شیخ مفید: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«محمد بن محمد بن نعمان»''' معروف به '''«شیخ مفید»''' (۴۱۳-۳۳۶ ق)، فقیه اصولی و متکلم برجسته [[شیعه]] و از شاگردان [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] است. او از پیشگامان در تدوین [[علم کلام|علم کلام]] و [[اصول فقه]] شیعه امامیه میباشد. شیخ مفید از جمله کسانی است که مفتخر به دریافت سه [[توقیعات امام زمان (عج)|توقیع]] از ناحیه [[امام زمان]] (عجل الله تعالی فرجه) شده است. عالمان بزرگی چون [[سید مرتضى]]، [[سید رضى]] و [[شیخ طوسى]] از شاگردان او هستند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
{{شناسنامه عالم | {{شناسنامه عالم | ||
− | ||نام کامل = محمد بن محمد بن | + | ||نام کامل = محمد بن محمد بن نعمان |
||تصویر = [[پرونده:Shaykh-Mufid.jpg]] | ||تصویر = [[پرونده:Shaykh-Mufid.jpg]] | ||
− | ||زادروز = | + | ||زادروز = ۳۳۶ قمری |
|زادگاه = عکبری (نزدیک [[بغداد]]) | |زادگاه = عکبری (نزدیک [[بغداد]]) | ||
− | |وفات = | + | |وفات = ۴۱۳ قمری |
− | |مدفن = [[ | + | |مدفن = [[کاظمین]] |
− | |اساتید = | + | |اساتید = [[جعفر بن محمد قولویه]]، [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]]، [[ابن جنید اسکافی|ابن جنید اسکافى]]، [[محمد بن احمد صفوانی]]،... |
− | |شاگردان = [[ | + | |شاگردان = [[سید مرتضى]]، [[سید رضى]]، [[شیخ طوسى]]، [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]]، [[محمد بن علی کراجکی|ابوالفتح کراجکى]]،... |
− | |آثار = | + | |آثار = [[المقنعه]]، [[مسار الشیعه]]، [[تصحيح الاعتقاد]]، [[الارشاد]]، [[کتاب الجمل]]، [[الفصول العشرة فی الغیبة]]، [[المزار شیخ مفید|المزار]]،... |
}} | }} | ||
− | == | + | ==زندگینامه== |
− | محمد بن محمد بن | + | محمد بن محمد بن نُعمان، در روز یازدهم [[ذی القعده]] سال ۳۳۶ یا ۳۳۸ ق. در قریه "سویقه ابن بصرى" از توابع "عکبرى" در ده فرسنگى شمال [[بغداد]]، نزدیک شهر (دجیل) در یک خانواده اصیل و عمیق در مذهب [[تشیع]] به دنیا آمد.<ref>نساجى زواره، اسماعیل، «شیخ مفید سند افتخار مکتب تشیع»، مکتب اسلام، شماره۱۰، ۱۳۸۱</ref> |
− | از آنجا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم و تربیت اشتغال داشت، «ابن المعلم» لقب وی شد. شیخ مفید تحصیل را از سن کودکی آغاز نمود و پیش از دوازده سالگی از برخی محدثان روایت اخذ کرده و از استاد خویش، شیخ صدوق قبل از بیست سالگی حدیث شنیده است. | + | از آنجا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم و تربیت اشتغال داشت، «ابن المعلم» لقب وی شد. شیخ مفید تحصیل را از سن کودکی آغاز نمود و پیش از دوازده سالگی از برخی [[محدثان]] روایت اخذ کرده و از استاد خویش، [[شیخ صدوق]] قبل از بیست سالگی [[حدیث]] شنیده است. |
− | شیخ مفید از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمی برد. از محضر مظفر بن محمد، ابو یاسر و ابن جنید | + | شیخ مفید از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمی برد. از محضر مظفر بن محمد، ابو یاسر و [[ابن جنید اسکافی]]، «کلام و عقاید» آموخت و از درس حسین بن علی بصری و [[علی بن عیسی رمانی]] بهره جست. «فقه» را نزد [[جعفر بن محمد بن قولویه]] فرا گرفت و از محضر ادیب و مورخ چیره دست محمد بن عمران مرزبانی «علم روایت» آموخت و ابن حمزه طبری، ابن داود قمی، صفوان و شیخ صدوق از دیگر اساتید او بودند. جدیت او در تحصیل موجب شد که پس از چندی در علم کلام، فقه و اصول سرآمد دانشمندان زمانش گردد.<ref>سال روز رحلت عالم بزرگ شیعی شیخ مفید (ره)، سایت حوزه (تاریخ انتشار : ۱۳۸۶/۹/۷)[http://www.hawzah.net/fa/Occation/View/42596] |
</ref> | </ref> | ||
− | |||
− | + | شیخ مفید در محله کرخ بغداد که مرکز شیعیان بود می زیست و مسجد معروف [[مسجد براثا|براثا]] در آن محله که تاکنون هم باقی است و زیارتگاه شیعیان است، محل تدریس او بود.<ref>شیخ مفید (ره)، علی دوانی، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ۱۳۷۱ ش</ref> | |
− | + | ==جایگاه علمی== | |
− | </ref> | + | شیخ مفید در عصر خود ریاست و [[مرجعیت]] شیعه را بر عهده داشت. او مشرب [[فقه|فقهى]] جدیدى را بر پایه [[اجتهاد]] بر اساس قواعد و اصول منظم پایهگذارى کرد که بعدا شاگردانش، [[سید مرتضى]] و [[شیخ طوسى]]، این راه را ادامه دادند. این شیوۀ اجتهاد، راه میانهاى بود بین روش حدیثى [[شیخ صدوق]] و شیوۀ قیاسى [[ابن جنید اسکافی|ابن جنید]] در فقه. او در آغاز براى استنباط [[احکام شرعی|احکام]]، اصولى را در کتاب [[التذکرة بأصول الفقه]] تدوین کرد و سید مرتضى در کتاب [[الذریعه الی اصول الشریعه (کتاب)|الذریعه]] و شیخ طوسى در کتاب [[عدة الاصول]] این ابتکار استاد را پى گرفتند.<ref>گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص۱۴۵</ref> |
− | |||
− | + | شیخ مفید همچنین در تاریخ [[علم کلام|کلام]] شیعه جایگاه ممتازی دارد تا جایی که [[ابن ندیم]] او را پیشگام متکلمان و رئیس متکلمین در عصر خود می داند.<ref>ابن ندیم، الفهرست، ۱۹۸۸م، ص۲۲۶</ref> او در فن مناظره بسیار چیره دست بود و به خوبی از عقاید شیعه در مقابل مخالفین دفاع می نمود. کتاب الفصول المختاره او شاهدی بر این مدعاست. | |
− | + | ==اساتید و شاگردان== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | شیخ مفید از عالمان بزرگی بهره برد، از جمله: | |
− | + | #[[جعفر بن محمد قولویه|ابن قولویه قمى]] | |
+ | #[[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] | ||
+ | #احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمى | ||
+ | #[[ابوغالب زراری|ابوغالب زرارى]] | ||
+ | #[[ابن جنید اسکافی|ابن جنید اسکافى]] | ||
+ | #ابوعلى صولى بصرى | ||
+ | #[[محمد بن احمد صفوانی]] | ||
− | از | + | همچنین برخی از شاگردان بزرگ و نامدار شیخ مفید عبارتند از: |
− | # | + | #[[سید مرتضی|سید مرتضى علم الهدى]] |
− | # | + | #[[سید رضی|سید رضى]] |
− | # | + | #[[شیخ طوسی|شیخ طوسى]] |
− | # | + | #[[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] |
− | # | + | #[[محمد بن علی کراجکی|ابوالفتح کراجکى]] |
− | + | #ابو یعلى جعفر بن سالار | |
− | # ابو | ||
− | == | + | ==آثار و تألیفات== |
− | + | تالیفات شیخ مفید، هم از نظر مقدار و کمیت دارای اهمیّت است و هم از نظر کیفیت. آثار وی، در عین عمق و پرباری و اتقان، مختصر است. از عبارت پردازی و تکرار واژه ها و جملات به دور است. معانی بلند و عمیق را در عبارتی کوتاه بیان کرده است مگر در مواردی که مطلب پیچیدگی خاصّی داشته و احتیاج به توضیح و تفسیر داشته است.<ref>نگاهی به تألیفات و آثار مهم شیخ مفید، حوزه بهمن و اسفند ۱۳۷۱، شماره ۵۴</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | بنابر نقل [[شیخ طوسى]]، شاگرد برجسته شیخ مفید، وى بالغ بر ۲۰۰ عنوان کتاب تألیف نموده است. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] ۱۷۱ جلد کتاب از تالیفات شیخ را ذکر کرده است که اسامی برخی از آنها به این ترتیب است: | |
− | + | #در [[فقه]]: [[المقنعه]]، الفرائض الشرعیه و احکام النساء. | |
+ | #در [[علوم قرآن|علوم قرآنی]]: الکلام فی دلائل القرآن، وجوه اعجاز القرآن، النصره فی فضل القرآن، البیان فی تألیف القرآن. او یکی از پرکارترین افراد این رشته بود. | ||
+ | #در [[علم کلام|علم کلام]] و عقاید: اوائل المقالات، نقض فضیله المعتزله، الافصاح، الایضاح، الارکان.<ref>رجال نجاشی، ص ۴۰۰ تا ۴۰۳.</ref> | ||
+ | #کتاب [[الارشاد]]: قدیمی ترین متن تاریخی که پس از [[محمد بن جریر طبری|طبری]] گزارش های حادثه [[عاشورا]] را بی واسطه از کتاب [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام کلبی]] نقل کرده است، کتاب «الارشاد» شیخ مفید است. شیخ مفید خود در این کتاب تصریح کرده که اخبار مربوط به این واقعه را از روایات کلبی نقل کرده است. | ||
− | + | از جمله دیگر آثار شیخ عبارتند از: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | از جمله دیگر آثار | ||
#[[مسار الشیعه]] | #[[مسار الشیعه]] | ||
#[[تصحيح الاعتقاد]] | #[[تصحيح الاعتقاد]] | ||
#[[کتاب الأمالى]] | #[[کتاب الأمالى]] | ||
− | # | + | #[[المزار شیخ مفید|المزار]] |
− | #[[الفصول العشرة فی الغیبة]] | + | #[[الفصول العشرة فی الغیبة]] |
#[[تفضیل امیر المؤمنین علیه السلام]] | #[[تفضیل امیر المؤمنین علیه السلام]] | ||
− | #[[کتاب الجمل]] | + | #[[کتاب الجمل]] و ... |
− | |||
− | |||
− | ==ارتباط | + | ==ارتباط با امام زمان== |
− | شیخ مفید از عالمانی است که در زمان غیبت مورد عنایت ائمه علیهم السلام بوده | + | شیخ مفید از عالمانی است که در زمان [[غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)|غیبت]] مورد عنایت [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام بوده است، به نحوی که در ظرف سه سال، سه [[توقیعات امام زمان (عج)|توقیع]]<ref>توقیع یعنی نامه ای که به امضای امام زمان(عج) رسیده باشد.</ref> از ناحیه [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] (علیه السلام) به او رسید که امام در خطابهایش به او چنین می فرمایند: «للاخ الاعزّ السدید الشیخ المفید: برادر عزیز و استوار شیخ مفید»؛ و در تعبیر دیگر: «سلامٌ علیک ایهاالعبد الصالح الناصر للحق الداعی الیه. سلام بر تو ای بنده شایسته خدا و ای یاری دهنده حق و دعوت کننده بسوی آن». |
− | + | و جالب اینجاست که در زمان [[غیبت کبری]] هیچ توقیعی از ناحیه مقدسه نرسیده است، مگر برای شیخ مفید و [[شیخ اسدالله کاظمینی]] رحمهما الله تعالی. | |
− | + | در یکی از نامه ها که در اواخر ماه [[ماه صفر|صفر]] سال ۴۱۰ از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید ارسال شده امام چنین می فرمایند: | |
− | و | + | «بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، سلام بر تو ای دوستدار مخلص در دین که در ولایت ما مخصوص به یقین گشته ای ... پس از ستایش و حمد خداوندی که معبودی جز او نیست و درود به سید و مولی و پیغمبر گرامی ما [[پیامبر اسلام|حضرت محمد]](صلی الله علیه وآله) خداوند توفیقت را در یاری از حق مستدام فرماید و پاداشت را در نشر علوم برای ما براستی زیاد و فراوان نماید... بدان که ما رخصت یافتیم تا تو را به نامه نگاری مشرف ساخته و دستور دهیم احکام ما را به دوستانمان که نزد تو هستند برسانی، خداوند آنان را به طاعت خود عزیز فرموده و بوسیله رعایت و حراست خود مهم آنان را کفایت فرماید، پس تو بیاری خدا واقف شو بر آن دشمنانی که از دین خدا بیرون رفته اند. بدانچه اکنون برایت بیان می دارم و در رساندن آن بسوی آنان که اطمینان داری بر آن وجهی که برای تو می نویسم... |
− | در | + | ما اگر چه بر طبق آنچه خداوند برای ما و شیعیانمان مصلحت دانسته تا مادامی که دولت دنیا در دست فاسقان است جایمان از جای ستمگران دور است، ولی با اینحال به احوال شما آگاهیم چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست و ما از پیش آمد ناگواری که برای شما اتفاق افتاده آگاه هستیم و این پیشامد بدان سبب شد که بسیاری از شما بسوی آنچه پیشینان صالح از آن روگردان بودند متمایل گشته و بدان عهدی که از ایشان گرفته شده بود پشت پا زدند، گویا اینان نمی دانند که ما در فکر شما هستیم و از یاد شما بیرون نرفته ایم وگرنه بلای سختی به شما می رسید و دشمنان شما را مستاصل می کردند. پس از خدا بترسید و در بیرون آمدن از فتنه ای که بر سر شما و بر سر آنکه اجلش نزدیک شده سایه افکنده است به ما کمک کنید، و حفظ کنید خود را از آن [[فتنه]] کسی که به آرزویش رسیده باشد و آن فتنه نشانه ای است برای حرکت کردن و اظهار نمودن شما امر و نهی ما برای همدیگر. خدا بپایان رساند نور خود را اگر چه مشرکان نخواهند... |
− | + | چون [[ماه جمادی الاول|جمادی الاولی]] این سال در رسد بدانچه در آن اتفاق می افتد پندگیرید و برای آنچه پس از آن می آید از خواب غفلت بیدار شوید بزودی از آسمان برای شما نشانه و آیت آشکاری ظاهر گردد و مانند آن نیز از زمین نمودار شود و در مشرق زمین جریان ناگوار و حزن آوری اتفاق افتد و مردمی که از اسلام بیرون هستند بر سر مردم [[عراق]] مسلط گردند و به کردار ناپسند آنها روزی بر مردم عراق تنگ گردد و پس از این جریان با نابود شدن مرد سرکش از اشرار اندوه بر طرف گردد و از نابودی او مردمان با تقوا و نیکان خوشنود گردند برای آنان که در اطراف جهان اراده انجام [[حج]] را دارند وسائل آماده گردد و ما را نیز در آماده کردن وسائل حج به اختیار و توافق ایشان سهمی است که آن با نظم و ترتیب در کار آشکار گردد. پس هر یک از شما باید کاری کند که او را بدوستی و محبت ما نزدیک گرداند و از آنچه موجب سخط و ناراحتی ماست بپرهیزد زیرا کار ما چنین است که بطور ناگهانی در می رسد و هنگامی در آید که [[توبه]] او را سود ندهد و پشیمانی از گناه وی را نجات نبخشد. خداوند راه رستگاری را به شما الهام فرماید و در توفیق یابی برحمتش درباره شما لطف نماید.»<ref>احتجاج طبرسی</ref> | |
− | + | شهید [[قاضی نورالله شوشتری|قاضی نورالله]] در کتاب [[مجالس المؤمنین (کتاب)|مجالس المؤمنین]] نقل کرده که پس از وفات شیخ مفید، این ابیات را بخط حضرت صاحب الامر (عجل الله فرجه) بر قبر شریفش یافتند: | |
− | + | لا صوت الناعی بفقدک انه * یوم علی آل الرسول عظیم | |
− | + | ان کنت قد غیبت فی جدث الثری * فالعلم و التوحید فیک مقیم | |
− | + | و القائم المهدی یفرح کلما * تلیت علیک من الدروس علوم<ref>مجالس المومنین ص ۲۰۶</ref> <ref>شیخ مفید، ماهنامه پاسدار اسلام شماره ۳</ref> | |
+ | ==از نگاه عالمان== | ||
− | + | شیخ مفید از دیدگاه دانشمندان [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنى]] داراى جایگاهى رفیع است که به کلماتى از بزرگان اشاره مىکنیم: | |
− | شیخ مفید در | + | #[[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]]، شاگرد نامدار و مورد اعتماد [[شیخ مفید]] درباره او مى گوید: «محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر، شیخ و استاد ما است - که رضوان خدا بر او باد - فضل او در [[فقه]] و [[حدیث]] و ثقه بودن او مشهورتر از آن است که توصیف شود. او تالیفات متعددى دارد». |
+ | #[[شیخ طوسى]]، شاگرد ارزنده مکتب او درباره استاد در «[[فهرست شیخ طوسی (کتاب)|فهرست]]» مىنویسد: «محمد بن محمد بن نعمان، معروف به ابن المعلم از متکلمان [[امامیه|امامیه]] است. در عصر خویش ریاست و [[مرجعیت|مرجعیت]] شیعه به او منتهى گردید. در فقه و کلام بر هر کس دیگر مقدم بود. حافظه خوب و ذهنى دقیق داشت و در پاسخ به سؤالات، حاضرجواب بود. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ دارد».<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، صفحه ۵۳.</ref> | ||
+ | #[[ابن حجرعسقلانی|ابن حجر عسقلانى]] نیز درباره او مىگوید: «او بسیار عابد و زاهد و اهل خشوع و [[تهجد]] بود و مداومت بر علم و دانش داشت. جماعت بسیارى از محضر او بهره بردند. او بر تمام شیعیان حق دارد. پدرش در «واسط» زندگى مى کرد و به آموزگارى مىپرداخت و در «عکبرى» کشته شد. گفته مىشود که عضدالدوله به ملاقات او مىشتافت و هنگام مریضى به [[عیادت بیماران|عیادت]] او مىرفت».<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه به نقل از لسان المیزان،ج ۵،ص ۳۶۸.</ref> | ||
+ | #عماد حنبلى، یکى دیگر از دانشمندان [[اهل سنت]] درباره او مىگوید: «او بزرگى از بزرگان امامیه و رئیس [[فقه]] و [[کلام]] و مباحثه مىباشد. او با پیروان هر عقیده به مباحثه و مناظره مىپرداخت. موقعیت شایان توجهى در تشکیلات دولت [[آل بویه|آل بویه]] داشت. او [[صدقه]] فراوان مىداد. بسیار اهل خشوع و تهجد و اهل [[نماز]] و [[روزه]] و خوشلباس بود.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه به نقل از شذرات الذهب،ج ۳،ص ۱۹۹.</ref> | ||
− | + | ==وفات== | |
+ | شیخ مفید در سال ۴۱۳ در [[بغداد]]، پس از ۷۵ سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیر شاگرد بزرگوارش [[شیخ طوسی]] که خود حاضر در صحنه بوده است، روز وفات او از کثرت دوست و دشمن برای ادای [[نماز میت|نماز]] و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است. | ||
+ | هشتاد هزار تن از شیعیان او را [[تشییع جنازه|تشییع]] کردند و [[سید مرتضی|سید مرتضی علم الهدی]] بر او [[نماز میت|نماز]] گزارد و در [[کاظمین]] در حرم مطهر [[امام جواد]] علیه السلام پائین پای آن حضرت و نزدیک [[قبر]] استادش [[جعفر بن محمد قولویه|ابن قولویه]] مدفون گردید.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، صفحه ۵۳.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | + | ==منابع== | |
− | + | *ابن ندیم، الفهرست، بیروت، دارالمسیره، ۱۹۸۸م. | |
− | + | *علی دوانی، شیخ مفید (ره)، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ۱۳۷۱ ش. | |
− | + | *عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه. | |
− | + | *ابوالقاسم گرجى، تاریخ فقه و فقها، تهران، سمت، چاپ سوم، ۱۴۲۱ق. | |
− | + | *اسماعیل نساجى زواره، شیخ مفید سند افتخار مکتب تشیع، مکتب اسلام، ش۱۰، سال ۱۳۸۱ ش. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | * | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | * | ||
− | [[رده:علمای قرن پنجم]] | + | [[رده:علمای قرن پنجم]][[رده:علماء شیعه]] |
[[رده:فقیهان]] | [[رده:فقیهان]] | ||
− | [[رده:متکلمان]] | + | [[رده:متکلمان]][[رده:اصولیون]] |
[[رده:مدفونین در کاظمین]] | [[رده:مدفونین در کاظمین]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۰
«محمد بن محمد بن نعمان» معروف به «شیخ مفید» (۴۱۳-۳۳۶ ق)، فقیه اصولی و متکلم برجسته شیعه و از شاگردان شیخ صدوق است. او از پیشگامان در تدوین علم کلام و اصول فقه شیعه امامیه میباشد. شیخ مفید از جمله کسانی است که مفتخر به دریافت سه توقیع از ناحیه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) شده است. عالمان بزرگی چون سید مرتضى، سید رضى و شیخ طوسى از شاگردان او هستند.
نام کامل | محمد بن محمد بن نعمان |
زادروز | ۳۳۶ قمری |
زادگاه | عکبری (نزدیک بغداد) |
وفات | ۴۱۳ قمری |
مدفن | کاظمین |
اساتید |
جعفر بن محمد قولویه، شیخ صدوق، ابن جنید اسکافى، محمد بن احمد صفوانی،... |
شاگردان |
سید مرتضى، سید رضى، شیخ طوسى، نجاشى، ابوالفتح کراجکى،... |
آثار |
المقنعه، مسار الشیعه، تصحيح الاعتقاد، الارشاد، کتاب الجمل، الفصول العشرة فی الغیبة، المزار،... |
محتویات
زندگینامه
محمد بن محمد بن نُعمان، در روز یازدهم ذی القعده سال ۳۳۶ یا ۳۳۸ ق. در قریه "سویقه ابن بصرى" از توابع "عکبرى" در ده فرسنگى شمال بغداد، نزدیک شهر (دجیل) در یک خانواده اصیل و عمیق در مذهب تشیع به دنیا آمد.[۱]
از آنجا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و به تعلیم و تربیت اشتغال داشت، «ابن المعلم» لقب وی شد. شیخ مفید تحصیل را از سن کودکی آغاز نمود و پیش از دوازده سالگی از برخی محدثان روایت اخذ کرده و از استاد خویش، شیخ صدوق قبل از بیست سالگی حدیث شنیده است.
شیخ مفید از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمی برد. از محضر مظفر بن محمد، ابو یاسر و ابن جنید اسکافی، «کلام و عقاید» آموخت و از درس حسین بن علی بصری و علی بن عیسی رمانی بهره جست. «فقه» را نزد جعفر بن محمد بن قولویه فرا گرفت و از محضر ادیب و مورخ چیره دست محمد بن عمران مرزبانی «علم روایت» آموخت و ابن حمزه طبری، ابن داود قمی، صفوان و شیخ صدوق از دیگر اساتید او بودند. جدیت او در تحصیل موجب شد که پس از چندی در علم کلام، فقه و اصول سرآمد دانشمندان زمانش گردد.[۲]
شیخ مفید در محله کرخ بغداد که مرکز شیعیان بود می زیست و مسجد معروف براثا در آن محله که تاکنون هم باقی است و زیارتگاه شیعیان است، محل تدریس او بود.[۳]
جایگاه علمی
شیخ مفید در عصر خود ریاست و مرجعیت شیعه را بر عهده داشت. او مشرب فقهى جدیدى را بر پایه اجتهاد بر اساس قواعد و اصول منظم پایهگذارى کرد که بعدا شاگردانش، سید مرتضى و شیخ طوسى، این راه را ادامه دادند. این شیوۀ اجتهاد، راه میانهاى بود بین روش حدیثى شیخ صدوق و شیوۀ قیاسى ابن جنید در فقه. او در آغاز براى استنباط احکام، اصولى را در کتاب التذکرة بأصول الفقه تدوین کرد و سید مرتضى در کتاب الذریعه و شیخ طوسى در کتاب عدة الاصول این ابتکار استاد را پى گرفتند.[۴]
شیخ مفید همچنین در تاریخ کلام شیعه جایگاه ممتازی دارد تا جایی که ابن ندیم او را پیشگام متکلمان و رئیس متکلمین در عصر خود می داند.[۵] او در فن مناظره بسیار چیره دست بود و به خوبی از عقاید شیعه در مقابل مخالفین دفاع می نمود. کتاب الفصول المختاره او شاهدی بر این مدعاست.
اساتید و شاگردان
شیخ مفید از عالمان بزرگی بهره برد، از جمله:
- ابن قولویه قمى
- شیخ صدوق
- احمد بن محمد بن حسن بن ولید قمى
- ابوغالب زرارى
- ابن جنید اسکافى
- ابوعلى صولى بصرى
- محمد بن احمد صفوانی
همچنین برخی از شاگردان بزرگ و نامدار شیخ مفید عبارتند از:
- سید مرتضى علم الهدى
- سید رضى
- شیخ طوسى
- نجاشى
- ابوالفتح کراجکى
- ابو یعلى جعفر بن سالار
آثار و تألیفات
تالیفات شیخ مفید، هم از نظر مقدار و کمیت دارای اهمیّت است و هم از نظر کیفیت. آثار وی، در عین عمق و پرباری و اتقان، مختصر است. از عبارت پردازی و تکرار واژه ها و جملات به دور است. معانی بلند و عمیق را در عبارتی کوتاه بیان کرده است مگر در مواردی که مطلب پیچیدگی خاصّی داشته و احتیاج به توضیح و تفسیر داشته است.[۶]
بنابر نقل شیخ طوسى، شاگرد برجسته شیخ مفید، وى بالغ بر ۲۰۰ عنوان کتاب تألیف نموده است. نجاشی ۱۷۱ جلد کتاب از تالیفات شیخ را ذکر کرده است که اسامی برخی از آنها به این ترتیب است:
- در فقه: المقنعه، الفرائض الشرعیه و احکام النساء.
- در علوم قرآنی: الکلام فی دلائل القرآن، وجوه اعجاز القرآن، النصره فی فضل القرآن، البیان فی تألیف القرآن. او یکی از پرکارترین افراد این رشته بود.
- در علم کلام و عقاید: اوائل المقالات، نقض فضیله المعتزله، الافصاح، الایضاح، الارکان.[۷]
- کتاب الارشاد: قدیمی ترین متن تاریخی که پس از طبری گزارش های حادثه عاشورا را بی واسطه از کتاب هشام کلبی نقل کرده است، کتاب «الارشاد» شیخ مفید است. شیخ مفید خود در این کتاب تصریح کرده که اخبار مربوط به این واقعه را از روایات کلبی نقل کرده است.
از جمله دیگر آثار شیخ عبارتند از:
- مسار الشیعه
- تصحيح الاعتقاد
- کتاب الأمالى
- المزار
- الفصول العشرة فی الغیبة
- تفضیل امیر المؤمنین علیه السلام
- کتاب الجمل و ...
ارتباط با امام زمان
شیخ مفید از عالمانی است که در زمان غیبت مورد عنایت ائمه علیهم السلام بوده است، به نحوی که در ظرف سه سال، سه توقیع[۸] از ناحیه امام زمان (علیه السلام) به او رسید که امام در خطابهایش به او چنین می فرمایند: «للاخ الاعزّ السدید الشیخ المفید: برادر عزیز و استوار شیخ مفید»؛ و در تعبیر دیگر: «سلامٌ علیک ایهاالعبد الصالح الناصر للحق الداعی الیه. سلام بر تو ای بنده شایسته خدا و ای یاری دهنده حق و دعوت کننده بسوی آن».
و جالب اینجاست که در زمان غیبت کبری هیچ توقیعی از ناحیه مقدسه نرسیده است، مگر برای شیخ مفید و شیخ اسدالله کاظمینی رحمهما الله تعالی.
در یکی از نامه ها که در اواخر ماه صفر سال ۴۱۰ از ناحیه مقدسه برای شیخ مفید ارسال شده امام چنین می فرمایند:
«بسم الله الرحمن الرحیم، اما بعد، سلام بر تو ای دوستدار مخلص در دین که در ولایت ما مخصوص به یقین گشته ای ... پس از ستایش و حمد خداوندی که معبودی جز او نیست و درود به سید و مولی و پیغمبر گرامی ما حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) خداوند توفیقت را در یاری از حق مستدام فرماید و پاداشت را در نشر علوم برای ما براستی زیاد و فراوان نماید... بدان که ما رخصت یافتیم تا تو را به نامه نگاری مشرف ساخته و دستور دهیم احکام ما را به دوستانمان که نزد تو هستند برسانی، خداوند آنان را به طاعت خود عزیز فرموده و بوسیله رعایت و حراست خود مهم آنان را کفایت فرماید، پس تو بیاری خدا واقف شو بر آن دشمنانی که از دین خدا بیرون رفته اند. بدانچه اکنون برایت بیان می دارم و در رساندن آن بسوی آنان که اطمینان داری بر آن وجهی که برای تو می نویسم...
ما اگر چه بر طبق آنچه خداوند برای ما و شیعیانمان مصلحت دانسته تا مادامی که دولت دنیا در دست فاسقان است جایمان از جای ستمگران دور است، ولی با اینحال به احوال شما آگاهیم چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست و ما از پیش آمد ناگواری که برای شما اتفاق افتاده آگاه هستیم و این پیشامد بدان سبب شد که بسیاری از شما بسوی آنچه پیشینان صالح از آن روگردان بودند متمایل گشته و بدان عهدی که از ایشان گرفته شده بود پشت پا زدند، گویا اینان نمی دانند که ما در فکر شما هستیم و از یاد شما بیرون نرفته ایم وگرنه بلای سختی به شما می رسید و دشمنان شما را مستاصل می کردند. پس از خدا بترسید و در بیرون آمدن از فتنه ای که بر سر شما و بر سر آنکه اجلش نزدیک شده سایه افکنده است به ما کمک کنید، و حفظ کنید خود را از آن فتنه کسی که به آرزویش رسیده باشد و آن فتنه نشانه ای است برای حرکت کردن و اظهار نمودن شما امر و نهی ما برای همدیگر. خدا بپایان رساند نور خود را اگر چه مشرکان نخواهند...
چون جمادی الاولی این سال در رسد بدانچه در آن اتفاق می افتد پندگیرید و برای آنچه پس از آن می آید از خواب غفلت بیدار شوید بزودی از آسمان برای شما نشانه و آیت آشکاری ظاهر گردد و مانند آن نیز از زمین نمودار شود و در مشرق زمین جریان ناگوار و حزن آوری اتفاق افتد و مردمی که از اسلام بیرون هستند بر سر مردم عراق مسلط گردند و به کردار ناپسند آنها روزی بر مردم عراق تنگ گردد و پس از این جریان با نابود شدن مرد سرکش از اشرار اندوه بر طرف گردد و از نابودی او مردمان با تقوا و نیکان خوشنود گردند برای آنان که در اطراف جهان اراده انجام حج را دارند وسائل آماده گردد و ما را نیز در آماده کردن وسائل حج به اختیار و توافق ایشان سهمی است که آن با نظم و ترتیب در کار آشکار گردد. پس هر یک از شما باید کاری کند که او را بدوستی و محبت ما نزدیک گرداند و از آنچه موجب سخط و ناراحتی ماست بپرهیزد زیرا کار ما چنین است که بطور ناگهانی در می رسد و هنگامی در آید که توبه او را سود ندهد و پشیمانی از گناه وی را نجات نبخشد. خداوند راه رستگاری را به شما الهام فرماید و در توفیق یابی برحمتش درباره شما لطف نماید.»[۹]
شهید قاضی نورالله در کتاب مجالس المؤمنین نقل کرده که پس از وفات شیخ مفید، این ابیات را بخط حضرت صاحب الامر (عجل الله فرجه) بر قبر شریفش یافتند:
لا صوت الناعی بفقدک انه * یوم علی آل الرسول عظیم
ان کنت قد غیبت فی جدث الثری * فالعلم و التوحید فیک مقیم
و القائم المهدی یفرح کلما * تلیت علیک من الدروس علوم[۱۰] [۱۱]
از نگاه عالمان
شیخ مفید از دیدگاه دانشمندان شیعه و سنى داراى جایگاهى رفیع است که به کلماتى از بزرگان اشاره مىکنیم:
- نجاشى، شاگرد نامدار و مورد اعتماد شیخ مفید درباره او مى گوید: «محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان بن سعید بن جبیر، شیخ و استاد ما است - که رضوان خدا بر او باد - فضل او در فقه و حدیث و ثقه بودن او مشهورتر از آن است که توصیف شود. او تالیفات متعددى دارد».
- شیخ طوسى، شاگرد ارزنده مکتب او درباره استاد در «فهرست» مىنویسد: «محمد بن محمد بن نعمان، معروف به ابن المعلم از متکلمان امامیه است. در عصر خویش ریاست و مرجعیت شیعه به او منتهى گردید. در فقه و کلام بر هر کس دیگر مقدم بود. حافظه خوب و ذهنى دقیق داشت و در پاسخ به سؤالات، حاضرجواب بود. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ دارد».[۱۲]
- ابن حجر عسقلانى نیز درباره او مىگوید: «او بسیار عابد و زاهد و اهل خشوع و تهجد بود و مداومت بر علم و دانش داشت. جماعت بسیارى از محضر او بهره بردند. او بر تمام شیعیان حق دارد. پدرش در «واسط» زندگى مى کرد و به آموزگارى مىپرداخت و در «عکبرى» کشته شد. گفته مىشود که عضدالدوله به ملاقات او مىشتافت و هنگام مریضى به عیادت او مىرفت».[۱۳]
- عماد حنبلى، یکى دیگر از دانشمندان اهل سنت درباره او مىگوید: «او بزرگى از بزرگان امامیه و رئیس فقه و کلام و مباحثه مىباشد. او با پیروان هر عقیده به مباحثه و مناظره مىپرداخت. موقعیت شایان توجهى در تشکیلات دولت آل بویه داشت. او صدقه فراوان مىداد. بسیار اهل خشوع و تهجد و اهل نماز و روزه و خوشلباس بود.[۱۴]
وفات
شیخ مفید در سال ۴۱۳ در بغداد، پس از ۷۵ سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیر شاگرد بزرگوارش شیخ طوسی که خود حاضر در صحنه بوده است، روز وفات او از کثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است.
هشتاد هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضی علم الهدی بر او نماز گزارد و در کاظمین در حرم مطهر امام جواد علیه السلام پائین پای آن حضرت و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون گردید.[۱۵]
پانویس
- ↑ نساجى زواره، اسماعیل، «شیخ مفید سند افتخار مکتب تشیع»، مکتب اسلام، شماره۱۰، ۱۳۸۱
- ↑ سال روز رحلت عالم بزرگ شیعی شیخ مفید (ره)، سایت حوزه (تاریخ انتشار : ۱۳۸۶/۹/۷)[۱]
- ↑ شیخ مفید (ره)، علی دوانی، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ۱۳۷۱ ش
- ↑ گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص۱۴۵
- ↑ ابن ندیم، الفهرست، ۱۹۸۸م، ص۲۲۶
- ↑ نگاهی به تألیفات و آثار مهم شیخ مفید، حوزه بهمن و اسفند ۱۳۷۱، شماره ۵۴
- ↑ رجال نجاشی، ص ۴۰۰ تا ۴۰۳.
- ↑ توقیع یعنی نامه ای که به امضای امام زمان(عج) رسیده باشد.
- ↑ احتجاج طبرسی
- ↑ مجالس المومنین ص ۲۰۶
- ↑ شیخ مفید، ماهنامه پاسدار اسلام شماره ۳
- ↑ عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، صفحه ۵۳.
- ↑ عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه به نقل از لسان المیزان،ج ۵،ص ۳۶۸.
- ↑ عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه به نقل از شذرات الذهب،ج ۳،ص ۱۹۹.
- ↑ عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، صفحه ۵۳.
منابع
- ابن ندیم، الفهرست، بیروت، دارالمسیره، ۱۹۸۸م.
- علی دوانی، شیخ مفید (ره)، مجموعه مقالات کنگره شیخ مفید، ۱۳۷۱ ش.
- عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه.
- ابوالقاسم گرجى، تاریخ فقه و فقها، تهران، سمت، چاپ سوم، ۱۴۲۱ق.
- اسماعیل نساجى زواره، شیخ مفید سند افتخار مکتب تشیع، مکتب اسلام، ش۱۰، سال ۱۳۸۱ ش.