رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید محمدهادی میلانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اضافه کردن رده)
 
(۲۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}'''آیت الله سید محمدهادی میلانی''' (۱۲۷۳ - ۱۳۵۴ ش)، از فقها و مراجع بزرگ [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[سید ابوالحسن اصفهانی]] است. ایشان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز فعال بود و از انقلاب اسلامی [[ایران]] حمایت می‌کرد. دو کتاب «محاضرات فی الفقه الامامیه» و «قادتُنا کیف نعرفُهم» از آثار ارزشمند این عالم ربانی است.
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 2، صفحه 772
 
  
'''نویسنده:''' سعيد عباس زاده
+
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = سید محمدهادی حسینی میلانی
 +
||تصویر= [[پرونده:Milani.jpg|۲3۰px]]
 +
||زادروز =  ۱۲۷۳ شمسی
 +
|زادگاه = [[نجف]]
 +
|وفات =  ۱۳۵۴ شمسی
 +
|مدفن = [[مشهد]]، [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم امام رضا علیه السلام]]
 +
|اساتید =  [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[میرزا محمدحسین نائینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]]، [[محمدحسین غروی اصفهانی]]،...
 +
|شاگردان = [[سید علی حسینی خامنه ای|سید علی خامنه‌ای]]، [[حسین وحید خراسانی]]، [[علامه محمدتقی جعفری|شیخ محمدتقی جعفری]]، [[سید ابراهیم علم الهدی سبزواری|سید ابراهیم سبزواری]]،...
 +
|آثار = محاضرات فی الفقه الامامیه، قادتنا کیف نعرفهم، مختصر الاحکام، قواعد فقهیه و اصولیه، حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]،...
 +
}}
  
==آیت الله سید محمدهادی میلانی==
+
==ولادت و خاندان==
  
'''ولادت و خاندان'''
+
سید محمدهادی میلانی در هفتم [[ماه محرم|محرم]] سال ۱۳۱۳ قمری (۱۲۷۳ ش) در [[نجف]] در خانواده ای اهل [[علم]] و معنویت پا به عرصه هستی نهاد. اجداد او همه از [[سادات]] حسینی و از نوادگان [[امام سجاد علیه السلام|امام علی بن الحسین]] علیه السلام<ref> مقدمه محاضرات فی الفقه الامامیه (زکوه)، سید فاضل حسینی، ج ۱، ص ۶.</ref> بودند که به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان [[مدینه]] بشمار می رفتند. محله قدیمی «[[بنی هاشم]]» محل سکونت این خاندان بود و همواره بزرگانی از قبیله های عرب و دانشوران اسلامی بدآنجا رفت و آمد داشته اند.
  
در شامگاه هفتم [[محرم]] سال 1313 ق. در [[نجف]] در خانواده‎ای اهل [[علم]] و معنویت كودكی پا به عرصه هستی نهاد كه او را «محمدهادی» نامیدند. اجداد او همه از [[سادات]] حسینی شهر [[مدینه]] منوره و از فرزندان امام علی بن الحسین علیه السلام<ref> مقدمه محاضرات فی الفقه الامامیه (زكوه)، سید فاضل حسینی، ج 1، ص 6.</ref> بودند كه به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان مدینه بشمار می‎رفتند. محله قدیمی «[[بنی هاشم]]» محل سكونت این خاندان بود و همواره بزرگانی از قبیله‎های عرب و دانشوران اسلامی بدآنجا رفت و آمد داشته‎اند.
+
هجرت آنان در اواخر قرن یازدهم قمری از مدینه به آذربایجان [[ایران]] در پی دعوتی بود که از جانب [[شیعه|شیعیان]] این دیار انجام گرفت. به دنبال این دعوت، سید حسین (جد محمد هادی) و برادرش علی اکبر که هر دو از جوانان فرزانه مدینه بودند به همراه زایرین خانه خدا وارد آذربایجان شدند و در منطقه «اسکوچای» اقامت گزیدند و سید حسین همچنان در میلان<ref> میلان از روستاهای آباد بخش اسکو در نزدیک شهرستان تبریز قرار دارد.</ref> باقی ماند و از همان جا [[ازدواج]] کرد. وی تا آخر عمر در میان دوستداران [[اهل بیت]] پیامبر صلی الله علیه و آله در منطقه آذربایجان به تبلیغ و ترویج [[احکام]] اسلام پرداخت.
  
هجرت آنان در اواخر قرن یازدهم ق. از مدینه به آذربایجان ایران در پی دعوتی بود كه از جانب شیعیان این دیار انجام گرفت. به دنبال این دعوت سید حسین (جد محمد هادی) و برادرش علی اكبر كه هر دو از جوانان فرزانه مدینه بودند به همراه زایرین خانه خدا وارد آذربایجان شدند و در منطقه «اسكوچای» اقامت گزیدند و سید حسین همچنان در میلان<ref> میلان از آباد بخش اسكو در نزدیك شهرستان تبریز قرار دارد این روستا از پرجمعیت‎ترین و از جمله روستاهای آباد اسكوچای یا دره اسكو می‎باشد.</ref> باقی ماند و از همان جا [[ازدواج]] كرد وی تا آخر عمر در میان دوستداران [[اهل بیت]] پیامبر صلی الله علیه و آله در منطقه آذربایجان به تبلیغ و ترویج [[احكام]] اسلام پرداخت با رحلت سید حسین فرزندان وی و بعدها نوادگانش این رسالت عظیم را در منطقه آذربایجان دنبال كردند.<ref> سید حسین اولاد زیادی داشت كه بزرگترین آن سید اسدالله در سلك علماء بود پس از سید اسدالله، علی‌اكبر فرزندش و پس از علی‌اكبر نیز سید مرتضی فرزند وی و بالاخره سید احمد فرزند سید مرتضی از بزرگان و دانشورانی بودند كه نزدیك 3 قرن زعامت امور دینی را در منطقه آذربایجان عهده‌دار بودند.</ref>
+
نیای مادری محمدهادی میلانی، آیت الله شیخ محمدحسین مامقانی<ref> مامقان از توابع شهرستان تبریز در طول تاریخ خاستگاه دانشوران فرزانه ای بوده است.</ref> (متوفی به سال ۱۲۲۳ ق) از شاگردان [[شیخ مرتضی انصاری]] و شیخ مهدی آل کاشف الغطاء است که خود از فقهای بزرگ اوایل قرن چهاردهم قمری بشمار می رفت و در دوران زندگی به [[زهد]] و پارسایی شهرت داشت.
  
نیای مادری آیت الله میلانی آیت الله شیخ محمدحسین مامقانی<ref> مامقان از توابع شهرستان تبریز در طول تاریخ خاستگاه دانشوران فرزانه‎ای بوده است.</ref> (متوفی به سال 1223 ق.) شاگردان [[شیخ مرتضی انصاری]] و شیخ مهدی آل كاشف الغطاء است كه خود از فقهای بزرگ اوایل قرن چهاردهم ق. بشمار می‎رفت و در دوران زندگی به زهد و پارسایی شهرت داشت.
+
==تحصیل و استادان==
  
'''دوران تحصیل'''
+
اولین مکتب تربیتی سید محمدهادی دامان مادری از خاندان علم و فضیلت و پدر فرزانه و عالم وی بود. اساتید علوم مقدماتی وی، بزرگانی چون آقا میرزا ابراهیم همدانی و آخوند ملا محسن تبریزی، و در دروس سطح نیز استادانی چون آقا شیخ ابراهیم سالیانی و آقا سید جعفر اردبیلی و حاج شیخ میرزا علی ایروانی و آقا شیخ غلامعلی قمی و آقا شیخ ابوالقاسم مامقانی (دائی) او بودند.
  
اولین مكتب تربیتی سید محمدهادی دامان مادری از خاندان علم و فضیلت و پدر فرزانه و عالم وی بود. اساتید علوم مقدماتی وی بزرگانی چون آقا میرزا ابراهیم همدانی و آخوند ملا محسن تبریزی، و در دروس سطح نیز استادانی چون آقا شیخ ابراهیم سالیانی و آقا سید جعفر اردبیلی و حاج شیخ میرزا علی ایروانی و آقا شیخ غلامعلی قمی و آقا شیخ ابوالقاسم مامقانی (دائی) او بودند.  
+
او همچنین از محضر اساتید بزرگی چون آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، آیت الله [[میرزا محمدحسین نائینی|محمدحسین نائینی]] و آیت الله [[سید ضیاء الدین عراقی|آقا ضیاء الدین عراقی]] بهره های وافر برده و پایه های علمی خود را در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] استحکام بخشیده و در طول ۲۳ سال حضور در دروس و محافل علمی این بزرگان توانسته بود بر آراء و نظرات قوی ترین اساتید مسلط گردد. وی در علوم عقلی نیز مهارت فراوان داشت و چندین سال از عمر خود را در محضر اساتید [[فلسفه]] گذرانده و در این خصوص از شاگردان [[محمدحسین غروی اصفهانی|شیخ محمدحسین اصفهانی]] بشمار می رفت.<ref> مکتب تفکیک، ویژه‌نامه بنیاد تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره ۱، ص ۲۰۸.</ref>
  
او همچنین از محضر اساتید بزرگی چون آیت الله ابوالحسن اصفهانی، آیت الله نائینی و آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی بهره‎های وافر برده و پایه‎های علمی خود را در [[فقه]] و [[اصول]] استحكام بخشیده و در طول 23 سال حضور در دروس و محافل علمی این بزرگان توانسته بود بر آراء و نظرات قوی‎ترین اساتید مسلط گردد. وی در علوم عقلی نیز مهارت فراوان داشت و چندین سال از عمر خود را در محضر اساتید [[فلسفه]] گذرانده و در این خصوص از شاگردان شیخ محمدحسین اصفهانی بشمار می‎رفت.<ref> مكتب تفكیك، ویژه‌نامه بنیاد تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره 1، ص 208.</ref>
+
آقای میلانی از جمله علومی که دیگر در آن تبحر یافت و به استادی رسید، دانش [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[علوم قرآنی]] بود که از ایام تحصیل خود در [[نجف]] این دانش را نزد استاد بزرگ [[علامه محمد جواد بلاغی|شیخ محمدجواد بلاغی]] فراگرفته بود و بعدها نیز همواره با اساتید تفسیر به ویژه با مفسر بزرگ [[علامه طباطبایی]] صاحب [[تفسیر المیزان]] مباحثه و مناظره داشت. وی تفسیر را در کنار فقه و اصول تدریس می کرد و محصلین علوم دینی را با [[قرآن]]، این منبع جوشان فیض الهی آشنا می ساخت. و این روش را که نشانه ای از عشق ایشان به قرآن بود همواره در زندگیش حفظ کرده بود.
  
آقای میلانی از جمله علومی كه دیگر در آن تبحر یافت و به استادی رسید، دانش تفسیر و علوم قرانی بود كه از ایام تحصیل خود در [[نجف]] این دانش را نزد استاد بزرگ شیخ محمدجواد بلاغی فراگرفته بود و بعدها نیز همواره با اساتید [[تفسیر]] به ویژه با مفسر بزرگ [[علامه طباطبایی]] صاحب [[تفسیر المیزان]] مباحثه و مناظره داشت. وی تفسیر را در كنار فقه و اصول تدریس می‎كرد و محصلین علوم دینی را با [[قرآن]]، این منبع جوشان فیض الهی آشنا می‎ساخت. و این روش را كه نشانه‎ای از عشق ایشان به قرآن بود همواره در زندگیش حفظ كرده بود.
+
ایشان هشت سال نیز در علوم [[حدیث]] با آیت الله شیخ علی قمی مباحثه و مذاکره داشت و نسخه کتاب [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسایل الشیعه]] خود را با نسخه ای که به خط [[شیخ حر عاملی]] بود، مقابله کرده است.<ref> حیات آیت الله السید میلانی، خطی، عربی.</ref>
  
ایشان هشت سال نیز در علوم [[حدیث]] با آیت الله شیخ علی قمی مباحثه و مذاكره داشت و نسخه كتاب وسایل الشیعه خود را با نسخه‎ای كه به خط [[شیخ حر عاملی]] بود، مقابله كرده است.<ref> حیات آیت الله السید میلانی، خطی، عربی.</ref>
+
==تدریس و شاگردان==
  
'''تدریس'''
+
جلسات درس آیت الله میلانی در حوزه بزرگ [[نجف]] و [[کربلا]] بسیار باشکوه و به امتیازاتی چون داشتن دقت عقلی و عرفی ایشان در تبیین مسائل، و تسلط به مبانی فقهی و اصولی شهرت داشت. آیت الله میلانی شاگردان فراوانی را تربیت کرده است که بعضی نیز [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی از ایشان داشته اند، از جمله:
  
رسیدن به مقام [[اجتهاد]]، تحمل رنج های طاقت فرسایی را می‎طلبد. طالبان علوم اسلامی برای دست یافتن بدین منزلت علمی، راههای بسیار سخت و دشواری را طی می‎كنند. رنج سفرهای سخت را به جان می‎خرند. و سالیان دراز از عمر خود را در محضر بزرگان دانش و معارف به تحصیل علوم مختلفی چون: ادبیات عرب (تجزیه و تركیب، معانی و بیان و بدیع) [[منطق]]، [[حدیث شناسی]]، [[رجال]]، [[علوم قرآنی]]، [[اصول]] و [[فقه]] و... صرف می‎كنند. و در این میان پای بندی به معنویات خود عامل در رسیدن به این مقام و منزلت است. چنان چه آیت الله میلانی بارها می‎گفت: «استادم مرحوم نایینی می‎فرمود: [[نماز شب]] شرط [[اجتهاد]] نیست، ولكن بی‎دخالت هم نیست».<ref> مجله حوزه، شماره 13، ص 20.</ref>
+
*آیت الله [[سید علی حسینی خامنه ای|سید علی حسینی خامنه ای]] (مقام معظم رهبری
 +
*[[علامه محمدتقی جعفری|شیخ محمدتقی جعفری]]،
 +
*آیت الله [[حسین وحید خراسانی]]،
 +
*[[سید ابراهیم علم الهدی سبزواری]]،
 +
*سید عباس صدر،
 +
*شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی،
 +
*کاظم مدیر شانه چی،
 +
*سید نورالدین میلانی،
 +
*شیخ محمدتقی عندلیب سبزواری،
 +
*سید محمدباقر حجت طباطبایی،
 +
*سید ابراهیم مهاجریان طبسی.
  
جلسات درس ایشان در حوزه بزرگ [[نجف]] بسیار باشكوه و به امتیازاتی چون داشتن دقت عقلی و عرفی ایشان در تبیین مسائل، و تسلط به مبانی فقهی و اصولی شهرت داشت. آیت الله میلانی هیجده سال در [[كربلا]] اقامت داشت و در این مدت شاگردان فراوانی را تربیت كرده است. بزرگانی چون آیات و حجج اسلام: حاج شیخ حسین وحید خراسانی، سید ابراهیم علم الهدی سبزواری، سید عباس صدر، حاج سید حسین شمس، حاج شیخ محمدرضا مهدوی دامغانی، شیخ محمدتقی جعفری، مهدی نوقانی، محمود كلباسی، كاظم مدیر شانه چی، سید نورالدین میلانی، سید محمد شیرازی، شیخ محمدتقی عندلیب سبزواری، سید محمدباقر حجت طباطبایی، محمدعلی علمی، سید ابراهیم مهاجریان طبسی از شاگردان برجسته ایشان هستند كه بعضی اجازه روایتی از ایشان نیز داشته‎اند.
+
==آثار و تألیفات==
  
'''آثار علمی'''
+
آنچه امروزه از آن ها به عنوان آثار ایشان نام می بریم، یادداشت های پراکنده و تقریرات درس های پربار ایشان است که به همت شاگردان پرکار و فرزندان گرامیش جمع آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده است و عبارتند از:
 +
[[پرونده:Dalyl.jpg|thumb|left|دلیل الفقه - یکی از آثار آیت الله العظمی میلانی]]
  
آن چه امروزه از آن ها به عنوان آثار ایشان نام می‎بریم، یادداشت های پراكنده و تقریرات درس های پربار ایشان است كه به همت شاگردان پركار و فرزندان گرامیش جمع آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده است و عبارتند از:
+
#محاضرات فی الفقه الامامیه: در ده جلد است که در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته است که نمایانگر وسعت فکری ایشان در زمینه های مختلف فقهی است.
 +
#قادتُنا کیف نعرفُهم: در ۹ مجلد به زندگانی [[چهارده معصوم]] علیهم السلام و فضایل آن ها با استفاده از مدارک [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] پرداخته است.
 +
#تفسیر [[سوره جمعه]] و [[سوره التغابن]].
 +
#مختصر الاحکام.
 +
#مناسک حج.
 +
#حاشیه بر قسمتی از [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]].
 +
#نخبة المسائل: رساله عملیه ایشان در [[احکام]] اسلامی.
 +
#ده پرسش: با پاورقی های آقای سید محمدعلی میلانی، در مباحث مختلف تفسیری.
 +
#حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|المکاسب]].
 +
#قواعد فقهیه و اصولیه.
 +
#رساله ای در بیعه و مسائل بانکی.
 +
#کتابی استدلالی در مزارعه و مساقات.
 +
#کتابی استدلالی در اجاره.
 +
#شرح استدلالی مباحثی از کتاب الصلوة «[[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]]».
 +
#رساله ای در منجزات مریض.
  
* 1. محاضرات فی الفقه الامامیه: در ده جلد است كه در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته است كه نمایانگر وسعت فكری ایشان در زمینه‎های مختلف فقهی است.
+
==فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی==
  
* 2. قادتنا كیف نعرفهم؟: در 9 مجلد به زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام و فضایل آن ها با استفاده از مدارك شیعه و سنی پرداخته است.
+
'''شخصیت جهانی آیت‌الله میلانی:'''
  
* 3. تفسیر [[سوره جمعه]] و [[سوره التغابن]].
+
در طول [[مرجعیت]] آیت الله میلانی به ویژه در سال های اقامتش در [[مشهد]] مقدس، شخصیت های بزرگ از کشورهای مختلف اسلامی به دیدار ایشان شتافته اند. شخصیت جهانی این [[فقیه]] بزرگ موجب گردیده بود که علماء شیعه و بزرگان اهل تسنن نیز برای گفتگو و مشاوره در مسائل مهم مذهبی رهسپار ایران شده و از نزدیک از نظرات ایشان آگاهی یابند.
  
* 4. مختصر الاحكام.
+
در سال ۱۳۸۰ ق. (۱۳۳۹ ش) از دارالتقریب بین المذاهب الاسلامی در قاهره شیخ محمدتقی از جامع الازهر با آیت الله میلانی دیدار کرد و لوحی نیز که در آن [[فتوا|فتوای]] علامه [[شیخ محمود شلتوت]] در رابطه با جواز عمل به مذهب [[تشیع]] نوشته شده بود تقدیم ایشان نمود.<ref> لوح فتوای مشهور علامه شلتوت به آستانه مقدسه رضوی تسلیم گردید.</ref>
  
* 5. [[مناسك حج]].
+
دکتر شیخ محمد ضحّام با جمعی از اساتید [[علوم اسلامی]] جامع الازهر و شیخ خلیل حصیری قاری [[قرآن]] به همراه سفیر وقت [[مصر]] در ایران در سال ۱۳۵۰ ق. از مشهد دیدن کرده و در این سفر به دیدار آیت الله میلانی نیز نایل آمدند. در سال ۱۳۸۲ ق. شیخ علامه [[شیخ محمدجواد مغنیه]] ضمن سفر به مشهد با آیت الله میلانی نیز ملاقاتی داشت.
  
* 6. حاشیه بر قسمتی از عروه الوثقی.
+
علامه شیخ محمدجواد الشری در سال ۱۳۸۱ ق. به زیارت مرقد مطهر [[امام رضا علیه السلام|امام علی بن موسی الرضا]] علیه السلام نایل شد و در ضمن با آیت الله میلانی نیز دیدار کرد. در این ملاقات علامه الشری از وضعیت شیعیان و مسلمانان کشورهای اسلامی به ویژه شیعیان آمریکا گزارشی تقدیم آیت الله میلانی کرد.
  
* 7. نخبه المسائل: رساله عملیه ایشان در [[احكام]] اسلامی.
+
در سال ۱۳۸۲ کاردار سفارت روسیه (ویکتور اسیولینکوف) به نیابت از آقا ضیاء الدین خان، رئیس اداره دینیه مسلمانان آسیای میانه و قزاقستان با آیت الله میلانی ملاقات کرد و ضمن دعوت از ایشان برای دیدار از کشورهای اسلامی واقع در آسیای میانه، نظر [[شرع]] مقدس را در مورد خدمت در ادارات روسیه که مشروط بر قبول مدام کمونیسم بود خواستار شده است.
  
* 8. ده پرسش: با پاورقی های آقای سید محمدعلی میلانی، در مباحث مختلف تفسیری.
+
همچنین در سال ۱۳۸۲ ق، پرفسور «برلون» [[مسیحیت|مسیحی]]، یکی از جراحان تیم پزشکی آیت اللّه میلانی بوده است. او خاطره ای از آیت اللّه میلانی نقل کرده و آن را عامل مسلمان شدن خود می داند. وی می گوید: «من پس از عمل جراحی ایشان، پیش از آن که ایشان از حالت بیهوشی بیرون بیایند، مراقب بودم که وقتی به هوش می آید چه می گوید؛ چرا که این مرحله از نظر پزشکان مرحله حساسی است و شاید بیمار بعضی از اسرار زندگی اش را بگوید. ایشان آرام حرکت کرد و در حالی که در آن لحظه نیز «[[الله|خدا]] خدا» می گفت، با پروردگارش راز و نیاز می کرد. من تحت تأثیر این صحنه شگفت، به حقانیت آیین [[اسلام]] پی بردم و بدان گرویدم». پرفسور «برلون» پس از گرویدن به دین اسلام وصیت کرد که در شهر مقدس [[مشهد]] دفنش کنند.
  
* 9. حاشیه المكاسب.
+
'''آیت‌الله میلانی و انقلاب اسلامی:'''
  
* 10. قواعد فقهیه و اصولیه.
+
انقلاب اسلامی [[ایران]] بزرگترین حرکتی است که علی رغم توطئه های استکبار و استعمارگران به رهبری [[امام خمینی]] شکل گرفت و در بهمن سال ۱۳۵۷ با پایان بخشیدن به حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به پیروزی خود رسید، و از آن پس نیز همواره چون آذرخشی بر پیکر استعمار فرود آمد. این انقلاب شکوهمند به آسانی به دست نیامد. بلکه از جرقه اولیه آن در سال ۱۳۴۱ تا به ثمر نشستن در سال ۵۷ ملت ایران عزیزان بسیاری را تقدیم اسلام عزیز نمود و در این میان فرزانگان و بزرگان نیز در مسیر به بار نشستن خون شهدا، آسایش و آرامش را بر خود حرام کرده و مردانه در مقابل نظام ستمشاهی قامت بستند. آیت الله میلانی از جمله این رادمردان خط مقدم مبارزه بود که در شکل گیری نهضت بزرگ نقش بسیار مؤثر و اساسی داشت. وی که در آن سال ها از مراجع بزرگ [[شیعه|تشیع]] بود، با پیام ها، نامه ها و اعلامیه هایی که خطاب به دولت وقت و ملت ایران صادر می کرد، در هدایت و حرکت های مردمی علیه رژیم شاه نقش عمده ای به عهده داشت در این مختصر به نقش ایشان در شکل گیری انقلاب اسلامی اشاره می شود.
  
* 11. رساله‎ای در بیعه و مسائل بانكی.
+
ایشان در برابر لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی به شدت مقابله کرد، در این خصوص در قسمتی از نامه ایشان آمده است: ...وظیفه خود می دانم با استمداد حضرت [[بقیة الله]] ارواحنا فداه برای سومین بار صریحاً اعلام بدارم تصویب نامه دولت شما در مورد انجمن های ایالتی و ولایتی با عدم رعایت شرط [[اسلام]] در انتخاب شوندگان، و تبدیل قسم [[قرآن|قرآن مجید]]، به [[قسم خوردن|قسم]] به کتاب آسمانی، ملت مسلمان ایران و خاصه علمای اعلام را بی نهایت خشمگین ساخته است... تذکر می دهم، به حکم موزاین شرعی و احترام به افکار و معتقدات ملت مسلمان ایران لازم است هر چه زودتر تصویب نامه مزبور را لغو و برای اطلاع عموم اعلام نماید.<ref> اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۳۲.</ref>
  
* 12. كتابی استدلالی در مزارعه و مساقات.
+
همچنین در قسمتی از نامه دیگر ایشان که در نوزده سال ۴۱ ش. انتشار یافته می خوانیم: هم اکنون جمعی از علما و رجال متدین و استادان و دانشجویان دانشگاه های مملکت در زندان بسر می برند. از هر طرف ابتلا و فقر و گرسنگی ملت ما را تهدید می کند. بیکاری و فساد و تجاوز عمال حکومت به حقوق انسانی افراد، نقطه ای را خالی نگذاشته. تنها چیزی که مورد توجه نیست حقوق ملت و مصالح آنهاست! معلوم نیست تا کی مهلت پیدا کنند و عاقبت کار به کجا برسد!
  
* 13. كتابی استدلالی در اجاره.
+
پس از هجوم وحشیانه مزدوران یهودی به [[مدرسه فیضیه]]، آیت الله میلانی در پیامی پرده از چهره کریه حاکمان وقت ایران برداشت،‌ او در ضمن پیام خود چنین نوشت: ...ما از حمله و یورش چنگیزانه، به ساحت [[حوزه علمیه قم]] گذشتیم! از حبس و زجر رجال دینی و ملی گذشتیم! از حمله به دانشگاه و مراکز علمی ملت و سلب هر نوع آزادی فردی و اجتماعی چشم پوشیدیم! از دزدی و فساد و تباهی و تجاوز به مردمان صالح و تقویت دزدان و خیانتکاران گذشتیم! از برادرکشی هایی که در نقاط مملکت ترتیب داده اند، صرفنظر کردیم! این ننگ را کجا ببریم که مملکت اسلامی ما را دارند پایگاه [[اسرائیل]] و [[صهیونیست]] می کنند، و نیز افرادی را که با آن ها هم دست اند، در رأس کارها قرار می دهند...<ref> اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۹۴.</ref>
  
* 14. شرح استدلالی مباحثی از كتاب الصلوه «شرایع».
+
آیت الله میلانی در سفری به [[تهران]]، ماهیت نهضت علماء و مردم را چنین بیان می کند: ...من در این مسافرت به جد خود حضرت [[سیدالشهداء]] علیه السلام تأسی کرده از جوار امن [[ثامن الحجج]] علیه السلام به تهران آمدم تا به دنیا اعلام کنم این قیام و نهضت به هیچ وجه صورت ارتجاعی ندارد بلکه نهضتی است که ملتی مسلمان برای مقابله حکومت های جابرانه، با پیشوایی مقامات عالیه روحانی تعقیب می کند. هدف ملت مسلمان ایران این است که بیش از این به مصالح دنیایی و دینی آنان تجاوز نشود. باید حکومت مردم را به مردم سپرد و حق مردم را باید به خودشان واگذار کرد.
  
* 15. رساله‎ای در منجزات مریض.
+
ارادت آیت الله میلانی به [[امام خمینی]] بر کسی پوشیده نبود، چنانچه در نامه اش خطاب به امام خمینی در دوران تبعید امام در [[ترکیه]] می گوید: «خوشا به سعادت آن سرزمین که حضرت عالی در آن تشریف دارید». اما در کنار این، آن چه بیشتر جالب توجه است ایشان اخلاص و ارادتش با انگیزه و جهت دار بوده و به جهت مصالح مسلمین از ایشان همواره پشتیبانی کرده است.  
  
'''شخصیت جهانی'''
+
در این خصوص به خاطره [[شهید آیت الله سعیدی|شهید آیت الله سعیدی]] گوش می سپاریم: ...روزی آیت الله میلانی هنگامی که نزدشان نام امام خمینی برده شد فرمودند: سلام الله علیه... پس عده ای به آیت الله اعتراض کردند. ایشان فرمودند: ساکت باشید! این جا مسئله [[تقلید]] در بین نیست که گفته شود فلانی اعلم است یا من؟ این جا بحث رهبری است و چنین نیست که هر مجتهدی لیاقت رهبری داشته باشد، لیاقت رهبری را تنها [[فقیه]] سیاستمداری داراست که عالم به زمان خویش باشد و در راه خدا از ملامت ملامتگران هراس نداشته باشد و اکنون این مشخصات در کسی جز آیت الله خمینی نیست.<ref> آیت الله میلانی، مرجع بیدار، سعید عباس زاده، ص ۱۳۳.</ref>
  
در طول [[مرجعیت]] آیت الله میلانی به ویژه در سال های اقامتش در [[مشهد]] مقدس [[شخصیت ها]]ی بزرگ از كشورهای مختلف اسلامی به دیدار ایشان شتافته‎اند. شخصیت جهانی این فقیه بزرگ موجب گردیده بود كه [[علماء شیعه]] و بزرگان اهل تسنن نیز برای گفتگو و مشاوره در مسائل مهم مذهبی رهسپار ایران شده و از نزدیك از نظرات ایشان آگاهی یابند.
+
'''خدمات اجتماعی:'''
  
در سال 1380 ق. 1339 ش. بوی از دارالتقریب بین المذاهب الاسلامی در قاهره شیخ محمدتقی از جامع الازهر با آیت الله میلانی دیدار كرد و لوحی نیز كه در آن فتوای علامه شیخ محمود شلتوت در رابطه با جواز عمل به مذهب تشیع نوشته شده بود تقدیم ایشان نمود.<ref> لوح فتوای مشهور علامه شلتوت به آستانه مقدسه رضوی تسلیم گردید.</ref>
+
آیت الله میلانی با همه اشتغالات خود در مسند [[مرجعیت]] و زعامت حوزه هیچ گاه از مشکلات مردم غافل نشد؛ در اینجا به بعضی از تلاش های ایشان اشاره مختصری می شود:
  
دكتر شیخ محمد ضحّام با جمعی از اساتید علوم اسلامی جامع الازهر و شیخ خلیل حصیری قاری [[قرآن]] به همراه سفیر وقت [[مصر]] در ایران در سال 1350 ق. از مشهد دیدن كرده و در این سفر به دیدار آیت الله میلانی نیز نایل آمدند. در سال 1382 ق. شیخ علامه شیخ محمدجواد مغنیه ضمن سفر به مشهد با آیت الله میلانی نیز ملاقاتی داشت.
+
*او پس از زلزله سال ۱۳۴۷ ش. در جنوب [[خراسان]] (منطقه کاخک) مردم را برای بازسازی و کمک به آوارگان بسیج کرد و بارها طلاب را جهت کمک به مردم به این شهر اعزام داشت. می گویند برای مردم بی خانمان خانه ها ساخت و حتی سند به آن ها نوشت.
 +
*در بازسازی [[مسجد]] هامبورگ آلمان نقش بسیار مؤثری را ایفا کرد و در اعزام آیت الله [[شهید بهشتی]] به آن جا تلاش زیادی کرد. ایشان علاوه بر کمک به مسجد [[امام علی]] علیه السلام هامبورگ به مسلمانان و اندیشمندان اروپا کمک می کرد تا در نشر [[اسلام]] جدی باشند.
 +
*بازسازی مدارس علمی مشهد و مدرسه حقانی [[قم]] و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان ها و دهها کار خیر برای مسلمانان ایران و سایر کشورهای اسلامی.
  
در سال 1382 كاردار سفارت روسیه (ویكتور اسیولینكوف) به نیابت از آقا ضیاء الدین خان، رئیس اداره دینیه مسلمانان آسیای میانه و قزاقستان با آیت الله میلانی ملاقات كرد و ضمن دعوت از ایشان برای دیدار از كشورهای اسلامی واقع در آسیای میانه، نظر شرع مقدس را در مورد خدمت در ادارات روسیه كه مشروط بر قبول مدام كمونیسم بود خواستار شده است.
+
==وفات==
  
علامه شیخ محمدجواد الشری در سال 1381 ق. به زیارت مرقد مطهر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام نایل شد و در ضمن با آیت الله میلانی نیز دیدار كرد در این ملاقات علامه الشری از وضعیت شیعیان و مسلمانان كشورهای اسلامی به ویژه شیعیان آمریكا گزارشی تقدیم آیت الله میلانی كرد.
+
مرحوم آیت الله میلانی جمعه هفدهم مرداد سال ۱۳۵۴ شمسی، چشم از جهان فانی فروبست و به خانه بقاء شتافت. پیکر مطهرش پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه، در جوار مرقد مطهر [[امام رضا علیه السلام|امام علی بن موسی الرضا]] علیه السلام به خاک سپرده شد.
 +
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
  
'''در نهضت اسلامی ایران'''
+
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، سعید عباس زاده، جلد ۲، صفحه ۷۷۲.
 +
*"مرجع بیدار (درگذشت آیت اللّه سید محمدهادی میلانی)"، الهام صابری، مجله گلبرگ، مرداد ۱۳۸۳، شماره ۵۳.
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
انقلاب اسلامی ایران بزرگترین حركتی است كه علی رغم توطئه‎های استكبار و استعمارگران به رهبری امام خمینی شكل گرفت و در بهمن سال 1357 با پایان بخشیدن به حكومت 2500 ساله شاهنشاهی به پیروزی خود رسید، و از آن پس نیز همواره چون آذرخشی بر پیكر استعمار فرود آمد.
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:میلانی (5).jpg|alt=آیت الله العظمی میلانی در نوجوانی|از راست: سید کاظم حسینی میلانی و [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]
 +
پرونده:میلانی (3).jpg|سید محمدهادی حسینی میلانی در جوانی
 +
پرونده:سید محمدرضا گلپایگانی (66).jpg|از راست: رضا سراج، [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]، سید حسن طباطبایی قمی، [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی]]، ناشناس و سید محمود قمی
 +
پرونده:شریعتی (4).jpg|از راست: رشید بیضون، [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]، [[محمدتقی شریعتی]] و [[محمد واعظ زاده خراسانى|محمد واعظ زاده خراسانی]]
 +
پرونده:خادمی (8).jpg|alt=آیت الله میلانی و علامه طباطبایی|از راست: [[سید حسین خادمی|سید حسین موسوی خادمی]]، [[علامه طباطبايى|سید محمدحسین طباطبایی]]، [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]، سید حسن تهامی و سید حسن (موسوی) بحرالعلوم رشتی
 +
پرونده:عزالدین (14).jpg|از راست: ناشناسان، جواد تهرانی، ناشناس، [[آیت الله سید عبدالله شیرازی|سید عبدالله موسوی شیرازی]]، [[عزالدین حسینی زنجانی|سید محمد عزالدین حسینی موسوی زنجانی]]، [[حسن‌علی مروارید|حسن علی مروارید]] و [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]
 +
پرونده:فقیه (12).jpg|از راست: [[سید حسین فقیه سبزواری|سید حسین حسینی فقیه سبزواری]]، [[شیخ علی اکبر نهاوندی|علی‌اکبر نهاوندی]]، ناشناس، [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]] و ناشناس
 +
پرونده:صفایی (1).jpg|از راست: گنجعلی اوغلی، [[سید مصطفی صفایی خوانساری|سید مصطفی حسینی صفایی خوانساری]] و [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]
 +
پرونده:انگجي.jpg|از راست: [[شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی|شهید سید محمدعلی طباطبایی قاضی]]، [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]]، [[سید مهدی حسینی انگجی]] و سید محمدعلی حسینی میلانی
 +
پرونده:میلانی (2).jpg|از راست: [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|محمدمحسن منزوی تهرانی (آقا بزرگ تهرانی)]]، [[سید محمدهادی میلانی|سید محمدهادی حسینی میلانی]] و حبيب الله جرفادقاني (گلپايگاني)
 +
پرونده:میلانی (1).jpg|سید محمدهادی حسینی میلانی در بستر بیماری
 +
پرونده:میلانی (4).jpg|تشییع پیکر سید محمدهادی حسینی میلانی در [[حرم امام رضا علیه السلام]] - [[مشهد]]
 +
</gallery>
  
این انقلاب شكوهمند به آسانی به دست نیامد. بلكه از جرقه اولیه آن در سال 1341 تا به ثمر نشستن در سال 57 ملت ایران عزیزان بسیاری را تقدیم اسلام عزیز نمود و در این میان فرزانگان و بزرگان نیز در مسیر به بار نشستن خون شهدا، آسایش و آرامش را بر خود [[حرام]] كرده و مردانه در مقابل نظام ستم شاهی قامت بستند آیت الله میلانی از جمله این رادمردان خط مقدم مبارزه بود كه در شكل گیری نهضت بزرگ نقش بسیار مؤثر و اساسی داشت. وی كه در آن سال ها از مراجع بزرگ تشیع بود، با پیام ها، نامه‎ها و اعلامیه‎هایی كه خطاب به دولت وقت و ملت ایران صادر می‎كرد، در هدایت و حركت های مردمی علیه رژیم شاه نقش عمده‎ای به عهده داشت در این مختصر به نقش ایشان در شكل گیری انقلاب اسلامی اشاره می‎شود.
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|میلانی،سید محمدهادی]]
 
+
[[رده:فقیهان]]
ایشان در برابر لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی به شدت مقابله كرد، در این خصوص در قسمتی از نامه ایشان آمده است: ...وظیفه خود می‎دانم با استمداد حضرت بقیه الله ارواحنا فداه برای سومین بار صریحاً اعلام بدارم تصویب نامه دولت شما در مورد انجمن‎های ایالتی و ولایتی با عدم رعایت شرط اسلام در انتخاب شوندگان، و تبدیل قسم [[قرآن]] مجید، به قسم به كتاب آسمانی، ملت مسلمان ایران و خاصه علمای اعلام را بی‎نهایت خشمگین ساخته است... تذكر می‎دهم، به حكم موزاین شرعی و احترام به افكار و معتقدات ملت مسلمان ایران لازم است هر چه زودتر تصویب نامه مزبور را لغو و برای اطلاع عموم اعلام نماید.<ref> اسناد انقلاب اسلامی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 32.</ref>
+
[[رده:مراجع تقلید]]
 
+
[[رده:مدفونین در حرم امام رضا علیه السلام]]
همچنین در قسمتی از نامه دیگر ایشان كه در نوزده سال 41 ش. انتشار یافته می‎خوانیم: هم اكنون جمعی از علما و رجال متدین و استادان و دانشجویان دانشگاه های مملكت در زندان بسر می‎برند. از هر طرف ابتلا و فقر و گرسنگی ملت ما را تهدید می‎كند. بیكاری و فساد و تجاوز عمال حكومت به حقوق انسانی افراد، نقطه‎ای را خالی نگذاشته. تنها چیزی كه مورد توجه نیست حقوق ملت و مصالح آنهاست! معلوم نیست تا كی مهلت پیدا كنند و عاقبت كار به كجا برسید!
+
[[رده:مدفونین در مشهد]]
 
 
پس از هجوم وحشیانه مزدوران یهودی به [[مدرسه فیضیه]]، آیت الله میلانی در پیامی پرده از چهره كریه حاكمان وقت ایران برداشت،‌ او در ضمن پیام خود چنین نوشت: ...ما از حمله و یورش چنگیزانه، به ساحت [[حوزه علمیه قم]] گذشتیم! از حبس و زجر رجال دینی و ملی گذشتیم! از حمله به دانشگاه و مراكز علمی ملت و سلب هر نوع آزادی فردی و اجتماعی چشم پوشیدیم! از دزدی و فساد و تباهی و تجاوز به مردمان صالح و تقویت دزدان و خیانتكاران گذشتیم! از برادركشی‎هایی كه در نقاط مملكت ترتیب داده‎اند، صرفنظر كردیم! این ننگ را كجا ببریم كه مملكت اسلامی ما را دارند پایگاه اسرائیل و صهیونیست می‎كنند، و نیز افرادی را كه با آن ها هم دست‎اند، در رأس كارها قرار می‎دهند...<ref> اسناد انقلاب اسلامی، ص 194.</ref>
 
 
 
آیت الله میلانی در سفری به تهران، ماهیت نهضت علماء و مردم را چنین بیان می‎كند: ...من در این مسافرت به جد خود حضرت [[سیدالشهداء]] علیه السلام تأسی كرده از جوار امن ثامن الحجج علیه السلام به تهران آمدم. تا به دنیا اعلام كنم این قیام و نهضت به هیچ وجه صورت ارتجاعی ندارد بلكه نهضتی است كه ملتی مسلمان برای مقابله حكومت‎های جابرانه، با پیشوایی مقامات عالیه روحانی تعقیب می‎كند. هدف ملت مسلمان ایران این است كه بیش از این به مصالح دنیایی و دینی آنان تجاوز نشود. باید حكومت مردم را به مردم سپرد و حق مردم را باید به خودشان واگذار كرد.
 
 
 
'''ارادت به امام خمینی'''
 
 
 
[[اخلاص]] و ارادت آیت الله میلانی به [[امام خمینی]] بر كسی پوشیده نبود چنان چه در نامه‎اش خطاب به امام خمینی در دوران تبعید امام در [[تركیه]] می‎گوید: «خوشا به سعادت آن سرزمین كه حضرت عالی در آن تشریف دارید» اما در كنار این آن چه بیشتر جالب توجه است ایشان اخلاص و ارادتش با انگیزه و جهت دار بوده و به جهت مصالح مسلمین از ایشان همواره پشتیبانی كرده است.
 
 
 
در این خصوص به خاطره شهید سعیدی گوش می‎سپاریم: ...روزی آیت الله میلانی هنگامی كه نزدشان نام امام خمینی برده شد فرمودند: سلام الله علیه... پس عده‎ای به آیت الله اعتراض كردند. ایشان فرمودند: ساكت باشید فلانی! این جا مسئله [[تقلید]] در بین نیست كه گفته شود فلانی اعلم است یا من؟ این جا بحث رهبری است و چنین نیست كه هر مجتهدی لیاقت رهبری داشته باشد، لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمداری داراست كه عالم به زمان خویش باشد و در راه خدا از ملامت ملامتگران هراس نداشته باشد و اكنون این مشخصات در كسی جز آیت الله خمینی نیست...<ref> آیت الله میلانی، مرجع بیدار، سعید عباس زاده، ص 133.</ref>
 
 
 
'''خدمات ماندگار'''
 
 
 
آیت الله میلانی با همه اشتغالات خود در مسند [[مرجعیت]] و زعامت حوزه هیچ گاه از مشكلات مردم غافل نشده است: به بعضی از تلاش های ایشان تنها اشاره مختصری می‎شود:
 
 
 
* 1. او پس از زلزله سال 1347 ش. در جنوب خراسان (منطقه كاخك) مردم را برای بازسازی و كمك به آوارگان [[بسیج]] كرد و بارها [[طلاب]] را جهت كمك به مردم به این شهر اعزام داشت. می‎گویند برای مردم بی‎خانمان خانه‎ها ساخت و حتی سند به آن ها نوشت.
 
 
 
* 2. در بازسازی مسجد هامبورگ آلمان نقش بسیار مؤثری را ایفا كرد و در اعزام آیت الله شهید بهشتی به آن جا تلاش زیادی كرد. ایشان علاوه بر كمك به مسجد [[امام علی]] علیه السلام هامبورگ به مسلمانان و اندیشمندان اروپا كمك می‎كرد تا در نشر اسلام جدی باشند.
 
 
 
* 3. بازسازی مدارس علمی مشهد و مدرسه حقانی [[قم]] و كمك به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان ها و دهها كار خیر برای مسلمانان ایران و سایر كشورهای اسلامی.
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
جمعه هفدهم مرداد سال 1354 هجری شمسی این اسوه فضیلت و پاكی چشم از جهان فانی فروبست و به خانه بقاء شتافت و [[روح]] بلندش به عالم ملكوت پیوست. و پیكر مطهرش در روز شنبه هیجده مرداد پس از یك تشییع بی‎نظیر، و با حضور [[شخصیت ها]]ی بزرگ علمی و مذهبی (داخل و خارج) كشور و هزاران مؤمن عزادار در جوار مرقد مطهر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاك سپرده شد.
 
 
 
==پانویس ==
 
<references />
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۰

آیت الله سید محمدهادی میلانی (۱۲۷۳ - ۱۳۵۴ ش)، از فقها و مراجع بزرگ شیعه معاصر و از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی است. ایشان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز فعال بود و از انقلاب اسلامی ایران حمایت می‌کرد. دو کتاب «محاضرات فی الفقه الامامیه» و «قادتُنا کیف نعرفُهم» از آثار ارزشمند این عالم ربانی است.

۲3۰px
نام کامل سید محمدهادی حسینی میلانی
زادروز ۱۲۷۳ شمسی
زادگاه نجف
وفات ۱۳۵۴ شمسی
مدفن مشهد، حرم امام رضا علیه السلام

Line.png

اساتید

سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، محمدحسین غروی اصفهانی،...

شاگردان

سید علی خامنه‌ای، حسین وحید خراسانی، شیخ محمدتقی جعفری، سید ابراهیم سبزواری،...

آثار

محاضرات فی الفقه الامامیه، قادتنا کیف نعرفهم، مختصر الاحکام، قواعد فقهیه و اصولیه، حاشیه بر مکاسب،...


ولادت و خاندان

سید محمدهادی میلانی در هفتم محرم سال ۱۳۱۳ قمری (۱۲۷۳ ش) در نجف در خانواده ای اهل علم و معنویت پا به عرصه هستی نهاد. اجداد او همه از سادات حسینی و از نوادگان امام علی بن الحسین علیه السلام[۱] بودند که به جهت شرافت علمی و معنوی از بزرگان مدینه بشمار می رفتند. محله قدیمی «بنی هاشم» محل سکونت این خاندان بود و همواره بزرگانی از قبیله های عرب و دانشوران اسلامی بدآنجا رفت و آمد داشته اند.

هجرت آنان در اواخر قرن یازدهم قمری از مدینه به آذربایجان ایران در پی دعوتی بود که از جانب شیعیان این دیار انجام گرفت. به دنبال این دعوت، سید حسین (جد محمد هادی) و برادرش علی اکبر که هر دو از جوانان فرزانه مدینه بودند به همراه زایرین خانه خدا وارد آذربایجان شدند و در منطقه «اسکوچای» اقامت گزیدند و سید حسین همچنان در میلان[۲] باقی ماند و از همان جا ازدواج کرد. وی تا آخر عمر در میان دوستداران اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در منطقه آذربایجان به تبلیغ و ترویج احکام اسلام پرداخت.

نیای مادری محمدهادی میلانی، آیت الله شیخ محمدحسین مامقانی[۳] (متوفی به سال ۱۲۲۳ ق) از شاگردان شیخ مرتضی انصاری و شیخ مهدی آل کاشف الغطاء است که خود از فقهای بزرگ اوایل قرن چهاردهم قمری بشمار می رفت و در دوران زندگی به زهد و پارسایی شهرت داشت.

تحصیل و استادان

اولین مکتب تربیتی سید محمدهادی دامان مادری از خاندان علم و فضیلت و پدر فرزانه و عالم وی بود. اساتید علوم مقدماتی وی، بزرگانی چون آقا میرزا ابراهیم همدانی و آخوند ملا محسن تبریزی، و در دروس سطح نیز استادانی چون آقا شیخ ابراهیم سالیانی و آقا سید جعفر اردبیلی و حاج شیخ میرزا علی ایروانی و آقا شیخ غلامعلی قمی و آقا شیخ ابوالقاسم مامقانی (دائی) او بودند.

او همچنین از محضر اساتید بزرگی چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله محمدحسین نائینی و آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی بهره های وافر برده و پایه های علمی خود را در فقه و اصول استحکام بخشیده و در طول ۲۳ سال حضور در دروس و محافل علمی این بزرگان توانسته بود بر آراء و نظرات قوی ترین اساتید مسلط گردد. وی در علوم عقلی نیز مهارت فراوان داشت و چندین سال از عمر خود را در محضر اساتید فلسفه گذرانده و در این خصوص از شاگردان شیخ محمدحسین اصفهانی بشمار می رفت.[۴]

آقای میلانی از جمله علومی که دیگر در آن تبحر یافت و به استادی رسید، دانش تفسیر و علوم قرآنی بود که از ایام تحصیل خود در نجف این دانش را نزد استاد بزرگ شیخ محمدجواد بلاغی فراگرفته بود و بعدها نیز همواره با اساتید تفسیر به ویژه با مفسر بزرگ علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان مباحثه و مناظره داشت. وی تفسیر را در کنار فقه و اصول تدریس می کرد و محصلین علوم دینی را با قرآن، این منبع جوشان فیض الهی آشنا می ساخت. و این روش را که نشانه ای از عشق ایشان به قرآن بود همواره در زندگیش حفظ کرده بود.

ایشان هشت سال نیز در علوم حدیث با آیت الله شیخ علی قمی مباحثه و مذاکره داشت و نسخه کتاب وسایل الشیعه خود را با نسخه ای که به خط شیخ حر عاملی بود، مقابله کرده است.[۵]

تدریس و شاگردان

جلسات درس آیت الله میلانی در حوزه بزرگ نجف و کربلا بسیار باشکوه و به امتیازاتی چون داشتن دقت عقلی و عرفی ایشان در تبیین مسائل، و تسلط به مبانی فقهی و اصولی شهرت داشت. آیت الله میلانی شاگردان فراوانی را تربیت کرده است که بعضی نیز اجازه روایتی از ایشان داشته اند، از جمله:

آثار و تألیفات

آنچه امروزه از آن ها به عنوان آثار ایشان نام می بریم، یادداشت های پراکنده و تقریرات درس های پربار ایشان است که به همت شاگردان پرکار و فرزندان گرامیش جمع آوری شده و پس از تنظیم در عناوین و موضوعات مختلف به چاپ رسیده است و عبارتند از:

دلیل الفقه - یکی از آثار آیت الله العظمی میلانی
  1. محاضرات فی الفقه الامامیه: در ده جلد است که در موضوعات مختلف فقهی به بحث و بررسی عمیق پرداخته است که نمایانگر وسعت فکری ایشان در زمینه های مختلف فقهی است.
  2. قادتُنا کیف نعرفُهم: در ۹ مجلد به زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام و فضایل آن ها با استفاده از مدارک شیعه و سنی پرداخته است.
  3. تفسیر سوره جمعه و سوره التغابن.
  4. مختصر الاحکام.
  5. مناسک حج.
  6. حاشیه بر قسمتی از عروة الوثقی.
  7. نخبة المسائل: رساله عملیه ایشان در احکام اسلامی.
  8. ده پرسش: با پاورقی های آقای سید محمدعلی میلانی، در مباحث مختلف تفسیری.
  9. حاشیه بر المکاسب.
  10. قواعد فقهیه و اصولیه.
  11. رساله ای در بیعه و مسائل بانکی.
  12. کتابی استدلالی در مزارعه و مساقات.
  13. کتابی استدلالی در اجاره.
  14. شرح استدلالی مباحثی از کتاب الصلوة «شرایع».
  15. رساله ای در منجزات مریض.

فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی

شخصیت جهانی آیت‌الله میلانی:

در طول مرجعیت آیت الله میلانی به ویژه در سال های اقامتش در مشهد مقدس، شخصیت های بزرگ از کشورهای مختلف اسلامی به دیدار ایشان شتافته اند. شخصیت جهانی این فقیه بزرگ موجب گردیده بود که علماء شیعه و بزرگان اهل تسنن نیز برای گفتگو و مشاوره در مسائل مهم مذهبی رهسپار ایران شده و از نزدیک از نظرات ایشان آگاهی یابند.

در سال ۱۳۸۰ ق. (۱۳۳۹ ش) از دارالتقریب بین المذاهب الاسلامی در قاهره شیخ محمدتقی از جامع الازهر با آیت الله میلانی دیدار کرد و لوحی نیز که در آن فتوای علامه شیخ محمود شلتوت در رابطه با جواز عمل به مذهب تشیع نوشته شده بود تقدیم ایشان نمود.[۶]

دکتر شیخ محمد ضحّام با جمعی از اساتید علوم اسلامی جامع الازهر و شیخ خلیل حصیری قاری قرآن به همراه سفیر وقت مصر در ایران در سال ۱۳۵۰ ق. از مشهد دیدن کرده و در این سفر به دیدار آیت الله میلانی نیز نایل آمدند. در سال ۱۳۸۲ ق. شیخ علامه شیخ محمدجواد مغنیه ضمن سفر به مشهد با آیت الله میلانی نیز ملاقاتی داشت.

علامه شیخ محمدجواد الشری در سال ۱۳۸۱ ق. به زیارت مرقد مطهر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام نایل شد و در ضمن با آیت الله میلانی نیز دیدار کرد. در این ملاقات علامه الشری از وضعیت شیعیان و مسلمانان کشورهای اسلامی به ویژه شیعیان آمریکا گزارشی تقدیم آیت الله میلانی کرد.

در سال ۱۳۸۲ کاردار سفارت روسیه (ویکتور اسیولینکوف) به نیابت از آقا ضیاء الدین خان، رئیس اداره دینیه مسلمانان آسیای میانه و قزاقستان با آیت الله میلانی ملاقات کرد و ضمن دعوت از ایشان برای دیدار از کشورهای اسلامی واقع در آسیای میانه، نظر شرع مقدس را در مورد خدمت در ادارات روسیه که مشروط بر قبول مدام کمونیسم بود خواستار شده است.

همچنین در سال ۱۳۸۲ ق، پرفسور «برلون» مسیحی، یکی از جراحان تیم پزشکی آیت اللّه میلانی بوده است. او خاطره ای از آیت اللّه میلانی نقل کرده و آن را عامل مسلمان شدن خود می داند. وی می گوید: «من پس از عمل جراحی ایشان، پیش از آن که ایشان از حالت بیهوشی بیرون بیایند، مراقب بودم که وقتی به هوش می آید چه می گوید؛ چرا که این مرحله از نظر پزشکان مرحله حساسی است و شاید بیمار بعضی از اسرار زندگی اش را بگوید. ایشان آرام حرکت کرد و در حالی که در آن لحظه نیز «خدا خدا» می گفت، با پروردگارش راز و نیاز می کرد. من تحت تأثیر این صحنه شگفت، به حقانیت آیین اسلام پی بردم و بدان گرویدم». پرفسور «برلون» پس از گرویدن به دین اسلام وصیت کرد که در شهر مقدس مشهد دفنش کنند.

آیت‌الله میلانی و انقلاب اسلامی:

انقلاب اسلامی ایران بزرگترین حرکتی است که علی رغم توطئه های استکبار و استعمارگران به رهبری امام خمینی شکل گرفت و در بهمن سال ۱۳۵۷ با پایان بخشیدن به حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به پیروزی خود رسید، و از آن پس نیز همواره چون آذرخشی بر پیکر استعمار فرود آمد. این انقلاب شکوهمند به آسانی به دست نیامد. بلکه از جرقه اولیه آن در سال ۱۳۴۱ تا به ثمر نشستن در سال ۵۷ ملت ایران عزیزان بسیاری را تقدیم اسلام عزیز نمود و در این میان فرزانگان و بزرگان نیز در مسیر به بار نشستن خون شهدا، آسایش و آرامش را بر خود حرام کرده و مردانه در مقابل نظام ستمشاهی قامت بستند. آیت الله میلانی از جمله این رادمردان خط مقدم مبارزه بود که در شکل گیری نهضت بزرگ نقش بسیار مؤثر و اساسی داشت. وی که در آن سال ها از مراجع بزرگ تشیع بود، با پیام ها، نامه ها و اعلامیه هایی که خطاب به دولت وقت و ملت ایران صادر می کرد، در هدایت و حرکت های مردمی علیه رژیم شاه نقش عمده ای به عهده داشت در این مختصر به نقش ایشان در شکل گیری انقلاب اسلامی اشاره می شود.

ایشان در برابر لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی به شدت مقابله کرد، در این خصوص در قسمتی از نامه ایشان آمده است: ...وظیفه خود می دانم با استمداد حضرت بقیة الله ارواحنا فداه برای سومین بار صریحاً اعلام بدارم تصویب نامه دولت شما در مورد انجمن های ایالتی و ولایتی با عدم رعایت شرط اسلام در انتخاب شوندگان، و تبدیل قسم قرآن مجید، به قسم به کتاب آسمانی، ملت مسلمان ایران و خاصه علمای اعلام را بی نهایت خشمگین ساخته است... تذکر می دهم، به حکم موزاین شرعی و احترام به افکار و معتقدات ملت مسلمان ایران لازم است هر چه زودتر تصویب نامه مزبور را لغو و برای اطلاع عموم اعلام نماید.[۷]

همچنین در قسمتی از نامه دیگر ایشان که در نوزده سال ۴۱ ش. انتشار یافته می خوانیم: هم اکنون جمعی از علما و رجال متدین و استادان و دانشجویان دانشگاه های مملکت در زندان بسر می برند. از هر طرف ابتلا و فقر و گرسنگی ملت ما را تهدید می کند. بیکاری و فساد و تجاوز عمال حکومت به حقوق انسانی افراد، نقطه ای را خالی نگذاشته. تنها چیزی که مورد توجه نیست حقوق ملت و مصالح آنهاست! معلوم نیست تا کی مهلت پیدا کنند و عاقبت کار به کجا برسد!

پس از هجوم وحشیانه مزدوران یهودی به مدرسه فیضیه، آیت الله میلانی در پیامی پرده از چهره کریه حاکمان وقت ایران برداشت،‌ او در ضمن پیام خود چنین نوشت: ...ما از حمله و یورش چنگیزانه، به ساحت حوزه علمیه قم گذشتیم! از حبس و زجر رجال دینی و ملی گذشتیم! از حمله به دانشگاه و مراکز علمی ملت و سلب هر نوع آزادی فردی و اجتماعی چشم پوشیدیم! از دزدی و فساد و تباهی و تجاوز به مردمان صالح و تقویت دزدان و خیانتکاران گذشتیم! از برادرکشی هایی که در نقاط مملکت ترتیب داده اند، صرفنظر کردیم! این ننگ را کجا ببریم که مملکت اسلامی ما را دارند پایگاه اسرائیل و صهیونیست می کنند، و نیز افرادی را که با آن ها هم دست اند، در رأس کارها قرار می دهند...[۸]

آیت الله میلانی در سفری به تهران، ماهیت نهضت علماء و مردم را چنین بیان می کند: ...من در این مسافرت به جد خود حضرت سیدالشهداء علیه السلام تأسی کرده از جوار امن ثامن الحجج علیه السلام به تهران آمدم تا به دنیا اعلام کنم این قیام و نهضت به هیچ وجه صورت ارتجاعی ندارد بلکه نهضتی است که ملتی مسلمان برای مقابله حکومت های جابرانه، با پیشوایی مقامات عالیه روحانی تعقیب می کند. هدف ملت مسلمان ایران این است که بیش از این به مصالح دنیایی و دینی آنان تجاوز نشود. باید حکومت مردم را به مردم سپرد و حق مردم را باید به خودشان واگذار کرد.

ارادت آیت الله میلانی به امام خمینی بر کسی پوشیده نبود، چنانچه در نامه اش خطاب به امام خمینی در دوران تبعید امام در ترکیه می گوید: «خوشا به سعادت آن سرزمین که حضرت عالی در آن تشریف دارید». اما در کنار این، آن چه بیشتر جالب توجه است ایشان اخلاص و ارادتش با انگیزه و جهت دار بوده و به جهت مصالح مسلمین از ایشان همواره پشتیبانی کرده است.

در این خصوص به خاطره شهید آیت الله سعیدی گوش می سپاریم: ...روزی آیت الله میلانی هنگامی که نزدشان نام امام خمینی برده شد فرمودند: سلام الله علیه... پس عده ای به آیت الله اعتراض کردند. ایشان فرمودند: ساکت باشید! این جا مسئله تقلید در بین نیست که گفته شود فلانی اعلم است یا من؟ این جا بحث رهبری است و چنین نیست که هر مجتهدی لیاقت رهبری داشته باشد، لیاقت رهبری را تنها فقیه سیاستمداری داراست که عالم به زمان خویش باشد و در راه خدا از ملامت ملامتگران هراس نداشته باشد و اکنون این مشخصات در کسی جز آیت الله خمینی نیست.[۹]

خدمات اجتماعی:

آیت الله میلانی با همه اشتغالات خود در مسند مرجعیت و زعامت حوزه هیچ گاه از مشکلات مردم غافل نشد؛ در اینجا به بعضی از تلاش های ایشان اشاره مختصری می شود:

  • او پس از زلزله سال ۱۳۴۷ ش. در جنوب خراسان (منطقه کاخک) مردم را برای بازسازی و کمک به آوارگان بسیج کرد و بارها طلاب را جهت کمک به مردم به این شهر اعزام داشت. می گویند برای مردم بی خانمان خانه ها ساخت و حتی سند به آن ها نوشت.
  • در بازسازی مسجد هامبورگ آلمان نقش بسیار مؤثری را ایفا کرد و در اعزام آیت الله شهید بهشتی به آن جا تلاش زیادی کرد. ایشان علاوه بر کمک به مسجد امام علی علیه السلام هامبورگ به مسلمانان و اندیشمندان اروپا کمک می کرد تا در نشر اسلام جدی باشند.
  • بازسازی مدارس علمی مشهد و مدرسه حقانی قم و کمک به ایجاد چندین مدرسه دینی در شهرستان ها و دهها کار خیر برای مسلمانان ایران و سایر کشورهای اسلامی.

وفات

مرحوم آیت الله میلانی جمعه هفدهم مرداد سال ۱۳۵۴ شمسی، چشم از جهان فانی فروبست و به خانه بقاء شتافت. پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه، در جوار مرقد مطهر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. مقدمه محاضرات فی الفقه الامامیه (زکوه)، سید فاضل حسینی، ج ۱، ص ۶.
  2. میلان از روستاهای آباد بخش اسکو در نزدیک شهرستان تبریز قرار دارد.
  3. مامقان از توابع شهرستان تبریز در طول تاریخ خاستگاه دانشوران فرزانه ای بوده است.
  4. مکتب تفکیک، ویژه‌نامه بنیاد تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره ۱، ص ۲۰۸.
  5. حیات آیت الله السید میلانی، خطی، عربی.
  6. لوح فتوای مشهور علامه شلتوت به آستانه مقدسه رضوی تسلیم گردید.
  7. اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۳۲.
  8. اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۹۴.
  9. آیت الله میلانی، مرجع بیدار، سعید عباس زاده، ص ۱۳۳.

منابع

  • گلشن ابرار، سعید عباس زاده، جلد ۲، صفحه ۷۷۲.
  • "مرجع بیدار (درگذشت آیت اللّه سید محمدهادی میلانی)"، الهام صابری، مجله گلبرگ، مرداد ۱۳۸۳، شماره ۵۳.



آرشیو عکس و تصویر