دقائق التأویل و حقائق التنزیل (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۷ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
به گواهى اسناد موجود، زبان پارسى نخستين زبانى بود كه توفيق يافت تا در ترجمه قرآن كريم به كار گرفته شود و اين از بختيارى پارسى زبانان بود كه پس از تازى گويان- كه متن گرامى قرآن، برترين شاهكار هنرى و ادبى در زبان ايشان بشمار مى‌رود-، توانستند با معانى بلند اين كتاب آسمانى آشنا گردند.
+
{{مشخصات کتاب
  
در گنجينه ناپديد كرانه نگارش‌هاى پارسى، ترجمه‌ها و تفسيرهاى كهنه و نوى فراوانى يافت مى‌شود كه نشان دهنده رويكرد خامه بر كفان پارسى‌دان به گسترش دانش‌هاى قرآنى در ميان پارسى زبانان است.
+
|عنوان=
  
==معرفى مفسر==  
+
|تصویر= [[پرونده:دقائق التأويل و حقائق التنزيل.jpg|240px|وسط]]
+
 
از جمله اين نگارش‌هاى قرآن پژوهى، يكى« دقائق التّأويل و حقائق التّنزيل»، تفسير نامه‌اى است گرانسنگ، نگاشته دانشى مردى شيعه.
+
|نویسنده= ابوالمکارم محمود حسنى واعظ
 +
 
 +
|موضوع= تفاسیر شیعه
 +
 
 +
|زبان= فارسی
 +
 
 +
|تعداد جلد= ۲
 +
 
 +
|عنوان افزوده1= پژوهش
  
مصنّف« دقائق التّأويل»، ابو المكارم محمود بن محمّد حسنى واعظ از دانشمندان شيعى سده هفتم هجرى مى‌باشد كه در فارسى مى‌زيسته است. فرزند وى نيز كه به ظاهر از علما بوده، ابو المفاخر على نام داشته است و تنها دستنوشت« بلا بل القلاقل»( اثرى ديگر از ابو المكارم، محفوظ در كتابخانه مرحوم آية اللّه العظمى سيّد شهاب الدّين مرعشى نجفى- رضوان اللّه تعالى عليه-) كه عكسى از آن نزد حقير موجودست، به خطّ او نگاشته آمده است.ظاهرا اين دستنوشت، تنها دستنوشت« بلابل القلاقل» باشد
+
|افزوده1= جویا جهانبخش
  
مع الأسف درباره ابو المكارم حسنى آگاهى‌هاى زيادى نداريم. از آثار وى غير از« دقائق التّأويل»- كه در اين گفتار به اجمال بدان مى‌پردازيم- يكى،« بلابل القلاقل» است كه در سطور پيشين نامش آمد.
+
|عنوان افزوده2=
مصنّف« دقائق التّأويل» و« بلابل القلاقل»، يك مجموعه رسايل كلامى نيز دارد كه نسخه‌اى از آن در كتابخانه ملّى ملك هست- و احتمالا يگانه دستنوشت در دسترس از اين كتاب همين است.
 
  
استاد محمّد تقى دانش پژوه در فهرستواره‌اى كه براى كتابهاى فقهى فارسى تأليف كرده‌اندر. ك:« فهرستواره فقه هزار و چهار صد ساله اسلامى در زبان فارسى»، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، 1367، از آن دو تفسير و اين رسايل كلامى سخن گفته‌اند.
+
|افزوده2=
  
از« دقائق التّأويل و حقائق التّنزيل» كه موضوع اصلى سخن ماست، بظاهر تنها يك نسخه شناخته شده و آن نيز دستنوشت محفوظ در كتابخانه مجلس سناى سابق مى‌باشددر دانشگاه تهران نيز ميكروفيلمى از آن موجود است.
+
|لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39310/دقائق-التأويل-و-حقائق-التنزيل  دقائق التأويل و حقائق التنزيل]
  
كتابخانه مركزى دانشگاه تهران از آن ميكروفيلمى دارد و خوانندگان ارجمند، در فهرست نسخ خطّى كتابخانه مجلس سنا( ى سابق) هم مى‌توانند درباره آن مطالعه كنند.
+
}}
اين مصنّف كتابى دارد به نام« هداية العوام فى عقايد الانام» كه بنابر عنوانش بايد كلامى باشد و بر حقير معلوم نيست كه آيا همان رسايل كلامى است كه استاد دانش پژوه گفته‌اند يا كتاب مستقلّى است, علّت اين عدم آگاهى آن است كه هنوز عكس دستنوشت رسائل كلامى محفوظ در كتابخانه ملك را به دست نياورده‌ام.
+
[[تفسیر قرآن|تفسیر]] '''«دقائق التأویل و حقائق التنزیل»''' به زبان فارسی، اثر ابوالمکارم محمود حسنى واعظ، از علمای [[شیعه|شیعه]] در قرن هفتم هجرى است. این کتاب علاوه بر دیدگاه [[قرآن]] پژوهى، براى مطالعات و بررسى‌هاى مربوط به تاریخ مباحثات [[کلام|کلامى]] [[شیعه|شیعه]] با [[اهل سنت]] هم داراى اهمیت است.
در« دقائق التّأويل» مى‌خوانيم:
 
  
« رسول- صلّى اللّه عليه و آله- فدك و عوالى فدك بفاطمه داد- عليها السلم-، و سه سال در عهد رسول- عليه السلم- در تصرّف فاطمه بود. بعد از وفاة رسول- عليه السلم- ابوبكر از فاطمه- عليها السلم- قطع كرد و ميان فاطمه( س) و ابوبكر ماجرى بسيار رفت و فاطمه- عليها السلم- بر ابوبكر خشم گرفت و اين قصّه در كتاب بلابل القلاقل و كتاب هداية العوام فى عقايد الانام مُستوفى بيان كرده‌ايم»( ص 733 از عكس دستنوشت).
+
==مؤلف==   
 +
 +
مصنّف «دقائق التّأویل»، ابوالمکارم محمود بن محمّد حسنى واعظ از دانشمندان [[شیعه|شیعى]] سده هفتم هجرى مى‌باشد که در فارس مى‌زیسته است.  
  
به هر حال جز« دقائق التّأويل»،« بلابل القلاقل»،« هداية العوام» و« رسايل كلامى»( به شرطى كه جز« هداية العوام» باشد) نشان اثر ديگرى از ابو المكارم حسنى واعظ دانسته نيست و شايد اصلا اثر ديگرى نداشته باشد.در اينجا از همه دانشورانى كه آگاهى جديدى درباره ابو المكارم حسنى و جايگاه آثار خطى ديگر وى دارند درخواست مى‌كنيم، براى تسهيل شناخت اين دانشور پارسى نويس شيعى و احياى ميراث مكتوب وى ما را با اطلاعات جديد و كارآمد يارى دهند
+
مع الأسف درباره ابو المکارم حسنى آگاهى‌هاى زیادى نداریم. از آثار وى غیر از «دقائق التّأویل»، یکى «بلابل القلاقل» است. او یک مجموعه رسایل [[علم کلام|کلامى]] نیز دارد که نسخه‌اى از آن در کتابخانه ملّى ملک است.
  
==معرفى تفسير==     
+
این مصنّف کتابى دارد به نام «هدایة العوام فى عقاید الانام» که بنابر عنوانش باید کلامى باشد و معلوم نیست که آیا همان رسایل کلامى است یا کتاب مستقلّى است.
 +
 
 +
==معرفى تفسیر==     
 
    
 
    
« دقائق التّأويل» تفسير نامه‌اى فراگير نيست و به بيانى تفسير همه آيات قرآن كريم نمى‌باشد و بحث و تحقيق و روشنگرى مصنّف در اين كتاب، مربوط مى‌شود به برخى از آيات كلام اللّه مجيد.
+
به گواهى اسناد موجود، زبان پارسى نخستین زبانى بود که توفیق یافت تا در [[ترجمه قرآن|ترجمه قرآن کریم]] به کار گرفته شود و این از بختیارى پارسى زبانان بود که پس از تازى گویان- که متن گرامى [[قرآن]]، برترین شاهکار هنرى و ادبى در زبان ایشان بشمار مى‌رود-، توانستند با معانى بلند این کتاب آسمانى آشنا گردند. در گنجینه ناپدید کرانه نگارش‌هاى پارسى، ترجمه‌ها و تفسیرهاى کهنه و نوى فراوانى یافت مى‌شود که نشان دهنده رویکرد خامه بر کفان پارسى‌دان به گسترش دانش‌هاى قرآنى در میان پارسى زبانان است. از جمله این نگارش‌هاى قرآن پژوهى، یکى «دقائق التّأویل و حقائق التّنزیل»، [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نامه‌اى است گرانسنگ، نگاشته دانشمندى [[شیعه|شیعه]].
مصنّف آيه يا آيات گرامى مورد بحثش را پس از عبارت« قوله تعالى» مى‌آورد, آنگاه جزء جزء ترجمه مى‌كند و توضيحاتش را درباره عبارات شريف قرآنى مى‌آورد.
 
  
براى آشنايى بيشتر با شيوه نگارش مصنّف، بريده‌اى از بخش مربوط به سوره مباركه يوسف‌[ على نبيّنا و آله و عليه السّلام‌] مى‌آوريم:
+
«دقائق التّأویل» تفسیر نامه‌اى فراگیر نیست و به بیانى تفسیر همه آیات [[قرآن|قرآن کریم]] نمى‌باشد و بحث و تحقیق و روشنگرى مصنّف در این کتاب، مربوط مى‌شود به برخى از آیات کلام اللّه مجید.
سوال- چى حكمتست كى اين قصّه را احسن القصص خواند؟
+
مصنّف [[آیه|آیه]] یا آیات گرامى مورد بحثش را پس از عبارت «قوله تعالى» مى‌آورد, آنگاه جزء جزء ترجمه مى‌کند و توضیحاتش را درباره عبارات شریف قرآنى مى‌آورد.
جواب- زيرا كى مشتمل است بر ذكر حاسد و محسود و مالك و مملوك و عاشق و معشوق و شاهد و مشهود و حبس و اطلاق و سجن و خلاص و فراخى نعمت و قحط و جز آن يعجز عن بيانها طوق البشر يعنى از بيان آن حالات، بشر عاجز شود».( ص 539 از عكس دستنوشت)
 
  
مصنّف به بررسى‌هاى« نحوى» و نيز« صرفى» و« لغوى» در كتاب خويش، بى‌رغبت نيست. نمونه بحث لغوى او، سخنش از« اذ» و« اذا» يا بررسى‌اش درباره« ملائكه» و« مَلَك» است( هر دو: ص 7 عكس دستنوشت).
+
براى آشنایى بیشتر با شیوه نگارش مصنّف، بریده‌اى از بخش مربوط به [[سوره یوسف|سوره یوسف‌]] مى‌آوریم:
نيز مشتاق بحث‌هاى كلامى است. بايد گفت هم از گريزهاى متكلّمانه‌اش در« دقائق التّأويل» و هم از رسايل كلامى‌اش كه بنابر گفته استاد دانش پژوه در كتابخانه ملّى ملك نگاهدارى مى‌شود، مى‌توان حدس زد كه به مقولات كلامى دلبستگى ويژه‌اى داشته است.
+
سوال: چى حکمتست کى (که) این قصّه را احسن القصص خواند؟
 +
جواب: زیرا کى مشتمل است بر ذکر حاسد و محسود و مالک و مملوک و عاشق و معشوق و شاهد و مشهود و حبس و اطلاق و سجن و خلاص و فراخى نعمت و قحط و جز آن، یعجز عن بیانها طوق البشر، یعنى از بیان آن حالات، بشر عاجز شود».
  
در همين« دقائق التّأويل» ذيل توضيح درباره آيه سى‌ام از سوره مباركه بقره مى‌خوانيم:
+
مصنّف به بررسى‌هاى [[علم نحو|نحوى]] و نیز [[صرف|صرفى]] و لغوى در کتاب خویش، بى‌رغبت نیست. نمونه بحث لغوى او، سخنش از «اذ» و «اذا» یا بررسى‌اش درباره «ملائکه» و «مَلَک» است.
« اينجا نكته بشنو, رسول- صلّى اللّه عليه و آله- در حديث صحيح فرموذكى« احفظونى فى عترتى» يعنى مرا نگاه داريذ در عترتم... بعد از رسول محافظت اهل بيت وى‌مطمئن نيستيم كه واژه« وى» را از عكس دستنوشت درست خوانده باشيم. نكردند پس چون خليفه عبارتست از كسى كى امضاء امر كسى كنذ كى پيش از وى بوده باشد و امضاء امر نكردند در حقّ عترت رسول- عليهم السّلم- پس امر خلافت از ايشان صحيح نبوذ»( ص 7 و 18 از عكس دستنوشت).
+
نیز مشتاق بحث‌هاى [[علم کلام|کلامى]] است. باید گفت هم از گریزهاى متکلّمانه‌اش در «دقائق التّأویل» و هم از رسایل کلامى‌اش، مى‌توان حدس زد که به مقولات کلامى دلبستگى ویژه‌اى داشته است.
  
در ادامه همين بحث، مقدارى جلوتر، مى‌خوانيم:
+
در همین «دقائق التّأویل» ذیل توضیح درباره آیه سى‌ام از [[سوره بقره]] مى‌خوانیم:
«... مخالف و موافق متّفق‌اند كى عمر خطاب حكمهاء ناحق بسيار كرد و امير المؤمنين- عليه السلم- تقرير آن نپسنديذ و آن احكام بر وى ردّ كرد و بعدل حكم فرموذ تا عمر مى‌گفت:« لو لا على لهلك عمر» پس روشن شذ كى عمر شايسته خلافت نبوذ زيرا كى حكم از مخالف كتاب خذا و سنّت مصطفى بوذ و...»( ص 10 از عكس دستنوشت).
+
«اینجا نکته بشنو, رسول -صلّى اللّه علیه و آله- در [[حدیث صحیح|حدیث صحیح]] فرموذ کى «احفظونى فى عترتى» یعنى مرا نگاه داریذ در عترتم... بعد از رسول محافظت اهل بیت وى‌ نکردند، پس چون خلیفه عبارتست از کسى کى امضاء امر کسى کنذ کى پیش از وى بوده باشد و امضاء امر نکردند در حقّ [[عترت]] رسول -علیهم السّلام- پس امر خلافت از ایشان صحیح نبوذ».
  
با توجّه به چنين مباحثى، بررسى« دقائق التّأويل»، نه فقط از ديدگاه قرآن پژوهى صرف، بلكه براى مطالعات و بررسى‌هاى مربوط به تاريخ مباحثات كلامى شيعه با اهل سنّت هم داراى اهميّت است.
+
در ادامه همین بحث، مقدارى جلوتر مى‌خوانیم:
ادب پيشگى ابو المكارم در اين دو نمونه‌اى كه از گريزهاى كلامى‌اش آورديم، به هنگام ردّ نظر مخالف، حقيقتا نگريستنى و نمودار مشى و منش يك عالم متكلّم مفسّر شيعه در سده هفتم هجرى است.
+
«... مخالف و موافق متّفق‌اند کى [[عمر بن خطاب|عمر خطاب]] حکمهای ناحق بسیار کرد و [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] -علیه السلام- تقریر آن نپسندیذ و آن احکام بر وى ردّ کرد و بعدل حکم فرموذ تا عمر مى‌گفت: «لو لا على لهلک عمر». پس روشن شذ کى عمر شایسته خلافت نبوذ زیرا کى حکم از مخالف کتاب خذا و سنّت مصطفى بوذ ...».
بظاهر خطبه« دقائق التّأويل» دربرگيرنده آگاهى‌هاى ارزشمندى بوده كه ما را با چند و چون پى‌ريزى كتاب و شيوه مصنّف در كارش تا حدودى قابل توجّه، آشنا مى‌ساخته است.
 
  
==نسخه شناسى ==  
+
با توجّه به چنین مباحثى، بررسى «دقائق التّأویل»، نه فقط از دیدگاه قرآن پژوهى صرف، بلکه براى مطالعات و بررسى‌هاى مربوط به تاریخ مباحثات کلامى [[شیعه|شیعه]] با [[اهل سنت|اهل سنّت]] هم داراى اهمیت است.
 +
ادب پیشگى ابو المکارم در این دو نمونه‌اى که از گریزهاى کلامى‌اش آوردیم، به هنگام ردّ نظر مخالف، حقیقتا نگریستنى و نمودار مشى و منش یک عالم متکلّم مفسّر شیعه در سده هفتم هجرى است.
 +
 
 +
==نسخه شناسى==  
 
      
 
      
متأسّفانه بخش قابل توجهى از خطبه كتاب در تنها نسخه‌اى كه ما از آن مى‌شناسيم از دست رفته است, ظاهرا به اندازه دو سه صفحه از آغاز دستنوشت افتاده و نخستين صفحه دستنوشت نيز كه دربرگيرنده بازمانده خطبه كتاب و آغاز تفسير مربوط به سوره بقره مى‌باشد سخت آسيب ديده است.
+
بظاهر خطبه «دقائق التّأویل» دربرگیرنده آگاهى‌هاى ارزشمندى بوده که ما را با چند و چون پى‌ریزى کتاب و شیوه مصنّف در کارش تا حدودى قابل توجّه، آشنا مى‌ساخته است. متأسّفانه بخش قابل توجهى از خطبه کتاب در تنها نسخه‌اى که ما از آن مى‌شناسیم از دست رفته است, ظاهرا به اندازه دو سه صفحه از آغاز دستنوشت افتاده و نخستین صفحه دستنوشت نیز که دربرگیرنده بازمانده خطبه کتاب و آغاز تفسیر مربوط به [[سوره بقره]] مى‌باشد سخت آسیب دیده است.
از مطالب صفحه يكم دستنوشت( كه به دشوارى و با كمك حدس و گمان خوانده مى‌شود) چنين درمى‌يابيم كه پس از فراغت يافتن مصنّف از تصنيف كتاب« بلابل القلاقل»، همان« عزيز» كه بلابل القلاقل به خواهش وى تصنيف شده بود،( ظاهرا) از مصنّف مى‌خواهد كتابى در موضوع كتاب حاضر( يعنى: دقائق التّأويل) بنگارد. از اين روى تأليف« دقائق التّأويل» نيز به اشاره و درخواست آن« عزيز» باز مى‌گردد.
+
 
