مربوط به‌ حوادث آینده را استراق سمع می‌کرد و کاهن را از آن آگاه می‌ساخت و کاهن آنها را برای مردم افشا می‌کرد. زمانی که [[حضرت عیسی علیه السلام|عیسی]] علیه السلام به [[نبوت]] مبعوث شد شیاطین از سه آسمان و زمانی که [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله مبعوث شد از همه آسمانها ممنوع شدند و در صورت استراق سمع با شهابها رانده می‌شدند. گفته شده که اصل شهابها پس از بعثت حادث نشده است بلکه راندن شیاطین به وسیله آنها پس از بعثت صورت گرفته است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۵۶؛ المیزان، ج‌۲۰، ص‌۴۳.</ref> در برخی روایات نیز آغاز ممنوعیت نفوذ به آسمانها و رانده‌شدن شیاطین به وسیله شهابها در شب میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دانسته شده است.<ref>الامالی، ص۳۶۰؛ کنزالدقائق، ج۱۳، ص۴۷۷-۴۷۸؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۳۳۴؛ روح‌البیان، ج‌۴، ص‌۴۵۰.</ref> در [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر‌ قمی]] آمده است: پس از میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله جنیان نزد کاهنان آمده، اخباری را که پیش از میلاد شنیده بودند برای آنها باز‌می‌گفتند و کاهنان با استفاده از آن اخبار به پیشگویی می‌پرداختند.<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۴۱۰.</ref>
  
جمع بین این دو دسته آیات آن است که بگوییم: پیش از بعثت، رفتن شیاطین به آسمانها و شنیدن خبرهای آسمان به وسیله آنها ممنوع بود؛ ولی جنیان مؤمن به ویژه رسولانشان می‌توانستند به آسمان بروند. آنها در آسمان مکانهای ویژه‌ای داشتند که در آنجا نشسته و به سخنان ملائکه گوش می‌دادند. سپس با آن سخنان، قوم خود را انذار می‌کردند؛ ولی پس از بعثت برای محافظت وحی قرآنی از اشتباه و ختم رسالت و کفایت قرآن برای جنیان و بی‌نیاز شدن آنان از سخنان فرشتگان، آسمانها پر از فرشتگان نگهبان شد و راه آن به کلی، چه برای شیاطین و چه برای جنیان اعم از مؤمن و کافر بسته شد.
+
*۲. نظریه دیگر آن است که شیاطین هیچ‌گاه حتی پیش از بعثت به آسمان راه نداشتند؛ برخی با استناد به آیات ۱۷‌‌-۱۸ [[سوره حجر]] این مطلب را که پیش از بعثت هر کاهنی شیطانی داشت که اخبار آسمان را برایش می‌آورد، افسانه‌ای دروغین خوانده و گفته‌اند: شیاطین به هیچ وجه نمی‌توانند به آسمان برسند و «شهاب مبین» در آیه، کنایه از این است که شیاطین، کوچک‌تر از آن‌اند که گفته‌های فرشتگان را استراق سمع کنند.<ref>الکاشف، ج‌۴، ص‌۴۷۰.</ref>
  
مؤیّد این گفتار، کلام جنیان مؤمن پس از بعثت است که گفته‌اند: و اینکه [با این اوضاع] ما نمی‌دانیم آیا اراده شرّی درباره اهل زمین شده یا پروردگارشان خواسته‌است آنان را هدایت کند.([[سوره جن]]/72، 10)<ref>الفرقان، ج‌29، ص‌178‌‌-179.</ref>
+
برخی دیگر گفته‌اند: آیاتی مانند ۸ [[سوره صافات]] دلالت دارد که شیاطین، پیش از بعثت نیز راهی به آسمان نداشتند؛ ولی آیه ۹ [[سوره جن]] دلالت دارد که برخی از جنیان قبل از بعثت به آسمان راه داشته، سخنان فرشتگان را می‌شنیدند. جمع بین این دو دسته آیات آن است که بگوییم: پیش از بعثت، رفتن شیاطین به آسمانها و شنیدن خبرهای آسمان به وسیله آنها ممنوع بود؛ ولی جنیان مؤمن به ویژه رسولانشان می‌توانستند به آسمان بروند. آنها در آسمان مکانهای ویژه‌ای داشتند که در آنجا نشسته و به سخنان ملائکه گوش می‌دادند. سپس با آن سخنان، قوم خود را انذار می‌کردند؛ ولی پس از بعثت برای محافظت وحی قرآنی از اشتباه و ختم رسالت و کفایت قرآن برای جنیان و بی‌نیاز شدن آنان از سخنان فرشتگان، آسمانها پر از فرشتگان نگهبان شد و راه آن به کلی، چه برای شیاطین و چه برای جنیان اعم از مؤمن و کافر بسته شد. مؤیّد این گفتار، کلام جنیان مؤمن پس از بعثت است که گفته‌اند: و اینکه ما نمی‌دانیم آیا اراده شرّی درباره اهل زمین شده یا پروردگارشان خواسته‌ است آنان را هدایت کند.([[سوره جن]]/۷۲، ۱۰)<ref>الفرقان، ج‌۲۹، ص‌۱۷۸‌‌-۱۷۹.</ref>
  
برخی مفسران بر این عقیده‌اند که پیش از بعثت نیز در آسمانها نگهبانانی از فرشتگان بودند که شیاطین را با شهابها می‌راندند؛ ولی پس از بعثت، شمار نگهبانان آسمان بیشتر و محافظت از اخبار آسمانی شدیدتر شد.<ref>مجمع البیان، ج‌10، ص‌556.</ref>
+
برخی مفسران بر این عقیده‌اند که پیش از بعثت نیز در آسمانها نگهبانانی از فرشتگان بودند که شیاطین را با شهابها می‌راندند؛ ولی پس از بعثت، شمار نگهبانان آسمان بیشتر و محافظت از اخبار آسمانی شدیدتر شد.<ref>مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۵۶.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایره المعارف قرآن کریم، مدخل "استراق سمع یا دزديده گوش‌دادن به سخن‌ كسى" از محمود برازنده، [http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/3/10.htm#f4 دایرة المعارف قرآن کریم، جلد3].
 
  
 +
* [[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دایرةالمعارف قرآن کریم]]، "استراق سمع یا دزدیده گوش‌دادن به سخن‌ کسى"، جلد۳.
 +
{{قرآن}}
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 +
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 +
[[رده:صفات ناپسند]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ آوریل ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۰۷

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«اِستراق سَمع» به معنای گوش دادن به سخن دیگران به‌ صورت مخفیانه با قصد و اختیار است. این تعبیر در فرهنگ اسلامی در دو مورد بکار رفته است؛ یکی در بعد اخلاقی و روابط انسانی و دیگری درباره شیاطین و جنیان. «استراق سمع» را می‌توان یکی از مصادیق «تجسّس» دانست که در قرآن کریم از آن نهی‌ شده است.

مفهوم استراق سمع

«استراق» مصدر ثلاثی مزید (باب افتعال) از ریشه (س‌‌.ر‌‌.ق) به معنای گرفتن چیزی از صاحبش بدون داشتن حق و به‌ صورت مخفیانه و با قصد و اختیار است.[۱] و «سَمع» مصدر ثلاثی مجرد به معنای ادراک کردن صداها[۲] یا مسموع[۳] است.

ترکیب استراق سمع به معنای گوش دادن به سخن کسی به‌ صورت مخفیانه است.[۴] این ترکیب، از آیه‌ای در قرآن گرفته شده که در آن از استراق سمع شیاطین سخن به میان آمده است: «إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ ...»[۵]. دزدیده گوش دادن در فرهنگ اسلامی، در دو مورد بکار می‌رود: یکی درباره انسانها، و دیگری درباره شیاطین و جنیان که در قرآن، بیشتر به این نوع استراق سمع پرداخته شده است.

