منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
شناسه ناقص است
عنوان بندی متوسط
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شب نیمه شعبان

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


شب نیمه شعبان که به آن «لیلة البرات»، «لیلة الصک»،[۱] «لیلة المبارکه» و «لیلة الرحمه» نیز گفته اند، پرفضیلت ترین شب بعد از شب قدر است و اعمال فراوانی دارد. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نیمه شب شعبان سال ۲۵۵ قمری متولد شد.

چرا لیلة البرات

نیمه شعبان در فرهنگنامه ها و متون کهن، «شب برات» نامیده شده و این بدان خاطر است که بنا به روایات، خداوند در این شب «برات آزادی» از دوزخ را به بندگان خود می بخشد و این شب برات در ادب فارسی و متون کهن، بازتابهایی داشته که به چند مورد آن اشاره می رود:

ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» در این باره چنین آورده: «و شب پانزدهم از ماه شعبان، بزرگوار است و او را «شب برات» خوانند و همی پندارم، این از قبیل آن است که هر که اندرو عبادت کند و نیکی به جای آورد، بیزاری یابد از دوزخ».[۲]

رامپوری نیز در «غیاث اللغات» شب نیمه شعبان را «شب برات» دانسته و می نویسد: «شب برات شب پانزدهم شعبان است که در آن شب ملائکه به حکم الهی حساب عمر و تقسیم رزق می کنند».[۳]

حافظ، شب برات را شب قدر دانسته و در غزل معروف خود، شب قدر و «شب برات» را هنرمندانه با هم آورده می سراید:

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن «شب قدر» که این تازه «براتم» دادند

اما این که «برات» به چه معناست و بن و ریشه این واژه چیست؟ در «حافظ نامه» این توضیحات آورده شده است: «برات» از «برائت» عربی است و آن: «نوشته ای است که بدان، دولت بر خزانه یا حکام، حواله وجهی دهد».[۴]

علامه قزوینی در حواشی خود بر «چهار مقاله» با استناد به ذیل «قوامیس عرب» به نقل از «دُزی» می نویسد: «[برات] را به «بروات» جمع بندند و این کلمه عربی است و در اصل «برائت» بوده و به معنای «بریءالذمّه گردیدن از دَین» است و صواب آن در جمع «براءات» یا براوات است. گویندگان فارسی به اعتبار حواله مکتوب هر حواله یا وارد معنوی را نیز «برات» اصطلاح کرده اند».[۵]

فضیلت شب نیمه شعبان

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «نیمه شعبان، شبی است که حق تعالی آن را برای ما اهل بیت قرار داد در برابر «لیله القدر» که آن را برای پیامبر صلی الله علیه و آله قرار داده است».

مرحوم سید بن طاووس در کتاب «اقبال» در والایی این شب، این گونه آورده است: «جدم ابوجعفر طوسی (شیخ طوسی) به نقل از ابویحیی آورده که امام صادق علیه السلام فرمودند: از پدرم امام باقر علیه السلام درباره فضیلت شب نیمه شعبان پرسیده شد، فرمودند: «این شب برترین شب بعد از شب قدر است. خداوند در این شب، نعمتهای افزون خود را به بندگانش ارزانی می دارد و به منت خود می آمرزد، در این شب در تقرب به درگاه خداوند متعال بکوشید زیرا این شبی است که خداوند عزّوجل بر خود سوگند یاد کرده که هیچ خواهنده و سائلی را تا زمانی که معصیتی را نطلبد، ردّ نکند. [همچنین] این شبی است که خداوند آن را در برابر شب قدر که برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار داده، برای ما [اهل بیت] قرار داده است. پس در دعا و ثنا به درگاه خدای متعال بکوشید».[۶]

سید همچنین در فضیلت این شب شریف روایتی معروف را که در آن سرآمد عمر آدمیان و تقسیم روزی همگان و رویدادهای سال آینده تقدیر می گردد، آورده و آن را با روایت مشهوری که همه رخدادهای بالا در شب قدر ماه رمضان هر سال اتفاق می افتد، سنجیده آن را به خوبی تأویل و توجیه می نماید که به خاطر اهمیت آن، سخنان سید را به طور کامل می آوریم: «در برخی از کتابهای دعا آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: در شب نیمه شعبان خوابیده بودم که جبرئیل آمد و گفت: ای محمّد! آیا در این شب می خوابی؟ گفتم: مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمه شعبان! برخیز! پس مرا این سان بیدار کرد و با خود به بقیع برد و گفت: سرت را بلند کن که امشب، درهای آسمان گشوده می گردد و در نتیجه درهای رحمت، خشنودی، آمرزش، تفضّل، توبه، نعمت، بخشش و نیکی در آن گشاده می گردد و خداوند در آن به شماره مو و پشم چارپایان، بندگان را از آتش جهنّم آزاد می کند و سر آمد عمر انسانها را در آن استوار می سازد و روزیهای همگان را تا سال آینده تعیین می کند و همه رخدادهای سال آینده در این شب نازل می گردد...». [۷]

اعمال شب نیمه شعبان

اعمال این شب مبارک فراوان است؛ از جمله آنها غسل است و احیاء و شب زنده داری به نماز و دعا و استغفار. اما بافضیلت ترین عمل این شب، زیارت امام حسین علیه السلام است. آمده است که اگر کسی خواست روح یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر با او مصافحه کند، در این شب امام حسین علیه السلام را زیارت کند و کمترین حد این زیارت آن است که زیر آسمان یا روی بام بروی، سمت راست و چپ خود را نگاه کنی، آنگاه سر به آسمان بلند کنی و بگویی: «السلام علیک یا اباعبدالله یابن رسول الله السلام علیک و رحمة الله و برکاته».

عالم بزرگوار سید بن طاووس در کتاب شریف «اقبال» یکی از اعمال و آداب این شب را اقامه صد رکعت نماز نوشته و در کیفیت آن می نویسد: در روایتی درباره فضیلت صد رکعت نماز ـ در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره توحید ده مرتبه ـ آمده است که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده: «هر کس این نماز را در این شب بخواند، خداوند هفتاد بار به او نظر رحمت می کند و در هر نظر، هفتاد حاجت او را برآورده می کند که کمترین آنها، آمرزش اوست...».[۸]

غزّالی در «احیاء علوم الدّین» پس از ذکر کیفیت این نماز می آورد: «سلف (=پیشینیان) این نماز را اقامت نمودندی و «صلوة الخیر» خواندندی و بر آن جمع شدندی و بسی بودی که به جماعت گزاردندی و حسن [حسن بصری] گفت: «از سی کس از اصحاب پیغامبر شنیدم که هر که در این شب نماز کند، حق تعالی در وی هفتاد نظر رحمت فرماید که به هر نظری، هفتاد حاجت وی را روا کند و کمتر آن آمرزش است».[۹]

ابن بطوطه ـ جهانگرد مسلمان ـ از اهتمام مکّیان به این نماز در شب نیمه شعبان و احیای این شب شریف این گونه گزارش می دهد: «شب نیمه شعبان و از لیالی متبرکّه است. مردم مکه این شب را به طواف و نماز و عمره می گذراندند. هر دسته پشت سر پیش‌نماز در مسجدالحرام گرد آمده، چراغ ها و مشعله ها می فروزند. از اعمال این شب، صد رکعت نماز است...».[۱۰]

«ابن بطوطه» همچنین یکی از آیین و آداب مصریان را در این شب، حضور در زیارتگاهها می داند و از مشاهدات خود می نویسد که: «مردم مصر شب نیمه شعبان را در گورستانها [و زیارتگاهها] بسر می برند».[۱۱]

«ابن جبیر» ـ دیگر جهانگرد مسلمان ـ نیز از عنایت مکّیان به این شب و آداب و آیین آن این گونه می نویسد: «این شب مبارک، نزد اهل مکه به سبب روایتی شریف که درباره آن رسیده، بسیار بزرگ است. آنان در این شب به اعمال خیر و عبادات از عمره و طواف نماز جماعت و فرادا می پردازند و به چند گونه این اعمال را به جا می آورند. ما شب شنبه که همان نیمه شعبان بود به راستی مراسمی بزرگ و اجتماعی ستُرگ در حرم مقدّس پس از نماز مغرب دیدیم. مردم، گروه گروه به خواندن نمازهای نافله می پرداختند... هر گروهی را پیشنماز ی بود. حصیرها گسترده و شمع ها افروخته و دلها از شوق سوخته... مردم در آن خجسته شب به چند دسته تقسیم شده بودند، بیشتر آنان «مالکی مذهب» بودند. آن شب از شبهای نامداری بود که امید می رود از زبده شبهای تقرّب باشد».[۱۲]

شمس الدّین دمشقی نیز از آیین بزرگداشت این شب در دمشق این گونه روایت می کند: «دمشق شهری است از روزگار قوم عاد و بس کهن... در این شهر مسجد جامعی است که غرق در زیبایی، نکویی، کمال و جمال است و از شگفتیهای گیتی است. شب نیمه شعبان در این مسجد دوازده هزار قندیل با پنجاه قنطار دمشقی، روغن چراغ زیتون در آن شعله ور می شود البته این مقدار جز قندیل هایی است که در مسجدهای دیگر، گورستانها، خانقاهها، کاروانسراها و بیمارستانهای این شهر برافروخته می گردد».[۱۳] البته شمس الدین دمشقی ذکر نمی کند که چرا دمشقیان در این شب خاص، این همه قندیل در اماکن مذهبی برمی افروخته اند؟! ناگفته پیداست که آنان نیز مانند دیگر مسلمانان برای این شب شریف، شکوه و شرافتی ویژه و ارج و مرتبتی والا قائل بوده اند و آن را به احیا، عبادت و شب زنده داری می گذرانده اند.

ولادت امام زمان در نیمه شعبان

سلطان عصر، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سر این شب متولد شد. شیخ صدوق از حکیمه دختر امام جواد علیه السلام روایت کرده که: امام حسن عسکری علیه السلام کسی را به سراغ من فرستاد که: «ای عمه! افطار پیش ما باش؛ امشب شب نیمه شعبان است و خداوند تبارک و تعالی حجت خود را در زمین ظاهر می کند». خدمت ایشان رفتم و عرض کردم به خدا که در همسر شما نرجس اثر حملی پیدا نیست. حضرت فرمودند: «همان است که به تو گفتم».

نماز خواندم، افطار کردم و خوابیدم. برای نماز شب که بیدار شدم و نافله شب را خواندم، نرجس هنوز خواب بود. مشغول تعقیبات شدم. خوابم گرفت اما دوباره از خواب پریدم. نرجس همچنان خواب بود؛ اما خیلی زود بیدار شد و آماده نماز شب شد. هنوز هیچ آثاری از حمل در او پیدا نبود. در دلم چیزی گذشت که ناگهان صدای حضرت عسکری علیه السلام بلند شد که: «ای عمه! تعجیل مکن! امر ولادت نزدیک است!».

شروع به خواندن سوره سجده و سوره یس کردم که دیدم نرجس به حالت فزع درآمد. به او گفتم: آیا چیزی احساس می کنی؟ گفت: بله... اما هر دوی ما را خواب سبکی فراگرفت. وقتی بیدار شدیم، آن مولود مسعود به دنیا آمده بود. جامه را از روی او برداشتم، دیدم در سجده است. او را در آغوش گرفتم. پاک و آراسته بود. صدای پدرش بلند شد که ای عمه پسرم را بیاور.

او را پیش پدرش بردم. حضرت دستهای خود را زیر ران و کمر و قدم های نوزاد را بر سینه مبارک خود گذاشت و زبان مبارکش را در دهان او برد و دست بر چشم و گوش و مفاصلش کشید و فرمود: «پسرم! تکلم کن!» کودک به سخن آمد: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا رسول الله» پس بر امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه صلوات فرستاد تا به نام پدر بزرگوارش رسید و ساکت شد.

پانویس

  1. صک، معرّب چک فارسی و مترادف برات است.
  2. خرمشاهی، بهاءالدین، حافظ نامه، ج۱، ص۶۷۲.
  3. غیاث اللغات، ص۵۰۴.
  4. فرهنگ معین.
  5. مولوی جلال الدّین، دیوان شمس به تصحیح عزیزالله کاسب، ص۲۵۲.
  6. اقبال الاعمال، صص۸۹ـ۸۹۷.
  7. اقبال الاعمال، صص۸۹۳ـ۸۹۴.
  8. اتابکی، پرویز، سفرنامه ابن جبیر، صص۱۸۴ـ۱۸۵.
  9. موحّد، محمدعلی، سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۲۰۸.
  10. اتابکی، پرویز، سفرنامه ابن جبیر، صص۱۸۴ـ۱۸۵.
  11. دمشقی، شمس الدّین محمّد نخبة الدهر، ص۳۰۴.
  12. سفرنامه ابن بطوطه، ج۱، ص۷۳.
  13. اقبال الاعمال، ج۲، ص۸۷۷.

منابع

  • عبدالحسین ترکی، شب نیمه شعبان، شب برات، نشریه موعود، ماهنامه فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی، سال چهاردهم، مرداد ماه سال ۱۳۸۸، شماره ۱۰۲، ص۱۰.