سید محمدحسن میرجهانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیت الله میرجهانی)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«آیت‌الله سید محمدحسن میرجهانی» (۱۲۸۰-۱۳۷۱ ق)، عالم ربانی، فقیه، ادیب و خطیب نامدار شیعه معاصر و از شاگردان سید ابوالقاسم دهکردی و سید ابوالحسن اصفهانى بود. علامه میرجهانی بیان رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین اسلام به کار بست و در مبارزه با فرقه بهائیت و مقابله با خرافات تلاش نمود. وی بخاطر جامعیت و تبحر در علوم مختلف اسلامی و طبیعی، دارای تألیفات متعدد و متنوعی بود، که از آن جمله کتاب «جُنة العاصمة؛ در تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه» است.

۲۲۰px
نام کامل سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
زادروز ۱۲۸۰ شمسی
زادگاه جرقویه، اصفهان
وفات ۱۳۷۱ شمسی
مدفن مسجد جامع اصفهان

Line.png

اساتید

سید ابوالقاسم دهکردی، سید ابوالحسن اصفهانى، شیخ عبدالله مامقانی، شیخ حسنعلی اصفهانی،...


آثار

جنة العاصمة، روایح السمات، مستدرک نهج‌البلاغه، نوائب الدهور، البکاء للحسین علیه‌السلام، ولایت کلیه، الدرر المکنونه، شهاب ثاقب،...


ولادت

سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی فرزند میر سیدعلی، در روز دوشنبه ۲۲ ماه ذی القعده سال ۱۳۱۹ قمری (اسفند ۱۲۸۰ ش) در قریه محمدآباد جرقویه از توابع استان اصفهان بدنیا آمد.

تحصیلات

سید محمدحسن میرجهانی از سن پنج تا هفت سالگی تمام قرآن را به انضمام کتب فارسی در مکتب فرا گرفت. سپس به یادگیری صرف و نحو پرداخت و قسمتی از کتاب سیوطی را نزد یکی از فضلای روستای محمدآباد آموخت.

بعد از جدایی از خانواده، وارد مدرسه صدر بازار اصفهان شد. ابتدا از محضر شیخ محمدعلی حبیب آبادی و آقای شیخ علی یزدی فقه، اصول و منطق آموخت و سپس از محضر شیخ محمدرضا رضوی خوانساری، میرزا احمد اصفهانی، آیت الله محمدعلی فتحی دزفولی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی بهره برد. درس خارج را در درس آیات عظام محمدرضا مسجدشاهی و آخوند ملا محمدحسین فشارکی حاضر شدند.

علامه میرجهانی در سن ۲۵ سالگی مصادف با سال ۱۳۰۵ هـ.ش، راهی نجف اشرف شد و از اساتید مبرزی چون شیخ عبدالله مامقانی (صاحب رجال)، سید عبدالهادی شیرازی و آقا ضیاءالدین عراقی بهره مند شد. سپس به مدت پنج سال یکی از ملازمان خاص آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی گردید و امور مالی این مرجع تقلید در دست علامه قرار گرفت.

فعالیت‌های علمی و اجتماعی

آیت الله میرجهانی پس از رسیدن به درجه اجتهاد و دریافت اجازه هاى متعدد فقهى و روایى از علما و مراجع نجف، بعد از سه سال و نیم به ایران بازگشتند. ایشان در سال ۱۳۰۹ شمسی به منطقه دهاقان از توابع سمیرم اصفهان رفت و مدت سه سال مرجع امور شرعى مردم آن سامان گردید و در ضمن به حل و فصل مشکلات اجتماعى پرداخت.
وی بعد از حدود ۲۱ سال سکونت در محله خواجوی اصفهان، در ۱۳۲۹ شمسی به همراه خانواده راهی مشهد الرضا شد. حدود هفت سال اقامت در صحن انقلاب حرم امام رضا علیه السلام، به تصحیح نسخ خطی قدیمی موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی، تألیف، تصنیف، تدریس و مبارزه با خرافاتی که در باب ذکر و ورد و حرز بین مردم باب شده بود اشتغال داشت.
وی کوشش نمود دعاهاى اصیل و مستند، حرزهاى موثق که از ائمه علیهم السلام رسیده و نیز برخى ختومات معتبر را از لابلاى منابع روایى و تاریخى استخراج کند و از این راه مردم را در رفع گرفتارى ها و مصایب یارى کند.
همچنین ایشان در صحن آزادی حجره ای داشت و آیت الله سید محمدهادی میلانی همنشین ایشان بود. این رابطه صمیمانه تا آنجا پیش رفت که آیت الله میلانی درخواست کرده بود با علامه عقد اخوت و برادری بخوانند.

امامت جماعت مسجد قائم، خطابه و منبرهای فوق العاده وی به خصوص در مسجد سپهسالار تهران نیز، از فعالیت های علمی - تبلیغی ایشان در این شهر بود.

علامه میرجهانی در سال هاى ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ شمسی به زواره اصفهان دعوت شد تا در ایام ماه مبارک رمضان، به وعظ و اجراى مراسم عبادى و شرعى مشغول گردد. در همان ایّام، پیروان فرقه ضاله بهائیت در زواره فعال شده و براى اغواى مردم به انواع شگردهاى گمراه کننده روى آورده بودند. وی که این حرکت انحرافى را مشاهده کرد، در خط مقدّم مخالفت با بهائیان قرار گرفت و با بیانات و ارشادات خویش و نیز افشاى ماهیت پلید این فرقه، حقایقى را براى مردم زواره روشن ساخت و آنان را علیه بهائیان بسیج کرد. بر اثر همین کوشش ها بود که اهالى، ارتباط اقتصادى و اجتماعى خویش را با بهائیان قطع کردند و محافل بهایى ها را تعطیل کردند. همین مقاومت ها موجب گردید که پیروان این گروه منحرف در زواره مورد نفرت قرار گیرند و رفته رفته غالب آنان وحشت زده و سراسمیه شهر را ترک کنند.
سالهای آخر عمر پر برکت و گهربار ایشان بار دیگر در شهر اصفهان و در خیابان شریف واقفی سپری شد، ولی حتی کهولت سن و پیری مانع از انجام فعالیتهای علمی و مذهبی علامه نشد و بیان شیرین و رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین اسلام به کار بستند و قلوب بسیاری از مردم را در جهت انس و آشنایی هر چه بیشتر با حق و حقیقت رهنمون شدند که آثار و برکات این فعالیت هم اکنون نیز معلوم می باشد.

برخی از فعالیتهای اجتماعی و نیز سجایای اخلاقی آیت الله میرجهانی به اجمال چنین نقل شده است: نجات مردم از قحطی بر اثر خشکسالی، میهمانداری، برگزاری مجالس احیاء امر اهل بیت علیهم السلام و مجلس روضه خوانی امام حسین علیه السلام، تعبیر خواب، مبارزه با هوای نفس، خلوت گزینی، ساده زیستی و صفای باطن، رضا و تسلیم، تهجد و شب زنده داری، انس با قرآن و تشرف خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه.

آثار و تألیفات

آیت الله میرجهانی به خاطر جامعیت در علوم و تبحر در ادبیات و داشتن ذوق لطیف و آشنایی با علوم غریبه دارای تألیفات موثر، متعدد و متنوعی در موضوعات: حدیث، شعر، علوم غریبه، نجوم، شیمی، طب قدیم، ریاضیات و ... بود که مجموع آثار و تألیفات ایشان جمعاً بالغ بر ۵۰۷ اثر می باشد. در ذیل به بعضی از آن تألیفات اشاره می شود:

  1. روایح السمات، در موضوع شرح دعای سمات، اوّلین اثر او که در مشهد تألیف کرد.
  2. جُنة العاصمة، در موضوع تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه سلام الله علیها
  3. نوائب الدهور، در موضوع علائم ظهور در ۴ جلد
    جنة العاصمه - یکی از آثار علامه میرجهانی
  4. البکاء للحسین علیه السلام، در موضوع ثواب گریستن و عزاداری بر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)
  5. تفسیر ام الکتاب، در موضوع تفسیر سوره حمد
  6. دیوان شعر حیران
  7. مستدرک نهج البلاغه الموسوم مصباح البلاغه فی مشکوة الصباغه (۲ جلد) در موضوع خطبه هایی که مرحوم سید رضی در نهج البلاغه جمع آوری نکرده اند یا در آن اختلاف روایت وجود دارد.
  8. ولایت کلیه، در موضوع ولایت اهل البیت (علیهم السلام) در ۲ جلد
  9. الدرر المکنونه (دیوان عربی) در موضوع الامام و الامامة و صفاته الجامعه و تاریخ الائمه علیهم اسلام
  10. کنوز الحکم و فنون الکلم، در کلمات و خطبه های امام حسن علیه السلام
  11. السبیکة البیضاء فی نسبت بعض آل نبی الطباء، در موضوع جزواتی در اسناد سادات عالیقدر. در این کتاب در مورد سیادت خود و خاندان میرجهانی توضیحات کافی داده شده است.
  12. مختصر کتاب «ابصار المستبصرین» در بیان مناظره هاى شیعه و سنى و چگونگى شیعه شدن عبدالوهاب حنفى.
  13. مقلاد الجنان و مغلاق المیزان، در موضوع در زمینه ادعیه و زیارات
  14. ذخیرة المعاد، در موضوع ادعیه و آداب ساعات
  15. رساله سعادت ابدی و خوشبختی همیشگی، در موضوع آداب تشکیل مجالس مذهبی
  16. لوامع النور فی علائم الظهور
  17. شهاب ثاقب، در رد طایفه ضالّه و مضلّه [بهائیت] و طریقه منازعه با آنها
  18. مقامات الاکبریة، در موضوع زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام
  19. رساله ای در احکام رضاع در موضوع احکام شیردادن (فقه الرضاع)
  20. رساله ای در اخبار مربوط به کواکب و نجوم فلکیات
  21. رساله ای در احوالات حضرت زینب علیها السلام
  22. گنجینه سرور، به صورت تلفیقی عربی و فارسی
  23. نصیحت به هادی، در موضوع دستورات اخلاقی و نصایح به پسرشان جناب هادی در باب تقوی و سیر و سلوک
  24. گنج رایگان، در موضوع طلسمات و بعضی از علوم غریبه و اخبار و آثار ولایتی
  25. رساله نورستان، در احوالات سرزمین نورستان
  26. رساله ای در مورد آیات قرآنی که مشتمل بر کلمه «رب» می باشد (۸۴ آیه)
  27. رساله ای در ریاضیات
  28. رساله ای در شیمی
  29. رساله ای در طب قدیم
  30. صمدیه منظومه، در موضوع ادبیات عرب
  31. قرآن به خط ایشان همراه با تفسیر در حواشی آن و کشف الآیات
  32. تقریرات درس آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی
  33. و آثار علمی دیگری در فنون متنوعه چون رساله های متعددی در جفر و رمل و اسطرلاب و نجوم.

کشف سیادت و شجرنامه

شجرنامه آیت‌الله میرجهانی که به امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌رسد

عداوت و دشمنی حاکمان جور با خاندان مکرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در طول تاریخ اسلام، موجب گردیده است در برهه هایی از زمان عده ای از سادات، به منظور حفظ جان و بقای نسل، سیادت خویش را مخفی کنند؛ از جمله این موارد، خاندان میرجهانی است که حدود سیصد سال دوران اختفاء سیادت ایشان و خاندانشان بوده است. جریان از این قرار بوده است که:
در زمان هجوم افغانها به ایران ظلم و ستم آنها بر مردم و زیر پا گذاشتن علنی دستورات و واجبات اسلام رشد و گسترش می یابد. در همین ایام دو برادر سید، به نامهای میرجهان و میرعماد، مخفیانه به اطراف شهر اصفهان، منطقه جرقویه می گریزند و سیادت خود را پنهان می کنند، تا جایی که اطرافیان و نزدیکان آنها به طورکلی از احوالشان بی اطلاع می مانند و پس از چندی اعتقاد به فوت یا کشته شدن این دو برادر سید پیدا می کنند و حتی اموالشان را هم بین وارث تقسیم می کنند.

این رویداد به همین صورت تا زمان آیت الله میرجهانی ادامه می یابد. در این زمان ایشان به دلیل احتمالاتی که بر سید بودن خاندانشان می داده اند، به دنبال کشف قضیه رفته و بالاخره پس از تحقیق بسیار، سیادت خود را ثابت می کنند و از آن پس اقوام، عموزاده ها و وابستگان به خانواده میرجهانی مسمی به سیادت می شوند. سیادت علامه میرجهانی در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی کشف گردید و هم چنین مورد تأیید نسابه بزرگ قرن اخیر مرحوم آیت الله مرعشی نجفی قرار گرفت و پس از آنکه سالها عمامه سفید بر سر داشت، به دست مرحوم آیت الله بروجردی، عمامه سیاه سیادت بر سر ایشان گذارده شد و به این مناسبت توسط آیت الله بروجردی (ره) جشن مفصلی در مدرسه فیضیه برقرار گردید.

وفات

مرحوم آیت الله میرجهانی سرانجام در ۲۰ جمادی الثانی سال ۱۴۱۳ قمری (آذر ۱۳۷۱ ش)، در سن ۹۴ سالگی دیده از جهان فرو بست. ایشان در وصیت نامه اش خواسته بود یک جلد از کتاب «البکاء للحسین» و نیز مجلّدى از کتاب «الدرر المکنونه» بر روى سینه اش نهاده و همراه ایشان دفن گردد. مردم اصفهان پیکر مطهر علامه میرجهانی را پس از تشییع باشکوه، در بقعه علامه مجلسی (ره) در مسجد جامع اصفهان به خاک سپردند.

منابع

  • "نگاهی به زندگی عالم فرزانه مرحوم آیت‌الله سید حسن میرجهانی"، مرتضی نجفی قدسی، گلستان قرآن، ۱۳۸۱، شماره ۱۴۲.
  • ب‍ه‌ ی‍اد ح‍ض‍رت‌ آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ م‍ی‍رج‍ه‍ان‍ی‌ طب‍اطب‍ای‍ی‌، مسعود احمدی.
  • دانشور آسمانى، غلامرضا گلى زواره.
  • سایت صدا و سیمای مرکز اصفهان.
  • ویژه نامه دریای نور.

آرشیو عکس و تصویر