نام« دقائق التّأويل و حقائق التّنزيل» هم( البته به دشوارى) در همين صفحه خوانده مى‌شود.
+
از مطالب صفحه یکم دستنوشت (که به دشوارى و با کمک حدس و گمان خوانده مى‌شود) چنین درمى‌یابیم که پس از فراغت یافتن مصنّف از تصنیف کتاب «بلابل القلاقل»، همان «عزیز» که بلابل القلاقل به خواهش وى تصنیف شده بود، از مصنّف مى‌خواهد کتابى در موضوع کتاب حاضر (یعنى: دقائق التّأویل) بنگارد. از این روى تألیف «دقائق التّأویل» نیز به اشاره و درخواست آن «عزیز» باز مى‌گردد.
منا در حاشيه صفحه نيز يادداشتى ظاهرا از يكى از مالكان دستنوشت با خطّى متأخّر به چشم مى‌آيد.
+
نام «دقائق التّأویل و حقائق التّنزیل» هم (البته به دشوارى) در همین صفحه خوانده مى‌شود.
خطّ دستنوشت موجود خواناست ولى متأسّفانه آسيب ديدگى‌هاى متن زياد است تا آنجا كه كار احياى اين متن را مشكل ساخته است. در دستنوشت مورد بحث، حركات و اعراب واژه‌ها گاهى گذاشته شده است و توجّه بدين حركات مسلّما از لحاظ پژوهش در دگرگونى تاريخى واژگان دست كم در يك حوزه و گونه زبانى حائز اهميّت است. رسم الخطّ عبارات قرآنى نسخه در مواردى با رسم الخطّ متعارف تفاوت‌هايى دارد كه از حيث تحقيقات تاريخى قرآنى در خور رويكرد و مطالعه است. از لحاظ رسم الخطّ فارسى، اين نسخه با تعدادى از نُسخ كهن موجود هماننديهاى در خور اعتنايى دارد.
 
  
ناگفته نبايد گذارد كه برخى از اين مختصّات، احتمالا داراى پشتوانه آوايى بوده و صرفا املايى نيستند.
+
خطّ دستنوشت موجود خواناست ولى متأسّفانه آسیب دیدگى‌هاى متن زیاد است تا آنجا که کار احیاى این متن را مشکل ساخته است. در دستنوشت مورد بحث، حرکات و اعراب واژه‌ها گاهى گذاشته شده است و توجّه بدین حرکات مسلّما از لحاظ پژوهش در دگرگونى تاریخى واژگان دست کم در یک حوزه و گونه زبانى حائز اهمیت است. [[رسم الخط قرآن|رسم الخطّ]] عبارات قرآنى نسخه در مواردى با رسم الخطّ متعارف تفاوت‌هایى دارد که از حیث تحقیقات تاریخى قرآنى در خور مطالعه است. از لحاظ رسم الخطّ فارسى، این نسخه با تعدادى از نُسخ کهن موجود همانندیهاى در خور اعتنایى دارد.
ناگفته نماند كه با توجّه به دشوارى‌هاى كه در قرائت قسمت‌هايى از دستنوشت هست به خصوص در مواضع آسيب ديده، رؤيت و گزارش اين عناصر آسان به نظر نمى‌رسد.
 
  
نسخه حاضر 765 صفحه دارد. آخر دستنوشت هم افتادگى دارد امّا اين كه چند صفحه از پايان آن افتاده است، معلوم نيست. در اين اوراق پسين دستنوشت، مصنّف در حال تفسير آياتى از سوره مباركه« اسراء» و گزارش« قصّه معراج» است كه افتادگى پايانى كهنه كتاب زمام كلام را از كَفَش مى‌ربايد.
+
نسخه حاضر ۷۶۵ صفحه دارد. آخر دستنوشت هم افتادگى دارد امّا این که چند صفحه از پایان آن افتاده است، معلوم نیست. در این اوراق پسین دستنوشت، مصنّف در حال تفسیر آیاتى از [[سوره اِسراء|سوره اسراء]] و گزارش «قصّه [[معراج]]» است که افتادگى پایانى کهنه کتاب زمام کلام را از کفَش مى‌رباید.
ناگفته پيداست كه با در دست داشتن اين تك نسخه كه از آغاز و پايان افتادگى دارد، عرضه متن منقّح كاملى از« دقائق التّأويل» شدنى نيست و در صورتى هم كه نسخه ديگرى هر چند متأخّر، از كتاب يافته شود، احيا و عرضه همين بخش‌هاى موجود بسيار دشوار خواهد بود.
+
ناگفته پیداست که با در دست داشتن این تک نسخه که از آغاز و پایان افتادگى دارد، عرضه متن منقّح کاملى از «دقائق التّأویل» شدنى نیست و در صورتى هم که نسخه دیگرى هر چند متأخّر، از کتاب یافته شود، احیا و عرضه همین بخش‌هاى موجود بسیار دشوار خواهد بود.
  
سخن از دستنوشت« دقائق التّأويل» را بى اين اشاره نبايد خاتمه بخشيد كه اگر چه تاريخ دقيق كتابت اين نسخه معلوم نيست، ظاهرا طبق قرائن و شواهد موجود كتابتش با عصر مصنّف فاصله زيادى نبايد داشته باشد.
+
به احتمال زیاد دو [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نامه موسوم به «بلابل القلاقل» و «دقائق التّأویل و حقائق التنزیل» در طبقات تفاسیر شیعى [[اثنى عشریه|اثنا عشرى]] پارسى پس از [[روض الجنان و روح الجنان (کتاب)|تفسیر ابوالفتوح]] جاى مى‌گیرند و از این جهت اهمیت ویژه‌اى دارند.
 +
البتّه هیچ یک از این دو تفسیر نامه، چه از جهت حوزه شمول و چه از جهت اهمیت تفسیرى در مقیاس واحد، به پاى تفسیر ابو الفتوح نمى‌رسند و شاید اصلا تفسیر [[ابوالفتوح رازی|ابوالفتوح رازى]] مهم‌ترین تفسیر به زبان پارسى تا روزگار ما باشد.
  
به احتمال زياد دو تفسير نامه موسوم به« بلابل القلاقل» و« دقائق التّأويل و حقائق التنزيل» در طبقات تفاسير شيعى اثنا عشرى پارسى پس از تفسير ابو الفتوح جاى مى‌گيرند و از اين جهت اهميت ويژه‌اى دارند.
+
هر چند «دقائق التّأویل» در [[علوم قرآن|علوم قرآنى]] و تفسیر بى‌مانند نیست، ولى در داورى منصفانه مى‌توان آن را از مهم‌ترین تفسیرهاى پارسى [[قرآن]] به شمار آورد.
البتّه هيچ يك از اين دو تفسير نامه، چه از جهت حوزه شمول و چه از جهت اهميت تفسيرى در مقياس واحد، به پاى تفسير ابو الفتوح نمى‌رسند و شايد اصلا تفسير ابو الفتوح رازى مهم‌ترين تفسير به زبان پارسى تا روزگار ما باشد.
 
  
هر چند« دقائق التّأويل» در علوم قرآنى و تفسير، بى‌مانند نيست ولى در داورى منصفانه مى‌توان آن را از مهم‌ترين تفسيرهاى پارسى قرآن به شمار آورد.
+
==منابع==
راقم اين سطور كه هم اكنون مشغول آماده سازى اين كتاب براى چاپ و نيز پژوهش بر بنياد يگانه دستنوشت شناخته شده‌اش است، اميد دارد در زمانى نه چندان دور متن موجود با روش علمى در سه جلد آماده انتشار گردد.
 
  
در پايان لازم است از آقاى اكبر ايرانى مسئول اين دفتر كه تحقيق و تصحيح اين اثر گرانقدر را به بنده پيشنهاد كردند و آن را در سلسله منشورات دفتر نشر ميراث مكتوب قرار دادند، سپاسگزارى كنم.
+
* [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
  
==منبع==
+
==متن کتاب ==
 +
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39310/دقائق-التأويل-و-حقائق-التنزيل '''دقائق التأويل و حقائق التنزيل''']
 +
{{تفسیر قرآن}}
  
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
+
[[رده: تفاسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۸

دقائق التأويل و حقائق التنزيل.jpg
نویسنده ابوالمکارم محمود حسنى واعظ
موضوع تفاسیر شیعه
زبان فارسی
تعداد جلد ۲
پژوهش جویا جهانبخش

دقائق التأويل و حقائق التنزيل

تفسیر «دقائق التأویل و حقائق التنزیل» به زبان فارسی، اثر ابوالمکارم محمود حسنى واعظ، از علمای شیعه در قرن هفتم هجرى است. این کتاب علاوه بر دیدگاه قرآن پژوهى، براى مطالعات و بررسى‌هاى مربوط به تاریخ مباحثات کلامى شیعه با اهل سنت هم داراى اهمیت است.

مؤلف

مصنّف «دقائق التّأویل»، ابوالمکارم محمود بن محمّد حسنى واعظ از دانشمندان شیعى سده هفتم هجرى مى‌باشد که در فارس مى‌زیسته است.

مع الأسف درباره ابو المکارم حسنى آگاهى‌هاى زیادى نداریم. از آثار وى غیر از «دقائق التّأویل»، یکى «بلابل القلاقل» است. او یک مجموعه رسایل کلامى نیز دارد که نسخه‌اى از آن در کتابخانه ملّى ملک است.

این مصنّف کتابى دارد به نام «هدایة العوام فى عقاید الانام» که بنابر عنوانش باید کلامى باشد و معلوم نیست که آیا همان رسایل کلامى است یا کتاب مستقلّى است.

معرفى تفسیر

به گواهى اسناد موجود، زبان پارسى نخستین زبانى بود که توفیق یافت تا در ترجمه قرآن کریم به کار گرفته شود و این از بختیارى پارسى زبانان بود که پس از تازى گویان- که متن گرامى قرآن، برترین شاهکار هنرى و ادبى در زبان ایشان بشمار مى‌رود-، توانستند با معانى بلند این کتاب آسمانى آشنا گردند. در گنجینه ناپدید کرانه نگارش‌هاى پارسى، ترجمه‌ها و تفسیرهاى کهنه و نوى فراوانى یافت مى‌شود که نشان دهنده رویکرد خامه بر کفان پارسى‌دان به گسترش دانش‌هاى قرآنى در میان پارسى زبانان است. از جمله این نگارش‌هاى قرآن پژوهى، یکى «دقائق التّأویل و حقائق التّنزیل»، تفسیر نامه‌اى است گرانسنگ، نگاشته دانشمندى شیعه.

«دقائق التّأویل» تفسیر نامه‌اى فراگیر نیست و به بیانى تفسیر همه آیات قرآن کریم نمى‌باشد و بحث و تحقیق و روشنگرى مصنّف در این کتاب، مربوط مى‌شود به برخى از آیات کلام اللّه مجید. مصنّف آیه یا آیات گرامى مورد بحثش را پس از عبارت «قوله تعالى» مى‌آورد, آنگاه جزء جزء ترجمه مى‌کند و توضیحاتش را درباره عبارات شریف قرآنى مى‌آورد.

براى آشنایى بیشتر با شیوه نگارش مصنّف، بریده‌اى از بخش مربوط به سوره یوسف‌ مى‌آوریم: سوال: چى حکمتست کى (که) این قصّه را احسن القصص خواند؟ جواب: زیرا کى مشتمل است بر ذکر حاسد و محسود و مالک و مملوک و عاشق و معشوق و شاهد و مشهود و حبس و اطلاق و سجن و خلاص و فراخى نعمت و قحط و جز آن، یعجز عن بیانها طوق البشر، یعنى از بیان آن حالات، بشر عاجز شود».

مصنّف به بررسى‌هاى نحوى و نیز صرفى و لغوى در کتاب خویش، بى‌رغبت نیست. نمونه بحث لغوى او، سخنش از «اذ» و «اذا» یا بررسى‌اش درباره «ملائکه» و «مَلَک» است. نیز مشتاق بحث‌هاى کلامى است. باید گفت هم از گریزهاى متکلّمانه‌اش در «دقائق التّأویل» و هم از رسایل کلامى‌اش، مى‌توان حدس زد که به مقولات کلامى دلبستگى ویژه‌اى داشته است.

در همین «دقائق التّأویل» ذیل توضیح درباره آیه سى‌ام از سوره بقره مى‌خوانیم: «اینجا نکته بشنو, رسول -صلّى اللّه علیه و آله- در حدیث صحیح فرموذ کى «احفظونى فى عترتى» یعنى مرا نگاه داریذ در عترتم... بعد از رسول محافظت اهل بیت وى‌ نکردند، پس چون خلیفه عبارتست از کسى کى امضاء امر کسى کنذ کى پیش از وى بوده باشد و امضاء امر نکردند در حقّ عترت رسول -علیهم السّلام- پس امر خلافت از ایشان صحیح نبوذ».

در ادامه همین بحث، مقدارى جلوتر مى‌خوانیم: «... مخالف و موافق متّفق‌اند کى عمر خطاب حکمهای ناحق بسیار کرد و امیرالمؤمنین -علیه السلام- تقریر آن نپسندیذ و آن احکام بر وى ردّ کرد و بعدل حکم فرموذ تا عمر مى‌گفت: «لو لا على لهلک عمر». پس روشن شذ کى عمر شایسته خلافت نبوذ زیرا کى حکم از مخالف کتاب خذا و سنّت مصطفى بوذ ...».

با توجّه به چنین مباحثى، بررسى «دقائق التّأویل»، نه فقط از دیدگاه قرآن پژوهى صرف، بلکه براى مطالعات و بررسى‌هاى مربوط به تاریخ مباحثات کلامى شیعه با اهل سنّت هم داراى اهمیت است. ادب پیشگى ابو المکارم در این دو نمونه‌اى که از گریزهاى کلامى‌اش آوردیم، به هنگام ردّ نظر مخالف، حقیقتا نگریستنى و نمودار مشى و منش یک عالم متکلّم مفسّر شیعه در سده هفتم هجرى است.

نسخه شناسى

بظاهر خطبه «دقائق التّأویل» دربرگیرنده آگاهى‌هاى ارزشمندى بوده که ما را با چند و چون پى‌ریزى کتاب و شیوه مصنّف در کارش تا حدودى قابل توجّه، آشنا مى‌ساخته است. متأسّفانه بخش قابل توجهى از خطبه کتاب در تنها نسخه‌اى که ما از آن مى‌شناسیم از دست رفته است, ظاهرا به اندازه دو سه صفحه از آغاز دستنوشت افتاده و نخستین صفحه دستنوشت نیز که دربرگیرنده بازمانده خطبه کتاب و آغاز تفسیر مربوط به سوره بقره مى‌باشد سخت آسیب دیده است.

از مطالب صفحه یکم دستنوشت (که به دشوارى و با کمک حدس و گمان خوانده مى‌شود) چنین درمى‌یابیم که پس از فراغت یافتن مصنّف از تصنیف کتاب «بلابل القلاقل»، همان «عزیز» که بلابل القلاقل به خواهش وى تصنیف شده بود، از مصنّف مى‌خواهد کتابى در موضوع کتاب حاضر (یعنى: دقائق التّأویل) بنگارد. از این روى تألیف «دقائق التّأویل» نیز به اشاره و درخواست آن «عزیز» باز مى‌گردد. نام «دقائق التّأویل و حقائق التّنزیل» هم (البته به دشوارى) در همین صفحه خوانده مى‌شود.

خطّ دستنوشت موجود خواناست ولى متأسّفانه آسیب دیدگى‌هاى متن زیاد است تا آنجا که کار احیاى این متن را مشکل ساخته است. در دستنوشت مورد بحث، حرکات و اعراب واژه‌ها گاهى گذاشته شده است و توجّه بدین حرکات مسلّما از لحاظ پژوهش در دگرگونى تاریخى واژگان دست کم در یک حوزه و گونه زبانى حائز اهمیت است. رسم الخطّ عبارات قرآنى نسخه در مواردى با رسم الخطّ متعارف تفاوت‌هایى دارد که از حیث تحقیقات تاریخى قرآنى در خور مطالعه است. از لحاظ رسم الخطّ فارسى، این نسخه با تعدادى از نُسخ کهن موجود همانندیهاى در خور اعتنایى دارد.

نسخه حاضر ۷۶۵ صفحه دارد. آخر دستنوشت هم افتادگى دارد امّا این که چند صفحه از پایان آن افتاده است، معلوم نیست. در این اوراق پسین دستنوشت، مصنّف در حال تفسیر آیاتى از سوره اسراء و گزارش «قصّه معراج» است که افتادگى پایانى کهنه کتاب زمام کلام را از کفَش مى‌رباید. ناگفته پیداست که با در دست داشتن این تک نسخه که از آغاز و پایان افتادگى دارد، عرضه متن منقّح کاملى از «دقائق التّأویل» شدنى نیست و در صورتى هم که نسخه دیگرى هر چند متأخّر، از کتاب یافته شود، احیا و عرضه همین بخش‌هاى موجود بسیار دشوار خواهد بود.

به احتمال زیاد دو تفسیر نامه موسوم به «بلابل القلاقل» و «دقائق التّأویل و حقائق التنزیل» در طبقات تفاسیر شیعى اثنا عشرى پارسى پس از تفسیر ابوالفتوح جاى مى‌گیرند و از این جهت اهمیت ویژه‌اى دارند. البتّه هیچ یک از این دو تفسیر نامه، چه از جهت حوزه شمول و چه از جهت اهمیت تفسیرى در مقیاس واحد، به پاى تفسیر ابو الفتوح نمى‌رسند و شاید اصلا تفسیر ابوالفتوح رازى مهم‌ترین تفسیر به زبان پارسى تا روزگار ما باشد.

هر چند «دقائق التّأویل» در علوم قرآنى و تفسیر بى‌مانند نیست، ولى در داورى منصفانه مى‌توان آن را از مهم‌ترین تفسیرهاى پارسى قرآن به شمار آورد.

منابع

متن کتاب

دقائق التأويل و حقائق التنزيل

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: