وقعة الصفین (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مقاله از یک نشریه}}
+
{{خوب}}
 +
{{مشخصات کتاب
 +
|عنوان=وقعة صفين
 +
|تصویر=[[پرونده:Sefeyn.jpg|240px]]
 +
|نویسنده=نصر بن مزاحم
 +
|موضوع=جنگ صفین
 +
|زبان=عربی
 +
|تعداد جلد=۱
 +
|عنوان افزوده1= تحقیق
 +
|افزوده1= عبدالسلام محمد هارون
 +
|عنوان افزوده2=
 +
|افزوده2=
 +
|لینک = [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/79246/كتاب- وقعة صفين]
 +
}}
 +
'''«وقعة الصفّين»''' كتابى است از [[نصر بن مزاحم|نصر بن مزاحم منقرى]] (م، 212 ق) در موضوع [[جنگ صفین]]. مؤلف، علاوه بر اطلاعات ارزشمند درباره پيكار صفين، بسيارى از زواياى مبهم زندگى [[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه‌السلام خصوصاً در دوره حكومتش را با نقل و ضبط شمار قابل توجهى از خطبه‌ها و نامه‌هاى امام بیان کرده است. نزدیکی مؤلف به واقعه صفین، دسته‌بندی روایات و گزارش دقیق حوادث، از ویژگی‌های کتاب این کتاب است.
  
وقعة الصفين كتابى است تاريخى درباره پيكار صفين به زبان عربى تأليف ابوالفضل (يا ابوالمفضل: نجاشى، رجال، 427) نصر بن مزاحم بن سيار منقرى از زيد بن مناة، شاخه اى از قبيله بنوتميم (زاده پس از 120-د212 ق/738-827 م).
+
==مؤلف==
  
از سال ولادت وى اطلاعى در دست نيست اما از آنجا كه مورخين او را هم‌عصر ابومخنف لوط بن يحيى درگذشته پيش از 170 ق دانسته اند؛ ابن النديم، الفهرست، 106 مى توان گفت كه سال ولادت وى پس از 120 ق. بوده باشد. خاستگاه او كوفه بود اما در [[بغداد]] سكونت گزيد و از سفيان ثورى، شعبة بن حجاج، ابن الجارود و ديگران نقل [[حديث]] و در دو جاى از سيف بن عمر (صص 19 و 23 ترجمه) روايت كرد.  
+
[[نصر بن مزاحم|نصر بن مزاحم منقرى]] (م، 212 ق)، مورخ عراقى [[شیعه]]، متولد حدود سال 120 ق. در [[کوفه|كوفه]] است. او در [[بغداد]] از [[سفیان ثوری]]، شعبة بن حجاج، ابن الجارود و سیف بن عمر نقل [[حديث]] كرد. <ref>علی بیات، وقعه الصفین، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10</ref>
  
او همچنين از برخى شخصيت هاى ساختگى در حوادث تاريخ صدر اسلام، خصوصاً پيكار صفين نام مى برد كه بنا به نظر علامه عسكرى در كتاب يكصد و پنجاه صحابى ساختگى همه ساخته سيف بن عمر هستند و منشأ روايات مربوط به آنان به سيف مى رسد، همچون: ابوبجيد نافع بن اسود، خزيمة بن ثابت انصارى، سماك بن خرشه جعفى، مالك بن ربيعه و حارث بن مره عبدى. پسرش حسين، نوح بن حبيب قومسى و گروهى از كوفيان نيز از او روايت كرده اند. (خطيب بغدادى، تاريخ بغداد، 13/282-283)
+
نصر بن مزاحم طرفدار [[علویان]] بود که افزون بر کارهاى علمى، در سال هاى پایانى عمرش در قیام ابوالسرایا (سالهاى 199 ـ 200 ق) که به نام محمد بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن [[امام علی علیه السلام|على بن ابى طالب]] (ع) سرپا شد، شرکت داشت و شرح اخبار آن را با عنوان کتاب اخبار محمد بن ابراهیم و ابوالسرایا نوشت.
  
منابع تصوير روشنى از زندگانى وى بدست نمى دهند و به همين بسنده كرده اند كه به عطارى اشتغال داشت. (ابن النديم، الفهرست، 106)
+
در برابر رجال شناسان [[سنی]] که معمولا نصر را به جرم [[شیعه|تشیع]]، تضعیف و تخطئه کرده اند، وى مورد تأیید عالمان شیعه بوده و به همین دلیل [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] او را با تعابیر مستقیم الطریقة، صالح الامر مى ستاید. با این حال تصریح دارد که وى از ضعفاء روایت مى کند.<ref>نجاشى، 427ـ 428.</ref>
  
در وثاقت يا عدم وثاقت وى ميان دانشمندان علم رجال اختلاف است. نجاشى  رجال، 427-428 و شيخ طوسى  الفهرست، 171-172 او را از راويان و مورخان شيعى دانسته اند.  
+
خطیب بغدادی و حموى او را شیعه [[غلوّ|غالى]] دانسته اند (نصر شیعى من الغلاة).<ref>بنگرید: قاموس الرجال، ج 10، ص 359.</ref> اما [[علامه محمد تقی شوشتری|علامه تسترى]] بر این اعتقاد است که مذهب وى مانند [[ابومخنف]] است که از [[عامه]] اما قریب به [[امامیه]] است. تسترى در نهایت به دلیل همکارى وى با ابوالسرایا، ترجیحا او را [[زیدیه|زیدى]] معرفى مى کند.
  
هر چند نجاشى ضمن آن كه او را به طريق هدايت و نيكوكاربودن مى ستايد اما به روايت از ضعفا متهمش مى سازد. همانجا ابن حبان او را در شمار ثقات آورده.  ابن حجر، لسان الميزان، ذيل نصر بن مزاحم و ابن ابى‌الحديد او را مورد اعتمادى راستين و درست گوى و از رجال اصحاب حديث دانسته است. (شرح [[نهج البلاغه]]، 1/183)
+
نصر بن مزاحم چندین اثر تاریخى مستند و قابل اعتنا داشته است. [[ابن ندیم]] از عناوین آثار وى بدین شرح یاد مى کند: کتاب الغارات، کتاب صفین، کتاب الجمل، کتاب مقتل [[حجر بن عدی|حجر بن عدى]]، کتاب مقتل [[امام حسین|الحسین(ع)]].<ref>فهرست ابن ندیم، 106.</ref>
  
ابوحاتم گويد: حديثش دستخوش گرايش و متروك است. ابن حجر، همانجا و ياقوت او را از غاليان شيعى برمى شمارد. (معجم الادباء، جزء 19/225) با اين همه آنچه مسلم است اين كه وى مورخى است معتقد به شيعه، چنان كه عناوين آثارش: الغارات، الجمل، صفين، مقتل حجر بن عدى، مقتل حسين بن على علیه‌السلام الفهرست، ذيل نام نصر بن مزاحم كتاب عين الورده، اخبارالمختار و المناقب  محمد بن اسماعيل، منتهى المقال، 317 اين معنا را ثابت مى كند. هر چند كه جز كتاب وقعه الصفين ديگر آثارش بر جاى نمانده است اما بر اساس همين كتاب مى توان به روشنى به اعتقادات و تمايلات مذهبى وى پى برد.
+
==محتوای کتاب==
 +
نصر بن مزاحم با احاطه كامل به واقعه [[صفين]]، مدخل و مخرج موضوع را به خوبى شناخته و انبوه اطلاعات خود را در هشت جزء به ترتيب زير ساخته و پرداخته است:
  
از آنجا كه مؤلف اين اثر ارزشمند در [[عراق]] زاده شد و همانجا نشو و نما يافت و در فضاى فكرى و فرهنگى آن باليد از حيث تاريخ‌نگارى به مكتب عراق وابسته است. مكتبى كه توجه به تمايلات و جانبداري‌هاى فكرى-سياسى فرقه اى در آن بيش از ساير مكاتب نمايان است. زيرا در عراق خصوصاً در [[بصره]] و [[كوفه]] و بعد بغداد، فرقه هاى گوناگون اسلامى و حتى پيروان ديگر اديان و مكاتب حضور فعال و چشمگيرى داشتند و رقابت مستمرى ميانشان برقرار بود.  
+
*جزء اول، از ورود [[امام على]] علیه‌السلام به [[كوفه]] و سامان دادن به اوضاع سياسى-اجتماعى قلمرو حكومت خود آغاز شده و تا ارسال نمايندگانى به [[دمشق]] نزد [[معاویه|معاويه]] جهت واداشتن وى به [[بیعت]] پايان مى يابد.
  
در اين ميان عراق و خصوصاً كوفه پايگاه مهم حضور شيعيان بشمار مى رفت. نصر بن مزاحم در چنين محيط و فضايى بسر مى برد. سلسله اسناد بيشتر روايات او در اين كتاب به رجال و راويان شيعى مانند اصبغ بن نباته (ده روايت)، حارث بن حصيرة ازدى (سيزده روايت، صعصعة بن صوحان (سيزده روايت)، جابر بن يزيد جعفى (سى و هفت روايت) و... منتهى مى شود.  
+
*جزء دوم، رايزنى‌ها و چاره‌جويی‌ها، تبادل سفرا و نامه ها تا تدارك و تجهيز دو سپاه [[عراق]] و [[شام]] را دربر مى گيرد.
  
اگر هم از راويان عامه چون شعبى، عامر بن شراحبيل (بيست و دو روايت) اخذ روايت مى كند، روايات دلخواه و مورد قبول خود را گزينش مى كند. از وجوه امتياز اين كتاب جز قدمت آن و اخذ روايات مربوط به يكى از مهمترين رخدادهاى تاريخ صدر [[اسلام]] با دو يا سه واسطه از كسانى كه خود در جنگ صفين حضور داشتند، سبك و اسلوب خاصى است كه در تأليف و تدوين آن بكار رفته است.
+
*جزء سوم، به بسيج عمومى و حركت دو سپاه به سوى صحنه پيكار (صفين) اختصاص يافته است كه در ضمن آن بسيارى وقايع جنبى مرتبط به جنگ را هم ترسيم مى كند.
  
ضمن آن كه عنصر زمان، جان مايه تنظيم انبوه روايات است، پيوستگى و ارتباط موضوعى روايات با يكديگر مورد غفلت واقع نشده است. مؤلف با احاطه كامل به واقعه صفين مدخل و مخرج موضوع را به خوبى شناخته و انبوه اطلاعات خود را در هشت جزء به ترتيب زير ساخته و پرداخته است:
+
*جزء چهارم، مشتمل است بر آغاز پيكار و درگيرى ميان دو سپاه كه با رجزهاى جنگاوران دو سپاه حماسه ها جان مى گيرد.
  
* جزء اول از ورود [[امام على]] علیه‌السلام به [[كوفه]] و سامان دادن به اوضاع سياسى-اجتماعى قلمرو حكومت خود آغاز و تا ارسال نمايندگانى به دمشق نزد معاويه جهت واداشتن وى به بيعت پايان مى يابد.
+
*در جزء پنجم، مؤلف با مهارت، روحيه جنگ‌آورى و رزم آورى دو سپاه و روح حماسى جنگ را به اوج مى رساند.
  
* جزء دوم، رايزنى ها و چاره‌جويي‌ها، تبادل سفرا و نامه ها تا تدارك و تجهيز دو سپاه [[عراق]] و [[شام]] را دربر مى گيرد.
+
*در جزء ششم، درگيري‌هاى نظامى همراه با تلاش‌هاى سياسى دو سپاه و تبادل سفرا و نامه ها ادامه مى يابد و با بن‌بست روبرو مى شود.
  
* جزء سوم، به بسيج عمومى و حركت دو سپاه به سوى صحنه پيكار (صفين) اختصاص يافته است كه در ضمن آن بسيارى وقايع جنبى مرتبط به جنگ را هم ترسيم مى كند.
+
*در جزء هفتم، عزم جزم سپاه عراق جهت يكسره كردن كار جنگ و برترى روحيه و قدرت رزمى آنان تا پيكار [[لیلة الهریر]] كه سرنوشت‌سازترين مقطع پيكار بود، نشان داده شده است و با حيله بالابردن [[قرآن]] و گفتگو بر سر داورى ([[حکمیت|حكميت]]) به انجام رسيده است.
  
* جزء چهارم، مشتمل است بر آغاز پيكار و درگيرى ميان دو سپاه كه با رجزهاى جنگاوران دو سپاه حماسه ها جان مى گيرد.
+
*در جزء هشتم، تراژدى دردناك و غمناك پايان جنگ و حكميت و آثار و پيامدهاى آن از جمله ظهور فرقه [[خوارج]] ترسيم شده است.
  
* در جزء پنجم مؤلف با مهارت روحيه جنگ‌آورى و رزم آورى دو سپاه و روح حماسى جنگ را به اوج مى رساند.
+
مؤلف اين اثر، علاوه بر اطلاعات ارزشمندى كه درباره پيكار صفين به خواننده عرضه مى دارد، بسيارى زواياى مبهم زندگى [[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه‌السلام خصوصاً در دوره حكومتش را با نقل و ضبط شمار قابل توجهى از خطبه ها و نامه هاى امام علیه‌السلام رهنمون مى شود.
  
* در جزء ششم درگيري‌هاى نظامى همراه با تلاش‌هاى سياسى دو سپاه و تبادل سفرا و نامه ها ادامه مى يابد و با بن‌بست روبرو مى شود.
+
==ویژگی‌های کتاب==
 +
كتاب وقعة صفين، تنها اثر مفصلى است كه درباره وقايع نبرد صفين تأليف شده و برجاى مانده است. اين اثر، در طول تاريخ مورد استفاده برخى از مورخان بزرگ مانند [[ابن ابى الحديد]] و [[ابن عساکر]] بوده است.<ref>رسول جعفریان، منابع کتاب وقعة صفین نصربن مزاحم، آیینه پژوهش، مهر و آبان 1382، شماره 82.</ref>
 +
برخی از ویژگی‌های کتاب حاضر عبارت است از:
 +
*'''نزدیکی مؤلف به واقعه صفین:''' از وجوه امتياز اين كتاب، قدمت آن و اخذ روايات مربوط به يكى از مهمترين رخدادهاى [[تاريخ اسلام]] با دو يا سه واسطه از كسانى كه خود در جنگ صفين حضور داشتند می باشد.<ref>علی بیات، وقعه الصفین، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10.</ref>
  
* در جزء هفتم عزم جزم سپاه عراق جهت يكسره كردن كار جنگ و برترى روحيه و قدرت رزمى آنان تا پيكار ليله‌الهرير كه سرنوشت‌سازترين مقطع پيكار بود، نشان داده شده است و با حيله بالابردن قرآن‌ها و گفتگو بر سر داورى (حكميت) به انجام رسيده است.
+
*'''نقل از راویان شیعه:''' از آنجا كه مؤلف اين اثر ارزشمند در [[عراق]] نشو و نما يافت و عراق و خصوصاً [[كوفه]] پايگاه مهم حضور شيعيان بشمار مى رفت، سلسله [[سند حدیث|اسناد]] بيشتر روايات او در اين كتاب به رجال و راويان شيعى مانند [[اصبغ بن نباته]] (ده روايت)، حارث بن حصيرة ازدى (سيزده روايت، [[صعصعه بن صوحان|صعصعة بن صوحان]] (سيزده روايت)، [[جابر بن یزید جعفی|جابر بن يزيد جعفى]] (سى و هفت روايت) و... منتهى مى شود. اگر هم از راويان [[اهل سنت|سنی]] چون شعبى، عامر بن شراحبيل (بيست و دو روايت) اخذ روايت مى كند، روايات دلخواه و مورد قبول خود را گزينش مى كند. <ref>همان.</ref>
  
* در جزء هشتم تراژدى دردناك و غمناك پايان جنگ و حكميت و آثار و پيامدهاى آن از جمله ظهور فرقه محكمه ترسيم شده است.
+
*'''دسته‌بندی و ایجاد ارتباط بین روایات:''' ضمن آن كه عنصر زمان، جان‌مايه تنظيم انبوه روايات این کتاب است، پيوستگى و ارتباط موضوعى روايات با يكديگر مورد غفلت واقع نشده است.<ref>همان.</ref>
  
مؤلف اين اثر علاوه بر اطلاعات ارزشمندى كه درباره پيكار صفين به خواننده عرضه مى دارد، اولاً بسيارى زواياى مبهم زندگى على علیه‌السلام خصوصاً در دوره حكومتش را با نقل و ضبط شمار قابل توجهى از خطبه ها و نامه هاى على علیه‌السلام رهنمون مى شود. ثانياً به بسيارى از امور اجتماعى و فرهنگى به ويژه نظامى پرداخته است. او گاه چنان دقيق به گزارشگرى از تاكتيك هاى جنگى و روانى، شيوه آرايش سپاه، رجزها، هجوها و سوگواري‌ها و تصويرپردازى از جامه ها، اسلحه ها، آلات جنگى، وصف اسبها و... مى پردازد كه پس از دوازده قرن مى توان به آسانى رخدادها، حوادث و صحنه هاى اين پيكار را بازسازى كرد. به طور مثال به عبارت زير مى توان توجه كرد:
+
*'''گزارش دقیق:''' گزارش و توصیف دقیق، یکی از ویژگی های این کتاب است. مؤلف گاه چنان دقيق به گزارشگرى از تاكتيك هاى جنگى و روانى، شيوه آرايش سپاه، رجزها، هجوها و سوگواري‌ها و تصويرپردازى از لباس ها، اسلحه ها، آلات جنگى، وصف اسبها و... مى پردازد، كه پس از دوازده قرن مى توان به آسانى حوادث و صحنه هاى اين پيكار را بازسازى كرد. به طور مثال به عبارت زير مى توان توجه كرد: «و اشتر آن روز بر اسبى بريده دم سوار بود كه به زاغى سياه شباهت داشت». <ref>متن عربى كتاب، 174.</ref>
  
«و اشتر آن روز بر اسبى بريده دم سوار بود كه به زاغى سياه شباهت داشت» متن عربى كتاب، 174 و «مردى بر فراز سر معاويه به نگهبانى ايستاده بود كه سپرى زرين در دست داشت و آن را سايبان وى قرار داده بود». همانجا، 258 «معاويه عبيدالله بن عمر را با چهارهزار و سيصد جنگاور فرستاد و آن فوجى سبزپوش نگارين جامه بود كه به سبزپوشان خوانده مى شدند» همانجا، 330 «سعيد بن قيس ندا در داد: اى همدانيان پاى آنان را پى كنيد. تيغ ها پياپى پاى عكيان را قطع مى كرد. در اين هنگام ابومسروق عكى بانگ زد: اى عكّيان آن گونه كه شتران زانو مى زنند به زانو درآئيد. همگى به زانو درآمدند و سپرها را برابر گرفتند و با نيزه ها مهاجمان را مى زدند» همانجا، 433
+
*'''نقل حواشی و مسبب‌های واقعه:''' كتاب وقعة صفين فقط گزارش وقايع نيست، بلكه حاوى موجبات بروز تدريجى هر واقعه، گفتگوها، مكاتبات، پيام‌ها، مشورت‌ها، مذاكرات خصوصى، خطبه‌ها، برخوردها و بسيارى نكات ديگر است. از آن جمله، گفتگوى جرير با [[معاويه]] و ابلاغ پيام حضرت [[اميرالمؤمنين]] (ع) و پاسخ معاويه، قرار و مدار معاويه و [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]] بر سر حكومت [[مصر]]، نامه مهم اميرالمؤمنين به معاويه و اظهار نظر در مورد [[خلافت]]، رايزنى اميرالمؤمنين با [[مهاجرین|مهاجران]] و [[انصار]] پيش از لشكركشى به [[شام]] و... . <ref>وقعه صفین از نصربن مزاحم، عباسعلی مردی، بنياد فرهنگى امامت.</ref>
  
اين كتاب به روش بازخوانى متن به طريق روايى زير همچنان كه در آغاز هر هشت جزء آمده است، روايت شده است: «شيخ حافظ، شيخ الاسلام، ابوالبركات، عبدالوهاب بن مبارك... انماطى گفت: شيخ ابوالحسين بن مبارك... صيرفى به (روش) بازخوانى من بر او در ماه [[ربيع الثانی]] سال چهارصد و هشتاد و چهار ما را خبر داد و گفت: ابويعلى احمد بن عبدالواحد... به (روش) بازخوانى بر او كه من هم مى شنيدم در [[رجب]] سال چهارصد و سى و هشت ما را [[حديث]] كرد و گفت: ابوالحسن محمد بن ثابت... صيرفى به (روش) بازخوانى بر او كه من نيز مى شنيدم ما را خبر داد و گفت: ابوالحسن على بن محمد... به (روش) بازخوانى من بر او در سال سيصد و چهل ما را خبر داد و گفت: ابومحمد سليمان بن ربيع... خزّاز ما را خبر داد و گفت: نصر بن مزاحم تميمى ما را خبر داد و گفت...».
+
*'''ذکر اسناد وقایع:''' در این کتاب اسناد هر روايت نيز مذكور است. این ویژگی موجب اعتبار بیشتر کتاب می گردد و به محقق این اجازه را می دهد که بر اساس سلسله راویان [[حدیث]] به نقد و بررسی بیشتر آن بپردازد.
  
اين كتاب نخستين بار به كوشش سيد فرج‌الله كاشانى همراه با مثنوى اى در [[اخلاق]] و [[حكمت]] و مواعظ [[امیرالمومنین]] در 1301 ش. در ايران به صورت سنگى چاپ شد. نك: شيخ آقا بزرگ، الذريعه، 15/52-53 بار ديگر بر اساس چاپ سنگى ايران در 1304 ق در چاپخانه عباسيه بيروت به چاپ رسيد. تا آن كه عبدالسلام محمد هارون محقق مصرى با استخراج متن كامل آن از شرح نهج البلاغه ابن ابى‌الحديد و مقابله و تطبيق آن با چاپ نخست به تصحيح و چاپ مجدد آن با اسلوبى علمى در يك جلد به سال 1365 ق. همت گماشت و با تهيه شش فهرست اعلام، قبايل و طوايف، شهرها و نام جاي‌ها، اشعار، رجزها و موضوعات به مزاياى علمى آن بيش از پيش افزود.
+
==منابع کتاب==
 +
نصر بن مزاحم در اين اثر، از كتاب‌هاى مختلفى بهره برده است؛ از برخى به‌ تفصيل و از برخى ديگر به‌اجمال. وى اين موارد را به‌تفكيك روشن كرده و تنها در موارد معدودى، نقل‌هاى آنها را با هم درمى‌آميزد؛ كارى كه در ميان مورخان آن دوره معمول بوده است. براى مثال، در يك مورد، نقل‌هاى «عمرو بن شمر»، «عمر بن سعد اسدى» و «محمد بن عبيدالله» را كه با توجه به ساير اسناد كتاب، سه منبع مستقل از يكديگر هستند، در هم آميخته است. اين كار را در موارد ديگر هم انجام داده است.
  
اين اثر تاكنون سه بار به فارسى بازگردان شده است. نخست تحت عنوان «سندس و استبرق» به قلم شيخ محمدمهدى مسجد شاهى در 218 صفحه كه در 1345 قمرى به صورت چاپ سنگى در اصفهان منتشر شد.
+
بااين‌همه بايد گفت، به‌طور كلى كتاب وقعة صفين نصر بن مزاحم از دو اثر بزرگ در اين زمينه استفاده كرده است: نخست، كتاب صفين جابر بن يزيد جعفى و ديگرى، كتاب صفين عمر بن سعد اسدى كه وى هم به نوبه خود از كتاب صفين [[ابومخنف]] استفاده كامل برده است. نصر علاوه بر آنها از آثار ديگر هم استفاده كرده است.<ref>رسول جعفریان، منابع کتاب وقعة صفین نصربن مزاحم، آیینه پژوهش، مهر و آبان 1382، شماره 82.</ref>
  
بازگردان دوم به نام «واقعه صفين در تاريخ» توسط كريم زمانى در 217 صفحه به سال 1364 ش. در تهران صورت گرفت. اين دو ترجمه به سبب حذف پاره اى مطالب چون اسناد روايات، اشعار و رجزها ناقص اند. بازگردان سوم به كوشش دكتر پرويز اتابكى به شكلى وزين و شايسته به سال 1366 ش. در 819 صفحه در تهران به انجام رسيد.
+
==وضعیت نشر==
  
==منبع==
+
اين كتاب نخستين بار به كوشش سيد فرج‌الله كاشانى همراه با مثنوى اى در اخلاق و حكمت و مواعظ [[امیرالمومنین]] در 1301 ش. در ايران به صورت سنگى چاپ شد. بار ديگر بر اساس چاپ سنگى ايران در 1304 ق. در چاپخانه عباسيه بيروت به چاپ رسيد. تا آن كه عبدالسلام محمد هارون محقق مصرى با استخراج متن كامل آن از [[شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید (کتاب)|شرح نهج البلاغه]] ابن ابى‌الحديد و مقابله و تطبيق آن با چاپ نخست، به تصحيح و چاپ مجدد آن با اسلوبى علمى در يك جلد به سال 1365 ق. همت گماشت و با تهيه شش فهرست اعلام، قبايل و طوايف، شهرها و نام جاي‌ها، اشعار، رجزها و موضوعات به مزاياى علمى آن بيش از پيش افزود.
  
كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10
+
کتاب «وقعة الصفین» تاكنون سه بار به فارسى ترجمه شده است. نخست تحت عنوان «سندس و استبرق» به قلم شيخ محمدمهدى مسجدشاهى در 218 صفحه كه در 1345 قمرى به صورت چاپ سنگى در اصفهان منتشر شد. بازگردان دوم به نام «واقعه صفين در تاريخ» توسط كريم زمانى در 217 صفحه به سال 1364 ش. در تهران صورت گرفت. اين دو ترجمه به سبب حذف پاره اى مطالب چون اسناد روايات، اشعار و رجزها ناقص اند. بازگردان سوم با عنوان «پيكار صفين» به كوشش دكتر پرويز اتابكى به شكلى وزين و شايسته به سال 1366 ش. در 819 صفحه در تهران به انجام رسيد.<ref>علی بیات، وقعه الصفین، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10.</ref>
  
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
==منابع==
 +
*منابع کتاب وقعة صفین نصربن مزاحم، رسول جعفریان، آیینه پژوهش، مهر و آبان 1382، شماره 82.
 +
*وقعة الصفین، علی بیات، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379.
 +
*[http://www.emamat.ir/home/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4/item/2888-%D9%88%D9%82%D8%B9%D9%87-%D8%B5%D9%81%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A8%D9%86-%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AD%D9%85-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%DB%8C.html "وقعه صفین از نصر بن مزاحم"، عباسعلی مردی، بنياد فرهنگى امامت].
 
[[رده:منابع تاریخ اسلام]]
 
[[رده:منابع تاریخ اسلام]]
 +
[[رده:منابع تاریخ تشیع]]
 +
[[رده:کتابهای با موضوع امام علی علیه السلام]]
 +
[[رده:منابع تاریخ زندگی ائمه (ع)]]
 +
[[رده:کتاب‌های تاریخی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۵

Sefeyn.jpg
نویسنده نصر بن مزاحم
موضوع جنگ صفین
زبان عربی
تعداد جلد ۱
تحقیق عبدالسلام محمد هارون

وقعة صفين

«وقعة الصفّين» كتابى است از نصر بن مزاحم منقرى (م، 212 ق) در موضوع جنگ صفین. مؤلف، علاوه بر اطلاعات ارزشمند درباره پيكار صفين، بسيارى از زواياى مبهم زندگى امام على علیه‌السلام خصوصاً در دوره حكومتش را با نقل و ضبط شمار قابل توجهى از خطبه‌ها و نامه‌هاى امام بیان کرده است. نزدیکی مؤلف به واقعه صفین، دسته‌بندی روایات و گزارش دقیق حوادث، از ویژگی‌های کتاب این کتاب است.

مؤلف

نصر بن مزاحم منقرى (م، 212 ق)، مورخ عراقى شیعه، متولد حدود سال 120 ق. در كوفه است. او در بغداد از سفیان ثوری، شعبة بن حجاج، ابن الجارود و سیف بن عمر نقل حديث كرد. [۱]

نصر بن مزاحم طرفدار علویان بود که افزون بر کارهاى علمى، در سال هاى پایانى عمرش در قیام ابوالسرایا (سالهاى 199 ـ 200 ق) که به نام محمد بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن على بن ابى طالب (ع) سرپا شد، شرکت داشت و شرح اخبار آن را با عنوان کتاب اخبار محمد بن ابراهیم و ابوالسرایا نوشت.

در برابر رجال شناسان سنی که معمولا نصر را به جرم تشیع، تضعیف و تخطئه کرده اند، وى مورد تأیید عالمان شیعه بوده و به همین دلیل نجاشى او را با تعابیر مستقیم الطریقة، صالح الامر مى ستاید. با این حال تصریح دارد که وى از ضعفاء روایت مى کند.[۲]

خطیب بغدادی و حموى او را شیعه غالى دانسته اند (نصر شیعى من الغلاة).[۳] اما علامه تسترى بر این اعتقاد است که مذهب وى مانند ابومخنف است که از عامه اما قریب به امامیه است. تسترى در نهایت به دلیل همکارى وى با ابوالسرایا، ترجیحا او را زیدى معرفى مى کند.

نصر بن مزاحم چندین اثر تاریخى مستند و قابل اعتنا داشته است. ابن ندیم از عناوین آثار وى بدین شرح یاد مى کند: کتاب الغارات، کتاب صفین، کتاب الجمل، کتاب مقتل حجر بن عدى، کتاب مقتل الحسین(ع).[۴]

محتوای کتاب

نصر بن مزاحم با احاطه كامل به واقعه صفين، مدخل و مخرج موضوع را به خوبى شناخته و انبوه اطلاعات خود را در هشت جزء به ترتيب زير ساخته و پرداخته است:

  • جزء اول، از ورود امام على علیه‌السلام به كوفه و سامان دادن به اوضاع سياسى-اجتماعى قلمرو حكومت خود آغاز شده و تا ارسال نمايندگانى به دمشق نزد معاويه جهت واداشتن وى به بیعت پايان مى يابد.
  • جزء دوم، رايزنى‌ها و چاره‌جويی‌ها، تبادل سفرا و نامه ها تا تدارك و تجهيز دو سپاه عراق و شام را دربر مى گيرد.
  • جزء سوم، به بسيج عمومى و حركت دو سپاه به سوى صحنه پيكار (صفين) اختصاص يافته است كه در ضمن آن بسيارى وقايع جنبى مرتبط به جنگ را هم ترسيم مى كند.
  • جزء چهارم، مشتمل است بر آغاز پيكار و درگيرى ميان دو سپاه كه با رجزهاى جنگاوران دو سپاه حماسه ها جان مى گيرد.
  • در جزء پنجم، مؤلف با مهارت، روحيه جنگ‌آورى و رزم آورى دو سپاه و روح حماسى جنگ را به اوج مى رساند.
  • در جزء ششم، درگيري‌هاى نظامى همراه با تلاش‌هاى سياسى دو سپاه و تبادل سفرا و نامه ها ادامه مى يابد و با بن‌بست روبرو مى شود.
  • در جزء هفتم، عزم جزم سپاه عراق جهت يكسره كردن كار جنگ و برترى روحيه و قدرت رزمى آنان تا پيكار لیلة الهریر كه سرنوشت‌سازترين مقطع پيكار بود، نشان داده شده است و با حيله بالابردن قرآن و گفتگو بر سر داورى (حكميت) به انجام رسيده است.
  • در جزء هشتم، تراژدى دردناك و غمناك پايان جنگ و حكميت و آثار و پيامدهاى آن از جمله ظهور فرقه خوارج ترسيم شده است.

مؤلف اين اثر، علاوه بر اطلاعات ارزشمندى كه درباره پيكار صفين به خواننده عرضه مى دارد، بسيارى زواياى مبهم زندگى امام على علیه‌السلام خصوصاً در دوره حكومتش را با نقل و ضبط شمار قابل توجهى از خطبه ها و نامه هاى امام علیه‌السلام رهنمون مى شود.

ویژگی‌های کتاب

كتاب وقعة صفين، تنها اثر مفصلى است كه درباره وقايع نبرد صفين تأليف شده و برجاى مانده است. اين اثر، در طول تاريخ مورد استفاده برخى از مورخان بزرگ مانند ابن ابى الحديد و ابن عساکر بوده است.[۵] برخی از ویژگی‌های کتاب حاضر عبارت است از:

  • نزدیکی مؤلف به واقعه صفین: از وجوه امتياز اين كتاب، قدمت آن و اخذ روايات مربوط به يكى از مهمترين رخدادهاى تاريخ اسلام با دو يا سه واسطه از كسانى كه خود در جنگ صفين حضور داشتند می باشد.[۶]
  • نقل از راویان شیعه: از آنجا كه مؤلف اين اثر ارزشمند در عراق نشو و نما يافت و عراق و خصوصاً كوفه پايگاه مهم حضور شيعيان بشمار مى رفت، سلسله اسناد بيشتر روايات او در اين كتاب به رجال و راويان شيعى مانند اصبغ بن نباته (ده روايت)، حارث بن حصيرة ازدى (سيزده روايت، صعصعة بن صوحان (سيزده روايت)، جابر بن يزيد جعفى (سى و هفت روايت) و... منتهى مى شود. اگر هم از راويان سنی چون شعبى، عامر بن شراحبيل (بيست و دو روايت) اخذ روايت مى كند، روايات دلخواه و مورد قبول خود را گزينش مى كند. [۷]
  • دسته‌بندی و ایجاد ارتباط بین روایات: ضمن آن كه عنصر زمان، جان‌مايه تنظيم انبوه روايات این کتاب است، پيوستگى و ارتباط موضوعى روايات با يكديگر مورد غفلت واقع نشده است.[۸]
  • گزارش دقیق: گزارش و توصیف دقیق، یکی از ویژگی های این کتاب است. مؤلف گاه چنان دقيق به گزارشگرى از تاكتيك هاى جنگى و روانى، شيوه آرايش سپاه، رجزها، هجوها و سوگواري‌ها و تصويرپردازى از لباس ها، اسلحه ها، آلات جنگى، وصف اسبها و... مى پردازد، كه پس از دوازده قرن مى توان به آسانى حوادث و صحنه هاى اين پيكار را بازسازى كرد. به طور مثال به عبارت زير مى توان توجه كرد: «و اشتر آن روز بر اسبى بريده دم سوار بود كه به زاغى سياه شباهت داشت». [۹]
  • نقل حواشی و مسبب‌های واقعه: كتاب وقعة صفين فقط گزارش وقايع نيست، بلكه حاوى موجبات بروز تدريجى هر واقعه، گفتگوها، مكاتبات، پيام‌ها، مشورت‌ها، مذاكرات خصوصى، خطبه‌ها، برخوردها و بسيارى نكات ديگر است. از آن جمله، گفتگوى جرير با معاويه و ابلاغ پيام حضرت اميرالمؤمنين (ع) و پاسخ معاويه، قرار و مدار معاويه و عمرو عاص بر سر حكومت مصر، نامه مهم اميرالمؤمنين به معاويه و اظهار نظر در مورد خلافت، رايزنى اميرالمؤمنين با مهاجران و انصار پيش از لشكركشى به شام و... . [۱۰]
  • ذکر اسناد وقایع: در این کتاب اسناد هر روايت نيز مذكور است. این ویژگی موجب اعتبار بیشتر کتاب می گردد و به محقق این اجازه را می دهد که بر اساس سلسله راویان حدیث به نقد و بررسی بیشتر آن بپردازد.

منابع کتاب

نصر بن مزاحم در اين اثر، از كتاب‌هاى مختلفى بهره برده است؛ از برخى به‌ تفصيل و از برخى ديگر به‌اجمال. وى اين موارد را به‌تفكيك روشن كرده و تنها در موارد معدودى، نقل‌هاى آنها را با هم درمى‌آميزد؛ كارى كه در ميان مورخان آن دوره معمول بوده است. براى مثال، در يك مورد، نقل‌هاى «عمرو بن شمر»، «عمر بن سعد اسدى» و «محمد بن عبيدالله» را كه با توجه به ساير اسناد كتاب، سه منبع مستقل از يكديگر هستند، در هم آميخته است. اين كار را در موارد ديگر هم انجام داده است.

بااين‌همه بايد گفت، به‌طور كلى كتاب وقعة صفين نصر بن مزاحم از دو اثر بزرگ در اين زمينه استفاده كرده است: نخست، كتاب صفين جابر بن يزيد جعفى و ديگرى، كتاب صفين عمر بن سعد اسدى كه وى هم به نوبه خود از كتاب صفين ابومخنف استفاده كامل برده است. نصر علاوه بر آنها از آثار ديگر هم استفاده كرده است.[۱۱]

وضعیت نشر

اين كتاب نخستين بار به كوشش سيد فرج‌الله كاشانى همراه با مثنوى اى در اخلاق و حكمت و مواعظ امیرالمومنین در 1301 ش. در ايران به صورت سنگى چاپ شد. بار ديگر بر اساس چاپ سنگى ايران در 1304 ق. در چاپخانه عباسيه بيروت به چاپ رسيد. تا آن كه عبدالسلام محمد هارون محقق مصرى با استخراج متن كامل آن از شرح نهج البلاغه ابن ابى‌الحديد و مقابله و تطبيق آن با چاپ نخست، به تصحيح و چاپ مجدد آن با اسلوبى علمى در يك جلد به سال 1365 ق. همت گماشت و با تهيه شش فهرست اعلام، قبايل و طوايف، شهرها و نام جاي‌ها، اشعار، رجزها و موضوعات به مزاياى علمى آن بيش از پيش افزود.

کتاب «وقعة الصفین» تاكنون سه بار به فارسى ترجمه شده است. نخست تحت عنوان «سندس و استبرق» به قلم شيخ محمدمهدى مسجدشاهى در 218 صفحه كه در 1345 قمرى به صورت چاپ سنگى در اصفهان منتشر شد. بازگردان دوم به نام «واقعه صفين در تاريخ» توسط كريم زمانى در 217 صفحه به سال 1364 ش. در تهران صورت گرفت. اين دو ترجمه به سبب حذف پاره اى مطالب چون اسناد روايات، اشعار و رجزها ناقص اند. بازگردان سوم با عنوان «پيكار صفين» به كوشش دكتر پرويز اتابكى به شكلى وزين و شايسته به سال 1366 ش. در 819 صفحه در تهران به انجام رسيد.[۱۲]

پانویس

  1. علی بیات، وقعه الصفین، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10
  2. نجاشى، 427ـ 428.
  3. بنگرید: قاموس الرجال، ج 10، ص 359.
  4. فهرست ابن ندیم، 106.
  5. رسول جعفریان، منابع کتاب وقعة صفین نصربن مزاحم، آیینه پژوهش، مهر و آبان 1382، شماره 82.
  6. علی بیات، وقعه الصفین، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10.
  7. همان.
  8. همان.
  9. متن عربى كتاب، 174.
  10. وقعه صفین از نصربن مزاحم، عباسعلی مردی، بنياد فرهنگى امامت.
  11. رسول جعفریان، منابع کتاب وقعة صفین نصربن مزاحم، آیینه پژوهش، مهر و آبان 1382، شماره 82.
  12. علی بیات، وقعه الصفین، كتاب ماه دين، شماره 37، سال 1379، صفحه 10.

منابع