سند حدیث
سند در لغت به معنای تکیه گاه و جمع آن اسناد است. این کلمه در اصطلاح به مجموعه افرادی گفته می شود که متن حدیث را یکی پس از دیگری از گوینده آن نقل می کنند.
محتویات
تعریف سند
حدیث کلامی است که بیانگر قول، فعل یا تقریر و تأیید معصوم است[۱] و از دو قسمت متن و سند تشکیل شده است. متن حدیث جمله یا عبارتی است که بیانگر کلام، فعل و یا تقریر معصوم (ع) باشد. و سند حدیث به سلسله راويان حديث تا معصوم عليه السّلام اطلاق مى شود.[۲] سند حدیث به مرور زمان ایجاد می شود؛ زیرا محدثان و راویان، احادیث را برای یکدیگر نقل میکردند، نقل این افراد موجب پدید آمدن ضلع دیگری برای حدیث به عنوان «سند» شد؛ مثلاً وقتی به کتاب کافی نگاه میکنیم در روایتی چنین آمده است: محمد بن یعقوب از علی بن ابراهیم از پدرش از نوفلی از سکونی و او از امام صادق(ع) روایت میکند که حضرت فرمود:... . به این قسمت از حدیث که اسامی راویان حدیث است و در واقع جزو تعریف اصطلاحی حدیث نیست، بلکه از لوازم حدیث میباشد، سند گفته می شود.[۳]
بررسی سند حدیث
یکی از معیارهای قبول حدیث، صحت سند حدیث است. علم رجال و علم درایه به بررسی سند احادیث می پردازند. روش هایی برای اعتماد به احادیث از حیث سند در تاریخ اجرا شده است که در این جا به صورت هایی از آن می پردازیم:
۱- روشن گری درباره جلوگیری از ورود احادیث جعلی در تراث شیعی توسط خود امامان معصوم(ع) انجام گرفت. ایشان اشخاصی را که واضع و جاعل احادیث بودند معرفی نموده و در ضمن به نوع افکار و معانی که در احادیث جعل کرده اند اشاره می فرمودند.
عبدالله بن مسکان از بعضی از اصحاب امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت فرمود: «خداوند مغیرة بن سعید را لعنت کند، او پیوسته بر پدرم امام باقر (ع) دروغ می بست، خداوند گرمای آتش را به او بچشاند، خداوند لعنت کند کسی را که دربارۀ ما چیزی می گوید که ما نسبت به خود چنین اعتقادی نداشته باشیم، خداوند لعنت کند کسی را که ما را از درجۀ بندگی خداوندی که ما را خلق کرد و به سوی او باز می گردیم و همۀ امور ما به دست او است خلع کند».
این گونه روشن گری ها باعث طرد سندها و متونی بود که اسامی و افکار این گروه های منحرف در آن وجود داشت. یاران ائمه (ع) و محدثان شیعه با دقّت نظر و تیزبینی این گونه انحرافات را تا حد زیادی حذف کردند.
۲- نویسندگان کتب اربعه (کافی، من لا یحضره الفقیه، استبصار، تهذیب) که اشخاص متخصّص و متعهّدی بودند، احادیثی را جمع کرده اند که حجت بین خدا و ایشان باشد؛ یعنی احادیثی که به نظر خودشان صحیح بود. از طرفی می دانیم که اصطلاح صحیح در نزد قدماء، یعنی روایتی که از صدور آن اطمینان داشته باشد که نتیجه بررسی سندی و متنی یک حدیث اطمینان از صدور آن از معصوم (ع) است.
۳- تألیف کتاب در علم رجال: قبل از کتب رجالی فهرستی اربعه (رجال کشی، فهرست نجاشی، رجال طوسی، فهرست طوسی)، اصحاب دارای کتب رجالی زیادی بودند؛ یعنی پالایش احادیث از زمان حضرات معصومین (ع) شروع شد و محدّثین ما با آگاهی از رجال احادیث اقدام به نوشتن احادیث می کردند، نه چشم بسته و بدون نقد و جرح و تعدیل. به عنوان مثال عبدالله بن جبله کنانی (م ۲۱۹ هـ)، محمد بن عیسی یقطینی، حسن بن محبوب (م ۲۲۴ هـ) و حسن بن علی بن فضال (م ۲۲۴ هـ) و دیگر اصحاب نیز هر کدام کتاب رجالی داشتند. بعد از این، کتب رجالی و فهرستی اربعه تألیف شد که سعی زیادی در شناخت روات و شناخت کتب روایات و صحت استناد آن به نویسندگانش نمودند.
اینها و دیگر امور بسیار دقیق و فنّی، راه هایی است که امروزه علما و مجتهدین برای قبول یا ردّ «سند» یک روایت به کار می گیرند.[۴]
پانویس
- ↑ حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۳۸، انتشارات هجرت، قم، ۱۳۸۱ش
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج3، ص: 593
- ↑ اسلام کوئست
- ↑ دایرةالمعارف اسلام پدیا
منابع
- اسلام کوئست بازیابی: ۲۳شهریور۱۳۹۵.
- دایرة المعارف اسلام پدیا بازیابی: ۲۳شهریور۱۳۹۵.
- شادی نفیسی، درایة الحدیث: بازپژوهی مصطلحات حدیثی در نگاه فریقین، انتشارات سمت.
- هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، 5جلد، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير - ايران - قم، چاپ: 1، 1426 ه.ق.