مسجد النبی (ص)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
گنبد سبز خضرا .jpg

کشور

عربستان

شهر

مدینه

  • طول:"40.7'36°39 شرقی
  • عرض:"04.2'28°24 شمالی
گنبد سبز خضراء در نقشه.PNG
مشاهده در نقشه



شريف ترين مسجد پس از مسجدالحرام، مسجدالنبى در مدينه منوره است.

ارزش نماز در مسجد النبی

رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره نمازخواندن در اين مسجد فرمود: «صلوة فى مسجدى هذا خير من ألف صلوة فيما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام؛ يك نماز در مسجد من بهتر از هزار نماز در ديگر مساجد است، مگر در مسجدالحرام.

بنای ابتدایی مسجد

آنگاه كه رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد يثرب شد، همه طوايف و افراد سرشناس مايل بودند تا ميزبان ايشان باشند، اما آن حضرت فرمود: در جايى توقف خواهد كرد كه شترش زانو بزند. شتر در زمينى كه اكنون مسجد است، زانو زد.

آن حضرت در خانه ابوايوب انصارى مسكن گزيد. زمين مسجد را از صاحبان آن خريد و سنگ بناى مسجد را نهاد. همه اصحاب از زن و مرد با اشتياق شروع به ساختن مسجد كردند. خود رسول خدا صلی الله علیه و آله نيز با تمام توان در ساختن مسجد شركت كرد. مسجدى كه حضرت بنا كرد، از چند جهت با آنچه امروز در جاى آن ساخته شده تفاوت دارد، زيرا در زمينى محدودتر و با بنايى ساده تر و خلوص بيشتر بود. اين مسجد در گذر زمان بارها توسعه يافته تا اين كه به شكل كنونى درآمده است.

ساختن مسجد سبب شد تا جمعيت زيادى از مهاجران و حتى ساكنان محلهاى ديگر، در اطراف مسجد خانه هايى بنا كنند. به دنبال اين امر بود كه شهر در اطراف مسجد شكل گرفت.

مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله در نخستين بناى خود در مساحتى حدود 2071 مترمربع بنا گرديد با ديوارهاى خشتى و گلى و پايه هايى از تنه درختان خرما. سقف مسجد را هم با شاخه هاى درخت خرما پوشانده بودند، بطوري كه در هنگام باران، آب بر سر و صورت نمازگزاران مى ريخت و زمين در زير پيشانى رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحاب، گِلى بود. قبله مسجد به سمت شمال و در جهت بيت المقدس بود.

مسجد با همين بنا براى هفت سال محل برگزارى نماز جماعت، نماز جمعه و خطبه هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. در سال هفتم هجرت با گسترش اسلام و افزايش شمار مسلمانان، ضرورت توسعه مساحت مسجد مطرح شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله بر طول و عرض مسجد افزود تا آن كه مساحت مسجد به 2475 مترمربع رسيد.

در اين توسعه، شكل مسجد به صورت يك مربع درآمد. قبله مسجد نيز از سال دوم هجرى از شمال به سمت جنوب تغيير كرد و از آن پس نه به سوى بيت المقدس كه قبله يهود بود، بلكه به سوى مكه نماز خوانده مى شد.

از بناهايى كه همزمان با ساختن مسجد احداث شد، دو حجره ـ يا به تعبير امروزين، خانه ـ در ديواره شرقى مسجد بود. اين دو حجره براى سكونت رسول خدا صلی الله علیه و آله و همسرانش سوده و عايشه ساخته شد. بعدها بر تعداد اين حجره ها افزوده شد. اصحاب ديگر نيز هر كدام كه توانايى داشتند، حجره اى در كنار مسجد ساختند. آنها درهايى به مسجد داشتند و در وقت نماز از همان در وارد مى شدند. اما در سال سوم دستور داده شد تا اين درها بسته شود، مگر درِ خانه امام على علیه السلام.

مساحت مسجدالنبی صلی الله علیه و آله در اولین مرحله

استاد محمدحسین هیکل می نویسد: مساحت مسجدالنبی در اولین مرحله عبارت است از 35 متر طول و 30 متر عرض که در مجموع چنین می شود: 1050=30*35 در این مرحله، بخشی از مسجد جهت سکونت فقرا اختصاص داده شد، آنان مورد توجه رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند و مسلمانان دیگر برای آنان غذا می آوردند، آنها در وقت نماز اولین صف را تشکیل می دادند و در میدان جهاد از پیشتازان بودند.

اینان بعد از مدتی به «اصحاب صفّه» معروف شدند. جایگاه اصحاب صُفَّه تا امروز همچنان باقی است که سادات و اشراف و بزرگان در این مکان می نشینند و عبادت می کنند.

ندای اذان از مسجدالنبی صلی الله علیه و آله

پس از سپری شدن کارهای ساختمانی مسجد، ندای ملکوتی اذان توسط وحی مقرر و اعلام گردید و وقت نمازها بوسیله اذان معلوم می شد.

یعقوبی می نویسد: دوران آغاز و صدر اسلام مؤذّن مسجدالنبی «بلال حبشی» بود و گاهی نیز «ابن ام مکتوم» اذان می گفت، بدین صورت که هر کدام زودتر در نماز حضور پیدا می کردند، اذان را او و اقامه را دیگری می گفت.

توسعه مسجد در سال هفدهم هجرى

با گسترش فتوحات، جمعيت مسلمانان نيز افزايش مى يافت و در اين ميان، مدينه به عنوان مركز خلافت، جمعيت بيشترى را به خود جذب مى كرد. خليفه دوم تصميم گرفت تا خانه هايى را بخرد و آنها را ضميمه مسجد سازد. مسجد از جهت قبله؛ يعنى جنوب و نيز از جهت غرب آن، گسترش يافت.

در اين ميان، قرار بود تا خانه عباس بن عبدالمطلب عموى پيامبر نيز خراب شود كه كار به منازعه لفظى كشيده شد. خليفه تن به حكميت يكى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله داد و او حكم كرد كه خليفه نبايد براى مسجد مسلمانان به زور زمينى را از صاحبش بگيرد. پس از خاتمه نزاع، عباس خود خانه اش را نه در عوض پول بلكه آن را به مسلمانان تقديم كرد.

مجموع مساحتى كه بر مسجد افزوده شد 1100 مترمربع بود و مجموع مساحت آن به 3575 مترمربع مى رسيد. با افزايش اين مساحت، درهاى جديدى نيز براى مسجد گشوده شد. در اين افزايش مساحت جاى ستونهاى قبلى را ستونهاى جديدى از نخل گرفت و بناى مسجد نيز نسبت به بناى سابق استحكام بيشترى يافت.

توسعه مسجد در سال 29 هـ.ق

عثمان نيز بر گستره مسجد، نسبت به زمان خليفه دوم، افزود و آن را به 4071 مترمربع رسانيد. مى گويند كه عثمان بناى مسجد را تغيير داد و مساحت آن را مقدارى بيشتر كرد. ديوارهايش را با سنگهاى منقوش بازسازى نمود. ستونهاى مسجد را با سنگهاى حجّارى شده و منقّش تجديد ساخت و سقف آن را با چوب ساج ترميم كرد.

از اين گفته چنين برمى آيد كه خليفه سوم براى نخستين بار مسجد را از سادگى نخستين آن به درآورد و آن را با سنگهاى حجّارى شده و منقّش زينت داد. افزايش مساحت مسجد در زمان خليفه دوم و خليفه سوم تنها در قسمت هاى جنوبى (سمت قبله)، شمالى و غربى بود. در قسمت شرقى، حجره هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، از اين رو در آن قسمت افزايشى صورت نگرفت.

توسعه مسجد در عهد وليد بن عبدالملك

در زمان خلافت وليد و آنگاه كه عمر بن عبدالعزيز از طرف وى حكومت مدينه را داشت، توسعه زيادى در مساحت مسجد داده شد. اين توسعه به دستور وليد شامل شرق مسجد نيز شد كه حجره هاى پيامبر در آنجا قرار داشت. مردم مدينه كه از اين حجره ها خاطره پيامبر و زندگى ساده آن حضرت را مى ديدند، از شنيدن خبر تخريب شروع به شيون و زارى كردند. يكى از اين خانه ها در اختيار فاطمه صغرى، دختر امام حسين علیه السلام بود. وى با تصرف خانه اش سخت مخالفت كرد، اما عاقبت به زور از او گرفته شد.

توسعه جديد در قسمت هاى شرق، غرب و شمال صورت گرفت. در ديواره جنوب به شمال 100 متر، در قسمت شمال غرب به سمت شرق 5/67 متر و در ناحيه جنوب غرب به شرق 75/83 متر افزوده شد و بدين ترتيب، مساحت مسجد به بيش از 6400 متر مربع بالغ گرديد.

مسجد داراى يك صحن ميانى در وسط و رواق هايى در اطراف آن بود كه با ستونهاى زيادى سرپا نگاه داشته شده بود. از آنجا كه وليد علاقه زيادى به ساختمان هاى زيبا داشت، دستور داد كه علاوه بر بناى مستحكم مسجد، تزيينات فراوانى بر روى آن صورت گيرد. او چندين معمار بنّا و حتى كارگر از سرزمين روم به مدينه آورد و با هزينه اى سنگين مسجد را به شكل زيبايى ساخت.

در اين زمان، تزيين مسجد به اين صورت انجام گرفت: ستون هاى سنگى تراش خورده با روكش هاى فلزى، ديوارهاى بلند و مزيّن به نقوش گچ كارى، كاشى كارى ديوارها، برپايى مقصوره ها، نقاشى سقف و تزيين آن با چوب ساج، جايگزينى بنايى مستحكم و سنگى به جاى خانه هاى گلى رسول خدا صلی الله علیه و آله و... خلاصه اين كه اين مسجد تبديل به ساختمانى شد كه تا آن زمان در جزيرة العرب نظير نداشت. از جمله تزييناتى كه براى نخستين بار صورت مى گرفت، نقش آيات قرآنى بود كه بر روى كاشي ها و ديوار مسجد نوشته شده و آيات سوره والشمس انتخاب شده بود.

طرح تازه اى كه در بناى جديد بكار رفت، يكى ساختن محراب در محلى بود كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا به نماز مى ايستاد و ديگرى مناره اى بود كه بر چهار زاويه مسجد ساخته شد.

توسعه مسجد در زمان مهدى عباسی

بنى عباس در سال 132 هـ.ق بر مسند خلافت نشستند. گفته شده است كه سفّاح و منصور، اولين و دومين خليفه عباسى، قصد توسعه مسجد را داشتند اما فرصت اين كار را نيافتند. به ويژه منصور دلخوشى از مردم مدينه كه در شورشى سخت به رهبرى نفس زكيه از نوادگان امام حسن علیه السلام بر ضد او شركت كرده بودند، نداشت. مهدى فرزند منصور هم در مسجدالحرام و هم در مسجدالنبى بناهاى جديدى را ساخت كه پيش از اين درباره مسجدالحرام سخن گفتيم.

وى در سال 158 هـ.ق سفرى به مدينه كرد و تصميم گرفت تا مسجد رسول خدا صلی الله علیه را بازسازى كند و بر مساحت آن بيفزايد. مجموعه مساحتى كه مهدى بر مسجد افزود 2450 متر مى شد. همچنين، او بر شمار ستونهاى مسجد افزود و تعداد درهاى آن را نيز بيشتر كرد. در اين زمان مسجد بيست در داشت: چهار درِ شمالى، هشت درِ غربى و هشت درِ شرقى.

برخى از منابع اشاره دارند كه مأمون نيز در سال 202 تغييراتى در مسجد ايجاد كرده است. پس از اين توسعه ها تا قرن هفتم گزارشى از تعميرات اساسى يا توسعه فضاى مسجدالنبى در دست نداريم و در اين مدت اقدام مهمى صورت نگرفته است. در سال 654 هـ.ق، يعنى سه سال قبل از سقوط عباسيان، مسجدالنبى آتش گرفت و خسارت بسيارى بر آن وارد شد.

خليفه عباسى نتوانست آن را بازسازى كند؛ زيرا بدست مغولان ساقط شد، اما اميران مصر معمارانى را براى بازسازى آن فرستادند. پس از آن، محمد بن قلاوون سقفهايى در قسمت هاى غربى و شرقى مسجد زد و در سالهاى 705 و 706 رواق هاى ديگرى نيز براى مسجد ساخته شد. با اصلاحات ديگرى كه صورت گرفت، مسجد صورت نخست خود را بازيافت.

در سال 886 هـ.ق بار ديگر مسجد بر اثر صاعقه اى آتش گرفت. اين بار نيز مماليك مصر كار بازسازى را عهده دار شدند و علاوه بر مسجد، رباط، مدرسه و آشپزخانه اى نيز براى آن بنا كردند. مساحت مسجد در اين تجديد بنا تا 9010 مترمربع رسيد. گزارش اين آتش سوزى و بازسازى آن توسط مماليك را يك نويسنده ايرانى كه خود در مدينه بوده نگاشته است.

تلاش عثماني ها

مرحله بعدى بازسازى مسجد، در عهد عثماني ها و در قرن دهم هجرى قمرى صورت گرفت. سلطان سليمان عثمانى در سال 938 هـ.ق در بازسازى مسجدالنبى كوشش هايى صورت داد، اما اقدام اساسى در سال 1265 هـ.ق بدست سلطان عبدالحميد آغاز گرديد و در طى سيزده سال مسجد به شكلى استوار و در عين حال زيبا بازسازى شد. نتيجه اين بازسازى، قوى ترين و محكم ترين ساختمانى بود كه تا آن زمان براى مسجد ساخته شده بود.

قسمت هاى داخلى مسجدالنبى صلی الله علیه و آله

مسجد پيامبر در آغاز عبارت از زمينى بود كه حصارى گِلى در اطراف آن كشيده بودند. بر فراز بخشى از آن نيز سقفى از شاخه هاى خرما بود كه مانع تابش آفتاب بر نمازگزاران مى شد. با اين حال به تناسب مسجد بودن و نيز به تناسب آن كه يك ساختمان براى عبادت بود، قسمتهاى مختلفى داشت. يادگارهاى رسول خدا صلی الله علیه و آله در گوشه و كنار آن نيز خود در ايجاد آثار خاص مذهبى مؤثر بود؛ آثارى كه هر كدام نشانه اى از معنويت اصيل اين مسجد است. قسمت هايى نيز بعدها ضميمه شد كه در اينجا به توضيح مختصرى درباره هر قسمت مى پردازيم.

روضه شريفه

قسمتى از مسجدالنبى كه در ناحيه جنوبِ (رو به سَمت قبله) شرقى قرار دارد، به نام روضه مطهره و روضه شريفه شناخته مى شود. اين قسمت فضيلت زيادى دارد؛ چرا كه در حديث رسول خدا صلی الله علیه و آله به عنوان روضه اى بهشتى معرفى شده است: «ما بين بيتى [قبرى] و منبرى روضة من رياض الجنّة». اين حديث مورد اتفاق فريقين است. همچنين، به اتفاق روايات اهل بيت علیهم السلام، اين روضه شامل خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها نيز مى شود. مساحت روضه شريفه 22 متر طول و 15 متر عرض دارد كه مجموعاً 330 مترمربع مى شود.

در محدوده روضه مطهره، سه مكان مقدس وجود دارد؛ مرقد مطهر پيامبر، منبر و محراب كه به ترتيب درباره آنها سخن مى گوييم:

مرقد مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله

يكى از بهترين نقاط مسجد، مدفن رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ پيامبرى كه محبوب خدا و خلق بوده و ميراث گرانبهاى اسلام، حاصل تلاش بيست و سه ساله اوست. در كناره شرقى مسجد، حجره هايى براى زندگى همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله ساخته شد كه تا قريب نود سال پس از رحلت آن حضرت نيز سرپا بود.

ابتدا حجره اى براى سوده، پس از آن عايشه و در امتداد آن، حجره اى براى حضرت فاطمه سلام الله علیها ساخته شد. مورخان نوشته اند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره اى كه وفات يافت، مدفون شد. طبق آنچه اهل سنت روايت كرده اند رسول خدا صلی الله علیه و آله در حجره عايشه بوده است.

احتمال ديگر نيز آن است كه حجره اى در ميان حجره عايشه و حجره حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده كه آن حضرت براى استراحت در آنجا بسر مى برده و اختصاص به هيچ يك از همسرانش نداشته است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا بسترى بود و در همان جا وفات يافت. پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله اين حجره دو نيمه شد، نيمى دربرگيرنده قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و نيمى ديگر در اختيار عايشه بوده است.

مرقد رسول خدا در زمان خليفه دوم در اتاق كوچكى قرار داشت و تا زمان توسعه مسجد در عهد وليد، به همان شكل باقى بود. در آن زمان كه قسمت شرقى مسجد توسعه يافت، مرقد مطهر در مسجد قرار گرفت و گرد آن يك پنج ضلعى كشيده شد.

اكنون محدوده حجره طاهره كه مرقد نيز در داخل آن قرار دارد، 240 متر (16 متر طول و 15 متر عرض) مساحت دارد كه ضريحى مطلاّ در اطراف آن كشيده شده است. در چهارگوشه حجره طاهره چهار ستون مستحكم بنا شده كه گنبد سبزى بر روى آن قرار دارد. اين حجره داراى چند در است: درِ حجره فاطمه سلام الله علیها كه نشانه محل حجره آن حضرت سلام الله عليها است، درِ تهجّد در شمال حجره درِ وفود يا باب الرحمه در جهت غرب و درِ توبه يا باب الرسول در جهت جنوب. (قبله)

در حجره طاهره، محلى به عنوان قبر فاطمه سلام الله علیها مشخص شده است. اين قبر بر اساس روايات و اقوالى است كه مدفن آن بانوى گرامى را در خانه خود مى داند. محل قبر با بقعه كوچكى مشخص شده و در داخل ضريح جاى گرفته است. در قسمت جنوبى اين بقعه محراب فاطمه سلام الله علیها قرار دارد.

منبر

يكى از مكانهاى مقدس در مسجد، محل منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله است. در روايات نقل شده كه پيامبر در آغاز با تكيه بر درخت خرما، به ايراد خطبه مى پرداخت. يكى از اصحاب پيشنهاد ساختن منبرى داد تا رسول خدا صلی الله علیه و آله بر روى آن بنشيند تا هم مردم او را ببينند و هم آن حضرت از ايستادن خسته نشود.

در برخى ديگر از روايت ها آمده است كه پيش از آن سكّويى از گِل ساخته بودند كه آن حضرت بر روى آن مى نشست و تنها در سال هفتم هجرت بود كه منبرى چوبين براى آن حضرت ساخته شد.

از اين منبر سه پله اى تا زمان حكومت معاويه استفاده مى شد. معاويه براى كسب وجهه و اثبات حقانيت خود! خواست تا منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله را از مدينه به شام ببرد، اما مردم مدينه با اعتراض خود از اين كار ممانعت كردند.

بعدها نجّارى، شش پله بر همان منبر افزود كه نُه پلّه شد. اين منبر بر اثر گذشت زمان از ميان رفت و قسمتى از آن در قرن ششم به عنوان تبرّك مورد استفاده بوده است. گفته اند كه سوخته آن منبر در محلى كه اكنون منبر فعلى قرار دارد، دفن شده است.

منبرى كه در حال حاضر وجود دارد منبرى است كه سلطان مراد عثمانى در سال 998 هـ.ق دستور ساخت و نصبش را داد و داراى دوازده پلّه است. اين منبر كه اكنون در مسجدالنبى قرار دارد، يك اثر ارزشمند هنرى است.

محراب

محراب در محلى ساخته شده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در آنجا نماز مى گزارد و پيشانى خويش را به عنوان سجده در برابر حق تعالى بر خاك آن مى نهاد. محل نماز رسول خدا صلی الله علیه و آله كاملاً مشخص است و در اين كه محل آن، محل همين محراب فعلى است، هيچ ترديدى وجود ندارد.

زمانى كه وليد دستور توسعه مسجد را داد و عمر بن عبدالعزيز آن را اجرا مى كرد، بر جايگاه نماز رسول خدا صلی الله علیه و آله محرابى ساخته شد. اين محراب در طول زمان دگرگوني هايى را تحمل كرده و بناى فعلى آن از دوره سلطان اشرف قايتباى باقى مانده است. در دوره عثمانى تزييناتى با آيات قرآن در آن صورت گرفته است.

محراب هاى ديگرى نيز كه محل نماز برخى از خلفا بوده در مسجد ساخته شده كه از جمله آنها محراب عثمان است.

از مهمترين اين محراب ها محراب تهجد است. تهجد به معناى شب زنده دارى است. نوشته اند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در زمينى كه در پشت خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها بوده، شبها به عبادت و تهجّد مى پرداخته است. اكنون محل آن در نزديكى خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها مشخص است و پس از ورود از باب جبرئيل، در سمت چپ، درست در برابر محل صفه قرار دارد. زمين مجاور آن مانند محل صفّه اندكى بلندتر از سطح زمين مسجد است.

ستونهاى مسجد

سقف مسجد بر ستون هايى قرار داشت كه علاوه بر نگهدارى از سقف، مورد استفاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و اصحاب نيز بود. از هر ستونى خاطره ويژه اى باقى مانده است كه باعث شده جنبه تبرك و تقدس به خود گيرد و با گرفتن نام هاى خاصى، در تاريخ جاودان بماند.

هر بار كه مسجد بازسازى مى شد محل اين ستون ها تغييرى نمى كرد، جز اين كه ستون هاى قديمى جاى خود را به ستون هاى جديد مى داد. طبعاً با توسعه مسجد، ستون هاى جديدى نيز افزوده مى شد، به طورى كه اكنون نزديك به 706 ستون در مسجد وجود دارد.

ستون هايى كه در محل قديمى مسجد، در قسمت جنوبى آن قرار داشته اكنون با رنگ سفيد از بقيه ستون ها مشخص شده است. همان گونه كه اشاره شد، هر يك از اين ستونها يادگار خاطره ويژه اى است. كه درباره برخى از آنها توضيحاتى را مى آوريم:

اسطوانة الحرس

يكى از اين ستون ها، ستون نگاهبانى يا «اسطوانة الحرس» ناميده مى شود. در كنار اين ستون، امام على اميرمؤمنان علیه السلام مى ايستاد و از رسول خدا صلی الله علیه و آله محافظت مى كرد. گفته شده از زمانى كه آيه «والله يعصمك من النّاس»(84) نازل شد، امام علیه السلام ديگر به نگاهبانى از رسول خدا صلی الله علیه و آله نپرداخت؛ چرا كه خداوند خود حفاظت از جان پيامبر صلی الله علیه و آله را عهده دار شده بود. اسطوانة الحرس را به نام مصلاّى على علیه السلام نيز مى شناسند و اين نشان مى دهد كه ستون مزبور پيوند خاصى با آن امام همام داشته است.

اسطوانة التوبه

ستون توبه يادآور خاطره اى است درباره يكى از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام ابولبابه. زمانى كه در سال پنجم هجرت، احزاب مشرك به مدينه حمله كردند و در شمال مدينه مواجه با خندق شدند، به فكر اتحاد با يهوديان بنى قريظه افتادند كه در قسمت جنوبى مدينه بودند و مى توانستند با گشودن دروازه هايشان، احزاب را به مدينه راه دهند.

يهود بنى قريظه، با رسول خدا صلی الله علیه و آله پيمان داشتند و على رغم اين پيمان، همكاري هايى با مشركان كردند. پس از خاتمه حمله احزاب، رسول خدا صلی الله علیه و آله به سراغ بنى قريظه رفت و آنان را در حصار گرفت.

ابولبابه از طرف رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد بنى قريظه رفت تا با آنان سخن بگويد. وى از روى بى توجهى گفت كه آنان نقض عهد كرده اند و مواجه با كشته شدن هستند. اين سخن مى توانست بنى قريظه را به دفاعى سخت در برابر مسلمانان وادار كند. ابولبابه كه خود متوجه خطاى خويش شده بود، از قلعه بنى قريظه خارج شد و مستقيم به سوى مسجد رفت و خود را به يكى از ستونها بست و شروع به گريه و زارى و نماز خواندن كرد. خداوند ضمن آيات، توبه او را پذيرفت و از مسلمانان خواست تا خيانت نكنند. اين ستون به خاطر همين نقل، به نام ستون توبه معروف است.

اسطوانة الوفود

يكى از كارهاى جارى رسول خدا صلی الله علیه و آله، ملاقات با سران قبايل و پذيرفتن آنها براى آشنا ساختنشان با اسلام و يا مذاكرات سياسى بود. آن حضرت محلى را در مسجد به اين امر اختصاص داده بود و هميشه در آنجا اين هيأت ها را به حضور مى پذيرفت. محل اين ملاقات ها در كنار ستونى از ستونهاى مسجد بود كه بعدها به نام اسطوانة الوفود معروف شد و اكنون نيز همين نام را دارد. «وفد» به معناى هيأت نمايندگى و «وفود» جمع آن است.

اسطوانة السرير

يكى ديگر از ستون هاى مسجد، در محلى بود كه رسول خدا صلی الله علیه و آله ايام اعتكاف را در آنجا بسر مى برد. اصحاب در آنجا برگهايى از درخت خرما پهن مى كردند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله روى آنها استراحت كند. اين محل كه در كنار همين اسطوانة السرير قرار داشته، به عنوان جايى كه تختخواب رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده، شناخته شده است. «سرير» به معناى تخت است.

اسطوانة المهاجرين

علت انتخاب نام مهاجرين براى اين ستون، گويا اين بوده است كه آنها معمولاً در كنار اين ستون مى نشستند و با يكديگر سخن مى گفتند. اين ستون به نام عايشه نيز ناميده مى شده است.

اسطوانة الحنانه

پيش از اين گفتيم كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در آغاز بر تنه درخت خرمايى تكيه مى كرد و خطبه مى خواند. نوشته اند زمانى كه براى آن حضرت منبر ساخته شد، از اين درخت ناله اى برخاست شبيه ناله شتر ماده اى كه از بچّه خود جدا شود. اين روايت را بيش از صدتن از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل كرده اند.

صُفـّه

زمانى كه مسلمانان مكه و نواحى اطراف به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدينه هجرت كردند، آشكار بود كه شهر امكان پذيرايى از تمامى آنها را ندارد. انصار با ايثار و گذشت، عده زيادى از آنان را به خانه هاى خود بردند و برخى دارايى خود را با آنان تقسيم كردند، اما گروهى بدون سرپناه باقى ماندند. به علاوه بعد از آمدن به مدينه چندى طول كشيد تا مسكن و مأوايى بيابند و كارى را پيشه خود سازند و درآمدى بدست آورند.

اين دسته از مهاجران فقير، در قسمتى از مسجد كه براى آنان در نظر گرفته شده بود، اسكان داده شدند. اين محل سقفى داشت تا آنان از تابش خورشيد در امان باشند و بتوانند در سايه آن بياسايند. شب ها برخى از آنها شام را ميهمان انصار بودند، اما براى خواب به محل صفه باز مى گشتند.

در بيشتر موارد نيز مى بايست به اندك خوراكى كه رسول خدا صلی الله علیه و آله براى آنان مى فرستاد و بيش از آن در اختيار آن حضرت نبود، قناعت مى كردند. يك بار يكى از آنان گفت كه از بس خرما به ما داده شده، شكممان آتش گرفته است.

تعداد آن درگذر زمان كم و زياد بوده است و آنچه به طور پراكنده در كتاب هاى سيره آمده و اسامى آنان ضبط شده، در حدود يكصد نفر بوده اند. اين افراد اغلب جز شركت در جماعت، عبادت و نيز حضور در غزوات و سرايا، كارى نداشتند و چون روحيه عابدانه و زاهدانه اى داشته اند، در طول تاريخ اسلام، سرمشقى براى انسانهاى عارف بوده اند.

زمينى كه به آنها اختصاص داده شده بود، يك مساحت 96 مترى مسقّف بود كه در ميان باب جبرئيل و باب النساء قرار داشت. اكنون قسمتى از مسجد به صورت برجسته مشخص شده است، اما بر اساس آنچه در نقشه هاى قديمى مسجد آمده است، چنين محلى نمى تواند محل اصلى صفّه تلقّى شود، زيرا كه اين محل خارج از مسجد قرار داشته است در حالى كه همه نقل كرده اند كه صفه در خود مسجد بوده است. برخى از اهل صفّه عبارت بودند از: بلال، ابوذر، حذيفة بن يمان و مقداد بن اسود.

مقام جبرئيل

اين محل بدان جهت به عنوان مقام جبرئيل شناخته شده كه ملك مقرب از آنجا بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مى شده و به خدمت آن حضرت مى رسيده است. نام ديگر اين محل، اسطوانه مربعة القبر است كه اكنون در داخل حجره شريف قرار دارد و قرنهاست كه قابل دسترسى نيست. اين محل در منتهى اليه جنوب شرقى، محل تلاقى دو ديوار جنوبى و شرقى قرار دارد.

هنگامى كه دسترسى بدين محل امكان داشت، به عنوان يكى از نقاط بسيار متبرّك، محل عبادت بوده است. بر اساس برخى روايات، قبر حضرت فاطمه سلام الله علیها در اين قسمت قرار دارد.

در فضيلت همين اسطوانه كه در ضمن، باب خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها نيز بوده، آمده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله چهل روز صبحگاهان در كنار اين در مى رفت و خطاب به اهل خانه كه امام على علیه السلام، حضرت فاطمه سلام الله علیها و حسنين عليهماالسلام بوده اند، مى فرمود: «السّلام عليكم يا اهل البيت». و اين آيه را مى خواند: «اِنَّما يُريدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً».

در گذشته، در زاويه شرقى حياط اول مسجد، چند نخل بوده كه گويا به دليل نزديكى آن به محراب تهجد و خانه حضرت زهرا، آن را «حديقة الزهراء» مى ناميده اند. تصوير اين درختان در عكس هاى قديمى برجاى مانده است.

نام مبارك دوازده امام همراه نام عشره مبشره و اسامى چهار امام مذهب اهل سنت بر اطراف ديوار حياط اول و دوم به خطى زيبا نوشته شده است. در ميان آنها نام امام زمان علیه السلام به صورت «محمدالمهدى» آمده و به گونه اى نوشته شده كه از دور «حىّ»؛ يعنى زنده خوانده مى شود. در كشور عثمانى و بسيارى از نقاط ديگر، اهل سنت دوازده امام را نيز در كنار خلفاى نخست و ائمه مذاهب اربعه دوست مى داشته اند و به همين دليل نامشان را در اين بزرگترين مسجد دنياى اسلام آورده اند.

درهاى مسجد

زمانى كه مسجدالنبى بنا گرديد، براى ورود و خروج چند در تعبيه شد. تا سال سوم هجرت برخى از اصحاب كه از شخصيت والايى برخوردار بودند، در حاشيه مسجد خانه مى ساختند. اين خانه ها درى به بيرون و درى نيز به درون مسجد داشت. در سال سوم هجرت قبل از غزوه احد، فرمانى از سوى رسول خدا صلی الله علیه و آله صادر شد كه همه درها بسته شود مگر درِ خانه على علیه السلام «سدّوا الأبواب الاّ باب على». اين مطلب در منابع معتبر اهل سنت نيز آمده است.

رفت و آمد به مسجد از طريق درهايى بود كه هر يك تحت عنوانى نامگذارى شده بود. تعداد اين درها به مرور زمان كم و زياد شده است؛ با اين حال برخى از درهاى موجود در برابر همان درهاى نخستين است.

درهاى نخستين مسجد

1. باب الرحمه:

اين در، در ديوار غربى مسجد قرار دارد. نامگذارى اين در به «در رحمت» برگرفته از حديثى از رسول خدا صلی الله علیه و آله است كه به درخواست شخصى كه از اين در وارد شده بود، از خداوند طلب نزول باران كرد و پس از هفت روز، طبق درخواست همان شخص كه از همين درآمده بود، تقاضاى قطع باران شد. اين در را «باب عاتكه» نيز مى ناميدند.

2. باب جبرئيل:

اين در، مدخل ورودى رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده و در ديوار شرقى مسجد قرار دارد. زمانى به باب النبى نيز شهرت داشته است. روايتى دلالت بر آن دارد كه رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدخل اين در با جبرئيل ملاقات كرد و سخن گفت و از اين رو به باب جبرئيل نامگذارى شد.

3. باب السلام:

اين در نيز در ديوار غربى مسجد قرار دارد و از زمان بناى نخستينِ مسجد وجود داشته است.

4. باب النساء:

يكى از درهاى مهم مسجد كه در زمان توسعه آن در عهد خليفه دوم ايجاد شد، باب النساء بود كه هنوز هم به همين نام شهرت دارد. اين در اختصاص به رفت و آمد زنها به مسجد داشته است. علاوه بر اين ها در توسعه هاى بعدى، دهها درِ جديد به مسجد افزوده شد. گفتنى است كه در توسعه هاى بعدى، درهاى جديد روبروى محل درهاى قديم ساخته شده است.

مناره هاى مسجد

بناى نخستينِ مسجد و توسعه هاى بعدى آن تا زمان وليد بن عبدالملك، هيچ گونه مناره اى را در مسجد نشان نمى دهد. در آن زمان مؤذّن تنها بر بام مرتفعى قرار مى گرفته و نداى اذان سر مى داده است. در توسعه زمان وليد، چهار مناره بر چهار گوشه مسجدالنبى ساخته شد. اين مناره ها در گذر زمان جاى خود را به مناره هاى بزرگتر و مستحكم ترى داده است. مناره هاى جديدى بدست سلطان قايتباى ساخته شد كه در توسعه جديد برخى از آنها از ميان رفته و برخى باقى مانده است. مناره هاى جديدى نيز براى مسجد ساخته شده است.

چهار مناره اصلى مسجد عبارتند از: مناره هاى سليمانيه و مجيديه كه در دو سوى ضلع شمالى قرار گرفته و مناره هاى قايتباى و باب السلام كه در دو سوى ضلع جنوبى (قبله) قرار دارد.

در حال حاضر مناره هاى ديگرى نيز بر آنچه بوده، افزوده شده است. موقعيت حجرات رسول خدا صلی الله علیه و آله و حجره فاطمه سلام الله علیها پيش از اين گفتيم كه در كنار ديواره شرقى مسجد، حجره هايى براى سكونت همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله ساخته شده بود. در آغاز چند حجره براى سكونت همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله ساخته شد.

اين خانه ها كه بيشتر اتاقى بيش نبودند، از خشت و گل ساخته شده و ديوارهاى آنها از شاخه درختان و گِل بنا شده بود. از ميان نُه خانه كه در سال آخر وجود داشت، پنج خانه هيچ گونه اتاقى نداشت و تنها سقفى بر روى آنها كشيده شده بود. اين خانه بسيار ساده بوده و در قياس با برخى از خانه هاى سنگى موجود در مدينه آن زمان كه به عنوان اطم؛ يعنى قلعه كوچك ياد مى شد، شكلى بسيار بى آلايش و ساده داشتند.

منابع تاريخى گزارش كرده اند كه خانه ها همه در ضلع شرقى مسجد از جنوب به شمال بوده است. اما برخى اظهار كرده اند خانه اى كه عايشه در آن سكونت داشته در ضلع جنوبى واقع شده بود و از آنجا به سمت ديوار شرقى تا باب جبرئيل ادامه داشته است. اگر اين گزارش درست باشد، نبايد رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه عايشه دفن شده باشد، بلكه احتمالاً در محلى دفن شده كه بعدها عايشه ادعاى مالكيت آن را كرده و طبعاً حكومت هم جانبدار اين ادعا بوده است. برخى محل دفن رسول خدا صلی الله علیه و آله را خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها دانسته اند.

متأسفانه منابع تاريخى محل دقيق خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها را مشخص نكرده اند، اما به احتمال بسيار قوى خانه آن حضرت در ميان مربع قبر و محراب تهجد بوده است. به طور قطع، محلى كه احتمالاً قبر آن حضرت دانسته شده، خانه آن حضرت بوده است.

اين خانه ها در طرح توسعه وليد بن عبدالملك در اواخر قرن اول هجرى كه شامل ديوار شرقى مسجد نيز شد، تخريب گرديد. در حالى كه مردم مدينه از تخريب آنها به شدت ناراحت بودند. آنها شاهد بودند كه حجره هاى رسول خدا صلی الله علیه و آله كه نشانه ساده زيستى آن حضرت بود اين چنين تخريب مى شوند، به همين دليل ساكنان مدينه در لحظه خراب شدن خانه ها مى گريستند.

يكى از اين خانه ها از آن فاطمه صغرى فرزند امام حسين علیه السلام بوده كه با شوهرش حسن بن حسن بن على علیه السلام در آن زندگى مى كرده است. او حاضر به دادن خانه نشد اما آن را به زور از وى گرفتند. به نوشته برخى از منابع تا قرنها مردم از نماز خواندن در محل اين خانه پرهيز داشتند و زمين آن را غصبى مى دانستند.

منابع

  • آثار اسلامي مکه و مدينه، رسول جعفریان.
  • احمد محمد صالح ترجمه و تحقیق: احمد زمانی، تاریخچه مسجد النبی: از آغاز تأسیس تا سال 87 هجری، مجله میقات حج، بهار 1372، شماره3، صفحه 183، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 4 اردیبهشت 1393.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)
رحمة للعالمین.jpg
رویدادهای مهم زندگی
حمله اصحاب فیل به مکهسفر پیامبر اکرم به شامازدواج با حضرت خدیجه کبری (س) • گذاشتن سنگ حجرالاسود در جای خویش • مبعثمعراجولادت حضرت فاطمه سلام الله علیهارفتن به شعب ابی طالبعام الحزنسفر به طائفهجرت به مدینهازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)غزوه بدرغزوه احدغزوه احزابصلح حدیبیهغزوه خیبرسریه ذات السلاسل فتح مکهغزوه حنینغزوه تبوکغدیر خم
بستگان
امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) •عبدالله بن عبدالمطلب(س) • عبدالمطلبابوطالب(ع) • حمزه بن عبدالمطلب(ع) • عباس بن عبدالمطلبابولهبجعفر طیارآمنه(س) • فاطمه بنت اسد(س) • خدیجه کبری(س) • حضرت زهرا(س) • امام حسن(ع) • امام حسین(ع) • حضرت زینب(س)
اصحاب
سلمان فارسیعمار بن یاسرابوذرمقدادابوسلمه مخزومیزيد بن حارثهعثمان بن مظعونمصعب بن عمیرابوبکرطلحهزبیرعثمان بن عفانعمر بن خطابسعد بن ابی وقاصعبدالله بن مسعوداسعد بن زرارهسعد بن معاذسعد بن عبادهعثمان بن حنیفسهل بن حنیفابو ایوب انصاری حذیفة بن یمانخالد بن سعيدخزیمة بن ثابتعبدالله بن رواحهاویس قرنیعبدالله بن مسعود بلال حبشی
مکان های مرتبط
مکهمدینهغار حراکعبهشعب ابوطالبغدیر خمفدکبقیعغار ثورمسجد قبامسجد النبیمسجد الحرام