فضائل و مناقب حضرت فاطمه علیهاالسلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۴ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (مهدی موسوی صفحهٔ فضائل ومناقب حضرت فاطمه سلام الله علیها را به فضائل و مناقب حضرت فاطمه علیهاالسلام منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حضرت صدیقه طاهره، دخت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستوده‌اند. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: او پاره تن من است و او قلب من است که میان دو پهلوی من قرار دارد؛ پس کسی که او را اذیت کرده و کسی که مرا بیازارد خداوند را آزرده است.

مقدمه

زهرا (ع) کوثر خداست. لیله القدر خداست. جلوه ی جمال خدا و تفسیر جلال خداست. زهرا (ع) ادامه رسول است و همتای علی. حضرت زهرا (ع) در رأس تمام بانوان اسلام قرار دارد زیرا او تنها بانویی است که پدرش معصوم‌، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده است. محیط پرورش و زندگی حضرت زهرا (ع) محیط عصمت و طهارت بوده است. اوست که معرف نهایت کمال زن است و اوج عروج یک انسان. چشمه ی غدیر در باغ دستان پرتوان او به بلوغی رسید و غدیریان از دامان عصمت او به رویشی رسیدند. کودکی خویش را در خانه شخص اول اسلام یعنی پیغمبر برگزیده ای که تحت تربیت مستقیم پروردگار جهان قرارداشت طی کرد. دوران خانه داری و بچه داری را در خانه دومین شخصیت ممتاز اسلام یعنی علی بن ابی طالب (ع) گذراند. در این دوران کوتاه دو پسر معصوم یعنی حسن (ع) و حسین (ع) را تربیت کرد و دو دختر شجاع و فداکار مانند زینب و ام کلثوم به جامعه تحویل داد.

از ولادت تا شهادت

فاطمه (ع) شاگرد مکتب محمد (صلی الله علیه وآله) است از خردسالی تا واپسین ساعات حیات آن گاه که کودکی است خرد از معلم بزرگ جهان محمد مصطفی (ص) درس زندگی می آموزد. از نزدیک رستن نهال عظیم دانش راستی و حقیقت را نظاره می کند و در جان شیرین زخم جانکاه حقیقت را احساس می کند. او از مربی آدمیان درس توحید و یقین‌، ایمان، تقوا، صبر، اتصال و قرب به خدارا نیک می آموزد.

در تاریخ تولد حضرت فاطمه (ع) در بین علمای اسلام اختلاف است اما مرحوم کلینی در کتاب کافی می گوید: فاطمه (ع) پنج سال بعد از بعثت متولد شد و چون از دنیا رحلت نمود هیجده سال و هفتاد و پنج روز داشت و هفتاد و پنج روز بعد از پدر خود زنده بود. در کتاب «دلائل الامامه» طبری و «بحار الانوار» علامه مجلسی از ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: فاطمه (ع) در روز بیستم جمادی الآخر سال چهل و پنجم از ولادت پیامبر به دنیا آمد و هشت سال در مکه و ده سال در مدینه با پدر خود زندگی نمود و بعد از رحلت پیامبر هفتاد و پنج روز زنده بود و روز سه شنبه سوم جمادی الآخر سال یازده هجرت از دنیا رحلت نمود.

مادر فاطمه (ع) زنی بود به نام خدیجه دختر خویلد. خدیجه در یکی از خانواده های اصیل و شریف قریش به دنیا آمد و تربیت یافت. افراد خانواده اش همه دانشمند و فداکار و روحانی و حمایت کننده از خانه کعبه بودند. در تعریف و توصیف پدر فاطمه (ع) احتیاجی به توصیف نیست زیرا شخصیت فوق العاده و عظمت روحی و اخلاق پسندیده و همت عالی و فداکاری و شجاعت رسول خدا (ص) سرآمد تمامی افراد بشر است.

دوران کودکی آن حضرت در محیط بسیار خطرناک و اوضاع بحرانی و انقلابی صدر اسلام بود در زمانی که یکی از افتخارات مردم جاهل آن زمان زنده به گور کردن دختران بود و رسول خدا در چنین زمانی دست دختر خود را می بوسید و می فرمود فاطمه پاره تن من است. زمانی که دعوت پیغمبر (ص) علنی شد اذیت و آذار دشمنان نیز شدت یافت. فاطمه (ع) وقتی از خانه خارج می شد شاهد حوادث تلخی بود گاهی می دید پدرش را اذیت می کنند و ناسزایش می گویند اوضاع بحرانی و خطرناک و حوادث سهمیگن دوران زندگی فاطمه (ع) نه تنها خللی بر روح آن حضرت وارد نساخت بلکه بر عکس آن حضرت را برای هر گونه مبارزه ای آماده ساخت.

روزگار سخت و نیز خرد سالی فاطمه (ع) طی شد و زمان ازدواج حضرت رسیده بود. در این زمان اسلام پیشرفت کرده بود و پیامبر شخص اول آن زمان بودند. حضرت فاطمه (ع) خواستگاران زیادی از اشراف و متمکنین داشتند اما رسول خدا فاطمه (ع) را برای علی (ع) نگه داشته بود و دوست می داشت از جانب ایشان پیشنهاد بشود. سرانجام نیز ازدواج این دو روح آسمانی سرگرفت و رسول خدا بسیار مسرور گشتند. از همین رهگذر بود که ذریه و نسل پاک پیغمیر (ص) در وجود دخترش قرار گرفت و چنین مقدر شد که امامان و پیشوایان و رهبران دینی اسلام از نسل زهرا (ع) به وجود آیند.

نامها، القاب و کنیه‌ها

برای حضرت زهرا (ع) در نزد حق تعالی نام های بسیاری است و این نشان از عظمت مقام آن شهیده والامقام در نزد خداوند دارد. مرحوم صدوق و کلینی از امام صادق (ع) نقل نموده اند که به یونس بن ظبیان فرمود فاطمه(ع) نزد خداوند عزوجل نه اسم دارد. فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا. سپس فرمود آیا می دانی معنای فاطمه چیست؟ یونس می گوید گفتم مولای من به من خبر دهید. امام صادق (ع) فرمودند: او از هر شری جدا شده است و اگر امیرالمومنین با او ازدواج نمی نمود تا قیامت برای او در روی زمین از آدم و بعد از او کفو و همتایی نمی بود. و نیز بیان کرد که از حضرت صادق (ع) سوال نمودم که چرا فاطمه (ع)‌ زهرا نامیده می شود؟ امام صادق(ع) فرمودند: به این دلیل که هر زمان در محراب عبادت می ایستد نور او برای اهل آسمان می درخشد چنان که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.

علامه مجلسی در کتاب شریف بحار از مناقب ابن شهر آشوب نقل نموده که گویند کنیه های فاطمه (ع) ام الحسن و ام الحسین و ام الائمه و ام أبیها می باشد. برخی از اسامی و القاب آن حضرت عبارتند از: ۱) انسیه: زنی که خصلت های خوب انسانی در او متجلی است ۲) بتول: زنی پاک و دور از هر گونه آلودگی ۳) تقیه: پاک و بی گناه ۴) حبیبه: دوست و رفیق، دوست داشتنی ۵) حوراء: فرشته، زنی که خصلت های خوب فرشتگان را داراست ۶) کوثر: خیر فراوان، زنی که دارای خیر فراوان و برکات بی شمار است ۷) ریحانه: گل خوشبو و لطیف و مهربان.

سیمای حضرت فاطمه در قرآن

قریب ۳۰ آیه در شأن حضرت زهرا (ع) تأویل شده است که به مواردی از آن اشاره می شود:

۱) آیه شریفه ذوی القربی(آیه مودت): هان ای پیامبر بگو: من از شما هیچ پاداشی بر رسالت خویش نمی خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم و هرکس کار شایسته ای انجام دهد بر نیکی اش می افزاییم منظور از قربی: علی (ع)‌، فاطمه (ع) حسن (ع)، حسین (ع) است. (سوره شوری، آیه ۲۳).

۲) آیه شریفه مباهله: (ای پیامبر) هر که پس از این دانشی که به سوی تو فرود آمد، بازهم در مورد «عیسی» با تو چون و چرا نمود، بگو: بیاید تا ما پسران و بانوان و خودمان را فراخوانیم و شما نیز پسران وز نان و خودتان را فراخوانید و آنگاه نفرین کنیم و لعنت خدا را برد دروغگویان قرار دهیم. (سوره آل عمران، آیه ۶۱) پیامبر از میان تمام مردان مسلمان حضرت علی (ع) و از میان تمام زنان مسلمان دخترش فاطمه (ع) و از میان تمام کودکان مسلمان حسن (ع) و حسین (ع) را به همراه بود .

۳) آیه شریفه هل أتی: به عهد و نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و سختی اش را همه اهل محشر را فراگیرد می ترسند و هم بر دوستی او (خدا) به فقیر و طفل یتیم واسیر طعام می دهند و گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی طلبیم (سوره انسان، آیه ۷و ۸ و ۹). دو فرزند گرانمایه فاطمه (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر به دیدار آن دو آمدند و به حضرت علی (ع) فرمودند برای بهبودی اینان نذری نمایید. حضرت علی (ع) به همراه بانوی بانوان و به پیروی از آنان فضه نذر کردند که در صورت شفاء و بهبودی آنان ۳ روز روزه بگیرند. در فاصله کمی بهبودی حاصل شد و اینان به نذر خود عمل نمودند و این آیه در شأن ایشان نازل شد.

۴) آیه مبارکه نور: خداوند نور آسمانها و زمین است. وصف نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی پرفروغ باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد. حبابی شفاف و درخشنده، همچون اختری فروزان (سوره نور، آیه ۳۵). منظور از مشکوه دختر پیامبر (ص) ‌ فاطمه (ع) است و واژه مصباح دو نور دیده اش حسن و حسین (ع) هستند. «کأنها کوکب دری» فاطمه در میان زنان گیتی، بسان اختری نور افشان است.

فضائل حضرت فاطمه

تنها رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و امامان بعد از او که علوم خود را از منبع وحی می گرفته اند می توانند شخصیت فاطمه را آن گونه که سزاوار است بیان کنند و دیگران هر چه بگویند به اندازه شخصیت و استعداد خود گرفته اند و نخواهند توانست تمام شخصیت و مقام آن با نو را تبیین کنند، از این رو باید به سخنان رسول خدا (ص) و ائمه طاهرین مراجعه نمود تا بتوان فضایل و ارزشهای آن با نوی یکتا عالم وجود را که سرور زنان عالم و اسوه و پیشوا و بانوی نمونه عالم است بیان نمود. از همین رو علامه مجلسی در کتاب بحار از خصال شیخ صدوق از حضرت رضا(ع) نقل می فرماید که رسول خدا (ص) فرمودند حسن و حسین بعد از من و بعد از پدرشان امیرالمومنین بهترین مردان روی زمین و مادر آنها فاطمه (ع) بهترین زنان عالم است. پیامبر (ص) نیز فرمودند: دخترم فاطمه (ص) اول کسی است که داخل بهشت می شود.

فاطمه (ع) حوراء انسیه ای است که رسول خدا (ص) هر زمان مشتاق بوی بهشت می شدند او را می بوییدند و می فرمودند «هر گاه فاطمه را می بوسم‌‌، بوی درخت طوبی را از وی استشمام می کنم». فاطمه (ع) عبد مطیع و بنده صالح پرورگار است که رسول الله (ص) درباره وی فرمودند «خداوند قلب و جوارح دخترم را از ایمان و یقین پر کرده است». فاطمه (ع) بانوی برگزیده و عفیفه ای است که خود می فرمودند «بهترین چیز برای زن این است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را». و نیز می فرمودند: «هنگامی زن قرب به پروردگار خواهد کرد که در خانه اش پنهان شود».

علم فاطمه (ع):

اهل بیت (ع) مظهر تجلی صفات حق و گنجوران و خزان علم الهی می باشند و حضرت فاطمه (ع) عالمه ای است که علم خود را در مکتب و کلاسی نیاموخت جز آن که پرورش یافته دامان پیامبر اکرم (ص) و حامل وحی بود. مبانی اصیل و سخنان ژرفی که از حضرت فاطمه (ع) به جا مانده است خود حاکی از علم الهی ایشان است مثل خطبه ها، دعاها و برخی روایات. دلیل دیگر نقش تربیتی و سیره عملی حضرت در رابطه با تربیت فرزندان‌، همسر داری، هدایت و الگو بودن برای امت به ویژه زنان مسلمان‌، حاکی که از درجه والای دانش و علم آن حضرت می باشد. حضرت فاطمه (ع) بر بسیاری از علوم قرآن و مسائل و مطالب ادیان و شرایع پیشین آگاهی و احاطه داشت و خواندن و نوشتن نیز می دانست و نیز آن حضرت به سوالات مذهبی و احکام زنان پاسخ می داد. مصحف آن حضرت نیز دلایل دیگری بر ظرفیت بالای آن حضرت در پذیرش علوم و معارف الهی است که چون ظرف و مظروف باید مطابقت داشته باشند، بر ما معلوم می شود که حضرت فاطمه (ع) تا چه اندازه قدرت درک و جذب حقایق عالم خلقت را داشته اند. فاطمه (ع) را از آن رو فاطمه نامیدند که پروردگار از دانش خود آن قدر به او نوشاند که از هر استادی بی نیاز شد. فاطمه (ع) به علی (ع) گفت: نزدیک بیا، تا به تو از حوادث گذشته و حال و آینده تا روز قیامت، آن هنگام که قیامت برپا می شود خبر دهم. فاطمه را بدان سبب بتول نامیده اند که از نظر فضل و دین و حسب، سرآمد تمامی زنان بود. خداوند ده چیز را به ده زن تفضل کرد برای فاطمه (ع) دانش را؛ بهترین شاهد و نمونه بر علم بی کران زهرا(ع) همان خطبه ها و سخنرانی های اوست به ویژه خطبه آن حضرت در مسجد مدینه در مقابل مهاجر و انصار در احتجاج با ابوبکر. این خطبه همتای خطبه هایی است که حضرت علی (ع) بیست و پنج سال بعد برای اهل کوفه می خواندند.

ایمان فاطمه (ع):

ایمان همان عشق است و نفرت،‌ عشق در راه خدا و نفرت به خاطر او. ایمان همان رهبری و جهت دادن به عشق و نفرت است. ایمان حد قلبی مذهب است. آنان که ایمان می آورند از بزرگترین عشق ها برای خدا و از بالاترین محبت ها برای او برخوردار می شوند. و فاطمه (ع) در اوج قله ی ایمان است و بهترین گواه بر وجود سراسر ایمان او یکی تأمل در زندگی و رفتار آن حضرت است و دیگری شهادت رسول خدا (ص) که فرمود: ای سلمان! دخترم فاطمه آن چنان ایمان در اعماق دل و تمامی وجودش نفوذ کرده که برای عبادت خدا، خود را از همه چیز فارغ می سازد.

عبادت فاطمه (ع):

او در همه چیز بی همتا و بی نظیر بود. در عبادت هم بی مانند بود. او سرآمد بکائین و توابین و خائفین قرار داشت و خدا دعای او را بهتر از هر کسی استجابت می کرد. او تا بدانجا رسید که بهترین زنان جهان و سرور زنان بهشت شد. امام حسن مجبتی (ع) می فرمایند: دیدم مادرم شب جمعه در محراب به عبادت ایستاد و مدام رکوع و سجده می کرد تا صبح دمید. حسن بصری گوید در دنیا عابدتر از فاطمه نیست. او آن قدر برای نماز سرپا می ایستاد که پاهایش ورم می کرد. او به هنگام عبادت آن چنان در عظمت حق غرق می گشت و از خود بی خود می شد که از فکر عزیزان و فرزندان خویش نیز با تمامی علاقه ای که به آنان داشت جدا می شد از این رو پروردگار نیز ملایکه ای را می فرستاد تا گهواره ی فرزندان او را حرکت دهند.

