الوجیز فی تفسیر القرآن العزیز (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۵: سطر ۵:
 
|تصویر= [[پرونده:الوجيز فى تفسير.jpg|240px|وسط]]
 
|تصویر= [[پرونده:الوجيز فى تفسير.jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده=علي بن حسين العاملي
+
|نویسنده= علی بن حسین عاملى
  
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
 
|موضوع= تفاسیر شیعه
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= عربی  
 
|زبان= عربی  
  
|تعداد جلد= 3
+
|تعداد جلد= ۳
  
 
|عنوان افزوده1=
 
|عنوان افزوده1=
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
|لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39265/الوجيز-في-تفسير-القرآن-العزيز الوجيز فى تفسير القرآن العزيز]
 
|لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39265/الوجيز-في-تفسير-القرآن-العزيز الوجيز فى تفسير القرآن العزيز]
 
}}
 
}}
'''«الوجيز فى تفسير القرآن العزيز»''' تألیف عالم بزرگوار، [[علی بن حسین عاملى|على بن حسين بن محى الدين بن ابى جامع عاملى]]، [[محدث]] بزرگوار، مفسر ارجمند و [[فقیه|فقيه]] و اصولى دقيق النظر اهل جبل عامل [[لبنان]] مى‌باشد.  
+
'''«الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز»''' از [[تفسیر اجتهادی|تفاسیر اجتهادی]] مهم [[شیعه]]، تألیف [[علی بن حسین عاملى]] (م، ۱۱۳۵ ق)، محدث، مفسر، فقیه و اصولى [[لبنان|لبنانی]] در قرن ۱۲ هجری مى‌باشد. مفسر در این تفسیر مزجی و مختصر، جنبه‌های مختلف [[قراءات قرآن|قرائت]]، [[شأن نزول]]، [[علم لغت|لغت]]، قواعد [[علم نحو|نحوى]]، [[بلاغت]]، [[احکام شرعی|احکام]] فقهى، مسائل [[علم کلام|کلامى]] و حوادث تاریخى، را مورد توجه قرار داده و ضمن رعایت [[تفسیر قرآن به قرآن]]، براى تبیین معانى آیات، از [[حدیث|روایات]] نیز بهره برده است.
  
==انگيزه تأليف ==
+
==انگیزه تألیف==
  
مفسر در مقدمه كوتاه خود بر تفسير، انگيزه خويش را چنين مى‌نويسد: «علم [[تفسیر قرآن|تفسير]] از جهت موضوع از شريف‌ترين علوم و برترين معارف دينى است، زيرا از انوار [[قرآن]]، كشف حجاب مى‌نمايد، و در ضمن آن حقايق بسيارى از علوم، و دقائق مهمى از فنون مختلف آشكار مى‌گردد. بدين جهت هميشه تأليف تفسيرى را آرزو داشتم كه مختصرى از معارف قرآن را بيان كند، پس از استعانت به فيض الهى و فضل او با وجود مشاغل فراوان، عزم جزم نموده به تأليف آن اقدام كردم
+
مفسر در مقدمه کوتاه خود، انگیزه خویش را چنین مى‌نویسد: «علم [[تفسیر قرآن|تفسیر]] از جهت موضوع از شریف‌ترین علوم و برترین معارف دینى است، زیرا از انوار [[قرآن]]، کشف حجاب مى‌نماید و در ضمن آن، حقایق بسیارى از علوم و دقائق مهمى از فنون مختلف آشکار مى‌گردد. بدین جهت همیشه تألیف تفسیرى را آرزو داشتم که مختصرى از معارف قرآن را بیان کند، پس از استعانت به فیض الهى و فضل او، با وجود مشاغل فراوان، عزم جزم نموده به تألیف آن اقدام کردم
  
==روش تفسير==
+
==روش تفسیر==
روش تفسيرى مفسر، روشى مزجى است كه مؤلف در نگارش آن گزيده گويى را پيشه ساخته، و به بسيارى از وجوه [[تفسیر قرآن|تفسير]]، و نكات [[بلاغت|بلاغى]] و ادبى اشاره نموده است، در عين حال از وجوه اعراب و قرائات صرف نظر نكرده است. به همين روش تمام آيات [[قرآن]] را تفسير نموده است.
+
[[روشهای تفسیری قرآن|روش تفسیرى]] مفسر در «الوجيز فى تفسير القرآن العزيز»، روشى مزجى است که در نگارش آن گزیده گویى را پیشه ساخته، و به بسیارى از وجوه [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، و نکات [[بلاغت|بلاغى]] و ادبى اشاره نموده است، در عین حال از وجوه [[اعراب قرآن|اعراب]] و [[قراءات قرآن|قرائات]] صرف نظر نکرده و به همین روش تمام آیات [[قرآن]] را تفسیر نموده است.
مفسر در مقدمه كوتاه خود مى‌نويسد: «در اين تأليف بنا را بر ايجاز در تعبير نهاده، در عين حال به اكثر اقوال و وجوه تفسيرى اشاره داشته و برخى نكات را كه فهم معنا بر آن متوقف بود، متعرض گشته، در قرائت به ذكر قرائات سبعه اكتفاء، نموده (در برخى موارد جزئى به ديگر قرائتها اشاره كرده‌ام). در عدد [[آیه|آيات]] بنا را بر مشهور (كه از [[بسم الله الرحمن الرحيم]] غفلت مى‌نمايد) نهادم، گرچه در اعتقاد، بنابر روايات [[خبر متواتر|متواتر]] صحيحه، آن را جزء هر [[سوره]] (جز [[سوره توبه]]) مى‌دانم.»
 
  
ايشان معمولا پس از ذكر نام سوره، تعداد آيات [[سوره های مکی و مدنی|مكى و مدنى]] بودن، و اختلاف در آن را بيان مى‌نمايد. وجه تسميه سوره و فضل قراءت آن را جز موارد اندك (در [[سوره حمد]]) متعرض نمى‌گردد.
+
مفسر در مقدمه کوتاه خود مى‌نویسد: «در این تألیف بنا را بر ایجاز در تعبیر نهاده، در عین حال به اکثر اقوال و وجوه تفسیرى اشاره داشته و برخى نکات را که فهم معنا بر آن متوقف بود، متعرض شده، در قرائت به ذکر [[قراء سبعه|قرائات سبعه]] اکتفاء نموده (در برخى موارد جزئى به دیگر قرائتها اشاره کرده‌ام). در عدد [[آیه|آیات]] بنا را بر مشهور (که از [[بسم الله الرحمن الرحیم]] غفلت مى‌نماید) نهادم، گرچه در اعتقاد، بنابر روایات [[خبر متواتر|متواتر]] صحیحه، آن را جزء هر [[سوره]] (جز [[سوره توبه]]) مى‌دانم.»
مقاطع آيات را بيان كرده، ضمن تفسير آن، نكات اعرابى و ادبى كلمه و جمله را بيان مى‌نمايد، در صورت اختلاف قرائت با ذكر قارى آن را بازگو مى‌كند
 
(مانند: {{متن قرآن|«يُخَادِعُونَ... إِلَّا أَنْفُسَهُمْ...»}} ج 1 صفحه 74 [[سوره بقره]]).  
 
  
ذكر [[شأن نزول]] آيات نيز مورد توجه ايشان بوده و در موارد ضرورى به بيان آن مى‌پردازد (مانند ج 1 ص 224، ذيل آيات 5 و 6 [[سوره آل عمران|آل عمران]] درباره وفد [[نجران]]).
+
ایشان معمولا پس از ذکر نام [[سوره]]، تعداد [[آیه|آیات]]، [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن، و اختلاف در آن را بیان مى‌نماید. وجه تسمیه سوره و فضل قرائت آن را جز موارد اندک (در [[سوره حمد]]) متعرض نمى‌گردد. مقاطع آیات را بیان کرده، ضمن تفسیر آن، نکات اعرابى و ادبى کلمه و جمله را بیان مى‌نماید، در صورت اختلاف قرائت با ذکر قارى آن را بازگو مى‌کند (مانند: {{متن قرآن|«یخَادِعُونَ... إِلَّا أَنْفُسَهُمْ...»}}، آیه ۹ [[سوره بقره]]).  
  
استفاده وافر ايشان از روش [[تفسیر قرآن به قرآن|تفسير قرآن به قرآن]]، با ذكر مضمون آيات ديگر يا اشاره به مضمون آنها (مانند ج 1 ص 68 {{متن قرآن|« بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»}} و استفاده از آيات 111 و 81 سوره بقره)، به گونه‌اى است كه حتى در مباحث ادبى از آيات ديگر بهره مى‌برد (مانند «الآخرة» كه تأنيث «آخر» مى‌باشد، با استفاده از [[سوره قصص]] آيه 83).
+
ذکر [[شأن نزول]] آیات نیز مورد توجه ایشان بوده و در موارد ضرورى به بیان آن مى‌پردازد (مانند ذیل آیات ۵ و ۶ [[سوره آل عمران]] درباره وفد [[نجران]]).
  
مفسر به تناسب بين آيات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضيح مطالب بهره برده است (مانند آيه 6 سوره بقره {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا...»}} ج 1 ص 69).  
+
استفاده وافر مفسر از روش [[تفسیر قرآن به قرآن|تفسیر قرآن به قرآن]]، با ذکر مضمون آیات دیگر یا اشاره به مضمون آنها (مانند {{متن قرآن|« بِالْآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ»}} و استفاده از آیات ۱۱۱ و ۸۱ سوره بقره)، به گونه‌اى است که حتى در مباحث ادبى از آیات دیگر بهره مى‌برد (مانند «الآخرة» که تأنیث «آخر» مى‌باشد، با استفاده از [[سوره قصص]] آیه ۸۳).
  
با توجه به صبغه ادبى و لغوى تفسير، گاه به معناى شرعى نيز اشاره دارد (مانند معناى كفر، ج 1 ص 70).
+
مفسر به [[تناسب آیات و سور|تناسب]] بین آیات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضیح مطالب بهره برده است (مانند آیه ۶ سوره بقره {{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا...»}}). با توجه به صبغه ادبى و لغوى تفسیر، گاه به معناى شرعى نیز اشاره دارد (مانند معناى کفر).  
  
در مواجهه با [[آیات الاحکام|آيات فقهى]] فقط بنا را بر تفسير متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث [[فقه|فقهى]] نشده است.
+
در مواجهه با [[آیات الاحکام|آیات فقهى]] فقط بنا را بر تفسیر متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث [[فقه|فقهى]] نشده است. در بحث [[نسخ]] آیه به آیه، متعرض مصادیق آن شده و با ذکر [[ناسخ و منسوخ]]، نظر خود را نیز بیان مى‌کند (مانند آیه ۲۴۰ سوره بقره).
  
در بحث [[نسخ]] آيه به آيه، متعرض مصاديق آن شده و با ذكر [[ناسخ و منسوخ]]، نظر خود را نيز بيان مى‌كند (مانند آيه 240 سوره بقره، ج 1 ص 196).
+
مفسر ضمن رعایت تفسیر قرآن به قرآن، براى تبیین معانى آیات، از روایات نیز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روایات، گاه اصل [[حدیث|روایت]] را که جایگاه تفسیرى دارد بیان مى‌کند (مانند {{متن قرآن|«وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ»}} و نقل روایت [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام).
  
مفسر ضمن رعايت تفسير قرآن به قرآن، براى تبيين معانى آيات، از روايات نيز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روايات، گاه اصل [[روایت]] را كه جايگاه تفسيرى دارد بيان مى‌كند (مانند {{متن قرآن|«وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»}} و نقل روايت [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] عليه السلام، ج 1 ص 67).
+
==ویژگی‌هاى تفسیر==   
  
==ويژگي‌هاى تفسير==   
+
تفسیر گرانقدر «الوجیز» داراى ویژگیهایى است که مرحوم دکتر عبدالرزاق محى‌الدین (از نوادگان مفسر ارجمند) در مقدمه خود، بر برخى از آنها اشاره مى‌کند:
  
