همسران و فرزندان امام علی علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
  
امیرالمؤمنین علی (علیه اسلام) در ابتدا با دختر نبی مکرّم اسلام [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها]] [[ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)|ازدواج]] کردند و تا زمان شهادت حضرت زهرا با هیج زن دیگری پیمان زناشویی نبستند. این دو بزرگوار با یکدیگر نه سال زندگی کردند که ثمره آن دو پسر و دو دختر بود. اما امام علی (علیه اسلام) پس از حضرت زهرا با زنان دیگری ازدواج کردند.آن چیز که مسلم است آن است که حضرت در یک زمان تنها چهار همسر دائمی داشته اند و سایرین یا صیغه موقت بوده اند یا از دنیا رفته بوده اند. این زنان عبارتند:
+
[[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی]] (علیه اسلام) در ابتدا با دختر نبی مکرّم اسلام [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه زهرا]] سلام الله علیها [[ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)|ازدواج]] کردند و تا زمان شهادت حضرت زهرا با هیج زن دیگری پیمان زناشویی نبستند. این دو بزرگوار با یکدیگر نه سال زندگی کردند که ثمره آن دو پسر و دو دختر بود. اما امام علی (علیه اسلام) پس از حضرت زهرا با زنان دیگری ازدواج کردند. آن چیز که مسلم است آن است که حضرت در یک زمان تنها چهار همسر دائمی داشته اند و سایرین یا صیغه موقت بوده اند یا از دنیا رفته بوده اند. این زنان عبارتند:
  
'''1-اُمامه دختر ابو العاص '''
+
'''1- اُمامه دختر ابو العاص '''
  
ایشان دختر زينب ، دختر پيامبر خداست . زينب ، پيش از اسلام با ابو العاص ، خواهرزاده خديجه (و پسر خاله خويش) ، ازدواج كرده بود و دو فرزند داشت : على ـ كه در كودكى مُرد ـ و اُمامه ـ كه پيامبر صلى الله عليه و آله به او محبّت مى ورزيد و امام على عليه السلام ، بنا به وصيّت زهرا عليها السلام با او ازدواج كرد ـ . فاطمه زهرا عليها السلام به على عليه السلام گفت: «او براى فرزندانم همچون من است<ref>روضة الواعظين : ص ۱۶۸ ، كتاب سليم بن قيس : ج ۲ ص ۸۷۰ ح ۴۸ وراجع علل الشرائع : ص ۱۸۸ ح ۲ </ref>» .  
+
ایشان دختر زينب، دختر پيامبر خداست. زينب، پيش از اسلام با ابو العاص ، خواهرزاده خديجه (و پسر خاله خويش) ، ازدواج كرده بود و دو فرزند داشت : على ـ كه در كودكى مُرد ـ و اُمامه ـ كه پيامبر صلى الله عليه و آله به او محبّت مى ورزيد و امام على عليه السلام ، بنا به وصيّت زهرا عليها السلام با او ازدواج كرد ـ. فاطمه زهرا عليها السلام به على عليه السلام گفت: «او براى فرزندانم همچون من است<ref>روضة الواعظين : ص ۱۶۸ ، كتاب سليم بن قيس : ج ۲ ص ۸۷۰ ح ۴۸ وراجع علل الشرائع : ص ۱۸۸ ح ۲ </ref>».  
 
برخى روايت ها حاكى از آن است كه امام على عليه السلام از او فرزندى به نام محمّد داشت كه «محمّد اوسط» ناميده مى شد<ref>الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۰ ، تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۵۴</ref>.
 
برخى روايت ها حاكى از آن است كه امام على عليه السلام از او فرزندى به نام محمّد داشت كه «محمّد اوسط» ناميده مى شد<ref>الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۰ ، تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۵۴</ref>.
  
در اُسد الغابة روایت شده است که : على بن ابى طالب عليه السلام پس از وفات فاطمه عليها السلام با او (اُمامه) ازدواج كرد و فاطمه عليها السلام خود به على عليه السلام وصيّت كرده بود كه با او ازدواج كند و چون فاطمه عليها السلام وفات كرد، على عليه السلام با وى ازدواج كرد. او را زبير بن عوّام ، به همسرى على عليه السلام درآورد ؛ زيرا پدرش به زبير ، سفارش او را كرده بود .  
+
در [[اسد الغابه في معرفه الصحابه (کتاب)|اُسد الغابة]] روایت شده است که : على بن ابى طالب عليه السلام پس از وفات فاطمه عليها السلام با او (اُمامه) ازدواج كرد و فاطمه عليها السلام خود به على عليه السلام وصيّت كرده بود كه با او ازدواج كند و چون فاطمه عليها السلام وفات كرد، على عليه السلام با وى ازدواج كرد. او را [[زبیر بن عوام|زبير بن عوّام]]، به همسرى على عليه السلام درآورد ؛ زيرا پدرش به زبير ، سفارش او را كرده بود .  
  
 
چون على عليه السلام زخمى شد ، بيم آن داشت كه معاويه با اُمامه ازدواج كند . پس ، از مغيرة بن نوفل بن حارث بن عبد المطّلب خواست كه پس از وى با اُمامه ازدواج كند و چون على عليه السلام وفات كرد و عدّه اُمامه سر آمد ، مغيره با او ازدواج كرد كه برايش يحيى را به دنيا آورد و كنيه مغيره ، ابو يحيى شد . پس اُمامه در خانه مغيره درگذشت <ref>اُسد الغابة : ج ۷ ص ۲۰ الرقم ۶۷۲۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۲۵ الرقم ۱۰۸۲۸ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۵۱ الرقم ۳۲۷۰ كلاهما نحوه .</ref>.
 
چون على عليه السلام زخمى شد ، بيم آن داشت كه معاويه با اُمامه ازدواج كند . پس ، از مغيرة بن نوفل بن حارث بن عبد المطّلب خواست كه پس از وى با اُمامه ازدواج كند و چون على عليه السلام وفات كرد و عدّه اُمامه سر آمد ، مغيره با او ازدواج كرد كه برايش يحيى را به دنيا آورد و كنيه مغيره ، ابو يحيى شد . پس اُمامه در خانه مغيره درگذشت <ref>اُسد الغابة : ج ۷ ص ۲۰ الرقم ۶۷۲۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۲۵ الرقم ۱۰۸۲۸ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۵۱ الرقم ۳۲۷۰ كلاهما نحوه .</ref>.
  
علامه جعفر مرتضی عاملی در  الصحيح من سيرة الإمام علي (عليه السلام) به اصل این ازدواج و نحوه آن ایراداتی را گرفته اند.
+
علامه [[عاملی|جعفر مرتضی عاملی]] در  الصحيح من سيرة الإمام علي (عليه السلام) به اصل این ازدواج و نحوه آن ایراداتی را گرفته اند.
 
    
 
    
'''2-[[اسماء دختر عميس]] '''
+
'''2- [[اسماء دختر عميس]] '''
  
او از زنان بزرگ در تاريخ اسلام و جزو نخستين زنانى است كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آوردند . اسماء با جعفر بن ابى طالب ، ازدواج كرد و با او به حبشه هجرت كرد و براى او سه فرزند آورد: عبد اللّه ، عون و محمّد .
+
او از زنان بزرگ در تاريخ اسلام و جزو نخستين زنانى است كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آوردند . اسماء با [[جعفر طیار|جعفر بن ابى طالب]] ، ازدواج كرد و با او به [[حبشه]] هجرت كرد و براى او سه فرزند آورد: عبد اللّه ، عون و محمّد .
 
   
 
   
چون جعفر به شهادت رسيد ، به ازدواج ابو بكر درآمد و محمّد بن ابى بكر را به دنيا آورد كه قهرمان پايدارى در ولايت على عليه السلام است <ref>الطبقات الكبرى : ج۸ ص۲۸۲ ، تهذيب الكمال : ج۳۵ ص۱۲۷ الرقم ۷۷۸۴ ، تاريخ الطبري : ج ۳ ص ۴۲۶ ، مروج الذهب: ج ۳ ص ۷۳ ، اُسد الغابة : ج ۷ ص ۱۳ الرقم ۶۷۱۳ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۴۸ الرقم ۳۲۶۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۱۵ الرقم ۱۰۸۰۹</ref>.
+
چون جعفر به شهادت رسيد ، به ازدواج [[ابوبکر|ابوبكر]] درآمد و [[محمد بن ابی بكر|محمّد بن ابى بكر]] را به دنيا آورد كه قهرمان پايدارى در ولايت على عليه السلام است <ref>الطبقات الكبرى : ج۸ ص۲۸۲ ، تهذيب الكمال : ج۳۵ ص۱۲۷ الرقم ۷۷۸۴ ، تاريخ الطبري : ج ۳ ص ۴۲۶ ، مروج الذهب: ج ۳ ص ۷۳ ، اُسد الغابة : ج ۷ ص ۱۳ الرقم ۶۷۱۳ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۴۸ الرقم ۳۲۶۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۱۵ الرقم ۱۰۸۰۹</ref>.
 
   
 
   
 
اسماء ، همراه و همدم فاطمه زهرا عليها السلام بود . او بود كه به فاطمه عليها السلام پيشنهاد داد تا جسد مطهّرش را در «تابوت» نهند و در غسل او ، امام را يارى داد .  
 
اسماء ، همراه و همدم فاطمه زهرا عليها السلام بود . او بود كه به فاطمه عليها السلام پيشنهاد داد تا جسد مطهّرش را در «تابوت» نهند و در غسل او ، امام را يارى داد .  
اسماء پس از فوت ابو بكر ، به ازدواج امام على عليه السلام درآمد و يحيى را برايش به دنيا آورد و تا زمان شهادت امام عليه السلام با او بود .
+
اسماء پس از فوت ابو بكر ، به ازدواج امام على عليه السلام درآمد و يحيى را برايش به دنيا آورد و تا زمان شهادت امام عليه السلام با او بود . او از راويان [[حدیث|حديث]] و از كسانى است كه حديث «[[رد الشمس|ردّ الشمس]]» را نقل كرده اند<ref>تاريخ مواليد الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۷۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۰۵ .</ref>.
 
او از راويان حديث و از كسانى است كه حديث «ردّ الشمس» را نقل كرده اند<ref>تاريخ مواليد الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۷۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۰۵ .</ref> .
 
  
'''3- فاطمه دختر حِزام [[ام البنين]] '''
+
'''3- فاطمه دختر حِزام ام البنين '''
  
 
وى از شخصيت هاى درخشان در تاريخ اسلام است و به خانواده اى منسوب است كه در شجاعت و شهامت و پيكار ، نظير ندارند .  
 
وى از شخصيت هاى درخشان در تاريخ اسلام است و به خانواده اى منسوب است كه در شجاعت و شهامت و پيكار ، نظير ندارند .  
  
چون امام على عليه السلام پس از رحلت زهرا عليها السلام تصميم به ازدواج گرفت ، عقيل را فرا خواند و از او خواست كه براى او زنى از ميان قبيله هاى معروف به شجاعت بيابد تا براى او جنگجويانى دلير بزايد . از آن جا كه عقيل در تبارشناسى زِبَردست بود ، فاطمه دختر حِزام را برگزيد و گفت كه پدران وى از شجاع ترين ، پايدارترين و قوى ترين عرب ها در پيكارند .  
+
چون امام على عليه السلام پس از رحلت زهرا عليها السلام تصميم به ازدواج گرفت ، [[عقیل بن ابیطالب|عقيل]] را فرا خواند و از او خواست كه براى او زنى از ميان قبيله هاى معروف به شجاعت بيابد تا براى او جنگجويانى دلير بزايد . از آن جا كه عقيل در تبارشناسى زِبَردست بود ، فاطمه دختر حِزام را برگزيد و گفت كه پدران وى از شجاع ترين ، پايدارترين و قوى ترين عرب ها در پيكارند .  
  
اُمّ البنين ، شاعرى زبان آور و بزرگ بود . چهار پسرش را در ركاب امام حسين عليه السلام به كربلا فرستاد و در مرثيه آنان ، در بقيع به گريه كردن و سرودن شعر نشست و مردم ، گِرد مى آمدند و دردمندانه مى گريستند و بر زشتكارى هاى بنى اميّه و رفتارهاى پست آنان ، آگاه مى شدند و بدين گونه ، توانست نداى فرزندانش و هدفشان را به مردم برساند .  
+
[[ام البنین|اُمّ البنين]] ، شاعرى زبان آور و بزرگ بود . چهار پسرش را در ركاب [[امام حسین علیه السلام|امام حسين]] عليه السلام به [[کربلا|كربلا]] فرستاد و در مرثيه آنان ، در بقيع به گريه كردن و سرودن شعر نشست و مردم ، گِرد مى آمدند و دردمندانه مى گريستند و بر زشتكارى هاى [[بنی امیه|بنى اميّه]] و رفتارهاى پست آنان ، آگاه مى شدند و بدين گونه ، توانست نداى فرزندانش و هدفشان را به مردم برساند .  
  
 
'''4- اُمّ سعيد ، دختر عروة بن مسعود ثقفى '''  
 
'''4- اُمّ سعيد ، دختر عروة بن مسعود ثقفى '''  
سطر ۴۳: سطر ۴۱:
 
'''8- محيّاه ، دختر امرء القيس'''
 
'''8- محيّاه ، دختر امرء القيس'''
  
عبد الجبّار بن منظور از عوف بن خارجه چنين نقل مى كند : «من هنگام خلافت عمر در نزد او بودم كه [ پير]مردى درويش از ميان مردم به سمت عمر عبور مى كرد تا به جلوى او رسيد . پس به تحيّت خلافت ، تحيّتش گفت . عمر پرسيد: تو كيستى؟ گفت: مردى نصرانى ام . من امرء القيس پسر عدىّ كلبى ام . عمر ، وى را نشناخت . پس مردى به عمر گفت: اين كسى است كه در جاهليت ، قبيله بكر بن وائل را غارت كرده است . عمر گفت: چه مى خواهى؟ گفت: مى خواهم مسلمان شوم . عمر ، اسلام را بر او عرضه كرد و او هم پذيرفت . سپس برايش نيزه اى خواست و پرچمى بر آن به نشانه فرمان روايى اش بر مسلمانان قوم قضاعه آويخت . پيرمرد بازگشت و پرچم ، بالاى سرش در اهتزاز بود . تا آن زمان نديده بودم مردى نماز نخوانده ، بر گروهى از مسلمانان ، امير شود . على عليه السلام و پسرانش برخاستند و رفتند تا به او رسيدند . پس [ على عليه السلام ]به او گفت: من على بن ابى طالب ، پسر عموى پيامبر خدايم و اين دو ، پسران من از دختر پيامبر خدايند و ما دوست داريم داماد تو شويم . امرء القيس گفت: اى على! محيّاه دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسن! سلمى دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسين! رباب دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم<ref>الإصابة : ج ۱ ص ۳۵۵ الرقم ۴۸۷</ref>».   
+
عبد الجبّار بن منظور از عوف بن خارجه چنين نقل مى كند : «من هنگام خلافت عمر در نزد او بودم كه [پير]مردى درويش از ميان مردم به سمت [[عمر بن خطاب|عمر]] عبور مى كرد تا به جلوى او رسيد . پس به تحيّت خلافت ، تحيّتش گفت . عمر پرسيد: تو كيستى؟ گفت: مردى نصرانى ام . من امرء القيس پسر عدىّ كلبى ام . عمر ، وى را نشناخت . پس مردى به عمر گفت: اين كسى است كه در جاهليت ، قبيله بكر بن وائل را غارت كرده است . عمر گفت: چه مى خواهى؟ گفت: مى خواهم مسلمان شوم . عمر ، اسلام را بر او عرضه كرد و او هم پذيرفت . سپس برايش نيزه اى خواست و پرچمى بر آن به نشانه فرمان روايى اش بر مسلمانان قوم قضاعه آويخت . پيرمرد بازگشت و پرچم ، بالاى سرش در اهتزاز بود . تا آن زمان نديده بودم مردى نماز نخوانده ، بر گروهى از مسلمانان ، امير شود . على عليه السلام و پسرانش برخاستند و رفتند تا به او رسيدند . پس [على عليه السلام] به او گفت: من على بن ابى طالب ، پسر عموى پيامبر خدايم و اين دو ، پسران من از دختر پيامبر خدايند و ما دوست داريم داماد تو شويم . امرء القيس گفت: اى على! محيّاه دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسن! سلمى دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسين! رباب دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم<ref>الإصابة : ج ۱ ص ۳۵۵ الرقم ۴۸۷</ref>».   
  
همسران امام عليه السلام در هنگام شهادتش : اُمامه ، اُمّ البنين ، اسماء بنت عميس و ليلى بنت مسعود بودند <ref>تاريخ مواليد الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۷۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۰۵</ref>.افزون بر اينها ، هفده كنيز هم داشت كه برخى براى وى ، فرزند آوردند<ref>اريخ الإسلام للذهبي : ج ۳ ص ۶۵۲ عن الإمام الصادق عليه السلام ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۳۳ من دون إسنادٍ إلى المعصوم ؛ دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۱۹۲ ح ۶۹۶ عن الإمام الصادق عليه السلام وفيهما «ترك عليّ أربع نسوة وتسع عشرة سرّيّة» .</ref> .  
+
همسران امام عليه السلام در هنگام شهادتش : اُمامه ، اُمّ البنين ، اسماء بنت عميس و ليلى بنت مسعود بودند<ref>تاريخ مواليد الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۷۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۰۵</ref>. افزون بر اينها ، هفده كنيز هم داشت كه برخى براى وى ، فرزند آوردند<ref>اريخ الإسلام للذهبي : ج ۳ ص ۶۵۲ عن الإمام الصادق عليه السلام ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۳۳ من دون إسنادٍ إلى المعصوم ؛ دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۱۹۲ ح ۶۹۶ عن الإمام الصادق عليه السلام وفيهما «ترك عليّ أربع نسوة وتسع عشرة سرّيّة» .</ref>.  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* سید محسن امین، سیره معصومان، جلد3.
+
 
*محمد محمدی ری شهری ، دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1  
+
*سید محسن امین، سیره معصومان، جلد3.
 +
*محمد محمدی ری شهری ، دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1
  
 
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
 
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
  
 
[[Category:وابستگان امام علی علیه السلام]]
 
[[Category:وابستگان امام علی علیه السلام]]

نسخهٔ ‏۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۲


امیرالمؤمنین علی (علیه اسلام) در ابتدا با دختر نبی مکرّم اسلام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ازدواج کردند و تا زمان شهادت حضرت زهرا با هیج زن دیگری پیمان زناشویی نبستند. این دو بزرگوار با یکدیگر نه سال زندگی کردند که ثمره آن دو پسر و دو دختر بود. اما امام علی (علیه اسلام) پس از حضرت زهرا با زنان دیگری ازدواج کردند. آن چیز که مسلم است آن است که حضرت در یک زمان تنها چهار همسر دائمی داشته اند و سایرین یا صیغه موقت بوده اند یا از دنیا رفته بوده اند. این زنان عبارتند:

1- اُمامه دختر ابو العاص

ایشان دختر زينب، دختر پيامبر خداست. زينب، پيش از اسلام با ابو العاص ، خواهرزاده خديجه (و پسر خاله خويش) ، ازدواج كرده بود و دو فرزند داشت : على ـ كه در كودكى مُرد ـ و اُمامه ـ كه پيامبر صلى الله عليه و آله به او محبّت مى ورزيد و امام على عليه السلام ، بنا به وصيّت زهرا عليها السلام با او ازدواج كرد ـ. فاطمه زهرا عليها السلام به على عليه السلام گفت: «او براى فرزندانم همچون من است[۱]». برخى روايت ها حاكى از آن است كه امام على عليه السلام از او فرزندى به نام محمّد داشت كه «محمّد اوسط» ناميده مى شد[۲].

در اُسد الغابة روایت شده است که : على بن ابى طالب عليه السلام پس از وفات فاطمه عليها السلام با او (اُمامه) ازدواج كرد و فاطمه عليها السلام خود به على عليه السلام وصيّت كرده بود كه با او ازدواج كند و چون فاطمه عليها السلام وفات كرد، على عليه السلام با وى ازدواج كرد. او را زبير بن عوّام، به همسرى على عليه السلام درآورد ؛ زيرا پدرش به زبير ، سفارش او را كرده بود .

چون على عليه السلام زخمى شد ، بيم آن داشت كه معاويه با اُمامه ازدواج كند . پس ، از مغيرة بن نوفل بن حارث بن عبد المطّلب خواست كه پس از وى با اُمامه ازدواج كند و چون على عليه السلام وفات كرد و عدّه اُمامه سر آمد ، مغيره با او ازدواج كرد كه برايش يحيى را به دنيا آورد و كنيه مغيره ، ابو يحيى شد . پس اُمامه در خانه مغيره درگذشت [۳].

علامه جعفر مرتضی عاملی در الصحيح من سيرة الإمام علي (عليه السلام) به اصل این ازدواج و نحوه آن ایراداتی را گرفته اند.

2- اسماء دختر عميس

او از زنان بزرگ در تاريخ اسلام و جزو نخستين زنانى است كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آوردند . اسماء با جعفر بن ابى طالب ، ازدواج كرد و با او به حبشه هجرت كرد و براى او سه فرزند آورد: عبد اللّه ، عون و محمّد .

چون جعفر به شهادت رسيد ، به ازدواج ابوبكر درآمد و محمّد بن ابى بكر را به دنيا آورد كه قهرمان پايدارى در ولايت على عليه السلام است [۴].

اسماء ، همراه و همدم فاطمه زهرا عليها السلام بود . او بود كه به فاطمه عليها السلام پيشنهاد داد تا جسد مطهّرش را در «تابوت» نهند و در غسل او ، امام را يارى داد . اسماء پس از فوت ابو بكر ، به ازدواج امام على عليه السلام درآمد و يحيى را برايش به دنيا آورد و تا زمان شهادت امام عليه السلام با او بود . او از راويان حديث و از كسانى است كه حديث «ردّ الشمس» را نقل كرده اند[۵].

3- فاطمه دختر حِزام ام البنين

وى از شخصيت هاى درخشان در تاريخ اسلام است و به خانواده اى منسوب است كه در شجاعت و شهامت و پيكار ، نظير ندارند .

چون امام على عليه السلام پس از رحلت زهرا عليها السلام تصميم به ازدواج گرفت ، عقيل را فرا خواند و از او خواست كه براى او زنى از ميان قبيله هاى معروف به شجاعت بيابد تا براى او جنگجويانى دلير بزايد . از آن جا كه عقيل در تبارشناسى زِبَردست بود ، فاطمه دختر حِزام را برگزيد و گفت كه پدران وى از شجاع ترين ، پايدارترين و قوى ترين عرب ها در پيكارند .

اُمّ البنين ، شاعرى زبان آور و بزرگ بود . چهار پسرش را در ركاب امام حسين عليه السلام به كربلا فرستاد و در مرثيه آنان ، در بقيع به گريه كردن و سرودن شعر نشست و مردم ، گِرد مى آمدند و دردمندانه مى گريستند و بر زشتكارى هاى بنى اميّه و رفتارهاى پست آنان ، آگاه مى شدند و بدين گونه ، توانست نداى فرزندانش و هدفشان را به مردم برساند .

4- اُمّ سعيد ، دختر عروة بن مسعود ثقفى

5- خوله ، دختر جعفر بن قيس

6- صهباء ، دختر ربيعه

7- ليلى ، دختر مسعود

8- محيّاه ، دختر امرء القيس

عبد الجبّار بن منظور از عوف بن خارجه چنين نقل مى كند : «من هنگام خلافت عمر در نزد او بودم كه [پير]مردى درويش از ميان مردم به سمت عمر عبور مى كرد تا به جلوى او رسيد . پس به تحيّت خلافت ، تحيّتش گفت . عمر پرسيد: تو كيستى؟ گفت: مردى نصرانى ام . من امرء القيس پسر عدىّ كلبى ام . عمر ، وى را نشناخت . پس مردى به عمر گفت: اين كسى است كه در جاهليت ، قبيله بكر بن وائل را غارت كرده است . عمر گفت: چه مى خواهى؟ گفت: مى خواهم مسلمان شوم . عمر ، اسلام را بر او عرضه كرد و او هم پذيرفت . سپس برايش نيزه اى خواست و پرچمى بر آن به نشانه فرمان روايى اش بر مسلمانان قوم قضاعه آويخت . پيرمرد بازگشت و پرچم ، بالاى سرش در اهتزاز بود . تا آن زمان نديده بودم مردى نماز نخوانده ، بر گروهى از مسلمانان ، امير شود . على عليه السلام و پسرانش برخاستند و رفتند تا به او رسيدند . پس [على عليه السلام] به او گفت: من على بن ابى طالب ، پسر عموى پيامبر خدايم و اين دو ، پسران من از دختر پيامبر خدايند و ما دوست داريم داماد تو شويم . امرء القيس گفت: اى على! محيّاه دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسن! سلمى دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم ؛ و اى حسين! رباب دختر امرء القيس را به ازدواج تو درآوردم[۶]».

همسران امام عليه السلام در هنگام شهادتش : اُمامه ، اُمّ البنين ، اسماء بنت عميس و ليلى بنت مسعود بودند[۷]. افزون بر اينها ، هفده كنيز هم داشت كه برخى براى وى ، فرزند آوردند[۸].

پانویس

  1. روضة الواعظين : ص ۱۶۸ ، كتاب سليم بن قيس : ج ۲ ص ۸۷۰ ح ۴۸ وراجع علل الشرائع : ص ۱۸۸ ح ۲
  2. الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۰ ، تاريخ الطبري : ج ۵ ص ۱۵۴
  3. اُسد الغابة : ج ۷ ص ۲۰ الرقم ۶۷۲۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۲۵ الرقم ۱۰۸۲۸ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۵۱ الرقم ۳۲۷۰ كلاهما نحوه .
  4. الطبقات الكبرى : ج۸ ص۲۸۲ ، تهذيب الكمال : ج۳۵ ص۱۲۷ الرقم ۷۷۸۴ ، تاريخ الطبري : ج ۳ ص ۴۲۶ ، مروج الذهب: ج ۳ ص ۷۳ ، اُسد الغابة : ج ۷ ص ۱۳ الرقم ۶۷۱۳ ، الاستيعاب : ج ۴ ص ۳۴۸ الرقم ۳۲۶۴ ، الإصابة : ج ۸ ص ۱۵ الرقم ۱۰۸۰۹
  5. تاريخ مواليد الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۷۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۰۵ .
  6. الإصابة : ج ۱ ص ۳۵۵ الرقم ۴۸۷
  7. تاريخ مواليد الأئمّة عليهم السلام : ص ۱۷۲ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۳۰۵
  8. اريخ الإسلام للذهبي : ج ۳ ص ۶۵۲ عن الإمام الصادق عليه السلام ، البداية والنهاية : ج ۷ ص ۳۳۳ من دون إسنادٍ إلى المعصوم ؛ دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۱۹۲ ح ۶۹۶ عن الإمام الصادق عليه السلام وفيهما «ترك عليّ أربع نسوة وتسع عشرة سرّيّة» .


منابع

  • سید محسن امین، سیره معصومان، جلد3.
  • محمد محمدی ری شهری ، دانش نامه اميرالمؤمنين (ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ ج1