استراق سمع در اصطلاح سیاسی، به معنای جاسوسی از طریق نصب برخی گیرنده‌ها برای شنود یا ثبت و ضبط مذاکرات خصوصی یا محرمانه است.[۶]

استراق سمع در قرآن

استراق سمع انسانها

قرآن مجید، تجسّس را عملی زشت و ناروا دانسته و از آن نهی‌کرده است: «...‌ وَلَا تَجَسَّسُوا ...»[۷]. یکی از مصادیق تجسّس، استراق سمع یا دزدیده گوش‌دادن به سخن دیگران دانسته شده‌ است.[۸]

از برخی آیات دیگر استفاده می‌شود که گوش فرادادن به هر چیزی جایز نیست، بلکه گاهی ممنوع است و استراق سمع از موارد ممنوع شمرده می‌شود: «... إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا»[۹].

در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: اگر کسی به سخن گروهی بدون رضایت آنها گوش دهد، در روز قیامت در دو گوش وی سرب داغ ریخته می‌شود.[۱۰] البته تجسس و استراق سمع، در مواردی جایز و گاهی نیز واجب است.[۱۱]

استراق سمع شیاطین و جنیان

مسئله استراق سمع شیاطین و جنیان به گفتگوهای فرشتگان و حفظ آسمانها از آنها و رانده شدنشان به وسیله شهابها، در ۹ آیه از قرآن کریم آمده است: «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»[۱۲]. این بحث از مباحث مشکلی است که جوانب آن در سخن مفسران به روشنی مطرح نشده و بر این اساس، نتیجه‌گیری از آرا و اظهارنظر قطعی و نهایی درباره آن آسان به نظر نمی‌رسد. برخی گفته‌اند: شناختن حقیقت شیطان و چگونگی استراق سمع و آنچه او استراق سمع می‌کند، همگی از علوم غیبی است که انسانهای معمولی جز از طریق آیات و روایات راهی به فهم آنها ندارند.[۱۳]

چگونگی استراق سمع شیاطین:

در مورد چگونگی استراق سمع شیاطین و رانده شدن آنها با شهابها، برخی مفسران وجوهی را ذکر کرده‌اند. آن وجوه بر این نظریه مبتنی است که افلاکی زمین را احاطه کرده و فرشتگانی در آنها ساکن‌اند و آن فلکها دارای درهایی است که تنها از آن طریق‌ می‌توان به افلاک نفوذ کرد و در آسمان اول گروهی از فرشتگان وجود دارند که در دستهایشان شهاب هایی است که با آن، شیاطینِ استراق سمع کننده را هدف قرار می‌دهند. امروزه بطلان نظریّه افلاک آشکار شده است، بنابراین احتمال دارد این‌گونه بیانات قرآنی از باب مَثَل باشد که در آن، حقایق خارج از حسّ به‌ صورت محسوس بیان شده تا برای انسانها قابل فهم باشد و مقصود از آسمانی که مسکن فرشتگان است، جهانی ملکوتی است و مقصودِ آیات این است که هرگاه شیاطین برای شنیدن سخنان فرشتگان به آن عالم ملکوتی نزدیک شوند تا اسرار هستی و حوادث آینده را کشف کنند با نور ملکوت که شیاطین تحمّل آن را ندارند رانده می‌شوند، یا منظور این است که هرگاه شیاطین قصد مشتبه ساختن حق را داشته باشند، فرشتگان آنها را به وسیله حق می‌رانند.

مؤیّد این کلام آن است که خداوند قبل از این آیات، ابتدا به ملائکه وحی سوگند یاد کرده (سوره صافات/۳۷، ۱‌‌۳) و به حفظ وحی به وسیله فرشتگان اشاره نموده است[۱۴]: «وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ»[۱۵]؛ و بیان داشته که‌ شیاطین از شنیدن سخنان ملأ‌ اعلی که همان فرشتگان گرامی هستند منع شده‌اند و از هر سو هدف قرار گرفته و به عقب رانده می‌شوند: «لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ»[۱۶].

طنطاوی در ذیل آیه ۱۸ سوره حجر می‌گوید: انس و جنّ همواره خواستار کشف مجهولات عالم، اعمّ از زمینی و آسمانی بوده و هستند؛ ولی همان‌گونه که اسرار عالم ظاهر را بدون تهیه مقدمات نمی‌توان کشف کرد، کشف اسرار عالم بالا نیز به مقدماتی خاص نیاز دارد و آن ارتقای روح انسانی و روح جنّی است؛ پس اگر جن و انس بدون تهیه اسباب مناسب، برای کشف اسرار عالم فرشتگان دست بکار شوند، هیچ‌گاه به نتیجه نخواهند رسید و آیات ۱۷‌‌-۱۸ سوره حجر، شکست شیاطین را در این زمینه بیان می‌کند تا عبرتی برای انسانها باشد.[۱۷] آیه ۳۴ سوره الرحمن نیز که بر اساس آن، جنّ و انس قدرت عبور از مرزهای آسمانها و زمین را جز با نیرویی (فوق العاده) ندارند اشاره به همین معناست.

البته در آیه ۵ سوره ملک، راندن شیاطین به «مصابیح» که همان کواکب آسمانی است نسبت داده شده است. با توجه به این که شیاطین بر اساس آیاتی دیگر به وسیله «شهاب» رانده می‌شوند، در توجیه این آیه دو قول وجود دارد: یکی این که مقصود از مصابیحی که آسمان به آنها زینت داده‌شده، اعم از کواکب اصلی و شهاب های آسمانی است؛ و دیگر این که شهابها از کواکب آسمانی جدا شده، شیاطین به وسیله آنها رانده‌ می‌شوند.[۱۸]

هدف استراق سمع شیاطین:

درباره هدف شیاطین از استراق سمع، از ظاهر روایات دو هدف استفاده می‌شود:

  • ۱. برای ایجاد اشتباه و تردید بین اهل زمین، درباره وحی آسمانی و کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله. مؤیّد این مطلب، سخن امام‌ صادق علیه السلام است که فرمود: ...شیاطین از استراق سمع منع شدند تا در روی زمین، چیزی از خبرهای آسمانی که شبیه وحی است، نباشد و در آنچه از جانب خداوند برای مردم آمده اشتباه واقع‌ نشود.[۱۹]
  • ۲. برای خبررسانی به کاهنان. مؤیّد این مطلب نقل ابن‌ عباس است که گفت: شیاطین داخل آسمان می‌شدند و اخبار آن را به کاهنان می‌رساندند. سپس کاهنان دروغ هایی را به آن افزوده و برای مردم زمین بیان می‌کردند.[۲۰]

استراق سمع و بعثت پیامبر:

غالب مفسران بر این عقیده‌اند که پس از بعثت پیامبر‌ اکرم صلی الله علیه و آله، هیچ‌یک از شیاطین و جنّیان راهی به سوی آسمان و شنیدن اخبار فرشتگان ندارند و بر اساس آیات قرآن، شیاطین از شنیدن اخبار آسمانها منع شده‌اند: «إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ»[۲۱]؛ و اگر یکی از شیاطین یا جنیان بخواهد سخنان فرشتگان را استراق سمع کند، با شهاب رانده می‌شود: «وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا»[۲۲]؛ «وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ 💠[۲۳] وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ 💠[۲۴]إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِينٌ[۲۵]»؛ گفته شده: در این آیه نمی‌توان «إلاّ» را بر ظاهر معنای آن یعنی استثنا حمل کرد و نتیجه گرفت که اگر شیطانی استراق سمع کند می‌تواند وارد آسمان شود، بلکه «إلاّ» به معنای «لکن» است، زیرا به هیچیک از شیاطین اجازه ورود به آسمان داده نمی‌شود و مفاد آیه این است که اگر شیطانی بکوشد خود را به‌ آسمان نزدیک کند، به وسیله شهاب رانده‌ می‌شود.[۲۶]

اما در مورد این که آیا پیش از بعثت، راه آسمانها برای شیاطین و جنیان باز بود یا نه، دو نظریه وجود دارد:

  • ۱. برخی از مفسران بر این باورند که پیش از بعثت یا پیش از میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شیاطین و جنیان می‌توانستند به آسمان رفته، گفتگوی فرشتگان را بشنوند: «وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا»[۲۷]؛ چنان‌که برخی مفسران از امام‌ صادق علیه السلام[۲۸] و برخی دیگر از ابن‌ عباس[۲۹] نقل کرده‌اند که در زمان جاهلیت، هر یک از کاهنان شیطانی را در استخدام خویش داشت که در مکانی از آسمان می‌نشست و خبرهای مربوط به‌ حوادث آینده را استراق سمع می‌کرد و کاهن را از آن آگاه می‌ساخت و کاهن آنها را برای مردم افشا می‌کرد. زمانی که عیسی علیه السلام به نبوت مبعوث شد شیاطین از سه آسمان و زمانی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مبعوث شد از همه آسمانها ممنوع شدند و در صورت استراق سمع با شهابها رانده می‌شدند. گفته شده که اصل شهابها پس از بعثت حادث نشده است بلکه راندن شیاطین به وسیله آنها پس از بعثت صورت گرفته است.[۳۰] در برخی روایات نیز آغاز ممنوعیت نفوذ به آسمانها و رانده‌شدن شیاطین به وسیله شهابها در شب میلاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دانسته شده است.[۳۱] در تفسیر‌ قمی آمده است: پس از میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله جنیان نزد کاهنان آمده، اخباری را که پیش از میلاد شنیده بودند برای آنها باز‌می‌گفتند و کاهنان با استفاده از آن اخبار به پیشگویی می‌پرداختند.[۳۲]
  • ۲. نظریه دیگر آن است که شیاطین هیچ‌گاه حتی پیش از بعثت به آسمان راه نداشتند؛ برخی با استناد به آیات ۱۷‌‌-۱۸ سوره حجر این مطلب را که پیش از بعثت هر کاهنی شیطانی داشت که اخبار آسمان را برایش می‌آورد، افسانه‌ای دروغین خوانده و گفته‌اند: شیاطین به هیچ وجه نمی‌توانند به آسمان برسند و «شهاب مبین» در آیه، کنایه از این است که شیاطین، کوچک‌تر از آن‌اند که گفته‌های فرشتگان را استراق سمع کنند.[۳۳]

برخی دیگر گفته‌اند: آیاتی مانند ۸ سوره صافات دلالت دارد که شیاطین، پیش از بعثت نیز راهی به آسمان نداشتند؛ ولی آیه ۹ سوره جن دلالت دارد که برخی از جنیان قبل از بعثت به آسمان راه داشته، سخنان فرشتگان را می‌شنیدند. جمع بین این دو دسته آیات آن است که بگوییم: پیش از بعثت، رفتن شیاطین به آسمانها و شنیدن خبرهای آسمان به وسیله آنها ممنوع بود؛ ولی جنیان مؤمن به ویژه رسولانشان می‌توانستند به آسمان بروند. آنها در آسمان مکانهای ویژه‌ای داشتند که در آنجا نشسته و به سخنان ملائکه گوش می‌دادند. سپس با آن سخنان، قوم خود را انذار می‌کردند؛ ولی پس از بعثت برای محافظت وحی قرآنی از اشتباه و ختم رسالت و کفایت قرآن برای جنیان و بی‌نیاز شدن آنان از سخنان فرشتگان، آسمانها پر از فرشتگان نگهبان شد و راه آن به کلی، چه برای شیاطین و چه برای جنیان اعم از مؤمن و کافر بسته شد. مؤیّد این گفتار، کلام جنیان مؤمن پس از بعثت است که گفته‌اند: و اینکه ما نمی‌دانیم آیا اراده شرّی درباره اهل زمین شده یا پروردگارشان خواسته‌ است آنان را هدایت کند.(سوره جن/۷۲، ۱۰)[۳۴]

برخی مفسران بر این عقیده‌اند که پیش از بعثت نیز در آسمانها نگهبانانی از فرشتگان بودند که شیاطین را با شهابها می‌راندند؛ ولی پس از بعثت، شمار نگهبانان آسمان بیشتر و محافظت از اخبار آسمانی شدیدتر شد.[۳۵]

پانویس

  1. پرش به بالا التحقیق، ج‌۵، ص‌۱۱۲، «سرق».
  2. پرش به بالا همان، ص‌۲۰۸، «سمع».
  3. پرش به بالا مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۵۱۰؛ روح البیان، ج‌۴، ص‌۴۴۹.
  4. پرش به بالا لغت‌نامه، ج۲، ص۸۱۱، «استراق»؛ المصباح، ص۲۷۴، «سرق».
  5. پرش به بالا سوره حجر، آیه ۱۸.
  6. پرش به بالا فرهنگ علوم سیاسی، ص‌۴۶.
  7. پرش به بالا سوره حجرات، آیه ۱۲.
  8. پرش به بالا تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۲۱۷؛ المنیر، ج۲۶، ص۲۶۳.
  9. پرش به بالا سوره اسراء، آیه ۳۶.
  10. پرش به بالا تفسیر نورالثقلین، ج‌۵، ص‌۹۳.
  11. پرش به بالا لزوم وزارت اطلاعات، ص۱۴۶‌‌-۱۵۳.
  12. پرش به بالا سوره صافات، آیه ۱۰.
  13. پرش به بالا فی ظلال القرآن، ج‌۴، ص‌۲۱۳۳.
  14. پرش به بالا المیزان، ج‌۱۷، ص‌۱۲۴‌‌-۱۲۵.
  15. پرش به بالا سوره صافات، آیه ۷.
  16. پرش به بالا همان، آیه ۸.
  17. پرش به بالا الجواهر، مج‌۴، ج‌۸، ص‌۱۲.
  18. پرش به بالا المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۵۱.
  19. پرش به بالا الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۲۱۹؛ کنزالدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۷.
  20. پرش به بالا تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۹.
  21. پرش به بالا سوره شعراء، آیه ۲۱۲.
  22. پرش به بالا سوره جن، آیه ۸.
  23. پرش به بالا سوره حجر، آیه ۱۶‌‌.
  24. پرش به بالا همان، آیه ۱۷.
  25. پرش به بالا همان، آیه ۱۸.
  26. پرش به بالا التفسیر الکبیر، ج‌۱۹، ص‌۱۶۹.
  27. پرش به بالا سوره جن، آیه ۹.
  28. پرش به بالا الاحتجاج، ج‌۲، ص‌۲۱۹؛ کنزالدقائق، ج‌۱۳، ص‌۴۷۸؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۳۳۴.
  29. پرش به بالا مجمع البیان، ج‌۶، ص‌۵۱۰؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۰، ص‌۹؛ تفسیر‌ بیضاوی، ج‌۳، ص‌۳۶۴.
  30. پرش به بالا مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۵۶؛ المیزان، ج‌۲۰، ص‌۴۳.
  31. پرش به بالا الامالی، ص۳۶۰؛ کنزالدقائق، ج۱۳، ص۴۷۷-۴۷۸؛ البرهان، ج‌۳، ص‌۳۳۴؛ روح‌البیان، ج‌۴، ص‌۴۵۰.
  32. پرش به بالا تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۴۱۰.
  33. پرش به بالا الکاشف، ج‌۴، ص‌۴۷۰.
  34. پرش به بالا الفرقان، ج‌۲۹، ص‌۱۷۸‌‌-۱۷۹.
  35. پرش به بالا مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۵۶.

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن