ولادت امام حسن علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 15 رمضان|سال= سال 3 هجری قمری}}  
+
{{خوب}}{{تقویم|روز= 15 رمضان|سال= سال ۳ هجری قمری}}  
مطابق با قول مشهور دومين امام شيعيان؛ [[امام حسن]] علیه‌السلام، در پانزدهم ماه مبارك [[رمضان]] سال سوم هجري قمري در [[مدينه]] منوره ديده به جهان گشود.<ref> الارشاد ([[شيخ مفيد]])، ص 346؛ رمضان در تاريخ (لطف الله صافي گلپايگاني)، ص 107؛ [[منتهي الآمال]] ([[شیخ عباس قمی]])، ج ص 219؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج ص 80؛ تاريخ الطبري، ج ص 213؛ البدايه والنهايه (ابن كثير)، ج 8، ص 37.</ref> و البته در این باره در کتاب های شیعه و سنت اقوال دیگری هم نقل شده که خلاف مشهور است.
+
مطابق با قول مشهور، [[امام حسن]] علیه‌السلام دومین امام [[شیعه|شیعیان]]، در پانزدهم ماه مبارک [[رمضان]] سال سوم هجری در [[مدینه]] منوره دیده به جهان گشود.<ref> الارشاد (شیخ مفید)، ص ۳۴۶؛ رمضان در تاریخ (لطف الله صافی گلپایگانی)، ص ۱۰۷؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۲۱۹؛ کشف الغمه (علی بن عیسی اربلی)، ج ۲، ص ۸۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref>  
{{ شناختنامه امام حسن (ع) }}
+
 
 
==داستان ولادت و مراسم نامگذاری==
 
==داستان ولادت و مراسم نامگذاری==
  
داستان ولادت آن حضرت به گونه ای که در روایات [[شیخ صدوق]] در [[امالی]] و [[علل]] و [[عیون اخبار الرضا]] علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از [[امام سجاد]] علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به [[رسول خدا]] پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و اله بیامد، و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت فرمود: مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زرد نپیچید؟ سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید، آن گاه رو به علی کرده فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!
+
داستان ولادت [[امام حسن]] علیه‌السلام به نحوی که در روایات [[شیخ صدوق]] در [[امالی]] و [[علل الشرائع|علل الشرایع]] و [[عیون اخبار الرضا]] علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از [[امام سجاد]] علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی علیه السلام فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به [[رسول خدا]] پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله بیامد، و آن کودک را در پارچه ای پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت رسول فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نگرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر [[الله|خدا]] سبقت نمی جویم!
 
 
در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله [[هارون]] است از موسی، پس او را به نام پسر هارون نام بنه!
 
 
 
[[جبرئیل]] از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا  او را حسن نامید... <ref> [[بحارالانوار]]، ج 43، ص 238، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 492 به بعد ذکر شده است.</ref>
 
 
 
==انجام سنت های دینی مربوط به تولد نوزاد برای آن حضرت==
 
پس از ولادت آن حضرت پيامبر صلی الله علیه و آله در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش [[اقامه]] خواند.<ref> [[بحارالانوار]] ([[علامه مجلسی]])، ج 43، ص 238؛ [[كشف الغمه]]، ج 2، ص 82.</ref> و نیز برای نوزاد جدید عقیقه کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد <ref> و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن و دو گوسفند برای حسین قربانی کرد، ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قویتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.</ref> و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.<ref> بحارالانوار، ج 43، ص 239 و 250 و 257. حیاة الامام، ج 1، ص 64. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 17-511.</ref>
 
  
و در روایت [[کلینی]] در کافی این گونه است که پس از [[عقیقه]] این دعا را خواند: ...بسم الله عقیقة عن الحسن: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللهم عظمها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاء المحمد و آله»<ref> بحارالانوار، ج 43، ص 239 و 250 و 257. حیاة الامام، ج 1، ص 64. ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 17-511.</ref>: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.) و همچنین [[رسول خدا]] دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به اسماء که راوی حدیث است فرمود: یا اسماء الدم فعل الجاهلیة: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!)
+
در این وقت خدای تبارک و تعالی به [[جبرئیل]] [[وحی]] فرمود که برای [[پیامبر اسلام|محمد]] پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله [[هارون]] است از [[حضرت موسی علیه السلام|موسی]]، پس او را به نام پسر هارون نام بنه! [[جبرئیل]] از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا  او را حسن نامید.<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۸، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۴۹۲ به بعد ذکر شده است.</ref>
  
و در پاره ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد <ref> نورالابصار، ص 108، و ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 519 به نقل از مفتاح النجابدخشی.</ref> ،ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده)به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان استحباب و سنت، صورتی <ref> و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.</ref> از این کار را انجام می دادند... <ref> [[سفینة البحار]]، ج ص 379.</ref>
+
==انجام سنتهای مربوط به تولد نوزاد==
 +
پس از ولادت [[امام حسن علیه السلام|حضرت مجتبی]] علیه السلام، [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله در گوش راستش [[اذان]] و در گوش چپش [[اقامه]] خواند.<ref> بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۳، ص ۲۳۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۸۲.</ref> و نیز برای نوزاد جدید [[عقیقه]] کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد)<ref> و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن و دو گوسفند برای حسین قربانی کرد، ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قویتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.</ref> و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ و ۲۵۰ و ۲۵۷. حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.</ref>
  
و از جمله سنت های نوزاد در اسلام تعویذ او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.
+
و در روایت [[کلینی]] در «[[الکافی|کافی]]» این گونه است که پس از عقیقه این [[دعا]] را خواند: «... بسم الله عقیقة عن الحسن»: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللهم عظمُها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاء لمحمد و آله»<ref> بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ و ۲۵۰ و ۲۵۷. حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.</ref>: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.)
  
و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود حسن و حسین را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذ کما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة»<ref> سفینه، ج 2، ص 287 و ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 520 و 524 و 527.</ref>: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)
+
و همچنین [[رسول خدا]] دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره [[صدقه]] دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به [[اسماء دختر عمیس|اسماء]] که راوی حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیة»: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان [[جاهلیت]] است!)
  
و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذ کما من عین العاین و نفس النافس»<ref> ملحقات احقاق الحق، ج 10، ص 527.</ref>: (شما را پناه می دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)
+
و در پاره ای از روایات [[اهل سنت]] آمده که در روز هفتم مراسم [[ختنه]] نوزاد نیز انجام شد،<ref> نورالابصار، ص ۱۰۸، و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۱۹ به نقل از مفتاح النجابدخشی.</ref> ولی ظاهر روایات [[شیعه]] آن است که از جمله مختصات [[ائمه اطهار|ائمه]] دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده) به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان [[استحباب]] و [[سنت]]، صورتی<ref> و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.</ref> از این کار را انجام می دادند.<ref> سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۷۹.</ref>
  
==کنیه و القاب امام حسن علیه السلام==
+
و از جمله سنت های نوزاد در [[اسلام]]، [[تعویذ]] او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.
  
و از جمله آداب و سنت های ولادت نوزاد پس از نام گذاری، تعیین کنیه برای اوست که طبق حدیثی، [[امام باقر]] علیه السلام فرمود: «انا لنکنی اولادنا فی صغرهم مخافة النبز ان یلحق بهم»<ref> حیاة الامام الحسن علیه السلام، ج ص 65.</ref>: (ما برای فرزندانمان در کودکی کنیه قرار می دهیم، از ترس آنکه مبادا در بزرگی دچار لقب های ناخوشایند گردند.)
+
و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة»<ref> سفینه، ج ۲، ص ۲۸۷ و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، صص ۵۲۰ و ۵۲۴ و ۵۲۷.</ref>: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)
  
و کنیه آن حضرت بر طبق روایات بسیاری «ابو محمد» بوده و کنیه دیگری نداشته است. و اما القاب آن حضرت بدین شرح است: سبط، زکی، مجتبی، سید، تقی، طیب، ولی... و مرحوم [[اربلی]] در کتاب کشف الغمة پس از نقل کنیه و القاب آن حضرت از روی کتاب های اهل سنت گفته است: مشهورترین این القاب «تقی» است و بهترین و شایسته ترین آن ها همان است که رسول خدا او را بدان ملقب فرمود و آن «سید» است. <ref> بحارالانوار، ج 43، ص 255.</ref>
+
و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذکما من عین العاین و نفس النافس»<ref> ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۲۷.</ref>: (شما را پناه می دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)
 
 
معروفترين القاب آن حضرت لقب شريف "مجتبي" است و شيعيان وي را "كريم اهل بيت" مي‌نامند كنيه وي ابومحمد بوده است.<ref> منتهي الآمال، ج 1، ص 219؛ رمضان در تاريخ، ص 111؛ كشف الغمه، ج 2، ص 86.</ref>
 
 
 
==جایگاه امام حسن علیه اسلام در نزد پیامبر اکرم (ص)==
 
امام حسن‌مجتبي علیه‌السلام مور علاقه شديد پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود،<ref> منتهي الآمال، ج 1، ص 220؛ كشف الغمه، ج 2، ص 87؛ البدايه والنهايه، ج 8، ص 37.</ref> بدين جهت از آغاز طفوليت در دامن مهرانگيز جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرش اميرمؤمنان علي علیه‌السلام و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها رشد و كمال يافت و به عنوان يك انسان كامل و يك امام عادل و شايسته براي جهانيان به ارمغان آورده شد.
 
 
 
پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله در حديثي، درباره مقام و فضيلت نور ديده‌اش حسن مجتبي علیه‌السلام فرمود: اما حسن به درستي كه وي پسر و فرزند من و از من است. او نور چشمم، روشنايي قلبم و ميوه دلم مي‌باشد. وي سرور جوانان اهل بهشت و حجت خدا بر امت است. فرمان او، فرمان من است و گفتار او، گفتار من است. هر كه از او پيروي كند از من پيروي كرده است و هر كه از دستور او سرپيچي كند، از من سرپيچي كرده و از من نيست.
 
 
 
من هرگاه به او نظر مي‌كنم به ياد جريانات پس از خود مي‌افتم كه وي را تضعيف مي‌كنند؛ حال او به همان گونه ادامه مي‌يابد، تا اين كه از روي ستم و دشمني، وي را با زهر به [[شهادت]] مي‌رسانند. در آن هنگام، فرشتگان آسمان در مرگش گريه مي‌كنند. همچنين هر چيزي در روي زمين از جمله پرندگان آسمان، ماهي‌هاي درياها و اقيانوس‌ها در فقدان او سوگوارند.<ref> بحارالانوار، ج 44، ص 148.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
+
<references />
<references/>
 
 
 
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
*سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام.
 
*سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام.
*موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
*موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
  
منابع بیشتر:
+
منابع برای مطالعه بیشتر:
  
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=19 وقایع الایام شیخ عباس قمی، 15 رمضان].
+
* [http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/&sa=false&#!page=19 "وقایع الایام" شیخ عباس قمی، ۱۵ رمضان].
  
 +
{{شناختنامه امام حسن (ع) }}
 +
{{مناسبت های شیعه}}
 
[[رده:وقایع ماه رمضان]]
 
[[رده:وقایع ماه رمضان]]
 
[[رده:سال ۳ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۳ هجری قمری]]
 
[[Category:امام حسن علیه السلام]]
 
[[Category:امام حسن علیه السلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۵۶

تقویم هجری قمری

روز واقعه:15 رمضان
سال ۳ هجری قمری

مطابق با قول مشهور، امام حسن علیه‌السلام دومین امام شیعیان، در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.[۱]

داستان ولادت و مراسم نامگذاری

داستان ولادت امام حسن علیه‌السلام به نحوی که در روایات شیخ صدوق در امالی و علل الشرایع و عیون اخبار الرضا علیه السلام و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد علیه السلام روایت شده این گونه است که فرمود: چون حضرت فاطمه سلام الله علیها فرزندش حسن را به دنیا آورد، به حضرت علی علیه السلام عرض کرد: نامی برای او بگذار، علی علیه السلام فرمود: من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به رسول خدا پیشی گرفته و سبقت جویم. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله بیامد، و آن کودک را در پارچه ای پیچیده، به نزد آن حضرت بردند. حضرت رسول فرمود: آیا او را نامگذاری کرده ای؟ عرض کرد: من در نامگذاری وی به شما پیشی نگرفتم! رسول خدا فرمود: من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!

در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده، به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو: براستی که علی نزد تو به منزله هارون است از موسی، پس او را به نام پسر هارون نام بنه! جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری. رسول خدا پرسید: نام پسر هارون چیست؟ عرض کرد: «شبر». فرمود: زبان من عربی است؟ عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار، و رسول خدا او را حسن نامید.[۲]

انجام سنتهای مربوط به تولد نوزاد

پس از ولادت حضرت مجتبی علیه السلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند.[۳] و نیز برای نوزاد جدید عقیقه کرد (یعنی گوسفندی برای او قربانی کرد)[۴] و یک ران آن را به قابله داد، و در برخی از روایات است که این کار را در روز هفتم انجام داد.[۵]

و در روایت کلینی در «کافی» این گونه است که پس از عقیقه این دعا را خواند: «... بسم الله عقیقة عن الحسن»: (به نام خدا این عقیقه ای است از حسن...) و به دنبال آن نیز این دعا را خواند: «اللهم عظمُها بعظمه، و دمها بدمه، و شعرها بشعره، اللهم اجعله وقاء لمحمد و آله»[۶]: (خدایا استخوان آن در برابر استخوان این نوزاد، و گوشتش در برابر گوشت وی، و خونش در برابر خون او، و مویش در برابر موی او، خدایا آن را وسیله حفاظتی برای محمد و خاندانش قرار ده.)

و همچنین رسول خدا دستور داد موی سر نوزاد را در روز هفتم بتراشند و هم وزن آن نقره صدقه دهند، و سپس بر سر نوزاد «خلوق» که نوعی عطر مخلوط بوده مالید، و به دنبال آن به عنوان مذمت از رسم و شیوه معمول آن زمان که خون بر سر نوزاد می مالیدند به اسماء که راوی حدیث است فرمود: «یا اسماء الدم فعل الجاهلیة»: (ای اسماء مالیدن خون بر سر نوزاد از کارهای زمان جاهلیت است!)

و در پاره ای از روایات اهل سنت آمده که در روز هفتم مراسم ختنه نوزاد نیز انجام شد،[۷] ولی ظاهر روایات شیعه آن است که از جمله مختصات ائمه دین آن بوده که «مختون» (یعنی ختنه شده) به دنیا می آمدند، جز آن که به عنوان استحباب و سنت، صورتی[۸] از این کار را انجام می دادند.[۹]

و از جمله سنت های نوزاد در اسلام، تعویذ او به دعا است، یعنی برای سلامتی و حفظ او از چشم زخم و شیاطین جنی و انسی به وسیله خواندن یا نوشتن دعا او را در پناه خدا قرار داده و به خدا می سپارند.

و طبق روایات بسیاری که در کتاب های شیعه و اهل سنت آمده، رسول خدا دو فرزند خود حسن و حسین را به این دعا تعویذ فرمود: «اعیذکما بکلمات الله التامة من کل شیطان وهامة و من کل عین لامة»[۱۰]: (شما را پناه می دهم به کلمات تامه و کامله پروردگار از هر شیطان بدخواهی و از هر چشم زخمی.)

و در روایت دیگری است که این گونه می فرمود: «اعیذکما من عین العاین و نفس النافس»[۱۱]: (شما را پناه می دهم از چشم چشم زن، و نفس نفس زن.)

پانویس

  1. الارشاد (شیخ مفید)، ص ۳۴۶؛ رمضان در تاریخ (لطف الله صافی گلپایگانی)، ص ۱۰۷؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج ۱، ص ۲۱۹؛ کشف الغمه (علی بن عیسی اربلی)، ج ۲، ص ۸۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۲۱۳.
  2. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۸، و به همین مضمون روایات بسیاری در کتب اهل سنت نقل شده که بیشتر آن ها در ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۴۹۲ به بعد ذکر شده است.
  3. بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج ۴۳، ص ۲۳۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۸۲.
  4. و در برخی از روایات شیعه و اهل سنت آمده که دو گوسفند برای حسن و دو گوسفند برای حسین قربانی کرد، ولی روایت یک گوسفند مشهورتر و از نظر سند هم قویتر از روایات دیگر است، چنانچه در حیاة الامام الحسن نیز بدان تصریح کرده است.
  5. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ و ۲۵۰ و ۲۵۷. حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.
  6. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹ و ۲۵۰ و ۲۵۷. حیاة الامام، ج ۱، ص ۶۴. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۱۷-۵۱۱.
  7. نورالابصار، ص ۱۰۸، و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۱۹ به نقل از مفتاح النجابدخشی.
  8. و به تعبیر روایات «امرار موسی» می کرده اند.
  9. سفینة البحار، ج ۱، ص ۳۷۹.
  10. سفینه، ج ۲، ص ۲۸۷ و ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، صص ۵۲۰ و ۵۲۴ و ۵۲۷.
  11. ملحقات احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۵۲۷.

منابع

  • سید هاشم رسولی محلاتی، زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام.
  • موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.

منابع برای مطالعه بیشتر: