جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اعزام علی علیه السلام به یمن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
درباره تعداد سفرهای امام علی علیه السلام به یمن و انگیزه این سفرها اختلافاتی وجود دارد. برخی هدف آن را تبلیغ و برخی دیگر جمع آوری زکات یا گرفتن جزیه از مسیحیان نجران دانسته اند. <ref>ترجمه إعلام الورى ،متن،ص:194</ref>  در بسيارى از نقلها نيز آمده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم امام را به عنوان «قاضى» به يمن فرستاد و پیش از سفر ایشان را دعا فرمود:خدايا! قلب او را هدايت كن و زبانش را استوار ساز. پس از آن توصيه ‏هايى براى نحوه قضاوت ميان مردم به او فرمودند.
+
{{خوب}}
چند نمونه از قضاوت امام در يمن كه مورد تأييد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم قرار گرفته نقل شده است. <ref>سيره رسول خدا(ص)، جعفريان ،ص:667</ref>
+
اعزام [[امام علی علیه السلام|امام على]] (علیه‌السلام) توسط [[پیامبر خدا|پیامبر اکرم]] (صلى الله علیه وآله) در قالب یک «[[سریه]]» به [[یمن]]، براى دعوت مردم آن سامان به دین [[اسلام]] و نشر پیام [[توحید]] بود. درباره تعداد سفرهای حضرت علی به یمن و انگیزه این سفرها نقلهای متعددی وجود دارد. مهمترین رهاورد حضور آن حضرت در یمن را می‌توان گسترش اسلام در آنجا و نفوذ فرهنگ و مبانی اسلامی دانست. مردم یمن به‌ویژه قبیله‏ هَمْدان و مِذْحَج، از همان زمان به امام علی (علیه‌السلام) علاقه‌مند شدند و بعدها در [[کوفه]]، در شمار نزدیک‌ترین یاران امام بودند.<ref>رسول جعفریان‏، سیره رسول خدا، ص ۶۶۶-۶۶۷؛ تاریخ تشیع در ایران، ص ۷۹-۸۰.</ref>
آنچه مسلم است اینکه در یکی از این سفرها همه قبیله هَمْدان در یمن یک روزه به دست امام علی علیه السلام مسلمان شدند
 
==مسلمان شدن اهل یمن به دست امیرالمؤمنین علی علیه السلام==
 
پس از فتح مکه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم خالد بن وليد را به همراه گروهی به سوی یمن اعزام فرمود تا آنان را به اسلام دعوت نماید. براء بن عازب در این باره می گوید: ما شش ماه در آنجا اقامت كرديم، اما كسى اسلام را نپذيرفت. پس از آن رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم على بن ابى طالب عليه السلام را فرستاد. زمانى كه امام به يمن رسيد و نامه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم را براى قبيله هَمْدان خواند، همگى مسلمان شدند. امام ضمن نامه‏اى، خبر اسلام هَمْدانيان را به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نوشت و آن حضرت دوبار فرمودند: السلام على هَمْدان. <ref>سيره رسول خدا(ص)، جعفريان ،ص:665</ref>
 
مردم يمن بويژه قبيله‏ هَمْدان و مِذْحَج از همان زمان به امام علی علیه السلام علاقه مند شدند و بعدها در كوفه، در شمار نزديكترين ياران آن امام بودند. <ref>سيره رسول خدا(ص)، جعفريان ،ص:667</ref>
 
  
 +
==سریه امام علی به یمن==
 +
[[پیامبر خدا]](صلى الله علیه و آله) پس از [[فتح مکه|فتح مکّه]]، به گسترش دعوتش پرداخت و از جمله، [[معاذ بن جبل]] را به [[یمن]] فرستاد. او در حلّ برخى مسائل درماند و بازگشت. سپس [[خالد بن ولید]] را فرستاد، ولى او هم کارى از پیش نبرد و پس از شش ماه اقامت، توفیقى به دست نیاورد. آن‌گاه پیامبر(ص)، [[امام علی علیه السلام|امام على]](علیه السلام) را فراخواند و او را همراه با نامه‌اى به آن سو فرستاد. در روایتی از امام على(ع) آمده است: پیامبر خدا، مرا به یمن فرستاد و به من فرمود: «اى على! با کسى نجنگ تا آن‌که او را دعوت کنى و به خدا قسم! اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند، برایت از آنچه خورشید بر آن می‌تابد، بهتر است و تو بر او ولایت دارى».<ref>کلینی، الکافی، ج ‏۵، ص ۲۸.</ref> على(ع) با بیانى رسا و گفتارى مؤثّر، نامه را بر مردم خواند و آنان را به [[توحید]]، دعوت کرد. پس قبیله «هَمْدان» [[اسلام]] آورد. حضرت على(ع) خبر اسلام آوردن آنان را به پیامبر خدا گزارش داد. پیامبر(ص)، شادمان شد و هَمْدانیان را با تعبیر «السلام على هَمْدان» دعا کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ج ۳ ص ۱۳۱-۱۳۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ‏۱، ص ۶۲؛ ابن عبدربه، عقدالفرید، ج۳، ص۱۱۲۱ .</ref> 
 +
 +
به گزارش [[محمد بن عمر واقدی|واقدی]]، پیامبر صلی الله علیه وآله در [[ماه رمضان]] سال ۱۰ هجری، علی بن ابی‌طالب را با سیصد نفر به یمن فرستاد. این گروه، نخستین سپاهی بود که وارد برخی مناطق یمن (مثل بلاد مَذحِج) گردید. نخستین اقدام آن حضرت، دعوت مردم به اسلام و دریافت [[صدقات]] از آنها بود؛ اما گروهی تصور کردند که آن حضرت برای پیکار با آنان آمده است؛ از این‌رو، در مقابلش صف‌آرایی کردند و سرانجام شکست خوردند. سپس با آن حضرت مصالحه کردند و دعوت آن حضرت را اجابت نمودند. علی علیه السلام [[خمس]] غنایم را به [[مدینه]] فرستاد و مقرر گردانید مردم خمس و صدقات خود را به دولت اسلامی بپردازند. از همین روی، گروهی را در همان بلاد مستقر کرد تا این مأموریت را به‌انجام برسانند.<ref>واقدی، مغازی، ج۲، ص۱۰۷۹-۱۰۸۳.</ref> 
 +
 +
===هدف از انجام این سریه===
 +
اعزام [[امام علی]] علیه السلام به [[یمن]] علل و اهداف مختلفی داشته است. برخی هدف از انجام این [[سریه|سریّه]] و اعزام علی علیه السلام به یمن را تبلیغ و برخی دیگر جمع آوری [[زکات]] یا گرفتن [[جزیه]] از مسیحیان [[نجران]] دانسته اند.<ref>ترجمه إعلام الورى ،متن،ص:۱۹۴</ref>
 +
 +
در میان محدثان [[اهل سنت|اهل‌سنت]]، بخاری و ابن قیم جوزی معتقدند که پیامبر صلی الله علیه وآله، علی علیه السلام را برای دریافت [[خمس]] به یمن فرستاد؛<ref>عسکری، ۱۴۱۰، ج۲، ص۱۷۲.</ref> در حالی که [[ابن هشام حمیری|ابن هشام]] و کسانی چون [[محمد بن عمر واقدی|واقدی]] مدعی‌اند که علت اعزام آن حضرت، دریافت صدقات از یمنی‌ها بوده است. در سفارش‌های پیامبر صلی الله علیه وآله به علی علیه السلام آمده است که در دعوت مردم به [[اسلام]]، نخست آنها را به [[نماز]] فرا بخواند؛ سپس از آنها درخواست پرداخت [[صدقه]] نماید.<ref>واقدی، مغازی، ج۲، ص۱۰۷۹.</ref>
 +
 +
تشریح [[احکام]] و [[قضاوت]] و حل اختلاف کارگزاران، یکی دیگر از علت‌های اعزام علی علیه السلام به یمن بود که مورد استناد و قبول منابع روایی و محدثانی چون [[احمد بن حنبل]] قرار گرفته است. دلیل اصلی این ادعا، روایتی است از علی علیه السلام که به نقل از پیامبر صلی الله علیه وآله بیان می‌کند. با استناد به گزارش واقدی، در این موضوع، علی علیه السلام از پیامبر اکرم درخواست کرد تا به او اجازه دهد در خصوص حادثه‌ای که مورد اختلاف مردم بود، داوری کند. بیان صریح پیامبر صلی الله علیه وآله زمانی که علی علیه السلام را به یمن می‌فرستاد، این مقوله را تأیید می‌کند: وقتی علی علیه السلام از آن حضرت درباره مسئولیت سخت داوری پرسید، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «إنّ الله سَیهدی قلبَک ویثَبّتُ لسانَک».<ref>زبیر بن بکار، الموفقیات، ص۳۶۳-۳۶۴.</ref> برخی هم بر این باورند که علی علیه السلام مأمور حل اختلاف میان کارگزاران پیامبر صلی الله علیه وآله و رجال محلی یمن نیز بوده است.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۱۲۱.</ref> 
 +
 +
حال این پرسش مطرح می شود که آیا همه این وقایع در یک سفر براى على(ع) رخ داده است یا در چند سفر؟ [[ابن سعد]] به دو سفر حضرت على(ع) تصریح می‌کند.<ref>الطبقات الکبرى، ج ۲، ص ۱۲۸.</ref> افزون بر این، چگونگى گزارش‌هاى درگیرى با قبیله مَذحِج نیز مستقل ‏بودن آن «سریّه» را نشان می‌دهد. 
 +
 +
==پیامدهای اعزام امام علی به یمن==
 +
آثار و پیامدهای سریه [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام در یمن، بیانگر اهمیت این [[سریه]] بوده است. این امر، به‌ویژه از آن جهت اهمیت دارد که توجه به آن، ابعادی از شخصیت علی علیه السلام و ابهامات تاریخی را روشن خواهد نمود. برخی از این پیامدها عبارت است از:
 +
 +
'''گرایش قبایل یمنی به اسلام و اهل‌بیت:'''
 +
 +
گرایش همگانی قبیله هَمْدان در یک روز به [[اسلام]]، و ارادت ویژه برخی شاخه‌های قبایل یمانی چون قبیله مَذحِج و همدان به علی علیه السلام و خاندان [[پیامبر اسلام|رسول‌الله]] صلی الله علیه وآله از جمله آثار حضور آن حضرت در [[یمن]] بود.<ref>مجلسی، بحارانوار، ج۲۱، ص۳۵۷-۳۶۴.</ref> شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که در تأیید و تحسین اسلام‌پذیری قبایل یمنی از جانب پیامبر صلی الله علیه وآله نقش داشته، چگونگی تشرف آنان به اسلام و نقش علی علیه السلام در این میان بوده است.<ref>عیینة بن حصن الفزاری نقل می‌کند: نزد رسول‌الله درباره نقش مسلمانان هر منطقه در قوت اسلام و دلاوری و جنگاوری سخن به‌میان آمد. رسول‌الله فرمود: «ان خیر الرجال اهل الیمن والایمان یمان وانا یمانی...». (کلینی، کافی، ج۸، ص۶۹).</ref> ارادت یمنی‌ها پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت رسول‌الله]] هم ادامه یافت و در گرایش‌های سیاسی و مذهبی آنها در بسیاری از عرصه‌های سرنوشت‌ساز و مهم [[تاریخ اسلام]] متبلور گشت. به‌ویژه بسیاری از رجال یمنی مانند [[اویس قرنی]] در زمره اصحاب، هواداران و کارگزاران [[اهل البیت|اهل‌بیت]] بودند و نقش مؤثری در نشر و حفظ معارف ایشان ایفا کردند. 
 +
 +
'''تبیین و تبلیغ منزلت امام علی نزد رسول‌الله:'''
 +
 +
حضور علی علیه السلام در یمن، در تبیین نقش و جایگاه آن حضرت نزد پیامبر صلی الله علیه وآله سهم بسزایی داشت؛ چراکه صدور برخی از فضایل و [[مناقب]] مرتبط با علی علیه السلام و اهل‌بیت علیهم السلام، با این سریه گره خورده است. برای نمونه، پیامبر صلی الله علیه وآله در پاسخ به شکایت گروهی از مسلمانان که همراه علی علیه السلام به یمن رفته بودند، فرمود: «مَن أذی علیاً فَقَد آذانی». این گروه خواستار آن بودند که پیش از رسیدن اموال جمع‌آوری‌شده به بیت‌المال [[مدینه]]، سهم سپاهیان تقسیم شود که علی علیه السلام از این امر امتناع نمود و بدین ترتیب، زمینه‌های شکایت فراهم شد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۳۵۷-۳۶۴.</ref>
 +
 +
'''حضور فعال یاران یمنی امام علی در مقابله با جریان ردّه:'''
 +
 +
از جمله حوادث مهمی که در آخرین روزهای حیات پیامبر صلی الله علیه وآله جامعه اسلامی را متلاطم کرد، جریان ردّه بود. این مقوله پس از رحلت پیامبر اکرم از مهم‌ترین دغدغه‌های حاکمیت مدینه برای حفظ ابهت اسلام و موقعیت خود به‌شمار می‌رفت. سرزمین یمن، معرکه درگیری مسلمانان و مرتدانی بود که مدعی رهبری و ریاست بر سرزمین یمن بودند و می‌پنداشتند با طرح دعاوی مختلف، توان همراه کردن مردم و تشکیل قدرتی برابر با پیامبر صلی الله علیه وآله را خواهند داشت. از این‌رو، پیامبر صلی الله علیه وآله برای صیانت از حریم [[شریعت]] و برکات ناشی از آن، به‌شدت با این انحراف مقابله نمود. از جمله این انحرافات، ادعای نبوت [[اسود عنسی|اسود عَنسی]] است. پیامبر صلی الله علیه وآله ضمن صدور دستورهای لازم برای کارگزاران خود، بزرگان یمنی را هم در برابر اسود بسیج نمود. با توجه به تدابیر آن حضرت و اتحاد، شجاعت و صلابت مسلمانان، و ضعف درونی و تشکیلاتی مرتدان، این فتنه فروخوابید. [[عمار بن یاسر]] و [[مالک اشتر نخعی|مالک بن حارث نخعی]]، از جمله رجال یمنی بودند که در دفع این فتنه و نیز فتنة یمامه و ردّه ابامُسَیکه اَیادی مشارکت داشتند.<ref>واقدی، مغازی، ص۱۲۳-۱۲۵.</ref>
 +
 +
'''یاران و هواداران امام علی در اداره امور ولایات:'''
 +
 +
در دوران خلافت امام علی علیه السلام حضور یمنی‌ها توسعه یافت؛ تا آنجا که برخی از آنها مانند [[مالک اشتر]] بر بیش از یک ولایت منصوب شدند. [[کمیل بن زیاد نخعی]]، یکی دیگر از مشاهیر یمنی بودکه از طرف آن حضرت به‌عنوان والی هیت منصوب شد. کمیل در مقابله و دفع غارات [[معاویه]] در شمال [[عراق]] سهم مهمی داشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ج۲، ص۴۳۷.</ref> بدین ترتیب، می‌توان گفت نقش یمنی‌ها در دوران خلافت امام علی علیه السلام قوی و نسبت به دوران سه خلیفه پیشین و پس از آن، از گسترش کمی و کیفی قابل­ توجهی برخوردار بوده است. این امر در آشنایی مردم با اهل‌بیت علیهم السلام و رشد و نفوذ معارف ایشان نقش بسزایی داشت.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
*سیره رسول خدا(ص)، رسول جعفریان
+
*تحلیل و بررسی ابعاد سریه امام علی(ع) به یمن و پیامدهای آن، مریم سعیدیان، مجله شیعه شناسی.
* ترجمه إعلام الورى، طبرسی
+
*سیره رسول خدا(ص)، رسول جعفریان.
 +
*ترجمه إعلام الورى، فضل طبرسی.
 +
*[https://www.islamquest.net/fa/archive/fa60399 "آیا حضرت علی(ع) به یمن رفته بوده است؟"، اسلام کوئست].
  
 
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
 
{{شناختنامه امام علی (ع)}}
 
+
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= متوسط
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 +
[[Category:امام علی علیه السلام]]
 
[[Category:ماموریت های حضرت علی از سوی پیامبر]]
 
[[Category:ماموریت های حضرت علی از سوی پیامبر]]
 +
[[رده: امام علی علیه السلام از ولادت تا وفات پیامبر]]
 +
[[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:سریه های پیامبر اکرم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۳

اعزام امام على (علیه‌السلام) توسط پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در قالب یک «سریه» به یمن، براى دعوت مردم آن سامان به دین اسلام و نشر پیام توحید بود. درباره تعداد سفرهای حضرت علی به یمن و انگیزه این سفرها نقلهای متعددی وجود دارد. مهمترین رهاورد حضور آن حضرت در یمن را می‌توان گسترش اسلام در آنجا و نفوذ فرهنگ و مبانی اسلامی دانست. مردم یمن به‌ویژه قبیله‏ هَمْدان و مِذْحَج، از همان زمان به امام علی (علیه‌السلام) علاقه‌مند شدند و بعدها در کوفه، در شمار نزدیک‌ترین یاران امام بودند.[۱]

سریه امام علی به یمن

پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله) پس از فتح مکّه، به گسترش دعوتش پرداخت و از جمله، معاذ بن جبل را به یمن فرستاد. او در حلّ برخى مسائل درماند و بازگشت. سپس خالد بن ولید را فرستاد، ولى او هم کارى از پیش نبرد و پس از شش ماه اقامت، توفیقى به دست نیاورد. آن‌گاه پیامبر(ص)، امام على(علیه السلام) را فراخواند و او را همراه با نامه‌اى به آن سو فرستاد. در روایتی از امام على(ع) آمده است: پیامبر خدا، مرا به یمن فرستاد و به من فرمود: «اى على! با کسى نجنگ تا آن‌که او را دعوت کنى و به خدا قسم! اگر خداوند به دست تو کسى را هدایت کند، برایت از آنچه خورشید بر آن می‌تابد، بهتر است و تو بر او ولایت دارى».[۲] على(ع) با بیانى رسا و گفتارى مؤثّر، نامه را بر مردم خواند و آنان را به توحید، دعوت کرد. پس قبیله «هَمْدان» اسلام آورد. حضرت على(ع) خبر اسلام آوردن آنان را به پیامبر خدا گزارش داد. پیامبر(ص)، شادمان شد و هَمْدانیان را با تعبیر «السلام على هَمْدان» دعا کرد.[۳]

به گزارش واقدی، پیامبر صلی الله علیه وآله در ماه رمضان سال ۱۰ هجری، علی بن ابی‌طالب را با سیصد نفر به یمن فرستاد. این گروه، نخستین سپاهی بود که وارد برخی مناطق یمن (مثل بلاد مَذحِج) گردید. نخستین اقدام آن حضرت، دعوت مردم به اسلام و دریافت صدقات از آنها بود؛ اما گروهی تصور کردند که آن حضرت برای پیکار با آنان آمده است؛ از این‌رو، در مقابلش صف‌آرایی کردند و سرانجام شکست خوردند. سپس با آن حضرت مصالحه کردند و دعوت آن حضرت را اجابت نمودند. علی علیه السلام خمس غنایم را به مدینه فرستاد و مقرر گردانید مردم خمس و صدقات خود را به دولت اسلامی بپردازند. از همین روی، گروهی را در همان بلاد مستقر کرد تا این مأموریت را به‌انجام برسانند.[۴]

هدف از انجام این سریه

اعزام امام علی علیه السلام به یمن علل و اهداف مختلفی داشته است. برخی هدف از انجام این سریّه و اعزام علی علیه السلام به یمن را تبلیغ و برخی دیگر جمع آوری زکات یا گرفتن جزیه از مسیحیان نجران دانسته اند.[۵]

در میان محدثان اهل‌سنت، بخاری و ابن قیم جوزی معتقدند که پیامبر صلی الله علیه وآله، علی علیه السلام را برای دریافت خمس به یمن فرستاد؛[۶] در حالی که ابن هشام و کسانی چون واقدی مدعی‌اند که علت اعزام آن حضرت، دریافت صدقات از یمنی‌ها بوده است. در سفارش‌های پیامبر صلی الله علیه وآله به علی علیه السلام آمده است که در دعوت مردم به اسلام، نخست آنها را به نماز فرا بخواند؛ سپس از آنها درخواست پرداخت صدقه نماید.[۷]

تشریح احکام و قضاوت و حل اختلاف کارگزاران، یکی دیگر از علت‌های اعزام علی علیه السلام به یمن بود که مورد استناد و قبول منابع روایی و محدثانی چون احمد بن حنبل قرار گرفته است. دلیل اصلی این ادعا، روایتی است از علی علیه السلام که به نقل از پیامبر صلی الله علیه وآله بیان می‌کند. با استناد به گزارش واقدی، در این موضوع، علی علیه السلام از پیامبر اکرم درخواست کرد تا به او اجازه دهد در خصوص حادثه‌ای که مورد اختلاف مردم بود، داوری کند. بیان صریح پیامبر صلی الله علیه وآله زمانی که علی علیه السلام را به یمن می‌فرستاد، این مقوله را تأیید می‌کند: وقتی علی علیه السلام از آن حضرت درباره مسئولیت سخت داوری پرسید، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «إنّ الله سَیهدی قلبَک ویثَبّتُ لسانَک».[۸] برخی هم بر این باورند که علی علیه السلام مأمور حل اختلاف میان کارگزاران پیامبر صلی الله علیه وآله و رجال محلی یمن نیز بوده است.[۹]

حال این پرسش مطرح می شود که آیا همه این وقایع در یک سفر براى على(ع) رخ داده است یا در چند سفر؟ ابن سعد به دو سفر حضرت على(ع) تصریح می‌کند.[۱۰] افزون بر این، چگونگى گزارش‌هاى درگیرى با قبیله مَذحِج نیز مستقل ‏بودن آن «سریّه» را نشان می‌دهد.

پیامدهای اعزام امام علی به یمن

آثار و پیامدهای سریه حضرت علی علیه السلام در یمن، بیانگر اهمیت این سریه بوده است. این امر، به‌ویژه از آن جهت اهمیت دارد که توجه به آن، ابعادی از شخصیت علی علیه السلام و ابهامات تاریخی را روشن خواهد نمود. برخی از این پیامدها عبارت است از:

گرایش قبایل یمنی به اسلام و اهل‌بیت:

گرایش همگانی قبیله هَمْدان در یک روز به اسلام، و ارادت ویژه برخی شاخه‌های قبایل یمانی چون قبیله مَذحِج و همدان به علی علیه السلام و خاندان رسول‌الله صلی الله علیه وآله از جمله آثار حضور آن حضرت در یمن بود.[۱۱] شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که در تأیید و تحسین اسلام‌پذیری قبایل یمنی از جانب پیامبر صلی الله علیه وآله نقش داشته، چگونگی تشرف آنان به اسلام و نقش علی علیه السلام در این میان بوده است.[۱۲] ارادت یمنی‌ها پس از رحلت رسول‌الله هم ادامه یافت و در گرایش‌های سیاسی و مذهبی آنها در بسیاری از عرصه‌های سرنوشت‌ساز و مهم تاریخ اسلام متبلور گشت. به‌ویژه بسیاری از رجال یمنی مانند اویس قرنی در زمره اصحاب، هواداران و کارگزاران اهل‌بیت بودند و نقش مؤثری در نشر و حفظ معارف ایشان ایفا کردند.

تبیین و تبلیغ منزلت امام علی نزد رسول‌الله:

حضور علی علیه السلام در یمن، در تبیین نقش و جایگاه آن حضرت نزد پیامبر صلی الله علیه وآله سهم بسزایی داشت؛ چراکه صدور برخی از فضایل و مناقب مرتبط با علی علیه السلام و اهل‌بیت علیهم السلام، با این سریه گره خورده است. برای نمونه، پیامبر صلی الله علیه وآله در پاسخ به شکایت گروهی از مسلمانان که همراه علی علیه السلام به یمن رفته بودند، فرمود: «مَن أذی علیاً فَقَد آذانی». این گروه خواستار آن بودند که پیش از رسیدن اموال جمع‌آوری‌شده به بیت‌المال مدینه، سهم سپاهیان تقسیم شود که علی علیه السلام از این امر امتناع نمود و بدین ترتیب، زمینه‌های شکایت فراهم شد.[۱۳]

حضور فعال یاران یمنی امام علی در مقابله با جریان ردّه:

از جمله حوادث مهمی که در آخرین روزهای حیات پیامبر صلی الله علیه وآله جامعه اسلامی را متلاطم کرد، جریان ردّه بود. این مقوله پس از رحلت پیامبر اکرم از مهم‌ترین دغدغه‌های حاکمیت مدینه برای حفظ ابهت اسلام و موقعیت خود به‌شمار می‌رفت. سرزمین یمن، معرکه درگیری مسلمانان و مرتدانی بود که مدعی رهبری و ریاست بر سرزمین یمن بودند و می‌پنداشتند با طرح دعاوی مختلف، توان همراه کردن مردم و تشکیل قدرتی برابر با پیامبر صلی الله علیه وآله را خواهند داشت. از این‌رو، پیامبر صلی الله علیه وآله برای صیانت از حریم شریعت و برکات ناشی از آن، به‌شدت با این انحراف مقابله نمود. از جمله این انحرافات، ادعای نبوت اسود عَنسی است. پیامبر صلی الله علیه وآله ضمن صدور دستورهای لازم برای کارگزاران خود، بزرگان یمنی را هم در برابر اسود بسیج نمود. با توجه به تدابیر آن حضرت و اتحاد، شجاعت و صلابت مسلمانان، و ضعف درونی و تشکیلاتی مرتدان، این فتنه فروخوابید. عمار بن یاسر و مالک بن حارث نخعی، از جمله رجال یمنی بودند که در دفع این فتنه و نیز فتنة یمامه و ردّه ابامُسَیکه اَیادی مشارکت داشتند.[۱۴]

یاران و هواداران امام علی در اداره امور ولایات:

در دوران خلافت امام علی علیه السلام حضور یمنی‌ها توسعه یافت؛ تا آنجا که برخی از آنها مانند مالک اشتر بر بیش از یک ولایت منصوب شدند. کمیل بن زیاد نخعی، یکی دیگر از مشاهیر یمنی بودکه از طرف آن حضرت به‌عنوان والی هیت منصوب شد. کمیل در مقابله و دفع غارات معاویه در شمال عراق سهم مهمی داشت.[۱۵] بدین ترتیب، می‌توان گفت نقش یمنی‌ها در دوران خلافت امام علی علیه السلام قوی و نسبت به دوران سه خلیفه پیشین و پس از آن، از گسترش کمی و کیفی قابل­ توجهی برخوردار بوده است. این امر در آشنایی مردم با اهل‌بیت علیهم السلام و رشد و نفوذ معارف ایشان نقش بسزایی داشت.

پانویس

  1. رسول جعفریان‏، سیره رسول خدا، ص ۶۶۶-۶۶۷؛ تاریخ تشیع در ایران، ص ۷۹-۸۰.
  2. کلینی، الکافی، ج ‏۵، ص ۲۸.
  3. طبری، تاریخ طبری، ج ۳ ص ۱۳۱-۱۳۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ‏۱، ص ۶۲؛ ابن عبدربه، عقدالفرید، ج۳، ص۱۱۲۱ .
  4. واقدی، مغازی، ج۲، ص۱۰۷۹-۱۰۸۳.
  5. ترجمه إعلام الورى ،متن،ص:۱۹۴
  6. عسکری، ۱۴۱۰، ج۲، ص۱۷۲.
  7. واقدی، مغازی، ج۲، ص۱۰۷۹.
  8. زبیر بن بکار، الموفقیات، ص۳۶۳-۳۶۴.
  9. ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۱۲۱.
  10. الطبقات الکبرى، ج ۲، ص ۱۲۸.
  11. مجلسی، بحارانوار، ج۲۱، ص۳۵۷-۳۶۴.
  12. عیینة بن حصن الفزاری نقل می‌کند: نزد رسول‌الله درباره نقش مسلمانان هر منطقه در قوت اسلام و دلاوری و جنگاوری سخن به‌میان آمد. رسول‌الله فرمود: «ان خیر الرجال اهل الیمن والایمان یمان وانا یمانی...». (کلینی، کافی، ج۸، ص۶۹).
  13. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۱، ص۳۵۷-۳۶۴.
  14. واقدی، مغازی، ص۱۲۳-۱۲۵.
  15. بلاذری، فتوح البلدان، ج۲، ص۴۳۷.

منابع