تفسير گرانقدر «الوجيز» داراى ويژگيهايى است كه مرحوم دكتر عبد الرزاق محى الدين (از نوادگان مفسر ارجمند) در مقدمه خود، بر برخى از آنها اشاره مى‌كند:
+
۱- برداشت مفسر از آیات [[قرآن]]، برداشتى است ادیبانه که باعث گردیده، اثر او از بسیارى تفسیرهاى دیگر متمایز باشد، چراکه بیشتر مفسران، آیات را چنان با فرهنگ خویش درآمیخته‌اند که نوعى تکلّف در آن به چشم مى‌خورد. در نتیجه، شگفتیهایى که نشانه [[اعجاز قرآن]] است از بین برده‌اند.
  
1- برداشت مفسر از آيات قرآن، برداشتى است اديبانه كه باعث گرديده، اثر او از بسيارى تفسيرهاى ديگر متمايز باشد، چرا كه بيشتر مفسران، آيات را چنان با فرهنگ خويش در آميخته‌اند كه نوعى تكلف و ساختگى در آن به چشم مى‌خورد، در نتيجه، شگفتيهايى كه نشانه [[اعجاز قرآن]] است از بين برده‌اند.
+
۲- مفسر، نظریه‌هاى گوناگون مفسران را با دقت و امانت و بدون [[تعصب]] و پایمال کردن اندیشه‌اى یا برترى دادن به اندیشه دیگر، بیان نموده و سپس با آرامش خاطر، نظریه خویش را ابراز کرده است.
  
2- مفسر، نظريه‌هاى گوناگون مفسران را با دقت و امانت و بدون [[تعصب]] و پايمال كردن انديشه‌اى يا برترى دادن به انديشه ديگر، بيان نموده و سپس با آرامش خاطر، نظريه خويش را ابراز كرده است.
+
۳- مؤلف، بحث را نه چندان گسترده و وسیع مطرح کرده و نه آن را کوتاه و نارسا رها ساخته، بلکه کوشیده است مطالب را با فشردگى مناسبى بیان نماید، و بر این اساس، [[قراءات قرآن|قرائات]]، [[شأن نزول]]، [[علم لغت|لغت]]، قواعد [[علم نحو|نحوى]]، [[بلاغت]]، [[احکام شرعی|احکام]] فقهى، مسائل [[علم کلام|کلامى]]، حوادث تاریخى، همه و همه را یکسان مورد توجه قرار داده است. این شیوه بیان، گویاى این حقیقت است که مفسّر به علوم عربى و مباحث [[اسلام|اسلامى]]، تسلط کامل داشته است، تسلطى که وى را در چیرگى بر قلم خویش توانا ساخته است.
  
3- مؤلف، بحث را نه چندان گسترده و وسيع مطرح كرده و نه آن را كوتاه و نارسا، رها ساخته، بلكه كوشيده است، مطالب را با فشردگى مناسبى بيان نمايد، و بر اين اساس، قرائات، [[شأن نزول]]، [[علم لغت|لغت]]، قواعد [[علم نحو|نحوى]]، [[بلاغت]]، [[احکام شرعی|احكام]] فقهى، مسائل [[علم کلام|كلامى]]، حوادث تاريخى، همه و همه را يكسان مورد توجه قرار داده است و بى‌گمان در هنر نگارش، همگان از اين ويژگى برخوردار نيستند. اين شيوه بيان، گوياى اين حقيقت است كه مفسّر به علوم عربى و مباحث [[اسلام|اسلامى]]، تسلط كامل داشته است، تسلطى كه وى را در چيرگى بر قلم خويش توانا ساخته است.
+
۴- اختصار از دیدگاه مؤلف، اختصار در اندیشه‌ها و مطالب نیست، بلکه اختصار در رساندن مفاهیم و مطالب است، یعنى اختصار به گونه‌اى است که اگر توضیح مطالب را در کتابهاى مفصل جستجو کنید، به بیش از آنچه در این اثر به آن اشاره رفته، دست نخواهید یافت.
  
4- اختصار از ديدگاه مؤلف، اختصار در انديشه‌ها و مطالب نيست، بلكه اختصار در رساندن مفاهيم و مطالب است، يعنى اختصار به گونه‌اى است كه اگر توضيح مطالب را در كتابهاى مفصل جستجو كنيد، به بيش از آنچه در اين اثر به آن اشاره رفته، دست نخواهيد يافت.
+
==منابع تفسیر==   
 
 
==منابع تفسير==   
 
 
      
 
      
مفسر محترم، بطور مستقل منابع مورد استفاده خود را ذكر نكرده است، اما از ذكر منابع، اقوال، آراء و روايات توسط محققان و تصريح مصنف در مواردى، بخش عمده‌اى از منابع آن را مى‌توان در موارد زير بيان كرد:
+
مفسر محترم، بطور مستقل منابع مورد استفاده خود را ذکر نکرده است، اما از ذکر منابع، اقوال، آراء و روایات توسط محققان و تصریح مصنف در مواردى، بخش عمده‌اى از منابع آن را مى‌توان در موارد زیر بیان کرد:
 
 
الف) تفاسير
 
 
 
1- تفسير مجمع البيان
 
 
 
2- تفسير التبيان
 
 
 
3- تفسير عياشى
 
 
 
4- تفسير البرهان
 
 
 
5- تفسير نور الثقلين
 
 
 
6- تفسير روح البيان
 
 
 
7- تفسير قرطبى
 
 
 
8- تفسير بيضاوى
 
 
 
9- تفسير كشاف
 
 
 
10- كنز العرفان
 
 
 
11- تفسير جوامع الجامع
 
 
 
12- تفسير ابن كثير
 
 
 
ب) منابع روائى
 
 
 
1- نهج البلاغه
 
 
 
2- توحيد صدوق
 
 
 
3- وسائل الشيعة
 
 
 
4- كافى
 
 
 
5- ثواب الاعمال
 
  
6- جامع احاديث الشيعه
+
'''الف) منابع قرآنی:'''
  
7- عوالى اللئالى
+
۱- [[مجمع البیان (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]]
  
8- سنن ترمذى
+
۲- [[التبیان (کتاب)|تفسیر التبیان]]
  
و كتابهاى:
+
۳- [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشى]]
  
1- مجمع البحرين
+
۴- [[البرهان (کتاب)|تفسیر البرهان]]
  
2- غرائب القرآن نظام الدين الحسن بن‌محمد القمى
+
۵- [[نور الثقلین (کتاب)|تفسیر نور الثقلین]]
  
==چاپ و نسخه‌شناسى==
+
۶- [[روح البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر روح البیان]]
     
 
اين تفسير گرانمايه، ساليان دراز به صورت خطى در دست علما و بزرگان قرار داشته است، تا اينكه يكى از نوادگان مؤلف، مرحوم دكتر عبد الرزاق محى الدين در سفرى به [[نجف]] اشرف، به محضر مرحوم آيت الله العظمى [[سید محسن حکیم|سيد محسن حكيم]] «قدس سره» مى‌رسد و آن مرجع بزرگوار از او مى‌خواهد كه به چاپ و نشر «تفسير الوجيز» اقدام نمايد. دكتر عبد الرزاق محى الدين مى‌پذيرد و شروع به كار مى‌كند.
 
  
اين تأليف با همت دار القرآن الكريم و به تحقيق آقايان مالك محمودى و سيد جواد جلالى انجام گرفته، كه محققان محترم، مأخذ روايات و اقوال و آراء نقل شده مفسران را رديابى كرده و به دقت نشان دادند، در نشان دادن اختلاف نسخه‌ها، آنچه در ارائه معنى و مفهوم متن نقشى داشته است، ثبت كرده‌اند، و با پاورقى‌هاى مناسب خود اثرى خواندنى و شايسته، سامان داده‌اند.
+
۷- [[الجامع لاحکام القرآن (کتاب)|تفسیر قرطبى]]
  
در چاپ [[بغداد]] در سال 1953 ميلادى كه به اشراف و همت دكتر عبد الرزاق محى الدين انجام گرفت، از نسخه‌هاى ذيل استفاده گرديد:
+
۸- [[انوار التنزیل و اسرار التأویل (کتاب)|تفسیر بیضاوى]]
  
1- نسخه مؤلف. كه دكتر عبد الرزاق از روى جلد 1، آن استنساخ كرده بود.
+
۹- [[الکشاف عن حقائق غوامض التنزئل (کتاب)|تفسیر کشاف]]
  
2- نسخه امام محمد حسين كاشف العطاء، با تعليقات ايشان كه بنا بود در چاپ ج 2 آورده شود.
+
۱۰- [[کنز العرفان فی فقه القرآن (کتاب)|کنز العرفان]]
  
3- نسخه علامه سيد حسن صدر كه در نشر كتاب ملاك محورى بوده است.
+
۱۱- [[جوامع الجامع (کتاب)|تفسیر جوامع الجامع]]
  
4- نسخه علامه سيد امين صافى
+
۱۲- [[تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر) (کتاب)|تفسیر ابن کثیر]]
  
5- نسخه شيخ قاسم محى الدين
+
۱۳- [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]]
  
6- نسخه استنساخ شده.
+
۱۴- غرائب القرآن، نظام الدین حسن بن‌ محمد قمى
  
يادآور مى‌شود كه نسخه چاپ شده در بغداد (در سال 1953) تا [[سوره نحل]] مى‌باشد،
+
'''ب) منابع روائى:'''
چند سال پيش دار القرآن الكريم بر آن شد كه اين تفسير شريف را از انزواى كتابهاى خطى بيرون كشد، پس از مشورت با بزرگان و صاحبنظران، نخست نسخه‌هاى خطى تفسير شناسايى و از آنها عكس تهيه گرديد كه عبارتند از:
 
  
الف) نسخه كتابخانه آيت الله نجفى مرعشى، نگاشته شده به تاريخ 1120 هجرى كه كامل و تعليقاتى از مؤلف به همراه دارد.
+
۱- [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]]
  
ب) نسخه كتابخانه آستان قدس رضوى كه ناقص است.
+
۲- [[التوحید (کتاب)|توحید صدوق]]
  
ج) نسخه دار القرآن الكريم نگاشته شده به تاريخ 1273 هجرى
+
۳- [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعة]]
  
د) نسخه چاپى كه پيش‌تر از آن ياد كرديم و با اشراف و مقدمه دكتر عبد الرزاق محى الدين منتشر گرديده بود.
+
۴- [[الکافی (کتاب)|الکافى]]
  
==منابع مقاله==
+
۵- [[ثواب الأعمال (کتاب)|ثواب الاعمال]]
  
1- آينه پژوهش شماره 12 سال دوم صفحه 67، دفتر تبليغات اسلامى.
+
۶- [[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جامع احادیث الشیعه]]
  
2- طبقات مفسران شيعه آقاى عقيقى بخشايشى ج 3 صفحه 401 چاپ اول دفتر نشر نويد قم.
+
۷- [[عوالى اللئالى (کتاب)|عوالى اللئالى]]
  
3- مقدمات سه گانه تفسير و مجموعه جزء اول آن.
+
۸- [[سنن ترمذی (کتاب)|سنن ترمذى]]
  
4- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى به كوشش بهاء الدين خرمشاهى ج 2 صفحه 143.
+
==منابع ==
  
==منبع==
+
* [[طبقات مفسران شیعه (کتاب)|طبقات مفسران شیعه]]، عقیقى بخشایشى، ج ۳ ص ۴۰۱، دفتر نشر نوید قم.
 +
* [[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى]]، به کوشش بهاءالدین خرمشاهى، ج ۲ ص ۱۴۳.
 +
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  
نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.
 
==متن کتاب ==
 
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39265/الوجيز-في-تفسير-القرآن-العزيز '''الوجيز فى تفسير القرآن العزيز''']
 
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفاسیر اجتهادی]][[رده: تفسیرهای شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۵

الوجيز فى تفسير.jpg
نویسنده علی بن حسین عاملى
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد ۳

الوجيز فى تفسير القرآن العزيز

«الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز» از تفاسیر اجتهادی مهم شیعه، تألیف علی بن حسین عاملى (م، ۱۱۳۵ ق)، محدث، مفسر، فقیه و اصولى لبنانی در قرن ۱۲ هجری مى‌باشد. مفسر در این تفسیر مزجی و مختصر، جنبه‌های مختلف قرائت، شأن نزول، لغت، قواعد نحوى، بلاغت، احکام فقهى، مسائل کلامى و حوادث تاریخى، را مورد توجه قرار داده و ضمن رعایت تفسیر قرآن به قرآن، براى تبیین معانى آیات، از روایات نیز بهره برده است.

انگیزه تألیف

مفسر در مقدمه کوتاه خود، انگیزه خویش را چنین مى‌نویسد: «علم تفسیر از جهت موضوع از شریف‌ترین علوم و برترین معارف دینى است، زیرا از انوار قرآن، کشف حجاب مى‌نماید و در ضمن آن، حقایق بسیارى از علوم و دقائق مهمى از فنون مختلف آشکار مى‌گردد. بدین جهت همیشه تألیف تفسیرى را آرزو داشتم که مختصرى از معارف قرآن را بیان کند، پس از استعانت به فیض الهى و فضل او، با وجود مشاغل فراوان، عزم جزم نموده به تألیف آن اقدام کردم.»

روش تفسیر

روش تفسیرى مفسر در «الوجيز فى تفسير القرآن العزيز»، روشى مزجى است که در نگارش آن گزیده گویى را پیشه ساخته، و به بسیارى از وجوه تفسیر، و نکات بلاغى و ادبى اشاره نموده است، در عین حال از وجوه اعراب و قرائات صرف نظر نکرده و به همین روش تمام آیات قرآن را تفسیر نموده است.

مفسر در مقدمه کوتاه خود مى‌نویسد: «در این تألیف بنا را بر ایجاز در تعبیر نهاده، در عین حال به اکثر اقوال و وجوه تفسیرى اشاره داشته و برخى نکات را که فهم معنا بر آن متوقف بود، متعرض شده، در قرائت به ذکر قرائات سبعه اکتفاء نموده (در برخى موارد جزئى به دیگر قرائتها اشاره کرده‌ام). در عدد آیات بنا را بر مشهور (که از بسم الله الرحمن الرحیم غفلت مى‌نماید) نهادم، گرچه در اعتقاد، بنابر روایات متواتر صحیحه، آن را جزء هر سوره (جز سوره توبه) مى‌دانم.»

ایشان معمولا پس از ذکر نام سوره، تعداد آیات، مکى و مدنى بودن، و اختلاف در آن را بیان مى‌نماید. وجه تسمیه سوره و فضل قرائت آن را جز موارد اندک (در سوره حمد) متعرض نمى‌گردد. مقاطع آیات را بیان کرده، ضمن تفسیر آن، نکات اعرابى و ادبى کلمه و جمله را بیان مى‌نماید، در صورت اختلاف قرائت با ذکر قارى آن را بازگو مى‌کند (مانند: «یخَادِعُونَ... إِلَّا أَنْفُسَهُمْ...»، آیه ۹ سوره بقره).

ذکر شأن نزول آیات نیز مورد توجه ایشان بوده و در موارد ضرورى به بیان آن مى‌پردازد (مانند ذیل آیات ۵ و ۶ سوره آل عمران درباره وفد نجران).

استفاده وافر مفسر از روش تفسیر قرآن به قرآن، با ذکر مضمون آیات دیگر یا اشاره به مضمون آنها (مانند « بِالْآخِرَةِ هُمْ یوقِنُونَ» و استفاده از آیات ۱۱۱ و ۸۱ سوره بقره)، به گونه‌اى است که حتى در مباحث ادبى از آیات دیگر بهره مى‌برد (مانند «الآخرة» که تأنیث «آخر» مى‌باشد، با استفاده از سوره قصص آیه ۸۳).

مفسر به تناسب بین آیات توجه داشته و در جاهاى مختلف از آن در توضیح مطالب بهره برده است (مانند آیه ۶ سوره بقره «إِنَّ الَّذِینَ کفَرُوا...»). با توجه به صبغه ادبى و لغوى تفسیر، گاه به معناى شرعى نیز اشاره دارد (مانند معناى کفر).

در مواجهه با آیات فقهى فقط بنا را بر تفسیر متداول نهاده و مستقلا وارد مباحث فقهى نشده است. در بحث نسخ آیه به آیه، متعرض مصادیق آن شده و با ذکر ناسخ و منسوخ، نظر خود را نیز بیان مى‌کند (مانند آیه ۲۴۰ سوره بقره).

مفسر ضمن رعایت تفسیر قرآن به قرآن، براى تبیین معانى آیات، از روایات نیز بهره وافر برده، ضمن نقل مضمون روایات، گاه اصل روایت را که جایگاه تفسیرى دارد بیان مى‌کند (مانند «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ» و نقل روایت امام صادق علیه السلام).

ویژگی‌هاى تفسیر

تفسیر گرانقدر «الوجیز» داراى ویژگیهایى است که مرحوم دکتر عبدالرزاق محى‌الدین (از نوادگان مفسر ارجمند) در مقدمه خود، بر برخى از آنها اشاره مى‌کند:

۱- برداشت مفسر از آیات قرآن، برداشتى است ادیبانه که باعث گردیده، اثر او از بسیارى تفسیرهاى دیگر متمایز باشد، چراکه بیشتر مفسران، آیات را چنان با فرهنگ خویش درآمیخته‌اند که نوعى تکلّف در آن به چشم مى‌خورد. در نتیجه، شگفتیهایى که نشانه اعجاز قرآن است از بین برده‌اند.

۲- مفسر، نظریه‌هاى گوناگون مفسران را با دقت و امانت و بدون تعصب و پایمال کردن اندیشه‌اى یا برترى دادن به اندیشه دیگر، بیان نموده و سپس با آرامش خاطر، نظریه خویش را ابراز کرده است.

۳- مؤلف، بحث را نه چندان گسترده و وسیع مطرح کرده و نه آن را کوتاه و نارسا رها ساخته، بلکه کوشیده است مطالب را با فشردگى مناسبى بیان نماید، و بر این اساس، قرائات، شأن نزول، لغت، قواعد نحوى، بلاغت، احکام فقهى، مسائل کلامى، حوادث تاریخى، همه و همه را یکسان مورد توجه قرار داده است. این شیوه بیان، گویاى این حقیقت است که مفسّر به علوم عربى و مباحث اسلامى، تسلط کامل داشته است، تسلطى که وى را در چیرگى بر قلم خویش توانا ساخته است.

۴- اختصار از دیدگاه مؤلف، اختصار در اندیشه‌ها و مطالب نیست، بلکه اختصار در رساندن مفاهیم و مطالب است، یعنى اختصار به گونه‌اى است که اگر توضیح مطالب را در کتابهاى مفصل جستجو کنید، به بیش از آنچه در این اثر به آن اشاره رفته، دست نخواهید یافت.

منابع تفسیر

مفسر محترم، بطور مستقل منابع مورد استفاده خود را ذکر نکرده است، اما از ذکر منابع، اقوال، آراء و روایات توسط محققان و تصریح مصنف در مواردى، بخش عمده‌اى از منابع آن را مى‌توان در موارد زیر بیان کرد:

الف) منابع قرآنی:

۱- تفسیر مجمع البیان

۲- تفسیر التبیان

۳- تفسیر عیاشى

۴- تفسیر البرهان

۵- تفسیر نور الثقلین

۶- تفسیر روح البیان

۷- تفسیر قرطبى

۸- تفسیر بیضاوى

۹- تفسیر کشاف

۱۰- کنز العرفان

۱۱- تفسیر جوامع الجامع

۱۲- تفسیر ابن کثیر

۱۳- مجمع البحرین

۱۴- غرائب القرآن، نظام الدین حسن بن‌ محمد قمى

ب) منابع روائى:

۱- نهج البلاغه

۲- توحید صدوق

۳- وسائل الشیعة

۴- الکافى

۵- ثواب الاعمال

۶- جامع احادیث الشیعه

۷- عوالى اللئالى

۸- سنن ترمذى

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: