جنة

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از جنت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

به معنی باغ و بستان است و در قرآن برای باغهای دنیوی یا وعده گاه نیکان و پارسایان در عالم آخرت بسیار آمده است.

معناشناسی

به معنای باغهای دنیا

جنة به معنی باغهای دنیوی در آیات قرآن بسیار است «کمثل جنة بربوة» مانند باغی در جای بلند. «لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ»؛ (سوره سبا/آیه 15) اهل سبا را (در یمن) آیتی بود دو باغ از جانب راست و چپ.

«وَفِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ»؛ (سوره رعد/آیه 4) در زمین است قطعه ها کنار یکدیگر و باغها از انگور. «فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ»؛(سوره شعراء/آیه 57) فرعونیان را بیرون بردیم از باغها و چشمه ها.

به معنای بهشت

جنة در قرآن بیشتر به معنی بهشت، یعنی وعده گاه نیکان و پارسایان در عالم آخرت آمده است. «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيًّا»؛ (سوره مریم/آیه63) این بهشت است به ارث می دهیم به بندگان خود هر کس پرهیزکار باشد.

در بزرگی آن فرمود: « وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ». (سوره آل عمران/آیه 128) و نیز فرمود: «وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ». (سوره حدید/آیه 21) بشتابید سوی مغفرت پروردگار و بهشتی که فراخی آن به اندازه آسمان و زمین است.(ج3، ص187)

شیخ ابوالفتوح رحمه الله گوید: برای رسول صلی الله علیه و آله نوشتند ما را با بهشت می خوانی که عرض او چند آسمان و زمین است؟ پس دوزخ کجا باشد؟ رسول صلی الله علیه و آله گفت: یا سبحان الله چون روز در آمد شب کجا باشد انتهی، یعنی مزاحمت میان موجودات عالم آخرت نیست در یک جا هم بهشت است و هم جهنم چنانکه در برزخ همچنین است دو تن را نزدیک هم دفن می کنند یکی صالح و دیگری طالح.

صالح در باغی است وسیع که قبر طالح را دربردارد اما او از نعمت باغ چیزی درنمی یابد و عذاب می بیند. به اعتقاد ما هم اکنون بهشت و دوزخ موجودند. دانشمندان امروز گویند: فضای این جهان که از آن به آسمان تعبیر می کنیم خالی است و کرات و ستارگان در آن پراکنده اند بنابراین قول بهشتی که به فراخی این فضا باشد در یک کره و ستاره نمی گنجد و جاهای دیگر فضا خالی است پس بهشت چگونه هم اکنون موجود است و در کجاست؟ و از این جهت بعضی از قدما گفتند: بهشت پس از قیامت آفریده می شود و اکنون موجود نیست و ما گوئیم این قول مردود است و بهشت هم اکنون هست و چون عالم آخرت را نمی توان به دنیا قیاس کرد آن مزاحمت که در اجسام دنیوی هست در آن عالم نیست.

چنانکه از صفات دیگر بهشت که خداوند فرموده: واضح خواهد گشت اگر به ما گویند همه بهشت با آن همه وسعت در یک نقطه می گنجد باور می کنیم چنان که همه کتاب شفا و مطالب قانون در دماغ ابوعلی ابن سینا می گنجید.

از این که در سوره آل عمران پهنای بهشت را به اندازه فراخی همه آسمانها فرمود و در سوره حدید به اندازه فراخی یک آسمان عجب نباید داشت چون در جایی که گفته یک آسمان، همه آسمانها را یکی شمرده است مانند اسم جنس چنان که گاه گوئیم زمین یعنی همه زمین و گاه گوئیم زمین ها یعنی قطعات آن.

«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ»؛ (سوره آل عمران/آیه 137) آیا گمان دارید که به بهشت درآئید با این که خداوند هنوز ندانسته است کسانی را که جهاد می کنند از شما.

خداوند همه چیز را می داند و می شناسد و مراد از این آیه آن است که هنوز عمل از شما ظاهر نشده است و جهاد نکرده اید چون خداوند ثواب را در مقابل عمل می دهد به استحقاق.

« مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ»؛ (سوره مائده/آیه 72) هر کس به خدا شرک آورد بهشت را براو حرام کرده است.

