الفصول المهمة فى أصول الأئمة (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۷: | سطر ۷: | ||
|نویسنده= شیخ حر عاملی | |نویسنده= شیخ حر عاملی | ||
− | |موضوع= احادیث | + | |موضوع= احادیث اصول و فروع دین |
|زبان= عربی | |زبان= عربی | ||
− | |تعداد جلد= | + | |تعداد جلد= ۳ |
|عنوان افزوده1= تحقيق | |عنوان افزوده1= تحقيق | ||
− | |افزوده1= محمد | + | |افزوده1= محمد قائينی |
|عنوان افزوده2= | |عنوان افزوده2= | ||
سطر ۲۱: | سطر ۲۱: | ||
|افزوده2= | |افزوده2= | ||
− | |لینک= [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/38533/ | + | |لینک= [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/38533/ الفصول المهمة فى أصول الأئمة] |
}} | }} | ||
− | + | کتاب '''«الفصول المهمة فى أصول الأئمة»''' تألیف [[شیخ حرّ عاملی]] (م، ۱۱۰۴ ق)، دربردارنده قواعد کلی که از [[ائمه اطهار]] (علیهمالسلام) درباره [[اصول دین]]، [[فروع دین]]، [[طب]]، [[اصول فقه]] و مباحث دیگر وارد شده و شامل بیش از هزار باب و حدود ۳۰۰۰ [[حدیث]] است. | |
− | == | + | ==مؤلف== |
− | شیخ محمد بن حسن | + | [[شیخ حر عاملی|شیخ محمد بن حسن عاملی]] معروف به «شیخ حرّ عاملی» (۱۰۳۳-۱۱۰۴ ق)، از فقها و محدثان نامدار [[شیعه]] در قرن ۱۱ هجری است. زادگاه ایشان، «مشغره» از توابع "جبع" جنوب "[[لبنان]]" است. |
− | + | شیخ حرّ عاملی از اساتید بزرگی همچون [[فیض کاشانی]]، [[آقا حسین خوانساری]]، [[علامه مجلسی]] و [[سید هاشم بحرانی]] بهره برده و روایت نقل کرده است. او در [[فقه]] مسلک اخباریان را داشت، ولی اخباری معتدل بود. | |
− | + | وی صاحب کتاب «[[وسائل الشیعه]]»، یکی از کتب [[جوامع روایی متأخر شیعه|جوامع حدیثی شیعه]] میباشد که همچنان مرجع استنباط علما و مجتهدان است. برخی دیگر از آثار او عبارتند از: [[اثبات الهداه|اثبات الهداة]]، [[جواهر السنیّه]]، [[الفصول المهمة]]، [[امل الآمل]] و [[صحیفه ثانیه|الصحیفة السجادیة الثانیة]]. | |
+ | |||
+ | ==معرفی کتاب== | ||
+ | |||
+ | کتاب «الفصولالمهمة فی اصولالائمة»، از جمله جوامع [[حدیث|حدیثی]] مطلقی است که در دوران متأخرین تألیف یافته است. مؤلف، اصول کلی برگرفته از روایات را که هر مسلمانی باید بداند و به آنها باور داشته باشد و به آنها عمل کند را در ضمن ۳۱۹۴ حدیث گرد آورده است. | ||
+ | |||
+ | روایات کتاب در بخشهای پنجگانه [[اصول دین|اصول اعتقادی]]، [[اصول فقه|اصول فقه]]، [[احکام شرعی|احکام فقهی]]، روایات [[طب|طبی]] و نوادر ترتیب یافتهاند. انگیزه مؤلف در تألیف این جامع آن بوده است که نشان دهد، تمام معارف دینی را میتوان با توجه به روایات [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام و بدون رجوع به استنباطات به دست آورد. | ||
+ | |||
+ | ساختار غریب این کتاب که ناشی از عدم ارائه دسته بندی موضوعی روایات از سوی مؤلف در هر کدام از بخشهای کتاب است، باعث گردیده تا این اثر با اقبال درخوری مواجه نشود. | ||
+ | |||
+ | == محتوای کتاب == | ||
+ | کتاب، در سه جلد مىباشد که جلد اول به [[اصول دین]] و [[اصول فقه]] پرداخته است و جلد دوم در [[فروع دین]] مىباشد. در جلد سوم ابواب کلیات متعلق به [[طب]] و نیز نوادر کلیات مطرح مىباشد. مؤلف در مقدمهاى که بر کتاب نوشته، با اشاره به نامى که خود بر کتاب نهاده، اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمى در آنها هست و تعدادشان نیز از باب [[تبرک]] به این مقدار رسیده مىنماید. | ||
+ | |||
+ | الف. ابواب متعلق به اصول دین: | ||
+ | |||
+ | ۱۲۰ باب در مورد اصول دین بیان شده که مؤلف ابتدا اسامى این ابواب را ذکر کرده سپس وارد بیان آنها مىشود: | ||
+ | |||
+ | * اولین باب درباره اصول دین، ذکر آیاتى از قرآن کریم است که به اصول و فروع و غیر آنها تعلق دارد. | ||
+ | * باب دوم درباره محبوبیت [[عقل]] براى [[الله|خداوند]] است که با آوردن پانزده روایت به اثبات نکته مورد نظرش پرداخته است. | ||
+ | * باب سوم در وجوب عمل به ادله عقلیه به هنگام اثبات ادله سمعیه مىباشد. | ||
+ | * باب چهارم در مورد اعتبار عقلى است که به اطاعت الهى و متابعت [[دین]] دعوت کند. | ||
+ | * باب پنجم درباره ضرورى و [[فطرت|فطرى]] بودن معرفت اجمالى است که براى تفاصیل آن واجب است که به [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] مراجعه شود. | ||
+ | * مؤلف در باب بعدىاش از عدم جواز عمل به ظنون و عقول ناقصه و نظریات مختلف از ادله [[علم کلام]] که نزد [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهمالسلام ثابت نگردیده درباره اعتقادات سخن گفته است. عدم جواز [[تقلید]] در اعتقادات، قدیم بودن خداوند، واحد بودن خداوند و شبیه نداشتن خداوند و مسائل مهم دیگرى از مسائل اعتقادى، دیگر ابوابى هستند که در این بخش یاد آورى شدهاند. | ||
+ | |||
+ | ب. ابواب متعلق به اصول فقه: | ||
+ | |||
+ | در مورد اصول فقه هم ۸۴ باب تبیین گردیده که اولین باب درباره فریضه بودن دانش آموزى براى هر مسلمانى و نیز وجوب آموزش [[احکام شرعی|احکام]] دینى براى مکلفین مىباشد. مؤلف در این باب به روایاتى که این مضامین را مىرسانند و غالباً روایات مشهورى هستند اشاره کرده است. | ||
+ | |||
+ | باب دوم درباره لزوم اخذ علوم دین از [[پیامبر اسلام|پیامبر]](صلی الله علیه وآله) و ائمه (علیهمالسلام) مىباشد که البته واسطههاى موثقى هم که ما را به آراى آن ذوات مقدس برسانند مىتوانند مرجع ما در این زمینهها قرار بگیرند. | ||
+ | |||
+ | باب بعدى در وجوب کفایى تعلّم علوم [[اهل البیت|اهلبیت]] علیهمالسلام مىباشد که البته [[استحباب]] و نیز وجوبش تا حد مورد نیاز، عینى مىباشد. | ||
+ | |||
+ | وجوب عمل به علم، عدم جواز عمل به چیزى که انسان دربارهاش علم ندارد، وجوب عمل به احادیث اهلبیت علیهمالسلام که در کتابهاى مورد اعتماد و کتابهاى حدیث نقل گردیدهاند و چندین مطلب مهم دیگر، عناوین دیگر ابواب مىباشند. | ||
+ | |||
+ | ج. ابواب متعلق به فروع فقه: | ||
