موسوعة طبقات الفقهاء (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab470.jpg|بندانگشتی|موسوعة طبقات الفقهاء]]
+
{{مشخصات کتاب
  
'''«موسوعة طبقات الفقهاء»'''، تألیف گروه علمى مؤسسه امام صادق(ع) و زیر نظر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله جعفر سبحانى]]، مجموعه‌اى است دربردارنده طبقات [[فقها|فقهاى]] مسلمان، از قرن اول تا چهاردهم هجرى که به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.
+
|عنوان=موسوعة طبقات الفقهاء
  
==ساختار کتاب==
+
|تصویر= [[پرونده:Ketab470.jpg|۲۴۰px|وسط]]
  
 +
|نویسنده= گروه علمى مؤسسه امام صادق(ع)
  
کتاب در هفده جلد سامان یافته و به‌جز دو جلد اول که بحث و بررسى مفصلى پیرامون منابع و ادوار [[فقه]] اسلامى مى‌باشد، در سایر مجلدات، اسامى [[فقها]] و اطلاعات مختصرى از زندگى‌نامه ایشان از جمله محل و تاریخ ولادت، اساتید، شاگردان و آثار، اتفاقات و اقدامات مهم زندگى، عقاید، تاریخ وفات و...، به ترتیب از قرن اول تا قرن چهاردهم هجرى، آورده شده است.
+
|موضوع= شرح‌حال فقهای مسلمان
  
از آنجا که سایر مجلدات کتاب، فقط دربردانده اسامى فقها و زندگى‌نامه ایشان مى‌باشد، در مقاله حاضر، فقط گزارش محتواى دو جلد نخست، ارائه گردیده است.
+
|زبان= عربی
  
به‌طور کلى جلد اول در چهار فصل و حدود ۱۳۰ عنوان فرعى و یک خاتمه و جلد دوم، در ۱۲ فصل و حدود ۲۵۰ عنوان فرعى، ترتیب داده شده است.<ref>سخن‌سنج، على، ص ۲۱</ref>
+
|تعداد جلد= ۱۴
  
==گزارش محتوا==
+
|عنوان افزوده1=زیر نظر
  
 +
|افزوده1=آیت‌الله [[جعفر سبحانی]]
  
جلد اول این کتاب، در چهار فصل زیر سامان یافته است:
+
|عنوان افزوده2=
  
فصل اول: مصادر معتبر تشریع که به ترتیب، عبارتند از:
+
|افزوده2=
 +
 
 +
|لینک=
 +
}}
 +
 
 +
کتاب '''«موسوعة طبقات الفقهاء»'''، مجموعه‌اى است دربردارنده طبقات [[فقها|فقهاى]] مسلمان از قرن اول تا چهاردهم هجرى، که توسط گروه علمى مؤسسه امام صادق(علیه‌السلام) و زیر نظر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله جعفر سبحانى]] در چهارده جلد به زبان عربى تألیف شده است.
 +
 
 +
==محتوای کتاب==
  
یک- [[قرآن|کتاب]]: در این قسمت، دو مبحث زیر، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:
+
کتاب در چهارده جلد سامان یافته و به‌جز دو جلد اول که بحث و بررسى مفصلى پیرامون منابع و ادوار [[فقه]] اسلامى مى‌باشد، در سایر مجلدات، اسامى [[فقها]] و اطلاعات مختصرى از زندگى‌نامه ایشان از جمله محل و تاریخ ولادت، اساتید، شاگردان و آثار، اتفاقات و اقدامات مهم زندگى، عقاید، تاریخ وفات و...، به ترتیب از قرن اول تا قرن چهاردهم هجرى، آورده شده است.
  
الف) مشخصه‌هاى تشریع در [[قرآن|قرآن کریم]] که عبارتند از:
+
به‌طور کلى جلد اول در چهار فصل و حدود ۱۳۰ عنوان فرعى و یک خاتمه و جلد دوم، در ۱۲ فصل و حدود ۲۵۰ عنوان فرعى، ترتیب داده شده است.
  
#تدریج در تشریع؛
+
* جلد اول این کتاب، در شش فصل زیر سامان یافته است:
#اکتفا به بیان احکام کلى؛
 
#توجه به حقایق و معانى نه ظواهر؛
 
#انعطاف‌پذیرى تشریع؛
 
#فراگیرى تشریع؛
 
#توجه یکسان به جسم و [[روح]]؛
 
#[[عدالت]] در تشریع؛
 
#[[فطرت]] به‌عنوان مقیاس؛
 
#گستردگى آفاق دلالت؛
 
#[[مدینه|مدینه]] محل تشریع<ref>سخن‌سنج، على، ص ۲۱</ref>
 
  
ب) مصون ماندن قرآن از [[تحریف قرآن|تحریف]]: این بخش از کتاب ضمن تعریف لغوى و اصطلاحى تحریف و بیان وجوه مختلف آن، به اثبات تحریف نشدن قرآن و دیگر مسائل مربوط بدان پرداخته است. نویسنده براى اثبات عدم تحریف قرآن، به موارد زیر اشاره نموده است:
+
فصل اول: مصادر معتبر تشریع که به ترتیب، عبارتند از:
  