از آنجا که عوض نیز بر خدا واجب است در مذهب ما یعنی کسی که از طرف خداوند رنجی کشد مانند مرض و فقر و قحط و بلا و زلزله و امثال آن یا خیری به کسی رساند مانند حاتم طائی و نوشیروان و در این راه سختی بیند خداوند او را عوض می دهد خواه حیوان یا انسان مکلف یا غیرمکلف مسلمان یا کافر که «لکل کبد حری اجر» عوض او در دنیاست یا در آخرت نه در بهشت که جای مؤمنان است بلکه جای دیگر که خود مصلحت داند.

«عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَىٰ*عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ»؛ (سوره نجم/آیه 15) بهشت مسکن مؤمنان نزدیک سدرة المنتهی است.

«وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ». در کلمه جمل گذشت که بهشت در آسمانها است و در کله باب نیز گفتیم جهنم در آسمان نیست.

«وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ».(سوره اعراف/آیه 50) «وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ». (سوره اعراف/آیه 44)

بهشتیان و دوزخیان با یکدیگر سخن می گویند با این که از یکدیگر دورند و نیز یکدیگر را می بینند برای آنکه شرائط دیدن و شنیدن در آخرت مانند شرائط دنیا نیست در آنجا از دور نیز می بینند و می شنوند دوری در عالم عناصر مانع دیدن است در آخرت نه مکان فاصله است و نه زمان برای حواس آخرت گذشته و آینده حال و دور و نزدیک یکسان است.

پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: پایه منبر من بر حوض است میان قبر و منبر من روضه ایست از روضات بهشت و در عرض دیوار مسجد بهشت را مشاهده فرمود. حضرت امام صادق علیه السلام جوی کوثر را بیرون دروازه مدینه به یکی از اصحاب خود نمود و در روایت آمده است که چون انگشت در گوش نهی ریزش آب را در حوض کوثر خواهی شنید. البته به نظر جاهلان این روایت عجیب است و انکار خواهند کرد اما عاقل داند که این سخن حق است.

«وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ». (سوره شعرا/آیه 90) بهشت را برای پرهیزکاران نزدیک کنند، درباره بهشت فرمود: نزدیک کنند و درباره دوزخ فرمود: «وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ» دوزخ را برای گمراهان بیرون آرند چون گمراه به دوزخ ایمان ندارد از او پوشیده است برای او آشکار کنند که ببیند.

اما پرهیزکار به بهشت ایمان دارد از او پوشیده نیست بلکه دور است چون از نعمت های آن بهرمند نمی گردند، نزدیکش کنند تا بهرمند گردد و در (سوره ق/آیه31) فرمود: «وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ» کلمه غیر بعید تأکید است.

« لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا»؛ (سوره عنکبوت/آیه 58) در غرفه های بهشت آنها را جای می دهیم غرفه بالاخانه است و منظره آن به از منازل دیگر چون احاطه به اطراف دارد و روح انسانی مایل به اطلاع و احاطه است. این نعمت را از وی دریغ نفرمود چون انسان خود را در دخمه تاریک و قعر چاه تصور کند متوحش می شود چون بر جای بلند و روشن باشد، شادمان می گردد.

«الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ»؛ (سوره نحل/آیه 32) کسانی که فرشتگان آنها را در یابند پاکیزه می گویند، سلام بر شما به بهشت درآئید.

ملائکه برای اهل بهشت ظاهر میشوند و یکدیگر را می بینند و با هم سخن می گویند اما برای مردم دنیا ظاهر نیستند و کسی آنها را نمی بیند مگر در عالم خواب و انصراف از مادیات و توجه به عالم غیب برای اولیا و بزرگان. چون بهشت و عالم ملائکه از یک سنخند.

«جنة عدن» و «جنة المأوی» و «جنة الفردوس» را در جای خود باید دید و هر یک از نعمت های بهشت در محل خود ذکر می شود انشاءالله تعالی.

«إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ»؛ (سوره یس/آیه 55) اهل بهشت امروز در کاری خوش گذرانند. «هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ»؛ آنها و زنهاشان در سایه ها بر پشتی ها تکیه زده اند. «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ». (سوره رعد/آیه 23)

انس و جاذبه هر موجود به جنس خویش همیشه برای نسل و فرزند نیست. دو جسم مادی نیز یکدیگر را جذب می کنند صاحب هر حرفه به همکار خویش و هر عالمی بمانند خود انس دارد و همه از صحبت ناجنس گریزانند روحانیان عالم بالا به نسبت علم و قدرت خود عشقشان به یکدیگر بیش از آن است که اهل دنیا تصور توانند کرد محبت خداوند به مخلوقات خود به همان اندازه شدید است که علم و قدرت او با آنکه خداوند از تغییر و انفعال منزه است این انس و محبت افراد انسان به یکدیگر که یک جزء آن میان زن و مرد است هر چه خود انسان کاملتر و ادراکش قوی تر باشد و معشوقش زیباتر و غرضش عالی تر آن محبت نیز شدیدتر و کاملتر و فاضلتر باشد محبت انسان به فرزند خود بیش از سائر حیوانات است و فرزند هر چه کاملتر و فاضلتر باشد. محبت به او بیشتر است محبت انسان به امام و پیغمبر خود هزاران بار بیش از محبت به زن و فرزند است و محبت امام به خداوند تعالی بیش از آنچه ما تصور کنیم.

این جمله را گفتم تا گمان نبری که خوردن و نوشیدن اگر نه برای احتیاج بدن و بدل ما یتحلل است برای چیست و صحبت با ازواج و ذریات در آن عالم نه برای نسل چه سود دارد و حور و غلمان برای چیست گوئیم هر چه در آن عالم است پاک و منزه است «ولهم فیها ازواج مطهرة» و خوراک آن جا بی فضول است و شراب آن بی خمار است و خرد را نبرد، شیر فاسد نگردد.

آب نگندد لذت مصاحبت پاکان است با یکدیگر. در این جهان دو دانشمند که با یکدیگر نشینند و علم خود را به یکدیگر بیاموزند و از دانش هم بهره گیرند خود لذتی است و مقصودی بالذات، در آن عالم هم صحبت با پاکان به هر معنی باشد خود مقصود است نه برای غرضی دیگر. خوراک آنجا کمال آورد کمال بدن انسان به خوراک در این عالم نمونه است از کمال آنجا، محبت زن و مرد در اینجا نمونه ایست از بهجت مجردات به یکدیگر و علاقه اهل بهشت بحورالعین نمونه دیگر از آن بهجت، هر حقیقتی که در عوالم بالاست در هر یک از عوالم سفلی نمونه دارد.


خوبرویان مظهر خوبی او عشق ایشان عکس محبوبی او

«لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ»؛ (سوره نحل/آیه 34) برای آنهاست در بهشت هر چه بخواهند.

این معنی در آیات بسیار تکرار شده است. قبیحی که همه جا قبیح است انسان در بهشت بدان رغبت نمی کند مشیت پاکان به قبائح تعلق نمی گیرد.

«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»؛ (سوره الم سجده/آیه 18) هیچکس نمی داند چه نعمتها برای آنها پنهان کرده اند که روشنی چشم آنها است به پاداش اعمالی که بجا آوردند.

«وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ»؛ (سوره توبه/آیه 72) سرای های پاکیزه در بهشت های عدن و خشنودی خداوند بزرگتر است (و از آن بهشت ها بالاتر و بهتر).

آن نعمتهای پنهان که نمی دانیم و ادراک نکرده ایم بیش از آن نعمتها است که شبیه آن را در دنیا دیده ایم «واتوا به متشابها» چنان که لذات انسان هزاران بار بیش از لذات حیوانات است و بهجهت ملائکه روحانیین و اولیای خدا بمناجات و کشف و شهود حقائق الهی بیش از لذات انسانی است.

در بهشت ذکر و تسبیح و عبادت خود یکی از لذات است که با رغبت انجام می دهند.

«دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»؛ (سوره یونس/آیه 10) سخن و گفتارشان در بهشت سبحانک اللهم و تحیتشان سلام و آخر سخن آنها احمدلله رب العالمین است.

سخن گفتن خداوند با انسان یکی از نعمت های صالحان است و سخن نگفتن او عقاب گناهکاران. «لَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (سوره بقره/آیه 174) خداوند روز رستاخیز با آنها سخن نگوید.

«وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ»؛ (سوره بقره/آیه 35) خدای تعالی آدم و حوا را در بهشت منزل داد و میان مفسران خلاف است که از باغها و جنگلهای دنیا بود یا آخرت.

منبع

  • نثر طوبی، علامه شعرانی، ج1، واژه "جنة".

جستارهاي مرتبط