+ | |||
+ | ابواب چهل و ششگانه [[فقه|فقهى]] موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز داراى فروعاتى مىباشد؛ براى مثال کتاب طهارت که اولین کتاب از این فروع فقهى است، داراى هشت باب میاه، وضو، جنابت، حیض و استحاضه و نفاس، احکام اموات، اغسال، تیمم و نجاسات و ظروف و پوستها مىباشد. هر کدام از این ابواب نیز به چندین باب تقسیم شده و در آن ابواب روایات مربوط به هر یک ذکر گردیده است. | ||
+ | |||
+ | باب بعد در ذکر روایات آب کر، باب بعدش در روایات آب چاه، باب دیگر در آب مضاف و... مىباشند. | ||
+ | |||
+ | کتاب صلاة هم که کتاب بعدى مىباشد؛ یعنى دومین کتاب از کتب مطرح شده در فروعات فقهى، خود داراى هیجده باب مىباشد. اولین باب از این ابواب در مورد فضل و تعداد [[نماز|نمازهاى]] واجب مىباشد که خود داراى هشت باب است. اوقات نمازها، [[قبله]]، لباس نمازگزار، مکان نمازگزار، مساجد، چیزهایى که [[سجده]] بر آنها صحیح است، [[اذان]]، افعال نماز، قواطع نماز و چندین باب دیگر ابواب نماز را تشکیل دادهاند. | ||
+ | |||
+ | روال کار مؤلف در کتابهاى بعدى نیز به همین صورت مىباشد؛ مانند کتاب زکات، خمس، صیام، اعتکاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، تجارت، رهن، حجر، ضمان صلح، شرکت، مضاربه، مزارعه و مساقات، ودیعه و عاریه، اجاره، وکالت، وقف، صدقات هبات و... | ||
+ | |||
+ | د. ابواب متعلق به طب: | ||
+ | |||
+ | در بخش طب ۱۴۱ باب وجود دارد؛ باب اول این است که درد و شفا هر دو از خداوند است که سه روایت از سوى مؤلف در این قسمت نقل شده است. | ||
+ | |||
+ | باب بعدى در ادویه نافعه مىباشد که به مسائلى چون حجامت، نوره، حقنه و... اشاره شده است. سومین باب بخش طب در صدد بیان جواز مداوا با هر گونه دوایى است که براى نجات مریض انجام مىشود. تنها محدودیت افراد در مداواى مریضها [[حرام|حرامهاى]] شرعى مىباشد که باید از آنها اجتناب شود؛ مؤلف شش روایت در این زمینه ذکر کرده است. | ||
+ | |||
+ | از دیگر ابواب طب که همگى حاکى از اهمیت دادن [[دین اسلام]] به سلامتى، بهداشت و حیات انسانها مىباشند، وجوب مداوا در صورت نیاز و احتمال خطر در صورت ترک مداوا مىباشد که طبابت را به یک واجب شرعى تبدیل مىکند. از دیگر ابواب، توصیه به [[صدقه]] دادن به عنوان بهترین مداوا کننده امراض مىباشد. باب دیگرى در این بخش وجود دارد که [[تربت امام حسین علیه السلام|تربت امام حسین]](ع) را به عنوان شفاى هر درد و امانى از هر ترس معرفى مىکند. | ||
+ | |||
+ | ه. ابواب نوادر کلیات: | ||
+ | |||
+ | نوادر کلیات، نام آخرین بخش کتاب است که داراى ۱۳۸ باب مىباشد. در اولین باب این قسمت عدهاى از انسانها که متعلق به چند طایفه مختلف مىباشند، داراى حد اقل خیر و نیکى معرفى شدهاند. برخى از علائم مربوط به نژاد برخى، مربوط به اشکال ظاهرى و برخى دیگر مربوط به حرفهها مىباشند. باب بعدى که تنها یک روایت دارد در صدد بیان این معنا است که هر کدام از اهلبیت علیهمالسلام در روز [[قیامت]] حجّتى دارند که بدان احتجاج خواهند کرد. باب سوم چند صفت مانند [[حسد]] و [[وسوسه]] را نام مىبرد که غالب مردم مگر افراد نادر داراى آنها مىباشند. | ||
+ | |||
+ | ابواب دیگرى در مورد باد، باران، [[فطرت]]، استحباب [[آیه تسمیه|بسم اللّه]] گفتن در شروع هر کار، عدم وجود [[اسراف]] در چیزى که صلاح بدن است، [[کفاره]] گناهان بودن مرضها، وجوب [[رضا]] به قضاى الهى و... آمده است. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | |||
− | + | * [[نرم افزار جامع الاحادیث ۵ / ۳|نرم افزار جامع الاحادیث]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. | |
− | * [ | + | * "الفصول المهمة فى أصول الأئمة"، [[گلشن ابرار]]، جلد ۱. |
+ | * "معرفی جامع حدیثی الفصول المهمة فی اصول الائمة"، مجید معارف و فرهاد احمدی آشتیانی، سفینه، سال ۱۵، شماره ۵۷. | ||
[[رده:منابع حدیثی]] | [[رده:منابع حدیثی]] | ||
[[رده:کتابهای اعتقادی]] | [[رده:کتابهای اعتقادی]] | ||
− | [[رده:منابع فقهی]] | + | [[رده:منابع اصول فقه]][[رده:منابع فقهی]] |
[[رده:منابع طب اسلامی]] | [[رده:منابع طب اسلامی]] | ||
+ | [[رده:آثار شیخ حر عاملی]] | ||
{{حدیث}} | {{حدیث}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۰۴
نویسنده | شیخ حر عاملی |
موضوع | احادیث اصول و فروع دین |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۳ |
تحقيق | محمد قائينی |
|
کتاب «الفصول المهمة فى أصول الأئمة» تألیف شیخ حرّ عاملی (م، ۱۱۰۴ ق)، دربردارنده قواعد کلی که از ائمه اطهار (علیهمالسلام) درباره اصول دین، فروع دین، طب، اصول فقه و مباحث دیگر وارد شده و شامل بیش از هزار باب و حدود ۳۰۰۰ حدیث است.
محتویات
مؤلف
شیخ محمد بن حسن عاملی معروف به «شیخ حرّ عاملی» (۱۰۳۳-۱۱۰۴ ق)، از فقها و محدثان نامدار شیعه در قرن ۱۱ هجری است. زادگاه ایشان، «مشغره» از توابع "جبع" جنوب "لبنان" است.
شیخ حرّ عاملی از اساتید بزرگی همچون فیض کاشانی، آقا حسین خوانساری، علامه مجلسی و سید هاشم بحرانی بهره برده و روایت نقل کرده است. او در فقه مسلک اخباریان را داشت، ولی اخباری معتدل بود.
وی صاحب کتاب «وسائل الشیعه»، یکی از کتب جوامع حدیثی شیعه میباشد که همچنان مرجع استنباط علما و مجتهدان است. برخی دیگر از آثار او عبارتند از: اثبات الهداة، جواهر السنیّه، الفصول المهمة، امل الآمل و الصحیفة السجادیة الثانیة.
معرفی کتاب
کتاب «الفصولالمهمة فی اصولالائمة»، از جمله جوامع حدیثی مطلقی است که در دوران متأخرین تألیف یافته است. مؤلف، اصول کلی برگرفته از روایات را که هر مسلمانی باید بداند و به آنها باور داشته باشد و به آنها عمل کند را در ضمن ۳۱۹۴ حدیث گرد آورده است.
روایات کتاب در بخشهای پنجگانه اصول اعتقادی، اصول فقه، احکام فقهی، روایات طبی و نوادر ترتیب یافتهاند. انگیزه مؤلف در تألیف این جامع آن بوده است که نشان دهد، تمام معارف دینی را میتوان با توجه به روایات امامان علیهم السلام و بدون رجوع به استنباطات به دست آورد.
ساختار غریب این کتاب که ناشی از عدم ارائه دسته بندی موضوعی روایات از سوی مؤلف در هر کدام از بخشهای کتاب است، باعث گردیده تا این اثر با اقبال درخوری مواجه نشود.
محتوای کتاب
کتاب، در سه جلد مىباشد که جلد اول به اصول دین و اصول فقه پرداخته است و جلد دوم در فروع دین مىباشد. در جلد سوم ابواب کلیات متعلق به طب و نیز نوادر کلیات مطرح مىباشد. مؤلف در مقدمهاى که بر کتاب نوشته، با اشاره به نامى که خود بر کتاب نهاده، اقدام به بیان دوازده مقدمه که فواید مهمى در آنها هست و تعدادشان نیز از باب تبرک به این مقدار رسیده مىنماید.
الف. ابواب متعلق به اصول دین:
۱۲۰ باب در مورد اصول دین بیان شده که مؤلف ابتدا اسامى این ابواب را ذکر کرده سپس وارد بیان آنها مىشود:
- اولین باب درباره اصول دین، ذکر آیاتى از قرآن کریم است که به اصول و فروع و غیر آنها تعلق دارد.
- باب دوم درباره محبوبیت عقل براى خداوند است که با آوردن پانزده روایت به اثبات نکته مورد نظرش پرداخته است.
- باب سوم در وجوب عمل به ادله عقلیه به هنگام اثبات ادله سمعیه مىباشد.
- باب چهارم در مورد اعتبار عقلى است که به اطاعت الهى و متابعت دین دعوت کند.
- باب پنجم درباره ضرورى و فطرى بودن معرفت اجمالى است که براى تفاصیل آن واجب است که به کتاب و سنت مراجعه شود.
- مؤلف در باب بعدىاش از عدم جواز عمل به ظنون و عقول ناقصه و نظریات مختلف از ادله علم کلام که نزد ائمه علیهمالسلام ثابت نگردیده درباره اعتقادات سخن گفته است. عدم جواز تقلید در اعتقادات، قدیم بودن خداوند، واحد بودن خداوند و شبیه نداشتن خداوند و مسائل مهم دیگرى از مسائل اعتقادى، دیگر ابوابى هستند که در این بخش یاد آورى شدهاند.
ب. ابواب متعلق به اصول فقه:
در مورد اصول فقه هم ۸۴ باب تبیین گردیده که اولین باب درباره فریضه بودن دانش آموزى براى هر مسلمانى و نیز وجوب آموزش احکام دینى براى مکلفین مىباشد. مؤلف در این باب به روایاتى که این مضامین را مىرسانند و غالباً روایات مشهورى هستند اشاره کرده است.
باب دوم درباره لزوم اخذ علوم دین از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه (علیهمالسلام) مىباشد که البته واسطههاى موثقى هم که ما را به آراى آن ذوات مقدس برسانند مىتوانند مرجع ما در این زمینهها قرار بگیرند.
باب بعدى در وجوب کفایى تعلّم علوم اهلبیت علیهمالسلام مىباشد که البته استحباب و نیز وجوبش تا حد مورد نیاز، عینى مىباشد.
وجوب عمل به علم، عدم جواز عمل به چیزى که انسان دربارهاش علم ندارد، وجوب عمل به احادیث اهلبیت علیهمالسلام که در کتابهاى مورد اعتماد و کتابهاى حدیث نقل گردیدهاند و چندین مطلب مهم دیگر، عناوین دیگر ابواب مىباشند.
ج. ابواب متعلق به فروع فقه:
ابواب چهل و ششگانه فقهى موضوع دیگر بخش کتاب است که هر یک از آنها نیز داراى فروعاتى مىباشد؛ براى مثال کتاب طهارت که اولین کتاب از این فروع فقهى است، داراى هشت باب میاه، وضو، جنابت، حیض و استحاضه و نفاس، احکام اموات، اغسال، تیمم و نجاسات و ظروف و پوستها مىباشد. هر کدام از این ابواب نیز به چندین باب تقسیم شده و در آن ابواب روایات مربوط به هر یک ذکر گردیده است.
باب بعد در ذکر روایات آب کر، باب بعدش در روایات آب چاه، باب دیگر در آب مضاف و... مىباشند.
کتاب صلاة هم که کتاب بعدى مىباشد؛ یعنى دومین کتاب از کتب مطرح شده در فروعات فقهى، خود داراى هیجده باب مىباشد. اولین باب از این ابواب در مورد فضل و تعداد نمازهاى واجب مىباشد که خود داراى هشت باب است. اوقات نمازها، قبله، لباس نمازگزار، مکان نمازگزار، مساجد، چیزهایى که سجده بر آنها صحیح است، اذان، افعال نماز، قواطع نماز و چندین باب دیگر ابواب نماز را تشکیل دادهاند.
روال کار مؤلف در کتابهاى بعدى نیز به همین صورت مىباشد؛ مانند کتاب زکات، خمس، صیام، اعتکاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، تجارت، رهن، حجر، ضمان صلح، شرکت، مضاربه، مزارعه و مساقات، ودیعه و عاریه، اجاره، وکالت، وقف، صدقات هبات و...
د. ابواب متعلق به طب:
در بخش طب ۱۴۱ باب وجود دارد؛ باب اول این است که درد و شفا هر دو از خداوند است که سه روایت از سوى مؤلف در این قسمت نقل شده است.
باب بعدى در ادویه نافعه مىباشد که به مسائلى چون حجامت، نوره، حقنه و... اشاره شده است. سومین باب بخش طب در صدد بیان جواز مداوا با هر گونه دوایى است که براى نجات مریض انجام مىشود. تنها محدودیت افراد در مداواى مریضها حرامهاى شرعى مىباشد که باید از آنها اجتناب شود؛ مؤلف شش روایت در این زمینه ذکر کرده است.
از دیگر ابواب طب که همگى حاکى از اهمیت دادن دین اسلام به سلامتى، بهداشت و حیات انسانها مىباشند، وجوب مداوا در صورت نیاز و احتمال خطر در صورت ترک مداوا مىباشد که طبابت را به یک واجب شرعى تبدیل مىکند. از دیگر ابواب، توصیه به صدقه دادن به عنوان بهترین مداوا کننده امراض مىباشد. باب دیگرى در این بخش وجود دارد که تربت امام حسین(ع) را به عنوان شفاى هر درد و امانى از هر ترس معرفى مىکند.
ه. ابواب نوادر کلیات:
نوادر کلیات، نام آخرین بخش کتاب است که داراى ۱۳۸ باب مىباشد. در اولین باب این قسمت عدهاى از انسانها که متعلق به چند طایفه مختلف مىباشند، داراى حد اقل خیر و نیکى معرفى شدهاند. برخى از علائم مربوط به نژاد برخى، مربوط به اشکال ظاهرى و برخى دیگر مربوط به حرفهها مىباشند. باب بعدى که تنها یک روایت دارد در صدد بیان این معنا است که هر کدام از اهلبیت علیهمالسلام در روز قیامت حجّتى دارند که بدان احتجاج خواهند کرد. باب سوم چند صفت مانند حسد و وسوسه را نام مىبرد که غالب مردم مگر افراد نادر داراى آنها مىباشند.
ابواب دیگرى در مورد باد، باران، فطرت، استحباب بسم اللّه گفتن در شروع هر کار، عدم وجود اسراف در چیزى که صلاح بدن است، کفاره گناهان بودن مرضها، وجوب رضا به قضاى الهى و... آمده است.
منابع
- نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
- "الفصول المهمة فى أصول الأئمة"، گلشن ابرار، جلد ۱.
- "معرفی جامع حدیثی الفصول المهمة فی اصول الائمة"، مجید معارف و فرهاد احمدی آشتیانی، سفینه، سال ۱۵، شماره ۵۷.