کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

مرتضی مطهری

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
۲۲۰px
نام کامل مرتضی مطهری
زادروز ۱۲۹۸ شمسى
زادگاه فریمان
وفات ۱۳۵۸ شمسى
مدفن قم

Line.png

اساتید

علامه طباطبائی، آیت الله بروجردی، سید محمد حجت،...


آثار

آزادی معنوی، اسلام و مقتضیات زمان، عدل الهی، حماسه حسینی (کتاب)،...

استاد شهید آیت الله مطهرى (1298ش=1338ق - 1358ش) از اساتید حوزه علمیه و معروفترین سخنران در دو دهه قبل از انقلاب اسلامی بود. از ایشان آثار بسیاری بر جای مانده است که اکثر آنها متن پیاده شده سخنرانی های ایشان است. شهید مطهری در سخنرانی ها و کتابهایش سعی در ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى داشت. و آثار او پس از شهادتش از اصلی ترین منابع مورد رجوع در شناسایی نظر اسلام است. او در انقلاب اسلامی نقش موثری داشت و از سوی امام خمینی (ره) مسئول تشکیل شوراى انقلاب اسلامى شد. ایشان در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ به دست گروهک منافقین "فرقان" به شهادت رسید و روز شهادت ایشان به عنوان روز معلم در تقویم ایران نامگذاری شد.

ولادت

مرتضی مطهری در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجرى شمسى مطابق با ۱۲ جمادى الاول ۱۳۳۸ هجرى قمرى در شهرستان فریمان -واقع در ۷۵ کیلومترى شهر مقدس مشهد- در یک خانواده اصیل روحانى چشم به جهان گشود.

تحصیلات و استادان

مطهری پس از طى دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیرى دروس ابتدایى مى‌پردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامى اشتغال مى‌ورزد. در سال ۱۳۱۵ على رغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و على رغم مخالفت دوستان و نزدیکان، براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم مى‌شود در حالى که به تازگى مؤسس گرانقدر آن آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى یزدى دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن، آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمدتقى خوانسارى به عهده گرفته ‌اند.

شهید مطهری نزد آیت الله صدوقی، کتاب «مطوّل» را فراگرفت و در محضر آیت الله مرعشی نجفی، «شرح لمعه» را بیاموخت. او همچنین از استادانی بزرگ همانند آیات سید صدرالدین صدر، سید محمدرضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت، سید محمد محقق یزدی ـ معروف به داماد ـ انگجی و میرزا مهدی آشتیانی ـ که سلام خدا بر همگی آنان باد ـ در علوم گوناگون بهره‎مند شد.

مطهری قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. و بعد از ورود ایشان به قم، در درس فقه و اصول ایشان شرکت می نمود.[۱] او پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیت الله بروجردی تقلید می‎کرد.[۲]

مطهری، درس اصول فقه را از «مباحث عقلیه» به طور خصوصی از حضرت امام خمینی فراگرفت.[۳] همچنین بحث حکمت از «شرح منظومه» حکیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی را در محضر ایشان آموخت.[۴]

در سال ۱۳۲۹ ش. استاد مطهری در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد و مبحث «الهیّات» از کتاب «شفا» (تألیف ابو علی سینا) را از آن حکیم بزرگ بیاموخت.[۵]

علامه طباطبایی، درس دیگری ـ غیر از الهیات شفا ـ در فلسفه شروع کرده بود که در شب های پنج شنبه و جمعه تشکیل می‎شد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیت الله دکتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دکتر احمد احمدی و... شرکت می‎کردند.[۶] ثمره مبارک این مجمع علمی بزرگ، شاهکاری جهانی در کلام و فلسفه است به نام کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم». سهم مطهری در آفرینش این اثر پربار و ماندگار، اگر بیشتر از علامه طباطبایی نباشد، بدون شک کمتر نیست.

شهید مطهری مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. دیدار با عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی اصفهانی، ایشان را وارد دنیایی جدید و شگفت انگیز کرد. حاج میرزا علی آقا با نهج البلاغه می‎زیست، با آن تنفس می‎کرد و روحش با این کتاب همدم و جمله‎های گرانقدر آن ورد زبانش بود و مهم‎تر آن که به هر آنچه می‎دانست عمل می‎کرد و راستی که مرد حقیقت و معنویت بود.[۷]

استاد مطهری، همچنین در دوره تحصیل هم فکر و یار و یاور سازمان انقلابی و اسلامی «فدائیان اسلام» بود.[۸] این حزب سیاسی اسلامی که در سال ۱۳۲۴ شمسی، از سوی روحانی مبارز شهید سید مجتبی نواب صفوی تشکیل شد نقش مؤثری در مبارزه با ستمگران و استبداد داشت.

تدریس

مطهری، علاوه بر مباحثه دروس اصولی، فقهی و فلسفی، خود حوزه تدریس داشت. او از جمله کتاب‌های ذیل را تدریس کرد:

فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی

شهید مطهری در سال ۱۳۳۱ شمسی در حالى که از مدرسین معروف و از امیدهاى آینده حوزه به شمار مى‌رفت به تهران مهاجرت مى‌کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانی هاى تحقیقى مى‌پردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشکیل مى‌گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مى‌کند. در سالهاى ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامى پزشکان تشکیل مى‌شود، استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن مى‌باشد که بحثهاى مهمى از ایشان به یادگار مانده است.

از سال ۱۳۴۱ که نهضت امام خمینى آغاز مى‌شود استاد مطهرى به طور فعال در کنار امام بوده است به طورى که مى‌توان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مى‌شود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مى‌گردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مى‌شود.

بعد از تشکیل هیئت هاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیت هاى روحانى عهده‌دار رهبرى این هیئت ها مى‌گردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى که در کلاسهاى درس استاد شرکت فعال داشت کادر رهبرى هیئت هاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مى‌شود ولى از آنجا که قاضى این پرونده مدتى در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام مى‌فرستد که حق استادى را بجا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر مى‌برد.

پس از تبعید امام خمینى به خارج از کشور مسئولیت استاد مطهرى و یارانش سنگین‌تر مى‌شود. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه مى‌دهد. به طور کلى استاد شهید که به یک نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى، براى اسلامى کردن محتواى نهضت تلاشهاى ایدئولوژیک بسیارى نمود و با کجروی ها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد.

در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طورى که مى‌توان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت تکروى و کارهاى خودسرانه و بدون مشورت یکى از اعضاى هیئت مدیره (ناصر میناچى) و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ایجاد یک شوراى روحانى که کارهاى علمى و تبلیغى حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال ۱۳۴۹ على رغم زحمات زیادى که براى آن مؤسسه کشیده بود و على رغم امید زیادى که به آینده آن بسته بود، در حالى که در آن چند سال خون دل زیادى خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.

در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیه‌اى با امضاى ایشان و علامه طباطبایی و آیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى کمک به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طى یک سخنرانى در حسینیه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهى در سلول انفرادى بسر برد. از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامه‌هاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلى بود تا این که آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانی هاى خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد مى‌کرد. بعد از مدتى مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در سال ۱۳۵۴ ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.

از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربرکتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهاى ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروههاى چپ و پدید آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مى‌رسد. گذشته از امام خمینى، استاد مطهرى اولین شخصیتى است که به خطر سران سازمان موسوم به "مجاهدین خلق ایران" پى برد و دیگران را از همکارى با این سازمان بازداشت و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیش بینى نمود. در این سالها استاد شهید به توصیه امام مبنى بر تدریس در حوزه علمیه قم هفته‌اى دو روز به قم عزیمت کرده و درسهاى مهمى در آن حوزه القا مى‌نماید و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مى‌کند.

در سال ۱۳۵۵ به دنبال یک درگیرى با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مى‌شود. همچنین در این سالها استاد مطهرى با همکارى تنى چند از شخصیتهاى روحانى، "جامعه روحانیت مبارز تهران" را بنیان مى‌گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا کند.

گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمینى پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولى در سال ۱۳۵۵ استاد موفق گردید مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینى درباره مسائل مهم نهضت و حوزه‌هاى علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفى خمینى و آغاز دوره جدید نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرار مى‌گیرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ایفا مى‌نماید.

در دوران اقامت امام خمینى در پاریس، سفرى به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو مى‌کند و در همین سفر امام ایشان را مسئول تشکیل شوراى انقلاب اسلامى مى‌نماید. هنگام بازگشت امام خمینى به ایران، استاد مطهرى مسئولیت "کمیته استقبال از امام" را شخصاً به عهده مى‌گیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود.

آثار و تألیفات

شهادت

استاد مطهری که آرزویش شهادت در راه خدا بود و در کتاب ها و گفتارهایش، مقام بلند و ارزش والای شهید را با عباراتی نغز و حکیمانه نوشته و گفته بود، سرانجام به آرزویش رسید. در شب چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸، ساعت بیست و دو و بیست دقیقه، استاد مطهری به وسیله جوانی فریب خورده از اعضای گروهک سیاسی و منافق «فرقان» به شهادت رسید.[۱۰]

شهید مطهری از نگاه بزرگان

  • امام خمینی: «مطهری که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود مفت و به ملا اعلی پیوست لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود».[۱۱] «... تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفه اسلام و قرآن بی نظیر بود».[۱۲]
  • علامه طباطبایی: «مرحوم مغفور مطهری که دانشمندی بود متفکر و محقق دارای هوش سرشار و فکری روشن و ذهنی واقع بین. تألیفانی که از خود به یادگار گذاشته و تحقیقاتی که در اطراف مقاصد علمی و برهانی نگاشته و در لابلای کتاب هایش به چشم می خورد، اعجاب آور است».[۱۳]
  • آیت الله خامنه ای: «آقای مطهری در پیروزی این انقلاب بلکه در به وجود آوردن این انقلاب هم نقش بسیار داشتند... مرحوم مطهری جزو شخصیت ها و پیش روان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوت و صلابت شخصیت علمی اش، مخاطبان خودش را متواضع کرده بود».
  • آیت الله مشکینی: «ایشان یک اسلام شناس و درک کننده اسلام راستین بود و چون عقاید و عمل و اخلاق و روش و فروع را خوب درک می کرد... قهراً عده ای با مرحوم مطهری مخالفت داشتند و حداقل سه تیپ با ایشان مخالفند: تیپ اول مادیون ضد الهیون... تیپ دوم آقایان التقاطی... و تیپ سوم ملی گرایان».[۱۴]

پانویس

  1. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، ص۹.
  2. مطهری، مطهر اندیشه، ج۱، ص۳۲.
  3. یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج۱، ص۱۷۲.
  4. یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج۱، ص۱۷۲.
  5. علل گرایش به مادی‌گری، ص۱۱.
  6. ر.ک: یادواره استاد شهید مطهری، ص۳۱؛ یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج۱، ص۱۷۲.
  7. ر.ک: سیری در نهج البلاغه، ص۱۰ـ۱۲.
  8. یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج۱، ص۳۳۹ و ۳۴۰.
  9. یادواره استاد شهید مرتضی مطهری، ص ۳۲.
  10. مطهری، مطهر اندیشه‎ها، ج۲، ص۶۷.
  11. مطهری مطهر اندیشه ها، ج۱، ص۴۴.
  12. مطهری مطهر اندیشه ها، ج۱، ص۴۶.
  13. مطهری مطهر اندیشه ها، ج۱، ص۲۷.
  14. مطهری مطهر اندیشه ها، ج۲، ص۹۰، ۶۸۹.

منابع



آرشیو عکس و تصویر