محمد بن بندار قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(شاگردان محمد بن بنداز قمی)
(ویرایش)
سطر ۳: سطر ۳:
 
==ولادت محمد بن بندار==
 
==ولادت محمد بن بندار==
  
از محل و تاريخ تولد اين پژوهشگر، اطلاع دقيقي در دست نيست؛ ولي بر اساس قراين و شواهدي كه از سلسله راويان همدوره ايشان موجود است، می‌‌توان حدس زد كه آغاز تولد ايشان در اوايل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نيز وفات يافته است.<ref> چون شاگرد ايشان حسين بن محمد بن عامر اشعري تا سال 300 هـ.ق زنده بوده است (معجم الثقات).</ref> خانواده‌‌اش از عرب‌هاي مهاجري هستند كه به [[قم]] هجرت كرده‌اند و منسوب به طايفه «ذهل»اند<ref> تنقيح المقال، ج ص 89.</ref> اين طايفه شاخه‌اي از قبيله شيبان‌اند كه خود نيز شاخه‌اي از قبيله «بكر بن وايل» به حساب می‌‌آيند كه در [[حجاز]] و [[عراق]] سكونت داشته‌اند.
+
از محل و تاریخ تولد این پژوهشگر، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره ایشان موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولد ایشان در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است.<ref> چون شاگرد ایشان حسین بن محمد بن عامر اشعری تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است (معجم الثقات).</ref> خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به [[قم]] هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.<ref> تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.</ref> این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وایل» به حساب می‌‌آیند که در [[حجاز]] و [[عراق]] سکونت داشته‌اند.
  
نام پدرِ محمد، بندار است كه هم در زبان فارسي و هم در زبان عربي، اين نام را براي فرزندان خود برمی‌‌گزيدند. بندار را در كتاب‌هاي فرهنگ لغت فارسي و عربي اين چنين معنا می‌‌كنند: «كسي كه مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشياي گران قيمت و ساير وسايل خود را به امانت پيش او می‌‌گذارند. يا به كسي كه اخبار و اطلاعات زيادي درباره اقوام و خويشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».<ref> فرهنگ معين، ج ص 584؛ تنقيح المقال، ج ص 184، قطع رحلي.</ref>
+
نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».<ref> فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴، قطع رحلی.</ref>
  
اين كه آيا اين راوي در آسمان پرستاره شهر قم طلوع كرده يا نه، اطلاع صحيحي در دست نيست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در كتاب‌هاي خود او را ابوجعفر قمی‌‌<ref> رجال شيخ طوسي، ص 494.</ref> ناميده‌اند، از اين رو معلوم می‌‌شود كه اين راوي بزرگوار، زمان زيادي را در [[قم]] می‌‌زيسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.
+
این که آیا این راوی در آسمان پرستاره شهر قم طلوع کرده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان [[علم رجال]] در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌<ref> رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.</ref> نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.
  
 
==استادان محمد بن بندار==
 
==استادان محمد بن بندار==
  
پيش نياز علم [[حديث]] و نقل روايت - همانند ساير علوم - حضور در محضر استادان اين علم است كه خود از سرچشمه [[وحی]] درس گرفته باشند. در اين راستا، پيامبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام اولين استادها هستند و براي دستيابي به علوم آن بزرگواران بايد محضر شريف آن‌ها را درك نمود؛ لذا روايات اصحاب امامان در اين راستا ارزيابي می‌‌گردد. بنابراين افرادي كه می‌‌خواستند راوي [[حديث]] باشند، می‌‌بايست از خانه و كاشانه خود بار سفر می‌‌بستند تا بتوانند محضر امامان و اصحاب آن‌ها را درك نمايند و بدون واسطه، حديث را از آن بزرگواران فراگيرند. پيشوايان معصوم علیهم‌السلام نيز در هر جا كه زمينه را مساعد می‌‌ديدند، اقدام به تشكيل جلسات علمی ‌‌می‌‌نمودند.
+
پیش نیاز علم [[حدیث]] و نقل [[روایت|روایت]] - همانند سایر علوم - حضور در محضر استادان این علم است که خود از سرچشمه [[وحی]] درس گرفته باشند. در این راستا، [[پیامبر اسلام|پیامبر گرامی ‌‌اسلام]] صلی الله علیه و آله و [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم‌السلام اولین استادها هستند و برای دستیابی به علوم آن بزرگواران باید محضر شریف آن‌ها را درک نمود؛ لذا روایات اصحاب امامان در این راستا ارزیابی می‌‌گردد. بنابراین افرادی که می‌‌خواستند راوی حدیث باشند، می‌‌بایست از خانه و کاشانه خود بار سفر می‌‌بستند تا بتوانند محضر امامان و اصحاب آن‌ها را درک نمایند و بدون واسطه، حدیث را از آن بزرگواران فراگیرند. پیشوایان معصوم علیهم‌السلام نیز در هر جا که زمینه را مساعد می‌‌دیدند، اقدام به تشکیل جلسات علمی ‌‌می‌‌نمودند.
  
راوي بزرگوار، محمد بن بندار نيز از جمله كساني است كه افتخار نقل حديث را بدست آورده و از استاداني بهره برده كه از جمله آنان، علي بن محمد همداني كوفي است. وي در [[كوفه]] می‌‌زيسته كه محمد بن بندار، روايات امامان صادق و كاظم علیهم‌السلام را از اين استاد فراگرفته و همچنين رواياتي از امام موسي بن جعفر علیه‌السلام را نيز، از عبدالله بن مغيره ابومحمد عجلي كوفي<ref> مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، ج ص 417.</ref> كه بنا به گفته نجاشي در كتاب رجالش، ثقه ثقه، هيچ كس همتاي او نيست نقل می‌‌كند. يكي ديگر از استادان ايشان، محمد بن عبدالله خراساني<ref> معجم الثقات، ص 104.</ref> است كه افتخار خدمت در خانه حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را نيز در خراسان پيدا كرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و رواياتي از آن امام بزرگوار براي محمد بن بندار نقل كرده است. همچنين محمد روايات امامان هادي و عسكري علیهم‌السلام را از استاد ديگر خود حسن بن عرفه كه از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌كند.
+
راوی بزرگوار، محمد بن بندار نیز از جمله کسانی است که افتخار نقل حدیث را بدست آورده و از استادانی بهره برده که از جمله آنان، علی بن محمد همدانی کوفی است. وی در [[کوفه]] می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام را از این استاد فراگرفته و همچنین روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را نیز، از عبدالله بن مغیره ابومحمد عجلی کوفی<ref> [[مجالس المؤمنین|مجالس المؤمنین]]، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.</ref> که بنا به گفته [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در کتاب رجالش، «ثقه ثقه، هیچ کس همتای او نیست» نقل می‌‌کند. یکی دیگر از استادان ایشان، محمد بن عبدالله خراسانی<ref> معجم الثقات، ص ۱۰۴.</ref> است که افتخار خدمت در خانه حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را نیز در [[خراسان]] پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است. همچنین محمد روایات [[امام هادی علیه السلام|امام هادی]] و [[امام حسن عسکری علیه السلام|امام عسکری]] علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.
  
 
==شاگردان محمد بن بندار قمی==
 
==شاگردان محمد بن بندار قمی==
  
پرورش شاگرد و آموزش علم، هميشه بوده است. محمد در اين راستا اقدام به پرورش شاگرداني می‌‌نمايد كه از جمله آنان می‌‌توان چنين نام برد:
+
پرورش شاگرد و آموزش علم، همیشه بوده است. محمد در این راستا اقدام به پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان چنین نام برد:
  
* 1- حسين بن محمد بن عامر اشعري قمی‌‌:<ref> بحار، ج ص 25.</ref> وي از استادان مرحوم كليني، صاحب كتاب معتبر كافي و همچنين استاد مرحوم جعفر بن قولويه صاحب كتاب ارزشمند كامل الزيارات است و خود ايشان داراي كتاب گرانسنگ النوادر است.
+
*۱- حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی‌‌:<ref> بحار، ج ۸، ص ۲۵.</ref> وی از استادان مرحوم کلینی، صاحب کتاب معتبر کافی و همچنین استاد مرحوم [[جعفر بن محمد قولویه|جعفر بن قولویه]] صاحب کتاب ارزشمند [[کامل الزیارات|کامل الزیارات]] است و خود ایشان دارای کتاب گرانسنگ النوادر است.
  
* 2- علي بن محمد بندار،<ref> الذريعه، ج 19، ص 74.</ref> فرزند عالم و انديشمند محمد بن بندار. وي روايات زيادي از پدرش و ساير راويان حديث نقل می‌‌كند.
+
*۲- علی بن محمد بندار،<ref> [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]]، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref> فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار. وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
  
* 3- ابن ابي جيد<ref> فهرست شيخ طوسي، ص 216.</ref>، كه از مشايخ فرزانه فرهيخته و احياگر حوزه‌ي علميه، مرحوم شيخ طوسي است.
+
*۳- ابن ابی جید<ref> فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.</ref>، که از مشایخ فرزانه فرهیخته و احیاگر حوزه‌ی علمیه مرحوم [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] است.
  
* 4- احمد بن طاهر قمی‌‌<ref> رجال نجاشي، ص 140.</ref>، كه از استادان عالم رجالي بزرگ، مرحوم نجاشي صاحب كتاب ارزشمند رجال است.
+
*۴- احمد بن طاهر قمی‌‌<ref> رجال نجاشی، ص ۱۴۰.</ref>، که از استادان عالم رجالی بزرگ، مرحوم نجاشی صاحب کتاب ارزشمند [[رجال نجاشی|رجال]] است.
  
 
==آثار محمد بن بندار قمی==
 
==آثار محمد بن بندار قمی==
  
ماندگاري افراد به ماندگاري آثاري است كه از آنان باقي می‌‌ماند. اگر تا به حال، نام محمد بن بندار در كتاب‌هاي رجال و [[حديث]] باقي مانده، به علت نقل روايات و باقي گذاردن اثري مكتوب به نام المثالب<ref> همان.</ref> بوده است.
+
ماندگاری افراد به ماندگاری آثاری است که از آنان باقی می‌‌ماند. اگر تا به حال، نام محمد بن بندار در کتاب‌های رجال و حدیث باقی مانده، به علت نقل روایات و باقی گذاردن اثری مکتوب به نام «المثالب»<ref> همان.</ref> بوده است.
  
مرحوم [[آقا بزرگ تهرانی]]<ref> الذريعه، ج 19.</ref> از كتاب مثالب نام برده و قبل از ايشان نيز رجالي سترگ، نجاشي و [[شيخ طوسی]] از اين كتاب ياد كرده‌اند. در كتاب رجال نجاشي و فهرست می‌‌خوانيم كه محمد بن بندار، داراي كتاب‌هاي زيادي بوده كه يكي از آن‌ها كتاب مثالب است.
+
مرحوم [[آقا بزرگ تهرانی]]<ref> الذریعه، ج ۱۹.</ref> از کتاب مثالب نام برده و قبل از ایشان نیز رجالی سترگ، نجاشی و شیخ طوسی از این کتاب یاد کرده‌اند. در کتاب رجال نجاشی و [[فهرست شیخ طوسی|فهرست]] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.
  
مثالب در لغت چنين معنا شده است: «نكات ضعف يا سياسي يا اعتقادي يا گرايشات مذهبي كساني را در يك مجموعه جمع‌آوري نمودن و به صورت كتابي عرضه كردن به ديگران». در زمان‌هاي گذشته براي مقابله با حريف، از روش مثالب‌نويسي استفاده می‌‌شده است.<ref> لسان العرب، ج ص 116.</ref>
+
[[مثالب]] در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف یا سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن به دیگران». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.<ref> لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.</ref>
  
با توجه به اين كه محمد بن بندار در زماني می‌‌زيسته كه مسئله اختلاف شيعه و سني به طور چشمگيري در جامعه مطرح بوده و هر يك سعي می‌‌كرده نقاط ضعف ديگري را جمع‌آوري كند و از اين راه او را محكوم نمايد و درستي خود را ثابت نمايد، ايشان اقدام به جمع‌آوري نكاتي از مخالفان [[شيعه]] می‌‌نمايد و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولي به علت نامعلومي، اين كتاب از بين رفته و هم‌اكنون در دسترس نيست.
+
با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.
  
محمد بن بندار همچنين رواياتي را در زمينه‌هاي مختلف، مانند: نمازهاي مستحبي، اصول اعتقادي، امام شناسي، امام زمان و مسايل تربيت فرزند با واسطه از استادان خود از قول امامان صادق، موسي، كاظم و رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌كند؛ كه در كتاب‌هاي روايي موجود است.<ref> رجال نجاشي، ص 140.</ref>
+
محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: نمازهای مستحبی، اصول اعتقادی، امام شناسی، امام زمان و مسایل تربیت فرزند با واسطه از استادان خود از قول امامان صادق، موسی، کاظم و رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌کند؛ که در کتاب‌های روایی موجود است.<ref> رجال نجاشی، ص ۱۴۰.</ref>
  
 
==درباره محمد بن بندار==
 
==درباره محمد بن بندار==
  
انديشمندان بزرگ تاريخ علم رجال در كتاب‌هاي خود، وقتي از شخصيت مورد نظر ما سخن به ميان می‌‌آورند، از او به عنوان يكي از افرادي كه مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند. اين حقيقت را می‌‌توان در كتاب‌هاي آنان جستجو كرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن اين بزرگواران را يادآوري می‌‌كنيم: نجاشي، عالم سترگ، رجالي متخصص و اولين گردآورنده اسامی ‌‌راويان حديث در كتاب خود، او را فردي مورد اعتماد ياد می‌‌كند و می‌‌افزايد او داراي كتاب‌هايي بوده كه از جمله آن‌ها كتاب مثالب است، كه اين كتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برايم خوانده است.<ref> الذريعه، ج 19، ص 74.</ref>
+
'''در مورد نقل حدیث:'''
  
مرحوم شيخ طوسي اولين مؤسس حوزه‌هاي علميه در جهان اسلام در دو كتاب رجال خود او را فردي مورد وثوق می‌‌داند و يكي از طرق ارتباط خودش را با روايات ائمه علیهم‌السلام از طريق ابن بي جيد به محمد بن بندار می‌‌داند.
+
اندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در کتاب‌های خود، وقتی از شخصیت مورد نظر ما سخن به میان می‌‌آورند، از او به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند. این حقیقت را می‌‌توان در کتاب‌های آنان جستجو کرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن این بزرگواران را یادآوری می‌‌کنیم: نجاشی، عالم سترگ، رجالی متخصص و اولین گردآورنده اسامی ‌‌راویان حدیث در کتاب خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است.<ref> الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.</ref>
  
مرحوم ممقاني عالم گرانقدر شيعه و رجالي معروف، در كتاب گرانسنگ تنقيح المقال ضمن برشمردن توثيقات ديگر عالمان رجال درباره اين راوي، خود نيز به توثيق او می‌‌پردازد.
+
مرحوم شیخ طوسی اولین مؤسس حوزه‌های علمیه در جهان [[اسلام]] در دو کتاب رجال خود او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.
  
مرحوم آقا بزرگ تهراني می‌‌نويسد:<ref> همان، ج 15، ص 140.</ref> «از محمد بن بندار، كتابي باقي مانده است به نام مثالب كه علي بن احمد بن طاهر قمی ‌‌آن را براي نجاشي خوانده است».
+
مرحوم [[شیخ عبدالله مامقانی|مامقانی]] عالم گرانقدر شیعه و رجالی معروف، در کتاب گرانسنگ [[تنقیح المقال فى علم الرجال|تنقیح المقال]] ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.
  
آيت الله خويي در كتاب بي‌نظير و ارزشمند معجم الرجال الحديث<ref> همان، ج ص 95.</ref> محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه كرده كه طريق [[شيخ طوسی]] از طريق ابن ابي جيد به محمد بن بندار صحيح است.
+
مرحوم آقا بزرگ تهرانی می‌‌نویسد:<ref> همان، ج ۱۵، ص ۱۴۰.</ref> «از محمد بن بندار، کتابی باقی مانده است به نام مثالب که علی بن احمد بن طاهر قمی ‌‌آن را برای نجاشی خوانده است».
  
در كتاب گنجينه دانشمندان<ref> همان، ص 104.</ref> می‌‌خوانيم بنا به گفته نجاشي و شيخ طوسي او از ثقات است.
+
[[آیت الله سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]] در کتاب بی‌نظیر و ارزشمند [[معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|معجم رجال الحدیث]]<ref> همان، ج ۱، ص ۹۵.</ref> محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
  
در كتاب ارزشمند معجم الثقات اثر ارزشمند آيت الله ابوطالب تجليل تبريزي،<ref> [[بحارالانوار]]، ج 2، ص 259؛ [[علل الشرايع]]، ج 1، ص 119.</ref> بعد از نقل قول نجاشي می‌‌خوانيم كه او از طبقه هفتم از طبقات راويان حديث بوده است.  
+
در کتاب گنجینه دانشمندان<ref> همان، ص ۱۰۴.</ref> می‌‌خوانیم بنا به گفته نجاشی و شیخ طوسی او از ثقات است.
  
'''در زمينه عقايد'''
+
در کتاب ارزشمند [[معجم الثقات و ترتیب الطبقات|معجم الثقات]] اثر ارزشمند آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۲، ص ۲۵۹؛ [[علل الشرایع]]، ج ۱، ص ۱۱۹.</ref> بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.
  
محمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعيد ابن) عبدالله خراساني<ref> خصال، ص 237.</ref> از [[امام رضا]] علیه‌السلام نقل می‌‌كند: يكي از افراد غيرمسلمان از [[امام رضا]] علیه‌السلام درباره اين كه چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببينند سؤال كرد. حضرت در جواب فرمود: اين كه مردم او را نمی‌‌توانند ببينند براي گناهان زيادي است كه انجام می‌‌دهند، او هيچگاه از مردم مخفي نيست. آن شخص پرسيد، پس چرا با چشم ديده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است كه به چشم آيد و يا عقل بتواند تمام ذات او را درك كند».<ref> دلايل الامامه، ص 464.</ref>
+
'''در زمینه عقاید:'''
  
'''درباره عصر مهدوي عجل الله تعالی فرجه شریف'''
+
محمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعید ابن) عبدالله خراسانی<ref> خصال، ص ۲۳۷.</ref> از [[امام رضا]] علیه‌السلام نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از امام رضا علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».<ref> دلایل الامامه، ص ۴۶۴.</ref>
  
در كتاب ارزشمند دلايل الامامه محمد بن جرير طبري<ref> دلايل الامامة، ص 464.</ref> می‌‌خوانيم كه محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعيد خراساني از مفضل، از [[امام صادق]] علیه‌السلام نقل می‌‌كند: زماني كه [[امام زمان]] علیه‌السلام قيام كند، خداوند هر يك از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زماني كه می‌‌زيسته به زمان خودش و به همان صورتي كه بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگيرد.<ref> همان، ص 464.</ref>
+
'''درباره عصر مهدوی عجل الله تعالی فرجه شریف:'''
  
'''ياران امام زمان علیه‌السلام'''
+
در کتاب ارزشمند [[دلائل الإمامة|دلایل الامامه]] محمد بن جریر طبری<ref> دلایل الامامة، ص ۴۶۴.</ref> می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که [[امام زمان]] علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.<ref> همان، ص ۴۶۴.</ref>
  
باز هم در كتاب ارزشمند دلايل الامامه<ref> وسايل الشيعه، ج 5، ص 177؛ بحارالانوار، ج 2، ص 259.</ref> آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعيد خراساني از مفضل بن عمر كه يكي از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است نقل می‌‌كند: امام صادق علیه‌السلام به مفضل فرمود: اي مفضل! تو و چهل نفر ديگر، با امام قائم محشور خواهي شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهي بود و به مردم امر و نهي خواهي كرد و مردم از تو فرمانبرداي خواهند نمود.
+
'''یاران امام زمان علیه‌السلام:'''
  
'''نوافل در شب نيمه ماه رمضان'''
+
باز هم در کتاب ارزشمند دلایل الامامه<ref> وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۱۷۷؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹.</ref> آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعید خراسانی از [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل بن عمر]] که یکی از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است نقل می‌‌کند: امام صادق علیه‌السلام به مفضل فرمود: ای مفضل! تو و چهل نفر دیگر، با امام قائم محشور خواهی شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهی بود و به مردم امر و نهی خواهی کرد و مردم از تو فرمانبردای خواهند نمود.
  
نويسنده كتاب [[وسايل الشيعه]] از شيخ طوسي از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علي همداني، از قول [[امام صادق]] علیه‌السلام از حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام نقل كرده: هر كس در شب نيمه ماه [[رمضان]]، صد ركعت [[نماز]] به جا آورد و در هر ركعت، بعد از [[سوره حمد]]، يازده مرتبه [[سوره اخلاص]] (قل هو الله) را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌كند كه او را از دشمنان جن و انس محافظت نمايند و سي فرشته را مأمور می‌‌كند كه او را از آتش جهنم محافظت كنند.<ref> بحارالانوار، ج 8، ص 25، حديث 23.</ref> همين روايت در كتاب مقنعه [[شيخ مفيد]] و اقبال ابن طاووس نيز موجود است.
+
'''نوافل در شب نیمه ماه رمضان:'''
  
'''جايگاه اميرالمؤمنين در قيامت'''
+
نویسنده کتاب [[وسایل الشیعه]] از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از حضرت [[امام علی]] علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه [[رمضان]]، صد رکعت [[نماز]] به جا آورد و در هر [[رکعت|رکعت]]، بعد از [[سوره حمد]]، یازده مرتبه [[سوره اخلاص]] (قل هو الله) را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش جهنم محافظت کنند.<ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.</ref> همین روایت در کتاب مقنعه [[شیخ مفید]] و [[اقبال الاعمال|اقبال]] [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] نیز موجود است.
  
محمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روايت می‌‌كند كه پيغمبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است، هنگامی‌‌ كه [[قيامت]] برپا شود خداي متعال همه انسان‌هايي را كه از اول تا آخر، خلق نموده است. در يك جا جمع می‌‌كند و منادي، با صداي بسيار بلند به طوري كه همه بشنوند صدا می‌‌زند علي بن ابي طالب علیه‌السلام كجاست. سپس حضرت علي علیه‌السلام می‌‌آيد و در مدت كوتاهي، از او به آساني حساب می‌‌كشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زينتي سبز رنگ می‌‌پوشانند و به دست آن حضرت عصايي از درخت طوبي می‌‌دهند، سپس به او می‌‌گويند: بر كنار حوض كوثر بايست و به هر كس كه می‌‌خواهي آب بنوشان و هر كس را نمی‌‌خواهي آب نده.<ref> بحارالانوار، ج 57، ص 261، [[حديث]] 54.</ref>
+
'''جایگاه امیرالمؤمنین در قیامت:'''
  
'''تربيت فرزند'''
+
محمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روایت می‌‌کند که پیغمبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است، هنگامی‌‌ که [[قیامت]] برپا شود خدای متعال همه انسان‌هایی را که از اول تا آخر، خلق نموده است، در یک جا جمع می‌‌کند و منادی، با صدای بسیار بلند به طوری که همه بشنوند صدا می‌‌زند علی بن ابی طالب علیه‌السلام کجاست. سپس حضرت علی علیه‌السلام می‌‌آید و در مدت کوتاهی، از او به آسانی حساب می‌‌کشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زینتی سبز رنگ می‌‌پوشانند و به دست آن حضرت عصایی از درخت طوبی می‌‌دهند، سپس به او می‌‌گویند: بر کنار [[حوض کوثر]] بایست و به هر کس که می‌‌خواهی آب بنوشان و هر کس را نمی‌‌خواهی آب نده.<ref> بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۶۱، حدیث ۵۴.</ref>
  
نويسنده كتاب اصول كافي از علي فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علي همداني، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسي كاظم علیه‌السلام روايت كرده است كه مستحب است با فرزندتان در زمان كودكي مهرباني كنيد و بگذاريد پرتحرك باشد، تا اين كه در هنگام بزرگ سالي حليم، صبور و پرحوصله باشد.(28)
+
'''تربیت فرزند:'''
  
 +
نویسنده کتاب [[اصول کافی|اصول کافی]] از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسی کاظم علیه‌السلام روایت کرده است که مستحب است با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
==منابع==
+
==منبع==
  
حسن شاكر آراني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 158-165
+
حسن شاكر آراني، [[ستارگان حرم]]، جلد 19، صفحه 158-165
 
[[رده:علمای قرن سوم]]
 
[[رده:علمای قرن سوم]]

نسخهٔ ‏۲۳ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


ولادت محمد بن بندار

از محل و تاریخ تولد این پژوهشگر، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره ایشان موجود است، می‌‌توان حدس زد که آغاز تولد ایشان در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است.[۱] خانواده‌‌اش از عرب‌های مهاجری هستند که به قم هجرت کرده‌اند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.[۲] این طایفه شاخه‌ای از قبیله شیبان‌اند که خود نیز شاخه‌ای از قبیله «بکر بن وایل» به حساب می‌‌آیند که در حجاز و عراق سکونت داشته‌اند.

نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمی‌‌گزیدند. بندار را در کتاب‌های فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا می‌‌کنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او می‌‌گذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».[۳]

این که آیا این راوی در آسمان پرستاره شهر قم طلوع کرده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در کتاب‌های خود او را ابوجعفر قمی‌‌[۴] نامیده‌اند، از این رو معلوم می‌‌شود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم می‌‌زیسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.

استادان محمد بن بندار

پیش نیاز علم حدیث و نقل روایت - همانند سایر علوم - حضور در محضر استادان این علم است که خود از سرچشمه وحی درس گرفته باشند. در این راستا، پیامبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام اولین استادها هستند و برای دستیابی به علوم آن بزرگواران باید محضر شریف آن‌ها را درک نمود؛ لذا روایات اصحاب امامان در این راستا ارزیابی می‌‌گردد. بنابراین افرادی که می‌‌خواستند راوی حدیث باشند، می‌‌بایست از خانه و کاشانه خود بار سفر می‌‌بستند تا بتوانند محضر امامان و اصحاب آن‌ها را درک نمایند و بدون واسطه، حدیث را از آن بزرگواران فراگیرند. پیشوایان معصوم علیهم‌السلام نیز در هر جا که زمینه را مساعد می‌‌دیدند، اقدام به تشکیل جلسات علمی ‌‌می‌‌نمودند.

راوی بزرگوار، محمد بن بندار نیز از جمله کسانی است که افتخار نقل حدیث را بدست آورده و از استادانی بهره برده که از جمله آنان، علی بن محمد همدانی کوفی است. وی در کوفه می‌‌زیسته که محمد بن بندار، روایات امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام را از این استاد فراگرفته و همچنین روایاتی از امام موسی بن جعفر علیه‌السلام را نیز، از عبدالله بن مغیره ابومحمد عجلی کوفی[۵] که بنا به گفته نجاشی در کتاب رجالش، «ثقه ثقه، هیچ کس همتای او نیست» نقل می‌‌کند. یکی دیگر از استادان ایشان، محمد بن عبدالله خراسانی[۶] است که افتخار خدمت در خانه حضرت امام رضا علیه‌السلام را نیز در خراسان پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است. همچنین محمد روایات امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌کند.

شاگردان محمد بن بندار قمی

پرورش شاگرد و آموزش علم، همیشه بوده است. محمد در این راستا اقدام به پرورش شاگردانی می‌‌نماید که از جمله آنان می‌‌توان چنین نام برد:

  • ۱- حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی‌‌:[۷] وی از استادان مرحوم کلینی، صاحب کتاب معتبر کافی و همچنین استاد مرحوم جعفر بن قولویه صاحب کتاب ارزشمند کامل الزیارات است و خود ایشان دارای کتاب گرانسنگ النوادر است.
  • ۲- علی بن محمد بندار،[۸] فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار. وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل می‌‌کند.
  • ۳- ابن ابی جید[۹]، که از مشایخ فرزانه فرهیخته و احیاگر حوزه‌ی علمیه مرحوم شیخ طوسی است.
  • ۴- احمد بن طاهر قمی‌‌[۱۰]، که از استادان عالم رجالی بزرگ، مرحوم نجاشی صاحب کتاب ارزشمند رجال است.

آثار محمد بن بندار قمی

ماندگاری افراد به ماندگاری آثاری است که از آنان باقی می‌‌ماند. اگر تا به حال، نام محمد بن بندار در کتاب‌های رجال و حدیث باقی مانده، به علت نقل روایات و باقی گذاردن اثری مکتوب به نام «المثالب»[۱۱] بوده است.

مرحوم آقا بزرگ تهرانی[۱۲] از کتاب مثالب نام برده و قبل از ایشان نیز رجالی سترگ، نجاشی و شیخ طوسی از این کتاب یاد کرده‌اند. در کتاب رجال نجاشی و فهرست می‌‌خوانیم که محمد بن بندار، دارای کتاب‌های زیادی بوده که یکی از آن‌ها کتاب مثالب است.

مثالب در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف یا سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمع‌آوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن به دیگران». در زمان‌های گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالب‌نویسی استفاده می‌‌شده است.[۱۳]

با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی می‌‌زیسته که مسئله اختلاف شیعه و سنی به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی می‌‌کرده نقاط ضعف دیگری را جمع‌آوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمع‌آوری نکاتی از مخالفان شیعه می‌‌نماید و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هم‌اکنون در دسترس نیست.

محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینه‌های مختلف، مانند: نمازهای مستحبی، اصول اعتقادی، امام شناسی، امام زمان و مسایل تربیت فرزند با واسطه از استادان خود از قول امامان صادق، موسی، کاظم و رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌کند؛ که در کتاب‌های روایی موجود است.[۱۴]

درباره محمد بن بندار

در مورد نقل حدیث:

اندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در کتاب‌های خود، وقتی از شخصیت مورد نظر ما سخن به میان می‌‌آورند، از او به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند. این حقیقت را می‌‌توان در کتاب‌های آنان جستجو کرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن این بزرگواران را یادآوری می‌‌کنیم: نجاشی، عالم سترگ، رجالی متخصص و اولین گردآورنده اسامی ‌‌راویان حدیث در کتاب خود، او را فردی مورد اعتماد یاد می‌‌کند و می‌‌افزاید او دارای کتاب‌هایی بوده که از جمله آن‌ها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برایم خوانده است.[۱۵]

مرحوم شیخ طوسی اولین مؤسس حوزه‌های علمیه در جهان اسلام در دو کتاب رجال خود او را فردی مورد وثوق می‌‌داند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات ائمه علیهم‌السلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار می‌‌داند.

مرحوم مامقانی عالم گرانقدر شیعه و رجالی معروف، در کتاب گرانسنگ تنقیح المقال ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او می‌‌پردازد.

مرحوم آقا بزرگ تهرانی می‌‌نویسد:[۱۶] «از محمد بن بندار، کتابی باقی مانده است به نام مثالب که علی بن احمد بن طاهر قمی ‌‌آن را برای نجاشی خوانده است».

آیت الله خویی در کتاب بی‌نظیر و ارزشمند معجم رجال الحدیث[۱۷] محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.

در کتاب گنجینه دانشمندان[۱۸] می‌‌خوانیم بنا به گفته نجاشی و شیخ طوسی او از ثقات است.

در کتاب ارزشمند معجم الثقات اثر ارزشمند آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،[۱۹] بعد از نقل قول نجاشی می‌‌خوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.

در زمینه عقاید:

محمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعید ابن) عبدالله خراسانی[۲۰] از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌‌کند: یکی از افراد غیرمسلمان از امام رضا علیه‌السلام درباره این که چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمی‌‌توانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام می‌‌دهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».[۲۱]

درباره عصر مهدوی عجل الله تعالی فرجه شریف:

در کتاب ارزشمند دلایل الامامه محمد بن جریر طبری[۲۲] می‌‌خوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌‌کند: زمانی که امام زمان علیه‌السلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که می‌‌زیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.[۲۳]

یاران امام زمان علیه‌السلام:

باز هم در کتاب ارزشمند دلایل الامامه[۲۴] آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعید خراسانی از مفضل بن عمر که یکی از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است نقل می‌‌کند: امام صادق علیه‌السلام به مفضل فرمود: ای مفضل! تو و چهل نفر دیگر، با امام قائم محشور خواهی شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهی بود و به مردم امر و نهی خواهی کرد و مردم از تو فرمانبردای خواهند نمود.

نوافل در شب نیمه ماه رمضان:

نویسنده کتاب وسایل الشیعه از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیه‌السلام از حضرت امام علی علیه‌السلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه رمضان، صد رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت، بعد از سوره حمد، یازده مرتبه سوره اخلاص (قل هو الله) را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور می‌‌کند که او را از آتش جهنم محافظت کنند.[۲۵] همین روایت در کتاب مقنعه شیخ مفید و اقبال ابن طاووس نیز موجود است.

جایگاه امیرالمؤمنین در قیامت:

محمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روایت می‌‌کند که پیغمبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است، هنگامی‌‌ که قیامت برپا شود خدای متعال همه انسان‌هایی را که از اول تا آخر، خلق نموده است، در یک جا جمع می‌‌کند و منادی، با صدای بسیار بلند به طوری که همه بشنوند صدا می‌‌زند علی بن ابی طالب علیه‌السلام کجاست. سپس حضرت علی علیه‌السلام می‌‌آید و در مدت کوتاهی، از او به آسانی حساب می‌‌کشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زینتی سبز رنگ می‌‌پوشانند و به دست آن حضرت عصایی از درخت طوبی می‌‌دهند، سپس به او می‌‌گویند: بر کنار حوض کوثر بایست و به هر کس که می‌‌خواهی آب بنوشان و هر کس را نمی‌‌خواهی آب نده.[۲۶]

تربیت فرزند:

نویسنده کتاب اصول کافی از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسی کاظم علیه‌السلام روایت کرده است که مستحب است با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.

پانویس

  1. چون شاگرد ایشان حسین بن محمد بن عامر اشعری تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است (معجم الثقات).
  2. تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.
  3. فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴، قطع رحلی.
  4. رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.
  5. مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.
  6. معجم الثقات، ص ۱۰۴.
  7. بحار، ج ۸، ص ۲۵.
  8. الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
  9. فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.
  10. رجال نجاشی، ص ۱۴۰.
  11. همان.
  12. الذریعه، ج ۱۹.
  13. لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.
  14. رجال نجاشی، ص ۱۴۰.
  15. الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
  16. همان، ج ۱۵، ص ۱۴۰.
  17. همان، ج ۱، ص ۹۵.
  18. همان، ص ۱۰۴.
  19. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۹.
  20. خصال، ص ۲۳۷.
  21. دلایل الامامه، ص ۴۶۴.
  22. دلایل الامامة، ص ۴۶۴.
  23. همان، ص ۴۶۴.
  24. وسایل الشیعه، ج ۵، ص ۱۷۷؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹.
  25. بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.
  26. بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۶۱، حدیث ۵۴.

منبع

حسن شاكر آراني، ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 158-165