غلامرضا عرفانیان یزدی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} «ستاره رجالي» '''العلماء باقون مابقي الدّهر''' خداوند زميني ر...' ایجاد کرد)
 
(آثار و تألیفات)
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
«ستاره رجالي»
+
'''آیت الله غلامرضا عرفانیان''' (۱۳۱۰ - ۱۳۸۲ ش)، از روحانیون پرتلاش [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[امام خمینی]] بود. وی علاوه بر برپایی مجالس تبلیغ و موعظه، در عرصه‌های اجتماعی دیگر مانند: عضویت در هیئت امناء دفتر امام خمینی در [[نجف]] اشرف، قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) در [[تهران]] و پاسخ‌گویی به مسائل شرعی دفتر مقام معظم رهبری در [[قم]]، فعالیت داشت. از آیت الله عرفانیان آثار مهمی در [[فقه]] و [[اصول]] و [[علم رجال|رجال]] و... بجا مانده است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی
 +
||تصویر= [[پرونده:Erfaniian.jpg|۲۲۰px|center]]
 +
||زادروز =  ۱۳۱۰ شمسی
 +
|زادگاه = [[مشهد]]
 +
|وفات =  ۱۳۸۲ شمسی
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید =  [[امام خمینی]]، [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[محمدرضا مظفر]]، [[سید محمدباقر صدر]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار = الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، ابحاث فی اصول الفقه، الثقات فی اسانید [[کامل الزیارات]]، وضو در پرتو قرآن و سنت،...
 +
}}
 +
==ولادت==
 +
غلامرضا عرفانیان خراسانی یزدی در سال ۱۳۱۰ ش. در خانواده ای علمی و مذهبی در [[مشهد]] مقدس پا به عرصه وجود نهاد. پدرش شیخ عبدالنبی خراسانی، از شاگردان [[سید حسین طباطبائی قمی|حاج آقا حسین قمی]] و شیخ محمد کفایی، فرزند مرحوم [[آخوند خراسانی]] است.
  
'''العلماء باقون مابقي الدّهر'''
+
==تحصیلات و استادان==
 +
غلامرضا خواندن و نوشتن [[قرآن]] و فارسی را در کودکی نزد پدر و مادر عالمش آموخت. و بخشی از [[صرف]] و [[علم نحو|نحو]] را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.
  
خداوند زميني را كه خلق نمود به واسطه خورشيدهاي آسماني [[ائمه اطهار]] عليهم السلام نوراني گردانيد و علمايي كه همانند ستارگان<ref> انَّ مثل العلماء في الارض كمثل النّجوم في السّماء، نبي اكرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref> درخشانند را در آن قرار داد تا در پيچ و خم اين وادي سرگشته خاكي راهنما و هدايتگر خيل عظيم انسان هاي گمراه<ref> انه كان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آيه 72.</ref> باشند. آري اگر انسان خلق مي شد و خداي متعال او را بدون راهنما رها مي كرد، هرگز در برابر انحرافات او را ملامت و سرزنش نمي نمود. لذا اگر انسان در پيشگاه الهي در برابر اعمالش پاسخگوست ناگزير بايد حجتي بيانگر نيز در اختيار داشته باشد تا بتواند حق را از ناحق، زشت را از زيبا، و... تشخيص دهد.
+
او [[منطق]] را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، [[علم معانی]] و [[علم بیان|بیان]] را از شیخ عبدالنبی استرآبادی و [[فلسفه]] را که شامل میزان الطالب و [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|منظومه سبزواری]] بود، در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا [[معالم الدین]] را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش ۲۵، ص ۱۷.</ref>
  
حجت‌هاي الهي امامان معصوم عليهم السلام هستند و پس از آنان انسان هايي كه قدم در پيروي آنان نهاده‌اند يعني عالمان بزرگ. حضرت حجة ابن الحسن العسكري روحي فداه در اين باره فرموده است: ما حجت [[حق]] بر علما هستيم و علما حجت ما بر شما مردمند.<ref> وسائل الشيعه، ج 27، ص 140.</ref>
+
'''هجرت به نجف:'''
  
پس برماست كه حجت هاي حق را بشناسيم و آن ها را به ديگران بشناسانيم تا الگوهايي عملي براي تمام رهروان طريقت حقه باشند.<ref> شيعه اثني عشري.</ref>
+
عرفانیان در سال ۱۳۳۵ به قصد [[زیارت]] [[عتبات عالیات]] و شرکت در درس های [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] عالمان بزرگ [[نجف]] اشرف به [[عراق]] مهاجرت نمود و در [[نجف]] اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] شرکت جُست. [[علم رجال]] از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد آیت الله خویی به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف [[معجم رجال الحدیث|معجم رجال الاحادیث]]، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.
  
'''ستاره‌اي از خراسان'''
+
او به گفته خودش، در درس خارج [[عروة الوثقی]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]] (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.
  
در سحرگاه يكي از روزهاي سال 1310 ش. در حالي كه نسيم عطر محمدي رضوي از بارگاه با عظمت آقا علي ابن موسي الرضا عليه السلام مي ورزيد، اراده خداوند متعال به اين تعلق گرفت تا در خانواده اي مذهبي و معتقد به امامان پاك از پدري ديندار و خراساني به نام شيخ عبدالنبي خراساني<ref> وي از شاگردان حاج آقا حسين قمي و شيخ محمد و احمد كفايي، فرزندان مرحوم آخوند خراساني است.</ref> و مادري پاكدامن از سلاله زهراي مرضيه عليهاالسلام به نام «فاطمه بيگم عرفانيان»<ref> دختر سيد محمد از خاندان سادات حسيني مهريز يزد.</ref> مولودي مبارك پا به عرصه وجود نهد. پدر به شوق غلامي [[امام رضا]] عليه السلام اين فرزند را غلامرضا نهاد تا وي تحت عنايات ثامن الحجج عليه السلام و در پرتو تعاليم عاليه اسلام و توسلات به [[ائمه اطهار]] عليهم السلام و شميم روح بخش و گل پرور رضوي، مراحل رشد و نمو را پشت سر گذارد و با گذر زمان زمينه‌هاي كسب كمالات در وجود او آشكارتر شود.
+
'''استادان نجف:'''
  
'''تحصيلات در مشهد'''
+
آیت الله عرفانیان حضور [[امام خمینی]] (قدس سره) در [[نجف]] را چنین توصیف می کند: حضور ایشان حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب [[شیخ مرتضی انصاری]] رحمه الله را در مسجد شیخ انصاری تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پر از جمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های [[تحریر الوسیله]] و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آنها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>
  
غلامرضا خواندن و نوشت [[قرآن]] و فارسي را در كودكي نزد پدر عالم و مادر عالمه‌اش آموخت. و بخشي از صرف و نحو را نيز نزد پدر فراگرفت. او در سنين نوجواني وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گرديد و در آن جا مدتي را به درس و بحث پرداخت. وي براي تكميل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شيخ محمد نهاوندي؛ بهره برد و شرح الفيه ابن مالك را از ميرزا عبدالجواد فلاطوري حكيمي و سيد كمال سيستاني آموخت.
+
طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام را به نیابت [[حضرت ابوالفضل]] علیه السلام [[زیارت]] نمایید.
  
او منطق را از شيخ علي فريدالاسلام كاشاني و شيخ محمد عيدگاهي، علم معاني و بيان را از شيخ عبدالنبي استرآبادي ميركتولي و فلسفه را كه شامل ميزان الطالب و منظومه سبزواري بود در محضر ميرزا جواد آقاي تهراني تلمذ كرد. غلامرضا معالم الدين را از شيخ حسين بجستاني و سيد جلال، لمعتين را از حاج ميرزا احمد يزدي، معروف به مدرس و بخش هايي از رسائل، مكاسب و كفاية الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزويني گذراند.<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>
+
همچنین از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با [[شهید سید محمدباقر صدر|شهید محمدباقر صدر]] بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش ۲۵، ص ۱۸.</ref> ... در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم... من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند، بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب «[[عدة الاصول|عدة الاصول»]] [[شیخ طوسی]] را برایشان بازگو کردم، وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.
  
'''هجرت به نجف'''
+
'''استادان فلسفه:'''
  
عرفانيان در سال 1335 به قصد [[زيارت]] عتبات عاليات و شركت در درس هاي [[فقه]] و [[اصول]] عالمان بزرگ [[نجف]] اشرف به [[عراق]] مهاجرت نمود و پس از توسل به دامان [[اهل بيت]] عليهم السلام در نجف اشرف رحل اقامت افكند. وي در درس استادن مبرزي مانند آيات: شيخ صدرا بادكوبه‌اي، مجتبي لنكراني و خويي شركت جُست. علم رجال از جمله درس هايي است كه عرفانيان نزد آيت الله خويي به طور كامل ممارست داشت. وي در تأليف معجم الرجال [[احاديث]]، به طور منظم روزي هشت ساعت و در ايام تعطيل ساعات بيشتري حضرت آيت الله خويي را ياري مي نمود.
+
عرفانیان، [[فلسفه]] را در محضر میرزا جوادآقا تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد [[ملاصدرا]] را نزد استاد شیخ [[محمدرضا مظفر]] آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش ۲۵، ص ۱۸.</ref> زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان مبدأ و معاد ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم [[نهایة الدرایة]] را نزد ایشان خواندم و از ایشان [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایت و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج [[اصول فقه]] ایشان نیز شرکت می کردم.<ref> همان.</ref> 
  
او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقي و اصول فقه (يك دوره و نيم) از محضر آيت الله خويي بهره برده است. وي از اين استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دريافت نموده است.
+
'''اجازات:'''
  
'''استادان نجف'''
+
آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:
  
آيت الله عرفانيان حضور امام در [[نجف]] را چنين توصيف مي كند: حضور ايشان ([[امام خمینی]] قدس سره) حيات علمي تازه‌اي به حوزه نجف بخشيد. امام خارج مكاسب شيخ اعظم، مرتضي انصاري رحمه الله را در مسجد [[شیخ مرتضی انصاری]] تدريس مي نمود. افراد زيادي در جلسات درس شركت مي كردند؛ به حدي كه مسجد شيخ انصاري پرجمعيت مي شد. من هم در اين درس ها شركت مي كردم... من با دو نفر ديگر از آقايان، كتاب هاي تحرير الوسيله و توضيح المسائل و حاشيه عروه امام را مقابله، تطبيق و بررسي مي كرديم، تا اگر تنافي در آن ها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان مي رسيد به امام منتقل مي كرديم و ايشان هم جواب مي دادند.<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>
+
#اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از شیخ [[محمدرضا مظفر]]؛
 +
#دو اجازه روایی و تدریس از [[آیت الله خویی]]؛
 +
#اجازه روایی از [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت الله گلپایگانی]]؛
 +
#اجازه روایی از آیت الله [[آیت الله مرعشی نجفی|مرعشی نجفی]]؛
 +
#تایید مقام علمی از طرف آیت الله [[سید عبدالاعلی سبزواری|سید عبدالاعلی موسوی سبزواری]]؛
 +
#اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
 +
#اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله [[سید محمدباقر صدر]]؛
 +
#اجازه روایی از آیت الله [[آقا بزرگ تهرانی]].
  
طلابي كه از امام شهريه دريافت مي كردند بايد در امتحان درسي شركت مي نمودند و آيت الله عرفانيان جزء معدود كساني است كه از اين طلاب امتحان به عمل مي آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نياز طلاب علوم ديني مي پرداخت. به گفته آيت الله عرفانيان ايشان محترمانه و به بهانه‌اي پاكتي از پول ارسال مي داشتند و خطاب به ايشان مي نوشتند شما حضرت [[امیرالمومنین]] عليه السلام را به نيابت [[حضرت ابوالفضل]] عليه السلام [[زيارت]] نماييد.
+
==آثار و تألیفات==
 +
آیت الله عرفانیان دارای ۲۵ اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج<ref> پیش از این ارجاع احادیث و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.</ref> است که عبارتند از:
 +
[[پرونده:Salaat.jpg|thumb|left|صلاة اللیل - یکی از آثار آیت الله عرفانیان]]
  
'''آشنايي با شهيد محمدباقر صدر'''
+
'''<I>الف) اصولی:</I>'''
  
در [[حديث]] شريفي از حضرت [[امام باقر]] عليه السلام آمده است: «يُعرَفُ الرّجل باَشكالِهِ و اقرانه...»<ref> مستدرك، ج 11، ص 327.</ref> به راستي براي شناخت هر فردي بايستي ديد او با چه كسي همنشين و رفيق است تا بتوان به ابعاد شخصيتي او پي برد. از جمله افتخارات آيت الله عرفانيان طبق اظهارات خودشان آشنايي و ارتباطش با شهيد محمدباقر صدر بوده. ايشان نحوه آشنايي و ارتباط خود را با شهيد صدر اين چنين بيان مي كند:<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>
+
#الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
 +
#ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
 +
#تتمیم [[اصول الفقه (کتاب)|اصول الفقه]] مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).
  
از جمله عادت هاي بزرگي كه در [[نجف]] اشرف نصيبم شد ارتباط و آشنايي با شهيد آيت الله محمدباقر صدر بود. در خلال شركت در درس مرحوم آيت الله العظمي خويي با ايشان برخورد كردم. شهيد صدر در [[كاظمين]] برادري به نام سيد اسماعيل صدر داشتند كه هر وقت تشريف مي آوردند، با هم به ديدار حضرت آيت الله خويي مي رفتند. من در همان برخوردهاي اول متوجه شدم كه ايشان درياي مواج علوم هستند بنابراين از وي اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتي از كتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را برايشان بازگو كردم وقتي نظر خودم را گفتم ايشان پسنديدند.
+
'''<I>ب) رجالی:</I>'''
  
'''استادان فلسفه'''
+
#الثقات فی اسانید [[کامل الزیارات]]، چاپ نجف اشرف.
 +
#الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
 +
#وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
 +
#تعلیقات علی بعض الاقوال من [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة (کتاب)|معجم الرجال]] (آیت الله خویی)، خطی.
 +
#تعلیقات بر دوره [[قاموس الرجال شوشتری (کتاب)|قاموس الرجال]] ([[محمدتقی شوشتری|علامه تستری]])، خطی.
 +
#مشایخ [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] (ابن ابی عمیر، صفوان یحیی و بزنطی)؛ استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای [[شهید سید محمدباقر صدر|شهید محمدباقر صدر]]، عبارتی از کتاب «[[العدة فی اصول الفقه (کتاب)|عدة الاصول]]» [[شیخ طوسی]] را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم، ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من [[مشایخ]] سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی [[محمد بن ابی عمیر]]، [[صفوان بن یحیی|صفوان]] و [[احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی|ابن ابی نصر بزنطی]] را از کتب [[حدیث]] استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای [[نجف]] و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای [[ایران]] ارسال کردم.
 +
#جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
 +
#مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات، مطبوع در دو جزء.
  
عرفانيان، [[فلسفه]] را در محضر ميرزا جواد آقاي تهراني فراگرفت و در تكميل اين رشته، بحث مبدأ و معاد [[ملاصدرا]] را نزد استاد شيخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصيف نحوه آشنايي و بهره‌مندي خود از مرحوم مظفر مي گويد:<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref> زماني كه ملازم درس آيت الله العظمي خويي بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست كردم كه به من فلسفه تدريس كنند. من در منزلشان (مبدأ و [[معاد]]) ملاصدرا را مي آموختم و مدتي هم نهاية الدراية را نزد ايشان خواندم و از ايشان اجازه روايت، [[حديث]] و تدريس خواستم، كه مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج [[اصول فقه]] ايشان نيز شركت مي كردم.<ref> همان.</ref>
+
'''<I>ج) فقهی:</I>'''
  
آيت الله عرفانيان در توصيف استاد فلسفه خود مرحوم مظفر آورده است: ايشان از نظر اخلاقي كم نظير بود. او مؤسس دانشگاه فقه (مننذي النشر) بود و از جمله استادان بزرگ آن جا بشمار مي رفت. با اين حال قبول كرد كه به من خصوصي درس بگويد. او هرگز دنبال اسم و رسم نبود و مظهر [[تواضع]]، فروتني و خدمت به دانشگاه اسلامي بشمار مي رفت و در امر دنيا زهد مي ورزيد... من با اين استاد بزرگ رفت و آمد داشتم.
+
#صلاة اللیل، چاپ نجف اشرف، قم، بیروت.
 +
#تعلیقات بر اجزای ده گانه [[شرح لمعه]]، خطی.
 +
#المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی [[العروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثقی]]، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
 +
#التعالیق علی کتاب توضیح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
 +
#رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، خطی.
 +
#وضو در پرتو قرآن و سنت، قم.
 +
#الوضوء و السجود فی الکتاب والسنة، قم.
  
'''سفرهاي تبليغي'''
+
'''<I>د) دیگر آثار:</I>'''
  
عرفانيان از همان سال هاي آغازين درس در حوزه و در خلال فعاليت‌هاي درسي، با اهل منبر و خطابه در ايام تبليغ به شهرهاي سرخس، نيشابور، استرآباد و مهريز [[يزد]] سفر كرد. اگر چه امر تبليغ در حوزه [[نجف]] مانند حوزه ايران رونق نداشت؛ اما وي از طرف مرحوم آيت الله آقا ميرزا عبدالهادي شيرازي و به دعوت اهالي آبادي «كپري» - كه از توابع شهرستان مندلي است - براي تبليغ به آن جا اعزام شد.
+
#تحقیق و تخریج [[الزهد (کتاب)|کتاب الزهد]] از [[حسین بن سعید اهوازی]].
 +
#تحقیق و تخریج [[فضائل الأشهر الثلاثة (کتاب)|فضائل الاشهر الثلاثة]] از [[شیخ صدوق]]، نجف اشرف، قم.
 +
#تحقیق، تصحیح و تخریج [[قصص الانبیاء راوندی|قصص الانبیاء]] از [[قطب الدین راوندی]]، مشهد، قم.
 +
#فهرست مخطوطات کتابخانه [[آستان قدس رضوی]]، جلد ۱۲.
 +
#تعریب زندگی مرحوم آیت الله [[سید حسین بروجردی|حسین بروجردی]] قدس سره، چاپ کربلا.
  
به گفته عرفانيان اهالي اين روستا از ايشان به خوبي استقبال مي كردند و اين نبود مگر به خاطر خوش برخوردي و خوش بياني اين عالم بزرگوار. همين استقبال و همين برخورد باعث شد ايشان چند سال پي در پي در ايام [[رمضان]]، [[محرم]] و [[صفر]] براي تبليغ در آن روستا حضور يابند. البته ناگفته نماند كه تبليغ در آن روزگار بسيار سخت بوده به طوري كه در يكي از اعزام ها، مأموران دولتي، ايشان را دستگير و 24 ساعت بازداشت كردند، كه با وساطت و سفارش آيت الله عبدالكريم عليخان، از علماي آن منطقه آزاد شدند.
+
==فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی==
 +
'''وعظ و خطابه:'''
  
چه زيبا اين پير تبليغ آن زمان مي گويد: جهت تبليغ و موعظه مردم از هيچ كوششي دريغ نمي كردم. برايمان تبليغ، تربيت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.<ref> مجله بصائر.</ref> آري مرشد واقعي به همين گونه است كه براي ارشاد تشنگانِ هدايت، از خود مي گذرد.
+
آیت الله عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز [[یزد]] سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه [[نجف]] مانند حوزه [[ایران]] رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا [[سید عبدالهادی شیرازی|میرزا عبدالهادی شیرازی]] و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.
  
'''روش صحيح تبليغ'''
+
به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام [[رمضان]]، [[ماه محرم|محرم]] و [[صفر]] برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و ۲۴ ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.
  
آن چه كه باعث موفقيت مبلغ مي شود روش تبليغي اوست. آيت الله عرفانيان كه به [[حق]] مي تواند يك الگو براي مبلغان حوزه‌هاي علميه باشد، درباره روش تبليغي خود و نكاتي كه بايستي در تبليغ مدنظر باشد چنين مي گويد: مردم بيشتر به مطالب اخلاقي، موعظه، [[احكام]] و تفسير علاقه‌مندند در زمان تبليغ من همه روز، دو نوبت منبر مي رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر مي نشستم و به سؤالات مردم جواب مي دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه [[نماز جماعت]] مي كردم.  
+
این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.<ref> مجله بصائر.</ref>
  
مبلغ... بايد بعد از نماز جماعت و برگزاري منبرها به [[شبهات]] و سؤال‌هاي مردم جواب دهد و به آن ها نزديكتر شود. مبلغ بايد مطابق با مقتضيات زمان به ارشاد مردم توجه نمايد. هدف بايد آشنايي مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقايق ديني و مذهبي را بياموزند. البته خواندن مصيبت از منابع معتبر و برپا كردن عزا و سوگواري لازم است؛ ولي هدف نيست.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 24، صفحه 20.</ref> البته بايستي مدنظر داشت كه برپايي [[روضه]]‌ها و عزاداري‌ها خود بهانه‌اي است كه مردم با معارف الهي آشنا شوند تا ان شاءالله اهل عمل گردند.
+
آیت الله عرفانیان که به [[حق]] می تواند یک الگو برای مبلغان [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب [[اخلاق|اخلاقی]]، موعظه، [[احکام]] و [[تفسیر]] علاقه‌مندند. در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در [[مسجد]] اقامه [[نماز جماعت]] می کردم. مبلغ باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به شبهات و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف [[اسلام]] باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره ۲۴، صفحه ۲۰.</ref>
  
'''عرفانيان از منظر ديگران'''
+
آیت الله عرفانیان می گوید: «مطلبی که برای هر مبلّغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد، مسئله امور مالی است. [[قناعت]] بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر با [[اخلاص]] هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم.»
  
به راستي زبان از توصيف انسان هايي كه به واسطه اعمال نيك از ملائك هم برتر شدند، ناتوان است. طي گفتگوهايي كه با فرزندان و نزديكان و دوستان ايشان داشتيم همگي اذعان داشتند كه تواناي بيان مقام والاي او نخواهند بود.
+
'''مرحوم عرفانیان پس از انقلاب:'''
  
فرزندان آيت الله عرفانيان در وصف پدرشان مي گويند: او پدري مهربان، خوش اخلاق و به راستي مصداق حديث شريف «المؤمنُ بُشُرهُ في وجهه» بود. او عامل به [[صله رحم]] بود. و حتي در مواردي كه نيز از سوي بعضي بستگان بي مهري پيش مي آمد ايشان در رفع آن پيشقدم بود.<ref> گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانيان، فرزندان مرحوم.</ref>
+
آیت الله عرفانیان در ایام دفاع مقدس با حضور خود شادابی و طراوت معنوی به جبهه‌های نبرد [[حق]] علیه [[باطل]] بخشید و در بالا بردن روحیه معنوی رزمندگان اسلام نقش بسزایی ایفا نمود. مرحوم عرفانیان می گوید: هر کجا مقتضی بوده مسافرت کرده‌ام و به تبلیغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعی در ترویج و تبلیغ مسائل دینی نموده‌ام.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره ۲۵، ص ۲۰.</ref>
  
او عامل به آيه شريفه «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّكَ عَسي اَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از كودكي به ياد داريم كه پدر قبل از [[اذان]] صبح مشغول به تهجد (اقامه [[نماز شب]]) بود. [[مسجد كوفه]] يكي از مكان هايي بود كه او شب هاي جمعه و روزهاي آن، براي [[عبادت]] و بندگي به درگاه خداوند متعال، به آن جا مي رفت. او هرگز از تحقيق و نوشتن مطالب علمي خسته نمي شد و در سفارشاتشان به ما مي فرمود: «در اين امر جدي باشيد». پدر، بسيار به [[ائمه اطهار]] عليهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ويژه نسبت به ابا عبدالله حسين عليه السلام عشق مي ورزيد، تا آن جا كه هميشه در [[اربعين]] [[امام حسين]] عليه السلام فاصله [[نجف]] اشرف تا [[كربلا]]ي معلا را پياده مي پيمود. برخي اوقات ما را هم همراه خويش مي برد و اين از مهمترين خاطرات ما از پدر است.
+
همچنین وی چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی [[تهران]] خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید گفته شود، علاقه و ارتباط ایشان با [[سید علی حسینی خامنه ای|مقام معظم رهبری]] بود، که ابتدای آشنایی شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام، دولت [[عراق]] روی ایشان حساسیت داشتند.
  
حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد محمدحسين حائري<ref> گفتگو با حجة الاسلام حائري.</ref> مي گويد: ايشان داراي سه صفت بارز اخلاقي بودند: خواندن [[نماز شب]]، دائم الوضو بودن - حتي در ايامي كه مريض بودند - و احترام به [[سادات]] بني فاطمه عليهاالسلام كه خود نشان از [[ايمان]] واقعي ايشان بود.
+
حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در [[قم]] آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال ۷۷ تا آذر ۸۲ در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند.  
  
'''مرحوم عرفانيان در سال هاي ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي'''
+
'''سوابق اجرایی:'''
  
چند سال به عنوان قاضي دادگاه مدني تهران خدمت نمود. از جمله مطالبي كه بايد بگويم علاقه و ارتباط ايشان با مقام معظم رهبري بود، كه ابتداي آشناي شان با معظم له به زمان درس و بحث هاي طلبگي برمي گردد كه اين موضوع باعث علاقه بين آن ها شده بود. او از عالماني بود كه به خاطر ارتباط با شهيد صدر و امام؛ دولت [[عراق]] روي ايشان حساسيت داشتند.
+
آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:
  
حجة الاسلام ملكا از اعضاي دفتر مقام معظم رهبري در [[قم]] آورده است: آيت الله عرفانيان از آذر سال 77 تا آذر 82 در دفتر مقام معظم رهبري پاسخ گويي به سؤالات شرعي را به عهده داشتند. از صفات بارز اخلاقي ايشان مي توان به علاقه وافر ايشان به امام و مقام معظم رهبري نام برد و امام هميشه به ايشان ارادت داشتند.
+
#استاد در حوزه‌های علمیه [[نجف]] اشرف و [[قم]].
 +
#عضو هیئت امناء دفتر حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در نجف اشرف.
 +
#ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
 +
#عضو برجسته گروه تحقیق [[معجم رجال الحدیث]] زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
 +
#قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
 +
#پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
 +
#تبلیغ در مناطق مختلف.
  
مقام معظم رهبري هم همين طور بودند. آيت الله عرفانيان به طور متوسط سالي يكي دو بار خدمت آقا مي رسيد و مقام رهبري از مراتب اخلاقي و علمي ايشان تعريف مي فرمودند و در ضمن از كتاب ها و نوشته هاي مرحوم عرفانيان سؤال مي نمودند.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
 +
فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق [[حدیث]] شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به [[صله رحم]] بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.<ref> گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.</ref> او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از [[اذان]] صبح مشغول به [[تهجد]] (اقامه [[نماز شب]]) بود. [[مسجد کوفه]] یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای [[عبادت]] و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آنجا می رفت. پدر، بسیار به [[ائمه اطهار]] علیهم السلام و [[توسل]] و [[روضه خوانی|روضه]] علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به [[امام حسین|ابا عبدالله الحسین]] علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در [[اربعین]] امام حسین علیه السلام فاصله [[نجف]] اشرف تا [[کربلا]]ی معلا را پیاده می پیمود.  
  
آيت الله عرفانيان داراي ذكاوت و هوش بسيار خوبي بود و اين هوش و ذكاوت باعث مي شد نكات علمي را به خوبي درك كند و اين حالت در سكنات ايشان هويدا بود. در زماني كه در دفتر حضور داشتند مقيد بود با [[وضو]] باشد و رو به [[قبله]] بنشيند. او هميشه در حال مراقبه از خود بود و هميشه متذكر به ذكر الله و توكل خاصي به خداوند داشت:
+
حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری<ref> گفتگو با حجة الاسلام حائری.</ref> می گوید: آیت الله عرفانیان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن [[نماز شب]]، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به [[سادات]] بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از [[ایمان]] واقعی ایشان بود. وی می افزاید: ایشان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه [[قرآن]] که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»<ref> [[سوره بقره]]، آیه ۱۵۳.</ref> درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.
  
وي در حالي كه از مريضي بسيار رنج مي كشيد، صبور بود و توانسته بود درجه اي از مقام صابران را كسب كند. او در همه امور به خداوند توكل داشت. وقتي يك بار از [[نجف]] اخراج شد، دوباره بعد از دو سال به نجف بازگشت كه در همين بازگشت والده ايشان فوت نمود و در نجف مدفون شد. مرحوم عرفانيان مي فرمود: اين يك عنايت الهي بود كه مادرم در نجف دفن شوند.
+
==وفات==
 +
مرحوم آیت الله عرفانیان پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، سرانجام در روز جمعه، پنجم [[رمضان]] المبارک ۱۴۲۴ قمری (۱۳۸۲ ش)، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و در سالن علمای قبرستان باغ بهشت [[قم]] - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید.  
  
او فردي متخلق به اخلاق الله بود. به ياد دارم در زماني كه كسالت داشت مي فرمود: «بايد رفت و اين راه را طي كرد، دير يا زود، فرقي نمي كند... آري او از [[مرگ]] وحشتي نداشت. در واقع منتظر ملاقات معبود بود.
+
==پانویس==
 
+
<references />
'''ويژگي‌هاي اخلاقي'''
 
 
 
تهجد و شب زنده‌داري، دائم الوضوء بودن، خوش خلقي، علاقه وافر به [[سادات]]، مهرباني و عطوفت، [[صله رحم]] و سبقت در رفع اختلافات، صبر و تحمل در برابر مشكلات و... از سجاياي اخلاقي اين عالم بزرگوار بود. در اين خصوص حجة الاسلام حاج سيد محمدحسين حائري (داماد مرحوم) مي گويد: آيت الله عرفانيان عالمي صبور و بردبار بود و هيچ گاه در مقابل ناملايمات روزگار قد، خم نمي كرد. وي به يقين به آيه شريفه قرآن كه مي فرمايد: «يا ايُّهَا الَّذينَ آمَنوُا استَعينوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرينَ»<ref> [[سوره بقره]]، آیه 153.</ref> درجه اي از كمال صابران را درك كرده بود.
 
 
 
يكي از نمونه هاي صبري كه ايشان داشت را مي توان مسئله مريضي معظم له در سال پاياني عمر او بيان كرد. مري (مجراي غذا) ايشان به علت بيماري تنگ شده بود و ديگر به راحتي نمي توانست غذا ميل كند؛ اما تا وقتي كه بيماري ايشان عود نكرد كسي از بيماري ايشان اطلاع نداشت. از ديگر صفات ايشان، علاقه شديدش به تحقيق، نوشتن مطالب علمي و خستگي ناپذير بودن در اين راه بود. زيرك و باهوش بود و اين دو خصلت از صفات متقين ايشان است همان طور كه حضرت [[امام علی]] عليه السلام در [[خطبه]] همام مي فرمايند:<ref> [[نهج البلاغه]]، [[خطبه همام]].</ref> «المؤمِنُ هُوَ الكيس والفِطَنْ».
 
  
سيد محمدحسين حائري مي افزايد: زماني كه ايشان در مسند قضاوت بودند و ما از نظر مالي نيازمند بوديم، حقوق چند ماهشان را به ما دادند كه در آن روزگار كمك مالي مهمي بشمار مي رفت. اين در حالي بود كه خودشان به آن پول نياز داشتند. عزت نفس، يكي از صفاتي است كه انسان را به كمال مي رساند و اين حالت براي همه افراد زيبا است؛ ولي براي روحانيت و مبلغ دين زيباتر و احسن است.
+
==منابع==
  
آيت الله عرفانيان مي گويد: مطلبي كه براي هر مبلغي مهم است و مي تواند همه تبليغات او را تحت الشعاع قرار دهد مسئله امور مالي است. قناعت بالاترين صفت است، من مانند ساير مبلغانِ بلندنظر با[[اخلاص]] هرگز از مردم چيزي نخواستم و تنها با درآمد شهريه طلبگي‌ام زندگي كردم و عائله‌ام را اداره نمودم. بايد خود ما اعتقاد پيدا كنيم كه گوينده اين حديث «قناعت بالاترين ثروت‌هاست كه فناپذير نيست.» متصل به مبدأ علمي بوده است.
+
*سید محمدحسین حسینی ضیغمیان، [[ستارگان حرم]]، جلد ۲۰، صفحه ۲۲۵، ۲۴۴.
  
'''حضور سبز'''
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 
+
<gallery mode="packed" heights="170">
آن چه كه برخورداري از آن براي هر عالمي ضروري است، آگاهي نسبت به زمان و مكان است. عالم بايد وظيفه خود را در زمان ها و مكان هاي مختلف تشخيص دهد و بدان عمل كند. و بتواند از ميدان امتحانات الهي سربلند و پيروز بيرون آيد. يكي از اين امتحانات الهي مسأله دفاع مقدس بود. آنان كه مرد بودند، به هر اندازه كه توان داشتند به دفاع پرداختند. آيت الله عرفانيان نيز از اين امتحان الهي سربلند درآمد و با حضور خود شادابي و طراوت معنوي به جبهه‌هاي نبرد [[حق]] عليه [[باطل]] بخشيد و در بالا بردن روحيه معنوي رزمندگان اسلام نقش بسزايي ايفا نمود.
+
پرونده:مشایخ الثقات.jpg|یکی از آثار غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی
 
+
</gallery>
عرفانيان مي گويد: هر كجا مقتضي بوده مسافرت كرده‌ام و به تبليغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملياتي سنندج، قرارگاه خاتم الانبياء، جزيره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعي در ترويج و تبليغ مسائل ديني نموده‌ام.<ref> مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره 25، ص 20.</ref>
 
 
 
'''اجازات'''
 
 
 
آيت الله عرفانيان از استادان متعددي در روايت، تدريس و تأييد رتبه علمي اجازه دريافت نموده است كه مي توان به آن ها چنين اشاره كرد:
 
 
 
* 1. اجازه روايي، تدريس و تأييد رتبه علمي از آيت الله شيخ محمدرضا مظفر؛
 
 
 
* 2. دو اجازه روايي و تدريس از آيت الله خويي؛
 
 
 
* 3. اجازه روايي از آيت الله گلپايگاني؛
 
 
 
* 4. اجازه روايي از آيت الله مرعشي نجفي؛
 
 
 
* 5. تاييد مقام علمي از طرف آيت الله سيد عبدالاعلي الموسوي السبزواري؛
 
 
 
* 6. اجازه امور حسبيه از آيت الله سيد محمدتقي بحرالعلوم؛
 
 
 
* 7. اجازه روايي و تاييد علمي از شهيد سعيد آيت الله سيد محمدباقر صدر؛
 
 
 
* 8. اجازه روايي از آيت الله [[آقا بزرگ تهرانی]].
 
 
 
'''سوابق اجرايي'''
 
 
 
عالم فرهيخته، آيت الله عرفانيان در عرصه‌هاي اجتماعي، سياسي و اجرايي فعاليت داشته‌اند كه عبارت است از:
 
 
 
* 1. استاد در حوزه‌هاي علميه [[نجف]] اشرف و [[قم]].
 
 
 
* 2. عضو هيئت امناء دفتر حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در نجف اشرف.
 
 
 
* 3. ممتحن از سوي دفتر حضرت امام خميني قدس سره در نجف اشرف.
 
 
 
* 4. عضو برجسته گروه تحقيق معجم الرجال الحديث زير نظر مرحوم آيت الله خويي.
 
 
 
* 5. قاضي دادگاه انقلاب اسلامي (خانواده) تهران.
 
 
 
* 6. پاسخ گويي به مسائل و سئوالات شرعيه دفتر مقام معظم رهبري در قم.
 
 
 
* 7. تبليغ در مناطق مختلف.
 
 
 
'''آثار'''
 
 
 
يكي از آثار عملي تحصيل علم وجود تاليفات علمي است كه انسان عالم پس از تحمل سختي هاي بسيار در آموختن، به آن مي پردازد و از بهره علمي خود، ديگران را نيز بهره‌مند مي سازد. مرحوم عرفانيان داراي 25 اثر اعم از تأليف، تحقيق و تخريج<ref> پيش از اين ارجاع [[احاديث]] و آيات و مطالب نقل شده از كتاب‌ها و [[شخصیت ها]]ي مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلي آن ها را تخريج مي گفتند.</ref> كه عبارتند از:
 
 
 
'''<I>الف) اصولي:</I>'''
 
 
 
* 1) الرأي السديد في الاجتهاد والتقليد، چاپ نجف اشرف. ايشان مدت يك دوره و نيم در درس خارج عروه آيت الله خويي شركت جُست و در سايه همين حضور اين كتاب را تأليف نمود. البته در واقع اين بدان معناست كه آيت الله عرفانيان ضمن حضور در درس خارج، خود نيز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترين وجه استفاده نموده است.
 
 
 
* 2) ابحاث في اصول الفقه، مخطوط.
 
 
 
* 3) تتميم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخيير).
 
 
 
'''<I>ب) اخلاقي:</I>'''
 
 
 
كتال الزهد (تحقيق و تخريج)، [[قم]]، [[تهران]]، حسين بن سعيد اهوازي.
 
 
 
'''<I>ت) تراجم:</I>'''
 
 
 
تعريب زندگي مرحوم آقاي حاج آقا حسين بروجردي قدس سره، چاپ كربلا.
 
 
 
'''<I>ث) رجالي:</I>'''
 
 
 
* 1) الثقات في اسانيد كامل الزيارات، چاپ [[نجف]] اشرف.
 
 
 
* 2) الحلقة الاولي من مشايخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
 
 
 
* 3) وثاقة علي بن ابي حمزه بطائني و فرزندش حسن، چاپ قم.
 
 
 
* 4) تعليقات علي بعض الاقوال من معجم الرجال (آيت الله خويي)، خطي.
 
 
 
* 5) تعليقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستري)، خطي.
 
 
 
* 6) مشايخ نجاشي؛ ابن ابي عمير، صفوان بن يحيي و ابن ابي نصر بزنطي.
 
 
 
استاد عرفانيان در خاطرات خود مي گويد: براي شهيد محمدباقر صدر، عبارتي از كتاب عدة الاصول [[شیخ طوسی]] را خواندم و وقتي نظر خودم را گفتم. ايشان پسنديد و به دنبال همين جريان، قرار شد من مشايخ سه نفر از آن افراد را كه در كتاب، نام برده شده؛ يعني محمد بن ابي عمير، صفوان و بزنطي را از كتب [[حديث]] استخراج كنم كه اين كار انجام شد و به ايشان ارائه نمودم. شهيد سعيد ميرصدر، همواره مرا تشويق مي كردند تا اين كه با پيشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دينار نيز كمك مالي كردند تا بتوانم آن را چاپ كنم. پانصد جلد براي [[نجف]] و حوزه هاي ديگر و پانصد جلد هم براي ايران ارسال كردم.
 
 
 
* 7) جزوه رجاليه في من له كتاب الرجال قبل الشيخ الطوسي، خطي.
 
 
 
* 8) مشايخ احمد بن محمد بن خالد البرقي و الحسن بن محمد بن سماعه و علي بن الحسن الطاطري و غيرهم در ضمن حلقه ثانيه مشايخ الثقات - مطبوع در دو جزء.
 
 
 
'''<I>ج) فقهي:</I>'''
 
 
 
* 1) صلاة الليل، چاپ [[نجف]] اشرف، [[قم]]، بيروت.
 
 
 
* 2) تعليقات بر اجزاي ده گانه شرح لمعه، خطي.
 
 
 
* 3) المغانم الحسني، شرح مزجي (تركيبي) علي العروة الوثقي، مشتمل ابحاثي در غسل هاي ششگانه، خطي.
 
 
 
* 4) التعاليق علي كتاب توضييح المفاد (شرح علي السداد لمؤلفة الشيخ حسين آل عصفور)، مطبوع.
 
 
 
* 5) رسالة في اللباس المشكوك فيه (العين المسكوكة في حكم الالبسة المشكوكة)، خطي.
 
 
 
* 6) وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، قم.
 
 
 
* 7) الوضو والسجود في الكتاب والسنة، قم.
 
 
 
'''<I>ح) ديگر آثار:</I>'''
 
 
 
* 1) فضائل الشهر ثلاثة التحقيق و تخريج، نجف اشرف، قم.
 
 
 
* 2) قصص الانبياء، قطب الدين راوندي. تحقيق، تصحيح و تخريج، [[مشهد]]، [[قم]].
 
 
 
* 3) فهرست مخطوطات كتابخانه [[آستان قدس رضوي]]، جلد 12.
 
 
 
'''غروب'''
 
 
 
آيت الله عرفانيان در سال پاياني عمر شريفش از بيماري گوارشي رنج مي برد. وي پس از پشت سر گذاشتن يك دوره بيماري، به بركت دعاي اهل [[ايمان]] شفا يافت؛ اما پس از مدتي دوباره در بستر بيماري قرار گرفت. در اين دوره ايشان دو ماه در بيمارستان خاتم الانبياي تهران بستري بود و فقط توان استفاده از مايعات را داشت.
 
 
 
عرفانيان در اين مدت، مستحبات را در حد توان خود به جا مي آورد. آخرين درخواست اين مرد بزرگ در شب آخر عمرش ملاقات با رهبري بود؛ اما اجل مهلت نداد و وعده الهي فرا رسيد. سرانجام در روز جمعه، پنجم [[رمضان]] المبارك 1424 ق. يعني 9/8/1382 ش، روح ملكوتي اش به جوار رحمت حق شتافت و دوستدارانش را در سوگ نشاند. خداوندا! روحش را با انبيا و امامان پاك محشور گردان! آمين رب العالمين! «وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيَّاً».<ref> [[سوره مريم]]، آیه 15.</ref>
 
 
 
'''وداع'''
 
 
 
آيت الله عرفانيان راضي به رضاي حق و آماده پرواز، نداي ارجعي، لبيك گفت، و در جوار حق تعالي آرامش گرفت؛ ولي ما از وجود ذي وجودش محروم شديم. ما در حالي كه در غم غوطه ور بوديم آن پيكر پاك را [[غسل]] داديم، كفن پوشانديم و سپس براي آخرين عرض ارادت به ساحت مقدسه [[حضرت معصومه]] عليهاالسلام به طوافش برديم. بعد از آخرين [[زيارت]]، توسط حضرت آيت الله سيد كاظم حائري بر پيكر استاد، [[نماز]] اقامه شد. سپس در سالن علماي قبرستان باغ بهشت - روبروي گلزار شهدا - مدفون گرديد. مراسم باشكوهي نيز از طرف دفتر مقام معظم رهبري و بيت شريف ايشان در [[قم]]، [[مشهد]] و كرج برگزار گرديد.
 
 
 
'''وصيت نامه'''
 
 
 
يكي از دستورات الهي در [[قرآن كريم]] سفارش به نوشتن وصيت نامه است. «كُتِبَ عَلَيْكُمْ اِذا حَضَرَ اَحَدَكُمُ الْمَوْتُ اِن تَرَكَ خَيْرَاً الْوَصِيَّةُ...» در روايات هم، امامان پاك عليهم السلام به اين امر سفارش نموده اند.
 
 
 
آيت الله عرفانيان كه به [[حق]]، [[عرفان]] به معارف ديني را جامع عمل پوشانده بود در اين راستا هم كوتاهي نكرد و با خط زيباي خود چند سال قبل از پرواز ملكوتي‌اش وصيت نامه ذيل را تنظيم نمود:
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله الذي خلق الموت والحياة ليبلوا الناس أيهم أحسن عملاً و صلي الله علي أحل خليقته و أفضل بريته محمد و آله الطاهرين واللعن الدائم علي أعدائهم أجمعين و بعد به مقتضاي حسن وصيت بلكه لزوم آن عقلاً و نقلاً اينجانب ميرزا غلامرضا عرفانيان يزدي خراساني با اعتراف و اقرار به وحدانيت پروردگار عالم و خالق جهانيان و اعتقاد به [[رسالت]] انبياء عظام كه اعظم آنان [[حضرت محمد]] بن عبدالله صلي الله عليه و آله مي باشد و وصايت ائمه اثنا عشر معصومين كه خاتم آن ها حضرت خاتم الاوصياء حجة بن الحسن المهدي عليه السلام است و اعتراف و اقرار به آن چه خداوند به رسول گرامي و اوصياي طاهرينش عليهم السلام سپرده و فرستاده و اعتقاد و عمل به آن ها را واجب نموده است، وصي خودم قرار دادم جناب آقاي حاج سيد محمدحسين طبيب زاده حائري (زيد توفقه) را كه پس از فوت و رجوع به حضرت حق جل و علا از ثلث مالم مدفن برايم در بهترين مقبره معين و به كفن هاي متعدد و زائد بر واجب كه در شرع رسيده است كفن و به تربت [[سيدالشهداء]] عليه السلام متبرك نمايند و يك سال صوم و صلاة احتياطاً اجير بگيرند و قبل از دفن مبلغ ده هزار تومان به عنوان اعم از واجب و مستحب [[صدقه]] بدهند و احتياطاً مبلغ پنجاه هزار تومان بردارند بابت [[خمس]] و سهم امام عليه السلام و به رسم معمول [[نماز وحشت]] و تصدق و نماز هديه در اول وحله دفن و مراعات مراسم سوم و هفتم و چهلم و سال و سال هاي بعد را بنمايند. والسلام عليه و علي من اتبع الهدي، المحتاج الي رحمة ربه الرحمن ميرزا غلامرضا عرفانيان يزدي خراساني، شهر [[شعبان]] 1414 ه.ق.
 
 
 
==منابع:==
 
 
 
<ref> انَّ مثل العلماء في الارض كمثل النّجوم في السّماء، نبي اكرم صلی الله علیه و آله، مجله نورعلم، دوره سوم، شماره 10.</ref>. [[قرآن كريم]].
 
 
 
<ref> انه كان ظلوماً جهولاً، [[سوره احزاب]]، آيه 72.</ref>. اصول كافي، ج 2، چاپ عربي.
 
 
 
<ref> وسائل الشيعه، ج 27، ص 140.</ref>. [[بحارالانوار]]، محمدباقر مجلسي، ج 1.
 
 
 
<ref> شيعه اثني عشري.</ref>. [[وسائل الشيعه]]، ج 27.
 
 
 
<ref> وي از شاگردان حاج آقا حسين قمي و شيخ محمد و احمد كفايي، فرزندان مرحوم آخوند خراساني است.</ref>. مستدرك، ج 7 و 11.
 
 
 
<ref> دختر سيد محمد از خاندان سادات حسيني مهريز يزد.</ref>. مجله بصائر، سال چهارم، ش 25.
 
 
 
<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 17.</ref>. مجله نور علم، دوره سوم، ش 10.
 
 
 
<ref> مصاحبه با مجله بصائر.</ref>. وضوء در پرتو [[قرآن]] و سنت، عرفانيان يزدي.
 
 
 
<ref> مستدرك، ج 11، ص 327.</ref>. گفتگو با حجة الاسلام ملكا (از اعضاي دفتر مقام معظم رهبري).
 
 
 
<ref> مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>. گفتگو با حجة الاسلام محمدحسين حائري برادر آيت الله سيد كاظم حائري، (داماد مرحوم عرفانيان).
 
 
 
<ref> مجله بصائر، سال چهارم، ش 25، ص 18.</ref>. گفتگو با فرزندان مرحوم عرفانيان (ابوطالب عرفانيان و حسن عرفانيان).
 
 
 
<ref> همان.</ref>. آيينه پژوهش، ش 84.
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
===منبع===
 
  
سيد محمدحسين حسيني ضيغميان, ستارگان حرم، جلد 20، صفحه 225، 244.
+
[[رده:علمای معاصر|عرفانیان یزدی،غلامرضا]]
 +
[[رده:مدفونین در باغ بهشت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۱

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آیت الله غلامرضا عرفانیان (۱۳۱۰ - ۱۳۸۲ ش)، از روحانیون پرتلاش شیعه معاصر و از شاگردان امام خمینی بود. وی علاوه بر برپایی مجالس تبلیغ و موعظه، در عرصه‌های اجتماعی دیگر مانند: عضویت در هیئت امناء دفتر امام خمینی در نجف اشرف، قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) در تهران و پاسخ‌گویی به مسائل شرعی دفتر مقام معظم رهبری در قم، فعالیت داشت. از آیت الله عرفانیان آثار مهمی در فقه و اصول و رجال و... بجا مانده است.

۲۲۰px
نام کامل غلامرضا عرفانیان یزدی خراسانی
زادروز ۱۳۱۰ شمسی
زادگاه مشهد
وفات ۱۳۸۲ شمسی
مدفن قم

Line.png

اساتید

امام خمینی، سید ابوالقاسم خویی، محمدرضا مظفر، سید محمدباقر صدر،...


آثار

الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، ابحاث فی اصول الفقه، الثقات فی اسانید کامل الزیارات، وضو در پرتو قرآن و سنت،...

ولادت

غلامرضا عرفانیان خراسانی یزدی در سال ۱۳۱۰ ش. در خانواده ای علمی و مذهبی در مشهد مقدس پا به عرصه وجود نهاد. پدرش شیخ عبدالنبی خراسانی، از شاگردان حاج آقا حسین قمی و شیخ محمد کفایی، فرزند مرحوم آخوند خراسانی است.

تحصیلات و استادان

غلامرضا خواندن و نوشتن قرآن و فارسی را در کودکی نزد پدر و مادر عالمش آموخت. و بخشی از صرف و نحو را نیز نزد پدر فراگرفت. او در سنین نوجوانی وارد مدرسه بالاسر و مدرسه حاج حسن خان مشهد گردید و در آن جا مدتی را به درس و بحث پرداخت. وی برای تکمیل صرف و نحو و فراگرفتن شرح نظام از شیخ محمد نهاوندی بهره برد و شرح الفیه ابن مالک را از میرزا عبدالجواد فلاطوری حکیمی و سید کمال سیستانی آموخت.

او منطق را از شیخ علی فریدالاسلام کاشانی و شیخ محمد عیدگاهی، علم معانی و بیان را از شیخ عبدالنبی استرآبادی و فلسفه را که شامل میزان الطالب و منظومه سبزواری بود، در محضر میرزا جواد آقای تهرانی تلمذ کرد. غلامرضا معالم الدین را از شیخ حسین بجستانی و سید جلال، لمعتین را از حاج میرزا احمد یزدی، معروف به مدرس و بخش هایی از رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نزد علامه محمدهاشم قزوینی گذراند.[۱]

هجرت به نجف:

عرفانیان در سال ۱۳۳۵ به قصد زیارت عتبات عالیات و شرکت در درس های فقه و اصول عالمان بزرگ نجف اشرف به عراق مهاجرت نمود و در نجف اشرف رحل اقامت افکند. وی در درس استادن مبرزی مانند شیخ صدرا بادکوبه‌ای، مجتبی لنکرانی و آیت الله خویی شرکت جُست. علم رجال از جمله درس هایی است که عرفانیان نزد آیت الله خویی به طور کامل ممارست داشت. وی در تألیف معجم رجال الاحادیث، به طور منظم روزی هشت ساعت و در ایام تعطیل ساعات بیشتری حضرت آیت الله خویی را یاری می نمود.

او به گفته خودش، در درس خارج عروة الوثقی و اصول فقه (یک دوره و نیم) از محضر آیت الله خویی بهره برده است. وی از این استاد بزرگ حوزه نجف دو اجازه‌نامه دریافت نموده است.

استادان نجف:

آیت الله عرفانیان حضور امام خمینی (قدس سره) در نجف را چنین توصیف می کند: حضور ایشان حیات علمی تازه‌ای به حوزه نجف بخشید. امام خارج مکاسب شیخ مرتضی انصاری رحمه الله را در مسجد شیخ انصاری تدریس می نمود. افراد زیادی در جلسات درس شرکت می کردند؛ به حدی که مسجد شیخ انصاری پر از جمعیت می شد. من هم در این درس ها شرکت می کردم... من با دو نفر دیگر از آقایان، کتاب های تحریر الوسیله و توضیح المسائل و حاشیه عروه امام را مقابله، تطبیق و بررسی می کردیم، تا اگر تنافی در آنها بود برطرف شود. ما آن چه را به نظرمان می رسید به امام منتقل می کردیم و ایشان هم جواب می دادند.[۲]

طلابی که از امام شهریه دریافت می کردند باید در امتحان درسی شرکت می نمودند و آیت الله عرفانیان جزء معدود کسانی است که از این طلاب امتحان به عمل می آورد. امام، به صورت آبرومندانه به رفع نیاز طلاب علوم دینی می پرداخت. به گفته آیت الله عرفانیان ایشان محترمانه و به بهانه‌ای پاکتی از پول ارسال می داشتند و خطاب به ایشان می نوشتند شما حضرت امیرالمومنین علیه السلام را به نیابت حضرت ابوالفضل علیه السلام زیارت نمایید.

همچنین از جمله افتخارات آیت الله عرفانیان طبق اظهارات خودشان آشنایی و ارتباطش با شهید محمدباقر صدر بوده. ایشان نحوه آشنایی و ارتباط خود را با شهید صدر این چنین بیان می کند:[۳] ... در خلال شرکت در درس مرحوم آیت الله العظمی خویی با ایشان برخورد کردم... من در همان برخوردهای اول متوجه شدم که ایشان دریای مواج علوم هستند، بنابراین از وی اجازه خواستم تا در منزلشان در خدمتشان باشم. من عبارتی از کتاب «عدة الاصول» شیخ طوسی را برایشان بازگو کردم، وقتی نظر خودم را گفتم ایشان پسندیدند.

استادان فلسفه:

عرفانیان، فلسفه را در محضر میرزا جوادآقا تهرانی فراگرفت و در تکمیل این رشته، بحث مبدأ و معاد ملاصدرا را نزد استاد شیخ محمدرضا مظفر آموخت. او در توصیف نحوه آشنایی و بهره‌مندی خود از مرحوم مظفر می گوید:[۴] زمانی که ملازم درس آیت الله العظمی خویی بودم، با مرحوم مظفر آشنا شدم و درخواست کردم که به من فلسفه تدریس کنند. من در منزلشان مبدأ و معاد ملاصدرا را می آموختم و مدتی هم نهایة الدرایة را نزد ایشان خواندم و از ایشان اجازه روایت و تدریس خواستم، که مرقوم فرمودند. من در حلقه درس خارج اصول فقه ایشان نیز شرکت می کردم.[۵]

اجازات:

آیت الله عرفانیان از استادان متعددی در روایت، تدریس و تأیید رتبه علمی اجازه دریافت نموده است که می توان به آن ها چنین اشاره کرد:

  1. اجازه روایی، تدریس و تأیید رتبه علمی از شیخ محمدرضا مظفر؛
  2. دو اجازه روایی و تدریس از آیت الله خویی؛
  3. اجازه روایی از آیت الله گلپایگانی؛
  4. اجازه روایی از آیت الله مرعشی نجفی؛
  5. تایید مقام علمی از طرف آیت الله سید عبدالاعلی موسوی سبزواری؛
  6. اجازه امور حسبیه از آیت الله سید محمدتقی بحرالعلوم؛
  7. اجازه روایی و تایید علمی از شهید سعید آیت الله سید محمدباقر صدر؛
  8. اجازه روایی از آیت الله آقا بزرگ تهرانی.

آثار و تألیفات

آیت الله عرفانیان دارای ۲۵ اثر اعم از تألیف، تحقیق و تخریج[۶] است که عبارتند از:

صلاة اللیل - یکی از آثار آیت الله عرفانیان

الف) اصولی:

  1. الرأی السدید فی الاجتهاد والتقلید، ایشان مدت یک دوره و نیم در درس خارج عروه آیت الله خویی شرکت جُست و در سایه همین حضور این کتاب را تألیف نمود. البته در واقع این بدان معناست که آیت الله عرفانیان ضمن حضور در درس خارج، خود نیز صاحب نظر بوده و از وقت به بهترین وجه استفاده نموده است.
  2. ابحاث فی اصول الفقه، مخطوط.
  3. تتمیم اصول الفقه مظفر (اصالة البرائة، اصالة الاشتغال، اصالة التخییر).

ب) رجالی:

  1. الثقات فی اسانید کامل الزیارات، چاپ نجف اشرف.
  2. الحلقة الاولی من مشایخ الثقات، چاپ نجف اشرف، قم.
  3. وثاقة علی بن ابی حمزه بطائنی و فرزندش حسن، چاپ قم.
  4. تعلیقات علی بعض الاقوال من معجم الرجال (آیت الله خویی)، خطی.
  5. تعلیقات بر دوره قاموس الرجال (علامه تستری)، خطی.
  6. مشایخ نجاشی (ابن ابی عمیر، صفوان یحیی و بزنطی)؛ استاد عرفانیان در خاطرات خود می گوید: برای شهید محمدباقر صدر، عبارتی از کتاب «عدة الاصول» شیخ طوسی را خواندم و وقتی نظر خودم را گفتم، ایشان پسندید و به دنبال همین جریان، قرار شد من مشایخ سه نفر از آن افراد را که در کتاب، نام برده شده؛ یعنی محمد بن ابی عمیر، صفوان و ابن ابی نصر بزنطی را از کتب حدیث استخراج کنم که این کار انجام شد و به ایشان ارائه نمودم. شهید سعید میرصدر، همواره مرا تشویق می کردند تا این که با پیشنهاد چاپ آن هم موافقت نمودند و مبلغ هشتاد دینار نیز کمک مالی کردند تا بتوانم آن را چاپ کنم. پانصد جلد برای نجف و حوزه های دیگر و پانصد جلد هم برای ایران ارسال کردم.
  7. جزوه رجالیه فی من له کتاب الرجال قبل الشیخ الطوسی، خطی.
  8. مشایخ احمد بن محمد بن خالد البرقی و الحسن بن محمد بن سماعه و علی بن الحسن الطاطری و غیرهم در ضمن حلقه ثانیه مشایخ الثقات، مطبوع در دو جزء.

ج) فقهی:

  1. صلاة اللیل، چاپ نجف اشرف، قم، بیروت.
  2. تعلیقات بر اجزای ده گانه شرح لمعه، خطی.
  3. المغانم الحسنی، شرح مزجی (ترکیبی) علی العروة الوثقی، مشتمل ابحاثی در غسل های ششگانه، خطی.
  4. التعالیق علی کتاب توضیح المفاد (شرح علی السداد لمؤلفة الشیخ حسین آل عصفور)، مطبوع.
  5. رسالة فی اللباس المشکوک فیه (العین المسکوکة فی حکم الالبسة المشکوکة)، خطی.
  6. وضو در پرتو قرآن و سنت، قم.
  7. الوضوء و السجود فی الکتاب والسنة، قم.

د) دیگر آثار:

  1. تحقیق و تخریج کتاب الزهد از حسین بن سعید اهوازی.
  2. تحقیق و تخریج فضائل الاشهر الثلاثة از شیخ صدوق، نجف اشرف، قم.
  3. تحقیق، تصحیح و تخریج قصص الانبیاء از قطب الدین راوندی، مشهد، قم.
  4. فهرست مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی، جلد ۱۲.
  5. تعریب زندگی مرحوم آیت الله حسین بروجردی قدس سره، چاپ کربلا.

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

وعظ و خطابه:

آیت الله عرفانیان از همان سال های آغازین درس در حوزه و در خلال فعالیت‌های درسی، با اهل منبر و خطابه در ایام تبلیغ به شهرهای سرخس، نیشابور، استرآباد و مهریز یزد سفر کرد. اگر چه امر تبلیغ در حوزه نجف مانند حوزه ایران رونق نداشت؛ اما وی از طرف مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالهادی شیرازی و به دعوت اهالی آبادی «کپری» - که از توابع شهرستان مندلی است - برای تبلیغ به آن جا اعزام شد.

به گفته عرفانیان اهالی این روستا از ایشان به خوبی استقبال می کردند و این نبود مگر به خاطر خوش برخوردی و خوش بیانی این عالم بزرگوار. همین استقبال و همین برخورد باعث شد ایشان چند سال پی در پی در ایام رمضان، محرم و صفر برای تبلیغ در آن روستا حضور یابند. البته ناگفته نماند که تبلیغ در آن روزگار بسیار سخت بوده به طوری که در یکی از اعزام ها، مأموران دولتی، ایشان را دستگیر و ۲۴ ساعت بازداشت کردند، که با وساطت و سفارش آیت الله عبدالکریم علیخان، از علمای آن منطقه آزاد شدند.

این پیر تبلیغ آن زمان می گوید: جهت تبلیغ و موعظه مردم از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. برایمان تبلیغ، تربیت و ارشاد از مصالح خودمان مهمتر و با ارزشتر بود.[۷]

آیت الله عرفانیان که به حق می تواند یک الگو برای مبلغان حوزه‌های علمیه باشد، درباره روش تبلیغی خود و نکاتی که بایستی در تبلیغ مدنظر باشد چنین می گوید: مردم بیشتر به مطالب اخلاقی، موعظه، احکام و تفسیر علاقه‌مندند. در زمان تبلیغ من همه روز، دو نوبت منبر می رفتم، علاوه بر آن بعد از منبر می نشستم و به سؤالات مردم جواب می دادم و ظهرها و شب ها در مسجد اقامه نماز جماعت می کردم. مبلغ باید بعد از نماز جماعت و برگزاری منبرها به شبهات و سؤال‌های مردم جواب دهد و به آن ها نزدیکتر شود. مبلغ باید مطابق با مقتضیات زمان به ارشاد مردم توجه نماید. هدف باید آشنایی مردم با اخلاق و معارف اسلام باشد، تا مردم حقایق دینی و مذهبی را بیاموزند. البته خواندن مصیبت از منابع معتبر و برپا کردن عزا و سوگواری لازم است؛ ولی هدف نیست.[۸]

آیت الله عرفانیان می گوید: «مطلبی که برای هر مبلّغی مهم است و می تواند همه تبلیغات او را تحت الشعاع قرار دهد، مسئله امور مالی است. قناعت بالاترین صفت است، من مانند سایر مبلغانِ بلندنظر با اخلاص هرگز از مردم چیزی نخواستم و تنها با درآمد شهریه طلبگی‌ام زندگی کردم و عائله‌ام را اداره نمودم.»

مرحوم عرفانیان پس از انقلاب:

آیت الله عرفانیان در ایام دفاع مقدس با حضور خود شادابی و طراوت معنوی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل بخشید و در بالا بردن روحیه معنوی رزمندگان اسلام نقش بسزایی ایفا نمود. مرحوم عرفانیان می گوید: هر کجا مقتضی بوده مسافرت کرده‌ام و به تبلیغ پرداخته‌ام. در زمان جنگ در مناطق عملیاتی سنندج، قرارگاه خاتم الانبیاء، جزیره مجنون و... حضور داشتم و همه جا سعی در ترویج و تبلیغ مسائل دینی نموده‌ام.[۹]

همچنین وی چند سال به عنوان قاضی دادگاه مدنی تهران خدمت نمود. از جمله مطالبی که باید گفته شود، علاقه و ارتباط ایشان با مقام معظم رهبری بود، که ابتدای آشنایی شان با معظم له به زمان درس و بحث های طلبگی برمی گردد که این موضوع باعث علاقه بین آن ها شده بود. او از عالمانی بود که به خاطر ارتباط با شهید صدر و امام، دولت عراق روی ایشان حساسیت داشتند.

حجة الاسلام ملکا از اعضای دفتر مقام معظم رهبری در قم آورده است: آیت الله عرفانیان از آذر سال ۷۷ تا آذر ۸۲ در دفتر مقام معظم رهبری پاسخ گویی به سؤالات شرعی را به عهده داشتند.

سوابق اجرایی:

آیت الله عرفانیان در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اجرایی فعالیت داشته‌اند که عبارت است از:

  1. استاد در حوزه‌های علمیه نجف اشرف و قم.
  2. عضو هیئت امناء دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
  3. ممتحن از سوی دفتر حضرت امام خمینی قدس سره در نجف اشرف.
  4. عضو برجسته گروه تحقیق معجم رجال الحدیث زیر نظر مرحوم آیت الله خویی.
  5. قاضی دادگاه انقلاب اسلامی (خانواده) تهران.
  6. پاسخ گویی به مسائل و سئوالات شرعیه دفتر مقام معظم رهبری در قم.
  7. تبلیغ در مناطق مختلف.

ویژگی‌های اخلاقی

فرزندان آیت الله عرفانیان در وصف پدرشان می گویند: او پدری مهربان، خوش اخلاق و به راستی مصداق حدیث شریف «المؤمنُ بُشُرهُ فی وجهه» بود. او عامل به صله رحم بود. و حتی در مواردی که نیز از سوی بعضی بستگان بی مهری پیش می آمد ایشان در رفع آن پیشقدم بود.[۱۰] او عامل به آیه شریفه «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَّکَ عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» بود. از کودکی به یاد داریم که پدر قبل از اذان صبح مشغول به تهجد (اقامه نماز شب) بود. مسجد کوفه یکی از مکان هایی بود که او شب های جمعه و روزهای آن، برای عبادت و بندگی به درگاه خداوند متعال، به آنجا می رفت. پدر، بسیار به ائمه اطهار علیهم السلام و توسل و روضه علاقه‌مند بود و به ویژه نسبت به ابا عبدالله الحسین علیه السلام عشق می ورزید، تا آن جا که همیشه در اربعین امام حسین علیه السلام فاصله نجف اشرف تا کربلای معلا را پیاده می پیمود.

حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمدحسین حائری[۱۱] می گوید: آیت الله عرفانیان دارای سه صفت بارز اخلاقی بودند: خواندن نماز شب، دائم الوضو بودن - حتی در ایامی که مریض بودند - و احترام به سادات بنی فاطمه علیهاالسلام که خود نشان از ایمان واقعی ایشان بود. وی می افزاید: ایشان عالمی صبور و بردبار بود و هیچ گاه در مقابل ناملایمات روزگار قد، خم نمی کرد. وی به یقین به آیه شریفه قرآن که می فرماید: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنوُا استَعینوا بالصَّبرِ وَالصَّلوةِ اِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابرینَ»[۱۲] درجه ای از کمال صابران را درک کرده بود.

وفات

مرحوم آیت الله عرفانیان پس از پشت سر گذاشتن یک دوره بیماری، سرانجام در روز جمعه، پنجم رمضان المبارک ۱۴۲۴ قمری (۱۳۸۲ ش)، روح ملکوتی اش به جوار رحمت حق شتافت و در سالن علمای قبرستان باغ بهشت قم - روبروی گلزار شهدا - مدفون گردید.

پانویس

  1. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش ۲۵، ص ۱۷.
  2. مصاحبه با مجله بصائر.
  3. مصاحبه مرحوم با مجله بصائر، سال چهارم، ش ۲۵، ص ۱۸.
  4. مجله بصائر، سال چهارم، ش ۲۵، ص ۱۸.
  5. همان.
  6. پیش از این ارجاع احادیث و آیات و مطالب نقل شده از کتاب‌ها و شخصیت های مطرح در اثر نگاشته شده به منابع اصلی آن ها را تخریج می گفتند.
  7. مجله بصائر.
  8. مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره ۲۴، صفحه ۲۰.
  9. مصاحبه با مجله بصائر، سال چهارم، شماره ۲۵، ص ۲۰.
  10. گفتگو با حسن و ابوطالب عرفانیان، فرزندان مرحوم.
  11. گفتگو با حجة الاسلام حائری.
  12. سوره بقره، آیه ۱۵۳.

منابع

  • سید محمدحسین حسینی ضیغمیان، ستارگان حرم، جلد ۲۰، صفحه ۲۲۵، ۲۴۴.

آرشیو عکس و تصویر