سید محمد سلطان الواعظین شیرازی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} ==سلطان الواعظين شيرازى == '''مدافع حريم تشيع''' از آن روز كه دشم...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''آیت الله سید محمد اشرفی شیرازی معروف به سلطان الواعظین''' (۱۳۱۴ - ۱۳۹۱ ق)، از علمای نامدار [[شیعه]] معاصر بود. او سفرهاى متعددى به خارج از [[ایران|ایران]] داشت، و با عالمان فرق و مذاهب دیگر به مناظره مى پرداخت و آراء و عقاید [[شیعه|تشیع]] را اثبات می کرد، که باعث گرویدن افراد بسیاری به این مذهب حقه گردید. کتاب «[[شبهای پیشاور (کتاب)|شب هاى پیشاور]]» حاصل همان مناظرات و از معروفترین آثار سلطان الواعظین است.
==سلطان الواعظين شيرازى ==
 
  
'''مدافع حريم تشيع'''
+
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = سید محمد سلطان‌ موسوی الواعظین شیرازی
 +
|تصویر=[[پرونده:Soltan.png|200px|center]]
 +
|زادروز = ۱۳۱۴ قمری
 +
|زادگاه = [[تهران]]
 +
|وفات =  ۱۳۹۱ قمری
 +
|مدفن =  [[قم]]- قبرستان ابوحسین
 +
|اساتید =  [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقى خوانسارى]]،...
 +
|شاگردان =
 +
|آثار =  [[شبهای پیشاور (کتاب)|شب هاى پیشاور]]، گروه رستگاران، صد مقاله سلطانى،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
 +
سید محمد موسوی سلطان الواعظین در سال ۱۳۱۴ ه.ق در [[تهران]] چشم به جهان گشود.<ref>زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند، ج ۴، ص ۱۵۴.</ref> این تاریخ تولد با فرموده خود ایشان - با توجه به مقدمه اى که بر کتاب «[[شبهای پیشاور (کتاب)|شب هاى پیشاور]]» نوشته اند و در آن سال سفر خود به این شهر را در سن سى سالگى ذکر کرده اند - نیز تأیید مى شود.<ref> شب هاى پیشاور، سلطان الواعظین شیرازى، ص ۹۲.</ref>
  
از آن روز كه دشمنان دين حنيف [[اسلام]] و متعصبان نابخرد، بناى عداوت را با تشيع - روح حقيقى اسلام - گذاشتند و براى وارونه جلوه دادن اين مكتب حيات بخش و شور آفرين همه تيرهاى خشم و كينه خود را به سوى معارف بلند و تابناك آن نشانه رفتند، و از آن زمان كه باران طعنه هاى جهل و تعصب بر سر [[شيعه]] باريدن گرفته است، همواره مردانى بلند همت و راست قامت از سلاله پاكان تاريخ بوده اند كه سينه ستبر خويش را در برابر تير دشمنان سپر كرده اند و در راه دفاع از ناموس عقايد شيعه لحظه اى ترديد به خود راه نداده اند.
+
خانواده اى که سید محمد در آن به دنیا آمد از معتبرترین [[سادات]] ایران بشمار مى رود. نسب شریف وى چنان که مرحوم آیت  الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|نجفى مرعشى]] نگاشته اند، با ۲۵ واسطه به [[امام کاظم]] علیه السلام، مى رسد.<ref> شب هاى پیشاور، بخش تصاویر و اسناد در پایان کتاب.
 +
</ref> این سلسله شریفه در [[ایران|ایران]] - که به حضرت سید امیر محمد عابد، فرزند بلاواسطه امام هفتم حضرت موسى بن جعفر علیه السلام ختم مى شود - داراى احترام خاصى در طول تاریخ بوده است. مهاجرت آن ها به ایران در زمان [[مأمون]] و حضور حضرت ثامن الائمه، [[امام رضا علیه السلام|على بن موسى الرضا]] علیه السلام، در مرو صورت گرفته است.
  
عالم ربانى، دانشمند فرزانه، سيد جليل، خطيب شهيد، مدافع حريم تشيع، خادم مخلص و عاشق پاكباخته مرام [[اهل بيت]] علیهم السلام، مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد محمد سلطان الواعظين شيرازى، از زمره حاميان و مدافعان مرزهاى خونرنگ حرم تشيع است. آن بزرگوار در طول عمر پربركت خود با جديت و [[اخلاص]] تمام، دمى از تبليغ و ترويج و سعى در اعتلاى مذهبِ حقه شيعه نياسود و همه توان خود را در راه اين آيين پاك صرف كرد. اكنون شرح مختصرى از زندگى آن گرامى را برمى رسيم.
+
حضرت سید امیر محمد عابد فرزندان عالى قدرى داشته است که افضل آن ها در [[علم]] و [[زهد]] و [[تقوا|تقوى]]، حضرت [[سید ابراهیم مجاب|سید ابراهیم مجاب]] بوده است. نوادگان او در قرون اخیر به مجابى شهره گشته اند. یکى از این سادات جلیل القدر مجابى، مرحوم آقا سید حسن واعظ شیرازى مى باشد. وى جد بزرگ مرحوم سلطان الواعظین است. آقا سید حسن در مسیر سفرى که به [[مشهد]] مقدس داشته است، به تقاضاى فتحعلى شاه قاجار در [[تهران]] اقامت گزیده و به وعظ و خطابه و تبلیغ مشغول مى شود. وى در سال ۱۲۹۱ ه.ق درگذشت. بعد از او فرزندش آقا سید قاسم بحرالعلوم که به زهد و تقوى مشهور بود ریاست (نقابت) سلسله جلیله سادات شیرازى را به دست گرفت و بعد از ایشان ریاست این خاندان به مرحوم حاج سید على اکبر اشرف الواعظین پدر صاحب ترجمه، مرحوم سلطان الواعظین رسید.
  
'''تولد'''
+
==تحصیلات و اساتید==
  
مرحوم سلطان الواعظين در سال 1314 ه.ق در تهران چشم به جهان گشود.(1) اين تاريخ تولد با فرموده خود ايشان - با توجه به مقدمه اى كه بر شب هاى پيشاور نوشته اند و در آن سال سفر خود به اين شهر را در سن سى سالگى ذكر كرده اند - نيز تأييد مى شود.(2)
+
سلطان الواعظین در همان اوان کودکى در خدمت پدر ارجمندش مشغول فراگیرى معارف دینى شد و سپس در مدرسه پامنار [[تهران]] از محضر اساتید و علماى دیگر بهره مند شد. ایشان پس از مدتى، در سال ۱۳۲۶ ه.ق، راهى [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] شد و در جوار بارگاه سید و سالار شهیدان، حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلام در [[کربلا]] اقامت گزید و با استعانت از آن وجود شریف، مشغول تحصیل علوم دینى گردید.
  
'''خانواده و اجداد'''
+
ایشان در این شهر از محضر اساتیدى همچون آیت  الله فاضل مرندى و آیت  الله شهرستانى کسب فیض نمود.<ref>زندگینامه رجال و مشاهیر ایران: حسن مرسلوند، ج ۴، ص ۱۵۴.</ref> وى پس از مدتى به تهران بازگشت و بعد از درگذشت پدر گرامیش در سال ۱۳۵۱ ه.ق از آن جا به [[قم]] آمد و از محضر برخى بزرگان [[حوزه علمیه قم]] نیز استفاده نمود<ref>آثار الحجة، مرحوم محمد شریف رازى، ج ۲، ص ۱۵۱.</ref> که برخى از آن ها عبارتند از:
  
خانواده اى كه مرحوم سيد محمد در آن به دنيا آمد از مهمترين و معتبرترين [[سادات]] ايران بشمار مى رود. نسب شريف وى چنان كه مرحوم آيت  الله العظمى نجفى مرعشى نگاشته اند، با 25 واسطه به حضرت موسى بن جعفر، [[امام كاظم]] علیه السلام، مى رسد.(3) بارى، اين افتخارى بس بزرگ است كه وى از دودمانى سر برآورده است كه همگى زندگى خويش را بر بناى ولايت استوار مى ساخته اند:
+
۱- آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]
  
اولئك آباى ء فجئنى بمثلهم ، اذا جمعتنا يا جرير المجامعُ ؛ ايشان پدران من هستند؛ اى جرير! (تو هم اگر مى توانى) زمانى كه در مجالس گرد هم مى آئيم مانند ايشان را بياور.
+
۲- آیت الله [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه کمری]]
  
اين سلسله شريفه در ايران - كه به حضرت سيد امير محمد عابد فرزند بلاواسطه امام هفتم حضرت موسى بن جعفر علیه السلام ختم مى شود - داراى احترام خاصى در طول تاريخ بوده است. مهاجرت آن ها به ايران در زمان مأمون و حضور حضرت ثامن الائمه، حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام، در مرو صورت گرفته است، بدين شرح كه سيد امير محمد عابد به همراه حضرت سيد امير احمد (شاه چراغ) و جمع كثيرى از [[بنى هاشم]]، از [[مدینه]] طيبه به قصد زيارت حضرت [[امام رضا]] علیه السلام، به سوى ايران حركت مى كنند. قافله ايشان به دستور مأمون، خليفه عباسى، در شيراز متوقف مى گردد. پس از اين كاروانيان در سراسر ايران متفرق مى شوند و هر يك ديارى را براى خويش برمى گزينند.
+
۳- آیت الله [[سید محمدتقی خوانساری|سید محمدتقى خوانسارى]]
  
حضرت سيد امير محمد عابد فرزندان عالى قدرى داشته است كه افضل آن ها در [[علم]] و [[زهد]] و تقوى، حضرت سيد ابراهيم مجاب بوده است. نوادگان او در قرون اخير به مجابى شهره گشته اند. يكى از اين سادات جليل القدر مجابى، مرحوم آقا سيد حسن واعظ شيرازى مى باشد. وى جد بزرگ مرحوم سلطان الواعظين است. (آقا سيد حسن) در مسير سفرى كه به [[مشهد]] مقدس داشته است، به تقاضاى فتحعلى شاه قاجار در تهران اقامت گزيده و به وعظ و خطابه و تبليغ مشغول مى شود. وى در سال 1291 ه.ق درگذشت. بعد از او فرزندش آقا سيد قاسم بحرالعلوم كه به زهد و تقوى مشهور بود رياست (نقابت) سلسله جليله سادات شيرازى را به دست گرفت؛ تا آن كه ايشان نيز در سال 1308 ه.ق به رحمت ايزدى پيوست و در كنار پدر ارجمندش در [[كربلا]]ى معلى مدفون گرديد. بعد از ايشان رياست اين خاندان به مرحوم حاج سيد على اكبر اشرف الواعظين پدر صاحب ترجمه، مرحوم سلطان الواعظين رسيد.
+
۴- آیت الله [[آیت الله محمدعلی شاه آبادی|میرزا محمدعلى شاه آبادى]]
  
'''پدر'''
+
سلطان الواعظین حدود پنج سال در قم از محضر اساتید فوق استفاده کرد و سپس به تهران بازگشت. ایشان از عده اى از مراجع و بزرگان حوزه [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایت [[حدیث]] و کتب روایى را داشت، از جمله حضرات آیات عظام: [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]، [[عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانى]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی|آقا ضیاء الدین عراقى]]، حاج سید ابوالقاسم طباطبائى غروى و [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشى نجفى]]. صورت همه این اجازه نامه ها در پایان کتاب شریف شب هاى پیشاور به چاپ رسیده است.
  
خطيب ارجمند و سيد جليل القدر مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد على اكبر اشرف الواعظين شيرازى، پدر گرامى سلطان الواعظين، شيخ الطائفه و رئيس جمعيت بسيارى از [[سادات]] شيراز از پرچمداران ديانت و مروجين مذهب و [[شريعت]] بود. ايشان سال ها در تهران به ترويج و تبليغ مشغول بود تا آن كه حوادث مشروطه پيش آمد.
+
==آثار و تألیفات==
 +
مرحوم سلطان الواعظین شیرازی، اگر چه بیشتر عمر خویش را صرف تبلیغ، وعظ و [[خطابه]] کرد و در این جهت هم به حق موفق بود، باز از تألیف و تدوین کتب سودمند و نافع براى جامعه اسلامى غافل نماند. این آثار مکتوب عبارتند از:
  
در اين ايام كه اختلاف هاى بين گروه هاى مختلف و روحانيت فزونى يافته بود و هر روز حادثه اى رخ مى داد، مرحوم اشرف الواعظين به كرمانشاه نقل مكان كرد و در اين شهر ماندگار شد. او در كرمانشاه قدرت و نفوذ بسيارى يافت و در برابر دشمنان [[دين]] و معاندين سدى استوارى گشت. وى در ترويج شرع انور و جلوگيرى از انحرافات و ايستادگى در برابر ارباب تفكرهاى گمراه كننده، نهايت سعى خود را مبذول داشت.
+
'''<I>۱- [[شبهای پیشاور (کتاب)|شب هاى پیشاور]]:</I>'''
  
آن عالم بزرگوار و غلام با [[اخلاص]] درگاه حضرت سيدالشهداء علیه السلام، همواره مورد احترام و توجه مراجع و علماى عصر، همچون آيت الله العظمى ميرزا محمدتقى شيرازى، آيت  الله العظمى سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى، صاحب عروه، آيت  الله العظمى آقا سيد ابوالحسن اصفهانى و مرحوم آيت  الله العظمى شيخ عبدالكريم حائرى، مؤسس حوزه علميه بود. وى بعد از تقريباً هشتاد سال زندگى پاك و سراسر خدمت به دين و مردم، در سپيده دم روز سه شنبه 21 [[شعبان]] سال 1351 ه.ق در كرمانشاه بدرود حيات گفت.
+
این کتاب که مهمترین تألیف سلطان الواعظین است، در نوع خود از بهترین آثار در موضوع مربوطه بشمار مى آید. سید در این کتاب - که مشروح مذاکره و مناظره او در طول ده شب با بعضى از علماى [[اهل سنت]] در پیشاور است - اهم موضوعات مورد اختلاف را مطرح نموده و با استدلالى قوى و با استفاده کامل از منابع روائى و تاریخى اهل سنت، مبانى و معتقدات [[شیعه|شیعه]] را به اثبات رسانده است. این کتاب در عین این که مطالب دقیق و تخصصىِ اختلافى را آورده است، با نثرى شیوا و روان براى همه اقشار علمى قابل استفاده مى باشد. مطالعه دقیق آن به خصوص براى جوانان، باعث تحکیم مبانى مذهبى و روشن شدن عقاید حقه شیعه مى گردد. این کتاب شریف و ارزشمند، چندین بار در زمان حیات مؤلف محترم و ده ها بار بعد از ایشان، به چاپ رسیده است. این اثر به تازگى با همت سید حسین موسوى به عربى ترجمه شده، و با تحقیق و تعلیق مترجم، به وسیله مؤسسه البلاغ در بیروت تحت عنوان «لیالى بیشاور» به چاپ رسیده است.
  
مردم قدرشناس كرمانشاه كه سال هاى طولانى از محضر آن واعظ دردمند استفاده كرده بودند، بعد از درگذشت وى نيز تجليل خوبى از ايشان به عمل آوردند. آنان با تشييع كم نظيرى پيكر پاكش را براى انتقال به عتبات عاليات [[عراق]] بدرقه نمودند.
+
'''<I>۲- گروه رستگاران:</I>'''
  
جنازه ايشان به كربلاى معلى منتقل شد و از آن جا كه آن مرحوم سوابق طولانى در منطقه عراق داشت، در [[كربلا]] نيز استقبال مفصلى به وسيله مردم و علما از جنازه ايشان به عمل آمد. بعد از تشييع وى را در مقبره خانوادگى خودشان، جنب جد گراميش حضرت سيد ابراهيم مجاب، به خاك سپردند.
+
این کتاب در دو جلد قطور به چاپ رسیده است. موضوعات آن نیز مانند شب هاى پیشاور، بیشتر حول محور اثبات حقانیت [[شیعه]] است. مؤلف محترم در جلد دوم کتاب به پاسخ  نوشته هاى شهرستانى در [[ملل و نحل (کتاب)|ملل و نحل]] و رد ادعاهاى او در مورد شیعه مى پردازد. وى سپس تفاوت هاى گوناگون شیعه و سنى را به اختصار تشریح کرده و عقاید آن ها را مطرح مى سازد. او بخش پایانى جلد دوم در عقاید شیعیان را، با اتکا به مبانى [[قرآن]] و [[حدیث]] اثبات مى کند.
 +
[[پرونده:Najieh.jpg|thumb|left|گروه رستگاران - یکی از آثار آیت الله سلطان الواعظین]]
 +
'''<I>۳- صد مقاله سلطانى:</I>'''
  
به مناسبت درگذشت مرحوم سيد على اكبر اشرف الواعظين از سوى آيت  الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى دروس [[حوزه علميه]] [[قم]] تعطيل شد و مجلس ترحيمى نيز از سوى ايشان در مسجد بالاسر حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها برگزار گرديد.(4)
+
چنانکه مؤلف محترم خود در مقدمه گفته است: این کتاب مجموعه صد مقاله اى است که آن ها را پیرامون [[تورات]]، [[انجیل]] و [[قرآن کریم]]، براى درج و چاپ در نشریه دینى «پرچم اسلام»<ref>هفته نامه دینى - طبى پرچم اسلام بین سال هاى ۱۳۳۰-۱۳۲۵ ش به مدیریت دکتر سید عبدالکریم فقیهى شیرازى در تهران منتشر مى شد. شخصى که به سوى محمدرضا شاه تیراندازى کرد خبرنگار این نشریه بود. رجوع کنید به شناسنامه مطبوعات ایران: مسعود برزین، ص ۱۰۵.</ref> نگاشته و مقالات مزبور از این نشریه جمع آورى شده و پس از تدوین و به وسیله خود مؤلف به چاپ رسیده است. سلطان الواعظین حدود پنجاه مقاله اول را به بررسى تحریف هاى صورت گرفته در تورات و انجیل اختصاص داده است. حدود پنجاه مقاله دیگر را نیز در اثبات مراتب [[اعجاز قرآن|اعجاز]] و حقانیت قرآن کریم نگاشته است. به هر حال این کتاب، در نوع خود اثر ارزشمندى بشمار مى رود.  
  
'''تحصيلات و اساتيد'''
+
از آثار مرحوم سلطان الواعظین شیرازى تنها سه اثر فوق به چاپ رسیده است؛ ولى ایشان تألیفات دیگرى نیز دارند که متأسفانه آن ها را به زیور طبع نیاراسته اند. این آثار به شرح ذیل مى باشد:<ref> برگرفته از مقدمه کتاب گروه رستگاران.</ref>
  
سلطان الواعظين در همان اوان كودكى در خدمت پدر ارجمندش مشغول فراگيرى معارف دينى شد و سپس در مدرسه پامنار تهران از محضر اساتيد و علماى ديگر بهره مند شد. ايشان پس از مدتى، در سال 1326 ه.ق، راهى عتبات عاليات شد و در جوار بارگاه سيد و سالار شهيدان، حضرت ابى عبداللّه الحسين علیه السلام در [[كربلا]]ى معلى اقامت گزيد و با استعانت از آن وجود شريف، مشغول تحصيل علوم دينى گرديد.
+
*۱- عقاید سلطانى: در یک جلد.
  
ايشان در اين شهر از محضر اساتيدى همچون آيت  الله فاضل مرندى و آيت  الله شهرستانى كسب فيض نمود.(5) وى پس از مدتى به تهران بازگشت و بعد از درگذشت پدر گراميش در سال 1351 ه.ق از آن جا به قم آمد. او از محضر برخى بزرگان حوزه علميه قم نيز استفاده نمود.(6)
+
*۲- سرادقات سلطانى: در صفات و علائم مؤمنین، در ۴ جلد.
  
كه برخى از آن ها عبارتند از:
+
*۳- فضایح الصوفیه: در حالات و مناشى پیدایش اهل [[تصوف]].
  
'''<I>1- استاد الفقها آيت  الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى:</I>'''
+
- مجموعه سلطانى: به صورت کشکول در ۱۲ جلد.
  
ايشان در سال 1276 ه.ق در مهرجرد يزد متولد شد. بعد از تحصيل مقدمات و سطح به عتبات عاليات رفت. در آن جا خرمن دانش اساتيدى همچون حضرات آيات عظام: ميرزاى بزرگ شيرازى، سيد محمد فشاركى و ميرزا محمدتقى شيرازى توشه برگرفت. حاج شيخ در سال 1340 ه.ق به [[قم]] آمد و به درخواست و اصرار مردم و علما در اين شهر مقدس مقيم شد. او مؤسس حوزه علميه است و عده كثيرى از فضلاء و مجتهدين معاصر، از صدقات جاريه آن مرحوم بشمار مى روند. ايشان در 17 [[ذی القعده]] 1355 ه.ق دار فانى را وداع گفت و در جوار كريمه [[اهل بيت]] علیهم السلام [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها، به خاك سپرده شد. از آثار ايشان كتاب دُرر الفوائد در اصول است و همچنين كتاب النكاح كه تقريرات درس ايشان به قلم آيت  الله آقا ميرزا محمود آشتيانى مى باشد.
+
*۵- توحید سلطانى: در معرفت الهى و صفات ثبوتیه و سلبیه، در ۲ جلد.
  
'''<I>2- آيت  الله العظمى حاج سيد محمد حجت:</I>'''
+
- معراجیه: در بیانِ دلایل عقلیه و نقلیه بر اثبات [[معراج]] جسمانى.
  
ايشان در [[شعبان]] 1310 ه.ق در تبريز چشم به جهان گشود. در سال 1330 ه.ق براى تكميل مراتب علمى به [[نجف]] اشرف رفت و از محضر حضرات آيات عظام: سيد محمدكاظم يزدى «صاحب عروة»، ميرزاى نائينى، شريعت اصفهانى [[آقا ضياء عراقی]]، سيد محمد فيروزآبادى و ديگران استفاده كرد. در سال 1349 ه.ق به قم آمد و كرسى تدريس را بر عهده گرفت. ايشان به صفاى باطن و پاكى قلب و عشق وافر به درس و بحث مشهور بودند، از آثار به جاى مانده اش، علاوه بر تربيت شاگردان بسيار، ساخت مدرسه مباركه حجتيه قم است. او در 23 [[جمادى الاول]] 1372 ه.ق به رفيق اعلى پيوست.
+
*۷- راهنماى اهل توحید: در صفات و شرایط [[نبوت]] و راهنمایان [[توحید|توحید]]، در دو جلد.
  
'''<I>3- آيت  الله العظمى آقا سيد محمدتقى خوانسارى:</I>'''
+
- المآل البینه: در اثبات وجود [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام عصر]] علیه السلام.
  
آن بزرگوار در [[رمضان]] 1305 ه.ق در خوانسار متولد شد. در سن 17 سالگى عازم عتبات عاليات شد و از درس حضرات آيات عظام: ملا محمدكاظم خراسانى «صاحب كفايه»، سيد محمدكاظم يزدى، «صاحب عروة» بهره برد. او همگام با ميرزا محمدتقى شيرازى و سيد ابوالقاسم كاشانى، در جنگ جهانى اول، در مبارزه با استعمار انگليس شركت جست و پس از سقوط [[عراق]] دستگير و به هند و چين تبعيد شد و بعد از مدت چهار سال در اسارت بود. پس از آزادى به ايران آمد و در [[قم]] رحل اقامت افكند. او از علماى معروف و مشهور حوزه علميه بشمار مى رفت و خدمات زيادى را انجام داد تا اين كه در هفتم [[ذی القعده]] 1371 ه.ق رخ در نقاب خاك كشيد.
+
*۹- راه سعادت: در تشریح ساختار معنوى انسان ([[اخلاق]] و صفات حمیده) در ۲ جلد.
  
'''<I>4- آيت  الله آقا ميرزا محمدعلى شاه آبادى:</I>'''
+
*۱۰- حکمت الهى: [[حدیث]]، در دو جلد.
  
آن دانشمند فرزانه در سال 1292 ه.ق در اصفهان پا به عرصه وجود نهاد. مقدمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و سپس به تهران رفت. از حوزه درس مرحوم آيت  الله العظمى حاج ميرزا حسن آشتيانى فقه را فراگرفت، [[فلسفه]] و [[عرفان]] را نيز از محضر حكيم ميرزا هاشم گيلانى و حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه آموخت. وى مدتى در [[نجف]] اشرف در محضر ميرزا محمدتقى شيرازى كسب فيض كرد و سپس به تهران آمد و خود به افاضه پرداخت. آن بزرگوار در سال 1347 ه.ق به [[قم]] آمد و به تربيت طلاب پرداخت؛ اما بعد از هفت سال بار ديگر به تهران بازگشت. روح بلند آن استاد مسلم اخلاق و عرفان در سال 1328 ه.ق به كوى دوست پر كشيد.
+
*۱۱- اثبات الحجه: در شرایط و صفات [[امامت]] و حالات [[ائمه اطهار]]، در ۲ جلد.
  
سلطان الواعظين حدود پنج سال در قم از محضر اساتيد فوق استفاده كرد و سپس به تهران بازگشت. ايشان از عده اى از مراجع و بزرگان حوزه اجازه روايت [[حديث]] و كتب روايى را داشت: حضرات آيات عظام: حاج شيخ عبدالكريم حائرى، حاج شيخ عبدالله مامقانى، آقا ضياء الدين عراقى، حاج سيد ابوالقاسم طباطبائى غروى و سيد شهاب الدين مرعشى نجفى صورت همه اين اجازه نامه ها در پايان كتاب شريف شب هاى پيشاور به چاپ رسيده است.
+
مقالاتى نیز از آن عالم ربانى در مجلات مانند: معارف جعفرى، پرچم اسلام و... به چاپ رسیده است. قلم شیوا و روان ایشان، مطالب علمى را براى توده مردم قابل درک و فهم مى کند. شایسته است اهل فضل و تمکن، بعضى از تألیفات سودمند ایشان را که هنوز به چاپ نرسیده است، به زیور طبع بیارایند.
  
'''سفر به پيشاور و تشكيل جلسات مناظره '''
+
==جلسات مناظره در پیشاور==
 +
سلطان الواعظین سفرهاى متعددى به خارج از [[ایران|ایران]] داشت، وى در همه این مسافرت ها علاوه بر مجالس وعظ و منبر و تبلیغ، با علماى بزرگ فرق و مذاهب نیز به گفتگو و تبادل نظر مى پرداخت و آراء و عقاید حقه [[شیعه]] را با ایشان مطرح مى ساخت.
  
سلطان الواعظين سفرهاى متعددى به خارج از ايران داشت، وى در همه اين مسافرت ها علاوه بر مجالس وعظ و منبر و تبليغ، با علماى بزرگ فرق و مذاهب نيز به گفتگو و تبادل نظر مى پرداخت و آراء و عقايد حقه [[شيعه]] را با ايشان مطرح مى ساخت.
+
او سفرهایى را به [[مصر]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[اردن]]، [[فلسطین]] و هندوستان انجام داد، و مهمترین آن ها - که مناظره معروف او در آن تحقق یافت و باعث شهرت وى گشت - سفر به شهر پیشاور [[پاکستان]] بود. ایشان در [[ربیع الاول]] سال ۱۳۴۵ ه.ق که تنها سى سال از عمرشان مى گذشت، پس از سفر به [[عتبات عالیات|عتبات]] و استعانت از سلطان الاولیاء [[امیرالمومنین|حضرت امیرالمومنین]] علیه السلام راهى هندوستان شد.
  
او سفرهايى را به [[مصر]]، [[سوريه]]، [[لبنان]]، [[اردن]]، [[فلسطين]] و هندوستان انجام داد، و مهمترين آن ها - كه مناظره معروف او در آن تحقق يافت و باعث شهرت وى گشت - سفر به پيشاور بود. ايشان در [[ربيع الاول]] سال 1345 ه.ق كه تنها سى سال از عمرشان مى گذشت، پس از سفر به عتبات و استعانت از سلطان الاوليا حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام راهى هندوستان شد.
+
در کراچى، بمبئى، لاهور، پنجاب، حیدرآباد و بسیارى نقاط دیگر هند مورد استقبال و احترام مسلمان ها و غیرمسلمان ها واقع شد و جلساتى از بحث و مناظره را برقرار کرد. بعد از آن ایشان را به دهلى نو دعوت کردند و جلسه مناظره با عده اى از علماى هند را برایشان فراهم ساختند. در بعضى از این جلسات که در دهلى انجام مى شد، رهبر بزرگ هند مهاتما گاندى نیز شرکت مى کرد.<ref> شب هاى پیشاور، سلطان الواعظین، ص ۹۳.</ref>
  
در كراچى، بمبئى، لاهور، پنجاب، حيدرآباد و بسيارى نقاط ديگر هند مورد استقبال و احترام مسلمان ها و غيرمسلمان ها واقع شد و جلساتى از بحث و مناظره را برقرار كرد. بعد از آن ايشان را به دهلى نو دعوت كردند و جلسه مناظره با عده اى از علماى هند را برايشان فراهم ساختند. در بعضى از اين جلسات كه در دهلى انجام مى شد، رهبر بزرگ هند مهاتما گاندى نيز شركت مى كرد.(7)
+
بعد از این جلسات سلطان الواعظین به دعوت محمد سرورخان که از متنفذین خاندان قزلباش هندوستان بشمار مى رفت، براى سخنرانى و خطابه راهى پیشاور شد. این مجلس با حضور جمع زیادى از مردم پیشاور و حومه آن و نیز عده اى از علماى فریقین ([[شیعه]] و [[اهل سنت|سنى]]) در [[امام باره]] ([[حسینیه|حسینیه]]) مرحوم عادل بیک برقرار شد. سلطان الواعظین در این جلسات مباحثى در زمینه [[خلافت]] و [[ولایت]] و عقاید شیعه مطرح ساخت.  
  
بعد از اين جلسات سلطان الواعظين به دعوت محمد سرورخان كه از متنفذين خاندان قزلباش هندوستان بشمار مى رفت، براى سخنرانى و خطابه راهى پيشاور شد. اين مجلس با حضور جمع زيادى از مردم پيشاور و حومه آن و نيز عده اى از علماى فريقين ([[شيعه]] و سنى) در امام باره (حسينيه) مرحوم عادل بيك برقرار شد. سلطان الواعظين در اين جلسات مباحثى در زمينه خلافت و ولايت و عقايد شيعه مطرح ساخت.  
+
در پایان یکى از این سخنرانى ها دو تن از علماى کابل نزد سلطان الواعظین آمده و تقاضا مى کنند در ارتباط با سخنان او با ایشان مناظره کنند. این دو نفر به نام هاى حافظ محمد رشید و شیخ عبدالسلام از آن شب به بعد، پس از [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء]] در حضور جمع زیادى از علما و رجال و مردم شهر، پیرامون مسائل مورد اختلاف با سلطان الواعظین به گفتگو مى نشستند.
  
در پايان يكى از اين سخنرانى ها دو تن از علماى [[كابل]] نزد سلطان الواعظين آمده و تقاضا مى كنند در ارتباط با سخنان او با ايشان مناظره كنند. اين دو نفر به نام هاى حافظ محمد رشيد و شيخ عبدالسلام از آن شب به بعد، پس از [[نماز مغرب]] و [[نماز عشاء]] در حضور جمع زيادى از علما و رجال و مردم شهر، پيرامون مسائل مورد اختلاف با سلطان الواعظين به گفتگو مى نشستند.
+
این جلساتِ پرشور که از شب جمعه ۲۳ [[رجب]] ۱۳۴۵ ه.ق شروع شد، تا ده شب به طول انجامید. جلسه مناظره هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء تا ۶ یا ۷ ساعت و گاهى نیز تا [[اذان]] صبح ادامه مى یافت.
  
اين جلساتِ پرشور كه از شب جمعه 23 [[رجب]] 1345 ه.ق شروع شد، تا ده شب به طول انجاميد. جلسه مناظره هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء تا 6 يا 7 ساعت و گاهى نيز تا [[اذان]] صبح ادامه مى يافت.
+
در پیشاور و شهرهاى اطراف آن، چون فرق مسلمین در کنار هم زندگى مى کنند و با یکدیگر در ارتباط هستند، لذا چنین محفلى با استقبال زیادى روبرو گردید و صورت مذاکرات هر شب، توسط روزنامه هاى محلى منتشر مى شد.
  
در پيشاور و شهرهاى اطراف آن، چون فرق مسلمين در كنار هم زندگى مى كنند و با يكديگر در ارتباط هستند، لذا چنين محفلى با استقبال زيادى روبرو گرديد و صورت مذاكرات هر شب، توسط روزنامه هاى محلى منتشر مى شد.
+
در این مباحثات مسائلى از قبیل: دلالت [[آیه|آیات]] و روایات بر مقام [[شیعه]]، عقاید [[فرقه های شیعه|فرق مختلف شیعه]]، [[ظلم]] و ستم خلفا در طول تاریخ نسبت به شیعه، مذاهب اربعه [[اهل سنت]]، [[احادیث]] مختلف در فضیلت [[امام علی علیه السلام|حضرت امیر]] علیه السلام، دلالت آیات مختلف بر شأن و منزلت حضرت امیر علیه السلام، مسأله [[واقعه سقیفه بنی ساعده|سقیفه]]، [[شورای شش نفره خلافت|شورى]]، [[بدعت]] هاى [[معاویه]]، قیام و شهادت حضرت [[سیدالشهداء|سیدالشهداء]] علیه السلام و بسیارى از مباحث تاریخى و اعتقادى دیگر مطرح شده است.  
 +
[[پرونده:Soltan2.png|بندانگشتی|سلطان‌الواعظین در جوانی]]
  
در اين مباحثات مسائلى از قبيل: دلالت آيات و روايات بر مقام [[شيعه]]، عقايد فرق مختلف شيعه، ظلم و ستم خلفا در طول تاريخ نسبت به شيعه، مذاهب اربعه اهل سنت، [[احاديث]] مختلف در فضيلت حضرت امير علیه السلام، دلالت آيات مختلف بر شأن و منزلت حضرت امير علیه السلام، مسأله سقيفه، شورى، بدعت هاى [[معاويه]]، قيام و شهادت حضرت سيدالشهداء علیه السلام و بسيارى از مباحث تاريخى و اعتقادى ديگر مطرح شده است.  
+
استدلال مرحوم سلطان الواعظین در طول این مناظره، فقط از کتب و منابع اهل سنت مى باشد، و این خود نشانه تسلط و احاطه آن بزرگوار به منابع [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] و روائى [[اهل سنت|عامه]] است. این احاطه تا جایى است که در برخى موارد موجب حیرت علماى [[اهل سنت]] حاضر در مجلس مى شود و تحسین ایشان را برمى انگیزد. به راستى حضور ذهن و قدرت حافظه ایشان در ذکر منابع و کتب مختلف براى یک مطلب، حیرت انگیز است.
  
استدلال مرحوم سلطان الواعظين در طول اين مناظره، فقط از كتب و منابع اهل سنت مى باشد، و اين خود نشانه تسلط و احاطه آن بزرگوار به منابع روائى و تفسيرى عامه است. اين احاطه تا جايى است كه در برخى موارد موجب حيرت علماى [[اهل سنت]] حاضر در مجلس مى شود و تحسين ايشان را برمى انگيزد. به راستى حضور ذهن و قدرت حافظه ايشان در ذكر منابع و كتب مختلف براى يك مطلب، حيرت انگير است.
+
سید در این مناظره طولانى و کم نظیر چنان باصلابت، قدرت و منطق قوى وارد بحث شد که پس از مدت کوتاهى، یکه تاز میدان گردید و آقایان بیشتر به مستمع تبدیل شدند، بى آن که بتوانند سخنى بگویند. در پایان مذاکرات و شب دهم، تعدادى از رجال و بزرگان حاضر در مجلس به مذهب حقه [[تشیع]] مشرف شدند؛ ولى آن چه ثمره جاوید این مناظره پرارج بشمار مى آید، همان کتاب ارجمند «[[شبهای پیشاور (کتاب)|شب هاى پیشاور]]» است.
  
سيد در اين مناظره طولانى و كم نظير چنان باصلابت، قدرت و منطق قوى وارد بحث شد كه پس از مدت كوتاهى يكه تاز ميدان گرديد و آقايان بيشتر به مستمع تبديل شدند، بى آن كه بتوانند سخنى بگويند. در پايان مذاكرات و شب دهم، تعدادى از رجال و بزرگان حاضر در مجلس به مذهب حقه تشيع مشرف شدند؛ ولى آن چه ثمره جاويد اين مناظره پرارج بشمار مى آيد، همان كتاب ارجمند «شب هاى پيشاور» است.
+
مؤلف محترم مشروح مذاکرات را که روز بعد از جلسه توسط جراید محلى چاپ مى شد مجدداً بررسى کرده است و پس از تنظیم در کتابى قطور به چاپ رسانده است.
  
مؤلف محترم مشروح مذاكرات را كه روز بعد از جلسه توسط جرايد محلى چاپ مى شد مجدداً بررسى كرده است و پس از تنظيم در كتابى قطور به چاپ رسانده است.
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
  
'''اخلاق '''
+
مرحوم سلطان الواعظین انسانى سلیم النفس، بلند همت و بااراده بود. در بیان، بسیار شیوا و صریح اللهجه و در عین حال مؤدب و عفیف بود. دانشمند محقق، مرحوم محمد شریف رازى، درباره وی نوشته است: «او با نگارنده محبت تام داشت و گاه گاهى موفق به زیارتش مى شدم، وى را عالمى بلند همت، منیع الطبع و کریم النفس مى دیدم».<ref>گنجینه دانشمندان، مرحوم شیخ محمد شریف رازى، ج ۲، ص ۳۷۶.</ref>
  
مرحوم سلطان الواعظين انسانى سليم النفس، بلند همت و بااراده بود. در بيان بسيار شيوا و صريح اللهجه و در عين حال مؤدب و عفيف بود. دانشمند محقق، مرحوم محمد شريف رازى، درباره وي نوشته است: «او با نگارنده محبت تام داشت و گاه گاهى موفق به زيارتش مى شدم، وى را عالمى بلند همت، منيع الطبع و كريم النفس مى ديدم».(8)
+
او عشق سرشارى به [[اهل بیت]] علیهم السلام داشت، و این محبت و شیفتگى را با هیچ متاعى مقابله نمى کرد. وى عمرى را خالصانه در راه تعظیم، تکریم و ترویج خاندان [[عصمت]] و طهارت با قلم و بیان خویش [[جهاد]] نمود و دمى از این کوششِ مدام، را نیاسود.
  
او عشق سرشارى به [[اهل بيت]] علیه السلام عصمت و طهارت داشت، و اين محبت و شيفتگى را با هيچ متاعى مقابله نمى كرد. وى عمرى را خالصانه در راه تعظيم، تكريم و ترويج خاندان عصمت و طهارت با قلم و بيان خويش [[جهاد]] نمود و دمى از اين كوششِ مدام، را نياسود.
+
آن مرحوم عاشق و شیفته پیشواى بزرگ مردان تاریخ، حضرت مولى الموحدین [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام بود و در همه تألیفات و بیانات خود، سعى بلیغى در ارائه شناخت بهتر و روشنتر شدن مقام، منزلت و فضیلت آن امام مظلوم داشت. فاضل محترم، آقاى کیائى طالقانى از آن مرحوم نقل کردند که فرموده بود: «اگر تمام کتب [[شیعه|شیعه]] هم از بین برود، بنده مى توانم با اتکا به کتب و منابع [[اهل سنت|عامه]]، [[خلافت]] و [[ولایت]] حضرت امیر علیه السلام را اثبات بنمایم».
  
حضرت آيت  الله حاج آقا موسى شبيرى زنجانى دامت معاليه مى فرمودند: «برخى از موثقين نقل مى كردند، مرحوم سلطان الواعظين در اواخر عمر - كه به بيمارى قلبى شديدى مبتلا بود - نياز به معالجه پيدا كرد. فرزند او با يكى از يهودى هاى متمكن تهران آشنا بود. اين شخص يهودى كه از طريق فرزند، پدر دانشمندش را مى شناخت، يك چك سفيد به او مى دهد و مى گويد اين را به پدرت بده و بگو به هر كجا كه مى خواهند براى معالجه بروند. من تمام هزينه آن را خواهم پرداخت. پسر سلطان الواعظين مراتب را به عرض پدر مى رساند. سيد در جواب مى گويد: من كه يك عمر نوكر حضرت سيدالشهداء علیه السلام بوده ام، حالا بيايم و از يك يهودى براى معالجه مريضى ام پول بگيرم؟ و چك سفيد را به صاحب آن پس مى دهد».
+
==وفات==
  
آن مرحوم عاشق و شيفته پيشواى بزرگ مردان تاريخ، حضرت مولى الموحدين اميرالمؤمنين علیه السلام بود و در همه تأليفات و بيانات خود، سعى بليغى در ارائه شناخت بهتر و روشنتر شدن مقام، منزلت و فضيلت آن امام مظلوم داشت. فاضل محترم، آقاى كيائى طالقانى از آن مرحوم نقل كردند كه فرموده بود: «اگر تمام كتب شيعه هم از بين برود، بنده مى توانم با اتكا به كتب و منابع عامه خلافت و ولايت حضرت امير علیه السلام را اثبات بنمايم».
+
آن مدافع حریم ولایت، پس از سال ها تلاش خستگى ناپذیر، واپسین سال هاى عمر خویش را با بیمارى شدید قلبى مى گذراند، به طورى که تقریباً در ده سال آخر زندگى کاملاً خانه نشین شد. روح پاک وى سرانجام روز جمعه ۱۷ [[شعبان]] ۱۳۹۱ ه.ق، (برابر با ۱۶ مهرماه ۱۳۵۰ ه.ش) در [[تهران]] از کالبد خویش گسست و به ملاء اعلى پرکشید. پیکر ایشان پس از انتقال به [[قم]]، با [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوهى توسط علماء و فضلاى [[حوزه علمیه]]، در جوار بارگاه نورانى [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در قبرستان ابوحسین به خاک سپرده شد.  
  
'''درگذشت '''
+
نقل شده، بعد از فوت سلطان الواعظین، آیت  الله حائرى تهرانى، مرحوم حاج سید جواد سه دهى را - که از منبرى هاى برجسته تهران بود - در خواب مى بینند که در باغ بسیار بزرگى با وضع خوشى مقیم است. مى پرسد: آقاى سه دهى چطورى؟ مى گوید: بسیار خوبم. از وقتى که آقاى سلطان الواعظین آمده است، به هر کدام ما (اهل منبر) یک درجه داده اند.<ref>گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۳۷۶.</ref>
  
آن مدافع حريم ولايت، پس از سال ها تلاش خستگى  ناپذير، واپسين سال هاى عمر خويش را با بيمارى شديد قلبى مى گذراند، به طورى كه تقريباً در ده سال آخر زندگى كاملاً خانه نشين شد. روح پاك وى سرانجام روز جمعه 17 [[شعبان]] المعظم 1391 ه.ق، برابر با 16 مهرماه 1350 ه.ش در تهران از كالبد خويش گسست و به ملاء اعلى پركشيد.
+
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع مقاله==
  
آقاى شاهرودى تاريخ فوت ايشان را در وفيات العلماء، بيستم شعبان دانسته اند و روى جلد شب هاى پيشاور چاپ دارالكتب نيز همين تاريخ نوشته شده است؛ ولى برابر نوشته حك شده بر سنگ مزار ايشان اين تاريخ را 17 شعبان ذكر كرده اند. پيكر ايشان پس از انتقال به [[قم]]، با تشييع باشكوهى توسط علماء و فضلاى حوزه علميه، در جوار بارگاه نورانى [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها در قبرستان ابوحسين به خاك سپرده شد.  
+
#[[اعیان الشیعه (کتاب)|اعیان الشیعه]]، الامام سید محسن امین.
 +
#[[نقباء البشر (کتاب)|نقباء البشر]]، علامه آقا بزرگ تهرانی.
 +
#زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند.
 +
#دانشمندان و سخن سرایان فارس، محمدحسین رکن زاده آدمیت.
 +
#وفیات العلما یا دانشمندان اسلامى، حسین جلالى شاهرودى.
 +
#آثار الحجه یا دایرة المعارف حوزه علمیه قم، محمد شریف رازى.
 +
#گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى.
 +
#معجم مؤلفى الشیعه، على الفاضل القاینى النجفى.
 +
#[[شبهای پیشاور (کتاب)|شب هاى پیشاور]]، سلطان الواعظین شیرازى.
 +
#گروه رستگاران، سلطان الواعظین شیرازى.
 +
#[[اثر آفرینان (کتاب)|اثر آفرینان]]، انجمن آثار و مفاخر ایران، زیر نظر سید کمال حاج سید جوادى.
  
مرحوم رازى نوشته اند: «بعد از فوت سلطان الواعظين، آيت  الله حائرى تهرانى، مرحوم حاج سيد جواد سه دهى را - كه از منبرى هاى برجسته تهران بود - در خواب مى بينند كه در باغ بسيار بزرگى با وضع خوشى مقيم است. مى پرسد: آقاى سه دهى چطورى؟ مى گويد: بسيار خوبم. از وقتى كه آقاى سلطان الواعظين آمده است، به هر كدام ما (اهل منبر) يك درجه داده اند».(9)
+
==منبع==
  
'''تأليفات '''
+
مهدى سلیمانى آشتیانى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۹.
  
مرحوم سلطان الواعظين، اگر چه بيشتر عمر خويش را صرف تبليغ، وعظ و خطابه كرد و در اين جهت هم به [[حق]] موفق بود، باز از تأليف و تدوين كتب سودمند و نافع براى جامعه اسلامى غافل نماند. اين آثار مكتوب عبارتند از:
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:الواعظین (2).jpg|ردیف جلو از راست: ناشناس، [[آیت الله سید عبدالله شیرازی|سید عبدالله موسوی شیرازی]] و [[سلطان الواعظين شيرازى|سید محمد موسوی شیرازی]] (سلطان الواعظین)
 +
پرونده:خوانساری00.jpg|ردیف پایین از راست: [[سید مرتضی مرتضوی لنگرودی|سید مرتضی مرتضوی لنگرودى]]، محمدرضا تنکابنی، سید احمد موسوی خوانساری، [[سلطان الواعظين شيرازى|سید محمد موسوی شیرازی]] (سلطان الواعظین) و محمود حلبی
 +
پرونده:الواعظین (7).jpg|1. [[سید ابوالقاسم کاشانی|سید ابوالقاسم حسینی کاشانی]]، 2. نصرالله شاه آبادی، 3. سید هدایت الله تقوی شیرازی و [[سلطان الواعظين شيرازى|سید محمد موسوی شیرازی]] (سلطان الواعظین)
 +
پرونده:الواعظین (6).jpg|تشییع پیکر [[سلطان الواعظين شيرازى|سید محمد موسوی شیرازی]] (سلطان الواعظین) در [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه سلام الله علیها]]
 +
پرونده:الواعظین (4).jpg|مقبره [[سلطان الواعظين شيرازى|سید محمد موسوی شیرازی]] (سلطان الواعظین) در قبرستان نو - [[قم]]
 +
پرونده:الواعظین (5).jpg|مدفن [[سلطان الواعظين شيرازى|سید محمد موسوی شیرازی]] (سلطان الواعظین)
 +
</gallery>
  
'''<I>1- شب هاى پيشاور:</I>'''
+
[[رده:علمای قرن چهاردهم|سلطان الواعظین شیرازی،سید محمد]]
 
+
[[رده:خطیبان]]
اين كتاب كه مهمترين تأليف سلطان الواعظين است، در نوع خود از بهترين آثار در موضوع مربوطه بشمار مى آيد. سيد در اين كتاب - كه مشروح مذاكره و مناظره او در طول ده شب با بعضى از علماى [[اهل سنت]] در پيشاور است - اهم موضوعات مورد اختلاف را مطرح نموده و با استدلالى قوى و با استفاده كامل از منابع روائى و تاريخى اهل سنت، مبانى و معتقدات شيعه را به اثبات رسانده است.
+
[[رده:مدفونین در قبرستان نو]]
 
 
اين كتاب در عين اين كه مطالب دقيق و تخصصىِ اختلافى را آورده است، با نثرى شيوا و روان براى همه اقشار علمى قابل استفاده مى باشد. مطالعه دقيق آن به خصوص براى جوانان، باعث تحكيم مبانى مذهبى و روشن شدن عقايد حقه شيعه مى گردد.
 
 
 
اين كتابِ شريف و ارزشمند، چندين بار در زمان حيات مؤلف محترم و ده ها بار بعد از ايشان، به چاپ رسيده است. اين اثر به تازگى با همت سيد حسين موسوى به عربى ترجمه شده، و با تحقيق و تعليقِ مترجم، به وسيله مؤسسه البلاغ در بيروت تحت عنوان «ليالى بيشاور» به چاپ رسيده است.
 
 
 
'''<I>2- گروه رستگاران:</I>'''
 
 
 
اين كتاب در دو جلد قطور به چاپ رسيده است. موضوعات آن نيز مانند شب هاى پيشاور، بيشتر حول محور اثبات حقانيت [[شيعه]] است. مؤلف محترم در جلد دوم كتاب به پاسخ  نوشته هاى شهرستانى در ملل و نحل و رد ادعاهاى او در مورد شيعه مى پردازد. وى سپس تفاوت هاى گوناگون شيعه و سنى را به اختصار تشريح كرده و عقايد آن ها را مطرح مى سازد. او بخش پايانى جلد دوم در عقايد شيعيان را، با اتكا به مبانى [[قرآن]] و [[حديث]] اثبات مى كند.
 
 
 
'''<I>3- صد مقاله سلطانى:</I>'''
 
 
 
چنان كه مؤلف محترم خود در مقدمه گفته است: اين كتاب مجموعه صد مقاله اى است كه آن ها را پيرامون [[تورات]]، [[انجيل]] و [[قرآن کریم]]، براى درج و چاپ در نشريه دينى پرچم [[اسلام]](10) نگاشته و مقالات مزبور از اين نشريه جمع آورى شده و پس از تدوين و به وسيله خود مؤلف به چاپ رسيده است.
 
 
 
سلطان الواعظين حدود پنجاه مقاله اول را به بررسى تحريف هاى صورت گرفته در تورات و انجيل اختصاص داده است. حدود پنجاه مقاله ديگر را نيز در اثبات مراتب اعجاز و حقانيت قرآن كريم نگاشته است. به هر حال اين كتاب، در نوع خود اثر ارزشمندى بشمار مى رود.
 
 
 
از آثار مرحوم سلطان الواعظين شيرازى تنها سه اثر فوق به چاپ رسيده است؛ ولى ايشان تأليفات ديگرى نيز دارند كه متأسفانه آن ها را به زيور طبع نياراسته اند. اين آثار به شرح ذيل مى باشد:(11)
 
 
 
* 1- عقايد سلطانى: در يك جلد.
 
 
 
* 2- سرادقات سلطانى: در صفات و علائم مؤمنين، در 4 جلد.
 
 
 
* 3- فضايح الصوفيه: در حالات و مناشى پيدايش [[اهل تصوف]].
 
 
 
* 4- مجموعه سلطانى:به صورت كشكول در 12 جلد.
 
 
 
* 5- توحيد سلطانى: در معرفت الهى و صفات ثبوتيه و سلبيه، در 2 جلد.
 
 
 
* 6- معراجيه: در بيانِ دلايل عقليه و نقليه بر اثبات [[معراج]] جسمانى.
 
 
 
* 7- راهنماى اهل [[توحيد]]: در صفات و شرايط نبوت و راهنمايان توحيد، در دو جلد.
 
 
 
* 8- المآل البينه: در اثبات وجود امام عصر علیه السلام.
 
 
 
* 9- راه سعادت: در تشريح ساختار معنوى انسان (اخلاق و صفات حميده) در 2 جلد.
 
 
 
* 10- [[حكمت]] الهى: [[حديث]]، در دو جلد.
 
 
 
* 11- اثبات الحجه: در شرايط و صفات امامت و حالات [[ائمه اطهار]]، در 2 جلد.
 
 
 
مقالاتى نيز از آن عالم ربانى در مجلات مانند: معارف جعفرى، پرچم اسلام و... به چاپ رسيده است. قلم شيوا و روان ايشان، مطالب علمى را براى توده مردم قابل درك و فهم مى كند شايسته است اهل فضل و تمكن، بعضى از تأليفات سودمند ايشان را كه هنوز به چاپ نرسيده است، به زيور طبع بيارايند.
 
 
 
پى  نوشت
 
 
 
(1). زندگينامه رجال و مشاهير ايران، حسن مرسلوند، ج 4، ص 154.
 
 
 
(2). شب هاى پيشاور، سلطان الواعظين شيرازى، ص 92.
 
 
 
(3). شب هاى پيشاور، بخش تصاوير و اسناد در پايان كتاب.
 
 
 
(4). آثار الحجة، مرحوم شيخ محمد رازى، ج 1، ص 150.
 
 
 
(5). زندگينامه رجال و مشاهير ايران: حسن مرسلوند، ج 4، ص 154.
 
 
 
(6). آثار الحجة، مرحوم محمد شريف رازى، ج 2، ص 151.
 
 
 
(7). شب هاى پيشاور، سلطان الواعظين، ص 93.
 
 
 
(8). گنجينه دانشمندان، مرحوم شيخ محمد شريف رازى، ج 2، ص 376.
 
 
 
(9). گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 376.
 
 
 
(10). هفته نامه دينى - طبى پرچم اسلام بين سال هاى 1330-1325 ش به مديريت دكتر سيد عبدالكريم فقيهى شيرازى در تهران منتشر مى شد. شخصى كه به سوى محمدرضا شاه تيراندازى كرد خبرنگار اين نشريه بود. رجوع كنيد به شناسنامه مطبوعات ايران: مسعود برزين، ص 105.
 
 
 
(11). برگرفته از مقدمه كتاب گروه رستگاران.
 
 
 
منابع و مأخذ
 
 
 
(1). [[اعيان الشيعه]]، الامام سيد محسن امين.
 
 
 
(2). نقباء البشر، علامه [[آقا بزرگ تهرانی]].
 
 
 
(3). زندگينامه رجال و مشاهير ايران، حسن مرسلوند.
 
 
 
(4). دانشمندان و سخن سرايان فارس، محمدحسين ركن زاده آدميت.
 
 
 
(5). وفيات العلما يا دانشمندان اسلامى، حسين جلالى شاهرودى.
 
 
 
(6). آثار الحجه يا دايرة المعارف حوزه علميه قم، محمد شريف رازى.
 
 
 
(7). گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازى.
 
 
 
(8). معجم مؤلفى الشيعه، على الفاضل القاينى النجفى.
 
 
 
(9). شب هاى پيشاور، سلطان الواعظين شيرازى.
 
 
 
(10). گروه رستگاران، سلطان الواعظين شيرازى.
 
 
 
(11). اثر آفرينان، انجمن آثار و مفاخر ايران، زير نظر سيد كمال حاج سيد جوادى.
 
 
 
===منبع===
 
 
 
مهدى سليمانى آشتيانى , ستارگان حرم، جلد 9
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۷

آیت الله سید محمد اشرفی شیرازی معروف به سلطان الواعظین (۱۳۱۴ - ۱۳۹۱ ق)، از علمای نامدار شیعه معاصر بود. او سفرهاى متعددى به خارج از ایران داشت، و با عالمان فرق و مذاهب دیگر به مناظره مى پرداخت و آراء و عقاید تشیع را اثبات می کرد، که باعث گرویدن افراد بسیاری به این مذهب حقه گردید. کتاب «شب هاى پیشاور» حاصل همان مناظرات و از معروفترین آثار سلطان الواعظین است.

Soltan.png
نام کامل سید محمد سلطان‌ موسوی الواعظین شیرازی
زادروز ۱۳۱۴ قمری
زادگاه تهران
وفات ۱۳۹۱ قمری
مدفن قم- قبرستان ابوحسین

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائرى، سید محمد حجت کوه کمری، سید محمدتقى خوانسارى،...


آثار

شب هاى پیشاور، گروه رستگاران، صد مقاله سلطانى،...

ولادت و خاندان

سید محمد موسوی سلطان الواعظین در سال ۱۳۱۴ ه.ق در تهران چشم به جهان گشود.[۱] این تاریخ تولد با فرموده خود ایشان - با توجه به مقدمه اى که بر کتاب «شب هاى پیشاور» نوشته اند و در آن سال سفر خود به این شهر را در سن سى سالگى ذکر کرده اند - نیز تأیید مى شود.[۲]

خانواده اى که سید محمد در آن به دنیا آمد از معتبرترین سادات ایران بشمار مى رود. نسب شریف وى چنان که مرحوم آیت الله نجفى مرعشى نگاشته اند، با ۲۵ واسطه به امام کاظم علیه السلام، مى رسد.[۳] این سلسله شریفه در ایران - که به حضرت سید امیر محمد عابد، فرزند بلاواسطه امام هفتم حضرت موسى بن جعفر علیه السلام ختم مى شود - داراى احترام خاصى در طول تاریخ بوده است. مهاجرت آن ها به ایران در زمان مأمون و حضور حضرت ثامن الائمه، على بن موسى الرضا علیه السلام، در مرو صورت گرفته است.

حضرت سید امیر محمد عابد فرزندان عالى قدرى داشته است که افضل آن ها در علم و زهد و تقوى، حضرت سید ابراهیم مجاب بوده است. نوادگان او در قرون اخیر به مجابى شهره گشته اند. یکى از این سادات جلیل القدر مجابى، مرحوم آقا سید حسن واعظ شیرازى مى باشد. وى جد بزرگ مرحوم سلطان الواعظین است. آقا سید حسن در مسیر سفرى که به مشهد مقدس داشته است، به تقاضاى فتحعلى شاه قاجار در تهران اقامت گزیده و به وعظ و خطابه و تبلیغ مشغول مى شود. وى در سال ۱۲۹۱ ه.ق درگذشت. بعد از او فرزندش آقا سید قاسم بحرالعلوم که به زهد و تقوى مشهور بود ریاست (نقابت) سلسله جلیله سادات شیرازى را به دست گرفت و بعد از ایشان ریاست این خاندان به مرحوم حاج سید على اکبر اشرف الواعظین پدر صاحب ترجمه، مرحوم سلطان الواعظین رسید.

تحصیلات و اساتید

سلطان الواعظین در همان اوان کودکى در خدمت پدر ارجمندش مشغول فراگیرى معارف دینى شد و سپس در مدرسه پامنار تهران از محضر اساتید و علماى دیگر بهره مند شد. ایشان پس از مدتى، در سال ۱۳۲۶ ه.ق، راهى عتبات عالیات شد و در جوار بارگاه سید و سالار شهیدان، حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلام در کربلا اقامت گزید و با استعانت از آن وجود شریف، مشغول تحصیل علوم دینى گردید.

ایشان در این شهر از محضر اساتیدى همچون آیت الله فاضل مرندى و آیت الله شهرستانى کسب فیض نمود.[۴] وى پس از مدتى به تهران بازگشت و بعد از درگذشت پدر گرامیش در سال ۱۳۵۱ ه.ق از آن جا به قم آمد و از محضر برخى بزرگان حوزه علمیه قم نیز استفاده نمود[۵] که برخى از آن ها عبارتند از:

۱- آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى

۲- آیت الله سید محمد حجت کوه کمری

۳- آیت الله سید محمدتقى خوانسارى

۴- آیت الله میرزا محمدعلى شاه آبادى

سلطان الواعظین حدود پنج سال در قم از محضر اساتید فوق استفاده کرد و سپس به تهران بازگشت. ایشان از عده اى از مراجع و بزرگان حوزه اجازه روایت حدیث و کتب روایى را داشت، از جمله حضرات آیات عظام: شیخ عبدالکریم حائرى، شیخ عبدالله مامقانى، آقا ضیاء الدین عراقى، حاج سید ابوالقاسم طباطبائى غروى و سید شهاب الدین مرعشى نجفى. صورت همه این اجازه نامه ها در پایان کتاب شریف شب هاى پیشاور به چاپ رسیده است.

آثار و تألیفات

مرحوم سلطان الواعظین شیرازی، اگر چه بیشتر عمر خویش را صرف تبلیغ، وعظ و خطابه کرد و در این جهت هم به حق موفق بود، باز از تألیف و تدوین کتب سودمند و نافع براى جامعه اسلامى غافل نماند. این آثار مکتوب عبارتند از:

۱- شب هاى پیشاور:

این کتاب که مهمترین تألیف سلطان الواعظین است، در نوع خود از بهترین آثار در موضوع مربوطه بشمار مى آید. سید در این کتاب - که مشروح مذاکره و مناظره او در طول ده شب با بعضى از علماى اهل سنت در پیشاور است - اهم موضوعات مورد اختلاف را مطرح نموده و با استدلالى قوى و با استفاده کامل از منابع روائى و تاریخى اهل سنت، مبانى و معتقدات شیعه را به اثبات رسانده است. این کتاب در عین این که مطالب دقیق و تخصصىِ اختلافى را آورده است، با نثرى شیوا و روان براى همه اقشار علمى قابل استفاده مى باشد. مطالعه دقیق آن به خصوص براى جوانان، باعث تحکیم مبانى مذهبى و روشن شدن عقاید حقه شیعه مى گردد. این کتاب شریف و ارزشمند، چندین بار در زمان حیات مؤلف محترم و ده ها بار بعد از ایشان، به چاپ رسیده است. این اثر به تازگى با همت سید حسین موسوى به عربى ترجمه شده، و با تحقیق و تعلیق مترجم، به وسیله مؤسسه البلاغ در بیروت تحت عنوان «لیالى بیشاور» به چاپ رسیده است.

۲- گروه رستگاران:

این کتاب در دو جلد قطور به چاپ رسیده است. موضوعات آن نیز مانند شب هاى پیشاور، بیشتر حول محور اثبات حقانیت شیعه است. مؤلف محترم در جلد دوم کتاب به پاسخ نوشته هاى شهرستانى در ملل و نحل و رد ادعاهاى او در مورد شیعه مى پردازد. وى سپس تفاوت هاى گوناگون شیعه و سنى را به اختصار تشریح کرده و عقاید آن ها را مطرح مى سازد. او بخش پایانى جلد دوم در عقاید شیعیان را، با اتکا به مبانى قرآن و حدیث اثبات مى کند.

گروه رستگاران - یکی از آثار آیت الله سلطان الواعظین

۳- صد مقاله سلطانى:

چنانکه مؤلف محترم خود در مقدمه گفته است: این کتاب مجموعه صد مقاله اى است که آن ها را پیرامون تورات، انجیل و قرآن کریم، براى درج و چاپ در نشریه دینى «پرچم اسلام»[۶] نگاشته و مقالات مزبور از این نشریه جمع آورى شده و پس از تدوین و به وسیله خود مؤلف به چاپ رسیده است. سلطان الواعظین حدود پنجاه مقاله اول را به بررسى تحریف هاى صورت گرفته در تورات و انجیل اختصاص داده است. حدود پنجاه مقاله دیگر را نیز در اثبات مراتب اعجاز و حقانیت قرآن کریم نگاشته است. به هر حال این کتاب، در نوع خود اثر ارزشمندى بشمار مى رود.

از آثار مرحوم سلطان الواعظین شیرازى تنها سه اثر فوق به چاپ رسیده است؛ ولى ایشان تألیفات دیگرى نیز دارند که متأسفانه آن ها را به زیور طبع نیاراسته اند. این آثار به شرح ذیل مى باشد:[۷]

  • ۱- عقاید سلطانى: در یک جلد.
  • ۲- سرادقات سلطانى: در صفات و علائم مؤمنین، در ۴ جلد.
  • ۳- فضایح الصوفیه: در حالات و مناشى پیدایش اهل تصوف.
  • ۴- مجموعه سلطانى: به صورت کشکول در ۱۲ جلد.
  • ۵- توحید سلطانى: در معرفت الهى و صفات ثبوتیه و سلبیه، در ۲ جلد.
  • ۶- معراجیه: در بیانِ دلایل عقلیه و نقلیه بر اثبات معراج جسمانى.
  • ۷- راهنماى اهل توحید: در صفات و شرایط نبوت و راهنمایان توحید، در دو جلد.
  • ۸- المآل البینه: در اثبات وجود امام عصر علیه السلام.
  • ۹- راه سعادت: در تشریح ساختار معنوى انسان (اخلاق و صفات حمیده) در ۲ جلد.
  • ۱۰- حکمت الهى: حدیث، در دو جلد.

مقالاتى نیز از آن عالم ربانى در مجلات مانند: معارف جعفرى، پرچم اسلام و... به چاپ رسیده است. قلم شیوا و روان ایشان، مطالب علمى را براى توده مردم قابل درک و فهم مى کند. شایسته است اهل فضل و تمکن، بعضى از تألیفات سودمند ایشان را که هنوز به چاپ نرسیده است، به زیور طبع بیارایند.

جلسات مناظره در پیشاور

سلطان الواعظین سفرهاى متعددى به خارج از ایران داشت، وى در همه این مسافرت ها علاوه بر مجالس وعظ و منبر و تبلیغ، با علماى بزرگ فرق و مذاهب نیز به گفتگو و تبادل نظر مى پرداخت و آراء و عقاید حقه شیعه را با ایشان مطرح مى ساخت.

او سفرهایى را به مصر، سوریه، لبنان، اردن، فلسطین و هندوستان انجام داد، و مهمترین آن ها - که مناظره معروف او در آن تحقق یافت و باعث شهرت وى گشت - سفر به شهر پیشاور پاکستان بود. ایشان در ربیع الاول سال ۱۳۴۵ ه.ق که تنها سى سال از عمرشان مى گذشت، پس از سفر به عتبات و استعانت از سلطان الاولیاء حضرت امیرالمومنین علیه السلام راهى هندوستان شد.

در کراچى، بمبئى، لاهور، پنجاب، حیدرآباد و بسیارى نقاط دیگر هند مورد استقبال و احترام مسلمان ها و غیرمسلمان ها واقع شد و جلساتى از بحث و مناظره را برقرار کرد. بعد از آن ایشان را به دهلى نو دعوت کردند و جلسه مناظره با عده اى از علماى هند را برایشان فراهم ساختند. در بعضى از این جلسات که در دهلى انجام مى شد، رهبر بزرگ هند مهاتما گاندى نیز شرکت مى کرد.[۸]

بعد از این جلسات سلطان الواعظین به دعوت محمد سرورخان که از متنفذین خاندان قزلباش هندوستان بشمار مى رفت، براى سخنرانى و خطابه راهى پیشاور شد. این مجلس با حضور جمع زیادى از مردم پیشاور و حومه آن و نیز عده اى از علماى فریقین (شیعه و سنى) در امام باره (حسینیه) مرحوم عادل بیک برقرار شد. سلطان الواعظین در این جلسات مباحثى در زمینه خلافت و ولایت و عقاید شیعه مطرح ساخت.

در پایان یکى از این سخنرانى ها دو تن از علماى کابل نزد سلطان الواعظین آمده و تقاضا مى کنند در ارتباط با سخنان او با ایشان مناظره کنند. این دو نفر به نام هاى حافظ محمد رشید و شیخ عبدالسلام از آن شب به بعد، پس از نماز مغرب و نماز عشاء در حضور جمع زیادى از علما و رجال و مردم شهر، پیرامون مسائل مورد اختلاف با سلطان الواعظین به گفتگو مى نشستند.

این جلساتِ پرشور که از شب جمعه ۲۳ رجب ۱۳۴۵ ه.ق شروع شد، تا ده شب به طول انجامید. جلسه مناظره هر شب بعد از نماز مغرب و عشاء تا ۶ یا ۷ ساعت و گاهى نیز تا اذان صبح ادامه مى یافت.

در پیشاور و شهرهاى اطراف آن، چون فرق مسلمین در کنار هم زندگى مى کنند و با یکدیگر در ارتباط هستند، لذا چنین محفلى با استقبال زیادى روبرو گردید و صورت مذاکرات هر شب، توسط روزنامه هاى محلى منتشر مى شد.

در این مباحثات مسائلى از قبیل: دلالت آیات و روایات بر مقام شیعه، عقاید فرق مختلف شیعه، ظلم و ستم خلفا در طول تاریخ نسبت به شیعه، مذاهب اربعه اهل سنت، احادیث مختلف در فضیلت حضرت امیر علیه السلام، دلالت آیات مختلف بر شأن و منزلت حضرت امیر علیه السلام، مسأله سقیفه، شورى، بدعت هاى معاویه، قیام و شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام و بسیارى از مباحث تاریخى و اعتقادى دیگر مطرح شده است.

سلطان‌الواعظین در جوانی

استدلال مرحوم سلطان الواعظین در طول این مناظره، فقط از کتب و منابع اهل سنت مى باشد، و این خود نشانه تسلط و احاطه آن بزرگوار به منابع تفسیرى و روائى عامه است. این احاطه تا جایى است که در برخى موارد موجب حیرت علماى اهل سنت حاضر در مجلس مى شود و تحسین ایشان را برمى انگیزد. به راستى حضور ذهن و قدرت حافظه ایشان در ذکر منابع و کتب مختلف براى یک مطلب، حیرت انگیز است.

سید در این مناظره طولانى و کم نظیر چنان باصلابت، قدرت و منطق قوى وارد بحث شد که پس از مدت کوتاهى، یکه تاز میدان گردید و آقایان بیشتر به مستمع تبدیل شدند، بى آن که بتوانند سخنى بگویند. در پایان مذاکرات و شب دهم، تعدادى از رجال و بزرگان حاضر در مجلس به مذهب حقه تشیع مشرف شدند؛ ولى آن چه ثمره جاوید این مناظره پرارج بشمار مى آید، همان کتاب ارجمند «شب هاى پیشاور» است.

مؤلف محترم مشروح مذاکرات را که روز بعد از جلسه توسط جراید محلى چاپ مى شد مجدداً بررسى کرده است و پس از تنظیم در کتابى قطور به چاپ رسانده است.

ویژگی‌های اخلاقی

مرحوم سلطان الواعظین انسانى سلیم النفس، بلند همت و بااراده بود. در بیان، بسیار شیوا و صریح اللهجه و در عین حال مؤدب و عفیف بود. دانشمند محقق، مرحوم محمد شریف رازى، درباره وی نوشته است: «او با نگارنده محبت تام داشت و گاه گاهى موفق به زیارتش مى شدم، وى را عالمى بلند همت، منیع الطبع و کریم النفس مى دیدم».[۹]

او عشق سرشارى به اهل بیت علیهم السلام داشت، و این محبت و شیفتگى را با هیچ متاعى مقابله نمى کرد. وى عمرى را خالصانه در راه تعظیم، تکریم و ترویج خاندان عصمت و طهارت با قلم و بیان خویش جهاد نمود و دمى از این کوششِ مدام، را نیاسود.

آن مرحوم عاشق و شیفته پیشواى بزرگ مردان تاریخ، حضرت مولى الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام بود و در همه تألیفات و بیانات خود، سعى بلیغى در ارائه شناخت بهتر و روشنتر شدن مقام، منزلت و فضیلت آن امام مظلوم داشت. فاضل محترم، آقاى کیائى طالقانى از آن مرحوم نقل کردند که فرموده بود: «اگر تمام کتب شیعه هم از بین برود، بنده مى توانم با اتکا به کتب و منابع عامه، خلافت و ولایت حضرت امیر علیه السلام را اثبات بنمایم».

وفات

آن مدافع حریم ولایت، پس از سال ها تلاش خستگى ناپذیر، واپسین سال هاى عمر خویش را با بیمارى شدید قلبى مى گذراند، به طورى که تقریباً در ده سال آخر زندگى کاملاً خانه نشین شد. روح پاک وى سرانجام روز جمعه ۱۷ شعبان ۱۳۹۱ ه.ق، (برابر با ۱۶ مهرماه ۱۳۵۰ ه.ش) در تهران از کالبد خویش گسست و به ملاء اعلى پرکشید. پیکر ایشان پس از انتقال به قم، با تشییع باشکوهى توسط علماء و فضلاى حوزه علمیه، در جوار بارگاه نورانى حضرت معصومه سلام الله علیها در قبرستان ابوحسین به خاک سپرده شد.

نقل شده، بعد از فوت سلطان الواعظین، آیت الله حائرى تهرانى، مرحوم حاج سید جواد سه دهى را - که از منبرى هاى برجسته تهران بود - در خواب مى بینند که در باغ بسیار بزرگى با وضع خوشى مقیم است. مى پرسد: آقاى سه دهى چطورى؟ مى گوید: بسیار خوبم. از وقتى که آقاى سلطان الواعظین آمده است، به هر کدام ما (اهل منبر) یک درجه داده اند.[۱۰]

پانویس

  1. زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند، ج ۴، ص ۱۵۴.
  2. شب هاى پیشاور، سلطان الواعظین شیرازى، ص ۹۲.
  3. شب هاى پیشاور، بخش تصاویر و اسناد در پایان کتاب.
  4. زندگینامه رجال و مشاهیر ایران: حسن مرسلوند، ج ۴، ص ۱۵۴.
  5. آثار الحجة، مرحوم محمد شریف رازى، ج ۲، ص ۱۵۱.
  6. هفته نامه دینى - طبى پرچم اسلام بین سال هاى ۱۳۳۰-۱۳۲۵ ش به مدیریت دکتر سید عبدالکریم فقیهى شیرازى در تهران منتشر مى شد. شخصى که به سوى محمدرضا شاه تیراندازى کرد خبرنگار این نشریه بود. رجوع کنید به شناسنامه مطبوعات ایران: مسعود برزین، ص ۱۰۵.
  7. برگرفته از مقدمه کتاب گروه رستگاران.
  8. شب هاى پیشاور، سلطان الواعظین، ص ۹۳.
  9. گنجینه دانشمندان، مرحوم شیخ محمد شریف رازى، ج ۲، ص ۳۷۶.
  10. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۳۷۶.

منابع مقاله

  1. اعیان الشیعه، الامام سید محسن امین.
  2. نقباء البشر، علامه آقا بزرگ تهرانی.
  3. زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند.
  4. دانشمندان و سخن سرایان فارس، محمدحسین رکن زاده آدمیت.
  5. وفیات العلما یا دانشمندان اسلامى، حسین جلالى شاهرودى.
  6. آثار الحجه یا دایرة المعارف حوزه علمیه قم، محمد شریف رازى.
  7. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى.
  8. معجم مؤلفى الشیعه، على الفاضل القاینى النجفى.
  9. شب هاى پیشاور، سلطان الواعظین شیرازى.
  10. گروه رستگاران، سلطان الواعظین شیرازى.
  11. اثر آفرینان، انجمن آثار و مفاخر ایران، زیر نظر سید کمال حاج سید جوادى.

منبع

مهدى سلیمانى آشتیانى، ستارگان حرم، جلد ۹.

آرشیو عکس و تصویر