رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

خطبه شقشقیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه جهان اسلام]]}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه جهان اسلام]]}}
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
+
'''«خطبه شقشقیه»'''، از خطبه هاى مشهور [[نهج البلاغه]] و متضمن نقد دوران سه خلیفه اول توسط [[امام علی علیه السلام|امام على]] (علیه السلام) است. بسیارى از منابع [[اهل سنّت]] و [[شیعه]] این خطبه را روایت کرده اند.
خطبه شقشقيه، از خطبه هاى مشهور [[نهج البلاغه]] و متضمن نقد دوران سه خليفه اول. نام اين خطبه برگرفته از جمله امام على عليه السلام در پاسخ به [[ابن عباس]] پس از ايراد خطبه است<ref>بيهقى، ج1، ص227.</ref> كه در آن امام سخن گفتن خود را در اين مقام به صداى شقشقه شتر تشبيه كرده است.<ref>رجوع کنید به نواب لاهيجانى، ص145.</ref> شقشقه در لغت چيزى مانند شش گوسفند است كه شتر، مخصوصاً به هنگام هيجان و شدت تنفس، از دهان خود خارج مى كند و در آن باد مى اندازد و زير گلويش صدا مى كند.<ref>ابن منظور، ذيل «شقق».</ref> اين خطبه بر اساس نخستين جمله آن («واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها ابنُ اَبى قُحافَة») مقمِّصه نيز خوانده شده است.<ref>بيهقى، همانجا.</ref> تَقَمَّصَ (از مادّه قميص به معناى پيراهن) يعنى پيراهن بر تن كرد.<ref>ابن منظور، ذيل «قمص».</ref>
+
 
 +
==نام خطبه==
 +
نام این [[خطبه]] برگرفته از جمله [[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام در پاسخ به [[ابن عباس]] پس از ایراد خطبه است<ref>بیهقى، ج۱، ص۲۲۷.</ref> که در آن امام سخن گفتن خود را در این مقام به صداى «شقشقه شتر» تشبیه کرده است.<ref>رجوع کنید به نواب لاهیجانى، ص۱۴۵.</ref> شقشقه در لغت چیزى مانند شش گوسفند است که شتر، مخصوصاً به هنگام هیجان و شدت تنفس، از دهان خود خارج مى کند و در آن باد مى اندازد و زیر گلویش صدا مى کند.<ref>ابن منظور، ذیل «شقق».</ref>  
 +
 
 +
این خطبه بر اساس نخستین جمله آن (واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها ابنُ اَبى قُحافَة) «مقمِّصه» نیز خوانده شده است.<ref>بیهقى، همانجا.</ref> تَقَمَّصَ (از مادّه قمیص به معناى پیراهن) یعنى پیراهن بر تن کرد.<ref>ابن منظور، ذیل «قمص».</ref>
  
با توجه به نكات تاريخى مطرح شده در خطبه، مانند ذكر [[ناكثين]]، [[قاسطين]] و [[مارقين]] پيداست كه اين خطبه پس از واقعه [[جَمَل]]، [[صِفّين]] و [[نهروان]] و احتمالاً در سالهاى واپسين حيات [[حضرت على عليه السلام]] ايراد شده است، يعنى در زمانى كه مردم براى رويارويى با [[معاويه]] بهانه جويى مى كردند. اكثر راويان درباره مكان ايراد خطبه سكوت كرده اند.<ref>[[طبرسى]]، ج1، ص281؛ [[شيخ مفيد]]، ج1، ص287؛ [[قطب راوندى]]، ج1، ص133.</ref> مكان خطبه را محله رَحْبَه در نزديكى [[كوفه]] ذكر كرده اند. امام اين خطبه را در پاسخ به مردى ايراد كرد كه از او درباره سبب به تأخير انداختن تصدى خلافت پرسش كرد.<ref>سبط ابن جوزى، ص117.</ref> اكثر منابع اين خطبه را به نقل از [[ابن عباس]] آورده اند و به حضور وى در هنگام ايراد اين خطبه اشاره كرده اند.<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن بابويه، 1385ـ1386، ج1، ص150؛ مفيد؛ طبرسى، همانجاها.</ref>
+
==زمان و مکان ایراد خطبه==
 +
با توجه به نکات تاریخى مطرح شده در خطبه، مانند ذکر [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] پیداست که این خطبه پس از جنگهای [[جنگ جمل|جَمَل]]، [[جنگ صفین|صِفّین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] و در سالهاى واپسین حیات [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیه السلام ایراد شده است، یعنى در زمانى که مردم براى رویارویى با [[معاویه]] بهانه جویى مى کردند.  
  
با وجود همه كوشش ها براى ناديده انگاشتن اين خطبه و نظاير آن و نيز مصادر و منابع آن، بسيارى از علماى [[اهل سنّت]] و [[شيعه]] آن را روايت كرده اند.<ref>رجوع کنید به محمودى، ج2، ص512.</ref> اين خطبه به متون ادبى نيز راه يافته و دانشمند و اديبى چون ابن ابى اِصبَع مصرى (متوفى 654) در كتاب تحريرالتحبير كه در فن نثر است در باب استعانت از آن به عنوان خطبهاى مشهور ياد و بدان استناد كرده است.<ref>رجوع کنید به كتاب 2، ص383.</ref>
+
اکثر راویان درباره مکان ایراد خطبه سکوت کرده اند.<ref>طبرسى، ج۱، ص۲۸۱؛ شیخ مفید، ج۱، ص۲۸۷؛ قطب راوندى، ج۱، ص۱۳۳.</ref> مکان خطبه را محله «رَحْبَه» در نزدیکى [[کوفه]] ذکر کرده اند. امام این خطبه را در پاسخ به مردى ایراد کرد که از او درباره سبب به تأخیر انداختن تصدى [[خلافت]] پرسش کرد.<ref>سبط ابن جوزى، ص۱۱۷.</ref> اکثر منابع این خطبه را به نقل از [[ابن عباس]] آورده اند و به حضور وى در هنگام ایراد این خطبه اشاره کرده اند.<ref>براى نمونه رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۵۰؛ مفید؛ طبرسى، همانجاها.</ref>
  
اين خطبه از بسيارى از علما و محدّثان قبل از [[سيدرضى]] با تفاوت هاى اندكى در نقل روايت شده است؛ كسانى چون حافظ يحيى بن عبدالحميد حِمّانى (متوفى 228)، ابوجعفر احمد بن محمد برقى (متوفى 274 يا 280)، ابواحمد عبدالعزيز جَلوُدى بصرى، ابواحمد حسنبن عبداللّه عسكرى (متوفى 382) <ref>رجوع کنید به امينى، ج7، ص110ـ111.</ref> ابوجعفر ابن بابويه قمى (متوفى 381) <ref>ابن بابويه، 1361ش، ص360ـ364، همو، 1385ـ1386، ج1، ص150ـ151.</ref> ابوالقاسم بلخى (متوفى 317)، ابوجعفربن قِبَه شاگرد ابوالقاسم بلخى،<ref>رجوع کنید به ابن ابى الحديد، ج1، ص205ـ206؛ ابن ميثم، ج1، ص252.</ref> ابوجعفر دِعبِل خُزاعى،<ref>متوفى 246؛ رجوع کنید به طوسى، ص372.</ref> ابوالحسن على بن محمد بن فرات <ref>متوفى 312؛ رجوع کنید به ابن ميثم، ج1، ص253.</ref> ابوعلى جُبّائى <ref>متوفى 303؛ رجوع کنید به مجلسى، ج29، ص506.</ref> و حافظ سليمان بن احمد طبرانى <ref>متوفى 360؛ رجوع کنید به قطب راوندى، همانجا؛ محمودى، ج2، ص512.</ref> اين خطبه را نقل كرده اند. وجود اين خطبه در آثارى كه قبل يا همزمان با سيدرضى تدوين شده،<ref>رجوع کنید به ابن بابويه، همانجاها؛ مفيد، ج1، ص287ـ290.</ref> حاكى از صحت انتساب آن به امام على عليهاالسلام است.
+
==اعتبار خطبه شقشقیه==
 +
با وجود همه کوشش ها براى نادیده انگاشتن این خطبه و نظایر آن و نیز مصادر و منابع آن، بسیارى از علماى [[اهل سنّت]] و [[شیعه]] آن را روایت کرده اند.<ref>رجوع کنید به محمودى، ج۲، ص۵۱۲.</ref> این خطبه به متون ادبى نیز راه یافته و دانشمند و ادیبى چون ابن ابى اِصبَع مصرى (متوفى ۶۵۴) در کتاب «تحریر التحبیر» که در فن نثر است در باب استعانت از آن به عنوان خطبه اى مشهور یاد و بدان استناد کرده است.<ref>رجوع کنید به کتاب ۲، ص۳۸۳.</ref>
  
افزون بر اين اسناد و مدارك، فصاحت و نكات بلاغى <ref>رجوع کنید به ابن ابى الحديد، ج1، ص152ـ153.</ref> و حسن اسلوب و نظم اين خطبه نشان از كلام امام دارد <ref>خوئى، ج2، ص273.</ref> از لحن و شيوه انتقادآميز و تند خطبه نسبت به خلفا، از جمله عبارت «اِلى اَنْ قامَ ثالِثُ القوم...» ــ كه ابى ابن الحديد<ref>ج1، ص197.</ref> آن را از شعر معروف و هجوآميز خُطَيئه تندتر و تلختر دانسته است ــ و با توجه به تعبير ابن عباس از حضورش نزد اميرالمؤمنين <ref>رجوع کنید به ابن بابويه، 1385ـ1386، ج1، ص150؛ مفيد، ج1، ص287. </ref> و تأسف او از ناتمام ماندن سخنان حضرت، برمى آيد كه لحن معمول و عمومى حضرت چنين نبوده، بلكه اين خطبه را در جمع ياران خاص و به طور ناخواسته ايراد كرده است.<ref>جعفرى، ج1، ص128؛ واعظ زاده خراسانى، ص24.</ref>
+
این خطبه از بسیارى از علما و [[محدث|محدّثان]] قبل از [[سید رضى]] با تفاوت هاى اندکى در نقل روایت شده است؛ کسانى چون حافظ یحیى بن عبدالحمید حِمّانى (متوفى ۲۲۸)، [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن محمد برقى]] (متوفى ۲۷۴ یا ۲۸۰)، عبدالعزیز جَلوُدى بصرى، حسن بن عبداللّه عسکرى (متوفى ۳۸۲)،<ref>رجوع کنید به امینى، ج۷، ص۱۱۰ـ۱۱۱.</ref> [[شیخ صدوق|ابوجعفر ابن بابویه قمى]] (متوفى ۳۸۱)،<ref>ابن بابویه، ۱۳۶۱ش، ص۳۶۰ـ۳۶۴، همو، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱.</ref> ابوالقاسم بلخى (متوفى ۳۱۷)، ابوجعفر بن قِبَه شاگرد ابوالقاسم بلخى،<ref>رجوع کنید به ابن ابى الحدید، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶؛ ابن میثم، ج۱، ص۲۵۲.</ref> [[دعبل خزاعی|دِعبِل خُزاعى]]،<ref>متوفى ۲۴۶؛ رجوع کنید به طوسى، ص۳۷۲.</ref> على بن محمد بن فرات،<ref>متوفى ۳۱۲؛ رجوع کنید به ابن میثم، ج۱، ص۲۵۳.</ref> ابوعلى جُبّائى<ref>متوفى ۳۰۳؛ رجوع کنید به مجلسى، ج۲۹، ص۵۰۶.</ref> و حافظ سلیمان بن احمد طبرانى<ref>متوفى ۳۶۰؛ رجوع کنید به قطب راوندى، همانجا؛ محمودى، ج۲، ص۵۱۲.</ref> این خطبه را نقل کرده اند. وجود این خطبه در آثارى که قبل یا همزمان با سیدرضى تدوین شده،<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، همانجاها؛ مفید، ج۱، ص۲۸۷ـ۲۹۰.</ref> حاکى از صحت انتساب آن به [[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام است.
  
خطبه شقشقيه به مثابه رنجنامه امام على عليه السلام و از مهمترين خطبه هاى [[نهج البلاغه]] است. اين خطبه در عين كوتاهى، دوره كامل تاريخ خلفاى سه گانه نخستين از نگاه حضرت است. محور اصلى اين خطبه مسئله خلافت، اوضاع سياسى عصر خلفاى نخستين، علل سكوت 25 ساله حضرت و انگيزه هاى پذيرش خلافت، گروههاى سياسى عصر امام و علل انحراف آنها از محور دين است.
+
افزون بر این اسناد و مدارک، فصاحت و نکات بلاغى<ref>رجوع کنید به ابن ابى الحدید، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳.</ref> و حسن اسلوب و نظم این خطبه نشان از کلام امام دارد.<ref>خوئى، ج۲، ص۲۷۳.</ref> از لحن و شیوه انتقادآمیز و تند خطبه نسبت به خلفا، از جمله عبارت «اِلى اَنْ قامَ ثالِثُ القوم...» ـ که [[ابن ابی الحدید|ابن ابى الحدید]]<ref>ج۱، ص۱۹۷.</ref> آن را از شعر معروف و هجوآمیز خُطَیئه تندتر و تلختر دانسته است ـ و با توجه به تعبیر [[ابن عباس]] از حضورش نزد [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]]<ref>رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۵۰؛ مفید، ج۱، ص۲۸۷. </ref> و تأسف او از ناتمام ماندن سخنان حضرت، برمى آید که لحن معمول و عمومى حضرت چنین نبوده، بلکه این خطبه را در جمع یاران خاص و به طور ناخواسته ایراد کرده است.<ref>جعفرى، ج۱، ص۱۲۸؛ واعظ زاده خراسانى، ص۲۴.</ref>
  
امام على عليهالسلام در اين خطبه نخست شكايت خود را از نخستين مرحله خلافت بيان كرده و سپس صبر و سكوتش را به سبب ترجيح منافع اسلام بر منافع شخصى دانسته است. در قسمت بعدى خطبه، حضرت خلافت عمر را چون رشوهاى دانسته كه [[ابوبكر]] به پاس خدمات عمر به او واگذار كرده است و خودسرى، اشتباه، سركشى و تلوّن و عيبجويى مردم را در اين دوره ناشى از خشونت در گفتار و رفتار و خطاهاى پى در پى عمر دانسته است.
+
با این وجود، یکى از دلایل مخالفان صحت انتساب [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]] به امام على علیه السلام، وجود همین خطبه در آن است. این گروه انتقاد آن حضرت را از خلفا و [[صحابه]] پیامبر، برخلاف سیره وى و جعلى دانسته اند،<ref>رجوع کنید به همان، ج۱، ص۲۵۲.</ref> حتى برخى با این قیاس، کل نهج البلاغه را برساخته [[سید رضی|سید رضى]] دانسته اند!<ref>رجوع کنید به ذهبى، ج۳، ص۱۲۴؛ ابن حجر عسقلانى، ج۴، ص۲۲۳.</ref>
  
در ادامه حضرت به چگونگى به خلافت رسيدن عثمان در شورا و دسته بندي هاى موجود در شورا اشاره كرده و پس از هجو شديد [[عثمان]]، شكمبارگى وى و دخالت هاى نابهجاى [[بنی اميه]] را عامل قتل او ذكر كرده است. در ادامه حضرت به شرح بيعت عمومى مردم با خود پرداخته و مهمترين علت ايجاد گروههاى سياسى منحرف در زمان خود را بی توجهى به تعاليم قرآن به سبب دنيازدگى دانسته است.
+
[[ابن ابی الحدید|ابن ابى الحدید]]، از بزرگان [[اهل سنت|اهل سنّت]] در صحت انتساب این خطبه به امام علیه السلام تردید نکرده ولى برداشت هاى [[شیعه|شیعه]] از آن را نقد کرده است.<ref>رجوع کنید به ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۹.</ref> آنچه باعث تشکیک درباره این خطبه شده محتواى آن یعنى نقد دوران خلافت سه خلیفه اول است. از همین رو برخى از محدّثان شیعه آن را در ذیل دیگر مناقشات و تظلم خواهی هاى حضرت آورده اند.<ref>رجوع کنید به طبرسى، ج۱، ص۲۸۱؛ ابن میثم، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۲.</ref>
  
در بخش پايانى خطبه حضرت مهمترين علت پذيرش خلافت را حضور مردم در صحنه، اتمام حجت به واسطه وجود ياران و اداى پيمان الهى ذكر كرده و خاطرنشان ساخته است كه «اگر اين دلايل نبود حكومت را نمی پذيرفتم زيرا دنياى شما نزد من بى ارجتر از آبى است كه از بينى بُز به هنگام عطسه پراكنده می شود».
+
==محتوای خطبه==
 +
خطبه شقشقیه به مثابه رنج‌نامه [[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام و از مهمترین خطبه هاى [[نهج البلاغه]] است. این خطبه در عین کوتاهى، دوره کامل تاریخ خلفاى سه گانه نخستین از نگاه حضرت علی است. محور اصلى این خطبه مسئله [[خلافت]]، اوضاع سیاسى عصر [[خلفای نخستین|خلفاى نخستین]]، علل سکوت ۲۵ ساله حضرت و انگیزه هاى پذیرش خلافت، گروههاى سیاسى عصر امام و علل انحراف آنها از محور [[دین|دین]] است.
  
هنگامى كه سخن حضرت به اينجا می رسد، مردى از اهل سواد، نامهاى به حضرت می دهد و به اين ترتيب رشته گفتار حضرت از هم گسيخته مىگردد. عبدالزهرا حسينى <ref>ج1، ص317.</ref> آن فرد را منافقى مكار يا شخصى جاهل دانسته كه با طرح ده سؤال بى مورد<ref>رجوع کنید به ابن ميثم، ج1، ص269ـ270.</ref> از ادامه سخنرانى حضرت جلوگيرى كرده است.
+
امام على علیه السلام در این خطبه نخست شکایت خود را از نخستین مرحله خلافت بیان کرده و سپس صبر و سکوتش را به سبب ترجیح منافع [[اسلام]] بر منافع شخصى دانسته است. در قسمت بعدى خطبه، حضرت خلافت [[عمر بن خطاب|عمر خطاب]] را چون [[رشوه خواری|رشوه‌اى]] دانسته که [[ابوبکر]] به پاس خدمات عمر به او واگذار کرده است و خودسرى، اشتباه، سرکشى و تلوّن و عیبجویى مردم را در این دوره ناشى از [[خشونت]] در گفتار و رفتار و خطاهاى پى در پى عمر دانسته است.
  
يكى از دلايل مخالفان صحت انتساب نهج البلاغه به امام على عليه السلام، وجود همين خطبه در آن است. اين گروه انتقاد آن حضرت را از خلفا و [[صحابه]] پيامبر برخلاف سيره وى و جعلى دانسته اند،<ref>رجوع کنید به همان، ج1، ص252.</ref> حتى برخى با اين قياس، كل نهج البلاغه را برساخته سيد مرتضى علم الهدى دانسته اند.<ref>رجوع کنید به ذهبى، ج3، ص124؛ ابن حجر عسقلانى، ج4، ص223.</ref>
+
در ادامه حضرت به چگونگى به خلافت رسیدن [[عثمان بن عفان|عثمان]] در [[شورای شش نفره خلافت|شورای خلافت]] و دسته بندی هاى موجود در شورا اشاره کرده و پس از هجو شدید عثمان، شکمبارگى وى و دخالت هاى نابجاى [[بنی امیه]] را عامل قتل او ذکر کرده است. در ادامه حضرت به شرح [[بیعت]] عمومى مردم با خود پرداخته و مهمترین علت ایجاد گروههاى سیاسى منحرف در زمان خود را بی توجهى به تعالیم [[قرآن]] به سبب دنیازدگى دانسته است.
  
ابن ابى الحديد، از بزرگان اهل سنّت در صحت انتساب اين خطبه به امام عليهالسلام ترديد نكرده ولى برداشت هاى شيعه از آن را نقد كرده است.<ref>رجوع کنید به ج1، ص156ـ159.</ref> آنچه باعث تشكيك درباره اين خطبه شده محتواى آن يعنى نقد دوران خلافت سه خليفه اول است. از همين رو برخى از محدّثان شيعه آن را در ذيل ديگر مناقشات و تظلم خواهي هاى حضرت آورده اند.<ref>رجوع کنید به طبرسى، ج1، ص281؛ ابن ميثم، ج1، ص251ـ252.</ref>
+
در بخش پایانى خطبه حضرت مهمترین علت پذیرش خلافت را حضور مردم در صحنه، اتمام حجت به واسطه وجود یاران و اداى پیمان الهى ذکر کرده و خاطرنشان ساخته است که «اگر این دلایل نبود حکومت را نمی پذیرفتم زیرا دنیاى شما نزد من بى ارج تر از آبى است که از بینى بُز به هنگام عطسه پراکنده می شود».
  
از خطبه شقشقيه به جهت شهرتش، شرح هاى مستقل بسيارى در دست است كه از آن جمله اند: شرح الخطبة الشقشقية از [[سيد مرتضى علم الهدى]] (قم 1405)؛ شرح خطبه شقشقيه از [[علامه مجلسى]]<ref>رجوع کنید به مجلسى، ج29، ص497ـ548.</ref> اثبات الوصية فى شرح الخطبة الشقشقية اثر حريرى عاملى (بيروت 1424/2003)؛ شرح الخطبةالشقشقية اثر محمدرضا حكيمى (بيروت 1402/1982)؛ الشذرات العلوية فى شرح الخطبةالشقشقية اثر ابوذر غفارى (قم 1416/1995). همچنين شرح خطبه شقشقيه اثر مرتضى كاشانى (تهران 1378) و شرح خطبه شقشقيه اثر سيد محمدعلى موسوى خلخالى (تبريز 1358ش/1399)، شرح هاى مستقل فارسى اين خطبه اند.<ref>براى اطلاع از ديگر شروح اين خطبه رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانى، ج13، ص222؛ حسينى، ج1، ص324.</ref>
+
هنگامى که سخن حضرت به اینجا می رسد، مردى نامه اى به حضرت می دهد و به این ترتیب رشته گفتار حضرت از هم گسیخته مى گردد. سید عبدالزهرا حسینى<ref>ج۱، ص۳۱۷.</ref> آن فرد را [[نفاق|منافقى]] مکار یا شخصى جاهل دانسته که با طرح ده سؤال بى مورد<ref>رجوع کنید به ابن میثم، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰.</ref> از ادامه سخنرانى حضرت جلوگیرى کرده است.
  
==منابع مقاله==
+
==شروح خطبه==
 +
از خطبه شقشقیه به جهت شهرتش، شرح هاى مستقل بسیارى در دست است که از آن جمله اند:
  
* [[آقا بزرگ تهرانى]]
+
* شرح الخطبة الشقشقیة از [[سید مرتضى]] (قم ۱۴۰۵)؛
* ابن ابى الاصبع، تحريرالتحبير فى صناعةالشعر والنثر و بيان اعجازالقرآن، كتاب 2، چاپ حنفى محمد شرف، [قاهره 1383]
+
* شرح خطبه شقشقیه از [[علامه مجلسى]]؛<ref>رجوع کنید به مجلسى، ج۲۹، ص۴۹۷ـ۵۴۸.</ref>
* ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره 1385ـ1387/1965ـ1967، چاپ افست بيروت [بى تا]
+
* اثبات الوصیة فى شرح الخطبة الشقشقیة اثر حریرى عاملى (بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳)؛
* ابن بابويه، علل الشرايع، نجف 1385ـ1386، چاپ افست قم [بى تا]
+
* شرح الخطبةالشقشقیة اثر محمدرضا حکیمى (بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲)؛
* همو، معانى الاخبار، چاپ على اكبر غفارى، قم 1361ش
+
* الشذرات العلویة فى شرح الخطبةالشقشقیة اثر ابوذر غفارى (قم ۱۴۱۶/۱۹۹۵)؛
* ابن حجر عسقلانى، لسان الميزان، حيدرآباد، دكن 1329ـ1331، چاپ افست بيروت 1390/1971
+
* شرح خطبه شقشقیه اثر مرتضى کاشانى (تهران ۱۳۷۸)؛
* ابن منظور
+
* شرح خطبه شقشقیه اثر سید محمدعلى موسوى خلخالى (تبریز ۱۳۵۸ش/۱۳۹۹).<ref>براى اطلاع از دیگر شروح این خطبه رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانى، ج۱۳، ص۲۲۲؛ حسینى، ج۱، ص۳۲۴.</ref>
* ابن ميثم، شرح نهج البلاغة، قم 1362ش
 
* عبدالحسين امينى، الغدير فى الكتاب والسنة والادب، قم 1416ـ1422/1995ـ2002
 
* على بن زيد بيهقى، معارج نهج البلاغة، قم 1380ش
 
* محمدمهدى جعفرى، پرتوى از نهج البلاغه: با نقل منابع و تطبيق با روايات مآخذ ديگر، تهران 1380ـ1381ش
 
* عبدالزهرا حسينى، مصادر نهج البلاغة و اسانيده، بيروت 1405/1985
 
* حبيب اللّه بن محمدهاشم خوئى، منهاج البراعة شرح نهج البلاغة، چاپ على عاشور، بيروت 1429/2008
 
* محمد بن احمد ذهبى، ميزان الاعتدال فى نقدالرجال، چاپ على محمد بجاوى، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بيروت [بى تا]
 
* سبط ابن جوزى، تذكرةالخواص، بيروت 1401/1981
 
* احمد بن على طبرسى، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، نجف 1386/1966، چاپ افست قم [بى تا]
 
* محمد بن حسن طوسى، الامالى، قم 1414
 
* سعيد بن هبةاللّه قطب راوندى، منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة، چاپ عبداللطيف كوهكمرى، قم 1406
 
* محمدباقربن محمدتقى مجلسى، بحارالانوار، ج29، چاپ عبدالزهراء علوى، بيروت: دارالرضا، [بى تا]
 
* محمدباقر محمودى، نهج السعادة فى مستدرك نهج البلاغة، ج2، بيروت 1396/1976
 
* محمد بن محمد مفيد، الارشاد فى معرفة حجج اللّه على العباد، بيروت 1414/1993
 
* محمدباقر بن محمد نواب لاهيجانى، شرح نهج البلاغه، چاپ محمدمهدى جعفرى و محمديوسف نيرى، تهران 1379ش
 
* محمد واعظزاده خراسانى، «امام على علیه السلام و وحدت»، كتاب نقد، سال 5، ش 3 (تابستان 1380)
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* خطبه شقشقیه، محمد محمودپور، دسترس در [http://www.encyclopaediaislamica.com/ دانشنامه جهان اسلام] تاریخ بازیابی: 16 آذرماه 1392.
+
 
 +
*محمد محمودپور، "خطبه شقشقیه"، [http://rch.ac.ir/article/Details?id=8649#tab2 دانشنامه جهان اسلام]، تاریخ بازیابی: ۱۸ فروردین ۱۳۹۷.
 +
 
 +
==پیوندها==
 +
 
 +
* '''[http://ahlolbait.com/article/13940 متن خطبه شقشقیه]'''
 +
{{نهج البلاغه}}
 +
 
 +
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
  
 
[[رده:نهج البلاغه]]
 
[[رده:نهج البلاغه]]
سطر ۶۴: سطر ۶۴:
 
[[رده:امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:خطبه های امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:خطبه های امام علی علیه السلام]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= متوسط
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۴۸


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«خطبه شقشقیه»، از خطبه هاى مشهور نهج البلاغه و متضمن نقد دوران سه خلیفه اول توسط امام على (علیه السلام) است. بسیارى از منابع اهل سنّت و شیعه این خطبه را روایت کرده اند.

نام خطبه

نام این خطبه برگرفته از جمله امام على علیه السلام در پاسخ به ابن عباس پس از ایراد خطبه است[۱] که در آن امام سخن گفتن خود را در این مقام به صداى «شقشقه شتر» تشبیه کرده است.[۲] شقشقه در لغت چیزى مانند شش گوسفند است که شتر، مخصوصاً به هنگام هیجان و شدت تنفس، از دهان خود خارج مى کند و در آن باد مى اندازد و زیر گلویش صدا مى کند.[۳]

این خطبه بر اساس نخستین جمله آن (واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها ابنُ اَبى قُحافَة) «مقمِّصه» نیز خوانده شده است.[۴] تَقَمَّصَ (از مادّه قمیص به معناى پیراهن) یعنى پیراهن بر تن کرد.[۵]

زمان و مکان ایراد خطبه

با توجه به نکات تاریخى مطرح شده در خطبه، مانند ذکر ناکثین، قاسطین و مارقین پیداست که این خطبه پس از جنگهای جَمَل، صِفّین و نهروان و در سالهاى واپسین حیات حضرت على علیه السلام ایراد شده است، یعنى در زمانى که مردم براى رویارویى با معاویه بهانه جویى مى کردند.

اکثر راویان درباره مکان ایراد خطبه سکوت کرده اند.[۶] مکان خطبه را محله «رَحْبَه» در نزدیکى کوفه ذکر کرده اند. امام این خطبه را در پاسخ به مردى ایراد کرد که از او درباره سبب به تأخیر انداختن تصدى خلافت پرسش کرد.[۷] اکثر منابع این خطبه را به نقل از ابن عباس آورده اند و به حضور وى در هنگام ایراد این خطبه اشاره کرده اند.[۸]

اعتبار خطبه شقشقیه

با وجود همه کوشش ها براى نادیده انگاشتن این خطبه و نظایر آن و نیز مصادر و منابع آن، بسیارى از علماى اهل سنّت و شیعه آن را روایت کرده اند.[۹] این خطبه به متون ادبى نیز راه یافته و دانشمند و ادیبى چون ابن ابى اِصبَع مصرى (متوفى ۶۵۴) در کتاب «تحریر التحبیر» که در فن نثر است در باب استعانت از آن به عنوان خطبه اى مشهور یاد و بدان استناد کرده است.[۱۰]

این خطبه از بسیارى از علما و محدّثان قبل از سید رضى با تفاوت هاى اندکى در نقل روایت شده است؛ کسانى چون حافظ یحیى بن عبدالحمید حِمّانى (متوفى ۲۲۸)، احمد بن محمد برقى (متوفى ۲۷۴ یا ۲۸۰)، عبدالعزیز جَلوُدى بصرى، حسن بن عبداللّه عسکرى (متوفى ۳۸۲)،[۱۱] ابوجعفر ابن بابویه قمى (متوفى ۳۸۱)،[۱۲] ابوالقاسم بلخى (متوفى ۳۱۷)، ابوجعفر بن قِبَه شاگرد ابوالقاسم بلخى،[۱۳] دِعبِل خُزاعى،[۱۴] على بن محمد بن فرات،[۱۵] ابوعلى جُبّائى[۱۶] و حافظ سلیمان بن احمد طبرانى[۱۷] این خطبه را نقل کرده اند. وجود این خطبه در آثارى که قبل یا همزمان با سیدرضى تدوین شده،[۱۸] حاکى از صحت انتساب آن به امام على علیه السلام است.

افزون بر این اسناد و مدارک، فصاحت و نکات بلاغى[۱۹] و حسن اسلوب و نظم این خطبه نشان از کلام امام دارد.[۲۰] از لحن و شیوه انتقادآمیز و تند خطبه نسبت به خلفا، از جمله عبارت «اِلى اَنْ قامَ ثالِثُ القوم...» ـ که ابن ابى الحدید[۲۱] آن را از شعر معروف و هجوآمیز خُطَیئه تندتر و تلختر دانسته است ـ و با توجه به تعبیر ابن عباس از حضورش نزد امیرالمؤمنین[۲۲] و تأسف او از ناتمام ماندن سخنان حضرت، برمى آید که لحن معمول و عمومى حضرت چنین نبوده، بلکه این خطبه را در جمع یاران خاص و به طور ناخواسته ایراد کرده است.[۲۳]

با این وجود، یکى از دلایل مخالفان صحت انتساب نهج البلاغه به امام على علیه السلام، وجود همین خطبه در آن است. این گروه انتقاد آن حضرت را از خلفا و صحابه پیامبر، برخلاف سیره وى و جعلى دانسته اند،[۲۴] حتى برخى با این قیاس، کل نهج البلاغه را برساخته سید رضى دانسته اند![۲۵]

ابن ابى الحدید، از بزرگان اهل سنّت در صحت انتساب این خطبه به امام علیه السلام تردید نکرده ولى برداشت هاى شیعه از آن را نقد کرده است.[۲۶] آنچه باعث تشکیک درباره این خطبه شده محتواى آن یعنى نقد دوران خلافت سه خلیفه اول است. از همین رو برخى از محدّثان شیعه آن را در ذیل دیگر مناقشات و تظلم خواهی هاى حضرت آورده اند.[۲۷]

محتوای خطبه

خطبه شقشقیه به مثابه رنج‌نامه امام على علیه السلام و از مهمترین خطبه هاى نهج البلاغه است. این خطبه در عین کوتاهى، دوره کامل تاریخ خلفاى سه گانه نخستین از نگاه حضرت علی است. محور اصلى این خطبه مسئله خلافت، اوضاع سیاسى عصر خلفاى نخستین، علل سکوت ۲۵ ساله حضرت و انگیزه هاى پذیرش خلافت، گروههاى سیاسى عصر امام و علل انحراف آنها از محور دین است.

امام على علیه السلام در این خطبه نخست شکایت خود را از نخستین مرحله خلافت بیان کرده و سپس صبر و سکوتش را به سبب ترجیح منافع اسلام بر منافع شخصى دانسته است. در قسمت بعدى خطبه، حضرت خلافت عمر خطاب را چون رشوه‌اى دانسته که ابوبکر به پاس خدمات عمر به او واگذار کرده است و خودسرى، اشتباه، سرکشى و تلوّن و عیبجویى مردم را در این دوره ناشى از خشونت در گفتار و رفتار و خطاهاى پى در پى عمر دانسته است.

در ادامه حضرت به چگونگى به خلافت رسیدن عثمان در شورای خلافت و دسته بندی هاى موجود در شورا اشاره کرده و پس از هجو شدید عثمان، شکمبارگى وى و دخالت هاى نابجاى بنی امیه را عامل قتل او ذکر کرده است. در ادامه حضرت به شرح بیعت عمومى مردم با خود پرداخته و مهمترین علت ایجاد گروههاى سیاسى منحرف در زمان خود را بی توجهى به تعالیم قرآن به سبب دنیازدگى دانسته است.

در بخش پایانى خطبه حضرت مهمترین علت پذیرش خلافت را حضور مردم در صحنه، اتمام حجت به واسطه وجود یاران و اداى پیمان الهى ذکر کرده و خاطرنشان ساخته است که «اگر این دلایل نبود حکومت را نمی پذیرفتم زیرا دنیاى شما نزد من بى ارج تر از آبى است که از بینى بُز به هنگام عطسه پراکنده می شود».

هنگامى که سخن حضرت به اینجا می رسد، مردى نامه اى به حضرت می دهد و به این ترتیب رشته گفتار حضرت از هم گسیخته مى گردد. سید عبدالزهرا حسینى[۲۸] آن فرد را منافقى مکار یا شخصى جاهل دانسته که با طرح ده سؤال بى مورد[۲۹] از ادامه سخنرانى حضرت جلوگیرى کرده است.

شروح خطبه

از خطبه شقشقیه به جهت شهرتش، شرح هاى مستقل بسیارى در دست است که از آن جمله اند:

  • شرح الخطبة الشقشقیة از سید مرتضى (قم ۱۴۰۵)؛
  • شرح خطبه شقشقیه از علامه مجلسى؛[۳۰]
  • اثبات الوصیة فى شرح الخطبة الشقشقیة اثر حریرى عاملى (بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳)؛
  • شرح الخطبةالشقشقیة اثر محمدرضا حکیمى (بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲)؛
  • الشذرات العلویة فى شرح الخطبةالشقشقیة اثر ابوذر غفارى (قم ۱۴۱۶/۱۹۹۵)؛
  • شرح خطبه شقشقیه اثر مرتضى کاشانى (تهران ۱۳۷۸)؛
  • شرح خطبه شقشقیه اثر سید محمدعلى موسوى خلخالى (تبریز ۱۳۵۸ش/۱۳۹۹).[۳۱]

پانویس

  1. بیهقى، ج۱، ص۲۲۷.
  2. رجوع کنید به نواب لاهیجانى، ص۱۴۵.
  3. ابن منظور، ذیل «شقق».
  4. بیهقى، همانجا.
  5. ابن منظور، ذیل «قمص».
  6. طبرسى، ج۱، ص۲۸۱؛ شیخ مفید، ج۱، ص۲۸۷؛ قطب راوندى، ج۱، ص۱۳۳.
  7. سبط ابن جوزى، ص۱۱۷.
  8. براى نمونه رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۵۰؛ مفید؛ طبرسى، همانجاها.
  9. رجوع کنید به محمودى، ج۲، ص۵۱۲.
  10. رجوع کنید به کتاب ۲، ص۳۸۳.
  11. رجوع کنید به امینى، ج۷، ص۱۱۰ـ۱۱۱.
  12. ابن بابویه، ۱۳۶۱ش، ص۳۶۰ـ۳۶۴، همو، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۵۰ـ۱۵۱.
  13. رجوع کنید به ابن ابى الحدید، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶؛ ابن میثم، ج۱، ص۲۵۲.
  14. متوفى ۲۴۶؛ رجوع کنید به طوسى، ص۳۷۲.
  15. متوفى ۳۱۲؛ رجوع کنید به ابن میثم، ج۱، ص۲۵۳.
  16. متوفى ۳۰۳؛ رجوع کنید به مجلسى، ج۲۹، ص۵۰۶.
  17. متوفى ۳۶۰؛ رجوع کنید به قطب راوندى، همانجا؛ محمودى، ج۲، ص۵۱۲.
  18. رجوع کنید به ابن بابویه، همانجاها؛ مفید، ج۱، ص۲۸۷ـ۲۹۰.
  19. رجوع کنید به ابن ابى الحدید، ج۱، ص۱۵۲ـ۱۵۳.
  20. خوئى، ج۲، ص۲۷۳.
  21. ج۱، ص۱۹۷.
  22. رجوع کنید به ابن بابویه، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۵۰؛ مفید، ج۱، ص۲۸۷.
  23. جعفرى، ج۱، ص۱۲۸؛ واعظ زاده خراسانى، ص۲۴.
  24. رجوع کنید به همان، ج۱، ص۲۵۲.
  25. رجوع کنید به ذهبى، ج۳، ص۱۲۴؛ ابن حجر عسقلانى، ج۴، ص۲۲۳.
  26. رجوع کنید به ج۱، ص۱۵۶ـ۱۵۹.
  27. رجوع کنید به طبرسى، ج۱، ص۲۸۱؛ ابن میثم، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۲.
  28. ج۱، ص۳۱۷.
  29. رجوع کنید به ابن میثم، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰.
  30. رجوع کنید به مجلسى، ج۲۹، ص۴۹۷ـ۵۴۸.
  31. براى اطلاع از دیگر شروح این خطبه رجوع کنید به آقا بزرگ طهرانى، ج۱۳، ص۲۲۲؛ حسینى، ج۱، ص۳۲۴.

منابع

پیوندها