زهد فاطمه (ع):

زهد آزادی است، آزادی از هر آن چه رنگ تعلق به خود گیرد. زاهد کسی است که به دنیا قانع نیست جایگاه بلندتری را طالب است. زهد اسلام زهد ترک نیست، زهد اخذ است. برای زهد فاطمه (ع) همین بس که به راحتی از دنیا می گذرد و برای رسیدن به قرب خدا از سر تمامی هستی خود بر می خیزد و برای رسیدن به خوبی ها از خوشی ها می گذرد. برای زهد فاطمه (ع) از کجا بگویم. از خانه ساده اش یا از مهر و جهیزیه ی اندکش و یا از بخشش لباس عروسی و گلوبند با برکتش، همان گلوبندی که گرسنه ای را سیر کرد و برهنه ای را پوشاند و فقیری را بی نیاز ساخت و بنده ای را آزاد کرد و سرانجام دوباره به نزد صاحبش بازگشت تا بازهم به جریان افتد و خیرات و برکات ادامه یابد. در زیارتنامه آن حضرت نیز آمده است: او نه تنها زاهد بود، بلکه بالاتر از آن با زهد همدم و مأنوس بود. او راستی بریده و منقطع از دنیا و فانی در ذات خدا بود و راستی که بتول زیبنده ی اوست. فاطمه (ع) به همگان می فهماند که ساده زیستی نه ویژه زمان فقر و ناداری بلکه فضیلتی است که در تمام طول زندگانی، چه در زمان دارایی و چه هنگام ناداری، زمینه ساز آرامش فکری، موفقیت در بندگی و تقرب به خداست. این اسوه حسنه با رفتار خویش به جهانیان اعلام می دارد که ارزش و منزلت آدمی به تجملات، تشریفات، لباس فاخر و آرایش های ظاهری نیست، بلکه ارزش انسان به تعالی روح و رنگ خدایی گرفتن است.

عصمت فاطمه (ع):

عصمت در لغت به معنی مصونیت و محفوظ بودن است و معصوم کسی است که از خطاء اشتباه و گناه در امان باشد. عامل این عصمت، آگاهی و آزادی است، آگاهی از همه ی راهها و آزادی از همه کشش ها، معصوم به راههای آسمان واردتر از راههای زمین است. و از همه ی هواها و هوس ها آزاد است. تلفیق آگاهی و آزادی می شود عصمت و مبنای ولایت همین عصمت است. برای اثبات عصمت فاطمه (ع) می توان از آیات و احادیث متعددی مدد گرفت. از آیات به آیه تطهیر، مباهله و … و از احادیث به روایاتی که غضب او را غضب خدا و رسول می داند. حضرت زهرا قطعاً عصمتی را که انبیاء و اولیاء از آن برخوردار بوده اند داشته است زیرا که در احادیث از جهت مقام و منزلت و نورانیت و ولایت همردیف با ایشان بلکه بالاتر بوده و او را کفو علی (ع) می نامند. و در آیه تطهیر اهل بیت پیامبر را فاطمه، علی و حسن و حسین می شمارند که فرمود جز این نیست که خداوند خواسته است ناپاکی را از شما خاندان نبوت بزاید و شما را به طور کامل پاک و منزه گرداند.

حجاب فاطمه (ع):

اسوه ی تمامی زنان عالم در حجاب و حیاء، حضرت فاطمه (ع) است. اوست کسی که زمانی که پدر بزرگوارش همراه با مرد نابینایی اجازه ورود به خانه آن حضرت را خواستند فرمودند اجازه دهید خودم را بپوشانم. پیامبر فرمودند: دخترم این مرد نابیناست و حضرت فاطمه (ع) فرمودند: پدرجان من که او را می بینم. و این اوج حیاء آن حضرت را می رساند که حتی خود را از یک مردم نابینا نیز می پوشاندند. آن حضرت حتی در آخرین لحظات حیات خود به فکر حجاب و مخفی بودن حجم بدنشان بعد از فوت بودند و زمانی که خادم ایشان نحوه ساخت تابوت را برای آن حضرت گفت، لبخند رضایتی بر لبان آن حضرت نشست. در سخن دیگری فرمودند: بهترین چیز برای یک زن این است که نه مردی او را دیده باشد و نه او مردی را ببیند. این چیزی نیست جز حیاء فاطمه (ع).

راستگویی فاطمه (ع):

زندگی فاطمه (ع) بهترین گواه بر صداقت و راستگویی اوست. از همین روست که نامش را صدیقه نامیدند. یعنی بسیار راستگو و کسی که هرگز دروغ نگفته است. البته صدیق معنای وسیع تر از این دارد و به کسی که نیت و قول و عملش با هم تطابق دارند گفته می شود و به راستی که فاطمه (ع) همین گونه بود و کاملترین مصداق آن. رسول خدا (ص) نیز با عنوان صادق و صدیقه از دختر خود نام می برد.

خشیت فاطمه (ع):

خوف، ترس از عقاب و کوتاهی اعمال است و خشیت، ترس از عظمت و هیبت و در فاطمه (ع) این هر دو جمع بود، آن گاه که آیات ۴۳ و ۴۴ سوره حجر بر پیامبر نازل شد که فرمود: و البته وعدگاه جمیع آن مردم گمراه نیز آتش دوزخ خواهد بود که آن دوزخ را هفت در است که هر دری برای ورود دسته ای از گمراهان معین گردیده است. پیامبر سخت گریست و اصحاب از شدت گریه ی او گریستند اما نمی دانستند چه چیزی باعث شده آن حضرت این گونه بگویند. از هیبت پیامبر (ص) کسی را جرأت سوال هم نبود از این رو به سراغ فاطمه (ع) رفتند تا با آوردن او رسول خدا را آرام کنند. فاطمه (ع) آمد و به پدر گفت: فدایتان شوم چه شده است؟ اما همین که رسول خدا (ص) جریان را گفت و آن آیات را بر او خواند به یک باره رنگ از رخسار فاطمه (ع) پرید و به روی خود زد و ناله برآورد که: ای وای! وای بر کسی که داخل آتش شود. فاطمه (ع) درخشیت خدا تا بدانجا رسید که هرگاه به نمازی ایستاد، از عظمت و هیب خدای سبحان نفس هایش به شماره می افتاد.

شفاعت فاطمه (ع):

روح های پرکشیده و بزرگ تر از هستی، هرگز به فکر خود و دردهای خودشان نیستند بلکه همیشه به یاد دیگران و رنج هایشان می سوزند. و فاطمه (ع) این پرکشیده از تمامی هستی این گونه بود و در اوج بود. او از همان ابتدا به فکر امت رسول الله (ص) بود چه در هنگام عقد و چه در هنگام حشر. در هنگام عقد به پدر می گوید: پدر جان همه ی دخترها مهریه خود را درهم و دینار قرار می دهند، پس چه فرقی بین من با آن هاست، من می خواهم مهریه خود را شفاعت از گنه کاران امت شما قرار دهم و این درخواست مورد قبول خدای سبحان واقع می شود. حضرت فاطمه (ع) به خاطر لطافت خاص روحی‌، مظهر تام و تمام رحمت الهی گشته است. از آن جا که رحمت و عطوفت خداوندی در وجود زن، بیشتر جلوه و بروز می نماید و در وجودی که از همه چیز بریده و سراپا فنای در خدا گردیده است، به اوج تجلی می رسد می توان گفت: ریشه ای ترین و عمیق ترین محبت ها، رحمت ها‌، رأفت ها، عطوفت ها و مغفرت های خداوند در وجود حضرت فاطمه (ع) تجلی کرده است. از همین روست که آخرین و گسترده ترین شفاعت ها به دست مهربان حضرت فاطمه (ع) صورت می پذیرد.

ادب فاطمه (ع):

برخورد فاطمه (ع) به گونه ای بود که همه کس در همان نگاه اول‌ مجذوب ادب او می شد. حسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود که همه به آن اذعان داشتند. این ادب محصول تربیت خداست، که خدا خود به ترتیب اینان پرداخته است. ام سلمه همسر رسول خدا (ص) می گوید: پس از ازدواج با رسول خدا (ص) من عهده دار امور دخترش فاطمه شدم، اما به خدا قسم او با ادب تر و آگاه تر از من به همه ی مسایل بود. آن گاه که رسول الله (ص) با فاطمه (ع) در مورد ازدواجش با علی (ع) به مشورت نشست، او گفت: «پدر جان! رأی، رأی شماست و شما بر من سزاوار ترید».

کرامات حضرت فاطمه

معجزات و کرامات فاطمه(ع) از هنگامی که در شکم مادر بود آغاز می شود. از همان هنگامی که زنان مکه مادرش را که با یتیمی بی چیز ازدواج کرده بود تنها گذارده بودند. او در همان تنهایی و غربت مادر، مونس او بود و او را تسلی می داد. آن گاه که به دنیا آمد نوری شرق و غرب عالم را فرا گرفت و تمامی خانه های مکه را پوشاند و در هنگام تولد لب به سخن گشود و به وحدانیت خدا و نبوت پدر و امامت شوهر و فرزندانش گواهی داد. بارها اصحاب پیامبر دیدند که آسیاب سنگی خانه فاطمه (ع) می گردد بدون آن که کسی را بر سر آن بیابند. از تعجب نزد پیامبر (ص) رفته و داستان را بازگو می کردند اما هر بار پیامبر (ص) تبسمی کرده و می فرمود: آیا نمی دانید که خدا ملایکه ای دارد که به محمد (ص) و آل محمد تا روز قیامت کمک می کنند.

ابوعبیده از امام صادق(ع) روایت می کند: بعد از فوت رسول خدا (ص) فاطمه (ع) بسیار اندوهگین و بی تاب بود. از این رو جبرئیل هر روز تا هنگام شهادتش به نزد او می آمد و او را تسلیت می داد و از جایگاه رسول (ص) و آن چه بر ذریه ی او خواهد گذشت و اخبار آینده او را با خبر می کرد. علی هم آن ها را در صحیفه ای که به مصحف فاطمه (ع) معروف است می نوشت. مصحف فاطمه (ع) در واقع، یکی از تجلیات علم بی نهایت الهی بر روح عظیم فاطمه مرضیه (ع) می باشد که بنابر روایات، اخبار گذشته و آینده تا خاتمه قیامت در آن مصحف شریف موجود است، مصحف شریفی که یکی از منابع اصلی علم امامان می باشد و پس از فاطمه (ع) دست به دست، از امامی به امام دیگر سپرده شده است تا این که در دست پاک امام مهدی (عج) قرار یافته است. این مقام فضیلتی بی نظیر برای صدیقه طاهره ی می باشد، چرا که سابقه نداشته است که جبراییل جز با طبقه اول انبیای عظام چنین رفت و آمدهای مکرری داشته باشد.

مواعظ حضرت فاطمه

آدمیت آدمی در گرو تحصیل دو دستاورد عظیم است: علم و ذکر، با علم از جهل ها جدا می شویم و با ذکر از غفلت ها، انسان در یک مرحله جاهل است و محتاج دانستن، اما پس از یافتن و فهمیدن ‌خطری دیگر بر سر راه است و آن غفلت و بی خبری است. در این مرحله دیگر علم کارساز نیست که ذکر و تذکر کارساز و چاره ی درد است. جوانه فکر آدمی اگر با آب ذکر آبیاری نشود، خشک شده و از بین خواهد رفت. چند موعظه از مواعظ روج بخش حضرت فاطمه (ع):

۱) کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد پروردگار بزرگ برترین مصلحت او را به سوی او فرو خواهد فرستاد. حضرت می فرمایند که علاوه بر اخلاص در عبادت باید زمینه های دیگر نیز وجود داشته باشد در بعضی مواقع عبادت خالصانه است ولی بعضی از گناهان دعا را حبس می کنند مانند حسد و عجب و کبر مانع از رفعت حتی دعایی که سالم است می شود. پس علاوه بر اخلاص باید زمینه های دیگر را نیز آمده کرد.

۲) بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان ترند و همرانشان را اکرام کرده و بزرگ می دارند. آدم ها به خاطر راحت و برتری طلبی، دیگران را زیربار می کشند و آن ها که زرنگ تر هستند بار خود را با منت بر شانه های دیگران می گذارند. وقتی آدمی بیشتر فهمید، زرنگی را در این می بیند که خالی و با ظرفیت خنثی حرکت نکند، این جاست که منت می پذیرد، البته این منت با اکرام و عزت و مهربانی است.

۳) در خدمت مادر خود باش که بهشت زیر پای مادران است.

۴) فاطمه از رسول خدا (ص) روایت می کند: شش چیز از مروت است، سه تای آن در حضور و سه دیگر در سفر، آن سه که در حضور است تلاوت قرآن، آباد کردن مساجد و معاشرت کردن با برادران دینی برای خدا‌، اما آن سه که در سفر است بخشیدن توشه، حسن خلق و مزاح در غیر معصیت خداوند.

۵) روزه دار به روزه داری خود عمل نکرده است، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را نگاه نداشته باشد.

کلام آخر

فاطمه (ع) اقیانوسی ژرف است که اندیشه اندیشمندان عالم را در غواصی اقیانوس ناکرانمند کوثر جز حیران و شیفتگی چاره ای نیست. آری فاطمه (ع) مجهوله القدر است، همان گونه که مخفیه القبر است. منزلت و قدر او مجهول و نهان است، همان سان که تربت و قبر او مخفی و پنهان است. او از آن روی فاطمه نامیده شده است که مردمان از شناخت حقیقت او بسی جدا افتاده اند. از این روی پی بری به کنه ذات فاطمه لاهوتی، به همان اندازه بعید و دست نایافتی است که آگاهی از ذات ربوبی.

این نوشته قطره ای از اقیانوس کوثر است که تا عالم، عالم است جای تحقیق و بحث و گفت و گو در مورد بعدی از ابعاد وجودی حضرت فاطمه (ع) است. در مقام او همین بس که خداوند عالمیان تولدش را بر پیامبر (ص) مبارک قلمداد کرده او را خیر کثیر نامید. و سوره کوثر را در شأن آن حضرت نازل کرد. این بزرگوار خود از ارزشها و درجات والایی برخوردار است که هرگز در وجود دیگر زنان عالم پیدا نشده است. این مقاله مختصری است از آن همه فضلیت و حب و عشقی است که از آن بانو در دل موج می زند.

منابع

  • امینی، ابراهیم (۱۳۷۳) بانوی نمونه اسلام فاطمه زهرا علیها السلام، انتشارات شفق.
  • ساطع، محبوبه (۱۳۸۱) نور آسمانی: تاریخ و تحلیل زندگانی حضرت زهرا (س)، انتشارات فرهنگ مردم.
  • پورسید آقایی، سید مسعود (۱۳۸۱) چشمه در بستر، تحلیلی از زمان شناسی حضرت زهرا علیه السلام، انتشارات حضور.
  • سعادت پرور، علی (۱۳۸۸) جلوه نور، پرتوی از فضائل معنوی فاطمه زهرا علیه السلام، انتشارات رویداد.
  • مصباح یزدی، محمد تقی (۱۳۸۸) جامی از زلال کوثر، انتشارات موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی.
  • گواهی، زهرا (۱۳۷۳)، مقام علمی و کرامات حضرت زهرا (علیه السلام)، انتشارات طلیعه.
  • حسینی بهارانچی، سید محمد (۱۳۸۱)، اسوه النساء - بانوی نمونه عالم، انتشارات دفتر تبلغیات اسلامی حوزه علمیه قم.
  • تاج لنگرودی، محمد مهدی (۱۳۷۸) اخلاق حضرت فاطمه (س)، انتشارت واعظ.
  • رسولی ، هاشم (۱۳۷۸) نمایی از زندگانی حضرت زهرا (س) و زینب کبری (س)، انتشارات سفیر صبح.
  • موسوی کاشمری، سید مهدی (۱۳۸۹) مقاله حضرت زهرا (س)، الگوی ابرار، سایت شهر مجازی قرآن کریم وابسته به دانشگاه مجازی المصطفی.
  • علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار.