سوره احقاف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منابع)
سطر ۶۱: سطر ۶۱:
 
==منابع==
 
==منابع==
 
*محمد خامه‌گر،‌ دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 2، صفحه 322-324.
 
*محمد خامه‌گر،‌ دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 2، صفحه 322-324.
 +
 +
{{قرآن}}
  
 
[[رده: سوره های قرآن]]
 
[[رده: سوره های قرآن]]

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۲۳

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


<<جاثیة احقاف محمد>>
شماره: ۴۶
جزء : ۲۶
محل نزول: مکه
ترتيب نزول : ۶۶
تعداد آیه : ۳۵
متن و ترجمه سوره

فهرست سوره‌های قرآن

سوره احقاف چهل و ششمین سوره قرآن است و دارای 35 آیه است.

نزول

سوره احقاف از سوره‌هاى مكى قرآن به ‌شمار مى‌رود؛[۱] اما بسیارى از مفسران معتقدند كه آیه دهم سوره «قُل اَرَءَیتُم اِن كانَ مِن عِندِاللّهِ» كه ‌درباره عبدالله ‌بن سلام است، در مدینه نازل شده است.[۲]

علامه طباطبایى معتقد است كه به جز آیه مذكور، آیه هشتم سوره «اَم یَقولونَ افتَرهُ...» نیز در مدینه نازل شده است.[۳]

سوره مباركه احقاف به ‌ترتیب مصحف چهل‌ و ‌ششمین سوره و به ‌ترتیب نزول شصت و ششمین سوره است.[۴] این سوره هم در ترتیب نزول و هم در چینش كنونى پس از سوره جاثیه قرار دارد.[۵] 

تعداد آیات

این سوره با حرف مقطعه «حم» آغاز ‌مى‌شود و آخرین سوره از مجموعه 7 سوره داراى «حم» قرآن است. این سوره با احتساب «حم» به عنوان یك آیه، داراى 35 آیه[۶] و 644‌ كلمه[۷] است.

نام سوره

نام سوره از آیه بیست و یكم آن گرفته شده ‌است كه در آن هشدارهاى حضرت هود علیه‌السلام را به قوم عاد یادآور مى‌شود. قوم عاد در سرزمین احقاف سكونت داشتند: «واذكُر اَخا عاد اِذ اَنذَرَ قَومَهُ بِالاَحقافِ‌...».

در ‌این آیه حضرت هود علیه‌السلام قومش را به خداپرستى دعوت مى‌كند و از عذاب قیامت انذار مى‌دهد. برخى از مفسران معتقدند كه نام این سوره با هدف اصلى آن (كه انذار به كافران است) هماهنگى دارد.[۸] گفتنى است كه احقاف به ‌معناى شن‌هاى روانى است كه بر اثر وزش باد به ‌صورت كج و معوج روى هم انباشته مى‌گردد.[۹](‌=>‌احقاف)

ارتباط سوره احقاف و سوره جاثیه

گروهى از مفسران مانند طبرسى نیز به پیوند میان آیات آغازین سوره احقاف و آیات پایانى سوره جاثیه گرایش دارند. آنان مى‌گویند: این آیات از یك مضمون برخوردارند زیرا سوره جاثیه با یاد‌كرد توحید و مذمت مشركان و وعده عذاب به آنان پایان یافته و این سوره با بیان توحید و سپس توبیخ كافران آغاز گشته است.[۱۰]

محتواى سوره

مشركان مكه خود را در اوج قدرت مى‌دیدند و تصور مى‌كردند كه هیچ نیازى به پذیرش دعوت پیامبر ندارند؛ از این‌ رو ضمن تبلیغ بت‌پرستى و گمراه كردن مردم، حقانیت آیین اسلام و تعالیم قرآن را با تمسخر انكار مى‌كردند. سوره احقاف براى هشدار به كافران و مشركان قریش نازل شد[۱۱] تا به آنان یادآور شود كه ادامه این روش سرانجامى شوم را براى آنان در دنیا و آخرت در پى خواهد داشت و پیمودن طریق باطل و بى‌توجهى به حقانیت پیامبر و انكار قیامت جز ناكامى در دنیا و ذلت در آخرت نتیجه‌اى براى آنان دربر نخواهد داشت و از آن‌جا كه درمان بیمارى حق‌‌ستیزى آن‌ها تنها با یادآورى عذاب دردناك قیامت میسر بود، در چند آیه از سوره بر موضوع معاد و عذاب كافران و عرضه آنان بر آتشِ دوزخ تأكید مى‌شود.(سوره احقاف/46، 18‌ـ‌28)

سوره احقاف هدف مذكور را در سه بخش دنبال مى‌كند: در بخش نخست سوره (آیات 1‌ـ‌14) به بطلان عقاید كافران مى‌پردازد و ضمن نكوهش پرستش غیرِ خدا به فقدان هر گونه دلیل عقلى و نقلى بر شایستگى بت‌ها و معبودان خیالى براى پرستش تأكید مى‌ورزد. آنگاه سخنان و دلایل واهى كافران را در مخالفت با قرآن نقد مى‌كند. كافران قرآن را سِحر (آیه ‌7)، بافته پیامبر (آیه‌ 8)، افسانه و دروغ پیشینیان (آیه‌ 11) مى‌نامیدند و در حقانیت آن شك روا مى‌داشتند.

آیات مورد بحث ضمن ارائه پاسخى مستدل و منطقى به آنان، قرآن را آیه‌هاى روشن الهى (آیه‌ 7) مى‌نامد كه جز بر زبان رسول حق جارى نمى‌شود (آیه‌ 9) و تعالیم آن توسط كتاب‌هاى آسمانى دیگر تأیید شده است (آیه‌ 12).

در انتها نیز پس از آن‌كه انسان‌ها را به دو گروه نیكوكار و ستمكار تقسیم مى‌كند، سرنوشت دردناك ستمكاران و سرنوشت مسرت‌آور نیكوكاران و معتقدان به ربوبیت ‌الهى ‌را برمى‌شمرد.(آیه ‌14)

در بخش دوم سوره (آیات 15‌ـ‌20) سرنوشت دو گروه مذكور را با تفصیل بیشترى بیان مى‌كند و مردم را به دو دسته تقسیم مى‌كند: یك دسته كسانى‌ كه همواره به ‌سوى خدا توجه كرده در برابر حق تسلیم هستند و به نصایح كسانى‌ كه دلسوزانه آنان را به ‌سوى حق دعوت مى‌كنند مانند پدر و مادر گوش فراداده در حق آنان دعاى خیر مى‌كنند.

خداوند نیز اعمال نیك آن‌ها را پذیرفته، آنان را در بهشت جاى مى‌دهد. دسته دیگر خاسران و زیان‌كاران‌اند كه با درخواست والدین دل‌سوز خود كه او را به ‌سوى ایمان به خدا و روز جزا مى‌خوانند، مخالفت مى‌كنند و متكبرانه این سخنان را خرافات و كهنه‌پرستى‌ مى‌نامند. این گروه به سرنوشتى اسف بار مانند امت‌هاى گذشته از جن و انس، دچار مى‌شوند. بدین ‌سان با مثالى زیبا هشدارى عبرت‌آمیز به كافران مى‌دهد.

بخش سوم این سوره (آیات 20‌ـ‌35) به بیان دو داستان عبرت‌آموز از انذار كافران و سرانجامِ كسانى اختصاص دارد كه به هشدارهاى پیامبران بى‌توجهى كردند. ابتدا به داستان قوم عاد كه در سرزمین احقاف زندگى مى‌كردند، اشاره مى‌كند و تعالیم توحیدى پیامبرشان (حضرت هود‌ علیه‌السلام) را یادآور مى‌شود كه آنان را به خداپرستى و دورى از عذاب الهى دعوت مى‌كرد؛ اما آنان با لجاجت از پذیرش آن، سرباز ‌مى‌زدند و سرانجام با همه قدرت و مكنتى كه داشتند به خوارى و ذلتِ عذاب دچار شدند. این آیات از كافران مكه مى‌خواهد تا از سرنوشت قوم عاد پند بگیرند.

داستان دوم، درباره ایمان آوردن گروهى از جن است كه آیات 29‌ـ‌32 به بیان آن پرداخته است. این آیات در وادى نخله و هنگامى نازل شد كه پیامبر از سفر تبلیغى طائف بازمى‌گشت و با اهانت‌هاى اهل طائف مواجه شده بود. این آیات از گروهى از جن خبر مى‌دهد كه به آیات قرآن گوش فرادادند و پس از آن كه به حقانیت آن پى‌بردند، به ‌سوى قوم خود بازگشته آنان را انذار كردند و نتایج و آثار ایمان به خدا از ‌جمله بخشش گناهان و ایمنى از عذاب دردناك را براى آنان برشمردند و در مقابل نتیجه بى‌توجهى به دعوت الهى را نیز یادآور شدند. در این داستان از زبان جن‌ها به كافران گوشزد مى‌كند كه فرجامِ مبارزه با حق و روى‌گردانى از تعالیم انبیا چیست.

در انتها پس از آن كه قدرت خدا را بر زنده كردن مردگان یادآور مى‌شود، عذاب حقارت‌بار كافران را ترسیم مى‌كند. در آخرین آیه سوره كه در حكم نتیجه‌گیرى از مجموع مطالب گفته شده است، خداوند از پیامبرش مى‌خواهد تا در برابر لجاجت‌ها و اذیت‌هاى كافران صبر پیشه كند و در تقاضاى عذاب براى آنان عجله نكند كه بزودى آن روز را مشاهده مى‌كنند؛ هر چند كافران آن روز را دور مى‌پندارند.

فضیلت سوره

بر اساس روایتى كه ابن‌بابویه با سند متصل از ابن ‌ابى ‌یعفور از امام ‌صادق علیه‌السلام نقل كرده، هر كس هر شب یا هر ‌جمعه این سوره را بخواند، خداوند وحشت دنیا را از او برمى‌دارد و او را از وحشت روز قیامت نیز در امان مى‌دارد.[۱۲]

پیوست

متن و ترجمه سوره

پانویس

  1. حجة‌التفاسیر، ج‌ 6‌، ص‌ 133؛ مخزن العرفان، ج‌ 6‌، ص‌ 117.
  2. مجمع‌البیان، ج‌ 9، ص‌ 123؛ تفسیر اثنى ‌عشرى، ج‌ 12، ص‌ 65‌.
  3. المیزان، ج‌ 18، ص‌ 186.
  4. البرهان فى علوم القرآن، ج‌ 1، ص‌ 280.
  5. تاریخ قرآن، ص‌ 65 و 72؛ المعجم الاحصائى، ج‌ 1، ص‌ 307.
  6. منهج الصادقین، ج‌ 8‌، ص‌ 306.
  7. تفسیر اثنى ‌عشرى، ج‌ 12، ص‌ 65‌؛ حجة‌التفاسیر، ج‌ 6‌، ص‌ 133.
  8. تفسیر بقاعى، ج‌ 7، ص‌ 114.
  9. مفردات، ص‌ 248؛ التحقیق، ج‌ 2، ص‌ 260.
  10. مجمع‌البیان، ج‌ 9، ص‌ 123؛ منهج‌الصادقین، ج‌ 8‌، ص‌ 306.
  11. المیزان، ج‌ 18، ص‌ 185.
  12. مجمع‌البیان، ج‌ 9، ص‌ 123؛ البرهان، ج‌ 5، 35؛ ثواب‌الاعمال، ص 244.

منابع

  • محمد خامه‌گر،‌ دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 2، صفحه 322-324.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن