احمد بن محمد بن عیسی اشعری
احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، محدث امامی
محتویات
ولادت
از جزئیات زندگی ابوجعفر احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی چیز چندانی دانسته نیست، اما از آنجا که نجاشی وی را از اصحاب امام رضا علیه السلام می داند و آن حضرت در سال 203 ق. به شهادت رسیده است، می توان گفت: احمد در این دوران، در سنی حداقل 10 سال بود، که بتواند از اصحاب آن امام بشمار آید؛ بنابراین احتمال دارد او متولد دهه آخر قرن دوم قمری باشد.
پدرش محمد بن عیسی به گفتۀ نجاشی که او را «شیخ القمیین» و «وجه الاشاعره» خوانده است، نزد امام رضا(ع) حدیث شنیده، و از امام جواد(ع) روایت میکرده، و نزد «سلطان» (احتمالاً حاکم قم) نیز از منزلت خاصی برخوردار بوده است. وی کتابی با عنوان کتاب «الخطب» داشته است.
در محضر امامان
احمد بن محمد بن عیسی علاوه بر درک محضر امام رضا علیه السلام، توانست به حضور امام جواد و امام هادی علیهماالسلام نیز شرفیاب گردد، ولی چون در قم میزیست، تنها گاهگاهی این دو امام را ملاقات کرده، و بدین جهت احادیث چندانی از آنان روایت نکرده است. هر چند دلیلی بر ملاقات بین او و امام حسن عسکری علیه السلام وجود ندارد، با توجه به مسافرت های مکرر احمد به مدینه، دیدار او با امام یازدهم بعید به نظر نمی رسد. به هر رو، او از اصحاب امام عسکری علیه السلام نیز بشمار می آید. او به دلیل کهولت سن و محاصره امام عسکری علیه السلام توسط دشمن، به محضر آن حضرت شرفیاب نشد، اما با حضرت مکاتباتی در مورد مسایل دینی و اجتماعی داشت.
رابطه احمد با ائمه اطهار علیهم السلام رابطه ای خاص بود و حکایت از اعتماد ائمه علیهم السلام به او داشت. خود نقل می کند: یکی از غلامان امام جواد علیه السلام، نامه ای از حضرت به من داد. آن را گشودم و خط مبارک امام را خواندم. امام دستور داده بود به نزدش بروم. بار سفر به مدینه را بستم و خود را به حضور امام جواد علیه السلام رساندم. در آن جلسه درباره چند نفر از شیعیان سخن به میان آمد. با خود گفتم، نامی از «زکریا بن آدم» می برم شاید حضرت ضمن دلجویی از زکریا، برایش دعا کند. بی درنگ به خود آمدم و گفتم: من چه کسی هستم که چنین جسارتی نمایم. امام به آن چه می کند آگاه تر است. غرق در افکار خویش بودم که امام جواد علیه السلام رو به من کرد و سفارش هایی در مورد زکریا بن آدم و ارسال اموالی که در اختیار داشت بیان فرمود. وی از سوی ایشان نامهای برای زکریا بن آدم، نمایندۀ امام در قم برده است.
این حدیث موقعیت خاص احمد را نزد امام آشکار می کند. به گونه ای که امام در موقع سفارش به یاران به دنبال او می فرستاد و نظریات او در مورد دیگر شیعیان را جویا می شد. همچنین ائمه علیهم السلام این گونه پیام ها را به هر کسی نمی گفتند و تنها اشخاصی را که مورد اعتماد کامل بودند، از این امور مطلع می کردند. چرا که وجود دشمنان شیعه و پیدایش بعضی انحرافات در قالب تشیع، جوی حساس و خطرناک به وجود آورده بود.
استادان و شاگردان
احمد اشعری از طریق مشایخ روایی خود، راوی بسیاری از احادیث امامیه است، چنانکه به طریق همین مشایخ بسیاری از متون حدیثی امامیه را در ضبط خویش داشته است. ازاینرو نام این مشایخ در جایجای رجال نجاشی و الفهرست طوسی به عنوان حلقۀ اتصالی میان احمد و مشایخ قدیمتر امامیه آمده است. طبیعی است که احمد بن محمد بن عیسی که اهل قم بود، برای شنیدن حدیث امامی، میبایست به کوفه سفر کند و در آنجا که مرکز مهم حدیث امامی بود، نزد مشایخ معتبر حدیث، بهرۀ علمی بَرد، ازاینرو بیشتر مشایخ وی کوفی بودهاند.
استادانی که احمد موفق به دیدار آنها شده است نزدیک به 150 نفر هستند، برخی از این مشایخ عبارتند از: احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی، حسین بن سعید بن حماد اهوازی و برادرش حسن، حسن بن عباس بن حریش رازی، حسن بن علی بن فضال کوفی، حسن بن علی بن زیاد وشاء، حسن بن محبوب سراد، سعید بن جناح ازدی بغدادی، صفوان بن یحیی بجلی، عثمان بن عیسی عامری کلابی، عبدالله بن مسکان، علی بن حدید بن حکیم مداینی، علی بن حکم نخعی، محمد بن ابی عمیر ازدی، محمد بن خالد بن عبدالرحمان برقی و محمد بن سنان زاهری.
اما شاگردان و راویان احمد اشعری قمی در حدود 14 نفرند، از جمله: محمد بن حسن صفار (صاحب بصائرالدرجات)، محمد بن علی بن محجوب و محمد بن یحیی عطار قمی، سعد بن عبدالله اشعری، علی بن ابراهیم قمی، احمد بن ادریس اشعری، داوود بن کورۀ قمی، عبدالله بن جعفر حمیری و حمید بن زیاد.
مبارزه با انحراف
احمد اشعری در زمان خود، با دو جریان انحرافی عمده که با نقاب تشیع در صحنه ظاهر شدند، روبرو شد. این دو جریان عبارت بودند از «غلوّ» و «واقفیه». «علی بن حسکه» و «قاسم یقطینی» سردمداران اصلی «غلو» در زمان احمد بودند. او در مقابل تبلیغات آنان در میان شیعه گزارشی به این صورت خدمت امام حسن عسکری علیه السلام فرستاد: گروهی پیدا شده اند که برای مردم سخنرانی می کنند. آنها سخنانی از طرف شما و پدرانتان برای شیعیان می گویند. دل های ما گفتار آنان را نمی پذیرد. اینان دو نفر به نام های علی بن حسکه و قاسم یقطینی هستند که می گویند: مقصود خدا از نماز، در «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر» رکوع و سجود نیست. بلکه، مردی است که مردم را از زشتی بازمی دارد. همین طور مقصود از زکات، همان مرد است نه تعدادی درهم که انفاق شود. آن ها بقیه واجبات و محرمات را نیز به همین صورت تأویل کرده اند. بر ما شیعیان منت گذاشته راه سالم را به ما معرفی کنید.
به محض این که امام حسن عسکری علیه السلام نامه احمد را دریافت کرد، چنین پاسخ داد: «این دین ما نیست، از این سخنان دوری بجوی». در برخورد احمد با واقفیان، همین بس که او با ارسال نامه هایی برای ائمه، بعد از امام کاظم علیه السلام و پرسیدن مسائل فقهی و غیرفقهی و ارجاع مردم به آن بزرگواران، خط بطلانی بر مرام واقفی ها کشید.
ویژگی ها
مقام علمی و کرامت نفس احمد بن محمد بن عیسی، منصب ها و فضایل زیادی برای او به ارمغان آورد. برخی از مناصب او عبارتند از:
الف: رهبری شیعیان قم؛ او به خاطر لیاقت هایی که از خود بروز داد، توانست رهبری شیعیان قم را بر عهده گیرد. قدرت سیاسی و اجتماعی وی بدان حد رسید که وقتی بر اساس وظیفه شرعی عده ای را از قم اخراج کرد، احدی را توان اظهار مخالفت نبود و بعضی که اجماع سکوتی را قبول ندارند به همین واقعه استدلال کرده اند. حاکم قم نیز در امور ملکی، به او رجوع می کرد و احمد در این امور در مصدر تصمیم گیری بود. نجاشی درباره قدرت سیاسی او می نویسد: «احمد بن محمد بن عیسی چهره بدون رقیب قم بود و با حاکم قم رفت و آمد داشت». از این رو است که برای او چهار عنوان «وجه قم» (چهره قم)، «وجیه قم» (چهره درخشان قم)، «شیخ القمیین» و «فقیه القمیین» در کتاب های تاریخی و رجالی ذکر شده است.
ب: هوشیاری و زیرکی: احمد با هوشیاری خود توانست شیعیان را از انحراف های سیاسی و اعتقادی حفظ کند. او از یک سو با افکار انحرافی مقابله کرد و از سوی دیگر بهانه بدست دژخیمانی چون «متوکل» و «مامون عباسی» نداد.
ج: تواضع: او با همه مقام و جلال، ابائی نداشت از کسی که از نظر علمی پایین تر بود حدیث نقل نماید. بر همین اساس از عبدالله بن صلت که در موقعیت علمی بالایی نبود حدیث نقل می کرد. و شیخ کشی می گوید: اگر حدیثی به احمد بن محمد بن عیسی نمی رسید ولی به کسی که از او کوچکتر بود می رسید، احمد حدیث را از او نقل می کرد.
د: عمل به وظیفه و تسلیم در برابر حقیقت؛ وقتی تشخیص می داد وظیفه او اقدام به کاری یا نهی از آن است به تکلیف خویش عمل می کرد و اگر بعدها احساس می کرد در تشخیص خود دچار اشتباه شده است، دست از سخن اول برمی داشت و بدون ملاحظه مقام و موقعیت، پشیمانی خود را به همگان اعلام می کرد. چنانکه وقتی تشخیص داد احمد بن محمد بن خالد در نقل حدیث، سهل انگار است و به روایات مرسل و ضعیف اعتماد می کند (و این به معنی تزلزل احادیث شیعه است)، او را از قم بیرون کرد و آن گاه که متوجه شد در روش خود اشتباه کرده یا مبنای علمی وی تغییر کرده است، به دنبال برقی رفت و با عظمت تمام او را به قم بازگرداند و زمانی که وی از دنیا رفت، برای جبران اشتباه خود با سر و پای برهنه در تشییع جنازه او شرکت کرد.
آثار و تألیفات
احمد بن محمد بن عیسی کتاب های زیادی از خود به جای نگذاشت و شاید علت آن، دقت بسیار زیاد این عالم بزرگ در نقل حدیث بود، به گونه ای که بسیاری از روایات از نظر سند یا متن در نظر او مخدوش به نظر می رسید. این احتمال نیز وجود دارد که او صاحب آثار زیادی باشد که به ما نرسیده است. آنچه از سخنان شیخ طوسی، نجاشی و دیگران استفاده می شود گویای این است که شمار تألیفات وی به 15 عدد می رسید. برخی از این کتاب ها عبارتند از:
- النوادر؛ تنها کتابی که از وی باقی مانده «النوادر» است.
- التوحید.
- فضل النبی.
- المتعه.
- الناسخ و المنسوخ.
- الحج.
- الملاحم.
- الطب الکبیر.
- الطب الصغیر.
- المکاسب.
- مسائل الامام الهادی علیه السلام.
- فضائل العرب.
روایاتی که احمد بن محمد بن عیسی بدون واسطه از امامان معصوم علیهم السلام نقل کرده است بسیار اندک اند و او بیشتر از طریق راویان دیگر روایت کرده است. مجموع احادیث احمد (با واسطه و مستقیم) تا 2290 حدیث می رسد.
در نظر عالمان
احمد بن محمد بن عیسی در نظر علماء شیعه شخصیتی با نفوذ بشمار می آید و همه وی را دانشمندی صاحب موقعیت و توانایی علمی و اجتماعی می دانند.
- احمد بن علی بن نوح سیرافی،در جواب نامه شاگردش نجاشی نوشت: از سند من به کتاب های حسن بن سعید اهوازی رضی الله عنه سؤال کردی. در جواب باید بگویم آن چه مورد اعتماد اصحاب ماست، همان است که احمد بن محمد بن عیسی نقل نموده است.
- نجاشی (متوفای 450) در مورد او می گوید: احمد بن محمد بن عیسی که رحمت خدا بر او باد، از بزرگان اهل قم است. او رئیس و فقیه بدون رقیب بود و با حاکمان قم رفت و آمد داشت و به خدمت سه امام (امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام) رسید. و در ادامه سخن، 9 کتاب برای او می شمارد.
- علامه حلی (متوفای 726) نام احمد بن محمد بن عیسی را در قسمت اول کتاب خود (یعنی کسانی که بر آن ها اعتماد دارد) ذکر می کند و همانند نجاشی از او به بزرگی یاد می کند.
- ابن ندیم (متوفای 375): ابوجعفر، احمد بن محمد بن عیسی از جمله دانشمندان است و این کتاب ها از اوست: کتاب طب کبیر. کتاب طب صغیر و کتاب مکاسب.
- ابن حجر عسقلانی (متوفای 852) می نویسد: احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، علامه است. از استاد شیعیان قم و فردی مشهور بوده و کتاب هایی نیز دارد.
وفات
از تاریخ وفات احمد بن محمد بن عیسی اطلاعی در دست نیست، تنها چنانکه ذکر شد، وی در زمان وفات احمد بن محمد بن خالد برقی (م، ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق) زنده بوده و در تشییع جنازه او شرکت کرد. بنابراین احمد بن محمد بن عیسی ظاهرا تا سال 280 ق. زنده بوده است. اما این که پس از این تا چه مدتی در قید حیات بود معلوم نیست. احتمال می رود فوت او در دهه آخر قرن سوم یا مقداری قبل از آن واقع شده باشد. در این صورت، عمر او به حدود 90 سال خواهد رسید. از محل دفن این عالم بزرگ نیز اطلاع دقیقی در دست نیست. با این حال چون قم محل اقتدار دینی و علمی او بود، احتمال می رود آرامگاه وی در همین شهر باشد.
منابع
- "احمد بن محمد بن عیسی قمی راوی سه معصوم علیهم السلام"، سید جعفر ربانی، مجله کوثر، شهریور 1376، شماره 6.
- "احمد بن محمد بن عیسی"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.