تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
|نویسنده=سلطان محمد گنابادی | |نویسنده=سلطان محمد گنابادی | ||
− | |موضوع=تفسیر قرآن | + | |موضوع=تفسیر قرآن/ شیعه |
|زبان=عربی | |زبان=عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد=۴ |
|عنوان افزوده1= | |عنوان افزوده1= | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
|لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39191/تفسير-بيان-السعادة-في-مقامات-العبادة تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة] | |لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39191/تفسير-بيان-السعادة-في-مقامات-العبادة تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة] | ||
− | }} | + | }} |
− | + | کتاب '''«تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة»''' تألیف ملا سلطان محمد گنابادى (۱۲۵۱-۱۳۲۷ ق)، [[تفسیر عرفانی|تفسیر عرفانى]] بر [[قرآن کریم]] به زبان عربى است. اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانى [[شیعه|شیعه]] است که برجاى مانده است. سبب نگارش این تفسیر، جمع آورى لطایف و نکات نغزى توسط مفسر بوده که در اشارات قرآن و تلویحات اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابى دیده و نه از کسى شنیده بوده است. | |
− | |||
− | |||
==مؤلف== | ==مؤلف== | ||
− | حاج ملاّ سلطان محمّد | + | حاج ملاّ سلطان محمّد بیدختى گنابادى ملقّب به «سلطان علیشاه» و مشهور به سلطانعلى گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمت اللهى و از مشاهیر علما و عرفا و مفسّرین بزرگ قرآن است. وی در ۲۸ [[ماه جمادی الاول|جمادى الاولى]] سال ۱۲۵۱ ق. در بیدخت گناباد واقع در [[خراسان]] قدم به عرصۀ وجود نهاد. |
− | == روش | + | از اساتید محمد گنابادی، [[حاج ملاهادی سبزواری|ملا هادی سبزواری]] و سلطانعلیشاه بوده است. آنچه از او به طبع رسیده عبارتند از: «تفسیر بیان السعاده»؛ «سعادت نامه» در بیان علم و شرافت آن؛ «مجمع السعادات» شرح عرفانى بعضى از ابواب [[اصول کافی|اصول کافى]]. سلطانعلى گنابادى این سه کتاب را به نام مرشد خود سعادتعلیشاه نوشته است. |
+ | |||
+ | سلطان محمد گنابادى، سرانجام در ۲۶ [[ماه ربیع الاول|ربیع الاوّل]] ۱۳۲۷ ق. در سن ۷۶ سالگى به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. | ||
+ | |||
+ | ==روش تفسیر== | ||
− | + | این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه گنابادی، با مقدمهاى در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده، سپس مؤلف مطالب جامعى درباره [[قرآن]] و فضیلت آن، [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، تنزیل و [[تأویل|تأویل]] قرآن و دیگر مقدمات لازم براى تفسیر قرآن بیان کرده و آنگاه به تفسیر تمامى آیات پرداخته است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | == صحت انتساب | + | البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالبا [[عرفان|عرفانى]]) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است. |
+ | مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است، چنانکه در آن، آیات راجع به [[کفر]] و [[ایمان|ایمان]]، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است. | ||
+ | |||
+ | همچنین، مؤلف براى کلمه «رب» دو تعبیر به دست مىدهد: یکى «ربّ مطلق» که مقام الوهیت است و دیگر «ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد. | ||
+ | |||
