التحریر و التنویر (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۶۹: | سطر ۶۹: | ||
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | * [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر نور]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | ||
{{تفسیر قرآن}} | {{تفسیر قرآن}} | ||
− | [[رده: تفاسیر]][[رده:تفاسیر اجتماعی]][[رده:تفاسیر اجتهادی]] | + | [[رده: تفاسیر]][[رده:تفسیرهای اهل سنت]][[رده:تفاسیر اجتماعی]][[رده:تفاسیر اجتهادی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۰۳
نویسنده | محمدطاهر بن عاشور |
موضوع | تفسیر اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۳۰ |
|
«التحریر و التنویر» معروف به «تفسیر ابن عاشور»، اثر محمدطاهر ابن عاشور (۱۲۹۶-۱۳۹۳ ق)، از تفاسیر مشهور اجتماعى، ادبى و تحلیلى جهان اسلام است. برخى معتقدند اساس منهج تفسیرى ابن عاشور بر سه نکته استوار است که بر حسب اهمیت آن در «التحریر و التنویر» عبارتند از: لغت، رأى (عقل)، مأثور (قرآن و سنت).
مؤلف
محمدطاهر ابن عاشور (۱۲۹۶-۱۳۹۳ ق) مفسر، ادیب و نویسنده اهل تونس در قرن چهاردهم هجرى بود. وی در سال ۱۹۳۱م به شیخ الاسلامى مالکیان تونس برگزیده شد.
ابن عاشور در لغت، نحو، ادبیات، علوم و معارف نوین عصر، تاریخ و دیگر علوم اسلامى دست داشت و در تفسیر قرآن مبرّز بود. او در همان حال که به تفسیر مىپرداخت، در حال دفاع از آموزههاى اجتماعى و سیاسى اسلام بود.
معرفی کتاب
«تفسیر ابن عاشور»، تفسیرى تحلیلى و تحقیقى است که مؤلف در تفسیر هر سوره بعد از تبیین اسم سوره، به علت نامگذارى و دلایل آن در کتب روایى، تفسیرى، شهرت بین قرّاء و مصاحف مختلف مىپردازد. به دنبال آن، ترتیب سوره را از جهت نزول مطرح مىکند؛ سپس عدد آیات و آراى اختلافى را بر مىرسد؛ بعد از این به اهداف و مقاصد سوره مىپردازد.
با تأمل در آثار مفسران اندلسى -از جمله ابن عاشور- مىتوان این ویژگىها را با اندکى تفاوت دید: توجه به تفسیر نقلى، دانش قرائت، علم لغت، مباحث فقهى و پرهیز از اسرائیلیات.
ابن عاشور در این تفسیر منابع فراوان و مختلفى را مورد مراجعه قرار داده است که از آن جمله مىتوان به: الکشاف، المحرر الوجیز، مفاتیح الغیب، تفسیر بیضاوى و درة التنزیل اشاره کرد. با نگاهى اجمالى به این منابع پى مىبریم که پارهاى از آنها علاوه بر توجه لازم به لغت، تلاش فراوانى در اشراب عقل گرایى در تفسیر نموده و کوشش کردهاند که سمت و سوى تفسیر را تحقیقى کنند.
در مورد ارزش این تفسیر گته شده: این تفسیر از بهترین تفاسیر عصرى و روز آمد به شمار مىرود که بیشتر به مسائل اجتماعى، تربیتى، اخلاقى و سیاسى پرداخته... از این رو این تفسیر به عقل - بیش از نقل - نظر دارد و شدیدا به منقولات واهى به ویژه کعب الأحبار تاخته است.
اصول کلى تفسیر ابن عاشور
اصول کلى روش تفسیر ابن عاشور را، قرآن، روایت، لغت و عقل تشکیل مىدهند.
یک. جایگاه لغت در تفسیر:
برخى معتقدند اساس و بنیان منهج تفسیرى ابن عاشور بر سه نکته استوار است که بر حسب اهمیت آن در «التحریر و التنویر» عبارتند از: لغت، رأى (عقل)، مأثور (قرآن و سنت).
دو. جایگاه اثر در تفسیر:
ابن عاشور در مقدمه دوم و سوم در ابتداى تفسیرش به بحث تفسیر مأثور پرداخته و به شدت به مخالفان تفسیر به غیر مأثور خرده گرفته است و مىگوید: تفسیر مأثور گرچه پذیرفتنى است، اما این گونه تفسیر به شدت اندک است. وى در مقام تبیین علومى که مفسر بدان نیازمند است، تفسیر برخى آیات را با آیات دیگر و یا با روایاتى که از ناحیه نبى اکرم (ص) و آنچه از صحابه در ذیل پارهاى از آیات رسیده، از قبیل تخصیص عمومات و تقیید مطلقات و... دانسته و مفسر را از آنها بى نیاز مىداند. البته وى خود در برخى موارد از تفسیر مأثور بهره گرفته است، اما نمىتوان این موارد را نشانه عدول وى از نظریهاش دانست.
ابن عاشور اگر چه روش تفسیر قرآن به قرآن را استراتژى خود نکرده است، ولى در مواردى از آن بهره برده و با استفاده از این شیوه دست به تفسیر زده است. وى در دو مقام تفسیر آیات مجمل و شرح پارهاى از الفاظ چنین کارى را انجام داده است.
ابن عاشور در تفسیر قرآن به روایت - ضمن تبیین قلمرو استفاده از سنت در تفسیر- معتقد است که سنت مىتواند هم در طول قرآن کاربرد داشته باشد و هم در عرض آن. سنت وقتى در طول قرآن است یکى از کارهاى زیر را انجام مىدهد: یا کاربرد آن در مقام تقیید مطلق است و یا تخصیص عام و یا تفصیل مجمل.
سه. جایگاه عقل در تفسیر:
عقل در اینجا در مقابل نقل و به معناى تلاش عقلانى و روشمند مفسر در فهم آیات الهى است که در ادبیات جدید عربى از آن به «تفسیر به رأی» تعبیر مىشود. این تفسیر از جمله تفاسیرى است که عقل را به خدمت گرفته است. مباحث این چنین را در تفسیر ابن عاشور در ذیل آیات ناظر به خلقت آسمان و زمین، سؤال از چیستى روح، ماهیت وحى، به لسان عربى بودن متن وحیانى و... مىتوان دید و ملاحظه کرد که وى چگونه با استعانت از عقل به پارهاى مباحث پرداخته که در کمتر تفسیرى مىتوان آن نکات را یافت.
چهار. جایگاه فقه در تفسیر:
ابن عاشور در تفسیر ضمن اهتمام به فقه در ذیل آیات متعدد و داراى ظرفیت تشریعى، به آنها پرداخته است. به عنوان نمونه مىتوان به آنچه وى در ذیل آیه شریفه «یعلمون الناس السحر»، در مورد بحث سحر آورده اشاره کرد. وى ضمن تبیین تفصیلى ماهیت سحر و تذکر آراى فقها، حکم فقهى آن را مورد تأمل قرار داده است.
منابع
- نرم افزار جامع التفاسیر نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|