ولادت امام حسن علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{خوب}}{{تقویم|روز= ۱۵ رمضان|سال= سال ۳ هجری قمری}}  
+
{{خوب}}{{تقویم|روز= 15 رمضان|سال= سال ۳ هجری قمری}}  
مطابق با قول مشهور، [[امام حسن]] علیه‌السلام دومین امام [[شیعه|شیعیان]]، در پانزدهم ماه مبارک [[رمضان]] سال سوم هجری در [[مدینه]] منوره دیده به جهان گشود.<ref> الارشاد (شیخ مفید)، ص ۳۴۶؛ رمضان در تاریخ (لطف الله صافی گلپایگانی)، ص ۱۰۷؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۲۱۹؛ کشف الغمه (علی بن عیسی اربلی)، ج ۲، ص ۸۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref>  
+
[[امام حسن]] علیه‌السلام دومین امام [[شیعه|شیعیان]]، مطابق با قول مشهور، در پانزدهم ماه مبارک [[رمضان]] سال سوم هجری در [[مدینه]] منوره دیده به جهان گشود.<ref> الارشاد، شیخ مفید، ص ۳۴۶؛ رمضان در تاریخ، لطف الله صافی گلپایگانی، ص ۱۰۷؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۲۱۹؛ کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۸۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref>  
  
 
==داستان ولادت و مراسم نامگذاری==
 
==داستان ولادت و مراسم نامگذاری==
سطر ۶: سطر ۶:
 
داستان ولادت [[امام حسن]] علیه‌السلام به نحوی که در روایات [[شیخ صدوق]] در [[امالی]] و [[علل الشرائع|علل الشرایع]] و [[عیون اخبار الرضا]] علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از [[امام سجاد]] علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی علیه السلام فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به [[رسول خدا]] پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله بیامد، و آن کودک را در پارچه ای پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت رسول فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نگرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر [[الله|خدا]] سبقت نمی جویم!
 
داستان ولادت [[امام حسن]] علیه‌السلام به نحوی که در روایات [[شیخ صدوق]] در [[امالی]] و [[علل الشرائع|علل الشرایع]] و [[عیون اخبار الرضا]] علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از [[امام سجاد]] علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی علیه السلام فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به [[رسول خدا]] پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله بیامد، و آن کودک را در پارچه ای پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت رسول فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نگرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر [[الله|خدا]] سبقت نمی جویم!
  
در این وقت خدای تبارک و تعالی به [[جبرئیل]] [[وحی]] فرمود که برای [[پیامبر اسلام|محمد]] پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله [[هارون]] است از [[حضرت موسی علیه السلام|موسی]]، پس او را به نام پسر هارون نام بنه! [[جبرئیل]] از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا  او را حسن نامید.<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۸، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۴۹۲ به بعد ذکر شده است.</ref>
+
در این وقت خدای تبارک و تعالی به [[جبرئیل]] [[وحی]] فرمود که برای [[پیامبر اسلام|محمد]] پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله [[حضرت هارون علیه السلام|هارون]] است از [[حضرت موسی علیه السلام|موسی]]، پس او را به نام پسر هارون نام بنه! [[جبرئیل]] از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا  او را حسن نامید.<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۸، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۴۹۲ به بعد ذکر شده است.</ref>
  
 
==انجام سنتهای مربوط به تولد نوزاد==
 
==انجام سنتهای مربوط به تولد نوزاد==
پس از ولادت [[امام حسن علیه السلام|حضرت مجتبی]] علیه السلام، [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش [[اقامه]] خواند.<ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۳، ص ۲۳۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۸۲.</ref> و نیز برای نوزاد جدید [[عقیقه]] کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد)<ref> و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن و دو گوسفند برای حسین قربانی کرد، ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قویتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.</ref> و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ و ۲۵۰ و ۲۵۷. حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.</ref>
+
پس از ولادت [[امام حسن علیه السلام|حضرت مجتبی]] علیه السلام، [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش [[اقامه]] خواند.<ref> بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲۳۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۸۲.</ref> و نیز برای نوزاد جدید [[عقیقه]] کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد) و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ ؛ حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴؛ ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.</ref>
  
و در روایت [[کلینی]] در «[[الکافی|کافی]]» این گونه است که پس از عقیقه این [[دعا]] را خواند: «... بسم الله عقیقة عن الحسن»: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللهم عظمُها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاء لمحمد و آله»<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ و ۲۵۰ و ۲۵۷. حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.</ref>: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.)  
+
و در روایت [[کلینی]] در «[[الکافی|کافی]]» این گونه است که پس از عقیقه این [[دعا]] را خواند: «... بسم الله عقیقة عن الحسن»: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللّهم عظمُها بعظمه، و دمُها بدمه، و شعرُها بشعره، اللّهم اجعله وقاء لمحمد و آله»<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹؛ حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴؛ ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.</ref>: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.)  
  
و همچنین [[رسول خدا]] دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره [[صدقه]] دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به [[اسماء دختر عمیس|اسماء]] که راوی حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیة»: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان [[جاهلیت]] است!)
+
و همچنین [[رسول خدا]] دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره [[صدقه]] دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به [[اسماء دختر عمیس]] که راوی حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیة»: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان [[جاهلیت]] است!)
  
 
و در پاره ای از روایات [[اهل سنت]] آمده که در روز هفتم مراسم [[ختنه]] نوزاد نیز انجام شد،<ref> نورالابصار، ص ۱۰۸، و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۱۹ به نقل از مفتاح النجابدخشی.</ref> ولی ظاهر روایات [[شیعه]] آن است که از جمله مختصات [[ائمه اطهار|ائمه]] دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده) به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان [[استحباب]] و [[سنت]]، صورتی<ref> و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.</ref> از این کار را انجام می دادند.<ref> سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۷۹.</ref>
 
و در پاره ای از روایات [[اهل سنت]] آمده که در روز هفتم مراسم [[ختنه]] نوزاد نیز انجام شد،<ref> نورالابصار، ص ۱۰۸، و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۱۹ به نقل از مفتاح النجابدخشی.</ref> ولی ظاهر روایات [[شیعه]] آن است که از جمله مختصات [[ائمه اطهار|ائمه]] دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده) به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان [[استحباب]] و [[سنت]]، صورتی<ref> و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.</ref> از این کار را انجام می دادند.<ref> سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۷۹.</ref>
  
و از جمله سنت های نوزاد در [[اسلام]]، [[تعویذ]] او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.
+
و از جمله سنت های نوزاد در [[اسلام]]، [[تعویذ]] او به [[دعا]] است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از [[چشم زخم]] و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.
  
و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة»<ref> سفینه، ج ۲، ص ۲۸۷ و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، صص ۵۲۰ و ۵۲۴ و ۵۲۷.</ref>: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)
+
و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامّة»<ref> سفینه، ج ۲، ص ۲۸۷ و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، صص ۵۲۰ و ۵۲۴ و ۵۲۷.</ref>: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)
  
و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذکما من عین العاین و نفس النافس»<ref> ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۲۷.</ref>: (شما را پناه می دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)
+
و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذکما من عین العاین و نفس النافس»<ref> ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۲۷.</ref>: (شما را پناه می دهم از چشمِ چشم زن، و نفسِ نفس زن.)
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 
==منابع==
 
==منابع==
*سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام.
+
*زندگانی امام حسن مجتبی علیه‌السلام، سید هاشم رسولی محلاتی.
*موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
+
*نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.
  
 
منابع برای مطالعه بیشتر:
 
منابع برای مطالعه بیشتر:
  
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=19 وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۱۵ رمضان].
+
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=19 وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ۱۵ رمضان].
  
 
{{شناختنامه امام حسن (ع) }}
 
{{شناختنامه امام حسن (ع) }}
سطر ۳۷: سطر ۳۷:
 
[[رده:وقایع ماه رمضان]]
 
[[رده:وقایع ماه رمضان]]
 
[[رده:سال ۳ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۳ هجری قمری]]
[[Category:امام حسن علیه السلام]]
+
[[Category:امام حسن علیه السلام]][[رده:تاریخ تشیع]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱

تقویم هجری قمری

روز واقعه:15 رمضان
سال ۳ هجری قمری

امام حسن علیه‌السلام دومین امام شیعیان، مطابق با قول مشهور، در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.[۱]

داستان ولادت و مراسم نامگذاری

داستان ولادت امام حسن علیه‌السلام به نحوی که در روایات شیخ صدوق در امالی و علل الشرایع و عیون اخبار الرضا علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون حضرت فاطمه سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به حضرت علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی علیه السلام فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به رسول خدا پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله بیامد، و آن کودک را در پارچه ای پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت رسول فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نگرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!

در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله هارون است از موسی، پس او را به نام پسر هارون نام بنه! جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا او را حسن نامید.[۲]

انجام سنتهای مربوط به تولد نوزاد

پس از ولادت حضرت مجتبی علیه السلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند.[۳] و نیز برای نوزاد جدید عقیقه کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد) و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.[۴]

و در روایت کلینی در «کافی» این گونه است که پس از عقیقه این دعا را خواند: «... بسم الله عقیقة عن الحسن»: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللّهم عظمُها بعظمه، و دمُها بدمه، و شعرُها بشعره، اللّهم اجعله وقاء لمحمد و آله»[۵]: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.)

و همچنین رسول خدا دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به اسماء دختر عمیس که راوی حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیة»: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!)

و در پاره ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد،[۶] ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده) به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان استحباب و سنت، صورتی[۷] از این کار را انجام می دادند.[۸]

و از جمله سنت های نوزاد در اسلام، تعویذ او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.

و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود حسن و حسین را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامّة»[۹]: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)

و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذکما من عین العاین و نفس النافس»[۱۰]: (شما را پناه می دهم از چشمِ چشم زن، و نفسِ نفس زن.)

پانویس

  1. الارشاد، شیخ مفید، ص ۳۴۶؛ رمضان در تاریخ، لطف الله صافی گلپایگانی، ص ۱۰۷؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۲۱۹؛ کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۸۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  2. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۸، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۴۹۲ به بعد ذکر شده است.
  3. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲۳۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۸۲.
  4. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ ؛ حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴؛ ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.
  5. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹؛ حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴؛ ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.
  6. نورالابصار، ص ۱۰۸، و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۱۹ به نقل از مفتاح النجابدخشی.
  7. و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.
  8. سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۷۹.
  9. سفینه، ج ۲، ص ۲۸۷ و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، صص ۵۲۰ و ۵۲۴ و ۵۲۷.
  10. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۲۷.

منابع

  • زندگانی امام حسن مجتبی علیه‌السلام، سید هاشم رسولی محلاتی.
  • نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام، مؤسسه تبیان.

منابع برای مطالعه بیشتر: