آیه لعان: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | آیه 6 [[سوره نور]] | + | آیه 6 [[سوره نور]] كه به موضوع «[[لعان]]» پرداخته، «آیه لعان» نام گرفته است.<ref> بحارالانوار، ج 22، ص 45.</ref> برخى نیز آن را «آیه ملاعنه»<ref> الدرّالمنثور، ج 6، ص 140.</ref> یا «آیه تلاعن»<ref> همان، ص 139.</ref> گفتهاند: {{قرآن در قاب|«وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ»|سوره=24|آیه=6|ترجمه=و کسانی که همسران خود را متهم به زنا می کنند و بر آنان شاهدانی جز خودشان نباشد، پس هر کدام از آن شوهران [برای اثبات اتهامش] باید چهار بار شهادت دهد که سوگند به خدا، او [درباره همسرش] در این زمینه قطعاً راست می گوید.}} |
− | + | [[قرآن|قرآن کریم]] "لعان" را برای افرادی مطرح کرده که در صورت نسبت دادن "زنا" و بارداری نامشروع از ناحیهی مردان به همسرانشان، بتوانند با این شیوه ادعای خود را اثبات کرده و حد قذف<ref>قذف نسبت دادن عمل زنا یا لواط به کسی را گویند. خوئی، مبانی تکملة المنهاج، ج1، ص252.</ref> را از خود بردارند.<ref>محقق حلی، المختصرالنافع، ص211؛ الروضة البهیة، ج6، ص181؛ مجمع البحرین، ج4، ص125.</ref> | |
− | پیامبر صلى الله علیه و | + | آیات نخستین این [[سوره]]، به حكم حدّ زنا و حد قذف و آیات 6 تا 9 آن به موضوع لعان پرداخته است. در [[شأن نزول]] این آیات آمده است كه [[سعد بن عباده]] (بزرگ [[انصار]]) به [[پیامبر]] صلى الله علیه وآله عرض كرد: اى پیامبر خدا! حال كه نسبت دادن عمل منافى [[عفت]] به كسى داراى این مجازات است كه اگر آن را اثبات نكند، باید هشتاد تازیانه بخورد، اگر من وارد خانه خود شدم و دیدم مرد فاسقى با همسرم در حال عمل حرامى است، چه كنم؟ اگر به دنبال چهار شاهد بروم، او كار خود را كرده و رفته است و اگر او را به قتل رسانم، كسى از من بدون شاهد نمىپذیرد و در جایگاه قاتل [[قصاص]] مىشوم و اگر بیایم و شكایت كنم، هشتاد تازیانه بر من زده مىشود. پیامبر صلى الله علیه وآله خطاب به انصار فرمود: نمىشنوید بزرگتان چه مىگوید؟ انصار گفتند: اى رسول خدا! او را ملامت مكن كه او مردى غیور است. سعد بن عباده گفت: تن و جان من فداى تو باد اى رسول خدا! من مىدانم كه این حكم، حق و از طرف خدا است؛ اما از آن در شگفتم. پیامبر فرمود: حكم خدا همین است. او نیز عرضه داشت: صدق اللّه و رسولُه. چیزى نگذشت كه پسرعموى سعد به نام هلال ابن امیه نزد پیامبر آمد و عرضه داشت: من وارد خانه شدم و با چشم خود دیدم كه مردى با همسرم زنا مىكرد و سخنان آنان را با گوش خود شنیدم. با شنیدن این سخن، آثار ناراحتى شدیدى در چهره پیغمبر صلى الله علیه وآله پدیدار شد. هلال عرض كرد: به خدا سوگند! راست مىگویم و امیدوارم خداوند مرا از این مشكل برهاند. پیامبر تصمیم گرفت حد قذف را بر هلال جارى سازد. در این هنگام، آیات فوق بر پیامبر فرو فرستاده شد و راه حلّى را بدین شكل به مسلمانان عرضه كرد.<ref> روض الجنان، ج 14، ص 91-92.</ref> |
− | + | كسانى كه همسران خود را متهم مىكنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یك از آنها باید چهار مرتبه به خدا سوگند یاد كند كه او به طور قطع از راستگویان است و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد. و زن اگر سخنان مرد را تصدیق كرد، حدّ زنا بر او زده مىشود و او نیز براى رفع مجازات زنا از خود مىتواند چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه شوهرش از دروغگویان است و در مرتبه پنجم بگوید: غضب خدا بر او باد اگر شوهرش از راستگویان باشد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | كسانى كه همسران خود را متهم مىكنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یك از آنها باید چهار مرتبه به خدا سوگند یاد كند كه او به طور قطع از راستگویان است و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان | ||
+ | البتّه در اين مورد مسائل فقهى و حقوقى خاصّى مطرح است. با اجراى لعان و سوگند خوردن زن و شوهر و گفتن جملههاى ذكر شده، [[اسلام]] قوانينى را در نظر گرفته است كه بايد به آنها عمل شود: یکی اینکه اين زن و مرد، بدون صيغهى [[طلاق]]، براى هميشه از يكديگر جدا مىشوند و حقّ مراجعه و [[ازدواج]] مجدد ندارند. و دیگر اینکه حدّ از هر دو برداشته مىشود، يعنى مرد، هشتاد ضربه شلاق نمىخورد و زن، سنگسار نمىشود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | علی خراسانی، | + | *[[دائرة المعارف قرآن کریم]]، علی خراسانی، ج1، ص397-398. |
− | + | *[http://www.pajoohe.ir "لعان"، دانشنامه پژوهه]، ابراهیم صالحی حاجیآبادی. | |
+ | *[[تفسیر نور]]، محسن قرائتی، ج6، ص150. | ||
{{قرآن}} | {{قرآن}} | ||
− | |||
[[رده:آیههای با عناوین خاص]] | [[رده:آیههای با عناوین خاص]] | ||
[[رده:آیات الاحکام]] | [[رده:آیات الاحکام]] | ||
[[رده:آیات سوره نور]] | [[رده:آیات سوره نور]] |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۳۸
آیه 6 سوره نور كه به موضوع «لعان» پرداخته، «آیه لعان» نام گرفته است.[۱] برخى نیز آن را «آیه ملاعنه»[۲] یا «آیه تلاعن»[۳] گفتهاند:
قرآن کریم "لعان" را برای افرادی مطرح کرده که در صورت نسبت دادن "زنا" و بارداری نامشروع از ناحیهی مردان به همسرانشان، بتوانند با این شیوه ادعای خود را اثبات کرده و حد قذف[۴] را از خود بردارند.[۵]
آیات نخستین این سوره، به حكم حدّ زنا و حد قذف و آیات 6 تا 9 آن به موضوع لعان پرداخته است. در شأن نزول این آیات آمده است كه سعد بن عباده (بزرگ انصار) به پیامبر صلى الله علیه وآله عرض كرد: اى پیامبر خدا! حال كه نسبت دادن عمل منافى عفت به كسى داراى این مجازات است كه اگر آن را اثبات نكند، باید هشتاد تازیانه بخورد، اگر من وارد خانه خود شدم و دیدم مرد فاسقى با همسرم در حال عمل حرامى است، چه كنم؟ اگر به دنبال چهار شاهد بروم، او كار خود را كرده و رفته است و اگر او را به قتل رسانم، كسى از من بدون شاهد نمىپذیرد و در جایگاه قاتل قصاص مىشوم و اگر بیایم و شكایت كنم، هشتاد تازیانه بر من زده مىشود. پیامبر صلى الله علیه وآله خطاب به انصار فرمود: نمىشنوید بزرگتان چه مىگوید؟ انصار گفتند: اى رسول خدا! او را ملامت مكن كه او مردى غیور است. سعد بن عباده گفت: تن و جان من فداى تو باد اى رسول خدا! من مىدانم كه این حكم، حق و از طرف خدا است؛ اما از آن در شگفتم. پیامبر فرمود: حكم خدا همین است. او نیز عرضه داشت: صدق اللّه و رسولُه. چیزى نگذشت كه پسرعموى سعد به نام هلال ابن امیه نزد پیامبر آمد و عرضه داشت: من وارد خانه شدم و با چشم خود دیدم كه مردى با همسرم زنا مىكرد و سخنان آنان را با گوش خود شنیدم. با شنیدن این سخن، آثار ناراحتى شدیدى در چهره پیغمبر صلى الله علیه وآله پدیدار شد. هلال عرض كرد: به خدا سوگند! راست مىگویم و امیدوارم خداوند مرا از این مشكل برهاند. پیامبر تصمیم گرفت حد قذف را بر هلال جارى سازد. در این هنگام، آیات فوق بر پیامبر فرو فرستاده شد و راه حلّى را بدین شكل به مسلمانان عرضه كرد.[۶]
كسانى كه همسران خود را متهم مىكنند و گواهانى جز خودشان ندارند، هر یك از آنها باید چهار مرتبه به خدا سوگند یاد كند كه او به طور قطع از راستگویان است و در پنجمین بار بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد. و زن اگر سخنان مرد را تصدیق كرد، حدّ زنا بر او زده مىشود و او نیز براى رفع مجازات زنا از خود مىتواند چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه شوهرش از دروغگویان است و در مرتبه پنجم بگوید: غضب خدا بر او باد اگر شوهرش از راستگویان باشد.
البتّه در اين مورد مسائل فقهى و حقوقى خاصّى مطرح است. با اجراى لعان و سوگند خوردن زن و شوهر و گفتن جملههاى ذكر شده، اسلام قوانينى را در نظر گرفته است كه بايد به آنها عمل شود: یکی اینکه اين زن و مرد، بدون صيغهى طلاق، براى هميشه از يكديگر جدا مىشوند و حقّ مراجعه و ازدواج مجدد ندارند. و دیگر اینکه حدّ از هر دو برداشته مىشود، يعنى مرد، هشتاد ضربه شلاق نمىخورد و زن، سنگسار نمىشود.
پانویس
منابع
- دائرة المعارف قرآن کریم، علی خراسانی، ج1، ص397-398.
- "لعان"، دانشنامه پژوهه، ابراهیم صالحی حاجیآبادی.
- تفسیر نور، محسن قرائتی، ج6، ص150.