+ | از آنجا که مفسّر اساس مذهب [[شیعه|شیعه]] را پیروى از همین اصل مىداند و به اتحاد ذاتى تصوف حقیقى و تشیع به معناى وَلَوى آن قائل است، کسانى را که از بُعد عرفانى تشیع غافلاند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید مىکند، چنانکه ذهبى، صاحب التفسیر و المفسّرون، در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر [[تصوف|صوفیه]] ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. | ||
+ | تعصّب و جانبدارى سختِ حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدى بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایى که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و [[اهل سنت|سنى]] شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامى، تعدیل شد. | ||
+ | |||
+ | بیان السعادة علاوه بر جنبههاى [[عرفان|عرفانى]]، جنبههاى [[حدیث|روایى]]، [[فقه|فقهى]]، [[فلسفه|فلسفى]]، [[علم کلام|کلامى]] و ادبى نیز دارد. از جنبه نقلى و روایى و بحث درباره [[شأن نزول]] آیات، مباحث مستوفایى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروى از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلّى اللّه علیه و آله و [[ائمه اطهار]] علیهم السلام است. در نقل احادیث، از «[[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافى]]» [[فیض کاشانی|فیض کاشانى]] و «[[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر برهان]]» [[سید هاشم بحرانی|سید هاشم بحرانى]]، استفاده کرده است. | ||
+ | |||
+ | سلطانعلى شاه در خصوص اخبار مختلفى که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهیه در قصّه [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]]، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونهاى که همه اقوال در مقام و مرتبه خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادرى که صحت اخبار مخدوش باشد. | ||
+ | |||
+ | با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حکمى نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن، که غالبا به روش استاد خود، [[حاج ملاهادی سبزواری|حاج ملا هادى سبزوارى]]، و بر اساس آرا و اقوال [[ملاصدرا|ملا صدرا]] است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطایف عرفانى و عقاید کلامى درهم آمیخته و در مسائلى از قبیل [[معراج]]، [[جبر]] و [[اختیار|اختیار]]، و [[بداء]]، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است. | ||
+ | |||
+ | بیان السعادة، متضمن مباحث ادبى نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبى آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. براى مثال، در وجوه محتمل معانى [[حروف مقطعه]] سورهها، مثل «الم» در [[سوره بقره]]، بحثهاى مفصلى آمده است. | ||
+ | |||
+ | از دیگر ویژگیهاى این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمعآورى آیات به [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]] آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوى میان آنها بوده، با توجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوى میان آنها پرداخته است. | ||
+ | |||
+ | گرچه مؤلف بیان السعادة مجتهد بوده، در این تفسیر کمتر به مسائل [[فقه|فقهى]] پرداخته، مگر در موارد معدودى که نظر شخصى خود را، نه به صورت [[فتوا]]، اظهار کرده است، از جمله در تفسیر آیه «و یسئلونک عن الخمر و المیسر» (بقره: ۲۱۹) به حرمت استعمال تریاک رأى داده است. | ||
+ | |||
+ | ==صحت انتساب کتاب== | ||
− | برخى، صحت انتساب | + | برخى، صحت انتساب این تفسیر را به حاج ملا سلطان محمد انکار کرده اند، اما توجه به این نکات در رفع این شبهه ضرورت دارد: اولا، مقام عرفانى و علمى و ادبى مؤلف برتر از آن بوده که بتوان نسبت انتحال به وى داد، زیرا او عاجز از تألیف چنین تفسیرى نبوده است، و با توجه به تبحّر وى در علم و عرفان چنانچه این تفسیر بدون نام مؤلف نیز چاپ مىشد، اهل فن مىتوانستند بفهمند که این کتاب از اوست. ثانیا، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلى، نقلى و قلبى در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد. ثالثا، معصوم علیشاه، صاحب طرائق الحقائق که در ۱۳۰۳ق و ۱۳۰۴ق. در گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده و تصریح مىکند که در دوران تألیف آن، گاه بخشهایى از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه مىکرده است. اصولا یکى از جهات اشتهار علمى و عرفانى مؤلف در زمان حیات، که غالب مورخان آن دوران ذکر کردهاند، تألیف همین کتاب بوده است. |
− | اشتباه | + | |
+ | اشتباه دیگر درباره تفسیر بیان السعادة را خاورشناس مشهور، گلدتسیهر مرتکب شده است؛ وى از تفسیرى به نام «بیان السعادة فى مقامات العبادة» نوشته سلطان محمد بن حیدر البیدختى نام برده و آن را کهنترین تفسیر [[شیعه|شیعه]] خوانده و تاریخ اتمامش را ۳۱۱ هجرى یاد کرده است. به نظر مىرسد که اشتباه او ناشى از غلط خواندن تاریخ اتمام این تفسیر (۱۳۱۱ هجرى)، بوده است. | ||
− | == | + | ==ترجمه، شرح و نشر کتاب== |
− | + | قسمتهایى از بیان السعادة را حاج سلطان حسین تابنده گنابادى (رضا علیشاه) تحت این عناوین به فارسى ترجمه و شرح کرده است: | |
+ | |||
+ | ۱) رهنماى سعادت، ترجمه و تفسیر مقدمه بیان السعادة و شرح تفسیر سورههاى [[سوره حمد|فاتحه]]، [[سوره اعلی|أعلى]]، [[سوره ضحى|الضّحى]]، [[سوره انشراح|انشراح]]، [[سوره قدر|قدر]]، [[سوره نصر|نصر]] و [[سوره توحید|اخلاص]]؛ | ||
+ | |||
+ | ۲) قرآن مجید و سه داستان اسرارآمیز عرفانى، ترجمه و شرح تفسیر سه داستان [[اصحاب کهف|اصحاب کهف]]، [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسى]] و [[حضرت خضر]] و [[ذوالقرنین|ذو القرنین]] از سوره کهف؛ | ||
+ | |||
+ | ۳) سه گوهر تابناک از دریاى پرفیض کلام الهى، ترجمه و شرح تفسیر [[آیة الکرسی|آیة الکرسى]]، آیات خواتیم [[سوره بقره]] و [[آیه نور|آیه نور]]. | ||
+ | |||
+ | همچنین از تمامى تفسیر بیان السعادة، محمدرضا خانى و حشمت اللّه ریاضى، ترجمه دیگرى با نام ترجمه تفسیر بیان السعادة، انجام دادهاند که فقط بخشى از آن چاپ شده است. | ||
+ | |||
+ | پس از تألیف بیان السعادة، حاج ملا على نور علیشاه گنابادى، فرزند و جانشین طریقتى صاحب تفسیر، [[تقریظ|تقریظى]] بر این تفسیر مشتمل بر شرح حال مؤلف آن به نام رجوع الشیاطین نوشت. بیان السعادة ابتدا در ۱۳۱۴ در دو جلد چاپ سنگى شد. حاج سلطان محمد حسین تابنده گنابادى ملقب به رضا علیشاه آن را مقابله و تصحیح کرد و با افزودن مقدمهاى در ۱۳۴۴ ش در چهار مجلد، چاپ کرد که در ۱۴۰۸ در بیروت نیز افست شد. | ||
− | + | با انتشار بیان السعادة، عدهاى از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقى و [[آخوند کاشانی|آخوند ملا محمد کاشانى]]، در مقام تمجید آن برآمدند و از آن به «تفسیر السلطان، سلطان التفاسیر» تعبیر کردند. همچنین ادیب نیشابورى، شاگردان خود را به مطالعه آن تشویق مىکرد. | |
− | + | ==منابع== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | *آقا بزرگ طهرانى، الذریعة الى تصانیف الشیعة، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بیروت ۱۴۰۳ / ۱۹۸۳. | |
− | + | *سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، شرح حال حاج ملا سلطانمحمد گنابادى، تهران ۱۳۵۰ش. | |
− | + | *محمد حسین ذهبى، التفسیر و المفسّرون، قاهره ۱۴۰۹ / ۱۹۸۹. | |
− | + | *سلطان محمد بن حیدر سلطان علیشاه، بیان السعادة فى مقامات العبادة، تهران ۱۳۴۴ ش. | |
+ | *کیوان سمیعى، رساله ترجمه حال کیوان قزوینى، در دو رساله در تاریخ جدید تصوّف ایران، تهران ۱۳۷۰ ش. | ||
+ | *محمد نصیر بن جعفر فرصت شیرازى، آثار عجم، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران ۱۳۷۷ ش. | ||
+ | *ایگناتس گلدتسیهر، مذاهب التفسیر الاسلامى، ترجمه عبد الحلیم نجّار، قاهره ۱۳۷۴ / ۱۹۵۵. | ||
+ | *محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹- ۱۳۴۵ ش. | ||
− | |||
[[رده:تفاسیر عرفانی]] | [[رده:تفاسیر عرفانی]] | ||
[[رده:تفاسیر]] | [[رده:تفاسیر]] | ||
{{تفسیر قرآن}} | {{تفسیر قرآن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۵۱
نویسنده | سلطان محمد گنابادی |
موضوع | تفسیر قرآن/ شیعه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۴ |
|
کتاب «تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة» تألیف ملا سلطان محمد گنابادى (۱۲۵۱-۱۳۲۷ ق)، تفسیر عرفانى بر قرآن کریم به زبان عربى است. اهمیت این تفسیر از آن روست که یگانه تفسیر کامل قرآن به مذاق عرفانى شیعه است که برجاى مانده است. سبب نگارش این تفسیر، جمع آورى لطایف و نکات نغزى توسط مفسر بوده که در اشارات قرآن و تلویحات اخبار یافته و پیش از آن نه در کتابى دیده و نه از کسى شنیده بوده است.
مؤلف
حاج ملاّ سلطان محمّد بیدختى گنابادى ملقّب به «سلطان علیشاه» و مشهور به سلطانعلى گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمت اللهى و از مشاهیر علما و عرفا و مفسّرین بزرگ قرآن است. وی در ۲۸ جمادى الاولى سال ۱۲۵۱ ق. در بیدخت گناباد واقع در خراسان قدم به عرصۀ وجود نهاد.
از اساتید محمد گنابادی، ملا هادی سبزواری و سلطانعلیشاه بوده است. آنچه از او به طبع رسیده عبارتند از: «تفسیر بیان السعاده»؛ «سعادت نامه» در بیان علم و شرافت آن؛ «مجمع السعادات» شرح عرفانى بعضى از ابواب اصول کافى. سلطانعلى گنابادى این سه کتاب را به نام مرشد خود سعادتعلیشاه نوشته است.
سلطان محمد گنابادى، سرانجام در ۲۶ ربیع الاوّل ۱۳۲۷ ق. در سن ۷۶ سالگى به شهادت رسید.
روش تفسیر
این تفسیر نیز، مانند اغلب آثار سلطان علیشاه گنابادی، با مقدمهاى در حقیقت علم و علائم آن و جهل مرکب و ملازمت علم و عمل آغاز شده، سپس مؤلف مطالب جامعى درباره قرآن و فضیلت آن، تفسیر، تنزیل و تأویل قرآن و دیگر مقدمات لازم براى تفسیر قرآن بیان کرده و آنگاه به تفسیر تمامى آیات پرداخته است.
البته گاه نیز، در ضمن تفسیر، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالبا عرفانى) تحت عنوان «تحقیق» نوشته است. مدار این تفسیر بر حول مفهوم ولایت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است، چنانکه در آن، آیات راجع به کفر و ایمان، به کفر و ایمان نسبت به مقام ولایت تفسیر شده است.
همچنین، مؤلف براى کلمه «رب» دو تعبیر به دست مىدهد: یکى «ربّ مطلق» که مقام الوهیت است و دیگر «ربّ مضاف» که منظور از آن مقام ولایت است که ظهور ربّ مطلق باشد.
از آنجا که مفسّر اساس مذهب شیعه را پیروى از همین اصل مىداند و به اتحاد ذاتى تصوف حقیقى و تشیع به معناى وَلَوى آن قائل است، کسانى را که از بُعد عرفانى تشیع غافلاند، درباره گرایش این تفسیر، دچار تردید مىکند، چنانکه ذهبى، صاحب التفسیر و المفسّرون، در این که بیان السعادة را در شمار تفاسیر صوفیه ذکر کند یا تفاسیر شیعه، مردد است. تعصّب و جانبدارى سختِ حاج ملا سلطان محمد در مذهب تشیع به حدى بود که در چاپ دوم تفسیر، به اجازه خود او، قسمتهایى که ممکن بود موجب اختلاف میان شیعه و سنى شود، به منظور تقریب و حفظ وحدت مذاهب اسلامى، تعدیل شد.
بیان السعادة علاوه بر جنبههاى عرفانى، جنبههاى روایى، فقهى، فلسفى، کلامى و ادبى نیز دارد. از جنبه نقلى و روایى و بحث درباره شأن نزول آیات، مباحث مستوفایى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن مستند به احادیث و اخبار مروى از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام است. در نقل احادیث، از «تفسیر صافى» فیض کاشانى و «تفسیر برهان» سید هاشم بحرانى، استفاده کرده است.
سلطانعلى شاه در خصوص اخبار مختلفى که در تفسیر آیات نقل کرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهیه در قصّه آدم، به جمع و تطبیق میان آنها مبادرت نموده است، به گونهاى که همه اقوال در مقام و مرتبه خود با یکدیگر سازگارند، مگر در موارد نادرى که صحت اخبار مخدوش باشد.
با اینکه اساس این تفسیر، اخبار ائمه اطهار علیهم السلام و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حکمى نیز هست، مانند تحقیق در مراتب وجود و تشکیک در حقیقت آن، که غالبا به روش استاد خود، حاج ملا هادى سبزوارى، و بر اساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از این حیث به تفاسیر ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطایف عرفانى و عقاید کلامى درهم آمیخته و در مسائلى از قبیل معراج، جبر و اختیار، و بداء، که فلاسفه و متکلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبیق آرا پرداخته است.
بیان السعادة، متضمن مباحث ادبى نیز هست و در آن، ضمن تفسیر، نکات ادبى آیات و ترکیب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است. براى مثال، در وجوه محتمل معانى حروف مقطعه سورهها، مثل «الم» در سوره بقره، بحثهاى مفصلى آمده است.
از دیگر ویژگیهاى این تفسیر، آن است که مؤلف آن با وجود اعتقاد به این که جمعآورى آیات به ترتیب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوى میان آنها بوده، با توجه به ترتیب موجود میان آیات و کلمات، به بیان ارتباط معنوى میان آنها پرداخته است.
گرچه مؤلف بیان السعادة مجتهد بوده، در این تفسیر کمتر به مسائل فقهى پرداخته، مگر در موارد معدودى که نظر شخصى خود را، نه به صورت فتوا، اظهار کرده است، از جمله در تفسیر آیه «و یسئلونک عن الخمر و المیسر» (بقره: ۲۱۹) به حرمت استعمال تریاک رأى داده است.
صحت انتساب کتاب
برخى، صحت انتساب این تفسیر را به حاج ملا سلطان محمد انکار کرده اند، اما توجه به این نکات در رفع این شبهه ضرورت دارد: اولا، مقام عرفانى و علمى و ادبى مؤلف برتر از آن بوده که بتوان نسبت انتحال به وى داد، زیرا او عاجز از تألیف چنین تفسیرى نبوده است، و با توجه به تبحّر وى در علم و عرفان چنانچه این تفسیر بدون نام مؤلف نیز چاپ مىشد، اهل فن مىتوانستند بفهمند که این کتاب از اوست. ثانیا، روش بیان مطالب و جمع نکات عقلى، نقلى و قلبى در این تفسیر با سایر آثار مؤلف مشابهت کامل دارد. ثالثا، معصوم علیشاه، صاحب طرائق الحقائق که در ۱۳۰۳ق و ۱۳۰۴ق. در گناباد نزد مؤلف بوده، از این تفسیر یاد کرده و تصریح مىکند که در دوران تألیف آن، گاه بخشهایى از آن را به درخواست مؤلف ملاحظه مىکرده است. اصولا یکى از جهات اشتهار علمى و عرفانى مؤلف در زمان حیات، که غالب مورخان آن دوران ذکر کردهاند، تألیف همین کتاب بوده است.
اشتباه دیگر درباره تفسیر بیان السعادة را خاورشناس مشهور، گلدتسیهر مرتکب شده است؛ وى از تفسیرى به نام «بیان السعادة فى مقامات العبادة» نوشته سلطان محمد بن حیدر البیدختى نام برده و آن را کهنترین تفسیر شیعه خوانده و تاریخ اتمامش را ۳۱۱ هجرى یاد کرده است. به نظر مىرسد که اشتباه او ناشى از غلط خواندن تاریخ اتمام این تفسیر (۱۳۱۱ هجرى)، بوده است.
ترجمه، شرح و نشر کتاب
قسمتهایى از بیان السعادة را حاج سلطان حسین تابنده گنابادى (رضا علیشاه) تحت این عناوین به فارسى ترجمه و شرح کرده است:
۱) رهنماى سعادت، ترجمه و تفسیر مقدمه بیان السعادة و شرح تفسیر سورههاى فاتحه، أعلى، الضّحى، انشراح، قدر، نصر و اخلاص؛
۲) قرآن مجید و سه داستان اسرارآمیز عرفانى، ترجمه و شرح تفسیر سه داستان اصحاب کهف، حضرت موسى و حضرت خضر و ذو القرنین از سوره کهف؛
۳) سه گوهر تابناک از دریاى پرفیض کلام الهى، ترجمه و شرح تفسیر آیة الکرسى، آیات خواتیم سوره بقره و آیه نور.
همچنین از تمامى تفسیر بیان السعادة، محمدرضا خانى و حشمت اللّه ریاضى، ترجمه دیگرى با نام ترجمه تفسیر بیان السعادة، انجام دادهاند که فقط بخشى از آن چاپ شده است.
پس از تألیف بیان السعادة، حاج ملا على نور علیشاه گنابادى، فرزند و جانشین طریقتى صاحب تفسیر، تقریظى بر این تفسیر مشتمل بر شرح حال مؤلف آن به نام رجوع الشیاطین نوشت. بیان السعادة ابتدا در ۱۳۱۴ در دو جلد چاپ سنگى شد. حاج سلطان محمد حسین تابنده گنابادى ملقب به رضا علیشاه آن را مقابله و تصحیح کرد و با افزودن مقدمهاى در ۱۳۴۴ ش در چهار مجلد، چاپ کرد که در ۱۴۰۸ در بیروت نیز افست شد.
با انتشار بیان السعادة، عدهاى از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقى و آخوند ملا محمد کاشانى، در مقام تمجید آن برآمدند و از آن به «تفسیر السلطان، سلطان التفاسیر» تعبیر کردند. همچنین ادیب نیشابورى، شاگردان خود را به مطالعه آن تشویق مىکرد.
منابع
- آقا بزرگ طهرانى، الذریعة الى تصانیف الشیعة، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بیروت ۱۴۰۳ / ۱۹۸۳.
- سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، شرح حال حاج ملا سلطانمحمد گنابادى، تهران ۱۳۵۰ش.
- محمد حسین ذهبى، التفسیر و المفسّرون، قاهره ۱۴۰۹ / ۱۹۸۹.
- سلطان محمد بن حیدر سلطان علیشاه، بیان السعادة فى مقامات العبادة، تهران ۱۳۴۴ ش.
- کیوان سمیعى، رساله ترجمه حال کیوان قزوینى، در دو رساله در تاریخ جدید تصوّف ایران، تهران ۱۳۷۰ ش.
- محمد نصیر بن جعفر فرصت شیرازى، آثار عجم، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران ۱۳۷۷ ش.
- ایگناتس گلدتسیهر، مذاهب التفسیر الاسلامى، ترجمه عبد الحلیم نجّار، قاهره ۱۳۷۴ / ۱۹۵۵.
- محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹- ۱۳۴۵ ش.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|