#عدم امکان راه یافتن تحریف به قرآن<ref>همان، ص ۲۲</ref>؛
+
یک. [[قرآن|کتاب]]: در این قسمت، دو مبحث زیر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:
#شهادت خود قرآن به تحریف نشدن<ref>همان</ref>
 
  
دو- [[سنت]]: در این بخش، به تعریف امور زیر پرداخته شده است:
+
الف) مشخصه‌هاى تشریع در [[قرآن|قرآن کریم]] که عبارتند از: تدریج در تشریع؛ اکتفا به بیان احکام کلى؛ توجه به حقایق و معانى نه ظواهر؛ انعطاف‌پذیرى تشریع؛ فراگیرى تشریع؛ توجه یکسان به جسم و [[روح]]؛ [[عدالت]] در تشریع؛ [[فطرت]] به‌عنوان مقیاس؛ گستردگى آفاق دلالت؛ [[مدینه|مدینه]] محل تشریع.
  
سنت در لغت و اصطلاح، جایگاه سنت در تشریع، پالایش و تدوین سنت [[پیامبر اسلام|نبوى]](ص)، [[ائمه اطهار|ائمه اهل بیت]] و تدوین [[حدیث|حدیث]]، مسئله منع تدوین حدیث و مشکلاتى که به بار آورد، افراط و تفریط در سنت، کلمات قصار و جامع امهات [[شریعت|شریعت]] در کلام نبى(ص) (که در اینجا ۱۲۵ حدیث از منابع [[اهل سنت]] نقل شده است)، [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) و [[اجتهاد]]، اجتهاد پیامبر(ص) و راه یافتن خطا بدان (به فرض که اجتهاد در مورد پیامبر(ص) معنا داشته باشد، که این‌چنین نیست)، اشاره به اینکه علم به ملاک غیر از اجتهاد است و پیامبر(ص) و امور دنیوى.<ref>همان، ص ۲۳</ref>
+
ب) مصون ماندن قرآن از [[تحریف قرآن|تحریف]]: این بخش از کتاب ضمن تعریف لغوى و اصطلاحى تحریف و بیان وجوه مختلف آن، به اثبات تحریف نشدن قرآن و دیگر مسائل مربوط بدان پرداخته است. نویسنده براى اثبات عدم تحریف قرآن، به موارد زیر اشاره نموده است: عدم امکان راه یافتن تحریف به قرآن؛ شهادت خود قرآن به تحریف نشدن.
  
سه- [[اجماع]]: تعریف لغوى و اصطلاحى اجماع، جایگاه اجماع در فقه [[شیعه|شیعه]]، جایگاه اجماع در فقه [[اهل سنت|اهل تسنن]]، ادله بشمار آوردن اجماع از مصادر تشریع و تبیین عدم صحت استدلال به آن‌ها، عناوین مطالبى است که در این بخش، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان</ref>
+
دو. [[سنت]]: در این بخش، به تعریف امور زیر پرداخته شده است: سنت در لغت و اصطلاح، جایگاه سنت در تشریع، پالایش و تدوین سنت نبوى(ص)، [[ائمه اطهار|ائمه اهل بیت]] و تدوین [[حدیث|حدیث]]، مسئله منع تدوین حدیث و مشکلاتى که به بار آورد، افراط و تفریط در سنت، کلمات قصار و جامع امهات [[شریعت|شریعت]] در کلام نبى(ص) (که در اینجا ۱۲۵ حدیث از منابع [[اهل سنت]] نقل شده است)، [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) و [[اجتهاد]]، اجتهاد پیامبر(ص) و راه یافتن خطا بدان (به فرض که اجتهاد در مورد پیامبر(ص) معنا داشته باشد، که این‌چنین نیست)، اشاره به اینکه علم به ملاک غیر از اجتهاد است و پیامبر(ص) و امور دنیوى.
  
چهار- [[عقل]]: در این بخش، مطالبى همچون [[حجت|حجیت]] عقل در موارد خاص و تقسیم ادراکات عقلى به مستقلات و غیر مستقلات، مورد بررسى قرار گرفته و در خصوص مستقلات عقلى، بحث مفصلى از حسن و قبح به عمل آمده و آنگاه به‌اختصار، به اصول عملیه در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]] شیعه ([[اصل برائت|برائت]]، اشتغال، [[اصل تخییر|تخییر]] و [[استصحاب]]) پرداخته شده است.<ref>همان</ref>
+
سه. [[اجماع]]: تعریف لغوى و اصطلاحى اجماع، جایگاه اجماع در فقه [[شیعه|شیعه]]، جایگاه اجماع در فقه [[اهل سنت|اهل تسنن]]، ادله بشمار آوردن اجماع از مصادر تشریع و تبیین عدم صحت استدلال به آن‌ها، عناوین مطالبى است که در این بخش، مورد بررسى قرار گرفته است.
  
خاتمه: عرف و سیره: در این بخش، ابتدا عرف، چنین تعریف شده است: «هر کار یا سخنى که مردمان بدان عادت دارند و سیره‌شان بر آن جارى است»، آنگاه بیان مى‌شود که عرف در چهار چیز به‌عنوان مرجع تلقى مى‌گردد: استکشاف جواز وضعى یا تکلیفى، تبیین مفاهیم، تشخیص مصادیق و عرف خاص به‌عنوان مرجع در [[فتوا]] دادن و قضاوت کردن و سپس مطرح مى‌شود که پیامبر(ص) بعضى از عرف‌هاى زمان خویش را امضا و تأیید کرده و به نمونه‌هایى از آن‌ها اشاره گردیده است.<ref>همان</ref>
+
چهار. [[عقل]]: در این بخش، مطالبى همچون [[حجت|حجیت]] عقل در موارد خاص و تقسیم ادراکات عقلى به مستقلات و غیر مستقلات، مورد بررسى قرار گرفته و در خصوص مستقلات عقلى، بحث مفصلى از حسن و قبح به عمل آمده و آنگاه به‌اختصار، به [[اصول عملیه]] در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]] شیعه ([[اصل برائت|برائت]]، [[اصل احتیاط|احتیاط]]، [[اصل تخییر|تخییر]] و [[استصحاب]]) پرداخته شده است.
  
در فصل دوم، دیگر مصادر تشریع که در نزد اهل سنت معتبر مى‌باشند، بررسى شده است. در این فصل، مؤلف ضمن بیان این مقدمه که شک در حجیت، مساوى با عدم حجیت است، به بیان هشت مورد از مصادر تشریع که فقط نزد اهل سنت معتبر است - و البته در مورد میزان حجیت آن‌ها نیز همه اهل سنت اتفاق نظر ندارند - پرداخته و ضمن بیان تفصیلى هریک از آن‌ها، عدم حجیتشان را به اثبات رسانده است. این موارد عبارتند از: [[قیاس در فقه|قیاس]]، استحسان، المصالح المرسله، سد الذرائع، الحیل (فتح الذرائع)، قول [[صحابی|صحابى]]، اتفاق اهل [[مدینه|مدینه]]، اجماع [[عترت]] (که فقط نجم‌الدین الطوفى بدان قائل است و البته از نظر شیعه که قول هریک از [[امامان معصوم|معصومان]](ع) را حجت مى‌داند، به طریق اولى حجت است).<ref>همان</ref>
+
خاتمه. عرف و سیره: در این بخش، ابتدا عرف، چنین تعریف شده است: «هر کار یا سخنى که مردمان بدان عادت دارند و سیره‌شان بر آن جارى است»، آنگاه بیان مى‌شود که عرف در چهار چیز به‌عنوان مرجع تلقى مى‌گردد: استکشاف جواز وضعى یا تکلیفى، تبیین مفاهیم، تشخیص مصادیق و عرف خاص به‌عنوان مرجع در [[فتوا]] دادن و قضاوت کردن و سپس مطرح مى‌شود که پیامبر(ص) بعضى از عرف‌هاى زمان خویش را امضا و تأیید کرده و به نمونه‌هایى از آن‌ها اشاره گردیده است.
  
فصل چهارم، در دو مبحث زیر سامان یافته است:
+
در فصل دوم، دیگر مصادر تشریع که در نزد [[اهل سنت]] معتبر مى‌باشند، بررسى شده است. در این فصل، مؤلف ضمن بیان این مقدمه که شک در حجیت، مساوى با عدم حجیت است، به بیان هشت مورد از مصادر تشریع که فقط نزد اهل سنت معتبر است - و البته در مورد میزان حجیت آن‌ها نیز همه اهل سنت اتفاق نظر ندارند - پرداخته و ضمن بیان تفصیلى هریک از آن‌ها، عدم حجیتشان را به اثبات رسانده است. این موارد عبارتند از: [[قیاس در فقه|قیاس]]، استحسان، المصالح المرسله، سد الذرائع، الحیل (فتح الذرائع)، قول [[صحابی|صحابى]]، اتفاق اهل [[مدینه|مدینه]]، اجماع [[عترت]] (که فقط نجم‌الدین الطوفى بدان قائل است و البته از نظر شیعه که قول هریک از [[امامان معصوم|معصومان]](ع) را حجت مى‌داند، به طریق اولى حجت است).
  
اول- تأثیر زمان و مکان در استنباط [[احکام]] شرعى: در این مبحث، مطالبى همچون تأثیر زمان و مکان در صدق موضوعات، تأثیر آن در یافتن دیدگاهى نو به مسائل، تأثیر آن در تعیین اسلوب‌ها و تفسیر نادرست از نقش زمان و مکان و قائل شدن به تغییر احکام بر حسب مصالح، مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص ۲۴</ref>
+
فصل سوم، در دو مبحث زیر سامان یافته است:
  
دوم- نقش زمان و مکان در احکام حکومتى: این مبحث، به‌طور خلاصه به بیان نقش زمان و مکان در احکام حکومتى (و نیز چگونگى ارتباط احکام اولیه با احکام ثانویه) پرداخته است.<ref>همان</ref>
+
الف- تأثیر زمان و مکان در استنباط [[احکام]] شرعى: در این مبحث، مطالبى همچون تأثیر زمان و مکان در صدق موضوعات، تأثیر آن در یافتن دیدگاهى نو به مسائل، تأثیر آن در تعیین اسلوب‌ها و تفسیر نادرست از نقش زمان و مکان و قائل شدن به تغییر احکام بر حسب مصالح، مورد بررسى قرار گرفته است.
 +
 
 +
ب- نقش زمان و مکان در احکام حکومتى: این مبحث، به‌طور خلاصه به بیان نقش زمان و مکان در احکام حکومتى (و نیز چگونگى ارتباط احکام اولیه با احکام ثانویه) پرداخته است.
  
 
بحث تأثیر زمان و مکان در [[اجتهاد]] از قدیم در فقه اهل سنت مطرح بوده است و مؤلف، جمع‌بندى این مطالب را تحت این دو عنوان مورد بررسى قرار داده است:  
 
بحث تأثیر زمان و مکان در [[اجتهاد]] از قدیم در فقه اهل سنت مطرح بوده است و مؤلف، جمع‌بندى این مطالب را تحت این دو عنوان مورد بررسى قرار داده است:  
سطر ۶۱: سطر ۶۲:
 
الف) تغییر احکام اجتهادى به علت فساد زمانه؛
 
الف) تغییر احکام اجتهادى به علت فساد زمانه؛
  
ب) تغییر احکام اجتهادى به علت دگرگونى وسایل و اوضاع.<ref>همان</ref>
+
ب) تغییر احکام اجتهادى به علت دگرگونى وسایل و اوضاع.
  
در فصل چهارم، میراث حدیثى شیعه و اهل سنت معرفى گردیده است که عبارتند از:
+
در فصل چهارم، میراث [[حدیث|حدیثى]] شیعه و اهل سنت معرفى گردیده است که عبارتند از:
  
 
الف) میراث حدیثى شیعه:
 
الف) میراث حدیثى شیعه:
  
#جوامع اولیه: «[[المحاسن]]» [[محمد بن خالد برقی|برقى]]، «نوادر الحکمة» اشعرى قمى، «الجامع» بزنطى، «کتاب الثلاثون» پسران سعید بن حماد اهوازى.<ref>همان</ref>
+
#جوامع اولیه: «[[المحاسن]]» [[محمد بن خالد برقی|برقى]]، «[[نوادر الحکمه (کتاب)|نوادر الحکمة]]» [[محمد بن احمد بن یحیی اشعری قمی|اشعرى قمى]]، «الجامع» [[احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی|بزنطى]]، «کتاب الثلاثون» پسران سعید بن حماد اهوازى.
#جوامع ثانویه: «[[الکافی (کتاب)|الکافی]]» [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینى]]؛ «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من‌لایحضره‌الفقیه]]» [[شیخ صدوق]]؛ «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|التهذیب]]» و «الاستبصار» [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]]<ref>همان</ref>
+
#جوامع ثانویه: «[[الکافی (کتاب)|الکافی]]» [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینى]]؛ «[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من‌لایحضره‌الفقیه]]» [[شیخ صدوق]]؛ «[[تهذیب الأحکام (کتاب)|التهذیب]]» و «[[الاستبصار (کتاب)|الاستبصار]]» [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]].
#جوامع اخیره: «[[الوافى (کتاب)|الوافی]]» [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانى]]، «[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشیعة]]» [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملى]]، «[[بحار الأنوار]]» [[علامه مجلسى]]، «جوامع الکلم» جزایرى، «عوامل المعالم» عبدالله بحرانى، «الشفا فی أخبار آل مصطفى» محمدرضا بن عبداللطیف تبریزى، «[[مستدرک الوسائل (کتاب)|مستدرک الوسائل]]» [[محدث نوری|حسین بن محمدتقى طبرسى]]، «[[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جوامع أحادیث الشیعة]]» زیر نظر [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]].<ref>همان</ref>
+
#جوامع اخیره: «[[الوافى (کتاب)|الوافی]]» [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانى]]، «[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشیعة]]» [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملى]]، «[[بحار الأنوار]]» [[علامه مجلسى]]، «جوامع الکلم» جزایرى، «عوامل المعالم» عبدالله بحرانى، «الشفا فی أخبار آل مصطفى» محمدرضا بن عبداللطیف تبریزى، «[[مستدرک الوسائل (کتاب)|مستدرک الوسائل]]» [[محدث نوری|حسین بن محمدتقى طبرسى]]، «[[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جامع أحادیث الشیعة]]» زیر نظر [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]].
  
 
ب) میراث حدیثى اهل سنت:
 
ب) میراث حدیثى اهل سنت:
  
#جوامع اولیه: «[[صحیح بخارى]]»، «[[صحیح مسلم]]»، «[[سنن نسائی (کتاب)|سنن النسائی]]»، «[[سنن ابی داود (کتاب)|سنن أبی‌داود السجستانی]]»، «[[سنن ترمذی (کتاب)|سنن الترمذی]]»، «[[سنن ابن ماجة]]»، «[[موطأ مالک بن انس (کتاب)|الموطأ]]» [[مالک بن انس]]، «مسند» [[احمد بن حنبل]]، «سنن» سعید بن منصور، «سنن الدارمی».<ref>همان</ref>
+
#جوامع اولیه: «[[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخارى]]»، «[[صحیح مسلم]]»، «[[سنن نسائی (کتاب)|سنن النسائی]]»، «[[سنن ابی داود (کتاب)|سنن أبی‌داود السجستانی]]»، «[[سنن ترمذی (کتاب)|سنن الترمذی]]»، «[[سنن ابن ماجة]]»، «[[موطأ مالک بن انس (کتاب)|الموطأ]]» [[مالك بن انس|مالک بن انس]]، «مسند» [[احمد بن حنبل]]، «سنن» سعید بن منصور، «سنن دارمی».
#جوامع ثانویه: «جامع الأصول فی أحادیث الرسول» الشیبانى، «مشکاة المصابیح» الفراء، «جامع المسانید و السنن» ابن کثیر، «المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة» العسقلانى، «[[کنز العمال|کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال]]» المتقى الهندى.<ref>همان</ref>
+
#جوامع ثانویه: «جامع الأصول فی أحادیث الرسول» الشیبانى، «مشکاة المصابیح» الفراء، «جامع المسانید و السنن» ابن کثیر، «المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة» العسقلانى، «[[کنز العمال (کتاب)|کنز العمال]]» المتقى الهندى.
#جوامع اخیره: «التاج الجامع للأصول» الشیخ ناصف، «المسند الجامع» گروهى از علما.<ref>همان</ref>
+
#جوامع اخیره: «التاج الجامع للأصول» الشیخ ناصف، «المسند الجامع» گروهى از علما.
  
در فصل پنجم، میراث فقهى مذاهب خمسه ([[شیعه|شیعى]]، [[حنفی|حنفى]]، [[مالکی|مالکى]]، [[شافعی|شافعى]] و [[حنبلی|حنبلى]])، به‌صورت اختصار مورد بررسى قرار گرفته است.<ref>همان</ref>
+
در فصل پنجم، میراث [[فقه|فقهى]] مذاهب خمسه ([[شیعه|شیعى]]، [[حنفی|حنفى]]، [[مالکی|مالکى]]، [[شافعی|شافعى]] و [[حنبلی|حنبلى]])، به‌صورت اختصار مورد بررسى قرار گرفته است.
  
 
فصل ششم، ضمن تعریف [[اجتهاد]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]]، در طى دو بخش کلى زیر، به تاریخ و تطور اصول فقه نزد شیعیان و اهل سنت مى‌پردازد:
 
فصل ششم، ضمن تعریف [[اجتهاد]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]]، در طى دو بخش کلى زیر، به تاریخ و تطور اصول فقه نزد شیعیان و اهل سنت مى‌پردازد:
  
الف) تاریخ اصول فقه شیعه: عالمان شیعى و حتى اصحاب [[ائمه اطهار|امامان]](ع) هیچ‌گاه از نوشتن در باب اصول فقه غفلت نورزیده‌اند. براى ترسیم خط سیر تطور این علم، مى‌توان به مراحل زیر اشاره کرد:
+
الف) تاریخ اصول فقه شیعه: عالمان شیعى و حتى اصحاب [[ائمه اطهار|امامان]](ع) هیچ‌گاه از نوشتن در باب اصول فقه غفلت نورزیده‌اند. براى ترسیم خط سیر تطور این علم، مى‌توان به مراحل زیر اشاره کرد: پیدایش و شکوفایى؛ مرحله ابداع و ابتکار.
 
 
#پیدایش و شکوفایى<ref>همان</ref>؛
 
#مرحله ابداع و ابتکار<ref>همان، ص ۲۵</ref>
 
 
 
ب) تاریخ اصول فقه اهل سنت:<ref>همان</ref> جلد دوم، با یک مقدمه در باب ادوار فقه اسلامى، نیاز به تاریخ فقه، شیوه‌هاى تاریخ فقه‌نگارى و... شروع شده و آنگاه در دو بخش کلى زیر، به ادوار فقه شیعه و اهل سنت مى‌پردازد:
 
 
 
بخش اول: ادوار فقه اهل سنت که داراى پنج دوره است: عصر [[صحابه]] و [[تابعین|تابعان]] (از رحلت پیامبر(ص) تا اوایل قرن دوم)؛ عصر ظهور مذاهب فقهى (اوایل قرن دوم تا اوایل قرن چهارم)؛ عصر رکود حرکت اجتهادى (اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن هفتم)؛ عصر انحطاط فقهى (اواسط قرن هفتم تا اواخر قرن سیزدهم) و عصر بازگشت به تحرک فقهى (اواخر قرن سیزدهم تا امروز).<ref>همان، ص ۲۶</ref>
 
  
ادوار فقه شیعى: عصر حرکت حدیثى و اجتهادى (۱۱ تا ۲۶۰)؛ عصر شیوه حدیث و اجتهاد (۲۶۰ تا ۴۶۰)؛ عصر رکود (۴۶۰ تا ۶۰۰)؛ عصر تجدید حیات فقهى (۶۰۰ تا ۱۰۳۰)؛ عصر ظهور [[اخباریان|اخبارى‌گرى]] (۱۰۳۰ تا ۱۱۸۵۰)؛ عصر بالاگرفتن تحرک فقهى (۱۱۸۰ تا ۱۲۶۰) و عصر ابداع فقهى (۱۲۶۰ تا ۱۴۱۸).<ref>همان</ref>
+
ب) تاریخ اصول فقه اهل سنت.
  
==پانويس==
+
* جلد دوم، با یک مقدمه در باب ادوار فقه اسلامى، نیاز به تاریخ فقه، شیوه‌هاى تاریخ فقه‌نگارى و... شروع شده و آنگاه در دو بخش کلى زیر، به ادوار فقه شیعه و اهل سنت مى‌پردازد:
<references />
 
  
==منابع مقاله==
+
بخش اول: ادوار فقه اهل سنت که داراى پنج دوره است: عصر [[صحابه]] و [[تابعین|تابعان]] (از رحلت پیامبر(ص) تا اوایل قرن دوم)؛ عصر ظهور مذاهب فقهى (اوایل قرن دوم تا اوایل قرن چهارم)؛ عصر رکود حرکت اجتهادى (اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن هفتم)؛ عصر انحطاط فقهى (اواسط قرن هفتم تا اواخر قرن سیزدهم) و عصر بازگشت به تحرک فقهى (اواخر قرن سیزدهم تا امروز).
  
1. مقدمه و متن كتاب.
+
بخش دوم: ادوار فقه شیعى: عصر حرکت حدیثى و اجتهادى (۱۱ ق تا ۲۶۰ ق)؛ عصر شیوه حدیث و [[اجتهاد]] (۲۶۰ تا ۴۶۰)؛ عصر رکود (۴۶۰ تا ۶۰۰)؛ عصر تجدید حیات فقهى (۶۰۰ تا ۱۰۳۰)؛ عصر ظهور [[اخباریان|اخبارى‌گرى]] (۱۰۳۰ تا ۱۱۸۵۰)؛ عصر بالاگرفتن تحرک فقهى (۱۱۸۰ تا ۱۲۶۰) و عصر ابداع فقهى (۱۲۶۰ تا ۱۴۱۸).
  
2. سخن‌سنج، على «منابع و ادوار فقه اسلامى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، نشريه: اطلاع‌رسانى و كتابدارى، كتاب ماه دين، آبان و آذر 1380، شماره 49 و 50 (6 صفحه، از 21 تا 26).
+
==منابع==
==منبع==
+
*"منابع و ادوار فقه اسلامى"، على سخن‌سنج، كتاب ماه دين، آبان و آذر ۱۳۸۰، شماره ۴۹-۵۰.
ویکی نور
+
*[[نرم افزار جامع فقه اهلبیت (علیهم السلام) ۲|نرم افزار جامع فقه اهلبیت]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
[[رده:کتابهای شخصیت شناسی]][[رده:کتاب‌های فقهی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۳

۲۴۰px
نویسنده گروه علمى مؤسسه امام صادق(ع)
موضوع شرح‌حال فقهای مسلمان
زبان عربی
تعداد جلد ۱۴
زیر نظر آیت‌الله جعفر سبحانی

کتاب «موسوعة طبقات الفقهاء»، مجموعه‌اى است دربردارنده طبقات فقهاى مسلمان از قرن اول تا چهاردهم هجرى، که توسط گروه علمى مؤسسه امام صادق(علیه‌السلام) و زیر نظر آیت‌الله جعفر سبحانى در چهارده جلد به زبان عربى تألیف شده است.

محتوای کتاب

کتاب در چهارده جلد سامان یافته و به‌جز دو جلد اول که بحث و بررسى مفصلى پیرامون منابع و ادوار فقه اسلامى مى‌باشد، در سایر مجلدات، اسامى فقها و اطلاعات مختصرى از زندگى‌نامه ایشان از جمله محل و تاریخ ولادت، اساتید، شاگردان و آثار، اتفاقات و اقدامات مهم زندگى، عقاید، تاریخ وفات و...، به ترتیب از قرن اول تا قرن چهاردهم هجرى، آورده شده است.

به‌طور کلى جلد اول در چهار فصل و حدود ۱۳۰ عنوان فرعى و یک خاتمه و جلد دوم، در ۱۲ فصل و حدود ۲۵۰ عنوان فرعى، ترتیب داده شده است.

  • جلد اول این کتاب، در شش فصل زیر سامان یافته است:

فصل اول: مصادر معتبر تشریع که به ترتیب، عبارتند از:

یک. کتاب: در این قسمت، دو مبحث زیر مورد بحث و بررسى قرار گرفته است:

الف) مشخصه‌هاى تشریع در قرآن کریم که عبارتند از: تدریج در تشریع؛ اکتفا به بیان احکام کلى؛ توجه به حقایق و معانى نه ظواهر؛ انعطاف‌پذیرى تشریع؛ فراگیرى تشریع؛ توجه یکسان به جسم و روح؛ عدالت در تشریع؛ فطرت به‌عنوان مقیاس؛ گستردگى آفاق دلالت؛ مدینه محل تشریع.

ب) مصون ماندن قرآن از تحریف: این بخش از کتاب ضمن تعریف لغوى و اصطلاحى تحریف و بیان وجوه مختلف آن، به اثبات تحریف نشدن قرآن و دیگر مسائل مربوط بدان پرداخته است. نویسنده براى اثبات عدم تحریف قرآن، به موارد زیر اشاره نموده است: عدم امکان راه یافتن تحریف به قرآن؛ شهادت خود قرآن به تحریف نشدن.

دو. سنت: در این بخش، به تعریف امور زیر پرداخته شده است: سنت در لغت و اصطلاح، جایگاه سنت در تشریع، پالایش و تدوین سنت نبوى(ص)، ائمه اهل بیت و تدوین حدیث، مسئله منع تدوین حدیث و مشکلاتى که به بار آورد، افراط و تفریط در سنت، کلمات قصار و جامع امهات شریعت در کلام نبى(ص) (که در اینجا ۱۲۵ حدیث از منابع اهل سنت نقل شده است)، پیامبر(ص) و اجتهاد، اجتهاد پیامبر(ص) و راه یافتن خطا بدان (به فرض که اجتهاد در مورد پیامبر(ص) معنا داشته باشد، که این‌چنین نیست)، اشاره به اینکه علم به ملاک غیر از اجتهاد است و پیامبر(ص) و امور دنیوى.

سه. اجماع: تعریف لغوى و اصطلاحى اجماع، جایگاه اجماع در فقه شیعه، جایگاه اجماع در فقه اهل تسنن، ادله بشمار آوردن اجماع از مصادر تشریع و تبیین عدم صحت استدلال به آن‌ها، عناوین مطالبى است که در این بخش، مورد بررسى قرار گرفته است.

چهار. عقل: در این بخش، مطالبى همچون حجیت عقل در موارد خاص و تقسیم ادراکات عقلى به مستقلات و غیر مستقلات، مورد بررسى قرار گرفته و در خصوص مستقلات عقلى، بحث مفصلى از حسن و قبح به عمل آمده و آنگاه به‌اختصار، به اصول عملیه در اصول فقه شیعه (برائت، احتیاط، تخییر و استصحاب) پرداخته شده است.

خاتمه. عرف و سیره: در این بخش، ابتدا عرف، چنین تعریف شده است: «هر کار یا سخنى که مردمان بدان عادت دارند و سیره‌شان بر آن جارى است»، آنگاه بیان مى‌شود که عرف در چهار چیز به‌عنوان مرجع تلقى مى‌گردد: استکشاف جواز وضعى یا تکلیفى، تبیین مفاهیم، تشخیص مصادیق و عرف خاص به‌عنوان مرجع در فتوا دادن و قضاوت کردن و سپس مطرح مى‌شود که پیامبر(ص) بعضى از عرف‌هاى زمان خویش را امضا و تأیید کرده و به نمونه‌هایى از آن‌ها اشاره گردیده است.

در فصل دوم، دیگر مصادر تشریع که در نزد اهل سنت معتبر مى‌باشند، بررسى شده است. در این فصل، مؤلف ضمن بیان این مقدمه که شک در حجیت، مساوى با عدم حجیت است، به بیان هشت مورد از مصادر تشریع که فقط نزد اهل سنت معتبر است - و البته در مورد میزان حجیت آن‌ها نیز همه اهل سنت اتفاق نظر ندارند - پرداخته و ضمن بیان تفصیلى هریک از آن‌ها، عدم حجیتشان را به اثبات رسانده است. این موارد عبارتند از: قیاس، استحسان، المصالح المرسله، سد الذرائع، الحیل (فتح الذرائع)، قول صحابى، اتفاق اهل مدینه، اجماع عترت (که فقط نجم‌الدین الطوفى بدان قائل است و البته از نظر شیعه که قول هریک از معصومان(ع) را حجت مى‌داند، به طریق اولى حجت است).

فصل سوم، در دو مبحث زیر سامان یافته است:

الف- تأثیر زمان و مکان در استنباط احکام شرعى: در این مبحث، مطالبى همچون تأثیر زمان و مکان در صدق موضوعات، تأثیر آن در یافتن دیدگاهى نو به مسائل، تأثیر آن در تعیین اسلوب‌ها و تفسیر نادرست از نقش زمان و مکان و قائل شدن به تغییر احکام بر حسب مصالح، مورد بررسى قرار گرفته است.

ب- نقش زمان و مکان در احکام حکومتى: این مبحث، به‌طور خلاصه به بیان نقش زمان و مکان در احکام حکومتى (و نیز چگونگى ارتباط احکام اولیه با احکام ثانویه) پرداخته است.

بحث تأثیر زمان و مکان در اجتهاد از قدیم در فقه اهل سنت مطرح بوده است و مؤلف، جمع‌بندى این مطالب را تحت این دو عنوان مورد بررسى قرار داده است:

الف) تغییر احکام اجتهادى به علت فساد زمانه؛

ب) تغییر احکام اجتهادى به علت دگرگونى وسایل و اوضاع.

در فصل چهارم، میراث حدیثى شیعه و اهل سنت معرفى گردیده است که عبارتند از:

الف) میراث حدیثى شیعه:

  1. جوامع اولیه: «المحاسن» برقى، «نوادر الحکمة» اشعرى قمى، «الجامع» بزنطى، «کتاب الثلاثون» پسران سعید بن حماد اهوازى.
  2. جوامع ثانویه: «الکافی» کلینى؛ «من‌لایحضره‌الفقیه» شیخ صدوق؛ «التهذیب» و «الاستبصار» شیخ طوسى.
  3. جوامع اخیره: «الوافی» فیض کاشانى، «وسائل الشیعة» شیخ حر عاملى، «بحار الأنوار» علامه مجلسى، «جوامع الکلم» جزایرى، «عوامل المعالم» عبدالله بحرانى، «الشفا فی أخبار آل مصطفى» محمدرضا بن عبداللطیف تبریزى، «مستدرک الوسائل» حسین بن محمدتقى طبرسى، «جامع أحادیث الشیعة» زیر نظر آیت‌الله بروجردى.

ب) میراث حدیثى اهل سنت:

  1. جوامع اولیه: «صحیح بخارى»، «صحیح مسلم»، «سنن النسائی»، «سنن أبی‌داود السجستانی»، «سنن الترمذی»، «سنن ابن ماجة»، «الموطأ» مالک بن انس، «مسند» احمد بن حنبل، «سنن» سعید بن منصور، «سنن دارمی».
  2. جوامع ثانویه: «جامع الأصول فی أحادیث الرسول» الشیبانى، «مشکاة المصابیح» الفراء، «جامع المسانید و السنن» ابن کثیر، «المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة» العسقلانى، «کنز العمال» المتقى الهندى.
  3. جوامع اخیره: «التاج الجامع للأصول» الشیخ ناصف، «المسند الجامع» گروهى از علما.

در فصل پنجم، میراث فقهى مذاهب خمسه (شیعى، حنفى، مالکى، شافعى و حنبلى)، به‌صورت اختصار مورد بررسى قرار گرفته است.

فصل ششم، ضمن تعریف اجتهاد و اصول فقه، در طى دو بخش کلى زیر، به تاریخ و تطور اصول فقه نزد شیعیان و اهل سنت مى‌پردازد:

الف) تاریخ اصول فقه شیعه: عالمان شیعى و حتى اصحاب امامان(ع) هیچ‌گاه از نوشتن در باب اصول فقه غفلت نورزیده‌اند. براى ترسیم خط سیر تطور این علم، مى‌توان به مراحل زیر اشاره کرد: پیدایش و شکوفایى؛ مرحله ابداع و ابتکار.

ب) تاریخ اصول فقه اهل سنت.

  • جلد دوم، با یک مقدمه در باب ادوار فقه اسلامى، نیاز به تاریخ فقه، شیوه‌هاى تاریخ فقه‌نگارى و... شروع شده و آنگاه در دو بخش کلى زیر، به ادوار فقه شیعه و اهل سنت مى‌پردازد:

بخش اول: ادوار فقه اهل سنت که داراى پنج دوره است: عصر صحابه و تابعان (از رحلت پیامبر(ص) تا اوایل قرن دوم)؛ عصر ظهور مذاهب فقهى (اوایل قرن دوم تا اوایل قرن چهارم)؛ عصر رکود حرکت اجتهادى (اوایل قرن چهارم تا اواسط قرن هفتم)؛ عصر انحطاط فقهى (اواسط قرن هفتم تا اواخر قرن سیزدهم) و عصر بازگشت به تحرک فقهى (اواخر قرن سیزدهم تا امروز).

بخش دوم: ادوار فقه شیعى: عصر حرکت حدیثى و اجتهادى (۱۱ ق تا ۲۶۰ ق)؛ عصر شیوه حدیث و اجتهاد (۲۶۰ تا ۴۶۰)؛ عصر رکود (۴۶۰ تا ۶۰۰)؛ عصر تجدید حیات فقهى (۶۰۰ تا ۱۰۳۰)؛ عصر ظهور اخبارى‌گرى (۱۰۳۰ تا ۱۱۸۵۰)؛ عصر بالاگرفتن تحرک فقهى (۱۱۸۰ تا ۱۲۶۰) و عصر ابداع فقهى (۱۲۶۰ تا ۱۴۱۸).

منابع

  • "منابع و ادوار فقه اسلامى"، على سخن‌سنج، كتاب ماه دين، آبان و آذر ۱۳۸۰، شماره ۴۹-۵۰.
  • نرم افزار جامع فقه اهلبیت، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه