آیه 212 سوره شعراء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<211 آیه 212 سوره شعراء 213>>
سوره : سوره شعراء (26)
جزء : 19
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

که البته آنها از استماع وحی الهی معزولند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed, they are kept at bay [even] from hearing it.

معانی کلمات آیه

«السَّمْع»: گوش فرا دادن و شنیدن.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ «210» وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ «211» إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ «212»

و قرآن را شيطان‌ها نازل نكرده‌اند. نه سزاوار آنان است (كه شياطين آن را نازل كنند) و نه قدرت بر اين كار دارند. بى‌شك آنها از شنيدن (اخبار آسمانى) بركنارند.

فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ «213»

پس (اى پيامبر!) با خدا معبود ديگرى را نخوان كه از عذاب شدگان خواهى شد.

نکته ها

وحى دو نوع است:

الف: وحى الهى كه به وسيله‌ى روح‌الامين بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى‌شود، كه اين نوع وحى نه سزاوار جنّ و شياطين است و نه آنها توان دريافت و ارسال آن را دارند. «وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ»

ب: نوع ديگر وحى، وسوسه‌ها و الهام‌هاى شيطانى است كه شيطان‌ها بر اولياى خود القا

جلد 6 - صفحه 375

مى‌كنند. «إِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى‌ أَوْلِيائِهِمْ» «1»

قرآن از استحكام ومقامى والا واز قداست وحفاظتى خاصّ برخوردار است، زيرا آورنده آن روح‌الامين است، از هرگونه دستبردى محفوظ است، «لَمَعْزُولُونَ» گيرنده آن معصوم است، «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌» «2» وتضمين شده است. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» «3»

مشركان به پيامبر صلى الله عليه و آله پيشنهاد كردند: اگر تو بت‌هاى ما را بخوانى و آنها را محترم بدانى، ما نيز تو را رئيس خود قرار مى‌دهيم. آيه نازل شد كه كفّار را مأيوس كن. «فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ»

پیام ها

1- تهمت‌ها را قاطعانه پاسخ دهيد. «وَ ما تَنَزَّلَتْ» مشركان القاى آيات را كار شياطين مى‌پنداشتند.

2- قداست وحى، از خباثت شياطين دور است. «ما يَنْبَغِي لَهُمْ»

3- قدرت جن و شياطين محدود است. «وَ ما يَسْتَطِيعُونَ»

4- ورود بيگانگان به مراكز قدسى ممنوع است. «إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ»

5- اگر قابليّت و پاكى و ظرفيّت باشد، فرشته را به نزول وا مى‌دارد. «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‌ قَلْبِكَ» ولى اگر آمادگى نباشد حتّى پرواز به آسمان، با برگشت و محروميّت همراه خواهد بود. «لَمَعْزُولُونَ»، «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ» «4»*

6- هدف نهايىِ نزول قرآن، توحيد است. وَ ما تَنَزَّلَتْ‌ ... فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ‌

7- خداوند پيامبر را از شرك نهى مى‌كند، تا ما بياموزيم وگرنه پيامبر لحظه‌اى به سراغ غير خدا نرفت. (به در مى‌گويند تا ديوار بشنود). «فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ» 8- عصمت انبيا، با آزادى واختيار آنان منافاتى ندارد. (پيامبر معصوم است ولى مى‌تواند به سراغ غير خدا رود، لذا مورد نهى قرار مى‌گيرد) «فَلا تَدْعُ»

9- رهبران توحيد بايد خود اوّلين موحّدان باشند. «فَلا تَدْعُ»

«1». انعام، 121.

«2». نجم، 3.

«3». حجر، 9.

«4». حجر، 18.

جلد 6 - صفحه 376

10- غير خدا، هر چيز وهركس باشد، قابل پرستش نيست. «إِلهاً آخَرَ»

11- شرك، سبب هلاكت امّت‌هاى پيشين گرديده است. فَلا تَدْعُ‌ ... فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ‌ (يعنى از عذاب‌شدگان قبلى مى‌شوى)

12- به سراغ غير خدا رفتن، بيچارگى و عذاب به دنبال دارد. «فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ»

13- آيات الهى، به شخصيّت‌هاى بزرگ نيز هشدار مى‌دهد. «فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ»

پانویس

منابع