آیه 155 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<154 آیه 155 سوره بقره 156>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 2
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و البته شما را به پاره‌ای از سختی‌ها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده.

و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.

و قطعاً شما را به چيزى از [قبيلِ‌] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‌آزماييم؛ و مژده ده شكيبايان را:

البته شما را به اندكى ترس و گرسنگى و بينوايى و بيمارى و نقصان در محصول مى‌آزماييم. و شكيبايان را بشارت ده.

قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

We will surely test you with a measure of fear and hunger and a loss of wealth, lives, and fruits; and give good news to the patient

And We will most certainly try you with somewhat of fear and hunger and loss of property and lives and fruits; and give good news to the patient,

And surely We shall try you with something of fear and hunger, and loss of wealth and lives and crops; but give glad tidings to the steadfast,

Be sure we shall test you with something of fear and hunger, some loss in goods or lives or the fruits (of your toil), but give glad tidings to those who patiently persevere,

معانی کلمات آیه

لنبلونكم: بلا و ابتلاء به معنى امتحان است (بقره/ 49).[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«155» وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ‌

وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمايش مى‌كنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده.

نکته ها

خداوند متعال، همه‌ى انسان‌ها را آزمايش مى‌كند، امّا آزمايش و امتحان همه يكسان نيست. تمام جهان، صحنه آزمايش و تمام مردم حتّى پيامبران نيز مورد امتحان قرار مى‌گيرند. بايد بدانيم كه آزمايش‌هاى خداوند براى رفع ابهام نيست، بلكه براى شكوفايى استعدادها و پرورش انسان‌ها است.

وسايل آزمايش الهى نيز تمام حوادث تلخ و شيرين و از جمله ترس و گرسنگى، زيان مالى و جانى و كمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصره‌ى اقتصادى، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزيزان به ميدان‌هاى نبرد، از جمله امتحانات است.

براى پيروزى در آزمايشِ خوف از دشمن، نياز به توكّل و ياد خداوند است و براى مبارزه با كمبودها، نياز به صبر و پايدارى است كه در دو آيه‌ى قبل راه نشان داده شده است. «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»

لازم نيست همه‌ى مردم با همه‌ى مسائل آزمايش شوند، بلكه ممكن است:

الف: هركس با چيزى آزمايش شود.

ب: فردى در آزمايشى روسفيد باشد، ولى در امتحان ديگرى رسوايى به بارآورد.

ج: ممكن است آزمايش فردى، وسيله‌ى آزمايش ديگران نيز باشد.

گاهى كم شدن مال و محصولات يا پيدا شدن خوف و ترس و ساير مشكلات، به خاطر آزمايش الهى است، ولى در بعضى اوقات، اين امور كيفر اعمال خود انسان‌هاست.


سان‌ها گاهى مرتكب بعضى گناهان مى‌شوند كه خداوند آنهارا به برخى گرفتارى‌ها مبتلا مى‌كند. حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: «ان الله يبتلى عباده عند الاعمال السيئة بنقص الثمرات و

جلد 1 - صفحه 239

حبس البركات و اغلاق خزائن الخيرات ليتوب تائب ويتذكّر متذكّر» «1» همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به كمبود محصول و حبس بركت و بسته شدن منابع خير، گرفتار مى‌كند تا شايد متذكّر شوند و توبه نمايند.

البتّه همين تنبّه نيز آزمايش است، همانگونه كه بر اثر ايمان نعمتى مى‌دهد كه وسيله آزمايشى است؛ «لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ» «2» همانا آبى گوارا به آنان نوشانديم تا ايشان را آزمايش كنيم.

خداوند چندين عنايت به صابران نموده است از جمله:

1- محبّت. «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» «3»

2- نصرت. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» «4»

3- بهشت. «يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» «5»

4- پاداش بى‌حساب. «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» «6»

5- بشارت. «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»

راه پيروزى در آزمايش‌هاى الهى چند چيز است:

الف: صبر و مقاومت.

ب: توجّه به گذرا بودن حوادث و مشكلات.

ج: توجّه به تاريخ گذشتگان كه چگونه مشكلات را پشت سر گذارده‌اند.

د: توجّه به اينكه همه مشكلات ما در منظر و ديد خداست و همه چيز حساب دارد. امام حسين عليه السلام وقتى فرزندش روى دستانش تير خورد و شهيد شد، فرمود: «هون على ما نزل بى انه بعين الله» «7» اين حادثه سخت، چون خدا مى‌بيند برايم آسان مى‌نمايد.

«1». نهج‌البلاغه، خطبه 143.

«2». جنّ، 16.

«3». آل‌عمران، 146.

«4». بقره، 153.

«5». فرقان، 75.

«6». زمر، 10.

«7». بحار، ج 45، ص 46.

جلد 1 - صفحه 240

پیام ها

1- آزمايش و امتحان يك برنامه و سنّت حتمى الهى است. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ»

2- ناگوارى‌ها، سبب مقاومت ورشد است. بسيارى از صفات انسان از قبيل صبر، رضا، تسليم، قناعت، زهد، تقوا، حلم و ايثار، در سايه‌ى برخورد با تنگدستى‌ها است. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»

3- مورد بشارت، در آيه بيان نشده است به خاطر همين شامل انواع بشارت‌هاى الهى مى‌باشد. «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155)

وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ: و هر آينه البته البته آزمايش كنيم و امتحان نمائيم شما را، يعنى با شما معامله آزمايندگان كنيم به چيزى اندك.

تبصره: ابتلا در لغت به معنى آزمايش و امتحان باشد، كه شخص دانا شود آنچه را كه نمى‌داند. و اين معنى نسبت به حق تعالى جايز نباشد، زيرا تمام حقايق اشياء را عالم است پيش از خلقت و بعد از خلقت. پس مراد آزمايش الهى، اظهار و كشف علم مى‌باشد در خارج، كه ممتاز شوند مطيع از عاصى و بر عالميان ظاهر شود به محك امتحان آنانكه در مقام رضاى حضرت سبحان سر تسليم و صبر را دارند.

بعد از آن بيان اقسام امتحان را فرمايد: مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ‌: كه عبارت است از ترس دشمن در حرب، و يا از ترس حق تعالى و گرسنگى از قحطى و تنگى، يا به روزه داشتن، وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ‌: و نقصان بعضى‌

«1» نهج البلاغه، حكمت 147.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 295

از مالها به تاراج و اتلاف و خسران تجارات و نابودى زراعات و هلاكت مواشى يا دادن زكات صدقات، وَ الْأَنْفُسِ‌: و نقصان نفسها به كشته شدن در جنگها و بيمارى و ضعف و پيرى و مردن، وَ الثَّمَراتِ‌: و نقصان ميوه‌هاى درختان به آفات يا مرگ فرزندان كه ميوه دل مى‌باشند.

در منهج- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه فرمود: چون فرزند مؤمن بميرد حق تعالى به ملائكه فرمايد: قبض روح فرزند بنده مرا نموديد؟ گويند: بلى. باز فرمايد: قبض نموديد ثمره دل او را؟

گويند: بلى. فرمايد: بنده من در آن حال چه گفت: گويند: حمد نمود و كلمه استرجاع گفت. پس خداى تعالى امر فرمايد بنا كنيد براى بنده من خانه‌اى در بهشت و آن را بيت الحمد نام كنيد. «1» وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ‌: و بشارت فرما اى پيغمبر صبر كنندگان را در اين مكاره و مشقّات به اجر جزيل و ثواب جميل. از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه خدا فرمايد: و بشارت فرما صابران را به بهشت و مغفرت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155)

ترجمه‌

جلد 1 صفحه 198

ترجمه و هر آينه آزمايش مى‌كنيم شما را بچيزى از ترس و گرسنگى و كاستن از مالها و نفسها و ميوه‌ها و مژده ده شكيبايان را.

تفسير

يعنى وارد مى‌كنيم بر شما مصيبت را مانند كسيكه امتحان مى‌كند شما را كه صبر بر بلا مينمائيد و تسليم قضا ميشويد يا خير و پاداش صابران بر مصيبت بهشت است كه بشارت داده شده است يا قرب حق بتفصيلى كه در آيه اسبق ذكر شد و در نهج البلاغه است كه خداوند مبتلا ميفرمايد بندگان خود را وقتى مرتكب معاصى ميشوند بنقص ثمرات و حبس بركات و سد ابواب خيرات تا آنكه دل از شهوت بركنند و از معاصى مرتدع شوند و بياد خدا بيايند و توبه كنند و در اكمال الدين از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه اين آثار و علائم ظهور قائم عليه السلام است كه امتحان ميكند خداوند اهل ايمان را بخوف سلطانى از بنى اميه در آخر سلطنت آنها و بگرسنگى بسبب گرانى اسعار و بنقص اموال بسبب فساد تجارات و كمى فائده و بنقص انفس براى موت پى در پى و بنقص ثمرات براى كمى حاصل و مژده بده صابران را در وقت بروز اين علائم بظهور قائم (ع) اين تأويل آيه شريفه است كه نمى‌داند آنرا مگر خدا و راسخان در علم يعنى ائمه اطهار عليهم السلام.

تحقيق آزمايش و امتحان عبارت است از عملى كه موجب ظهور حقيقت شى‌ء شود و مراتب كمال و استعداد و لياقت اشخاص بآن معلوم گردد مثلا طلا را امتحان ميكنند به محك و معدنيات را بسنجيدن و مركب را بنوشتن و متعلم را بپرسيدن و مدعى نبوت را بطلب معجزه و امثال اينها و اغراض در آزمايش و امتحان مختلف است گاهى براى علم امتحان كننده است بباطن و حقيقت چيزيكه در معرض امتحان واقع شده است گاهى براى علم مردم است بآن مثلا گاهى معلم متعلم را امتحان مى‌كند براى آنكه خودش مرتبه علمى متعلم را بدست آورد و گاهى براى آنستكه باولياء و امثال و اقران او مقام و مرتبه‌اش را ظاهر نمايد و گاهى براى آنستكه بخود متعلم حد او را دستگير كند و بفهماند و اين در موقعى است كه او مغرور بخود شده باشد و گاهى براى آنست كه متعلم آزموده و ورزيده شود مانند كسانيكه ميخواهند اولاد خود را تربيت و تكميل نمايند كارهاى مشكل بآنها رجوع مينمايند كه بواسطه برخورد به مشكلات در زندگى سرد و گرم روزگار را بچشند و عقل عملى آنها كامل شود و بتجربه‌

جلد 1 صفحه 199

رشيد و آزموده شوند امتحان الهى از قبيل قسم اول نميشود زيرا كه او عالم السر و الخفيات است ولى اقسام ديگر در باره حضرت احديت ممكن است و بنظر حقير اغلب از قسم اخير است بلكه اصل خلقت بشر براى تكميل آنها است و تركيب عقل و شهوت در حقيقت آدمى براى همين مقصود است و بهمين ملاحظه است كه بلاء كفاره سيئات و موجب ارتقاء درجات ميشود و لهذا آزمايش ميفرمايد بندگانرا به مقدارى از ترس و گرسنگى نه بحديكه قابل تحمل نباشد بلكه هر كس را به مقدار استعداد و توانائى و قابليت او دچار و گرفتار مينمايد تا محكم و استوار و شجاع و دلدار شود و گاهى زيانى در تجارت يا فلاحت براى او روى ميدهد كه از بى‌اعتبارى دنيا اعتبار گيرد و گاهى مصيبت جانگدازى نصيب ميفرمايد كه موجب سعادت ابدى مصاب شود و چون تمام اين امور در جهاد مترقب است و بسيار واقع ميشود بعد از بيان حيات ابدى شهدا باين بيان تسليت آميز ترغيب بجهاد و صبر بر مصيبت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَنَبلُوَنَّكُم‌ بِشَي‌ءٍ مِن‌َ الخَوف‌ِ وَ الجُوع‌ِ وَ نَقص‌ٍ مِن‌َ الأَموال‌ِ وَ الأَنفُس‌ِ وَ الثَّمَرات‌ِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِين‌َ (155)

(و البته‌ آزمايش‌ مي‌كنيم‌ ‌شما‌ ‌را‌ بچيزي‌ ‌از‌ ترس‌ و گرسنگي‌ و كم‌ شدن‌ ‌از‌ مالها و جان‌ها و ميوه‌ها و صبر كنندگان‌ ‌را‌ مژده‌ بده‌) وَ لَنَبلُوَنَّكُم‌ ‌از‌ بلا يبلو بمعني‌ اختيار و آزمايش‌ نمودن‌ و ‌در‌ شدت‌ و سختي‌ و ناملايمات‌ قرار دادن‌ ‌است‌ و چون‌ دنيا دار تزاحم‌ و تصادم‌ و حوادث‌ و مصائب‌ و ناملايمات‌ ‌است‌، انسان‌ دائما ‌در‌ معرض‌ ‌اينکه‌ بليات‌ و مورد اختيار و آزمايش‌ ميباشد امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ نهج‌ البلاغه‌ ميفرمايد:

دار بالبلاء محفوفة و بالقدر موصوفه‌

«

» و بليات‌ و شدائد ‌اينکه‌ دنيا ‌از‌ دو قسم‌

جلد 2 - صفحه 255

بيرون‌ نيست‌، يك‌ قسم‌ ناملايماتي‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ بسوء اختيار و ‌از‌ روي‌ جهالت‌ و حماقت‌ و اشتباه‌ كاري‌ و خيالات‌ واهي‌ متوجه‌ ‌خود‌ ميگرداند ‌اينکه‌ قسمت‌ ‌از‌ بلاها جز بدبختي‌ دنيا و گرفتاري‌ آخرت‌ چيزي‌ ندارد خَسِرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةَ ذلِك‌َ هُوَ الخُسران‌ُ المُبِين‌ُ«1».

و يك‌ قسمت‌ بلياتي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ و لازمه‌ حيات‌ ‌اينکه‌ دنياست‌ و مورد ‌آيه‌ شريفه‌ اينگونه‌ بلاها ميباشد و اينگونه‌ بلاها البته‌ داراي‌ حكمت‌ و مصلحت‌ بوده‌ و فوائدي‌ ‌در‌ ‌بر‌ دارد ‌که‌ ‌به‌ برخي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ بفهم‌ ‌ما مي‌رسد اشاره‌ مي‌گردد:

1‌-‌ اكثر اينگونه‌ بليّات‌ ‌اگر‌ چه‌ بظاهر بلاء و شدت‌ ‌است‌ ولي‌ ‌در‌ حقيقت‌ تفضل‌ و نعمت‌ ‌است‌ مانند مداواي‌ مريض‌ و معالجه‌ و تحت‌ عمل‌ آوردن‌ ‌او‌ ‌که‌ ‌هر‌ چند بظاهر ‌براي‌ ‌او‌ ناملايم‌ و سخت‌ ‌است‌ لكن‌ وسيله‌ شفا و راحت‌ اوست‌ چنانچه‌ ‌در‌ حديث‌ قدسي‌ ‌است‌

ان‌ّ ‌من‌ عبادي‌ ‌من‌ ‌لا‌ يصلحه‌ الا الفقر فلو اغنيته‌ لافسده‌ ‌ذلک‌، الحديث‌.

2‌-‌ بسياري‌ ‌از‌ اخلاق‌ حميده‌ و صفات‌ حسنه‌ ‌در‌ نتيجه‌ ابتلاء ببليات‌ و گرفتار شدن‌ بمصايب‌ و ناملايمات‌ حاصل‌ و كامل‌ ميشود مانند صبر و رضا و تسليم‌ و حلم‌ و ‌غير‌ اينها و باصطلاح‌ اينها تأديب‌ حق‌ ‌براي‌ تربيت‌ خلق‌ ‌است‌ ماننده‌ فرمانده‌ سپاهي‌ ‌که‌ سربازان‌ ‌را‌ بكارهاي‌ سخت‌ و امور شاقه‌ واميدارد ‌براي‌ اينكه‌ ورزيده‌ و كار آزموده‌ گردند.

3‌-‌ موجب‌ توجه‌ بنده‌ بخدا مي‌گردد و غفلتي‌ ‌را‌ ‌که‌ غالبا ‌در‌ اثر متنعم‌ بودن‌ ‌براي‌ انسان‌ حاصل‌ ميشود برطرف‌ ميكند و انسان‌ ‌را‌ بدعا و بسياري‌ ‌از‌ عبادات‌ و تحصيل‌ علم‌ ‌که‌ ‌در‌ نعمت‌ ‌براي‌ ‌او‌ ميسر نميشود موفق‌ ميگرداند.

1‌-‌ ‌سورة‌ الحج‌ ‌آيه‌ 11

جلد 2 - صفحه 256

4‌-‌ اختبار و امتحان‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌خود‌ بنده‌ و ديگران‌ حدّ معرفت‌ و مقام‌ ‌او‌ معلوم‌ مي‌گردد.

5‌-‌ بسياري‌ ‌از‌ بلاها موجب‌ مثوبت‌ اخروي‌ ‌است‌ ‌که‌ گفتند «

مرارة الدنيا حلاوة الاخرة و حلاوة الدنيا مرارة الاخرة

» 6‌-‌ عقوبت‌ دنيوي‌ معاصي‌ ‌است‌ چنانچه‌ مي‌فرمايد ما أَصابَكُم‌ مِن‌ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت‌ أَيدِيكُم‌ وَ يَعفُوا عَن‌ كَثِيرٍ«1» 7‌-‌ موجب‌ غفران‌ گناهان‌ و كفاره‌ معاصي‌ ‌است‌ چنانچه‌ مفاد بسياري‌ ‌از‌ اخبار ‌است‌ و همچنين‌ مكافاتي‌ ‌است‌ ‌که‌ باعث‌ عبرت‌ و تنبيه‌ ديگران‌ و رسانيدن‌ حق‌ بصاحبان‌ حق‌ و انتقام‌ ‌از‌ ظالم‌ مي‌گردد و بسياري‌ ‌از‌ حكمتهاي‌ ديگر ‌که‌ ‌از‌ فهم‌ و ادراك‌ بشر خارج‌ ‌است‌.

بِشَي‌ءٍ مِن‌َ الخَوف‌ِ شيئي‌ بطور ابهام‌ بلاي‌ الهي‌ ‌را‌ اشعار مي‌دارد و ‌بعد‌ بواسطه‌ ‌من‌ بيانيه‌ انواع‌ ‌آن‌ بيان‌ ميشود و نوع‌ بلاها ‌را‌ خداوند ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ تحت‌ پنج‌ چيز بيان‌ فرموده‌:

1‌-‌ خوف‌، و ‌آن‌ شامل‌ جميع‌ اقسام‌ ‌آن‌ ‌که‌ عنوان‌ بلاء ‌بر‌ ‌او‌ صادق‌ ‌است‌ مي‌گردد مانند خوف‌ ‌از‌ زوال‌ نعمت‌، خوف‌ ‌از‌ نزول‌ بليات‌ و بوجهي‌، خوف‌ ‌از‌ مرگ‌ قبر، عالم‌ برزخ‌ و عذاب‌، خوف‌ ‌از‌ ستمگر و ظالم‌ و امثال‌ اينها.

اما خوف‌ ‌از‌ ‌خدا‌ و سوء عاقبت‌ و ‌از‌ گناه‌ و عذاب‌ الهي‌ ‌که‌ ممدوح‌ و آيات‌ و اخبار ‌در‌ مدح‌ ‌آن‌ وارد ‌شده‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ عنوان‌ خارج‌ ‌است‌ زيرا بهترين‌ نعمت‌ و موهبتي‌ ‌است‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌به‌ بنده‌ عطا ميشود چنانچه‌ ميفرمايد:

وَ لِمَن‌ خاف‌َ مَقام‌َ رَبِّه‌ِ جَنَّتان‌ِ«2»

1‌-‌ ‌سورة‌ الشوري‌ ‌آيه‌ 29

2‌-‌ سوره‌ الرحمن‌ ‌آيه‌ 46

جلد 2 - صفحه 257

و حدّ ‌اينکه‌ خوف‌ اينست‌ ‌که‌ بيأس‌ نرسد ‌که‌ ‌از‌ فعل‌ طاعت‌ مانع‌ گردد چنانچه‌ حدّ رجاء اينست‌ ‌که‌ بايمن‌ شدن‌ ‌از‌ عذاب‌ الهي‌ نرسد ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌هر‌ دو «ياس‌ ‌من‌ روح‌ اللّه‌ و امن‌ ‌من‌ مكر اللّه‌» ‌از‌ گناهان‌ كبيره‌ ‌است‌.

2‌-‌ جوع‌: و همچنين‌ ‌است‌ عطش‌، و گرسنگي‌ و تشنگي‌ ‌اگر‌ ‌از‌ مسامحه‌ بنده‌ ‌در‌ تحصيل‌ معاش‌ ‌باشد‌ مستند بخود اوست‌ و ‌از‌ مورد ‌آيه‌ خارج‌ ‌است‌ ولي‌ ‌اگر‌ بواسطه‌ تهي‌ دستي‌ ‌ يا ‌ ظلم‌ ستمكاران‌ ‌باشد‌ مورد ‌آيه‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ ‌از‌ جهت‌ زهد ‌در‌ دنيا و رياضت‌ مشروعه‌ ‌باشد‌ ‌از‌ عنوان‌ بلاء بيرون‌ ‌است‌.

3‌-‌ نقص‌ اموال‌ ‌که‌ شامل‌ سرقت‌ مال‌ ‌ يا ‌ اخذ ظالم‌، آفت‌ زراعت‌، كسر تجارت‌ خرابي‌ بيوت‌، ‌از‌ ‌بين‌ رفتن‌ مال‌ بواسطه‌ زلزله‌ ‌ يا ‌ سيل‌ ‌ يا ‌ حريق‌ و نحو اينها ميگردد امّا انفاقات‌ واجبه‌ مانند خمس‌ و زكاة و نفقه‌ واجب‌ النفقه‌ و همچنين‌ انفاقات‌ مستحبه‌ ‌از‌ صدقه‌ و احسان‌ و غيره‌ ‌از‌ جهتي‌ ‌از‌ عنوان‌ بلا خارج‌ ‌است‌ ‌هر‌ چند ‌از‌ جهت‌ اينكه‌ وسيله‌ امتحان‌ و اختبار ‌است‌ عنوان‌ بلاء بمعني‌ آزمايش‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ صادق‌ ‌است‌.

4‌-‌ نقص‌ انفس‌: ‌که‌ شامل‌ تلفات‌ نفوس‌ ‌در‌ اثر تصادمات‌ و غرق‌ و هدم‌ و حرق‌ و قتل‌ و امراض‌ جسماني‌ و ‌از‌ دست‌ دادن‌ اولاد و بستگان‌ و همچنين‌ نقص‌ بعضي‌ ‌از‌ اعضاء مانند كوري‌ و كري‌ و قطع‌ بعض‌ ‌از‌ اعضاء و جوارح‌ و نحو اينها ميگردد.

و اما شهادت‌ ‌در‌ راه‌ دين‌ و موت‌ طبيعي‌ ‌براي‌ مؤمنين‌ مانند انفاقات‌ واجبه‌ و مستحبه‌ ‌از‌ جهتي‌ خارج‌ و ‌از‌ جهتي‌ داخل‌ ‌در‌ عنوان‌ بلاست‌.

5‌-‌ نقص‌ ثمرات‌: ‌اگر‌ مراد ‌از‌ ثمرات‌، فواكه‌ و اشجار و حبوب‌ و نباتات‌ ‌باشد‌ ‌از‌ باب‌ عطف‌ خاص‌ّ بعام‌ّ ‌است‌ زيرا اموال‌ شامل‌ ثمرات‌ ‌هم‌ ميشود و ‌اگر‌ مراد ثمرات‌ ميوه‌هاي‌ دل‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ اولاد ‌است‌ ‌باشد‌، انفس‌ شامل‌ ‌آن‌ مي‌گردد و باز ‌از‌ قبيل‌ عطف‌ خاص‌ بعام‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ مراد مطلق‌ فوائد و نتائجي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌

جلد 2 - صفحه 258

افعال‌ و اعمال‌ مترتب‌ ميگردد نسبتش‌ ‌با‌ اموال‌ و انفس‌ عموم‌ ‌من‌ وجه‌ ‌است‌.

و بعضي‌ ‌از‌ مفسرين‌ گفتند ‌آيه‌ ‌براي‌ استنهاض‌ مسلمين‌ بجهت‌ قتال‌ ‌است‌ و خبر ميدهد آنان‌ ‌را‌ ‌که‌ بسا ‌در‌ معركه‌ قتال‌ چنين‌ مصائب‌ و بلياتي‌ رخ‌ ميدهد و كسي‌ برحمت‌ و هدايت‌ حق‌ و سعادت‌ نائل‌ ميشود ‌که‌ ‌در‌ قبال‌ ‌آن‌ صبر ورزد و گفتند ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌که‌ ذكر حيات‌ مقتولين‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ ‌شده‌ تلويحي‌ باين‌ معني‌ هست‌ ولي‌ ‌در‌ ‌خود‌ ‌آيه‌ دليلي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ نيست‌ و خبري‌ نيز ‌در‌ ‌اينکه‌ مورد بدست‌ نيامده‌ بلي‌ ‌در‌ بعضي‌ اخبار وارد ‌شده‌ ‌که‌ ‌آيه‌ درباره‌ زمان‌ قبل‌ ‌از‌ ظهور قائم‌ ‌است‌ لكن‌ ‌در‌ ‌خود‌ ‌آن‌ اخبار تصريح‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ تأويل‌ ‌آيه‌ ‌است‌، بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ وجهي‌ ‌براي‌ اختصاص‌ ‌آيه‌ نيست‌ و عموم‌ ‌آن‌ باقي‌ ‌است‌، اما چون‌ مخاطب‌ مؤمنين‌ ميباشند، كفار و معاندين‌ ‌از‌ مورد ‌آيه‌ بيرونند.

وَ بَشِّرِ الصّابِرِين‌َ ‌بعد‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌در‌ دو ‌آيه‌ قبل‌ امر بصبر فرمود و بيان‌ نمود ‌که‌ ‌خدا‌ ‌با‌ صبر كنندگان‌ ‌است‌ خطاب‌ ‌به‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ فرمود ‌به‌ اينكه‌ صبر كنندگان‌ ‌را‌ مژده‌ ده‌ ‌که‌ صلوات‌ و رحمت‌ و هدايت‌ پروردگار شامل‌ حال‌ آنان‌ خواهد ‌بود‌ و آيات‌ و اخبار بسيار ‌در‌ فضيلت‌ صبر وارد ‌شده‌ ‌که‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ وَ استَعِينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ متذكر شده‌ايم‌«1» و ‌از‌ ‌براي‌ صبر اقسامي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ باسم‌ خاصي‌ بيان‌ مي‌شود مثلا صبر ‌در‌ جنگ‌ شجاعت‌ ‌است‌، صبر ‌بر‌ كف‌ نفس‌ ‌از‌ محرمات‌ تقوي‌، صبر ‌از‌ شهوات‌، عفت‌، صبر ‌بر‌ فضول‌ عيش‌ زهد، و صبر ‌بر‌ زحمت‌ عبادات‌، طاعت‌ و صبر ‌بر‌ ترك‌ شبهات‌ ورع‌ و صبر ‌بر‌ اذاعه‌ سر، كتمان‌ ‌است‌ ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ اقسام‌ ‌آن‌.

و ‌از‌ ‌اينکه‌ بيان‌ معني‌ ‌اينکه‌ كلام‌ ‌که‌ صبر رأس‌ ايمان‌ ‌است‌ ظاهر مي‌گردد زيرا اكثر اخلاق‌ حميده‌ ‌از‌ نتائج‌ صبر ‌است‌ و ‌خود‌ صبر ثمره‌ ايمان‌ ‌است‌.

1‌-‌ مجلد ثاني‌ ص‌ 19

[.....]

259

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 155)- جهان صحنه آزمایش الهی است! بعد از ذکر مسأله شهادت در راه خدا، و زندگی جاویدان شهیدان، در این آیه به مسأله «آزمایش و چهره‌های

ج1، ص139

گوناگون آن اشاره می‌کند می‌فرماید: «بطور مسلم ما همه شما را با اموری همچون ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوه‌ها آزمایش می‌کنیم» (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ).

و از آنجا که پیروزی در این امتحانات جز در سایه مقاومت و پایداری ممکن نیست در پایان آیه می‌فرماید: «و بشارت ده صابران و پایداران را» (وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ).

آنها هستند که از عهده این آزمایشهای سخت به خوبی بر می‌آیند و بشارت پیروزی متعلق به آنها است، اما سست عهدان بی‌استقامت از بوته این آزمایشها سیه روی در می‌آیند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع