محمد بن بندار قمی
«محمد بن بندار قمی»، از محدثان مورد اعتماد شیعه در قرن سوم هجری است. نجاشی و شیخ طوسی ضمن توثیق ابن بندار، کتاب «المثالب» را برای او ذکر کردهاند.
نام کامل | محمد بن بندار قمی |
زادگاه | قم |
وفات | قرن سوم قمری |
اساتید |
علی بن محمد همدانی کوفی، عبدالله بن مغیره، محمد بن عبدالله خراسانی، حسن بن عرفه،... |
شاگردان |
حسین بن محمد اشعری قمی، علی بن محمد بندار، ابن ابی جید، احمد بن طاهر قمی،... |
آثار |
المثالب،... |
ولادت
از تاریخ تولد محمد بن بندار، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ ولی بر اساس قراین و شواهدی که از سلسله راویان همدوره او موجود است، میتوان حدس زد که آغاز تولدش در اوایل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نیز وفات یافته است؛ زیرا شاگرد ایشان حسین بن محمد اشعری تا سال ۳۰۰ هـ.ق زنده بوده است.[۱]
خانوادهاش از عربهای مهاجری هستند که به قم هجرت کردهاند و منسوب به طایفه «ذهل»اند.[۲] این طایفه شاخهای از قبیله شیباناند که خود نیز شاخهای از قبیله «بکر بن وائل» به حساب میآیند که در حجاز و عراق سکونت داشتهاند.
نام پدرِ محمد، بندار است که هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی، این نام را برای فرزندان خود برمیگزیدند. بندار را در کتابهای فرهنگ لغت فارسی و عربی این چنین معنا میکنند: «کسی که مورد اعتماد مردم بوده و آنها اشیای گران قیمت و سایر وسایل خود را به امانت پیش او میگذارند. یا به کسی که اخبار و اطلاعات زیادی درباره اقوام و خویشان خود داشته باشد، گفته میشود».[۳]
این که آیا این راوی در شهر قم متولد شده یا نه، اطلاع صحیحی در دست نیست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در کتابهای خود او را ابوجعفر قمی[۴] نامیدهاند، از این رو معلوم میشود که این راوی بزرگوار، زمان زیادی را در قم میزیسته تا به قمی مشهور شده است.
استادان
محمد بن بندار از جمله کسانی است که افتخار نقل حدیث را بدست آورده و از استادانی بهره برده است، از جمله:
- علی بن محمد همدانی کوفی؛ وی در کوفه میزیسته که محمد بن بندار، روایات امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام را از او فراگرفته است.
- عبدالله بن مغیره؛[۵] راوی موثق کوفی که ابن بندار روایاتی از امام موسی بن جعفر علیهالسلام را از طریق او نقل میکند.
- محمد بن عبدالله خراسانی؛[۶] وی افتخار خدمت در خانه حضرت امام رضا علیهالسلام را نیز در خراسان پیدا کرده و به عنوان خادم الرضا او را میشناسند و روایاتی از آن امام بزرگوار برای محمد بن بندار نقل کرده است.
- حسن بن عرفه؛ محمد بن بندار روایات امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام را از استاد دیگر خود حسن بن عرفه که از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل میکند.
شاگردان
محمد بن بندار همچنین اقدام به آموزش علم و پرورش شاگردانی مینماید که از جمله آنان میتوان افراد زیر را نام برد:
- حسین بن محمد بن عامر اشعری قمی:[۷] وی از استادان شیخ کلینی، صاحب کتاب معتبر الکافی و همچنین استاد جعفر بن قولویه صاحب کتاب ارزشمند کامل الزیارات است و خود ایشان دارای کتاب گرانسنگ النوادر است.
- علی بن محمد بندار:[۸] فرزند عالم و اندیشمند محمد بن بندار؛ وی روایات زیادی از پدرش و سایر راویان حدیث نقل میکند.
در نظر عالمان
اندیشمندان بزرگ تاریخ علم رجال در کتابهای خود، از محمد بن بندار به عنوان یکی از افرادی که مورد وثوق و اعتماد است، نام میبرند.
- نجاشی، رجالی متخصص در کتاب رجال خود، او را فردی مورد اعتماد یاد میکند و میافزاید «او دارای کتابهایی بوده که از جمله آنها کتاب مثالب است، که این کتاب را احمد بن طاهر قمی برایم خوانده است».[۱۱]
- شیخ طوسی در دو کتاب رجالی خود، او را فردی مورد وثوق میداند و یکی از طرق ارتباط خودش را با روایات ائمه علیهمالسلام از طریق ابن بی جید به محمد بن بندار میداند.
- شیخ عبدالله مامقانی در کتاب گرانسنگ تنقیح المقال ضمن برشمردن توثیقات دیگر عالمان رجال درباره این راوی، خود نیز به توثیق او میپردازد.
- آیت الله خویی در کتاب ارزشمند معجم رجال الحدیث[۱۲] محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه کرده که طریق شیخ طوسی از طریق ابن ابی جید به محمد بن بندار صحیح است.
- در کتاب ارزشمند معجم الثقات اثر آیت الله ابوطالب تجلیل تبریزی،[۱۳] بعد از نقل قول نجاشی میخوانیم که او از طبقه هفتم از طبقات راویان حدیث بوده است.
آثار و روایات
دو رجالی بزرگ شیعه، نجاشی و شیخ طوسی از کتابی به نام «المثالب» برای محمد بن بندار یاد کردهاند.[۱۴] در کتاب رجال نجاشی و فهرست میخوانیم که محمد بن بندار، دارای کتابهای زیادی بوده که یکی از آنها کتاب مثالب است.
«مثالب» در لغت چنین معنا شده است: «نکات ضعف سیاسی یا اعتقادی یا گرایشات مذهبی کسانی را در یک مجموعه جمعآوری نمودن و به صورت کتابی عرضه کردن». در زمانهای گذشته برای مقابله با حریف، از روش مثالبنویسی استفاده میشده است.[۱۵] با توجه به این که محمد بن بندار در زمانی میزیسته که مسئله اختلاف شیعه و سنی به طور چشمگیری در جامعه مطرح بوده و هر یک سعی میکرده نقاط ضعف دیگری را جمعآوری کند و از این راه او را محکوم نماید و درستی خود را ثابت نماید، ایشان اقدام به جمعآوری نکاتی از مخالفان شیعه مینماید و نام آن را مثالب میگذارد؛ ولی به علت نامعلومی، این کتاب از بین رفته و هماکنون در دسترس نیست.
محمد بن بندار همچنین روایاتی را در زمینههای مختلف، مانند: اصول اعتقادی، امام شناسی و اخلاقی با واسطه از استادان خود از امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهمالسلام نقل میکند. برخی روایات منقول از ابن بندار چنین است:
دیدن خدا:
محمد بن بندار از استاد خود، محمد بن عبدالله خراسانی نقل میکند: یکی از افراد غیرمسلمان از امام رضا علیهالسلام درباره این که چرا مردم نمیتوانند خداوند متعال را ببینند سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: این که مردم او را نمیتوانند ببینند برای گناهان زیادی است که انجام میدهند، او هیچگاه از مردم مخفی نیست. آن شخص پرسید، پس چرا با چشم دیده نمیشود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است که به چشم آید و یا عقل بتواند تمام ذات او را درک کند».[۱۶]
جزای آزار دهندگان:
در کتاب ارزشمند دلایل الامامه اثر محمد بن جریر بن رستم طبری میخوانیم که محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعید خراسانی از مفضل، از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: زمانی که امام زمان علیهالسلام قیام کند، خداوند هر یک از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زمانی که میزیسته به زمان خودش و به همان صورتی که بوده برمیگرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگیرد.[۱۷]
نوافل در شب نیمه ماه رمضان:
نویسنده کتاب وسایل الشیعه از شیخ طوسی از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علی همدانی، از قول امام صادق علیهالسلام از امام علی علیهالسلام نقل کرده: هر کس در شب نیمه ماه رمضان، صد رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت، بعد از سوره حمد، یازده مرتبه سوره اخلاص را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور میکند که او را از دشمنان جن و انس محافظت نمایند و سی فرشته را مأمور میکند که او را از آتش جهنم محافظت کنند.[۱۸] همین روایت در کتاب «المقنعه» شیخ مفید و «اقبال» ابن طاووس نیز موجود است.
تربیت فرزند:
نویسنده کتاب اصول کافی از علی فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علی همدانی، از صالح بن عقبه، از امام کاظم علیهالسلام روایت کرده است که: با فرزندتان در زمان کودکی مهربانی کنید و بگذارید پرتحرک باشد، تا این که در هنگام بزرگ سالی حلیم، صبور و پرحوصله باشد.
پانویس
- ↑ معجم الثقات، تجلیل تبریزی، ص ۱۰۴.
- ↑ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹.
- ↑ فرهنگ معین، ج ۱، ص ۵۸۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۱۸۴.
- ↑ رجال شیخ طوسی، ص ۴۹۴.
- ↑ مجالس المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، ج ۱، ص ۴۱۷.
- ↑ معجم الثقات، ص ۱۰۴.
- ↑ بحار، ج ۸، ص ۲۵.
- ↑ الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
- ↑ فهرست شیخ طوسی، ص ۲۱۶.
- ↑ رجال نجاشی، ص ۱۴۰.
- ↑ الذریعه، ج ۱۹، ص ۷۴.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۹۵.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۹؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۹.
- ↑ همان.
- ↑ لسان العرب، ج ۲، ص ۱۱۶.
- ↑ دلایل الامامه، ص ۴۶۴.
- ↑ همان، ص ۴۶۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵، حدیث ۲۳.
منابع
- ستارگان حرم، حسن شاکر آرانی، جلد ۱۹، صفحه ۱۵۸-۱۶۵.