احترام به قرآن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۲: سطر ۲:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
  
احترام از ریشه­ی"حرم"در لغت به معنای چيزی است كه هتك آن [[حلال]] و جايز نيست،<ref>قرشى، سید على اكبر؛ قاموس قرآن‌، تهران‌، دار الكتب­ الإسلامیة، 1371ش‌، چاپ ششم، ج3، ص123.</ref>از این رو احترام به معنای بزرگداشت می­باشد.<ref>مهیار، رضا؛ فرهنگ ابجدى (عربى- فارسى‌)، بی تا، بی جا، ج‌1، ص20.</ref> و این که می­گوئیم: "المسجدالحرام"، "بيت ­الله الحرام"و "الشهرالحرام"، همه به اين معناست که این ها حدودى دارند و چيزهائى در آنها حرام شده كه در غير آنها حرام نيست.<ref>قاموس قرآن، ج3، ص123.</ref>و منظور از "احترام به قرآن" از همین باب بوده که عظمت قرآن را بزرگ شمرده و نسبت به آن، مسائلی را باید رعایت کنیم که در قبال دیگر کتاب­ها مقید به رعایت این مسائل نیستیم.
+
احترام به قرآن به معنای بزرگداشت قرآن می باشد. آیاتی از قرآن به مجد و عظمت آن اشاره دارد و در آیاتی به لزوم حفظ حرمت آن تاکید شده است
  
 
در ضمن مراد از قرآن، تنها مجموع آن نيست؛ بلكه هر سوره و هر آيه از قرآن در هر کجا نقل و ثبت شده باشد، جزو قرآن بوده و بايد احترام آن رعايت شود.<ref>طیب، سید عبدالحسین؛‌ اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌، تهران‌، انتشارات اسلام‌، 1378ش‌، چاپ دوم، ج‌1، ص60.</ref>
 
در ضمن مراد از قرآن، تنها مجموع آن نيست؛ بلكه هر سوره و هر آيه از قرآن در هر کجا نقل و ثبت شده باشد، جزو قرآن بوده و بايد احترام آن رعايت شود.<ref>طیب، سید عبدالحسین؛‌ اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌، تهران‌، انتشارات اسلام‌، 1378ش‌، چاپ دوم، ج‌1، ص60.</ref>
سطر ۴۲: سطر ۴۲:
 
پس قرآنى كه در كتاب مكنون است به حريم قدسی آن دست كسى نمى‌رسد؛ مگر آن كه از لوث گناهان و محرّمات پاك شده و دل را از توجه به كثرات و منیّت‌ها و از پليدى حدود و تعيّنات (مسائل روزمره)، خالى و پاكيزه بکند.<ref>گنابادی، سلطان محمد؛ تفسیر بيان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، موسسة الاعلمی، 1408ق، چاپ دوم، ج‌13، ص542.</ref>
 
پس قرآنى كه در كتاب مكنون است به حريم قدسی آن دست كسى نمى‌رسد؛ مگر آن كه از لوث گناهان و محرّمات پاك شده و دل را از توجه به كثرات و منیّت‌ها و از پليدى حدود و تعيّنات (مسائل روزمره)، خالى و پاكيزه بکند.<ref>گنابادی، سلطان محمد؛ تفسیر بيان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، موسسة الاعلمی، 1408ق، چاپ دوم، ج‌13، ص542.</ref>
  
فلذا احترامات باطنى قرآن و عمل كردن به دستورات الهی، از اهمّ آداب احترام به کلام­الله می­باشد.<ref>تفسیر اطیب­البیان، ج1، ص60.</ref>
+
فلذا احترامات باطنى قرآن و عمل كردن به دستورات الهی، از اهمّ آداب احترام به کلام­ الله می­باشد.<ref>تفسیر اطیب­البیان، ج1، ص60.</ref>
  
و آیه­ی دیگری که در این رابطه می­توان اشاره نمود، آیه­ای است که در آن سخن از آداب تلاوت قرآن و گوش دادن به آن می­باشد: {{متن قرآن|«وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‌»}}<ref>[[سوره اعراف]]/204.</ref> هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرادهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت خدا شويد!
+
و آیه­ی دیگری که در این رابطه می­توان اشاره نمود، آیه­ ای است که در آن سخن از آداب تلاوت قرآن و گوش دادن به آن می­باشد: {{متن قرآن|«وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‌»}}<ref>[[سوره اعراف]]/204.</ref> هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرادهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت خدا شويد!
  
 
آنچه از ظاهر آيه استفاده مىشود اين است كه اين حكم، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معينى نيست در مقابل روايات متعددى از معصومین علیهم­ السلام بر عدم وجوب استماع در تمام حالات نقل شده که علمای اسلام نیز بر این حکم اتفاق نظر دارند؛ فلذا از اجتماع اين دو حكم بدست می­آید که حکم استماع بر تلاوت قرآن، يك حكم استحبابى است؛ يعنى شايسته و مستحب است که اگر كسى قرآن تلاوت كند، دیگران در هر مکان و در هر حالتی که باشند به احترام قرآن سكوت کرده و با گوش جان پيام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گيرند؛ چون قرآن تنها كتاب قرائت نيست بلكه كتاب فهم و عمل و کتاب زندگی است؛ به دلیل همین اهمیت ویژه به قدرى بر حکم استحباب تاكيد شده كه در بعضى روايات از آن تعبير به واجب شده است.<ref>تفسیر نمونه، ج‌7، ص71.</ref>
 
آنچه از ظاهر آيه استفاده مىشود اين است كه اين حكم، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معينى نيست در مقابل روايات متعددى از معصومین علیهم­ السلام بر عدم وجوب استماع در تمام حالات نقل شده که علمای اسلام نیز بر این حکم اتفاق نظر دارند؛ فلذا از اجتماع اين دو حكم بدست می­آید که حکم استماع بر تلاوت قرآن، يك حكم استحبابى است؛ يعنى شايسته و مستحب است که اگر كسى قرآن تلاوت كند، دیگران در هر مکان و در هر حالتی که باشند به احترام قرآن سكوت کرده و با گوش جان پيام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گيرند؛ چون قرآن تنها كتاب قرائت نيست بلكه كتاب فهم و عمل و کتاب زندگی است؛ به دلیل همین اهمیت ویژه به قدرى بر حکم استحباب تاكيد شده كه در بعضى روايات از آن تعبير به واجب شده است.<ref>تفسیر نمونه، ج‌7، ص71.</ref>

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۴۳


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


احترام به قرآن به معنای بزرگداشت قرآن می باشد. آیاتی از قرآن به مجد و عظمت آن اشاره دارد و در آیاتی به لزوم حفظ حرمت آن تاکید شده است

در ضمن مراد از قرآن، تنها مجموع آن نيست؛ بلكه هر سوره و هر آيه از قرآن در هر کجا نقل و ثبت شده باشد، جزو قرآن بوده و بايد احترام آن رعايت شود.[۱]

احترام از دیدگاه قرآن

از نگاه قرآن برخی از امور، لایق احترام بوده و خداوند متعال این امور را خود مورد احترام قرار داده­ و مقدس شمرده است؛[۲]از جمله: احترام به كعبه، مسجدالحرام، مسجد اقصی، مقام ابراهيم و احترام به خود قرآن.

احترام به قرآن در آیات مختلفی اشاره شده که به طور کلی این آیات به دو گروه تقسیم می­شوند: آیاتی که قرآن را با عظمت و بزرگی یاد می­کنند و آیاتی که از آداب بزرگداشت قرآن سخن گفته و به صراحت، ضرورت حفظ حرمت آن را بیان می­کنند.

عظمت قرآن

خداوند متعال در هر آیه­ای که از خود قرآن سخن گفته، قرآن را با عظمت یاد کرده است. از جمله، آیاتی که قرآن را با صفت مجید ذکر کرده است: «ق وَالْقُرْءَانِ الْمَجِيدِ»[۳] قاف، سوگند به قرآن مجيد.

از این آیه دو نکته بدست می­آید: اول این که حروف مقطعه در آغاز سوره برای بیان عظمت و بزرگی قرآن است و دوم این که "مجيد" از ماده "مجد" به معنى شرافت گسترده است. از آنجا كه قرآن عظمت و شرافتى بى پايان دارد، كلمه­ی "مجيد" از هر نظر سزاوار آن است؛ ظاهرش زيبا، محتوايش عظيم، دستوراتش عالى و برنامه‌هايش آموزنده و حياتبخش است.[۴]

و در جای دیگر می­فرماید: «بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مجَّيد»[۵] (اين آيات، سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است.

صفت مجيد براى قرآن جهت بيان رفعت مقام، قدرت نفوذ و پايدارى آنست‌.[۶]

حفظ حرمت قرآن

این گروه از آیات، شامل آیاتی می­شود که خداوند افرادی را که احترام قرآن و آیات الهی را نگه نمی­دارند، توبیخ نموده و ضرورت حفظ حرمت آن را برای مؤمنان تأکید می­کند: {{متن قرآن|«وَ قَدْ نَزََّلَ عَلَيْكُمْ فىِ الْكِتَابِ أَنْ إِذَاسَمعْتُمْ ءَايَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بهِا وَ يُسْتهَزَأُ بهِا فَلَا تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتىَ‌ يخَوضُواْ فىِ حَدِيثٍ غَيرْهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ...‌».[۷] و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هرگاه بشنويد، افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‌كنند با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! وگرنه شما هم مثل آنان خواهيد بود...

دلالت حرمت داشتن قرآن به این گونه است که همرنگی با اين گونه گناهكاران، نشانه­ی روح نفاق است؛ زيرا يك مسلمان واقعى هرگز نمی­تواند در مجلسى شركت كند كه در آن نسبت به آيات و احكام الهى توهين شود و ایشان اعتراض ننمايد يا لااقل عدم رضايت خود را با ترك آن مجلس آشكار نسازد؛[۸] فلذا در ذیل آیه­ی شریفه می­فرماید: «...إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَالْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً» ...خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‌كند.

و در آیه­ی دیگری استهزاکنندگان را جزو ستمکاران شمرده و عدم اعراض از این ها را عمل شیطانی نامیده است: «وَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يخَوضُونَ فىِ ءَايَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنهْمْ حَتىَ‌ يخَوضُواْ فىِ حَدِيثٍ غَيرْهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى‌ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»[۹] هرگاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزا مى‌كنند، از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين جمعيت ستمگر منشين!

خداوند در این آیه نیز کسانی که آیات قرآن را به استهزاء گرفته­اند، توبیخ نموده و قداست قرآن را به صراحت متذکر شده است؛ و علاوه بر آن افرادی که این حرمت را نگاه نمی­دارند، قوم ظالم نامیده است.[۱۰]

آداب احترام به قرآن

گروه سوم از این آیات، آیاتی است که احکام و آداب بخصوصی را در رابطه با احترام به قرآن بیان می­نماید: «إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ كَرِيمٌ × فىِ كِتَابٍ مَّكْنُونٍ × لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون‌»[۱۱] كه آن، قرآن كريمى است كه در كتاب محفوظى جاى دارد و جز پاكان نمى‌توانند به آن دست زنند (دست يابند).

چون كلام در سياق بزرگداشت امر قرآن بوده و آن را تجليل نموده است، از همين بیان مى‌فهميم كه منظور از مس قرآن، دست كشيدن به خطوط آن نيست؛ بلكه علم به معارف آن بوده كه جز پاكان، كسى به این معارف عمیق دست نمى یابد؛ چون قرآن در كتابى مكنون و پنهان است؛ و آيات 3-4 سوره زخرف، نيز به این مطلب اشاره دارد:[۱۲]

«إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ»؛ كه ما آن را قرآنى فصيح و عربى قرار داديم، شايد شما (آن را) درك كنيد! و آن در «أمّ الكتاب» (لوح محفوظ) نزد ما بلندپايه و استوار است!

پس قرآنى كه در كتاب مكنون است به حريم قدسی آن دست كسى نمى‌رسد؛ مگر آن كه از لوث گناهان و محرّمات پاك شده و دل را از توجه به كثرات و منیّت‌ها و از پليدى حدود و تعيّنات (مسائل روزمره)، خالى و پاكيزه بکند.[۱۳]

فلذا احترامات باطنى قرآن و عمل كردن به دستورات الهی، از اهمّ آداب احترام به کلام­ الله می­باشد.[۱۴]

و آیه­ی دیگری که در این رابطه می­توان اشاره نمود، آیه­ ای است که در آن سخن از آداب تلاوت قرآن و گوش دادن به آن می­باشد: «وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْءَانُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون‌»[۱۵] هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرادهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت خدا شويد!

آنچه از ظاهر آيه استفاده مىشود اين است كه اين حكم، عمومى و همگانى است و مخصوص به حال معينى نيست در مقابل روايات متعددى از معصومین علیهم­ السلام بر عدم وجوب استماع در تمام حالات نقل شده که علمای اسلام نیز بر این حکم اتفاق نظر دارند؛ فلذا از اجتماع اين دو حكم بدست می­آید که حکم استماع بر تلاوت قرآن، يك حكم استحبابى است؛ يعنى شايسته و مستحب است که اگر كسى قرآن تلاوت كند، دیگران در هر مکان و در هر حالتی که باشند به احترام قرآن سكوت کرده و با گوش جان پيام خدا را بشنوند و در زندگى خود از آن الهام گيرند؛ چون قرآن تنها كتاب قرائت نيست بلكه كتاب فهم و عمل و کتاب زندگی است؛ به دلیل همین اهمیت ویژه به قدرى بر حکم استحباب تاكيد شده كه در بعضى روايات از آن تعبير به واجب شده است.[۱۶]

پانویس

  1. طیب، سید عبدالحسین؛‌ اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌، تهران‌، انتشارات اسلام‌، 1378ش‌، چاپ دوم، ج‌1، ص60.
  2. طباطبائی (علامه)، سید محمدحسین؛ قم‌، انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین‌، 1374ش‌، چاپ پنجم، ج‌6، ص211.
  3. سوره ق/1.
  4. مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه‌، تهران‌، دارالكتب الإسلامیة، 1374ش‌، چاپ اول، ج‌22، ص227.
  5. سوره بروج/21.
  6. طالقانى، سید محمود؛ پرتوى از قرآن‌، تهران‌، شركت سهامى انتشار، 1362ش‌، چاپ چهارم، ج‌3، ص319.
  7. سوره نساء/140.
  8. تفسیر نمونه، ج‌4، ص173.
  9. سوره انعام/68.
  10. قرائتی، محسن‌؛ تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگی درس هایی از قرآن‌، 1383ش، چاپ یازدهم، ج‌3، ص284.
  11. سوره واقعه/77-79.
  12. تفسیرالمیزان، ج‌19، ص 237.
  13. گنابادی، سلطان محمد؛ تفسیر بيان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، موسسة الاعلمی، 1408ق، چاپ دوم، ج‌13، ص542.
  14. تفسیر اطیب­البیان، ج1، ص60.
  15. سوره اعراف/204.
  16. تفسیر نمونه، ج‌7، ص71.

منابع

احترام به قرآن، روح الله رضایی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ باز یابی: 29 آذر 1391.

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن