سنجش مقاله انجام نشده است

تاریخ قرآن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: قرآن، تاریخ قرآن، سرگذشت قرآن، خاورشنا...' ایجاد کرد)
 
 
(۲۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{خوب}}
 +
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
'''«تاریخ قرآن»''' نام شاخه‌اى از [[علوم قرآن]] است که به سرگذشت [[قرآن کریم]] از آغاز نزول تاکنون مى‌پردازد و در آن مسائلى مانند سیر [[نزول قرآن]]، حفظ و نگارش آن، گردآورى و [[جمع قرآن]]، مصاحف نخستین، پدیدارى اختلاف قرائات، علامت‌گذاری‌هاى گوناگون در مصحف و [[ترجمه قرآن]] به زبان‌هاى مختلف سخن مى‌گوید.
  
'''منبع:''' تاریخ قرآن،دائرة المعارف قرآن کریم (جلد 7) - مرکز فرهنگ و معارف قرآن
+
==پیشینه اصطلاح تاریخ قرآن==
  
'''نویسنده:''' محمدكاظم شاکر
+
گرچه مباحث مورد اشاره قدمت دارد، اصطلاح «تاریخ قرآن» از اصطلاحات نوپدید در دو سده اخیر است. صرفنظر از چند گزارش نامطمئن از نگارش یکى دو کتاب با عنوان تاریخ قرآن در سده‌هاى سوم و چهارم هجرى، نخستین بار تئودور نولدکه<ref>Theodor_Noldeke</ref> (۱۹۳۰ م) خاورشناس آلمانى در سال ۱۸۶۰ میلادى کتابى را با عنوان «تاریخ ‌قرآن» منتشر کرد.
  
تاريخ [[قرآن]] نام شاخه‌اى از علوم قرآن است كه به [[سرگذشت قرآن]] از آغاز نزول تاكنون مى‌پردازد و در آن مسائلى مانند سير نزول قرآن، حفظ و نگارش، گردآورى و تدوين، مصاحف نخستين، پديدارى اختلاف قرائات، علامت‌گذاري‌هاى گوناگون در مصحف و [[ترجمه قرآن]] به زبان‌هاى مختلف سخن مى‌گويد.
+
پژوهشگرانِ مسلمان با این که گاهى به این عنوان اعتراض کرده‌اند، بیشتر قرآن‌‌پژوهان آن را پذیرفته و کتاب‌هایى را با همین نام تألیف کرده‌اند. گرچه بسیارى از مباحث در کتب خاورشناسان و مسلمانان در حوزه تاریخ قرآن مشترک است، بر اثر اختلاف این دو گروه در نوع نگرش به [[قرآن]]، دیدگاه آن‌ها درباره ماهیت و تعریف این بحث متفاوت است.
  
گرچه مباحث مورد اشاره قدمت دارد، اصطلاح تاريخ قرآن از اصطلاحات نوپديد در دو سده اخير است. صرفنظر از چند گزارش نامطمئن از نگارش يكى دو كتاب با عنوان تاريخ قرآن در سده‌هاى سوم و چهارم هجرى، نخستين بار تئودور نولدكه (Theodor_Noldeke)(1930 م) خاورشناس آلمانى در سال 1860 ميلادى كتابى را با عنوان تاريخ ‌قرآن منتشر كرد. پژوهشگرانِ مسلمان با اين كه گاهى به اين عنوان اعتراض كرده‌اند، بيشتر قرآن‌‌پژوهان آن را پذيرفته و كتاب‌هايى را با همين نام تأليف كرده‌اند. گرچه بسيارى از مباحث در كتب خاورشناسان و مسلمانان در حوزه تاريخ قرآن مشترك است، بر اثر اختلاف اين دو گروه در نوع نگرش به قرآن، ديدگاه آن‌ها درباره ماهيت و تعريف اين بحث متفاوت است.
+
==تاریخ قرآن نزد خاورشناسان==
  
'''تاريخ قرآن نزد خاور شناسان'''
+
خاورشناسان از اوایل سده نوزدهم تا نیمه ‌دوم سده بیستم میلادى، اهتمام ویژه‌اى به مباحث تاریخ قرآن داشته‌اند. بیشتر نوشته‌هایى که در آن‌ها به مباحث تاریخ قرآن پرداخته شده عناوینى چون «مقدمه ای بر قرآن»<ref>افرادى چون بلاشر (Blachere)، ریچاردبل  (Richard_Bell) و ویلیام مونتگمرى وات (William Montgomery Watt) </ref> و «مطالعات قرآنى»<ref>جان ‌ونزبرو (Gohn Wansbrough)</ref> منتشر شده‌اند. برخی نیز در ضمن زندگینامه [[پیامبر اسلام|حضرت محمد]] صلى الله علیه و آله<ref> The Life of Mahomet, Muhammed ؛ Das Leben und die Lehre des Mohammad.</ref> به این مباحث پرداخته‌اند.<ref>کسانى مانند سر ویلیام ‌مویر (William_Muir)، هیوبرت گریم  (Hubert_Grimme) و آلویز اشپرنگر (Aloys Sprenger)</ref>
  
خاورشناسان از اوايل سده نوزدهم ميلادى تا نيمه ‌دوم سده بيستم اهتمام ويژه‌اى به مباحث تاريخ قرآن داشته‌اند. بيشتر نوشته‌هايى كه در آن‌ها به مباحث تاريخ قرآن پرداخته شده عناوينى چون زندگانى [[حضرت ‌محمد]] صلى الله عليه و آله، مقدمه قرآن و مطالعات قرآنى منتشر شده‌اند. افرادى چون بلاشر (Blachere)، ريچاردبل  (Richard_Bell) و ويليام مونتگمرى وات (William Montgomery Watt) با نام مقدمه‌اى بر قرآن<ref> Bell</ref> و كسانى مانند سر ويليام ‌موير (William_Muir)، هيوبرت گريم  (Hubert_Grimme) و آلويز اشپرنگر (Aloys Sprenger) در ضمن زندگينامه حضرت محمد صلى الله عليه و آله<ref> The Life of Mahomet, Muhammed ؛ Das Leben und die Lehre des Mohammad.</ref> به اين مباحث پرداخته‌اند.
+
====رویکرد خاورشناسان در پژوهش قرآنی====
 +
در آثار خاورشناسان تعریف خاصى براى اصطلاح تاریخ قرآن به چشم نمى‌خورد؛ اما باید دانست که خاور‌شناسان [[قرآن]] را به مثابه متنى تاریخى بشمار مى‌آورند که مى‌تواند مورد نقد تاریخى نیز قرار گیرد. از نظر اینان نقد منبع از بزرگترین دستاوردهاى روش شناختى در تحقیقات نوین تاریخى است. هدف از این نقد، بررسى صحت و اصالت چیزى است که منبع ادعا مى‌کند. آن‌ها در این راه در پى ادله تاریخى هستند، تا صحت انتساب این متن به [[پیامبر اسلام]] را ثابت کنند.
  
برخى چون گوستاو ويل (Gustav_Weil) اين مباحث را هم در كتاب‌هايى با عنوان مدخلى بر قرآن (Einleitung in der Koron) و هم با نام زندگانى پيامبر (Mohammod der Prophet) آورده‌اند. جان ‌ونزبرو (Gohn Wansbrough) در كتابى با عنوان مطالعات قرآنى به مباحث تاريخ قرآن نيز پرداخته است. در تحقيقات اخير به برخى از زيرمجموعه‌هاى تاريخ قرآن همچون «جمع‌آورى قرآن» نيز اعتنا و آثار مستقلى درباره آن نوشته شده ‌است.<ref> The Collection of the Quran.</ref>
+
به طور خلاصه مى‌توان گفت که مراد آن‌ها از تاریخ قرآن، پاسخ به این پرسش است که متن اصلى قرآن در قالب [[آیه|آیات]] و [[سوره|سوره‌ها]] که حضرت محمد صلى الله علیه و آله بر مخاطبانش القا مى‌کرده، چگونه پدید آمده است و چه تحولاتى را پذیرفته تا به صورت متن کنونى پدیدار گشته است.
  
در آثار خاورشناسان تعريف خاصى براى اصطلاح تاريخ قرآن به چشم نمى‌خورد؛ اما بايد دانست كه خاور‌شناسان [[قرآن]] را به مثابه متنى تاريخى بشمار مى‌آورند كه مى‌تواند مورد نقد تاريخى نيز قرار گيرد. از نظر اينان نقد منبع از بزرگترين دستاوردهاى روش شناختى در تحقيقات نوين تاريخى است. هدف از اين نقد، بررسى صحت و [[اصالت]] چيزى است كه منبع ادعا مى‌كند. آن‌ها در اين راه در پى ادله تاريخى هستند، تا صحت انتساب اين متن به [[پیامبر اسلام]] را ثابت كنند.
+
====پیشینه تاریخ قرآن در غرب====
 +
برخى بر آن‌اند که براى نخستین بار خاورشناس فرانسوى، پوتیه <ref>Pauthier</ref>(۱۸۷۳ م) مباحثى را که بعدها تاریخ قرآن نامیده شد مورد بحث و بررسى قرارداد و تحقیقات خود را در سال ۱۸۴۰ میلادى منتشر ساخت.<ref> ر.ک: المستشرقون، ج ‌۱، ص‌ ۱۹۴؛ المستشرقون والدراسات القرآنیه، ص‌ ۲۷.</ref> سپس گوستاوویل (۱۸۸۹ م) بحث هاى جامع‌ترى را در این باره مطرح ساخت و در کتابى با عنوان مقدمه تاریخى ـ انتقادى بر قرآن منتشر ساخت و پس از وى اشپرنگر و ویلیام مویر تألیفاتى را با نام‌هاى زندگى ‌پیامبر و تصنیف و تعلیم پیامبر منتشر ساختند.
  
به طور خلاصه مى‌توان گفت كه مراد آن‌ها از تاريخ قرآن، پاسخ به اين پرسش است كه متن اصلى قرآن در قالب آيات و سوره‌ها كه حضرت محمد صلى الله عليه و آله بر مخاطبانش القا مى‌كرده، چگونه پديد آمده است و چه تحولاتى را پذيرفته تا به صورت متن كنونى پديدار گشته است.
+
افزایش علاقه و رویکرد به مطالعات اسلامى در اروپا، فرهنگستان کتیبه پژوهى و ادبیات پاریس را در سال ۱۸۷۵ میلادى بر آن داشت که پیشنهاد کند به بهترین تک‌نگاشت در زمینه «تاریخ انتقادى متن قرآن» جایزه دهد.
  
برخى بر آن‌اند كه براى نخستين بار خاورشناس فرانسوى، پوتيه (Pauthier)(1873 م) مباحثى را كه بعدها تاريخ قرآن ناميده شد مورد بحث و بررسى قرارداد و تحقيقات خود را در سال 1840 ميلادى منتشر ساخت.<ref> ر.ك: المستشرقون، ج ‌1، ص‌ 194؛ المستشرقون والدراسات القرآنيه، ص‌ 27.</ref> سپس گوستاوويل (1889 م) بحث هاى جامع‌ترى را در اين باره مطرح ساخت و در كتابى با عنوان مقدمه تاريخى ـ انتقادى بر قرآن منتشر ساخت و پس از وى اشپرنگر و ويليام موير تأليفاتى را با نام‌هاى زندگى ‌پيامبر و تصنيف و تعليم پيامبر منتشر ساختند.
+
در این میان تئودور نولدکه (۱۹۳۰ ـ ۱۸۳۶ م) با اثرى پژوهشى به زبان لاتین در زمینه «منشأ و تدوین قرآن»، که در اصل، رساله دکترایش بود در سال ۱۸۵۸‌ میلادى برنده جایزه مزبور شد که همین اثر در سال ۱۸۶۰ میلادى با کمى گسترش و به زبان آلمانى با نام «تاریخ‌ قرآن»<ref>Geschichte des Qorans</ref> منتشر شد و اساس بیشتر تحقیقات قرآنى غربی قرار گرفت.<ref> Introduction to the Quran, p. ۱۷۵.</ref>
  
افزايش علاقه و رويكرد به مطالعات اسلامى در اروپا، فرهنگستان كتيبه پژوهى و ادبيات پاريس را در سال 1875 ميلادى بر آن داشت كه پيشنهاد كند به بهترين تك‌نگاشت در زمينه «تاريخ انتقادى متن قرآن» جايزه دهد. در اين ‌باره تصريح شده بود كه متن مزبور بايد داراى اين اختصاصات باشد: «بحث از تقسيم‌بندى اوليه قرآن و از ويژگي‌هاى قطعات مختلف تشكيل دهنده آن؛ تعيين مراحل زندگانى حضرت ‌محمد صلى الله عليه و آله ناظر به اين قطعه‌ها؛ روشن ‌سازى تحولاتى كه نص قرآنى از عهد تلاوت‌هاى حضرت محمد صلى الله عليه و آله تا جمع و تدوين نهايى آن به خود ديده است، با مراجعه به آثار مفسران عرب؛ بازجُست انواع نسخه بدل‌ها و مصاحف قديم كه پس از جمع و تدوين قرآن مانده است، با رجوع به كهن‌ترين نسخه‌هاى خطى».<ref> Introduction to the Quran, p. 175.</ref>
+
ادوارد سل (۱۸۶۹ ـ ۱۹۳۲ م) [[کشیش|کشیش]] و خاورشناس انگلیسى، کتاب «رشد تاریخى قرآن»<ref>The Historical Development of the Quran</ref> را فراهم آورده و منتشر ساخته است. وى تألیفات دیگرى نیز مانند زندگى [[حضرت محمد]] صلى الله علیه و آله، دین [[اسلام]] و [[احکام شرعی|احکام]] اسلامى دارد. آرتور جفرى توضیح داده است که این کتاب متنى ساده و خلاصه شده از کتاب نولدکه است.<ref> The Muslim World, vol. ۱۶,pp.۳۲۷-۳۴۱, The Quest of the Historical Muhammad.</ref> این کتاب در سال ۱۹۰۹ میلادى در مدرس هندوستان به چاپ رسیده است.
  
در اين ميان تئودور نولدكه (1930 ـ 1836 م) با اثرى پژوهشى به زبان لاتين در زمينه «[[منشأ و تدوين قرآن]]»، كه در اصل، رساله دكترايش بود در سال 1858‌ ميلادى برنده جايزه مزبور شد كه همين اثر در سال 1860 ميلادى با كمى گسترش و به زبان آلمانى با نام تاريخ‌ قرآن (Geschichte des Qorans) منتشر شد و اساس بيشتر تحقيقات قرآنى غربی قرار گرفت.<ref> Introduction to the Quran, p. 175.</ref>
+
گوستاوویل، دیگر خاورشناس آلمانى، ضمن ترجمه قرآن به آلمانى، مقدمه‌اى با نام «مقدمه تاریخى- انتقادى بر‌ قرآن»<ref>Historiche - Kritische Einleitung in den Koran</ref> بر آن نگاشت که به شکل مستقل نیز به چاپ رسیده است.<ref> "Historisch - Kritische Einleitung in den Koran".</ref> وى در این کتاب، درباره [[جمع قرآن]] و نظم تاریخى سوره‌ها و آیات قرآن سخن گفته و تاریخ گذارى سوره‌ها را بر اساس سه معیار ارائه کرده است.
  
اين كتاب بعدها به دليل خطاهاى فراوان موجود در آن، كه خود نولدكه از آن‌ها با عنوان خراب‌كاري هاى كودكانه‌اى ياد مى‌كند كه آثار آن را نمى‌توان از بين برد، و به سفارش وى، به دست فردريش شوالى، و پس از مرگ شوالى آگوست ‌فيشر (August_Fischer)، گوتهلف برگشتراسر (Gotthelf_Bergstraser) و اتو بريتزل (Otto_Pretzl) بازنگرى شد<ref> ر.ك: تاريخ القرآن، ص ‌XI.</ref>، بنابراين نسخه نهايى كتاب تاريخ قرآن كه حاصل پژوهش، بازنگرى و بازنگارى سه نسل از دانشمندان قرآن ‌پژوه آلمانى در هفتاد و اندى سال است، حاوى اجزاى سه‌گانه‌اى است كه به ترتيب در 1909، 1919 و 1938 ميلادى منتشر شده است. جُرج تامر با همكارى سه تن ديگر اين كتاب را به عربى برگردانده و در سال 2004 ميلادى به چاپ رسانده است.
+
رژى بلاشر<ref>Rgis Blachre</ref> (۱۹۰۰ ـ ۱۹۷۳‌ م) از خاورشناسان فرانسوى است که در شیوه پژوهش از نولدکه اثر پذیرفته است و مهمترین اثر او ‌«ترجمه قرآن همراه با تلاش در راه بازآرایى سوره‌ها»<ref>Le Coran traduction selon un essai de reclassemenl des sourates</ref> (۳ مجلد، پاریس، ۵۱ـ۱۹۴۷ م) نام دارد که یک جلد آن مقدمه است و در سال ۱۹۵۹ میلادى با ویرایش جدید چاپ شده است.  
  
نولدكه در اين كتاب با روش ادبى ـ تاريخى به مطالعه درباره قرآن پرداخته است. نويسنده در ‌بررسى متن قرآن و نظريه‌پردازى درباره ترتيب تاريخى پديدارى سوره‌ها و اجزاى قرآن عمدتاً بر دو چيز اعتماد كرده است: اسلوب‌هاى زبان ‌شناختى؛ حوادث تاريخى كه برخى از آيات [[قرآن]] بدان‌‌ها اشاره مى‌كنند.<ref> تاريخ القرآن، ص XI.</ref> اين كتاب سه جزء دارد: اصل القرآن، جمع القرآن، تاريخ نص القرآن.
+
دیدگاههاى بلاشر در زمینه تاریخ قرآن در دو اثر به فارسى ترجمه و منتشر شده است: اثر نخست «در ‌آستانه قرآن» نام دارد که مترجم آن محمود رامیار است. آن چه رامیار به ترجمه آن پرداخته، متن تجدید نظر شده مقدمه ترجمه قرآن است که بلاشر در سال ۱۹۵۸ میلادى به چاپ رسانده است.<ref> ر.ک: در آستانه قرآن، ص ‌۴.</ref>  
  
بخش يكم با عنوان اصل القرآن با بحث از [[نبوت]] حضرت محمد صلى الله عليه و آله و [[وحى]] آغاز مى‌شود و به مباحثى چون تعيين [[سور مكى و مدنى]] و ترتيب آن‌ها نيز مى‌پردازد. نولد كه سوره‌هاى قرآن را از نظر ترتيب تاريخى به 4 دسته قسمت مى‌كند: سه دسته مكى و يك دسته مدنى. وى معترف است كه به دليل فقدان ادله قوى تاريخى آن چه را به نام ترتيب نزول سوره‌ها عرضه كرده، ترتيبى تخمينى است.<ref> همان، ص ‌XVII ،38.</ref> پس از نولد كه پژوهشگران ديگرى نظير ريچارد بل و بلاشر نيز در غرب به بحث‌هاى مشابهى درباره ترتيب تاريخى سوره‌هاى قرآن پرداختند؛ اما همچنان ترتيب نولد كه در تحقيقات علمى مورد توجه پژوهشگران قرآنى در غرب است.<ref> همان، ص ‌XVIII.</ref>
+
اثر دیگر وى «درآمدى بر قرآن'''»''' است که اسدالله مبشرى آن را ترجمه و در سال ۱۳۷۰ شمسى منتشر کرده است. این کتاب که ترجمه خلاصه‌اى از دیدگاه‌هاى بلاشر از نشریه «چه مى‌دانم» چاپ فرانسه است<ref> درآمدى بر قرآن، ص‌ ۱۳.</ref>.
  
در بخش دوم، روايات جمع قرآن را بررسى كرده و سپس به بحث از ترتيب زمانى سوره‌ها و موضوعاتى چون بسمله، فواتح سور و [[تحريف قرآن]] در برخى مواضع پرداخته و اين بخش را با يك خاتمه درباره كتاب هاى سيره، [[حدیث]] و [[تفسير]] به پايان برده است.
+
در اینجا باید به امرى غریب که از اشتباهات مسلم بلاشر در ترجمه‌اش از قرآن است اشاره کنیم؛ او آیات شیطانى ادعایى در [[افسانه غرانیق|افسانه غرانیق]] را به فرانسه ترجمه کرده و پس از [[آیه 20 سوره نجم|آیه ۲۰ سوره نجم]] آورده ‌است!<ref> ر.ک: تاریخ جمع قرآن کریم، ص‌ ۴۷.</ref>
  
مبحث اصلى بخش سوم با عنوان تاريخ نص القرآن ويژگي‌هاى رسم‌الخط در مصحف عثمان و مقايسه آن با عبارات و قرائات غيرعثمانى است. نظام‌هاى مختلف در قرائت قرآن و يادى از مشهورترين قاريان از ديگر مباحث اين بخش است. پايانبخش اين فصل و كتاب، نمايش نمونه صفحات مهمترين قرآن‌هاى خطى است كه تا آن زمان ميان محافل قرآن‌پژوهى مورد بحث بوده است.
+
آلویز اشپرنگر نخستین رساله‌اش در زمینه سیره را‌ به انگلیسى و در الله‌آباد در سال ۱۸۵۱ میلادى منتشر کرد؛ اما کامل نشد، تا سرانجام جاى آن را یک اثر سه جلدى به آلمانى با عنوان «زندگى و آموزه حضرت ‌محمد صلى الله علیه و آله»<ref>Das leben und die lehre des Mohammad</ref> (برلین، ۱۸۶۱ م) گرفت.  
  
ادوارد سل (1869 ـ 1932 م) كشيش و خاورشناس انگليسى، كتاب رشد تاريخى قرآن The Historical) (Development of the Quran را فراهم آورده و منتشر ساخته است. وى تأليفات ديگرى نيز مانند زندگى حضرت محمد صلى الله عليه و آله، دين [[اسلام]] و [[احكام اسلامى]] دارد. آرتور جفرى توضيح داده است كه اين كتاب متنى ساده و خلاصه شده از كتاب نولدكه است.<ref> The Muslim World, vol. 16,pp.327-341, The Quest of the Historical Muhammad.</ref> اين كتاب در سال 1909 ميلادى در مدرس هندوستان به چاپ رسيده است.
+
ویلیام مویر (۱۸۱۹ ـ ۱۹۰۵ م) خاورشناس اسکاتلندى کتاب «قرآن، ساختار، آموزه‌ها و گواهى‌اش بر کتب مقدس»<ref>The Coran: Its Composition and Teaching؛ and the Testimony it Etars to the Holy Scriptures</ref>  را در سال ۱۸۷۸ میلادى منتشر ساخت. بخش اول کتاب مشتمل بر تاریخ زندگى حضرت محمد صلى الله علیه و آله، جمع و تألیف قرآن، بیان [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب سوره‌ها]] و تعالیم قرآن است و بخش دوم درباره مطالب عهدین. مویر در تحقیق خود پا جاى پاى اشپرنگر گذاشته؛ ولى در تعیین تاریخ نزول سوره‌ها جامع‌تر و مفصل‌تر کار کرده است.<ref> Introduction to the Quran , p.۱۷۴.</ref>
  
گوستاوويل، ديگر خاورشناس آلمانى، ضمن ترجمه قرآن به آلمانى، مقدمه‌اى با نام «مقدمه تاريخى، انتقادى بر‌قرآن» (Historiche - Kritische Einleitung in den Koran) بر آن نگاشت كه به شكل مستقل نيز به چاپ رسيده است.<ref> "Historisch - Kritische Einleitung in den Koran".</ref> وى در اين كتاب، درباره جمع قرآن و نظم تاريخى سوره‌ها و آيات قرآن سخن گفته و تاريخ گذارى سوره‌ها را بر اساس سه معيار ارائه كرده است.
+
هارتوریگ هرشفلد<ref>Hartwig Hirschfeld</ref> پس از تدوین و انتشار چند اثر درباره قرآن، در سال ۱۹۰۲ میلادى کتاب تحقیقات جدید در زمینه «جمع و تدوین و تفسیر قرآن»<ref>New Researches into Composition and Exegesis of the Quran</ref>  را در لندن انتشار داد.<ref> Ibdi,p.۱۷۶.</ref>
  
رژى بلاشر، (Rgis Blachre)(1900 ـ 1973‌ م) از خاورشناسان فرانسوى است كه در شيوه پژوهش از نولد كه اثر پذيرفته است و مهمترين اثر او ‌ترجمه قرآن همراه با تلاش در راه بازآرايى سوره‌ها(Le Coran traduction selon un essai de reclassemenl des sourates) (3 مجلد، پاريس، 51ـ1947 م) نام دارد كه يك جلد آن مقدمه است و در سال 1959 ميلادى با ويرايش جديد چاپ شده است. اين كتاب به موضوع جمع و تدوين قرآن و اختلاف قرائات، تاريخ متن قرآن و مسائلى مانند اين ها پرداخته است. به گفته مونتگمرى وات، بخش «اصلاح يا بهسازى خط» در اين كتاب، ارزش ويژه‌اى دارد، زيرا دربردارنده نتايج بررسي‌هاى نسخه‌هاى كهن و موجود [[قرآن کریم]] است.<ref> Introduction to the Quran,p.177.</ref>
+
کارل بروکلمان<ref>Carl Brockelmann</ref> (۱۹۵۶ م) خاورشناس آلمانى، فصل دوم از باب دوم از کتاب «الادب ‌العربى» را به تاریخ قرآن اختصاص داده است. او در این بخش از کتابش به مبحث مربوط به [[وحى]] و [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] قرآن پرداخته است.<ref> تاریخ الادب العربى، ج‌ ۱، ص ‌۱۳۷ـ۱۴۰.</ref>
  
ديدگاههاى بلاشر در زمينه تاريخ قرآن در دو اثر به فارسى ترجمه و منتشر شده است: اثر نخست در ‌آستانه قرآن نام دارد كه مترجم آن محمود راميار است. آن چه راميار به ترجمه آن پرداخته، متن تجديد نظر شده مقدمه ترجمه قرآن است كه بلاشر در سال 1958 ميلادى به چاپ رسانده است.<ref> ر.ك: در آستانه قرآن، ص ‌4.</ref> اين كتاب بى‌‌هيچ مقدمه‌اى از مؤلف، 5 بخش دارد.
+
هیوبرت‌گریم (۱۹۴۲ م)<ref>Hubert Grimme</ref>، خاورشناس آلمانى، در ضمن زندگینامه‌اى که براى حضرت ‌محمد صلى الله علیه و آله نوشته در تاریخ جمع و تدوین تعیین تاریخ نزول وحى و زمان نزول سوره‌ها مطالبى آورده است.<ref> Introduction to the Quran ,p ۱۷۶.</ref> او درباره پیامبر صلى الله علیه و آله دو اثر منتشر کرده است: اولى در دو جلد در سال‌هاى ۱۸۹۲ و ۱۸۹۵ میلادى و دومى در سال ۱۹۰۴ میلادى در آلمان منتشر شده است.<ref> The Muslim World, vol.۱۶. pp. ۳۲۷- ۳۴۱, The Quest of the Historical Muhmmad.</ref>
  
اثر ديگر وى درآمدى بر قرآن است كه اسدالله مبشرى آن را ترجمه و در سال 1370 شمسى منتشر كرده است. اين كتاب كه ترجمه خلاصه‌اى از ديدگاه‌هاى بلاشر از نشريه «چه مى‌دانم» چاپ فرانسه است<ref> درآمدى بر قرآن، ص‌ 13.</ref>، داراى ديباچه‌اى از بلاشر و حاوى 7 فصل است. بلاشر در اين اثر قرآن را جزء مكمل وجود و عنصر زنده هستى دانسته، مى‌گويد: قرآن كلام الهى است. از نظر فصاحت و بلاغت واجد مرتبه‌اى است كه از حد كلام بشر بالاتر است و كمالى به وجود آورده است كه در لغت بشرى نظير ندارد. قرآن تنها به واسطه محتوا و تعاليم [[معجزه]] نيست، بلكه يك شاهكار ادبى نيز هست.<ref> همان، ص‌ 15.</ref>
+
ریچاردبل نیز در سال ۱۹۵۳ میلادى کتاب «مقدمه بر قرآن» را منتشر ساخت.<ref> ر.ک: رویکرد خاورشناسان به قرآن، ص‌ ۱۲۰ـ۱۲۴.</ref>
  
در اين جا بايد به امرى غريب كه از اشتباهات مسلم بلاشر در ترجمه‌اش از قرآن است اشاره كنيم؛ او آيات شيطانى ادعايى در [[افسانه غرانيق]] را به فرانسه ترجمه كرده و پس از آيه 20 [[سوره نجم]] آورده ‌است!<ref> ر.ك: تاريخ جمع [[قرآن کریم]]، ص‌ 47.</ref>
+
ویلیام ‌مونتگمرى وات<ref>William Montgomery Watt</ref> (۲۰۰۶ م)، خاورشناس اسکاتلندى و از شاگردان برجسته ریچارد بل، مهمترین کارش در زمینه قرآن، بازنگرى و بازنگارى کتاب مقدمه بر قرآن نوشته ریچارد بل است. قبل از این کار مقاله‌اى را با عنوان '''«'''تاریخ یابى قرآن، بازنگرى و نقد نظریه‌هاى ریچارد بل'''»''' در ۱۹۵۷ میلادى منتشر کرده است.
  
آلويز اشپرنگر نخستين رساله‌اش در زمينه سيره را‌به انگليسى و در الله‌آباد در سال 1851 ميلادى منتشر كرد؛ اما كامل نشد، تا سرانجام جاى آن را يك اثر سه جلدى به آلمانى با عنوان زندگى و آموزه حضرت ‌محمد صلى الله عليه و آله (Das leben und die lehre des Mohammad) (برلين، 1861 م) گرفت. نزديك 36 صفحه از مقدمه جلد سوم، به [[قرآن]] اختصاص دارد كه به بحث درباره تفاوت سوره‌هاى مكى و مدنى، جمع و تدوين قرآن پرداخته است.<ref> Introduction to the Quran , p.174.</ref>
+
====محورهاى پژوهش خاورشناسان در تاریخ قرآن====
 +
محورهاى مهم و اساسى مورد نظر خاورشناسان در مباحث متعلق به تاریخ قرآن را مى‌توان در ۵ محور زیر خلاصه کرد:
  
ويليام موير (1819 ـ 1905 م) خاورشناس اسكاتلندى كتاب قرآن، ساختار، آموزه‌ها و گواهى‌اش بر كتب مقدس (The Coran: Its Composition and Teaching؛ and the Testimony it Etars to the Holy Scriptures) را در سال 1878 ميلادى منتشر ساخت. بخش اول كتاب مشتمل بر تاريخ زندگى حضرت محمد صلى الله عليه و آله، جمع و تأليف قرآن، بيان ترتيب سوره‌ها و تعاليم قرآن است و بخش دوم درباره مطالب عهدين. موير در تحقيق خود پا جاى پاى اشپرنگر گذاشته؛ ولى در تعيين تاريخ نزول سوره‌ها جامع‌تر و مفصل‌تر كار كرده است.<ref> Introduction to the Quran , p.174.</ref>
+
#پیدایش متن قرآن و تغییرات آن در زمان پیامبر
 +
#تاریخ جمع و تدوین متن قرآن
 +
#تاریخ گذارى سوره‌ها و گروه آیات موجود در مصحف عثمانى
 +
#سیر تطور [[رسم الخط قرآن|رسم‌الخط]] و قرائت متن قرآن
 +
#[[تحریف قرآن|تحریف قرآن]].
  
هارتوريگ هرشفلد (Hartwig Hirschfeld) پس از تدوين و انتشار چند اثر درباره قرآن، در سال 1902 ميلادى كتاب تحقيقات جديد در زمينه جمع و تدوين و تفسير قرآن (New Researches into Composition and Exegesis of the Quran را در لندن انتشار داد.<ref> Ibdi,p.176.</ref>
+
'''۱. پیدایش متن قرآن و تغییرات آن در زمان پیامبر'''
  
كارل بروكلمان (Carl Brockelmann) ،(1956 م) خاورشناس آلمانى، فصل دوم از باب دوم از [[كتاب الادب ‌العربى]] را به تاريخ قرآن اختصاص داده است. او در اين بخش از كتابش به مبحث مربوط به [[وحى]] و مكى و مدنى قرآن پرداخته است.<ref> تاريخ الادب العربى، ج‌ 1، ص ‌137ـ140.</ref>
+
بیشتر خاورشناسان در پژوهش‌هاى خود در تاریخ قرآن، به سه مسئله اهتمام بیشترى داشته‌اند:
  
هيوبرت‌گريم (Hubert Grimme)(1942 م)، خاورشناس آلمانى، در ضمن زندگينامه‌اى كه براى حضرت ‌محمد صلى الله عليه و آله نوشته در تاريخ جمع و تدوين تعيين تاريخ نزول وحى و زمان نزول سوره‌ها مطالبى آورده است.<ref> Introduction to the Quran ,p 176.</ref> او درباره پيامبر صلى الله عليه و آله دو اثر منتشر كرده است: اولى در دو جلد در سال‌هاى 1892 و 1895 ميلادى و دومى در سال 1904 ميلادى در آلمان منتشر شده است.<ref> The Muslim World, vol.16. pp. 327- 341, The Quest of the Historical Muhmmad.</ref>
+
الف. تجربه پیامبرى حضرت محمد و زمینه تاریخى آن:
  
ريچاردبل در سال 1953 ميلادى كتاب مقدمه بر قرآن را منتشر ساخت كه 8 فصل بدين ترتيب دارد:
+
تئودور نولدکه و شاگردش فریدریش شوالى<ref>Friedrich Schwally</ref> برخلاف گوستاو ویل، آلویز اشپرنگر و ویلیام مویر<ref> ر.ک: تاریخ القرآن، ص‌ ۲۳؛ The Quest of the Historical Muhmmad, p.۱۷.</ref>، واقعیت و حقانیت الهام پیامبرانه [[پیامبر اسلام|حضرت ‌محمد]] صلى الله علیه و آله را پذیرفته، او را پیامبرى راستین مى‌‌دانستند.<ref> تاریخ القرآن، ص XVII.</ref> از نظر آن‌ها پیامبر اکرم بر این باور قاطع بود که خداوند او را برگزیده است تا مردم را به [[توحید]] دعوت کند.<ref> Introduction to the Quran , p.۱۷۴.</ref>
  
* 1. ‌موقعيت تاريخى محمد صلى الله عليه و آله: مشتمل بر اوضاع شبه جزيره [[عربستان]] و جهان در زمان [[نزول قرآن]]، آداب و رسوم و اديان موجود در عربستان، وضعيت خواندن و نوشتن در آن سرزمين، زندگانى پيامبر در دوران مكى و مدنى، مفهوم [[وحى]]، و [[صداقت]] [[پیامبر اسلام]] در اعلام پيامبرى است.
+
نویسندگان اخیر در مجموع معتقدند که حضرت محمد صلى الله علیه و آله کاملا راستگو بوده و با حسن نیت و [[ایمان]] صادق عمل مى‌کرده است<ref> Introduction to the Quran , p.۱۸.</ref>؛ و سرانجام، ویلیام وات مونتگمرى با قاطعیت از همه کژاندیشی‌هاى اسلاف خود مى‌گذرد و مى‌نویسد: از سال ۱۹۵۳ میلادى تاکنون مدافع این نظر هستم که قرآن فعلِ الهى است که از طریق شخصیت محمد عرضه شده است.<ref> برخورد آراى مسلمانان و مسیحیان، ص‌ ۴۶ـ۴۷.</ref>
  
* 2. اصل قرآن: دربردارنده ديدگاه مسلمانان مبنى بر الهى بودن محتوا و الفاظ قرآن، جمع و تدوين قرآن در زمان خلفا و مصاحف صحابه و اختلاف قرائات است.
+
ب. منابع و مصادر قرآن:
  
* 3. شكل و تركيب قرآن: شامل مباحثى چون نام‌هاى قرآن، بخش‌هاى تشكيل‌دهنده آن مانند [[جزء و حزب]]، [[ساختار داستانى قرآن]]، [[فواتح سور]] و [[حروف مقطعه]] در قرآن است.
+
در مورد دوم یعنى منابع و مصادر قرآن، بیشتر خاورشناسان متأثر از کتاب خاورشناس یهودىِ آلمانى، ابراهام ژایگر، به نام «اقتباسات محمد (ص) از یهودیت» که نقطه آغاز در این موضوع بشمار مى‌آید<ref> تاریخ القرآن، ص‌ ۷.</ref> به بحث از این موضوع پرداختند.
  
* 4. ساختار و سبك قرآنى: مشتمل بر فواصل آيات، وزن آيات، سجع كاهنان و تأثيرپذيرى قرآن از آن، تكرار و تأكيد در قرآن، صنايع ادبى و زبان قرآن است.
+
این دسته از خاورشناسان کوشیده‌اند با تمسک به ادله‌اى همچون سفرهاى پیامبر ‌اکرم صلى الله علیه و آله به [[شام]] یا ملاقات یا مصاحبت او با برخى عالمان [[یهود|یهود]] و [[مسیحیت|نصارا]] مانند [[ورقة بن نوفل]] و اطلاع یافتن از کتاب‌هاى [[اهل کتاب]]،<ref> ر.ک: القرآن والکتاب، ص‌ ۱۹۲ـ۱۹۳؛ آراء المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰؛ مناهج المستشرقین، ج ‌۱، ص‌ ۳۱ـ۳۸.</ref> به طرح شبهاتى در منابع و مصادر قرآن پرداخته، چنین القا کنند که پیامبر بخش درخور ‌توجه از آن را از جاهاى مختلف مانند [[تورات]]، [[تلمود]] و [[انجیل]]، فرهنگ و آداب مردم [[مکه]]، آئین صابئان و اشعار [[جاهلیت|جاهلى]]<ref> ر.ک: مناهج المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۳۳ـ۳۴؛ الاسلام و شبهات المستشرقین، ص‌ ۱۴۲ـ۱۴۸.</ref> اخذ کرده است؛ یا بر آن‌اند که آن حضرت با اثرپذیرى از اوضاع فرهنگى و مذهبى عصرش، خود پدیدآورنده متن قرآن بوده است<ref> ر.ک: المستشرقون والدراسات القرآنیه، ص‌ ۳۳ـ۳۴؛ مناهج المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱؛ تاریخ القرآن، ص XVII ،۱۱.</ref>؛ اما مونتگمرى وات، رأى هیچ یک از خاورشناسان را نمى‌پذیرد و وجود هر گونه مصدرى براى قرآن غیر از [[خداوند]] را رد مى‌کند.<ref> درآمدى بر تاریخ قرآن، ص‌ ۴۵ـ۴۷.</ref>
  
* 5. تدوين سوره‌ها: حاوى مباحثى، چون كوتاهى و بلندى سوره‌ها، تناسب و عدم تناسب بين اجزاى سوره‌ها و موضوع نسخ از ديدگاه مسلمانان است.
+
ب. تغییر و اصلاح متن قرآن در زمان پیامبر:
  
* 6. ترتيب زمانى قرآن: شامل مباحثى در روايات ترتيب جديد بر پايه ديدگاه‌هاى خودش است.
+
در مورد سوم نیز، آن‌ها پدیده [[نسخ]] در قرآن را نوعى بازنگرى در قرآن براى رفع تناقضات موجود در متن قرآن و ساماندهى مجدد آن دانسته‌اند.<ref> ر.ک: الظاهرة الاستشراقیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴۵ـ۴۵۳.</ref>
  
* 7. مراحل تكامل قرآن.
+
'''۲. تاریخ جمع و تدوین متن قرآن'''
  
* 8. محتويات و مصادر قرآن.<ref> ر.ك: رويكرد خاورشناسان به قرآن، ص‌ 120ـ124.</ref>
+
از آنجا که در فرهنگ [[یهود|یهودى]] ـ [[مسیحیت|مسیحى]]، کتاب‌هاى مقدس به دو دسته قانونى (Canonicai) و مشکوک (Apocryphal) قسمت شده‌اند، خاورشناسان با این گمان که قرآن نیز مانند نوشته‌هاى عهد قدیم و عهد جدید از میان نوشته‌هاى مشابه دیگرى انتخاب شده است، پرسیده‌اند که قرآن موجود از چه زمانى به صورت کتاب قانونى و معتبر درآمده است؟
  
ويليام ‌مونتگمرى وات (William Montgomery Watt) (2006 م)، خاورشناس اسكاتلندى و از شاگردان برجسته ريچاردبل، مهمترين كارش در زمينه قرآن، بازنگرى و بازنگارى كتاب مقدمه بر قرآن نوشته ريچاردبل است. قبل از اين كار مقاله‌اى را با عنوان «تاريخ يابى قرآن، بازنگرى و نقد نظريه‌هاى ريچاردبل» در 1957 ميلادى منتشر كرده است.
+
آلفرنز مینگانا (Alphonse Mingana) (۱۸۸۱-۱۹۳۷ م) مى‌گوید که قرآن در زمان [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک بن مروان]] و به ابتکار [[حجاج بن یوسف|حجاج بن یوسف ثقفى]] جمع‌آورى شده!<ref> Journal of the Manchester Egyption & Oriental Society (۱۹۱۵-۱۶), P.۲۵-۴۷؛ The Transmission of the Kuran" ؛ Der Jslam, P.۷-۱۵ ؛The Collection of the Quran".</ref> و همچنین استل ولان (Estelle Welane) (م. ‌۱۹۹۷‌ م) با استناد به سه مدرک تاریخى، تدوین متن رسمى قرآن را در دوره حکومت [[عثمان بن عفان|عثمان]] تأیید مى‌کند<ref> Journal of the American .society (۱۱۸.i). ۱۹۹۸, p.۲, Forgotten Witness: Evidence for the Early Codifioation of the Quran.</ref>؛ اما جان برتون (John Burton) با بیان این که روایات جمع قرآن به دست [[ابوبکر|ابوبکر]] اعتبار تاریخى ندارد، به این نظریه مى‌گراید که قرآن در زمان خود [[پیامبر اسلام|پیامبر]] گردآورى شده است.<ref> The Collection of the Quran, pp. ۱۰۵ -۲۴۰ ؛ Journal of the American Oriental Sociely (۱۰۰. ii), ۱۹۸۰, p. ۱۳۷؛ Review of Quranic Studies, John Wansbrough.</ref>
  
او در بازنگرى كتاب بل، به شيوه شوالى در كتاب تاريخ قرآن نولدكه عمل و تصريح كرده كه هيچ‌گونه پژوهش جديدى را براى اين كار انجام نداده است؛ اما اهميت كار وى آن است كه ديدگاههايش در مورد مسائل مهمى چون صداقت [[پیامبر اسلام]] و وحيانى بودن قرآن، با مواضع مسلمانان همدلانه‌تر از نظريه‌هاى خاور‌شناسانى چون گولدزيهر، نولدكه، بلاشر و بل است.
+
'''۳. تاریخ‌گذارى سوره‌ها و گروه آیات'''
  
اين كتاب مقدمه‌اى بسيار كوتاه و 11 فصل بدين ترتيب دارد: زمينه تاريخى، تجربه پيامبرى حضرت ‌محمد صلى الله عليه و آله، تاريخ متن قرآن، هيئت ظاهرى قرآن، ويژگي‌هاى سبك قرآن، تدوين قرآن، تعيين زمان سوره‌هاى قرآن، اسامى و اوصاف پيام وحيانى، آموزه‌هاى قرآن، پژوهش‌هاى مسلمانان درباره قرآن، قرآن و پژوهش‌هاى شرق ‌شناسى. اين كتاب را [[بهاءالدين خرمشاهى]] به فارسى برگردانده و در سال 1382 شمسى با عنوان درآمدى بر تاريخ قرآن به چاپ رسانده است.
+
مراد از «تاریخ‌گذارى قرآن» تعیین تاریخ نزول سوره‌هاى قرآن با استناد به ادله تاریخى، روایات معتبر و مضامین آیات و سوره‌هاست. برخلاف قرآن‌‌پژوهان مسلمان، که بیشتر در این زمینه به روایات [[ابن عباس]] استناد کرده‌اند، خاورشناسان، به این روایات وقعى ننهاده و راهى اجتهادى را با ملاک قرار دادن لحن، آهنگ، سبک و مفاد آیات و سورها در پیش گرفته و بر این اساس به طبقه‌بندى سوره‌ها در قالب ۳، ۴ یا ۶ مرحله پرداخته‌اند.
  
جان برتون اختصاصاً به يك موضوع از تاريخ قرآن يعنى جمع و تدوين آن مى‌پردازد. كتاب وى با عنوان جمع و تدوين قرآن (The Collection of the Qur'an) داراى دو بخش و اين 10 فصل است: مقدمه، قرآن و علم [[اصول فقه]]، [[علم نسخ]]، زمينه پيدايش وجه سوم از نسخ، مصحف، گردآورى ناكامل قرآن، نخستين جمع، جمع عثمان، بازنگرى جمع‌هاى مختلف قرآن، اسناد قرآن، نتايج كلى.<ref> ر.ك: آراء المستشرقين، ج‌ 1، ص‌ 129ـ137.</ref>
+
'''۴. رسم الخط و قرائت قرآن'''
  
محورهاى مهم و اساسى مورد نظر خاورشناسان در مباحث متعلق به تاريخ قرآن را مى‌توان در 5 محور خلاصه كرد:
+
بحث درباره [[رسم الخط قرآن|رسم الخط]] و قرائت قرآن از دیگر مباحث مورد علاقه مستشرقان است. بعد از آن که متن قرآن به عنوان کتاب آسمانى مسلمانان تثبیت شد، مباحثى در درستى و نادرستى برخى از واژه‌ها از یک سو و اختلاف نظرها در چگونگى خواندن بسیارى از واژه‌ها پدید آمد.
  
* 1. پيدايش متن قرآن و تغييرات آن در زمان پيامبر
+
'''۵. تحریف قرآن'''
  
* 2. تاريخ جمع و تدوين متن قرآن
+
در بحث [[تحریف قرآن]] مستشرقان به نتایجى که از مباحث پیشین گرفته‌اند استناد مى‌کنند که عمده‌ترین آن‌ها مربوط به دو بحث [[جمع قرآن]] و اختلاف در قرائت قرآن است؛ نیز به گفتار افراد [[ارتداد|مرتدى]] چون عبدالله بن سعد بن ابى السرح مبنى بر تبدیل واژه‌ها و عبارات قرآن در هنگام نگارش [[وحى]] استناد مى‌جویند.<ref> ر.ک: مناهج المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۴۶ـ۵۰.</ref>
  
* 3. ‌تاريخ گذارى سوره‌ها و گروه آيات موجود در مصحف عثمانى
+
به اعتقاد نولدکه، اولین خاورشناسى که به موضوع تحریف قرآن پرداخت، سیلوستر دوساسى<ref>Silvestre de Sacy</ref> (۱۷۵۸-۱۸۳۸ م) بود که در آیات ۱۳۸-۱۴۴ [[سوره آل عمران]] تردید کرد<ref> تاریخ القرآن، ص‌ ۳۱۱.</ref> و پس از آن گوستاوویل این ادعا را در موارد دیگر قرآن نیز تکرار ساخت.<ref> همان، ص‌ ۳۱۱ـ۳۱۹.</ref>
  
* 4. سير تطور رسم‌الخط و قرائت متن قرآن
+
گرچه نولدکه در بخشى از کتابش ادعاهاى خاورشناسان و برخى [[فرقه‌های اسلامی|فرقه‌هاى اسلامى]] مبنى بر تحریف قرآن را رد مى‌کند، خود نیز در همین کتاب و برخى مقالات دیگرش، شبهه تحریف قرآن از نوع نقصان را دامن مى‌زند.<ref> ر.ک: المستشرقون والدراسات القرآنیه، ص‌ ۳۰.</ref>
  
* 5. ‌تحريف قرآن.
+
==تاریخ قرآن نزد مسلمانان==
  
'''پيدايش متن قرآن و تغييرات آن در زمان پيامبر'''
+
پیش از طرح موضوع تاریخ قرآن از سوى خاورشناسان، اصطلاح «تاریخ قرآن» در میان مسلمانان ـ جز در مواردى مشکوک ـ سابقه نداشته است. شاید مهمترین علت آن این بوده است که مسلمانان اصولا در مورد [[قرآن]] به عنوان موضوعى نمى‌نگریسته‌اند که تاریخیت آن مورد بحث و گفتگو باشد، زیرا نزد همه آنان به یقین قرآن کلام [[خداوند]] است که [[حضرت محمد]] صلى الله علیه و آله، آخرین پیامبر خدا براى هدایت مردم آورده و به نحو [[خبر متواتر|تواتر]] که راهى یقینى است، از هر نسلى از مسلمانان به نسل دیگر از آنان منتقل شده است. با این حال، در میان مسلمانان بخش هایى از مباحثى را که امروزه با عنوان «تاریخ قرآن» شناخته مى‌شود، به همراه بسیارى از مباحث دیگر تحت عنوان جامع‌تر «[[علوم قرآن|علوم ‌قرآن]]» نامبردار بوده است.
  
بيشتر خاورشناسان در پژوهش‌هاى خود در تاريخ قرآن، به سه محور اهتمام بيشترى داشته‌اند: تجربه پيامبرى حضرت محمد و زمينه تاريخى آن، منابع و مصادر قرآن، و تغيير و اصلاح متن قرآن در زمان پيامبر.
+
اگرچه چگونگى نگرش خاورشناسان به قرآن، آنها را واداشته است پژوهش‌هایى درباره تاریخ قرآن رقم زنند، امروزه شاهدیم که مسلمانان خودشان بیشتر این اصطلاح را در حوزه علوم قرآنى بکار مى‌برند؛ با این توضیح که تاریخ قرآن را مى‌توان بر آن دسته از مباحث قرآنى اطلاق کرد که ماهیتى زمانى دارند و بر این مبنا، مطالبى چون آغاز [[نزول قرآن]]، فترت [[وحی|وحى]]، [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول سوره‌ها]]، [[اسباب نزول]]، نگارش قرآن، [[جمع قرآن|جمع و تدوین قرآن]]، [[رسم الخط قرآن]]، اختلاف قرائات، عدم [[تحریف قرآن|تحریف قرآن]]، آیات [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]]، [[ناسخ و منسوخ]]، نشانه‌گذارى، تجزیه قرآن به بخش هاى مختلف و تاریخ ترجمه قرآن، از مباحث تاریخ قرآن بشمار مى‌روند.
  
تئودور نولدكه و شاگردش فريدريش شوالى (Friedrich Schwally) برخلاف گوستاو ويل، آلويز اشپرنگر و ويليام موير<ref> ر.ك: تاريخ القرآن، ص‌ 23؛ The Quest of the Historical Muhmmad, p.17.</ref>، واقعيت و حقانيت الهام پيامبرانه حضرت ‌محمد را پذيرفته، او را پيامبرى راستين مى‌‌دانستند.<ref> تاريخ القرآن، ص XVII.</ref> از نظر آن‌ها پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بر اين باور قاطع بود كه خداوند او را برگزيده است تا مردم را به [[توحيد]] دعوت كند.<ref> Introduction to the Quran , p.174.</ref>
+
محمود رامیار مى‌نویسد: در تاریخ قرآن از این بحث مى‌شود که ابناى بشر با کلام خدا چه کردند... ‌‌تاریخ ‌قرآن، سرگذشت قرآن است از لحظه نزول یا حتى پیش از آن، تا امروز که میان دستان و پیش روى ماست، به هر حال، تاریخ قرآن بخشى از علوم قرآن است.<ref> ر.ک: تاریخ قرآن، رامیار، ص‌ ۱۰.</ref>
  
نويسندگان اخير در مجموع معتقدند كه حضرت محمد صلى الله عليه و آله كاملا راستگو بوده و با حسن نيت و [[ايمان]] صادق عمل مى‌كرده است<ref> Introduction to the Quran , p.18.</ref>؛ و سرانجام، ويليام وات مونتگمرى با قاطعيت از همه كژانديشي‌هاى اسلاف خود مى‌گذرد و مى‌نويسد: از سال 1953 ميلادى تاكنون مدافع اين نظر هستم كه قرآن فعلِ الهى است كه از طريق شخصيت محمد عرضه شده است.<ref> برخورد آراى مسلمانان و مسيحيان، ص‌ 46ـ47.</ref>
+
برخى تاریخ قرآن را اصطلاح جدیدى مشتمل بر مجموعه‌اى از علوم قرآنى مى‌دانند که درباره شناختن متن قرآن و سرگذشت آن و وحى و کتابت وحى و جمع و تدوین قرآن و یگانه شدن و رسمیت یافتن یک متن در زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]]، تا تصحیح و طبع مصاحف معتبر در قرون جدید است.<ref> دانشنامه قرآن، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۸.</ref>
  
در مورد دوم يعنى منابع و مصادر قرآن، بيشتر خاورشناسان متأثر از كتاب خاورشناس يهودىِ آلمانى، ابراهام ژايگر، به نام اقتباسات محمد صلى الله عليه و آله از يهوديت كه نقطه آغاز در اين موضوع بشمار مى‌آيد<ref> تاريخ القرآن، ص‌ 7.</ref> به بحث از اين موضوع پرداختند.
+
برخى محققان نخستین کتاب با عنوان «تاریخ القرآن» را نوشته ابوالعباس جعفر بن احمد المروزى (م ۲۷۴‌ ق) دانسته‌اند.<ref> البرهان فى علوم القرآن، ج‌ ۱، ص‌ ۳۲۶؛ کتاب نامه بزرگ قرآن کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۱.</ref> [[ابن ندیم|ابن ندیم]] از آن با نام «تاریخ آى‌القرآن لتأیید کتب السلطان» گزارش کرده است.<ref> الفهرست، ص‌ ۱۶۷.</ref> برخى از محققان معاصر گفته‌اند که به استناد پسوند نام این کتاب نباید تردید کرد که در قسمت اولِ نام، تصحیف و تحریفى رخ داده است، از این ‌رو این عنوان را تاریخ قرآن مصطلح نتوان دانست.<ref> سیر نگارش هاى علوم قرآنى، ص‌ ۲۲۹.</ref>
  
اين دسته از خاورشناسان كوشيده‌اند با تمسك به ادله‌اى همچون سفرهاى پيامبر ‌اكرم صلى الله عليه و آله به شام يا ملاقات يا مصاحبت او با برخى عالمان يهود و نصارا مانند [[ورقة بن نوفل]] و اطلاع يافتن از كتاب‌هاى اهل كتاب<ref> ر.ك: القرآن والكتاب، ص‌ 192ـ193؛ آراء المستشرقين، ج‌ ص‌ 10؛ مناهج المستشرقين، ج ‌1، ص‌ 31ـ38.</ref> به طرح شبهاتى در منابع و مصادر قرآن پرداخته، چنين القا كنند كه پيامبر بخش در خور ‌توجه از آن را از جاهاى مختلف مانند [[تورات]]، [[تلمود]] و [[انجيل]]، فرهنگ و آداب مردم [[مكه]]، آئين صابئان و اشعار جاهلى<ref> ر.ك: مناهج المستشرقين، ج‌ ص‌ 33ـ34؛ الاسلام و شبهات المستشرقين، ص‌ 142ـ148.</ref> اخذ كرده است؛ يا بر آن‌اند كه آن حضرت با اثرپذيرى از اوضاع فرهنگى و مذهبى عصرش خود پديدآورنده متن قرآن بوده است<ref> ر.ك: المستشرقون والدراسات القرآنيه، ص‌ 33ـ34؛ مناهج المستشرقين، ج‌ 1، ص‌ 31؛ تاريخ القرآن، ص ‌XVII ،11.</ref>؛ اما مونتگمرى رأى هيچ يك از خاورشناسان را نمى‌پذيرد و وجود هر گونه مصدرى براى قرآن غير از خداوند را رد مى‌كند.<ref> درآمدى بر تاريخ قرآن، ص‌ 45ـ47.</ref>
+
ابوحفص على بن عمر قزوینى نیز از کتاب دیگرى با عنوان «تاریخ القرآن العزیز» نوشته ابوالحسن على بن عیسى بن داوود جراح (م ‌۳۳۴‌ ق) یاد مى‌کند.<ref> ر.ک: کتابنامه بزرگ قرآن ‌کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۴.</ref> [[سید بن طاووس|سید ‌بن طاووس]] نام این کتاب را «تاریخ ‌القرآن» ضبط کرده است<ref> سعد السعود، ص‌ ۲۳.</ref> و [[نسخه خطی|نسخه خطى]] این کتاب در [[کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|کتابخانه آیت‌الله مرعشى نجفی]] (در قم) موجود است<ref> کتابنامه بزرگ قرآن ‌کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۴.</ref>؛ اما به استناد آن چه سید بن طاووس از متن کتاب نقل کرده است که مطلب [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] است و با توجه به این که دیگران در میان آثار قرآنى على بن عیسى تنها از کتابى با نام «معانى القرآن و تفسیره» یاد کرده‌اند، بعضى معاصران اظهار داشته‌اند که «تاریخ القرآن» همان «معانى القرآن و تفسیره» است.<ref> ر.ک: سیر نگارش هاى علوم قرآنى، ص‌ ۲۳۱.</ref>
  
در مورد سوم، نيز آن‌ها پديده نسخ در قرآن را نوعى بازنگرى در قرآن براى رفع تناقضات موجود در متن قرآن و ساماندهى مجدد آن دانسته‌اند.<ref> ر.ك: الظاهرة الاستشراقيه، ج‌ 1، ص‌ 445ـ453.</ref>
+
با صرفنظر از این دو کتاب، پیش از طرح موضوع تاریخ قرآن از سوى خاورشناسان، اصطلاح تاریخ قرآن در میان مسلمانان سابقه نداشته است. در عین حال، برخى از مباحثى که امروزه به نام تاریخ قرآن مطرح مى‌شوند، در کتاب هاى پیشینیان جزو مباحث [[علوم قرآن]] قرار مى‌گرفته است؛ براى نمونه مى‌توان از کتاب «[[البرهان فی علوم القرآن (کتاب)|البرهان فى علوم القرآن]]» [[محمد بن بهادر زرکشی|زرکشى]] و کتاب «[[الاتقان فی علوم القرآن (کتاب)|الاتقان فى علوم القرآن]]» [[جلال الدین سیوطی|جلال الدین سیوطى]] نام برد.
  
'''تاريخ نگارش و تدوين متن قرآن'''
+
برخى مفسران نیز در مقدمه تفسیرشان مباحثى چون جمع و تدوین قرآن و توحید مصاحف، تقسیمات قرآن، قرائات، رسم‌الخط و عدم تحریف قرآن را به بحث نهاده‌اند؛ مانند قرطبى در «[[الجامع لاحکام القرآن (کتاب)|الجامع لاحکام القرآن]]»، آلوسى در «[[روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم (کتاب)|روح ‌المعانى]]» و ابن عاشور در «[[التحریر و التنویر (کتاب)|التحریر والتنویر]]». گاهى نیز از برخى مباحث مانند جمع، تدوین قرآن و قرائات قرآن به صورت مستقل بحث شده است. «النشر فى القرائات العشر» ابن ‌جزرى در قرائات و کتاب المصاحف سجستانى در جمع و تدوین قرآن و اختلاف مصاحف از این جمله‌اند.
  
از آن جا كه در فرهنگ يهودى ـ مسيحى، كتاب‌هاى مقدس به دو دسته قانونى (Canonicai) و مشكوك (Apocryphal) قسمت شده‌اند، خاورشناسان با اين گمان كه قرآن نيز مانند نوشته‌هاى عهد قديم و عهد جديد از ميان نوشته‌هاى مشابه ديگرى انتخاب شده است، پرسيده‌اند كه قرآن موجود از چه زمانى به صورت كتاب قانونى و معتبر درآمده است.
+
کتاب «[[البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|البیان فى تفسیر القرآن]]» [[سید ابوالقاسم خویی|آیت ‌الله خویى]] نیز در دو دهه اخیر از تأثیرگذارترین کتاب‌ها، در مباحث جمع قرآن و قرائات بوده است. محمود ابوریه، استاد دانشگاه الازهر [[مصر]]، ضمن ارجاع خوانندگان کتابش به مطالعه مبحث جمع و تدوین قرآن در «البیان»، این کتاب را بى‌نظیر و به ‌تنهایى براى مطالعه در این موضوع کافى دانسته است.<ref> اضواء على السنة المحمدیه، ص‌ ۲۴۸ـ۲۴۹.</ref>
  
آلفرنز مينگانا (Alphonse Mingana) (1881 ـ 1937 م) مى‌گويد كه قرآن در زمان [[عبدالملك بن مروان]] و به ابتكار [[حجاج بن يوسف ثقفى]] جمع‌آورى شده!<ref> Journal of the Manchester Egyption & Oriental Society (1915-16), P.25-47؛ The Transmission of the Kuran" ؛ Der Jslam, P.7-15 ؛The Collection of the Quran".</ref> و همچنين استل ولان (Estelle Welane) (م. ‌1997‌ م) با استناد به سه مدرك تاريخى، تدوين متن رسمى قرآن را در دوره حكومت عثمان تأييد مى‌كند<ref> Journal of the American .society (118.i). 1998, p.2, Forgotten Witness: Evidence for the Early Codifioation of the Quran.</ref>؛ اما جان برتون (John Burton) با بيان اين كه روايات جمع قرآن به دست ابوبكر اعتبار تاريخى ندارد، به اين نظريه مى‌گرايد كه قرآن در زمان خود پيامبر گردآورى شده است.<ref> The Collection of the Quran, pp. 105 -240 ؛ Journal of the American Oriental Sociely (100. ii), 1980, p. 137 ؛ Review of Quranic Studies, John Wansbrough.</ref>
+
از این همه که بگذریم پس از خاورشناسان، نخستین کسى که در جهان اسلام کتابى با عنوان تاریخ ‌قرآن نوشت، موسى جارالله ترکستانى است که ‌آن را با نام «تاریخ القرآن والمصاحف» (در سال ۱۳۲۳‌ق/۱۹۳۴ م) منتشر کرد.<ref> معجم المطبوعات العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۶۷۰؛ البرهان فى علوم القرآن، ج‌ ۱، ص‌ ۳۲۶.</ref> پس از او ابوعبدالله زنجانى، محمد اسلم جیراجپورى، محمد شرف الدین یالتکایا، محمد عمر دین‌پورى و محمود رامیار کتاب‌هایى با این نام تألیف کردند.<ref> کتابنامه بزرگ قرآن ‌کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۱ـ۱۲۰۵.</ref> در سال‌هاى اخیر، عنوان «تاریخ قرآن»، چه به صورت مستقل و چه در ضمن برخى مجموعه‌هاى علوم قرآنى، مورد توجه دانشمندان اسلامى قرار گرفته و آثار درخور توجهى در این زمینه پدیدار آمده است.
  
'''تاريخ‌گذارى'''
+
ابوعبدالله زنجانى (۱۳۰۹ـ۱۳۶۰‌ ق) از عالمان [[شیعه|شیعى]] کتاب «تاریخ القرآن» خود را که شهرتى جهانى یافت اولین بار در قاهره منتشر کرد و احمد امین مصرى، در مقدمه‌اى که در سال ۱۹۳۵ میلادى بر آن نوشته، از وى و کتابش به بزرگى یاد کرده است.<ref> ر.ک: تاریخ قرآن، زنجانى، ص‌ ز، ح، ط.</ref> کمیته عالى ترجمه دائرة ‌المعارف اسلام مقاله‌اى را به معرفى کتاب زنجانى به خوانندگان غربى اختصاص داده و از کتاب و مؤلف آن بسیار تمجید کرده است.<ref> همان، ص‌ هـ، و.</ref>
  
مراد از «تاريخ‌گذارى قرآن» تعيين تاريخ نزول سوره‌هاى قرآن با استناد به ادله تاريخى، روايات معتبر و مضامين آيات و سوره‌هاست. برخلاف [[قرآن‌‌پژوهان]] مسلمان، كه بيشتر در اين زمينه به روايات [[ابن عباس]] استناد كرده‌اند، خاورشناسان، به اين روايات وقعى ننهاده و راهى اجتهادى را با ملاك قرار دادن لحن، آهنگ، سبك و مفاد آيات و سورها در پيش گرفته و بر اين اساس به طبقه‌بندى سوره‌ها در قالب سه، 4 يا 6 مرحله پرداخته‌اند.
+
کتاب زنجانى یک مقدمه و سه باب دارد که مؤلف در مقدمه به شرح مختصرى از زندگانى [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و اوضاع جهان عصر او پرداخته است. سپس در باب اول درباره این مسائل بحث کرده است: پیدایش [[خط]] در [[حجاز]] و انتشار آن و خطى که قرآن بدان نگاشته شد، آغاز نزول [[وحى]]، زمان [[نزول قرآن]]، قرائت قرآن توسط پیامبر بر [[صحابی|اصحاب]]، کتابت قرآن در هنگام نزول به فرمان پیامبر و نویسندگان آن، آنچه قرآن را در زمان پیامبر بر روى آن مى‌نوشتند، جمع‌آورى کنندگان قرآن در زمان پیامبر، تاریخ نزول سور، و ترتیب نزول قرآن در [[مکه|مکه]] و [[مدینه|مدینه]].
  
بحث درباره رسم الخط و قرائت قرآن از ديگر مباحث مورد علاقه مستشرقان است. بعد از آن كه متن قرآن به عنوان كتاب آسمانى مسلمانان تثبيت شد، مباحثى در درستى و نادرستى برخى از واژه‌ها از يك سو و اختلاف نظرها در چگونگى خواندن بسيارى از واژه‌ها پديد آمد.
+
زنجانى در باب دوم، درباره قرآن در زمان [[ابوبکر|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]]، در زمان [[عثمان بن عفان|عثمان]]، ترتیب سوره‌ها در مصحف [[امام علی]] علیه السلام، [[ابی بن کعب|ابى ‌بن ‌کعب]]، [[ابن مسعود]]، [[ابن عباس|ابن ‌عباس]] و مصحف [[امام صادق]] علیه السلام، ذکر نام قراء و راویان مشهور آن‌ها، اعرابگذارى و اعجام (نقطه‌گذارى حروف) قرآن گفتگو کرده ‌است. باب سوم کتاب نیز مشتمل بر مباحث ترجمه قرآن به زبان‌هاى غربى، تاریخ نزول سور قرآن از دیدگاه مستشرقان، و فواتح سور است. زنجانى در کتاب خود نولدکه را محققى بزرگ خوانده و کتاب تاریخ القرآن او را کتابى باارزش دانسته، خلاصه بحث او در ترتیب نزول سور قرآن را در کتاب خویش گزارش کرده است.<ref> تاریخ قرآن، زنجانى، ص‌ ۱۸۳ـ۱۸۶.</ref>
  
'''تحريف قرآن'''
+
محمود رامیار (م ‌۱۳۶۳‌ ش)، براى اولین بار به زبان فارسى کتابى با عنوان تاریخ قرآن نوشت و آن را در سال ۱۳۴۶ شمسى منتشر کرد. او فارغ ‌التحصیل دانشگاه ادینبورو در بریتانیا است که دو خاور‌شناس مشهور ریچارد بل و مونتگمرى وات در آن دانشگاه سال ها تدریس کرده‌اند و هر دو داراى اثر در تاریخ قرآن هستند. رامیار در نزدیک به دو دهه در تاریخ قرآن خود بازنگرى کرد و آن را با حجمى بیش از دو برابر حجم اول در ۱۳۶۲ شمسى انتشار داد. تاریخ قرآن رامیار در میان کتاب‌هاى تاریخ قرآن نوشته دانشمندان مسلمان، جایگاهى ممتاز دارد.
  
در اين بحث مستشرقان به نتايجى كه از مباحث پيشين گرفته‌اند استناد مى‌كنند كه عمده‌ترين آن‌ها مربوط به دو بحث جمع قرآن و اختلاف در قرائت قرآن است؛ نيز به گفتار افراد مرتدى چون عبدالله بن سعد بن ابى السرح مبنى بر تبديل واژه‌ها و عبارات قرآن در هنگام نگارش [[وحى]] استناد مى‌جويند.<ref> ر.ك: مناهج المستشرقين، ج‌ 1، ص‌ 46ـ50.</ref>
+
این کتاب ۱۷ فصل و ملحقاتى چند دارد. سیر مباحث در این کتاب تفاوت زیادى با تاریخ قرآن زنجانى ندارد؛ اما حجم مباحث در آن بسیار مبسوط و گسترده‌تر است، به علاوه این که ترتیب مباحث نیز قدرى متفاوت از کتاب زنجانى است. رامیار همچنین مباحث مفصلى درباره [[وحى]] و ماهیت و انواع آن و [[اسباب نزول|سبب نزول]] آورده است و در بحث [[ترجمه قرآن]] برخلاف زنجانى به مباحث عام ترجمه، و به خصوص ترجمه به زبان‌هاى غربى پرداخته است.
  
به اعتقاد نولدكه، اولين خاورشناسى كه به موضوع تحريف قرآن پرداخت، سيلوستر دوساسى (Silvestre de Sacy)(1758 ـ 1838 م) بود كه در آيات 138 ـ 144 [[سوره آل عمران]]/3 ترديد كرد<ref> تاريخ القرآن، ص‌ 311.</ref> و پس از آن گوستاوويل اين ادعا را در موارد ديگر قرآن نيز تكرار ساخت.<ref> همان، ص‌ 311ـ319.</ref>
+
پس از وى سید محمدباقر حجتى کتاب «پژوهشى در تاریخ قرآن کریم» را در سال ۱۳۶۰‌ شمسى منتشر کرد. فصول هجده‌گانه این کتاب بسیار نزدیک به تاریخ قرآن رامیار است. با این تفاوت که حجتى در تاریخ قرآنش به مباحث ترجمه قرآن نپرداخته است؛ اما بحثى مبسوط درباره قرائات و قاریان معروف و راویان آن‌ها در کتاب خود جاى داده است؛ همچنین بخش پایانى کتاب را به معرفى نمونه‌هایى از مهمترین نسخه‌هاى خطى قرآن ‌کریم در نقاط مختلف جهان اختصاص داده است.
  
گرچه نولدكه در بخشى از كتابش ادعاهاى خاورشناسان و برخى [[فرقه‌هاى اسلامى]] مبنى بر تحريف قرآن را رد مى‌كند، خود نيز در همين كتاب و برخى مقالات ديگرش شبهه تحريف قرآن از نوع نقصان را دامن مى‌زند.<ref> ر.ك: المستشرقون والدراسات القرآنيه، ص‌ 30.</ref>
+
محمدهادى معرفت در جلد نخست «التمهید» بخش مستقلى را با عنوان تاریخ القرآن قرار داده و به مباحث متعارف در این حوزه پرداخته است. آیت الله معرفت این بخش از التمهید را با کمى تلخیص و با اضافاتى قابل توجه در قالبى جدید بازنویسى و با عنوان تاریخ ‌قرآن منتشر ساخته است. از ویژگی‌هاى این کتاب آن است که مؤلف محقق آن جایگاه و دیدگاه عالمان [[امامیه]] را در مباحث تاریخ قرآن مورد توجه قرار داده است. این کتاب در مقایسه با سایر کتب تاریخ قرآن از نظم بهتر و جامع‌ترى برخوردار است.
  
'''تاريخ قرآن نزد مسلمانان'''
+
برخى دیگر از کتب تاریخ قرآن که در سال‌هاى اخیر نگاشته شده، عبارت‌اند از «لمحات من تاریخ القرآن»، سید محمدعلى اشیقر، «تاریخ القرآن»، عبدالصبور شاهین، «تاریخ القرآن»، محمدحسین على الصغیر، «تاریخ القرآن الکریم»، محمد سالم محیسن، «تاریخ القرآن و غرائب رسمه و حکمه»، محمدطاهر بن عبدالقادر الکردى، «بحوث فى تاریخ القرآن و علومه»، سید ابوالفضل میر‌محمدى (این کتاب به فارسى نیز برگردان شده است)؛ «تاریخ و علوم قرآن»، على حجتى کرمانى، «تاریخ ‌القرآن»، ابراهیم الابیارى، «تاریخ القرآن و علومه»، عدنان زرزور؛ «تاریخ القرآن والتفسیر»، محمود شحاته.
  
پيش از طرح موضوع تاريخ قرآن از سوى خاورشناسان، اصطلاح تاريخ قرآن در ميان مسلمانان ـ جز در مواردى مشكوك ـ سابقه نداشته است. شايد مهمترين علت آن اين بوده است كه مسلمانان اصولا در مورد قرآن به عنوان موضوعى نمى‌نگريسته‌اند كه تاريخيت آن مورد بحث و گفتگو باشد، زيرا نزد همه آنان به يقين قرآن كلام خداوند است كه حضرت محمد، آخرين پيامبر خدا براى هدايت مردم آورده و به نحو تواتر كه راهى يقينى است، از هر نسلى از مسلمانان به نسل ديگر از آنان منتقل شده است، با اين حال، در ميان مسلمانان بخش هايى از مباحثى را كه امروزه با عنوان «تاريخ قرآن» شناخته مى‌شود، به همراه بسيارى از مباحث ديگر تحت عنوان جامع‌تر «علوم ‌قرآن» نامبردار بوده است.
+
آثار موجود در زمینه تاریخ قرآن به صورت جامع و مانع، حاوى مباحث مربوط به تاریخ قرآن، با تعریفى که در این جا از آن ارائه دادیم، نیستند، بلکه بیشتر آن‌ها از طرفى برخى از مباحث نظیر ماهیت [[وحی|وحى]]، موارد کاربرد واژه وحى در [[قرآن]] یا شرح و تفصیل در مورد [[حروف مقطعه]] و مانند آن را که ماهیتى زمانى ندارند بررسى کرده‌اند و از سوى دیگر، به بعضى مباحث نظیر مسئله عدم [[تحریف قرآن|تحریف]] یا [[نسخ]] در قرآن، که زمان در آن‌ها مدخلیت دارد، نپرداخته‌اند.  
  
اگرچه چگونگى نگرش خاورشناسان به قرآن، آن ها را واداشته است پژوهش‌هايى درباره تاريخ قرآن رقم زنند، امروزه شاهديم كه مسلمانان خودشان بيشتر اين اصطلاح را در حوزه علوم قرآنى بكار مى‌برند؛ با اين توضيح كه تاريخ قرآن را مى‌توان بر آن دسته از مباحث قرآنى اطلاق كرد كه ماهيتى زمانى دارند و بر اين مبنا، مطالبى چون آغاز نزول قرآن، فترت وحى، ترتيب و تقويم نزول سوره‌ها، اسباب نزول، نگارش، جمع و تدوين، رسم الخط قرآن، اختلاف قرائات، عدم تحريف قرآن، آيات مكى و مدنى، ناسخ و منسوخ، نشانه‌گذارى، تجزيه قرآن به بخش هاى مختلف و تاريخ ترجمه قرآن از مباحث تاريخ قرآن بشمار مى‌روند.
+
یادآورى این نکته لازم است که اگر نویسندگان مسلمان در کتاب‌هاى تاریخ قرآن گاهى به مباحثى پرداخته‌اند که جنبه تاریخى ندارد به این سبب بوده است که در کتب مستشرقان شبهاتى در مورد آن‌ها مطرح شده است و آن‌ها خواسته‌اند پاسخ گویند. به علاوه این که طرح مسئله وحى و ماهیت و انواع آن در آغاز کتب تاریخ قرآن نیز، تأکید بر این است که برخلاف نظر مستشرقان، قرآن کلام خدا و پدیده‌اى فرا زمانى است. مى‌توان صرفنظر از مباحث خاورشناسان، تاریخ قرآن را شاخه‌اى از علوم قرآن دانست و مباحثى از علوم قرآن را که تاریخیت در آن مدخلیت دارد، مى‌توان با رعایت ترتیب تاریخى آورد. این مباحث را در طرح کلى زیر مى‌توان جاى ‌داد:
  
راميار مى‌نويسد: در تاريخ قرآن از اين بحث مى‌شود كه ابناى بشر با كلام خدا چه كردند... ‌‌تاريخ ‌قرآن، سرگذشت قرآن است از لحظه نزول يا حتى پيش از آن، تا امروز كه ميان دستان و پيش روى ماست، به هر حال، تاريخ قرآن بخشى از علوم قرآن است.<ref> ر.ك: تاريخ قرآن، راميار، ص‌ 10.</ref>
+
#[[نزول قرآن]] (آغاز نزول قرآن، طول دوره نزول، فترت وحى، ترتیب نزول، تقویم نزول).
 +
#تثبیت قرآن (حفظ و نگارش).
 +
#جمع آورى و تدوین قرآن (جمع‌ در عصر پیامبر، جمع پس از عصر پیامبر، کیفیت تدوین آیات در سوره‌ها، چگونگى جایگذارى آیات مکى و مدنى و ناسخ و منسوخ در سوره‌ها، کیفیت تدوین سوره‌ها در مصحف).
 +
#توحید مصاحف (پیدایش اختلاف در قرائت قرآن، چگونگى یکى شدن مصاحف).
 +
#سرنوشت مصاحف (مصاحف [[صحابی|صحابه]]، نسخه‌هاى کهن قرآن).
 +
#خط و [[رسم الخط قرآن|رسم الخط]] (خط ‌قرآن در اولین نگارش، تغییر خط، رسم ‌الخط قرآن).
 +
#قرائات (منشأ پیدایش قرائت‌ها، مراحل تاریخى شکل‌گیرى قرائت‌ها، قرائت‌هاى مشهور و قاریان آن‌ها).
 +
#اعراب و اعجام.
 +
#تجزیه و تحزیب.
 +
#علائم [[تجوید|تجویدى]] (شماره آیات، علائم تجویدى، علائم دیگر).
 +
#[[ترجمه قرآن]] (اولین ترجمه، ترجمه به زبان‌هاى مختلف، انواع ترجمه‌ها).
 +
#چاپ نوین (اولین چاپ، تفاوت‌هاى رسم الخطى).
 +
#سلامت قرآن از [[تحریف قرآن|تحریف]].
  
برخى تاريخ قرآن را اصطلاح جديدى مشتمل بر مجموعه‌اى از علوم قرآنى مى‌دانند كه درباره شناختن متن قرآن و سرگذشت آن و وحى و كتابت وحى و جمع و تدوين قرآن و يگانه شدن و رسميت يافتن يك متن در زمان عثمان، تا تصحيح و طبع مصاحف معتبر در قرون جديد است.<ref> دانشنامه قرآن، ج‌ 1، ص‌ 458.</ref>
+
==پانویس==
 +
<references />
  
برخى محققان نخستين كتاب با عنوان تاريخ القرآن را نوشته ابوالعباس جعفر بن احمد المروزى (م 274‌ ق) دانسته‌اند.<ref> البرهان فى علوم القرآن، ج‌ 1، ص‌ 326؛ كتاب نامه بزرگ [[قرآن کریم]]، ج‌ 4، ص‌ 1201.</ref> ابن نديم از آن با نام تاريخ آى‌القرآن لتأييد كتب السلطان گزارش كرده است.<ref> الفهرست، ص‌ 167.</ref> برخى از محققان معاصر گفته‌اند كه به استناد پسوند نام اين كتاب نبايد ترديد كرد كه در قسمت اولِ نام، تصحيف و تحريفى رخ داده است، از اين ‌رو اين عنوان را تاريخ قرآن مصطلح نتوان دانست.<ref> سير نگارش هاى علوم قرآنى، ص‌ 229.</ref>
+
==منابع==
  
ابوحفص على بن عمر قزوينى نيز از كتاب ديگرى با عنوان تاريخ القرآن العزيز نوشته ابوالحسن على بن عيسى بن داوود جراح (م ‌334‌ ق) ياد مى‌كند.<ref> ر.ك: كتابنامه بزرگ قرآن ‌كريم، ج‌ 4، ص‌ 1204.</ref> سيد ‌بن طاووس نام اين كتاب را تاريخ ‌القرآن ضبط كرده است<ref> سعد السعود، ص‌ 23.</ref> و نسخه خطى اين كتاب در [[كتابخانه آيت‌الله مرعشى نجفی]] (قم) موجود است<ref> كتابنامه بزرگ قرآن ‌كريم، ج‌ 4، ص‌ 1204.</ref>؛ اما به استناد آن چه [[سيد بن طاووس]] از متن كتاب نقل كرده است كه مطلب تفسيرى است و با توجه به اين كه ديگران در ميان آثار قرآنى على بن عيسى تنها از كتابى با نام معانى القرآن و تفسيره ياد كرده‌اند، بعضى معاصران اظهار داشته‌اند كه تاريخ القرآن همان معانى القرآن و تفسيره است.<ref> ر.ك: سير نگارش هاى علوم قرآنى، ص‌ 231.</ref>
+
* [[دائرة المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، جلد ۷، مدخل "تاریخ قرآن" از محمدکاظم شاکر.
  
با صرفنظر از اين دو كتاب، پيش از طرح موضوع تاريخ قرآن از سوى خاورشناسان، اصطلاح تاريخ قرآن در ميان مسلمانان سابقه نداشته است. در عين حال، برخى از مباحثى كه امروزه به نام تاريخ قرآن مطرح مى‌شوند، در كتاب هاى پيشينيان جزو مباحث [[علوم قرآن]] قرار مى‌گرفته است؛ براى نمونه مى‌توان از كتاب [[البرهان فى علوم القرآن]] زركشى و كتاب [[الاتقان فى علوم القرآن]] [[جلال الدين سيوطى]] نام برد.
+
پیوندها:
 
 
برخى مفسران نيز در مقدمه تفسيرشان مباحثى چون جمع و تدوين [[قرآن]] و [[توحيد]] مصاحف، تقسيمات قرآن، قرائات، رسم‌الخط و عدم تحريف قرآن را به بحث نهاده‌اند؛ مانند قرطبى در [[الجامع لاحكام القرآن]]، [[آلوسى]] در [[روح ‌المعانى]] و [[ابن عاشور]] در [[التحرير والتنوير]]. گاهى نيز از برخى مباحث مانند جمع، تدوين قرآن و قرائات قرآن به صورت مستقل بحث شده است. [[النشر فى القرائات العشر]] [[ابن ‌جزرى]] در [[قرائات]] و كتاب [[المصاحف]] سجستانى در جمع و تدوين قرآن و اختلاف مصاحف از اين جمله‌اند.
 
 
 
كتاب [[البيان فى تفسير القرآن]] [[آيت ‌الله خويى]] نيز در دو دهه اخير از تأثيرگذارترين كتاب‌ها، در مباحث جمع قرآن و قرائات بوده است. محمود ابوريه، استاد دانشگاه الازهر [[مصر]]، ضمن ارجاع خوانندگان كتابش به مطالعه مبحث جمع و تدوين قرآن در البيان اين كتاب را بى‌نظير و به ‌تنهايى براى مطالعه در اين موضوع كافى دانسته است.<ref> اضواء على السنة المحمديه، ص‌ 248ـ249.</ref>
 
 
 
از اين همه كه بگذريم پس از خاورشناسان، نخستين كسى كه در [[جهان اسلام]] كتابى با عنوان تاريخ ‌قرآن نوشت، موسى جارالله تركستانى است كه ‌آن را با نام تاريخ القرآن والمصاحف (در سال 1323‌ق/1934 م) منتشر كرد.<ref> معجم المطبوعات العربيه، ج‌ 1، ص‌ 670؛ البرهان فى علوم القرآن، ج‌ 1، ص‌ 326.</ref> پس از او ابوعبدالله زنجانى، محمد اسلم جيراجپورى، محمد شرف الدين يالتكايا، محمد عمر دين‌پورى و محمود راميار كتاب‌هايى با اين نام تأليف كردند.<ref> كتابنامه بزرگ قرآن ‌كريم، ج‌ 4، ص‌ 1201ـ1205.</ref> در سال‌هاى اخير، عنوان تاريخ قرآن، چه به صورت مستقل و چه در ضمن برخى مجموعه‌هاى علوم قرآنى، مورد توجه دانشمندان اسلامى قرار گرفته و آثار در خور توجهى در اين زمينه پديدار آمده است.
 
 
 
ابوعبدالله زنجانى (1309ـ1360‌ ق) از عالمان شيعى كتاب تاريخ القرآن خود را كه شهرتى جهانى يافت اولين بار در قاهره منتشر كرد و احمد امين مصرى، در مقدمه‌اى كه در سال 1935 ميلادى بر آن نوشته، از وى و كتابش به بزرگى ياد كرده است.<ref> ر.ك: تاريخ قرآن، زنجانى، ص‌ ز، ح، ط.</ref> كميته عالى ترجمه [[دائرة ‌المعارف]] اسلام مقاله‌اى را به معرفى كتاب زنجانى به خوانندگان غربى اختصاص داده و از كتاب و مؤلف آن بسيار تمجيد كرده است.<ref> همان، ص‌ هـ، و.</ref>
 
 
 
كتاب زنجانى يك مقدمه و سه باب دارد كه مؤلف در مقدمه به شرح مختصرى از زندگانى پيامبر و اوضاع جهان عصر او پرداخته است. سپس در باب اول درباره اين مسائل بحث كرده است: پيدايش خط در [[حجاز]] و انتشار آن و خطى كه قرآن بدان نگاشته شد، آغاز نزول [[وحى]]، زمان نزول قرآن، قرائت قرآن توسط پيامبر بر اصحاب، كتابت قرآن در هنگام نزول به فرمان پيامبر و نويسندگان آن، آن چه قرآن را در زمان پيامبر بر روى آن مى‌نوشتند، جمع‌آورى كنندگان قرآن در زمان پيامبر، تاريخ نزول سور، و ترتيب نزول قرآن در مكه و مدينه.
 
 
 
زنجانى در باب دوم، درباره قرآن در زمان ابوبكر و عمر، در زمان عثمان، ترتيب سوره‌ها در [[مصحف]] [[امام علی]] عليه السلام، [[ابى ‌بن ‌كعب]]، [[ابن مسعود]]، [[ابن ‌عباس]] و مصحف [[امام صادق]] عليه السلام، ذكر نام قراء و راويان مشهور آن‌ها، اعرابگذارى و اعجام (نقطه‌گذارى حروف) قرآن گفتگو كرده ‌است.
 
 
 
باب سوم كتاب نيز مشتمل بر مباحث ترجمه قرآن به زبان‌هاى غربى، تاريخ نزول سور قرآن از ديدگاه مستشرقان، و فواتح سور است. زنجانى در كتاب خود نولدكه را محققى بزرگ خوانده و كتاب تاريخ القرآن او را كتابى باارزش دانسته، خلاصه بحث او در ترتيب نزول سور قرآن را در كتاب خويش گزارش كرده است.<ref> تاريخ قرآن، زنجانى، ص‌ 183ـ186.</ref>
 
 
 
محمود راميار (م ‌1363‌ ش)، براى اولين بار به زبان فارسى كتابى با عنوان تاريخ قرآن نوشت و آن را در سال 1346 شمسى منتشر كرد. او فارغ ‌التحصيل دانشگاه ادينبورو در بريتانيا است كه دو خاور‌شناس مشهور ريچارد بل و مونتگمرى وات در آن دانشگاه سال ها تدريس كرده‌اند و هر دو داراى اثر در تاريخ قرآن هستند. راميار در نزديك به دو دهه در تاريخ قرآن خود بازنگرى كرد و آن را با حجمى بيش از دو برابر حجم اول در 1362 شمسى انتشار داد. تاريخ قرآن راميار در ميان كتاب‌هاى تاريخ قرآن نوشته دانشمندان مسلمان، جايگاهى ممتاز دارد.
 
 
 
اين كتاب 17 فصل و ملحقاتى چند دارد. سير مباحث در اين كتاب تفاوت زيادى با تاريخ قرآن زنجانى ندارد؛ اما حجم مباحث در آن بسيار مبسوط و گسترده‌تر است، به علاوه اين كه ترتيب مباحث نيز قدرى متفاوت از كتاب زنجانى است. راميار همچنين مباحث مفصلى درباره [[وحى]] و ماهيت و انواع آن و سبب نزول آورده است و در بحث ترجمه قرآن برخلاف زنجانى به مباحث عام ترجمه، و به خصوص ترجمه به زبان‌هاى غربى پرداخته است.
 
 
 
پس از وى سيد محمدباقر حجتى كتاب پژوهشى در تاريخ [[قرآن کریم]] را در سال 1360‌ شمسى منتشر كرد. فصول هجده‌گانه اين كتاب بسيار نزديك به تاريخ قرآن راميار است. با اين تفاوت كه حجتى در تاريخ قرآنش به مباحث ترجمه قرآن نپرداخته است؛ اما بحثى مبسوط درباره قرائات و قاريان معروف و راويان آن‌ها در كتاب خود جاى داده است؛ همچنين بخش پايانى كتاب را به معرفى نمونه‌هايى از مهمترين نسخه‌هاى خطى قرآن ‌كريم در نقاط مختلف جهان اختصاص داده است.
 
 
 
محمدهادى معرفت در جلد نخست التمهيد بخش مستقلى را با عنوان تاريخ القرآن قرار داده و به مباحث متعارف در اين حوزه پرداخته است. آيت الله معرفت اين بخش از التمهيد را با كمى تلخيص و با اضافاتى قابل توجه در قالبى جديد بازنويسى و با عنوان تاريخ ‌قرآن منتشر ساخته است. از ويژگي‌هاى اين كتاب آن است كه مؤلف محقق آن جايگاه و ديدگاه عالمان اماميه را در مباحث تاريخ قرآن مورد توجه قرار داده است. اين كتاب در مقايسه با ساير كتب تاريخ قرآن از نظم بهتر و جامع‌ترى برخوردار است.
 
 
 
برخى ديگر از كتب تاريخ قرآن كه در سال‌هاى اخير نگاشته شده، عبارت‌اند از [[لمحات من تاريخ القرآن]]، سيد محمدعلى اشيقر، تاريخ القرآن، عبدالصبور شاهين، تاريخ القرآن، محمدحسين على الصغير، تاريخ القرآن الكريم، محمد سالم محيسن، تاريخ القرآن و غرائب رسمه و حكمه، محمدطاهر بن عبدالقادر الكردى، بحوث فى تاريخ القرآن و علومه، سيد ابوالفضل مير‌محمدى. اين كتاب به فارسى نيز برگردان شده است؛ تاريخ و علوم قرآن، على حجتى كرمانى، تاريخ ‌القرآن، ابراهيم الابيارى، تاريخ القرآن و علومه، عدنان زرزور؛ تاريخ القرآن والتفسير، محمود شحاته.
 
 
 
آثار موجود در زمينه تاريخ قرآن به صورت جامع و مانع، حاوى مباحث مربوط به تاريخ قرآن، با تعريفى كه در اين جا از آن ارائه داديم، نيستند، بلكه بيشتر آن‌ها از طرفى برخى از مباحث نظير ماهيت وحى، موارد كاربرد واژه [[وحى]] در [[قرآن]] يا شرح و تفصيل در مورد [[حروف مقطعه]] و مانند آن را كه ماهيتى زمانى ندارند بررسى كرده‌اند و از سوى ديگر، به بعضى مباحث نظير مسئله عدم تحريف يا [[نسخ در قرآن]]، كه زمان در آن‌ها مدخليت دارد، نپرداخته‌اند.
 
 
 
يادآورى اين نكته لازم است كه اگر نويسندگان مسلمان در كتاب‌هاى تاريخ قرآن گاهى به مباحثى پرداخته‌اند كه جنبه تاريخى ندارد به اين سبب بوده است كه در كتب مستشرقان شبهاتى در مورد آن‌ها مطرح شده است و آن‌ها خواسته‌اند پاسخ گويند. به علاوه اين كه طرح مسئله وحى و ماهيت و انواع آن در آغاز كتب تاريخ قرآن نيز تأكيد بر اين است كه برخلاف نظر مستشرقان، قرآن كلام خدا و پديده‌اى فرازمانى است. مى‌توان صرفنظر از مباحث خاورشناسان، تاريخ قرآن را شاخه‌اى از علوم قرآن دانست و مباحثى از علوم قرآن را كه تاريخيت در آن مدخليت دارد، تا مى‌توان با رعايت ترتيب تاريخى آورد. اين مباحث را در طرح كلى زير مى‌توان جاى ‌داد:
 
 
 
* 1. [[نزول قرآن]] (آغاز نزول قرآن، طول دوره نزول، فترت وحى، ترتيب نزول، تقويم نزول).
 
 
 
* 2. ‌تثبيت قرآن (حفظ و نگارش).
 
 
 
* 3. جمع آورى و تدوين قرآن (جمع‌ در عصر پيامبر، جمع پس از عصر پيامبر، كيفيت تدوين آيات در سوره‌ها، چگونگى جایگذارى آيات مكى و مدنى و ناسخ و منسوخ در سوره‌ها، كيفيت تدوين سوره‌ها در مصحف).
 
 
 
* 4. ‌[[توحيد]] مصاحف (پيدايش اختلاف در قرائت قرآن، چگونگى يكى شدن مصاحف).
 
 
 
* 5. ‌سرنوشت مصاحف (مصاحف صحابه، نسخه‌هاى كهن قرآن).
 
 
 
* 6. خط و رسم الخط (خط ‌قرآن در اولين نگارش، تغيير خط، رسم ‌الخط قرآن).
 
  
* 7. ‌قرائات (منشأ پيدايش قرائت‌ها، مراحل تاريخى شكل‌گيرى قرائت‌ها، قرائت‌هاى مشهور و قاريان آن‌ها).
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=63671&scope=50SBIMv_zVd2-hxl_XEfdKEvj1DDruR6&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A&field=&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true كتاب شناسی تاريخ قرآن]'''
  
* 8. ‌اعراب و اعجام.
+
{{قرآن}}
  
* 9. تجزيه و تحزيب.
+
{{سنجش کیفی
 
+
|سنجش=نشده
* 10. علائم تجويدى (شماره آيات، علائم تجويدى، علائم ديگر).
+
|شناسه=
 
+
|عنوان بندی مناسب=
* 11. ترجمه (اولين ترجمه، ترجمه به زبان‌هاى مختلف، انواع ترجمه‌ها).
+
|کفایت منابع و پی نوشت ها=
 
+
|رعایت سطح مخاطب عام=
* 12. چاپ نوين (اولين چاپ، تفاوت‌هاى رسم الخطى).
+
|رعایت ادبیات دانشنامه ای=
 
+
|جامعیت=
* 13. ‌سلامت [[قرآن]] از تحريف.
+
|رعایت اختصار=
 
+
|سیر منطقی=
==پانویس ==
+
}}
<references />
 
\'s Introdudction to the Quran ؛ Introduction to the Quran.
 
 
 
پیوندها:
 
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=63671&scope=50SBIMv_zVd2-hxl_XEfdKEvj1DDruR6&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A&field=&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true كتاب شناسي تاريخ قرآن]'''
+
[[Category:علوم قرآنی]]
  
----
+
[[رده:تاریخ قرآن]]
 +
[[رده:مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۹


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«تاریخ قرآن» نام شاخه‌اى از علوم قرآن است که به سرگذشت قرآن کریم از آغاز نزول تاکنون مى‌پردازد و در آن مسائلى مانند سیر نزول قرآن، حفظ و نگارش آن، گردآورى و جمع قرآن، مصاحف نخستین، پدیدارى اختلاف قرائات، علامت‌گذاری‌هاى گوناگون در مصحف و ترجمه قرآن به زبان‌هاى مختلف سخن مى‌گوید.

پیشینه اصطلاح تاریخ قرآن

گرچه مباحث مورد اشاره قدمت دارد، اصطلاح «تاریخ قرآن» از اصطلاحات نوپدید در دو سده اخیر است. صرفنظر از چند گزارش نامطمئن از نگارش یکى دو کتاب با عنوان تاریخ قرآن در سده‌هاى سوم و چهارم هجرى، نخستین بار تئودور نولدکه[۱] (۱۹۳۰ م) خاورشناس آلمانى در سال ۱۸۶۰ میلادى کتابى را با عنوان «تاریخ ‌قرآن» منتشر کرد.

پژوهشگرانِ مسلمان با این که گاهى به این عنوان اعتراض کرده‌اند، بیشتر قرآن‌‌پژوهان آن را پذیرفته و کتاب‌هایى را با همین نام تألیف کرده‌اند. گرچه بسیارى از مباحث در کتب خاورشناسان و مسلمانان در حوزه تاریخ قرآن مشترک است، بر اثر اختلاف این دو گروه در نوع نگرش به قرآن، دیدگاه آن‌ها درباره ماهیت و تعریف این بحث متفاوت است.

تاریخ قرآن نزد خاورشناسان

خاورشناسان از اوایل سده نوزدهم تا نیمه ‌دوم سده بیستم میلادى، اهتمام ویژه‌اى به مباحث تاریخ قرآن داشته‌اند. بیشتر نوشته‌هایى که در آن‌ها به مباحث تاریخ قرآن پرداخته شده عناوینى چون «مقدمه ای بر قرآن»[۲] و «مطالعات قرآنى»[۳] منتشر شده‌اند. برخی نیز در ضمن زندگینامه حضرت محمد صلى الله علیه و آله[۴] به این مباحث پرداخته‌اند.[۵]

رویکرد خاورشناسان در پژوهش قرآنی

در آثار خاورشناسان تعریف خاصى براى اصطلاح تاریخ قرآن به چشم نمى‌خورد؛ اما باید دانست که خاور‌شناسان قرآن را به مثابه متنى تاریخى بشمار مى‌آورند که مى‌تواند مورد نقد تاریخى نیز قرار گیرد. از نظر اینان نقد منبع از بزرگترین دستاوردهاى روش شناختى در تحقیقات نوین تاریخى است. هدف از این نقد، بررسى صحت و اصالت چیزى است که منبع ادعا مى‌کند. آن‌ها در این راه در پى ادله تاریخى هستند، تا صحت انتساب این متن به پیامبر اسلام را ثابت کنند.

به طور خلاصه مى‌توان گفت که مراد آن‌ها از تاریخ قرآن، پاسخ به این پرسش است که متن اصلى قرآن در قالب آیات و سوره‌ها که حضرت محمد صلى الله علیه و آله بر مخاطبانش القا مى‌کرده، چگونه پدید آمده است و چه تحولاتى را پذیرفته تا به صورت متن کنونى پدیدار گشته است.

پیشینه تاریخ قرآن در غرب

برخى بر آن‌اند که براى نخستین بار خاورشناس فرانسوى، پوتیه [۶](۱۸۷۳ م) مباحثى را که بعدها تاریخ قرآن نامیده شد مورد بحث و بررسى قرارداد و تحقیقات خود را در سال ۱۸۴۰ میلادى منتشر ساخت.[۷] سپس گوستاوویل (۱۸۸۹ م) بحث هاى جامع‌ترى را در این باره مطرح ساخت و در کتابى با عنوان مقدمه تاریخى ـ انتقادى بر قرآن منتشر ساخت و پس از وى اشپرنگر و ویلیام مویر تألیفاتى را با نام‌هاى زندگى ‌پیامبر و تصنیف و تعلیم پیامبر منتشر ساختند.

افزایش علاقه و رویکرد به مطالعات اسلامى در اروپا، فرهنگستان کتیبه پژوهى و ادبیات پاریس را در سال ۱۸۷۵ میلادى بر آن داشت که پیشنهاد کند به بهترین تک‌نگاشت در زمینه «تاریخ انتقادى متن قرآن» جایزه دهد.

در این میان تئودور نولدکه (۱۹۳۰ ـ ۱۸۳۶ م) با اثرى پژوهشى به زبان لاتین در زمینه «منشأ و تدوین قرآن»، که در اصل، رساله دکترایش بود در سال ۱۸۵۸‌ میلادى برنده جایزه مزبور شد که همین اثر در سال ۱۸۶۰ میلادى با کمى گسترش و به زبان آلمانى با نام «تاریخ‌ قرآن»[۸] منتشر شد و اساس بیشتر تحقیقات قرآنى غربی قرار گرفت.[۹]

ادوارد سل (۱۸۶۹ ـ ۱۹۳۲ م) کشیش و خاورشناس انگلیسى، کتاب «رشد تاریخى قرآن»[۱۰] را فراهم آورده و منتشر ساخته است. وى تألیفات دیگرى نیز مانند زندگى حضرت محمد صلى الله علیه و آله، دین اسلام و احکام اسلامى دارد. آرتور جفرى توضیح داده است که این کتاب متنى ساده و خلاصه شده از کتاب نولدکه است.[۱۱] این کتاب در سال ۱۹۰۹ میلادى در مدرس هندوستان به چاپ رسیده است.

گوستاوویل، دیگر خاورشناس آلمانى، ضمن ترجمه قرآن به آلمانى، مقدمه‌اى با نام «مقدمه تاریخى- انتقادى بر‌ قرآن»[۱۲] بر آن نگاشت که به شکل مستقل نیز به چاپ رسیده است.[۱۳] وى در این کتاب، درباره جمع قرآن و نظم تاریخى سوره‌ها و آیات قرآن سخن گفته و تاریخ گذارى سوره‌ها را بر اساس سه معیار ارائه کرده است.

رژى بلاشر[۱۴] (۱۹۰۰ ـ ۱۹۷۳‌ م) از خاورشناسان فرانسوى است که در شیوه پژوهش از نولدکه اثر پذیرفته است و مهمترین اثر او ‌«ترجمه قرآن همراه با تلاش در راه بازآرایى سوره‌ها»[۱۵] (۳ مجلد، پاریس، ۵۱ـ۱۹۴۷ م) نام دارد که یک جلد آن مقدمه است و در سال ۱۹۵۹ میلادى با ویرایش جدید چاپ شده است.

دیدگاههاى بلاشر در زمینه تاریخ قرآن در دو اثر به فارسى ترجمه و منتشر شده است: اثر نخست «در ‌آستانه قرآن» نام دارد که مترجم آن محمود رامیار است. آن چه رامیار به ترجمه آن پرداخته، متن تجدید نظر شده مقدمه ترجمه قرآن است که بلاشر در سال ۱۹۵۸ میلادى به چاپ رسانده است.[۱۶]

اثر دیگر وى «درآمدى بر قرآن» است که اسدالله مبشرى آن را ترجمه و در سال ۱۳۷۰ شمسى منتشر کرده است. این کتاب که ترجمه خلاصه‌اى از دیدگاه‌هاى بلاشر از نشریه «چه مى‌دانم» چاپ فرانسه است[۱۷].

در اینجا باید به امرى غریب که از اشتباهات مسلم بلاشر در ترجمه‌اش از قرآن است اشاره کنیم؛ او آیات شیطانى ادعایى در افسانه غرانیق را به فرانسه ترجمه کرده و پس از آیه ۲۰ سوره نجم آورده ‌است![۱۸]

آلویز اشپرنگر نخستین رساله‌اش در زمینه سیره را‌ به انگلیسى و در الله‌آباد در سال ۱۸۵۱ میلادى منتشر کرد؛ اما کامل نشد، تا سرانجام جاى آن را یک اثر سه جلدى به آلمانى با عنوان «زندگى و آموزه حضرت ‌محمد صلى الله علیه و آله»[۱۹] (برلین، ۱۸۶۱ م) گرفت.

ویلیام مویر (۱۸۱۹ ـ ۱۹۰۵ م) خاورشناس اسکاتلندى کتاب «قرآن، ساختار، آموزه‌ها و گواهى‌اش بر کتب مقدس»[۲۰] را در سال ۱۸۷۸ میلادى منتشر ساخت. بخش اول کتاب مشتمل بر تاریخ زندگى حضرت محمد صلى الله علیه و آله، جمع و تألیف قرآن، بیان ترتیب سوره‌ها و تعالیم قرآن است و بخش دوم درباره مطالب عهدین. مویر در تحقیق خود پا جاى پاى اشپرنگر گذاشته؛ ولى در تعیین تاریخ نزول سوره‌ها جامع‌تر و مفصل‌تر کار کرده است.[۲۱]

هارتوریگ هرشفلد[۲۲] پس از تدوین و انتشار چند اثر درباره قرآن، در سال ۱۹۰۲ میلادى کتاب تحقیقات جدید در زمینه «جمع و تدوین و تفسیر قرآن»[۲۳] را در لندن انتشار داد.[۲۴]

کارل بروکلمان[۲۵] (۱۹۵۶ م) خاورشناس آلمانى، فصل دوم از باب دوم از کتاب «الادب ‌العربى» را به تاریخ قرآن اختصاص داده است. او در این بخش از کتابش به مبحث مربوط به وحى و مکى و مدنى قرآن پرداخته است.[۲۶]

هیوبرت‌گریم (۱۹۴۲ م)[۲۷]، خاورشناس آلمانى، در ضمن زندگینامه‌اى که براى حضرت ‌محمد صلى الله علیه و آله نوشته در تاریخ جمع و تدوین تعیین تاریخ نزول وحى و زمان نزول سوره‌ها مطالبى آورده است.[۲۸] او درباره پیامبر صلى الله علیه و آله دو اثر منتشر کرده است: اولى در دو جلد در سال‌هاى ۱۸۹۲ و ۱۸۹۵ میلادى و دومى در سال ۱۹۰۴ میلادى در آلمان منتشر شده است.[۲۹]

ریچاردبل نیز در سال ۱۹۵۳ میلادى کتاب «مقدمه بر قرآن» را منتشر ساخت.[۳۰]

ویلیام ‌مونتگمرى وات[۳۱] (۲۰۰۶ م)، خاورشناس اسکاتلندى و از شاگردان برجسته ریچارد بل، مهمترین کارش در زمینه قرآن، بازنگرى و بازنگارى کتاب مقدمه بر قرآن نوشته ریچارد بل است. قبل از این کار مقاله‌اى را با عنوان «تاریخ یابى قرآن، بازنگرى و نقد نظریه‌هاى ریچارد بل» در ۱۹۵۷ میلادى منتشر کرده است.

محورهاى پژوهش خاورشناسان در تاریخ قرآن

محورهاى مهم و اساسى مورد نظر خاورشناسان در مباحث متعلق به تاریخ قرآن را مى‌توان در ۵ محور زیر خلاصه کرد:

  1. پیدایش متن قرآن و تغییرات آن در زمان پیامبر
  2. تاریخ جمع و تدوین متن قرآن
  3. تاریخ گذارى سوره‌ها و گروه آیات موجود در مصحف عثمانى
  4. سیر تطور رسم‌الخط و قرائت متن قرآن
  5. تحریف قرآن.

۱. پیدایش متن قرآن و تغییرات آن در زمان پیامبر

بیشتر خاورشناسان در پژوهش‌هاى خود در تاریخ قرآن، به سه مسئله اهتمام بیشترى داشته‌اند:

الف. تجربه پیامبرى حضرت محمد و زمینه تاریخى آن:

تئودور نولدکه و شاگردش فریدریش شوالى[۳۲] برخلاف گوستاو ویل، آلویز اشپرنگر و ویلیام مویر[۳۳]، واقعیت و حقانیت الهام پیامبرانه حضرت ‌محمد صلى الله علیه و آله را پذیرفته، او را پیامبرى راستین مى‌‌دانستند.[۳۴] از نظر آن‌ها پیامبر اکرم بر این باور قاطع بود که خداوند او را برگزیده است تا مردم را به توحید دعوت کند.[۳۵]

نویسندگان اخیر در مجموع معتقدند که حضرت محمد صلى الله علیه و آله کاملا راستگو بوده و با حسن نیت و ایمان صادق عمل مى‌کرده است[۳۶]؛ و سرانجام، ویلیام وات مونتگمرى با قاطعیت از همه کژاندیشی‌هاى اسلاف خود مى‌گذرد و مى‌نویسد: از سال ۱۹۵۳ میلادى تاکنون مدافع این نظر هستم که قرآن فعلِ الهى است که از طریق شخصیت محمد عرضه شده است.[۳۷]

ب. منابع و مصادر قرآن:

در مورد دوم یعنى منابع و مصادر قرآن، بیشتر خاورشناسان متأثر از کتاب خاورشناس یهودىِ آلمانى، ابراهام ژایگر، به نام «اقتباسات محمد (ص) از یهودیت» که نقطه آغاز در این موضوع بشمار مى‌آید[۳۸] به بحث از این موضوع پرداختند.

این دسته از خاورشناسان کوشیده‌اند با تمسک به ادله‌اى همچون سفرهاى پیامبر ‌اکرم صلى الله علیه و آله به شام یا ملاقات یا مصاحبت او با برخى عالمان یهود و نصارا مانند ورقة بن نوفل و اطلاع یافتن از کتاب‌هاى اهل کتاب،[۳۹] به طرح شبهاتى در منابع و مصادر قرآن پرداخته، چنین القا کنند که پیامبر بخش درخور ‌توجه از آن را از جاهاى مختلف مانند تورات، تلمود و انجیل، فرهنگ و آداب مردم مکه، آئین صابئان و اشعار جاهلى[۴۰] اخذ کرده است؛ یا بر آن‌اند که آن حضرت با اثرپذیرى از اوضاع فرهنگى و مذهبى عصرش، خود پدیدآورنده متن قرآن بوده است[۴۱]؛ اما مونتگمرى وات، رأى هیچ یک از خاورشناسان را نمى‌پذیرد و وجود هر گونه مصدرى براى قرآن غیر از خداوند را رد مى‌کند.[۴۲]

ب. تغییر و اصلاح متن قرآن در زمان پیامبر:

در مورد سوم نیز، آن‌ها پدیده نسخ در قرآن را نوعى بازنگرى در قرآن براى رفع تناقضات موجود در متن قرآن و ساماندهى مجدد آن دانسته‌اند.[۴۳]

۲. تاریخ جمع و تدوین متن قرآن

از آنجا که در فرهنگ یهودى ـ مسیحى، کتاب‌هاى مقدس به دو دسته قانونى (Canonicai) و مشکوک (Apocryphal) قسمت شده‌اند، خاورشناسان با این گمان که قرآن نیز مانند نوشته‌هاى عهد قدیم و عهد جدید از میان نوشته‌هاى مشابه دیگرى انتخاب شده است، پرسیده‌اند که قرآن موجود از چه زمانى به صورت کتاب قانونى و معتبر درآمده است؟

آلفرنز مینگانا (Alphonse Mingana) (۱۸۸۱-۱۹۳۷ م) مى‌گوید که قرآن در زمان عبدالملک بن مروان و به ابتکار حجاج بن یوسف ثقفى جمع‌آورى شده![۴۴] و همچنین استل ولان (Estelle Welane) (م. ‌۱۹۹۷‌ م) با استناد به سه مدرک تاریخى، تدوین متن رسمى قرآن را در دوره حکومت عثمان تأیید مى‌کند[۴۵]؛ اما جان برتون (John Burton) با بیان این که روایات جمع قرآن به دست ابوبکر اعتبار تاریخى ندارد، به این نظریه مى‌گراید که قرآن در زمان خود پیامبر گردآورى شده است.[۴۶]

۳. تاریخ‌گذارى سوره‌ها و گروه آیات

مراد از «تاریخ‌گذارى قرآن» تعیین تاریخ نزول سوره‌هاى قرآن با استناد به ادله تاریخى، روایات معتبر و مضامین آیات و سوره‌هاست. برخلاف قرآن‌‌پژوهان مسلمان، که بیشتر در این زمینه به روایات ابن عباس استناد کرده‌اند، خاورشناسان، به این روایات وقعى ننهاده و راهى اجتهادى را با ملاک قرار دادن لحن، آهنگ، سبک و مفاد آیات و سورها در پیش گرفته و بر این اساس به طبقه‌بندى سوره‌ها در قالب ۳، ۴ یا ۶ مرحله پرداخته‌اند.

۴. رسم الخط و قرائت قرآن

بحث درباره رسم الخط و قرائت قرآن از دیگر مباحث مورد علاقه مستشرقان است. بعد از آن که متن قرآن به عنوان کتاب آسمانى مسلمانان تثبیت شد، مباحثى در درستى و نادرستى برخى از واژه‌ها از یک سو و اختلاف نظرها در چگونگى خواندن بسیارى از واژه‌ها پدید آمد.

۵. تحریف قرآن

در بحث تحریف قرآن مستشرقان به نتایجى که از مباحث پیشین گرفته‌اند استناد مى‌کنند که عمده‌ترین آن‌ها مربوط به دو بحث جمع قرآن و اختلاف در قرائت قرآن است؛ نیز به گفتار افراد مرتدى چون عبدالله بن سعد بن ابى السرح مبنى بر تبدیل واژه‌ها و عبارات قرآن در هنگام نگارش وحى استناد مى‌جویند.[۴۷]

به اعتقاد نولدکه، اولین خاورشناسى که به موضوع تحریف قرآن پرداخت، سیلوستر دوساسى[۴۸] (۱۷۵۸-۱۸۳۸ م) بود که در آیات ۱۳۸-۱۴۴ سوره آل عمران تردید کرد[۴۹] و پس از آن گوستاوویل این ادعا را در موارد دیگر قرآن نیز تکرار ساخت.[۵۰]

گرچه نولدکه در بخشى از کتابش ادعاهاى خاورشناسان و برخى فرقه‌هاى اسلامى مبنى بر تحریف قرآن را رد مى‌کند، خود نیز در همین کتاب و برخى مقالات دیگرش، شبهه تحریف قرآن از نوع نقصان را دامن مى‌زند.[۵۱]

تاریخ قرآن نزد مسلمانان

پیش از طرح موضوع تاریخ قرآن از سوى خاورشناسان، اصطلاح «تاریخ قرآن» در میان مسلمانان ـ جز در مواردى مشکوک ـ سابقه نداشته است. شاید مهمترین علت آن این بوده است که مسلمانان اصولا در مورد قرآن به عنوان موضوعى نمى‌نگریسته‌اند که تاریخیت آن مورد بحث و گفتگو باشد، زیرا نزد همه آنان به یقین قرآن کلام خداوند است که حضرت محمد صلى الله علیه و آله، آخرین پیامبر خدا براى هدایت مردم آورده و به نحو تواتر که راهى یقینى است، از هر نسلى از مسلمانان به نسل دیگر از آنان منتقل شده است. با این حال، در میان مسلمانان بخش هایى از مباحثى را که امروزه با عنوان «تاریخ قرآن» شناخته مى‌شود، به همراه بسیارى از مباحث دیگر تحت عنوان جامع‌تر «علوم ‌قرآن» نامبردار بوده است.

اگرچه چگونگى نگرش خاورشناسان به قرآن، آنها را واداشته است پژوهش‌هایى درباره تاریخ قرآن رقم زنند، امروزه شاهدیم که مسلمانان خودشان بیشتر این اصطلاح را در حوزه علوم قرآنى بکار مى‌برند؛ با این توضیح که تاریخ قرآن را مى‌توان بر آن دسته از مباحث قرآنى اطلاق کرد که ماهیتى زمانى دارند و بر این مبنا، مطالبى چون آغاز نزول قرآن، فترت وحى، ترتیب نزول سوره‌ها، اسباب نزول، نگارش قرآن، جمع و تدوین قرآن، رسم الخط قرآن، اختلاف قرائات، عدم تحریف قرآن، آیات مکى و مدنى، ناسخ و منسوخ، نشانه‌گذارى، تجزیه قرآن به بخش هاى مختلف و تاریخ ترجمه قرآن، از مباحث تاریخ قرآن بشمار مى‌روند.

محمود رامیار مى‌نویسد: در تاریخ قرآن از این بحث مى‌شود که ابناى بشر با کلام خدا چه کردند... ‌‌تاریخ ‌قرآن، سرگذشت قرآن است از لحظه نزول یا حتى پیش از آن، تا امروز که میان دستان و پیش روى ماست، به هر حال، تاریخ قرآن بخشى از علوم قرآن است.[۵۲]

برخى تاریخ قرآن را اصطلاح جدیدى مشتمل بر مجموعه‌اى از علوم قرآنى مى‌دانند که درباره شناختن متن قرآن و سرگذشت آن و وحى و کتابت وحى و جمع و تدوین قرآن و یگانه شدن و رسمیت یافتن یک متن در زمان عثمان، تا تصحیح و طبع مصاحف معتبر در قرون جدید است.[۵۳]

برخى محققان نخستین کتاب با عنوان «تاریخ القرآن» را نوشته ابوالعباس جعفر بن احمد المروزى (م ۲۷۴‌ ق) دانسته‌اند.[۵۴] ابن ندیم از آن با نام «تاریخ آى‌القرآن لتأیید کتب السلطان» گزارش کرده است.[۵۵] برخى از محققان معاصر گفته‌اند که به استناد پسوند نام این کتاب نباید تردید کرد که در قسمت اولِ نام، تصحیف و تحریفى رخ داده است، از این ‌رو این عنوان را تاریخ قرآن مصطلح نتوان دانست.[۵۶]

ابوحفص على بن عمر قزوینى نیز از کتاب دیگرى با عنوان «تاریخ القرآن العزیز» نوشته ابوالحسن على بن عیسى بن داوود جراح (م ‌۳۳۴‌ ق) یاد مى‌کند.[۵۷] سید ‌بن طاووس نام این کتاب را «تاریخ ‌القرآن» ضبط کرده است[۵۸] و نسخه خطى این کتاب در کتابخانه آیت‌الله مرعشى نجفی (در قم) موجود است[۵۹]؛ اما به استناد آن چه سید بن طاووس از متن کتاب نقل کرده است که مطلب تفسیرى است و با توجه به این که دیگران در میان آثار قرآنى على بن عیسى تنها از کتابى با نام «معانى القرآن و تفسیره» یاد کرده‌اند، بعضى معاصران اظهار داشته‌اند که «تاریخ القرآن» همان «معانى القرآن و تفسیره» است.[۶۰]

با صرفنظر از این دو کتاب، پیش از طرح موضوع تاریخ قرآن از سوى خاورشناسان، اصطلاح تاریخ قرآن در میان مسلمانان سابقه نداشته است. در عین حال، برخى از مباحثى که امروزه به نام تاریخ قرآن مطرح مى‌شوند، در کتاب هاى پیشینیان جزو مباحث علوم قرآن قرار مى‌گرفته است؛ براى نمونه مى‌توان از کتاب «البرهان فى علوم القرآن» زرکشى و کتاب «الاتقان فى علوم القرآن» جلال الدین سیوطى نام برد.

برخى مفسران نیز در مقدمه تفسیرشان مباحثى چون جمع و تدوین قرآن و توحید مصاحف، تقسیمات قرآن، قرائات، رسم‌الخط و عدم تحریف قرآن را به بحث نهاده‌اند؛ مانند قرطبى در «الجامع لاحکام القرآن»، آلوسى در «روح ‌المعانى» و ابن عاشور در «التحریر والتنویر». گاهى نیز از برخى مباحث مانند جمع، تدوین قرآن و قرائات قرآن به صورت مستقل بحث شده است. «النشر فى القرائات العشر» ابن ‌جزرى در قرائات و کتاب المصاحف سجستانى در جمع و تدوین قرآن و اختلاف مصاحف از این جمله‌اند.

کتاب «البیان فى تفسیر القرآن» آیت ‌الله خویى نیز در دو دهه اخیر از تأثیرگذارترین کتاب‌ها، در مباحث جمع قرآن و قرائات بوده است. محمود ابوریه، استاد دانشگاه الازهر مصر، ضمن ارجاع خوانندگان کتابش به مطالعه مبحث جمع و تدوین قرآن در «البیان»، این کتاب را بى‌نظیر و به ‌تنهایى براى مطالعه در این موضوع کافى دانسته است.[۶۱]

از این همه که بگذریم پس از خاورشناسان، نخستین کسى که در جهان اسلام کتابى با عنوان تاریخ ‌قرآن نوشت، موسى جارالله ترکستانى است که ‌آن را با نام «تاریخ القرآن والمصاحف» (در سال ۱۳۲۳‌ق/۱۹۳۴ م) منتشر کرد.[۶۲] پس از او ابوعبدالله زنجانى، محمد اسلم جیراجپورى، محمد شرف الدین یالتکایا، محمد عمر دین‌پورى و محمود رامیار کتاب‌هایى با این نام تألیف کردند.[۶۳] در سال‌هاى اخیر، عنوان «تاریخ قرآن»، چه به صورت مستقل و چه در ضمن برخى مجموعه‌هاى علوم قرآنى، مورد توجه دانشمندان اسلامى قرار گرفته و آثار درخور توجهى در این زمینه پدیدار آمده است.

ابوعبدالله زنجانى (۱۳۰۹ـ۱۳۶۰‌ ق) از عالمان شیعى کتاب «تاریخ القرآن» خود را که شهرتى جهانى یافت اولین بار در قاهره منتشر کرد و احمد امین مصرى، در مقدمه‌اى که در سال ۱۹۳۵ میلادى بر آن نوشته، از وى و کتابش به بزرگى یاد کرده است.[۶۴] کمیته عالى ترجمه دائرة ‌المعارف اسلام مقاله‌اى را به معرفى کتاب زنجانى به خوانندگان غربى اختصاص داده و از کتاب و مؤلف آن بسیار تمجید کرده است.[۶۵]

کتاب زنجانى یک مقدمه و سه باب دارد که مؤلف در مقدمه به شرح مختصرى از زندگانى پیامبر و اوضاع جهان عصر او پرداخته است. سپس در باب اول درباره این مسائل بحث کرده است: پیدایش خط در حجاز و انتشار آن و خطى که قرآن بدان نگاشته شد، آغاز نزول وحى، زمان نزول قرآن، قرائت قرآن توسط پیامبر بر اصحاب، کتابت قرآن در هنگام نزول به فرمان پیامبر و نویسندگان آن، آنچه قرآن را در زمان پیامبر بر روى آن مى‌نوشتند، جمع‌آورى کنندگان قرآن در زمان پیامبر، تاریخ نزول سور، و ترتیب نزول قرآن در مکه و مدینه.

زنجانى در باب دوم، درباره قرآن در زمان ابوبکر و عمر، در زمان عثمان، ترتیب سوره‌ها در مصحف امام علی علیه السلام، ابى ‌بن ‌کعب، ابن مسعود، ابن ‌عباس و مصحف امام صادق علیه السلام، ذکر نام قراء و راویان مشهور آن‌ها، اعرابگذارى و اعجام (نقطه‌گذارى حروف) قرآن گفتگو کرده ‌است. باب سوم کتاب نیز مشتمل بر مباحث ترجمه قرآن به زبان‌هاى غربى، تاریخ نزول سور قرآن از دیدگاه مستشرقان، و فواتح سور است. زنجانى در کتاب خود نولدکه را محققى بزرگ خوانده و کتاب تاریخ القرآن او را کتابى باارزش دانسته، خلاصه بحث او در ترتیب نزول سور قرآن را در کتاب خویش گزارش کرده است.[۶۶]

محمود رامیار (م ‌۱۳۶۳‌ ش)، براى اولین بار به زبان فارسى کتابى با عنوان تاریخ قرآن نوشت و آن را در سال ۱۳۴۶ شمسى منتشر کرد. او فارغ ‌التحصیل دانشگاه ادینبورو در بریتانیا است که دو خاور‌شناس مشهور ریچارد بل و مونتگمرى وات در آن دانشگاه سال ها تدریس کرده‌اند و هر دو داراى اثر در تاریخ قرآن هستند. رامیار در نزدیک به دو دهه در تاریخ قرآن خود بازنگرى کرد و آن را با حجمى بیش از دو برابر حجم اول در ۱۳۶۲ شمسى انتشار داد. تاریخ قرآن رامیار در میان کتاب‌هاى تاریخ قرآن نوشته دانشمندان مسلمان، جایگاهى ممتاز دارد.

این کتاب ۱۷ فصل و ملحقاتى چند دارد. سیر مباحث در این کتاب تفاوت زیادى با تاریخ قرآن زنجانى ندارد؛ اما حجم مباحث در آن بسیار مبسوط و گسترده‌تر است، به علاوه این که ترتیب مباحث نیز قدرى متفاوت از کتاب زنجانى است. رامیار همچنین مباحث مفصلى درباره وحى و ماهیت و انواع آن و سبب نزول آورده است و در بحث ترجمه قرآن برخلاف زنجانى به مباحث عام ترجمه، و به خصوص ترجمه به زبان‌هاى غربى پرداخته است.

پس از وى سید محمدباقر حجتى کتاب «پژوهشى در تاریخ قرآن کریم» را در سال ۱۳۶۰‌ شمسى منتشر کرد. فصول هجده‌گانه این کتاب بسیار نزدیک به تاریخ قرآن رامیار است. با این تفاوت که حجتى در تاریخ قرآنش به مباحث ترجمه قرآن نپرداخته است؛ اما بحثى مبسوط درباره قرائات و قاریان معروف و راویان آن‌ها در کتاب خود جاى داده است؛ همچنین بخش پایانى کتاب را به معرفى نمونه‌هایى از مهمترین نسخه‌هاى خطى قرآن ‌کریم در نقاط مختلف جهان اختصاص داده است.

محمدهادى معرفت در جلد نخست «التمهید» بخش مستقلى را با عنوان تاریخ القرآن قرار داده و به مباحث متعارف در این حوزه پرداخته است. آیت الله معرفت این بخش از التمهید را با کمى تلخیص و با اضافاتى قابل توجه در قالبى جدید بازنویسى و با عنوان تاریخ ‌قرآن منتشر ساخته است. از ویژگی‌هاى این کتاب آن است که مؤلف محقق آن جایگاه و دیدگاه عالمان امامیه را در مباحث تاریخ قرآن مورد توجه قرار داده است. این کتاب در مقایسه با سایر کتب تاریخ قرآن از نظم بهتر و جامع‌ترى برخوردار است.

برخى دیگر از کتب تاریخ قرآن که در سال‌هاى اخیر نگاشته شده، عبارت‌اند از «لمحات من تاریخ القرآن»، سید محمدعلى اشیقر، «تاریخ القرآن»، عبدالصبور شاهین، «تاریخ القرآن»، محمدحسین على الصغیر، «تاریخ القرآن الکریم»، محمد سالم محیسن، «تاریخ القرآن و غرائب رسمه و حکمه»، محمدطاهر بن عبدالقادر الکردى، «بحوث فى تاریخ القرآن و علومه»، سید ابوالفضل میر‌محمدى (این کتاب به فارسى نیز برگردان شده است)؛ «تاریخ و علوم قرآن»، على حجتى کرمانى، «تاریخ ‌القرآن»، ابراهیم الابیارى، «تاریخ القرآن و علومه»، عدنان زرزور؛ «تاریخ القرآن والتفسیر»، محمود شحاته.

آثار موجود در زمینه تاریخ قرآن به صورت جامع و مانع، حاوى مباحث مربوط به تاریخ قرآن، با تعریفى که در این جا از آن ارائه دادیم، نیستند، بلکه بیشتر آن‌ها از طرفى برخى از مباحث نظیر ماهیت وحى، موارد کاربرد واژه وحى در قرآن یا شرح و تفصیل در مورد حروف مقطعه و مانند آن را که ماهیتى زمانى ندارند بررسى کرده‌اند و از سوى دیگر، به بعضى مباحث نظیر مسئله عدم تحریف یا نسخ در قرآن، که زمان در آن‌ها مدخلیت دارد، نپرداخته‌اند.

یادآورى این نکته لازم است که اگر نویسندگان مسلمان در کتاب‌هاى تاریخ قرآن گاهى به مباحثى پرداخته‌اند که جنبه تاریخى ندارد به این سبب بوده است که در کتب مستشرقان شبهاتى در مورد آن‌ها مطرح شده است و آن‌ها خواسته‌اند پاسخ گویند. به علاوه این که طرح مسئله وحى و ماهیت و انواع آن در آغاز کتب تاریخ قرآن نیز، تأکید بر این است که برخلاف نظر مستشرقان، قرآن کلام خدا و پدیده‌اى فرا زمانى است. مى‌توان صرفنظر از مباحث خاورشناسان، تاریخ قرآن را شاخه‌اى از علوم قرآن دانست و مباحثى از علوم قرآن را که تاریخیت در آن مدخلیت دارد، مى‌توان با رعایت ترتیب تاریخى آورد. این مباحث را در طرح کلى زیر مى‌توان جاى ‌داد:

  1. نزول قرآن (آغاز نزول قرآن، طول دوره نزول، فترت وحى، ترتیب نزول، تقویم نزول).
  2. تثبیت قرآن (حفظ و نگارش).
  3. جمع آورى و تدوین قرآن (جمع‌ در عصر پیامبر، جمع پس از عصر پیامبر، کیفیت تدوین آیات در سوره‌ها، چگونگى جایگذارى آیات مکى و مدنى و ناسخ و منسوخ در سوره‌ها، کیفیت تدوین سوره‌ها در مصحف).
  4. توحید مصاحف (پیدایش اختلاف در قرائت قرآن، چگونگى یکى شدن مصاحف).
  5. سرنوشت مصاحف (مصاحف صحابه، نسخه‌هاى کهن قرآن).
  6. خط و رسم الخط (خط ‌قرآن در اولین نگارش، تغییر خط، رسم ‌الخط قرآن).
  7. قرائات (منشأ پیدایش قرائت‌ها، مراحل تاریخى شکل‌گیرى قرائت‌ها، قرائت‌هاى مشهور و قاریان آن‌ها).
  8. اعراب و اعجام.
  9. تجزیه و تحزیب.
  10. علائم تجویدى (شماره آیات، علائم تجویدى، علائم دیگر).
  11. ترجمه قرآن (اولین ترجمه، ترجمه به زبان‌هاى مختلف، انواع ترجمه‌ها).
  12. چاپ نوین (اولین چاپ، تفاوت‌هاى رسم الخطى).
  13. سلامت قرآن از تحریف.

پانویس

  1. Theodor_Noldeke
  2. افرادى چون بلاشر (Blachere)، ریچاردبل (Richard_Bell) و ویلیام مونتگمرى وات (William Montgomery Watt)
  3. جان ‌ونزبرو (Gohn Wansbrough)
  4. The Life of Mahomet, Muhammed ؛ Das Leben und die Lehre des Mohammad.
  5. کسانى مانند سر ویلیام ‌مویر (William_Muir)، هیوبرت گریم (Hubert_Grimme) و آلویز اشپرنگر (Aloys Sprenger)
  6. Pauthier
  7. ر.ک: المستشرقون، ج ‌۱، ص‌ ۱۹۴؛ المستشرقون والدراسات القرآنیه، ص‌ ۲۷.
  8. Geschichte des Qorans
  9. Introduction to the Quran, p. ۱۷۵.
  10. The Historical Development of the Quran
  11. The Muslim World, vol. ۱۶,pp.۳۲۷-۳۴۱, The Quest of the Historical Muhammad.
  12. Historiche - Kritische Einleitung in den Koran
  13. "Historisch - Kritische Einleitung in den Koran".
  14. Rgis Blachre
  15. Le Coran traduction selon un essai de reclassemenl des sourates
  16. ر.ک: در آستانه قرآن، ص ‌۴.
  17. درآمدى بر قرآن، ص‌ ۱۳.
  18. ر.ک: تاریخ جمع قرآن کریم، ص‌ ۴۷.
  19. Das leben und die lehre des Mohammad
  20. The Coran: Its Composition and Teaching؛ and the Testimony it Etars to the Holy Scriptures
  21. Introduction to the Quran , p.۱۷۴.
  22. Hartwig Hirschfeld
  23. New Researches into Composition and Exegesis of the Quran
  24. Ibdi,p.۱۷۶.
  25. Carl Brockelmann
  26. تاریخ الادب العربى، ج‌ ۱، ص ‌۱۳۷ـ۱۴۰.
  27. Hubert Grimme
  28. Introduction to the Quran ,p ۱۷۶.
  29. The Muslim World, vol.۱۶. pp. ۳۲۷- ۳۴۱, The Quest of the Historical Muhmmad.
  30. ر.ک: رویکرد خاورشناسان به قرآن، ص‌ ۱۲۰ـ۱۲۴.
  31. William Montgomery Watt
  32. Friedrich Schwally
  33. ر.ک: تاریخ القرآن، ص‌ ۲۳؛ The Quest of the Historical Muhmmad, p.۱۷.
  34. تاریخ القرآن، ص XVII.
  35. Introduction to the Quran , p.۱۷۴.
  36. Introduction to the Quran , p.۱۸.
  37. برخورد آراى مسلمانان و مسیحیان، ص‌ ۴۶ـ۴۷.
  38. تاریخ القرآن، ص‌ ۷.
  39. ر.ک: القرآن والکتاب، ص‌ ۱۹۲ـ۱۹۳؛ آراء المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰؛ مناهج المستشرقین، ج ‌۱، ص‌ ۳۱ـ۳۸.
  40. ر.ک: مناهج المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۳۳ـ۳۴؛ الاسلام و شبهات المستشرقین، ص‌ ۱۴۲ـ۱۴۸.
  41. ر.ک: المستشرقون والدراسات القرآنیه، ص‌ ۳۳ـ۳۴؛ مناهج المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۳۱؛ تاریخ القرآن، ص XVII ،۱۱.
  42. درآمدى بر تاریخ قرآن، ص‌ ۴۵ـ۴۷.
  43. ر.ک: الظاهرة الاستشراقیه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴۵ـ۴۵۳.
  44. Journal of the Manchester Egyption & Oriental Society (۱۹۱۵-۱۶), P.۲۵-۴۷؛ The Transmission of the Kuran" ؛ Der Jslam, P.۷-۱۵ ؛The Collection of the Quran".
  45. Journal of the American .society (۱۱۸.i). ۱۹۹۸, p.۲, Forgotten Witness: Evidence for the Early Codifioation of the Quran.
  46. The Collection of the Quran, pp. ۱۰۵ -۲۴۰ ؛ Journal of the American Oriental Sociely (۱۰۰. ii), ۱۹۸۰, p. ۱۳۷؛ Review of Quranic Studies, John Wansbrough.
  47. ر.ک: مناهج المستشرقین، ج‌ ۱، ص‌ ۴۶ـ۵۰.
  48. Silvestre de Sacy
  49. تاریخ القرآن، ص‌ ۳۱۱.
  50. همان، ص‌ ۳۱۱ـ۳۱۹.
  51. ر.ک: المستشرقون والدراسات القرآنیه، ص‌ ۳۰.
  52. ر.ک: تاریخ قرآن، رامیار، ص‌ ۱۰.
  53. دانشنامه قرآن، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۸.
  54. البرهان فى علوم القرآن، ج‌ ۱، ص‌ ۳۲۶؛ کتاب نامه بزرگ قرآن کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۱.
  55. الفهرست، ص‌ ۱۶۷.
  56. سیر نگارش هاى علوم قرآنى، ص‌ ۲۲۹.
  57. ر.ک: کتابنامه بزرگ قرآن ‌کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۴.
  58. سعد السعود، ص‌ ۲۳.
  59. کتابنامه بزرگ قرآن ‌کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۴.
  60. ر.ک: سیر نگارش هاى علوم قرآنى، ص‌ ۲۳۱.
  61. اضواء على السنة المحمدیه، ص‌ ۲۴۸ـ۲۴۹.
  62. معجم المطبوعات العربیه، ج‌ ۱، ص‌ ۶۷۰؛ البرهان فى علوم القرآن، ج‌ ۱، ص‌ ۳۲۶.
  63. کتابنامه بزرگ قرآن ‌کریم، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۰۱ـ۱۲۰۵.
  64. ر.ک: تاریخ قرآن، زنجانى، ص‌ ز، ح، ط.
  65. همان، ص‌ هـ، و.
  66. تاریخ قرآن، زنجانى، ص‌ ۱۸۳ـ۱۸۶.

منابع

پیوندها:

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن