رعایت سطح مخاطب عام متوسط است
مختصر نویسی متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اسرافیل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (اسرافيل را به اسرافیل منتقل کرد)
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''''فرشته‌اى مقرب، ابلاغ‌كننده فرمان الهى به دیگر فرشتگان، دمنده صور و از حاملان عرش الهى در قیامت.'''''
+
{{خوب}}
 +
'''«اِسرافیل»''' از [[فرشتگان]] بزرگ و مقرب الهى است، که داراى مسئولیت‌ها و مأموریت‌های گوناگونی است. بر طبق آیات [[قرآن]] و روایات، اسرافیل، [[نفخ در صور|دمنده در صور]]، ابلاغ‌کننده فرمان به دیگر فرشتگان و از حاملان [[عرش]] الهى در [[قیامت]] می‌باشد.
  
واژه إسرافیل را به صورت‌هاى دیگرى نیز از قبیل «اسرافین»، «سرافین» و «سرافیل» ذكر كرده‌اند.<ref> لسان‌العرب، ج‌ 5، ص‌ 245؛ مجمع‌البحرین، ج‌ ص‌ 366، «سرفل»؛ تاج‌العروس، ج‌ 23، ص‌ 431، «سرف».</ref> برخى واژه إسرافیل را رباعى و گروهى با اصلى دانستن همزه، آن را خماسى مى‌دانند.<ref> لسان‌العرب، ج‌ 5، ص‌ 245، «سرفل»؛ ریاض‌السالكین، ج‌ ص‌ 85‌.</ref>
+
==واژه‌شناسی==
 +
بیشتر لغت‌دانان «اسرافیل» را واژه‌اى غیرعربى دانسته‌اند؛<ref> تاج‌العروس، ج‌ ۲۳، ص‌ ۴۳۱، «سرف»؛ المعرب، ج‌ ۱، ص‌ ۹۷؛ ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.</ref> برخى آن را برگرفته از [[زبان سریانی|سریانى]] و مرکب از اسرا (بنده) و ایل (خدا) مى‌دانند.<ref> لغت‌نامه، ج‌ ۲، ص ‌۱۹۲۵، «اسرافیل».</ref> نام‌هاى دیگر اسرافیل (عبدالله<ref> بحارالانوار، ج‌ ۱۵، ص‌ ۳۵۲.</ref>، عبدالرحمن<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۵.</ref>) نیز با این معنا انطباق دارند. در روایاتى به نقل از [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله و [[امام سجاد]] علیه‌السلام گفته شده است: هر اسم مرکبى که بخش دوم آن واژه ایل باشد (مانند [[جبرئیل]]، [[میکائیل]] و [[عزرائیل]]) به نحوى بندگى خدا را مى‌رساند.<ref> همان؛ ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.</ref>
  
بیشتر لغت‌دانان اسرافیل را واژه‌اى غیرعربى دانسته‌اند؛<ref> تاج‌العروس، ج‌ 23، ص‌ 431، «سرف»؛ المعرب، ج‌ 1، ص‌ 97؛ ریاض‌السالكین، ج‌ 1، ص‌ 85‌.</ref> برخى آن را برگرفته از سریانى و مركب از اسرا (بنده) و ایل (خدا) مى‌دانند.<ref> لغت‌نامه، ج‌ 2، ص ‌1925، «اسرافیل».</ref> نام‌هاى دیگر اسرافیل (عبدالله<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 15، ص‌ 352.</ref>، عبیداللّه <ref> همان، ج‌ 56، ص‌ 250. </ref>، عبدالرحمن<ref> الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 225.</ref>) نیز با این معنا انطباق دارند. در روایاتى به نقل از پیامبر صلى الله علیه و آله، [[امام سجاد]] علیه‌السلام، صحابه و تابعان گفته شده است: هر اسم مركبى كه بخش دوم آن واژه ایل باشد (مانند [[جبرئیل]]، [[میكائیل]] و [[عزرائیل]]) به نحوى بندگى خدا را مى‌رساند.<ref> همان؛ ریاض‌السالكین، ج‌ 1، ص‌ 85‌.</ref>
+
برخى دیگر احتمال داده‌اند مأخذ این واژه، لغت عبرىِ «سرافیم» باشد<ref> الملائکه، ص ۴۵؛ المعرب، ص ۹۷ـ۹۸؛ دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌ ۲، ص‌ ۱۱۳.</ref> که بر اساس [[تورات]]، نام جمعى از فرشتگان است که بر بالاى کرسى خداوند ایستاده و داراى ۶ بال هستند که با دو بال روى خود را و با دو بال دیگر پاهاى خود را پوشانیده‌اند و با دو بال دیگر پرواز مى‌کنند و هنگام آواز جمله «قدّوس قدّوس، پروردگارِ لشکرهاست، تمامى زمین از جلال او مملو است» را بر زبان مى‌آورند.<ref> کتاب مقدس، اشعیاء نبى، ۶: ۲‌ـ‌۷.</ref>
  
برخى دیگر احتمال داده‌اند مأخذ این واژه، لغت عبرىِ «سرافیم» باشد<ref> الملائكه، ص 45؛ المعرب، ص 97ـ98؛ دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌ 2، ص‌ 113.</ref> كه بر اساس [[تورات]]، نام جمعى از فرشتگان است كه بر بالاى كرسى خداوند ایستاده و داراى 6 بال هستند كه با دو بال روى خود را و با دو بال دیگر پاهاى خود را پوشانیده‌اند و با دو بال دیگر پرواز مى‌كنند و هنگام آواز جمله «قدّوس قدّوس، پروردگارِ لشكرهاست، تمامى زمین از جلال او مملو است» را بر زبان مى‌آورند.<ref> كتاب مقدس، اشعیاء نبى، 6: 2‌ـ‌7.</ref>
+
اما اندکى توجه روشن مى‌سازد که لغت سرافیم در زبان عبرى به رغم برخى شباهت‌هاى لفظى و وصفى، تفاوت‌هاى آشکارى با واژه اسرافیل در فرهنگ [[اسلام|اسلامى]] دارد؛ یکی اینکه «سرافیم» جمع و در [[تورات]] به معناى گروهى از فرشتگان مقرب است و اسرافیل مفرد و در فرهنگ اسلامى نام فرشته‌اى مقرب. همچنین در فرهنگ اسلامى مسئولیت اسرافیل، ابلاغ پیام الهى به دیگر [[فرشتگان]]<ref> التوحید، ص‌ ۲۶۴؛ مجمع‌البیان، ج ‌۱۰، ص‌ ۶۵۲.</ref> و دمیدن در صور معرفى شده است؛ ولى در تورات نه تنها فرشتگان تسبیح‌گوى سرافیم چنین مسئولیت‌هایى ندارند، بلکه از هیچ فرشته‌اى حتى با لفظى دیگر براى چنین مسئولیتى نامى به میان نیامده است.
 +
==اسرافیل در قرآن==
  
گاهى نظریه اشتقاق اسرافیل از سرافیم با حدس و احتمال چنین توجیه مى‌شود كه شاید اعراب پیشین از جمله نصارا، الف و لام را به «سراف» افزوده باشند؛ همچنین امكان دارد كه «میم» به «لام» تبدیل شده تا بر قیاس جبرئیل و میكائیل، این واژه، سرافیل (اسرافیل) شود.<ref> المعرب، ص‌ 98.</ref>
+
واژه اسرافیل در [[قرآن کریم]] نیامده است؛ اما مفسران در ذیل آیات بسیارى از این فرشته سخن گفته‌اند:
  
برخى از همسانى لفظى این دو واژه، پا را فراتر نهاده، براى نشان دادن ارتباط هر چه بیشتر بین آن دو به تشابه پاره‌اى از اوصاف همانند داشتن 6 بال، حضور در نزد كرسى خداوند و قدوس قدوس گویى فرشتگان سرافیم در كتاب تورات، با دارا بودن 4 بال و حامل عرش الهى بودن و تسبیح‌گویى فرشته اسرافیل در روایات اسلامى استناد جسته‌اند<ref> دائرة‌المعارف بزرگ اسلامى، ج‌ ص‌ 289؛ عجائب المخلوقات، ص‌ 260.</ref> و در اظهارنظرى غیر‌دقیق، این‌گونه مطالب را به صراحت ساخته كعب‌الاحبار و از اسرائیلیات دانسته‌اند.<ref> الملائكة، ص‌ 45.</ref>
+
*[[نفخ در صور|نفخ صور]] و دمیدن در ناقور. ([[سوره نمل]]/۲۷،۸۷؛ [[سوره زمر]]/۳۹،۶۸؛ [[سوره انعام]]/۶، ۷۳؛ [[سوره کهف]]/۱۸، ۹۹<ref> روض‌الجنان، ج‌ ۱۲، ص‌ ۳۶۳.</ref>؛ [[سوره مدثر]]/ ۷۴، ۸)
 +
*دعوت و ندا. ([[سوره روم]]/۳۰، ۲۵ و ۲۷؛ [[سوره ق]]/۵۰،۴۱‌ـ‌۴۲) طبق نظر مفسران مقصود از دعوت و ندا، دمیدن اسرافیل در صور است.<ref> مجمع البیان‌، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۷‌؛ ج‌ ۹‌، ص‌ ۲۲۶‌؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌ ۲۸، ص‌ ۱۸۸؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۵.</ref>
 +
*برانگیخته شدن در [[قیامت]].<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۵۳‌؛ روض‌الجنان، ج‌ ۷، ص‌ ۳۸۰.</ref> ([[سوره نازعات]]/ ۷۹، ۶‌ـ‌۷؛ [[سوره انعام]]/۶، ۹۴)
 +
*در ذیل آیات {{متن قرآن|«دَنَا فَتَدَلَّى... وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى»}} ([[سوره نجم]]/۵۳، ۸‌ـ‌۱۳)، {{متن قرآن|«وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ»}} ([[سوره تکویر]]/۸۱‌، ۲۳)، مفسران روایاتى را ذکر کرده‌اند که در آن‌ها اسرافیل داراى عظمتى بیشتر از [[جبرئیل]] وصف شده است.<ref> البرهان، ج‌ ۵، ص‌ ۱۹۹‌ـ‌۲۰۰؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ۹، ص‌ ۱۵۷.</ref>
  
اگرچه بیشتر روایات از منابع اهل‌سنت بوده و در سند پاره‌اى از آن‌ها كعب‌الاحبار وجود دارد؛ اما فراوانى روایات به حدى است كه شبهه‌اى، در اصل وجود فرشته‌اى به نام اسرافیل در فرهنگ [[اسلام|اسلامی]] باقى ‌نمى‌گذارد و این گونه اوصاف كه نظیر آن در ‌آیات قرآن ([[سوره فاطر]]/35، 1) نیز آمده است، بر اساس دیدگاه‌هاى گوناگون كلامى و فلسفى قابل تبیین است.<ref> ریاض‌السالكین، ج‌ ص‌ 83‌.</ref>
+
افزون بر این، در ذیل برخى از آیات نیز به مناسبت خاصى از اسرافیل سخن به میان آمده است؛ مانند پیوستن ذریه مؤمنان به ایشان<ref> تفسیر فرات الکوفى، ص‌ ۴۴۵.</ref> در قیامت، ([[سوره طور]]/۵۲،۲۱) شادکامى بهشتیان<ref> کشف‌الاسرار، ج‌ ۷، ص‌ ۴۴۰.</ref> ([[سوره روم]]/۳۰، ۱۵) و فرستادن فرشته پیامبر براى فرشتگان بر فرض زندگى آن‌ها در زمین<ref> تفسیر قمى، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷.</ref> ([[سوره اسراء]]/۱۷،۹۵).
  
اندكى توجه روشن مى‌سازد كه لغت سرافیم در زبان عبرى به رغم برخى شباهت‌هاى لفظى و وصفى، تفاوت‌هاى آشكارى با واژه اسرافیل در فرهنگ اسلامى دارد:
+
==جایگاه اسرافیل==
 +
بر اساس روایات، اسرافیل ولىّ [[لوح محفوظ]]<ref> عالم الملائکه، ص‌ ۶۳؛ البدایة والنهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹.</ref> و واسطه امین بین [[خداوند]] و سه [[فرشته]] برگزیده دیگر معرفى شده است<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۰؛ بحارالانوار، ج‌ ۵۶، ص‌ ۲۶۰.</ref> و بر این نکته تصریح شده که [[وحى]] خدا بر [[جبرئیل]] توسط او ابلاغ مى‌گردد.<ref> بحارالانوار، ج ‌۵۴، ص‌ ۳۶۶؛ التوحید، ص‌ ۲۶۴.</ref>
  
# سرافیم جمع و در [[تورات]] به معناى گروهى از فرشتگان مقرب است و اسرافیل مفرد و در فرهنگ اسلامى نام فرشته‌اى مقرب.
+
بر طبق این روایات، فرمان‌ها و وحى الهى در لوح محفوظ ظاهر مى‌شود و اسرافیل آن را به دیگر فرشتگان ابلاغ مى‌کند. [[علامه مجلسى]] در ذیل روایات پیشگفته، از برخى نقل مى‌کند که وى بر اساس روایتى، همه فرشتگان لوح را تحت امر و پیرو اسرافیل دانسته‌ است.<ref> بحارالانوار، ج‌ ۵۴، ص‌ ۳۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۲، ص‌ ۱۶۲.</ref>
# در فرهنگ اسلامى مسئولیت اسرافیل، ابلاغ پیام الهى به دیگر فرشتگان<ref> التوحید، ص‌ 264؛ مجمع‌البیان، ج ‌10، ص‌ 652.</ref> و دمیدن در صور معرفى شده است؛ ولى در تورات نه تنها فرشتگان تسبیح‌گوى سرافیم چنین مسئولیت‌هایى ندارند بلكه از هیچ فرشته‌اى حتى با لفظى دیگر براى چنین مسئولیتى نامى به میان نیامده است.
 
  
بر اساس روایات، همچنین اسرافیل ولىّ لوح محفوظ<ref> عالم الملائكه، ص‌ 63؛ البدایة والنهایه، ج‌ ص‌ 59.</ref> و واسطه امین بین خداوند و سه فرشته برگزیده دیگر معرفى شده است<ref> الدرالمنثور، ج‌ ص‌ 230؛ بحارالانوار، ج‌ 56، ص‌ 260.</ref> و بر این نكته تصریح شده كه وحى خدا بر جبرئیل توسط او ابلاغ مى‌گردد.<ref> [[بحارالانوار]]، ج ‌54، ص‌ 366، 368؛ التوحید، ص‌ 264.</ref>
+
در روایتى دیگر، علم جبرئیل از [[میکائیل|میکائیل]]، و علم میکائیل برگرفته از اسرافیل و دانش اسرافیل از لوح محفوظ معرفى شده است<ref> الاختصاص، ص‌ ۴۵.</ref> و در سلسله سند [[حدیث قدسی|روایات قدسى]] نیز پیامبر سخن خداوند را از جبرئیل و او از میکائیل و میکائیل از اسرافیل و او از لوح و لوح از قلم و در نهایت آن را از خداوند نقل مى‌کند.<ref> همان،؛ بحارالانوار، ج‌ ۳۹، ص‌ ۲۴۶؛ وسائل‌الشیعه، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۲، ۸۶؛ ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۸۷.</ref> همچنین در روایات، از نگاشته شدن [[قرآن]]<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۳.</ref> و نامى از اسماى الهى<ref> بحارالانوار، ج‌ ۵۶، ص‌ ۲۵۳.</ref> و ۴ حرف از حروف گشایش امور بر پیشانى اسرافیل<ref> الخصال، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۰؛ اعلام القرآن، ص‌ ۸۹.</ref> گزارش‌هایى ارائه شده و در [[دعا]]<ref> بحارالانوار، ج‌ ۸۷، ص‌ ۲۱۳؛ ج‌ ۸۶، ص‌ ۳۱۶؛ ج‌ ۹۰، ص‌ ۲۶۱‌ـ‌۲۶۲.</ref> و حرزهاى بسیارى<ref> همان، ج‌ ۸۳، ص‌ ۳۱۱؛ ج‌ ۸۷، ص‌ ۱۹۱.</ref> از او نام برده شده است.
  
بر اساس این روایات فرمان‌ها و [[وحى]] الهى در لوح محفوظ ظاهر مى‌شود و اسرافیل آن را به دیگر فرشتگان ابلاغ مى‌كند. [[علامه مجلسى]] در ذیل روایات پیشگفته، از برخى نقل مى‌كند كه وى بر اساس روایتى، همه فرشتگان لوح را تحت امر و پیرو اسرافیل دانسته‌ است.<ref> بحارالانوار، ج‌ 54، ص‌ 319؛ التفسیر الكبیر، ج‌ ص‌ 162.</ref>
+
در بسیارى از روایات نیز براى اسرافیل جایگاهى والاتر از سایر فرشتگان برگزیده تصویر شده و با تعابیرى مانند نزدیک‌ترین فرشته به خداوند،<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۹؛ بحارالانوار، ج ‌۵۵، ص‌ ۴۴. </ref> نزدیک‌ترین مخلوق‌ها به خداوند،<ref> تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۸؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۲۷.</ref> دربان پروردگار<ref> تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۷؛ الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۰.</ref> و اولین فرشته‌اى که پس از حجاب‌هاست<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۹؛ ریاض السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.</ref> و سید ملائکه،<ref> بحارالانوار، ج‌ ۴۰، ص‌ ۴۷.</ref> از او یاد شده است.
  
در روایتى دیگر علم جبرئیل از میكائیل، و علم میكائیل برگرفته از اسرافیل و دانش اسرافیل از لوح محفوظ معرفى شده است<ref> الاختصاص، ص‌ 45.</ref> و در سلسله سند روایات قدسى نیز پیامبر سخن خداوند را از جبرئیل و او از میكائیل و میكائیل از اسرافیل و او از لوح و لوح از قلم و در نهایت آن را از خداوند نقل مى‌كند؛<ref> همان،؛ بحارالانوار، ج‌ 39، ص‌ 246؛ وسائل‌الشیعه، ج‌ 8‌، ص‌ 42، 86؛ ج‌ 27، ص‌ 187.</ref> همچنین در روایات از نگاشته شدن [[قرآن]]<ref> الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 123.</ref> و نامى از اسماى الهى<ref> بحارالانوار، ج‌ 56، ص‌ 253.</ref> و 4 حرف از حروف گشایش امور بر پیشانى اسرافیل<ref> الخصال، ج‌ 2، ص‌ 510؛ اعلام القرآن، ص‌ 89.</ref> گزارش‌هایى ارائه شده و در [[دعا]]،<ref> بحارالانوار، ج‌ 87، ص‌ 213؛ ج‌ 86، ص‌ 316؛ ج‌ 90، ص‌ 261‌ـ‌262.</ref> تعقیقات<ref> همان، ج‌ 56، ص‌ 93، 253؛ ج ‌83، ص‌ 75، 88.</ref> و حرزهاى بسیارى<ref> همان، ج‌ 83، ص‌ 311؛ ج‌ 87، ص‌ 191.</ref> از او نام برده شده است.
+
این گونه روایات با نظر به نقش هر یک از فرشتگان برگزیده قابل تبیین است، زیرا بدون احیا که بر عهده اسرافیل است، زمینه‌اى براى ایفاى نقش تعلیم و روزى دادن و اماته که به ترتیب بر عهده جبرئیل و میکائیل و [[عزرائیل]] است<ref> روض‌الجنان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۳۳؛ عجائب المخلوقات، ص‌ ۲۶۰‌ـ‌۲۶۱.</ref> نمى‌ماند.
  
بدین سان و با عنایت به نبودن واژه اسرافیل در زبان عبرى و سامى،<ref> المعرب، ص‌ 97.</ref> صرف حدس و گمان یا وجود پاره‌اى تشابهات نمى‌تواند اشتقاق این واژه را از لغت عبرى سرافیم توجیه كند.
+
بر اساس ظاهرِ گونه‌هایى از روایات، اسرافیل با جبرئیل و میکائیل همسان و این سه از گرامى‌ترین آفریده‌ها نزد خداوند،<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۰.</ref> آفریده شده از گوهرى واحد،<ref> بحارالانوار، ج‌ ۵۶، ص‌ ۱۷۵.</ref> از رؤساى [[فرشتگان]]<ref> همان، ج ۹، ص ۳۳۹؛ ج‌ ۱۰، ص‌ ۸۶‌؛ الاختصاص، ص‌ ۴۶؛ اعلام القرآن، ص‌ ۸۹‌.</ref> و هر سه از کروبیان فرشتگان مقرب هستند.<ref> المفصل، ج‌ ۲، ص‌ ۲۶۹.</ref>
  
واژه اسرافیل در [[قرآن كریم]] نیامده است؛ اما مفسران در ذیل آیات بسیارى، از این فرشته سخن گفته‌اند:
+
شایان ذکر است که فضیلت‌هاى مشترک یاد شده در پاره‌اى از این ‌روایات و به دنبال آن فرشتگان برخوردار از آن‌ها مى‌توانند داراى مراتب باشند؛ بنابراین بین این روایات و روایاتى که مفاد آن‌ها برترى اسرافیل بر سایر فرشتگان برگزیده است، تنافى نیست. در برخى روایات نام اسرافیل پس از جبرئیل و میکائیل ذکر شده<ref> الخصال، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۵؛ ج‌ ۲، ص‌ ۴۵۷.</ref> یا مقام و جایگاه آن دو برتر دانسته شده است.<ref> ریاض السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶.</ref>
  
# نفخ صور و دمیدن در ناقور. ([[سوره نمل]]/27،87؛ [[سوره زمر]]/39،68؛ [[سوره انعام]]/6، 73؛ [[سوره كهف]]/18، 99<ref> روض‌الجنان، ج‌ 12، ص‌ 363.</ref>؛ [[سوره مدثر]]/ 74، 8)
+
==ویژگى‌های اسرافیل==
# دعوت و ندا. ([[سوره روم]]/30، 25 و 27؛ [[سوره ق]]/50،41‌ـ‌42) طبق نظر مفسران مقصود از دعوت و ندا دمیدن اسرافیل در صور است.<ref> مجمع البیان‌، ج‌ 8‌، ص‌ 47‌؛ ج‌ 9‌، ص‌ 226‌؛ التفسیر‌الكبیر، ج‌ 28، ص‌ 188؛ تفسیر قرطبى، ج‌ 14، ص‌ 15.</ref>
 
# برانگیخته شدن در قیامت.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 653‌؛ روض‌الجنان، ج‌ 7، ص‌ 380.</ref> ([[سوره نازعات]]/ 79، 6‌ـ‌7؛ [[سوره انعام]]/6، 94)
 
# [[معراج]] پیامبر صلى الله علیه و آله.<ref> تفسیر‌قمى، ج‌ 2، ص‌ 31؛ روض‌الجنان، ج‌ 12، ص‌ 152.</ref> ([[سوره اسراء]]/ 17، 1)
 
# فرشتگان: الف. ‌جبرئیل و میكائیل و تمثل به جبرئیل.<ref> كشف‌الاسرار، ج‌ 9، ص‌ 307؛ الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 225، 230؛ البرهان، ج‌ 5، ص‌ 199‌ـ‌200.</ref> ([[سوره بقره]]/2، 98؛ [[سوره نجم]]/ 53، 8ـ13؛ [[سوره تكویر]]/81، 23) ب. مدبرات امر.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 652.</ref> ([[سوره نازعات]] /79، 5) ج. حاملان عرش.<ref> الدرالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 270.</ref> ([[سوره حاقه]]/ 69، 17) د.‌عبادت و تسبیح فرشتگان.<ref> قصص عن الملائكه، ص‌ 14.</ref> ([[سوره انبیاء]]/21، 19؛ [[سوره فصلت]]/41، 38) هـ‌‌.‌فرشتگان بشارت دهنده به [[حضرت ابراهیم]] علیه‌السلام.<ref> جامع‌البیان، مج ‌7، ج‌ 12، ص‌ 89.</ref> ([[سوره هود]]/11، 69) و. فرشتگانى كه به هنگام [[مرگ]] مؤمن بر بالین وى حاضر مى‌شوند.<ref> تفسیر فرات الكوفى، ص‌ 553.</ref>([[سوره فجر]]/89‌،30) ز. حضور فرشتگان در [[قیامت]].<ref> روض‌الجنان، ج‌ 12، ص‌ 152.</ref> ([[سوره نبأ]]/ 78، 38) ح. اوصاف و افعال فرشتگان.<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ 14، ص‌ 204‌ـ‌205؛ الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 123.</ref> ([[سوره فاطر]]/35،1؛ [[سوره بقره]]/ 2، 34) ط. برترى فرشتگان برگزیده بر بنى‌آدم<ref> روض‌الجنان، ج‌ 12، ص‌ 251.</ref> ([[سوره اسراء]]/17، 70)، افزون بر این در ذیل برخى از آیات نیز به مناسبت خاصى از اسرافیل سخن به میان آمده است؛ مانند پیوستن ذریه مؤمنان به ایشان<ref> تفسیر فرات الكوفى، ص‌ 445.</ref> در قیامت، ([[سوره طور]]/52،21) شادكامى بهشتیان<ref> كشف‌الاسرار، ج‌ 7، ص‌ 440.</ref> ([[سوره روم]]/30، 15) و فرستادن فرشته پیامبر براى فرشتگان بر فرض زندگى آن‌ها در زمین.<ref> تفسیر قمى، ج‌ 2، ص‌ 27.</ref> ([[سوره اسراء]]/17،95)
 
  
'''جایگاه إسرافیل'''
+
بنا بر آیات [[قرآن]]، [[فرشتگان]] داراى بال‌هاى دوگانه، سه‌گانه و چهارگانه‌اند: {{متن قرآن|« أُولِی أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ»}} ([[سوره فاطر]]/۳۵، ۱). در برخى از روایات اسرافیل داراى ۴ بال معرفى شده است.<ref> الدر‌المنثور، ج‌ ۷‌، ص‌ ۲۵۳‌؛ بحارالانوار، ج ‌۵۶‌، ص‌ ۲۶۲.</ref>
  
در ذیل آیه «ولَقَد كَرَّمنا بَنى ءادَمَ... و فَضَّلنهُم عَلى كَثیر مِمَّن خَلَقنا تَفضیلا» ([[سوره اسراء]]/17، 70) كه بنى‌آدم بر بسیارى از مخلوقات الهى برتر معرفى شده است، برخى به برترى انسان جز بر فرشتگان برگزیده (جبرئیل، اسرافیل، میكائیل و عزرائیل) و جماعتى از كروبیان اشاره كرده‌اند؛ ولى ابوالفتوح با ژرف‌اندیشى نیكویى، صحت آن را موقوف بر استثناى [[پیامبران]] از بنى‌آدم دانسته است.<ref> روض الجنان، ج‌ 12، ص‌ 251.</ref>
+
همچنین، اسرافیل فرشته‌اى بسیار بزرگ، باشکوه و داراى قدرت فراوان وصف شده است. [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] در روایتى مى‌گوید: اسرافیل داراى قدرت ۷ زمین، کوه‌ها، بادها، درندگان و سراپاى وجود او برخوردار از شعور، قدرت بیان و زبان است که خداوند را به هزار هزار لغت [[تسبیح]] مى‌گوید... و اسرافیل در هر شبانه روز سه بار به [[جهنم]] نگریسته و مى‌گرید... میکائیل ۵۰۰ سال پس از اسرافیل و [[جبرئیل]] ۵۰۰‌ سال پس از میکائیل آفریده شده است.<ref> البرهان، ج‌ ۵، ص‌ ۲۰۰‌ـ‌۲۰۱.</ref>
  
آیه شریفه: «وما مِنّا اِلاّ لَهُ مَقامٌ مَعلوم»، ([[سوره صافات]]/ 37، 164) هر یك از فرشتگان را داراى جایگاهى مشخص معرفى كرده است. با توجه به دیدگاه فیلسوفان مشّاء نیز كه بر اساس قاعده «الواحد» به سلسله طولى مراتب هستى قائل‌اند و رابطه وجودى عقول و فرشتگان را نسبت به یكدیگر تكوینى و علّى دانسته‌اند<ref> الشفاء، ص‌ 435؛ نهایة‌الحكمه، ص‌ 381‌ـ‌382.</ref> مى‌توان جایگاه اسرافیل در نظام هستى را بازشناسى كرد.
+
[[ذوالقرنین]] او را همانند مردى جوان، سفید چهره، زیبا صورت و داراى لباسى سپید معرفى کرده است.<ref> تفسیر عیاشى، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۷.</ref> او در هنگام نزول بر [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت لوط]] با هیبتى نیکو و لباس و عمامه‌اى سفید نمایان شده است.<ref> همان، ص‌ ۱۵۳، ۱۵۵.</ref> چشمانش همانند دو کوکب درّى (ستاره درخشان) دانسته شده است.<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۷، ص‌ ۲۵۳.</ref>  
  
در ذیل آیاتى كه از جبرئیل و میكائیل سخن به میان آمده است، همچون: «مَن كانَ عَدُوًّالِلَّهِ و مَلئِكَتِهِ و رُسُلِهِ و جِبریلَ و میكلَ...»([[سوره بقره]]/2، 98) مفسران پس از ذكر نام اسرافیل به ذكر روایاتى پرداخته‌اند كه مفاد برخى از آن‌ها بیان شأن نزول<ref> تفسیر منسوب به [[امام حسن عسكرى]] علیه‌السلام، ص‌ 451.</ref> و برخى برترى جایگاه وى بر جبرئیل و دیگر فرشتگان برگزیده است.<ref> الدر المنثور، ج‌ 1، ص‌ 225، 229‌ـ‌230.</ref>
+
این ‌گونه اوصاف برگرفته از نحوه تمثل اسرافیل در برابر وصف کنندگان یا حاکى از عظمت و مرتبه وجودى اوست که به ‌صورت تشبیه معقول به محسوس بیان شده است.
  
در ذیل آیات تمثل جبرئیل: «دَنا‌فَتَدَلّى... ولَقَد رَءاهُ نَزلَةً اُخرى» ([[سوره نجم]]/53،8‌ـ‌13)، «ولَقَد رَءاهُ بِالاُفُقِ المُبین» ([[سوره تكویر]]/81‌، 23)، مفسران <ref> كشف‌الاسرار، ج‌ 10، ص‌ 398. </ref> روایاتى را ذكر كرده‌اند كه در آن‌ها اسرافیل داراى عظمتى بیشتر از جبرئیل وصف شده است.<ref> البرهان، ج‌ ص‌ 199‌ـ‌200؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ص‌ 157.</ref>
+
==مسئولیت‌هاى اسرافیل==
 +
بخشى از آیات [[قرآن]]، مربوط به مسئولیت‌هاى [[فرشتگان]] در نظام آفرینش است: {{متن قرآن|«جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا»}} ([[سوره فاطر]]/۳۵، ۱) که مصداق آن ۴ فرشته برگزیده معرفى شده‌اند<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۰۴.</ref> و در ذیل آیه {{متن قرآن|«فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا»}} ([[سوره نازعات]]/۷۹، ۵) بر طبق روایات، [[جبرئیل]] موکل [[وحى]] الهى، بادها و لشکرها، [[میکائیل]] موکل باران و نباتِ زمین، اسرافیل مأمور رساندن فرمان الهى به ایشان و [[عزرائیل]] مأمور گرفتن جان‌ها معرفى شده ‌است.<ref> مجمع‌البیان، ج ‌۱۰، ص ‌۶۵۲‌؛ روض‌الجنان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۳۳؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۸۰. </ref>
  
در بسیارى از روایات نیز براى اسرافیل جایگاهى والاتر از سایر فرشتگان برگزیده تصویر شده و با تعابیرى مانند نزدیك‌ترین فرشته به خداوند،<ref> الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 269؛ [[بحارالانوار]]، ج ‌55، ص‌ 44. </ref> نزدیك‌ترین مخلوق‌ها به خداوند،<ref> تفسیر قمى، ج 2، ص 28؛ بحارالانوار، ج 18، ص 327.</ref> دربان پروردگار<ref> تفسیر قمى، ج 2، ص 27؛ الدرالمنثور، ج‌ ص‌ 230.</ref> و اولین فرشته‌اى كه پس از حجاب‌هاست<ref> الدرالمنثور، ج‌ ص‌ 229؛ ریاض السالكین، ج‌ ص‌ 85‌.</ref> و سید ملائكه<ref> بحارالانوار، ج‌ 40، ص‌ 47.</ref> از او یاد شده است.
+
در آیات بعد، تنها به [[نفخ در صور]] اشاره شده ‌است:<ref> روض‌الجنان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۳۴.</ref> {{متن قرآن|«وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ...»}} ([[سوره زمر]]/۳۹، ۶۸). دمیدن در صور مهم‌ترین مسئولیت اسرافیل است. بیشتر مفسران [[شیعه|شیعى]] و برخى از مفسران [[اهل ‌سنت]] بر اساس روایات تفسیرى،<ref> جامع‌البیان، مج‌ ۱۵، ج‌ ۳۰، ص‌ ۴۱؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۵۳.</ref> دمیدن در صور را دو بار دانسته‌اند که در پى نفخه نخست، همگان مى‌میرند و در پى نفخه دوم براى حضور در [[قیامت]] زنده مى‌شوند؛<ref> التبیان، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۴؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۴، ص‌ ۴۹۶؛ تفسیر‌قرطبى، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۵۹.</ref> اما برخى به استناد تعابیر قرآنى «فَزَع، صَعق و احیاء» و برابر پاره‌اى از روایات آن را سه بار و برخى ۴ بار (فزع، صعق، احیاء و جمع) دانسته‌اند.<ref> مجمع‌البیان، ج ۶‌، ص ۷۶۶؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۹۳؛ روح‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۱۳۸‌ـ‌۱۳۹.</ref>
  
این گونه روایات با نظر به نقش هر یك از فرشتگان برگزیده قابل تبیین است زیرا بدون احیا كه بر عهده اسرافیل است زمینه‌اى براى ایفاى نقش تعلیم و روزى دادن و اماته كه به ترتیب بر عهده جبرئیل و میكائیل و عزرائیل است<ref> روض‌الجنان، ج‌ 20، ص‌ 133؛ عجائب المخلوقات، ص‌ 260‌ـ‌261.</ref> نمى‌ماند.
+
اسرافیل یکى از ۸ حامل [[عرش]] الهى در قیامت دانسته شده است:<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۷، ص‌ ۲۵۸، ۲۷۶؛ عالم الملائکه، ص ‌۶۱‌.</ref> {{متن قرآن|« وَیحْمِلُ عَرْشَ رَبِّک فَوْقَهُمْ یوْمَئِذٍ ثَمَانِیةٌ»}} ([[سوره حاقه]]/۶۹، ۱۷). بر اساس بسیارى از روایات، وى از حاملان عرش الهى است.<ref>ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۴‌ـ‌۸۵‌؛ الدرالمنثور، ج‌ ۷، ص‌ ۲۷۶؛ ج‌ ۸‌، ص‌ ۲۷۰.</ref> در روایتى پس از اشاره به [[عبادت]] به دور از خستگى فرشتگان حامل عرش، نام اسرافیل و مسئولیت وى در نفخ صور ذکر شده است.<ref> صحیفه سجادیه، دعاى ۳.</ref> شارحان، این سخن را ذکر خاص پس از عام و دلیل آن را فضیلت و اهمیت این مسئولیت وى دانسته‌اند.<ref> ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.</ref>
  
بر اساس ظاهرِ گونه‌هایى از روایات، اسرافیل با جبرئیل و میكائیل همسان و این سه از گرامى‌ترین آفریده‌ها نزد خداوند،<ref> الدرالمنثور، ج‌ ص‌ 230.</ref> آفریده شده از گوهرى واحد،<ref> بحارالانوار، ج‌ 56، ص‌ 175.</ref> از رؤساى [[فرشتگان]]<ref> همان، ج 9، ص 339؛ ج‌ 10، ص‌ 86‌؛ الاختصاص، ص‌ 46؛ اعلام القرآن، ص‌ 89‌.</ref> و هر سه از كروبیان فرشتگان مقرب هستند.<ref> المفصل، ج‌ 2، ص‌ 269.</ref>
+
بر طبق روایات در مورد آیه {{متن قرآن|«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ»}} ([[سوره بقره]]/۲، ۳۴)، اسرافیل اولین کسى بود که براى خدا و بر [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]]، [[سجده]] کرد.<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۳؛ البدایة والنهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹؛ التعریف والاعلام، ص‌ ۵۷.</ref> بر اساس روایتى از [[امام صادق]] علیه‌السلام در ذیل آیه {{متن قرآن|«یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ × ارْجِعِی إِلَى رَبِّک»}} ([[سوره فجر]]/۸۹‌، ۲۷‌ـ‌۲۸) در هنگام [[مرگ]] مؤمن، [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله و [[اهل ‌بیت]] علیهم‌السلام و فرشتگان برگزیده، از جمله اسرافیل حضور یافته و بر اساس درخواست [[امیرالمومنین|امیرمؤمنان]] علیه‌السلام همگى به [[عزرائیل|فرشته مرگ]] توصیه مى‌کنند که با او به مدارا رفتار شود.<ref> تفسیر فرات الکوفى، ص‌ ۵۵۳.</ref>
  
شایان ذكر است كه فضیلت‌هاى مشترك یاد شده در پاره‌اى از این ‌روایات و به دنبال آن فرشتگان برخوردار از آن‌ها مى‌توانند داراى مراتب باشند بنابراین بین این روایات و روایاتى كه مفاد آن‌ها برترى اسرافیل بر سایر فرشتگان برگزیده است، تنافى نیست. در برخى روایات نام اسرافیل پس از جبرئیل و میكائیل ذكر شده<ref> الخصال، ج‌ ص‌ 225؛ ج‌ ص‌ 457.</ref> یا مقام و جایگاه آن دو برتر دانسته شده است.<ref> ریاض السالكین، ج‌ ص‌ 86.</ref>
+
مورد دیگر درباره مژده ‌دادن به [[حضرت ‌ابراهیم]] است: {{متن قرآن|«وَلَقَدْ جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُـشْرَى»}} ([[سوره هود]]/۱۱، ۶۹). بر اساس روایات، فرشتگانى که براى بشارت فرزند نزد ابراهیم علیه‌السلام فرستاده شده‌اند ۳،<ref> جامع‌البیان، مج‌ ۷، ج‌ ۱۲، ص ‌۸۹‌؛ روض‌الجنان، ج ‌۱۰، ص‌ ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۲، ص‌ ۸۸‌.</ref> ۴،<ref> تفسیر عیاشى، ج‌ ۲، ص‌ ۱۵۳، ۱۵۵؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۵، ص‌ ۲۷۲؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۲، ص ۸۸‌.</ref> ۹ یا ۱۱<ref> روض‌الجنان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۲، ص‌ ۸۸‌. </ref> تن بوده‌اند که در همه موارد اسرافیل یکى از آنان گزارش شده است. این فرشتگان به دلیل آیات بعد مأمور عذاب [[قوم لوط]] نیز بوده‌اند.
  
'''ویژگى اسرافیل'''
+
در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیه [[معراج]]: {{متن قرآن|«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ»}} ([[سوره اسراء]]/۱۷، ۱)، از همراهى اسرافیل و دو فرشته برگزیده دیگر (جبرئیل و میکائیل) با [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه وآله سخن گفته شده است.<ref> تفسیر قمى، ج‌ ۲، ص‌ ۳.</ref> همچنین در ذیل آیه {{متن قرآن|«قُل لَّوْ کانَ فِی الأَرْضِ مَلآئِکةٌ یمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ»}} ([[سوره اسراء]]/۱۷، ۹۵) بر اساس روایتى، اسرافیل بر پیامبر ‌اکرم صلى الله علیه وآله نازل شد و از سوى خداوند او را بین پیامبرىِ همراه با سلطنت و شوکت ظاهرى و پیامبرىِ همراه با عبودیت، مخیر ساخت و پیامبر به اشارت جبرئیل بندگى را برگزید. در این روایت جبرئیل بر رفعت درجه اسرافیل تأکید کرده است.<ref> همان، ص‌ ۲۷‌؛ البدایة و‌النهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸‌؛ الایمان بالملائکه، ص‌ ۹۰‌ـ‌۹۱.</ref>
  
در تبیین آیاتى كه از عبادت فرشتگان: «ومَن عِندَهُ لایَستَكبِرونَ عَن عِبادَتِهِ» ([[سوره انبیاء]]/21، 19) و تسبیح آنان: «یُسَبِّحونَ لَهُ بِالَّیلِ والنَّهَارِ» ([[سوره فصلت]]/41، 38) سخن مى‌گوید از اسرافیل نام برده شده است.<ref> قصص عن الملائكه، ص‌ 14.</ref>
+
برخى از مفسران در ذیل آیه {{متن قرآن|«یوْمَ یقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکةُ»}} ([[سوره نبا]]/۷۸، ۳۸) که حضور فرشتگان را در [[قیامت]] گزارش مى‌کند، از حضور ویژه اسرافیل سخن گفته‌اند.<ref> روض‌الجنان، ج‌ ۱۲، ص‌ ۱۵۲.</ref> بر اساس روایتى از پیامبر صلى الله علیه وآله در ذیل آیه {{متن قرآن|«وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ»}} ([[سوره طور]]/۵۲، ۲۱) اسرافیل با سه حلّه از نور براى پوشش به نزد [[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام آمده، او را براى حضور در محشر فرامى‌خواند.<ref> تفسیر فرات الکوفى، ص‌ ۴۴۵.</ref>
  
فرشتگان داراى بال‌هاى دوگانه، سه‌گانه و چهارگانه‌اند: «اُولى اَجنِحَة مَثنى و ثُلثَ و رُبعَ» ([[سوره فاطر]]/35، 1) در برخى از روایات اسرافیل داراى 4 بال معرفى شده است.<ref> الدر‌المنثور، ج‌ 7‌، ص‌ 253‌؛ [[بحارالانوار]]، ج ‌56‌، ص‌ 262.</ref>
+
در ذیل آیه {{متن قرآن|«فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یحْبَرُونَ»}} ([[سوره روم]]/۳۰، ۱۵) یکى از عوامل شادکامى اهل [[بهشت]]، خواندن اسرافیل با آوازى بسیار خوش معرفى شده است. زیبایى و جذابیت آواز اسرافیل از همه الحان، برتر است<ref> روض‌الجنان، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۴۷.</ref> و به هنگام آواز اسرافیل، درختان و [[حور العین|حوریان]] و پرندگان بهشتى نیز با وى همنوا شده او را همراهى مى‌کنند<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۰.</ref> و به نقل [[کشف الاسرار و عدة الابرار (کتاب)|کشف‌الاسرار]]، وى براى بهشتیان [[قرآن]] مى‌خواند.<ref> کشف‌الاسرار، ج‌ ۷، ص‌ ۴۴۰.</ref> شاید بتوان گفت زیبایى و جذابیت آواز اسرافیل و همنوا شدن درختان و حوریان و پرندگان بهشتى با وى از آن روست که آواز او، آواز احیا و زندگى‌آفرین است.
  
برابر روایات اسرافیل فرشته‌اى بسیار بزرگ، باشكوه و داراى قدرت فراوان است. ابن‌عباس در روایتى مبسوط مى‌گوید: اسرافیل داراى قدرت 7 زمین، كوه‌ها، بادها، درندگان و سراپاى وجود او برخوردار از شعور، قدرت بیان و زبان است كه خداوند را به هزار هزار لغت تسبیح مى‌گوید... و اسرافیل در هر شبانه روز سه بار به جهنم نگریسته، مى‌گرید... میكائیل 500 سال پس از [[اسرافیل]] و [[جبرئیل]] 500‌ سال پس از میكائیل آفریده شده است.<ref> البرهان، ج‌ ص‌ 200‌ـ‌201.</ref>
+
افزون بر موارد پیشگفته، بر اساس روایات، اسرافیل داراى مأموریت‌هاى دیگرى مانند: مؤذن اهل آسمان،<ref> الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۹‌ـ‌۲۳۰.</ref> احیاى [[اصحاب کهف]]،<ref> بحارالانوار، ج‌ ۱۴، ص‌ ۴۱۷. </ref> احیاى [[جرجیس]] پس از سوزانده شدن جسد وى بدست پادشاه زمان است.<ref> بحارالانوار، ج‌ ۱۴، ص‌ ۴۴۷.</ref>
  
ذوالقرنین او را همانند مردى جوان، سفید چهره، زیبا صورت و داراى لباسى سپید معرفى كرده است.<ref> تفسیر عیاشى، ج‌ ص‌ 347.</ref> او در هنگام نزول بر [[حضرت ابراهیم]] و [[حضرت لوط]] با هیبتى نیكو و لباس و عمامه‌اى سفید نمایان شده است.<ref> همان، ص‌ 153، 155.</ref> چشمانش همانند دو كوكب درّى (ستاره درخشان) دانسته شده است.<ref> الدرالمنثور، ج‌ ص‌ 253.</ref> این ‌گونه اوصاف برگرفته از نحوه تمثل اسرافیل در برابر وصف كنندگان یا حاكى از عظمت و مرتبه وجودى اوست كه به ‌صورت تشبیه معقول به محسوس بیان شده است.
+
==فرجام اسرافیل==
 +
مفسران با توجه به روایات، اسرافیل و سه فرشته برگزیده دیگر ([[جبرئیل]]، [[میکائیل]] و [[عزرائیل]]) را مصداق مستثنا در آیه {{متن قرآن|«وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ»}} ([[سوره زمر]]/۳۹، ۶۸ و نیز [[سوره نمل]]/۲۷،۸۷) به هنگام [[نفخ در صور|نفخ صور]] و از [[مرگ]] بر کنار دانسته‌اند؛<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۶۰؛ روض‌الجنان، ج‌ ۱۵، ص‌ ۸۱‌.</ref> اما در نهایت اسرافیل نیز همچون فرشتگان برگزیده دیگر طعم مرگ را خواهد چشید. طبق برخى روایات، پس از دمیدن نخست و مرگ همگان، خداوند یا عزرائیل ابتدا جان جبرئیل سپس میکائیل و در پایان اسرافیل<ref> البرهان، ج ۴، ص ۷۳۰‌ـ‌۷۳۱؛ روض‌الجنان، ج‌ ۱۵، ص‌ ۸۱‌.</ref> و برابر روایتى ابتدا جان اسرافیل سپس دو فرشته دیگر را مى‌گیرد و خود عزرائیل نیز قبض روح مى‌شود.<ref> کشف‌الاسرار، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۳۶؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۵، ص‌ ۱۸۲.</ref>
  
'''مسئولیت و مأموریت اسرافیل'''
+
مطابق روایت دیگر، به نقل از [[امام سجاد]] علیه السلام، همه اهل آسمان بر اثر نفخه ‌نخست مى‌میرند و اسرافیل آخرین کسى است که قبض روح مى‌شود.<ref> البرهان، ج‌ ۴، ص‌ ۷۲۹.</ref> نکته اخیر در روایت و نیز برخى منابع ذکر شده است.<ref> تفسیر قمى، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۵.</ref> به نظر برخى، مرگ مجردات مانند [[ملائکه]] به معناى محو نسبتِ وجود آن‌ها به ماهیتشان است.<ref>اسفار، ج‌ ۹، ص‌ ۲۷۸.</ref>
  
بخشى از آیات، مربوط به مسئولیت‌هاى فرشتگان در نظام آفرینش است: «جاعِلِ المَلئِكَةِ رُسُلاً» ([[سوره فاطر]]/35،1) كه مصداق آن 4 فرشته برگزیده معرفى شده‌اند<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ 14، ص‌ 204.</ref> و در ذیل آیه «فَالمُدَبِّرتِ اَمرا» ([[سوره نازعات]]/79،5) برابر روایات، جبرئیل موكَل وحى الهى، بادها و لشكرها، میكائیل موكَل باران و نباتِ زمین، اسرافیل مأمور رساندن فرمان الهى به ایشان و عزرائیل مأمور گرفتن جان‌ها معرفى شده ‌است.<ref> مجمع‌البیان، ج ‌10، ص ‌652‌؛ روض‌الجنان، ج‌ 20، ص‌ 133؛ المیزان، ج‌ 20، ص‌ 180. </ref>
+
در روایتى اسرافیل به ‌عنوان اولین کسى که زنده مى‌شود<ref>البرهان، ج‌ ۴، ص‌ ۷۳۱؛ روح‌البیان، ج ‌۸‌، ص‌ ۱۳۸‌ـ‌۱۳۹؛ البدایةوالنهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹‌.</ref> معرفى‌ شده و در روز قیامت نیز پس از لوح و قلم اولین فرشته‌اى است که در مورد ابلاغ فرمان خدا از او پرسش مى‌شود.<ref> بحارالانوار، ج‌ ۷، ص‌ ۲۸۱.</ref> با توجه به مسئولیت مهم اسرافیل در احیا، شاید سرّ این که او آخرین فردى است که قبض روح مى‌شود و اولین کسى است که زنده مى‌شود، این باشد که وى مجراى افاضه حیات از ناحیه [[خداوند]] به سایر موجودات است.
 
+
==پانویس==
در آیات بعد تنها به نفخ در صور اشاره شده ‌است:<ref> روض‌الجنان، ج‌ 20، ص‌ 134.</ref> «و نُفِخَ فِى الصّورِ فَصَعِقَ مَن فِى السَّموتِ ومَن فِى الاَرضِ...» ([[سوره زمر]]/39، 68) دمیدن در صور مهم‌ترین مسئولیت اسرافیل است. بیشتر مفسران شیعى و برخى از مفسران اهل ‌سنت بر اساس روایات تفسیرى<ref> جامع‌البیان، مج‌ 15، ج‌ 30، ص‌ 41؛ مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 653.</ref> دمیدن در صور را دو بار دانسته‌اند كه در پى نفخه نخست، همگان مى‌میرند و در پى نفخه دوم براى حضور در قیامت زنده مى‌شوند؛<ref> التبیان، ج‌ 4، ص‌ 174؛ مجمع‌البیان، ج‌ 4، ص‌ 496؛ تفسیر‌قرطبى، ج‌ 13، ص‌ 159.</ref> اما برخى به استناد تعابیر قرآنى «فَزَع، صَعق و احیاء» و برابر پاره‌اى از روایات آن را سه بار و برخى 4 بار (فزع، صعق، احیاء و جمع) دانسته‌اند.<ref> مجمع‌البیان، ج 6‌، ص 766؛ المیزان، ج 17، ص 293؛ روح‌البیان، ج‌ 8‌، ص‌ 138‌ـ‌139.</ref> (‌=>‌نفخ‌ صور)
 
 
 
اسرافیل یكى از 8 حامل عرش الهى در [[قیامت]] دانسته شده است:<ref> الدرالمنثور، ج‌ 7، ص‌ 258، 276؛ عالم الملائكه، ص ‌61‌.</ref> «و یَحمِلُ عَرشَ رَبِّكَ فَوقَهُم یَومَئِذ ثَمنِیَه»([[سوره حاقه]]/69،17) بر اساس بسیارى از روایات، وى از حاملان عرش الهى است.<ref> ریاض‌السالكین، ج‌ 1، ص‌ 84‌ـ‌85‌؛ الدرالمنثور، ج‌ 7، ص‌ 276؛ ج‌ 8‌، ص‌ 270.</ref>
 
 
 
در روایتى پس از اشاره به [[عبادت]] به دور از خستگى فرشتگان حامل عرش، نام اسرافیل و مسئولیت وى در نفخ صور ذكر شده است.<ref> [[صحیفه سجادیه]]، دعاى 3.</ref> شارحان، این سخن را ذكر خاص پس از عام و دلیل آن را فضیلت و اهمیت این مسئولیت وى دانسته‌اند.<ref> ریاض‌السالكین، ج‌ 1، ص‌ 85‌.</ref>
 
 
 
برابر روایات در مورد آیه «و اِذ قُلنا لِلمَلئِكَةِ اسجُدوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا» ([[سوره بقره]]/2،34) اسرافیل اولین كسى بود كه براى خدا و بر حضرت آدم [[سجده]] كرد.<ref> الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 123؛ البدایة والنهایه، ج‌ 1، ص‌ 59؛ التعریف والاعلام، ص‌ 57.</ref> بر اساس روایتى از [[امام صادق]] علیه‌السلام در ذیل آیه «یاَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّه × اِرجِعى اِلى رَبِّكِ» ([[سوره فجر]]/89‌، 27‌ـ‌28) در هنگام مرگ مؤمن، پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل ‌بیت علیهم‌السلام و فرشتگان برگزیده، از جمله اسرافیل حضور یافته و بر اساس درخواست امیرمؤمنان علیه‌السلام همگى به فرشته [[مرگ]] توصیه مى‌كنند كه با او به مدارا رفتار شود.<ref> تفسیر فرات الكوفى، ص‌ 553.</ref>
 
 
 
مورد دیگر درباره مژده ‌دادن به [[حضرت ‌ابراهیم]] است: «ولَقَد جاءَت رُسُلُنا اِبرهیمَ بِالبُشرى» ([[سوره هود]]/11،69) بر اساس روایات، فرشتگانى كه براى بشارت فرزند نزد ابراهیم فرستاده شده‌اند سه،<ref> جامع‌البیان، مج‌ 7، ج‌ 12، ص ‌89‌؛ روض‌الجنان، ج ‌10، ص‌ 300؛ [[بحارالانوار]]، ج‌ 12، ص‌ 88‌.</ref> 4،<ref> تفسیر عیاشى، ج‌ 2، ص‌ 153، 155؛ مجمع‌البیان، ج‌ 5، ص‌ 272؛ بحارالانوار، ج‌ 12، ص 88‌.</ref> 9 یا 11<ref> روض‌الجنان، ج‌ 10، ص‌ 300؛ بحارالانوار، ج‌ 12، ص‌ 88‌. </ref> تن بوده‌اند كه در همه موارد اسرافیل یكى از آنان گزارش شده است. این فرشتگان به دلیل آیات بعد مأمور عذاب [[قوم لوط]] نیز بوده‌اند.
 
 
 
در تفسیر آیه [[معراج]] [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله: «سُبحنَ الَّذى اَسرى بِعَبدِهِ» ([[سوره اسراء]]/17،1) از همراهى اسرافیل و دو فرشته برگزیده دیگر، جبرئیل و میكائیل با پیامبر سخن گفته شده است؛<ref> تفسیر قمى، ج‌ 2، ص‌ 3.</ref> همچنین در ذیل آیه «قُل لَو كانَ فِى الاَرضِ مَلئِكَةٌ یَمشونَ مُطمَئِنّینَ» ([[سوره اسراء]]/17،95) بر اساس روایتى اسرافیل بر پیامبر ‌اكرم صلى الله علیه و آله نازل و از سوى خداوند او را بین پیامبرىِ همراه با سلطنت و شوكت ظاهرى و پیامبرىِ همراه با عبودیت، مخیر ساخت و پیامبر به اشارت جبرئیل بندگى را برگزید. در این روایت جبرئیل بر رفعت درجه اسرافیل تأكید كرده است.<ref> همان، ص‌ 27‌؛ البدایة و‌النهایه، ج‌ 1، ص‌ 58‌؛ الایمان بالملائكه، ص‌ 90‌ـ‌91.</ref>
 
 
 
برخى از مفسران در ذیل آیه «یَومَ یَقومُ الرّوحُ والمَلئِكَةُ» ([[سوره نبا]]/78، 38) كه حضور فرشتگان را در قیامت گزارش مى‌كند از حضور ویژه اسرافیل سخن گفته‌اند.<ref> روض‌الجنان، ج‌ 12، ص‌ 152.</ref> بر اساس روایتى از پیامبر صلى الله علیه و آله در ذیل آیه «والَّذینَ ءامَنوا واتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمن اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم» ([[سوره طور]]/52، 21) اسرافیل با سه حلّه از نور براى پوشش به نزد [[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام آمده، او را براى حضور در محشر فرامى‌خواند.<ref> تفسیر فرات الكوفى، ص‌ 445.</ref>
 
 
 
در ذیل آیه «فَاَمَّا الَّذینَ ءامَنوا و عَمِلُواالصّلِحتِ فَهُم فى رَوضَة یُحبَرون» ([[سوره روم]]/30،15) یكى از عوامل شادكامى بهشتیان، خواندن اسرافیل با آوازى بسیار خوش معرفى شده است. زیبایى و جذابیت آواز اسرافیل از همه الحان، برتر است<ref> روض‌الجنان، ج‌ 15، ص‌ 247.</ref> و به هنگام آواز اسرافیل، درختان و حوریان و پرندگان بهشتى نیز با وى همنوا شده او را همراهى مى‌كنند<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ 14، ص‌ 10.</ref> و به نقل كشف‌الاسرار وى براى بهشتیان، قرآن مى‌خواند.<ref> كشف‌الاسرار، ج‌ 7، ص‌ 440.</ref> شاید بتوان گفت زیبایى و جذابیت آواز اسرافیل و همنوا شدن درختان و حوریان و پرندگان بهشتى با وى از آن روست كه آواز او، آواز احیا و زندگى‌آفرین است.
 
 
 
افزون بر موارد پیشگفته، برابر روایات، اسرافیل داراى مأموریت‌هاى دیگرى است؛ مانند: مؤذن اهل آسمان،<ref> الدرالمنثور، ج‌ 1، ص‌ 229‌ـ‌230.</ref> احیاى اصحاب كهف،<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 14، ص‌ 417. </ref> احیاى جرجیس پس از سوزانده شدن جسد وى بدست پادشاه زمان.<ref> بحارالانوار، ج‌ 14، ص‌ 447.</ref>
 
 
 
'''فرجام اسرافیل'''
 
 
 
مفسران برابر روایات، اسرافیل و سه فرشته برگزیده دیگر ([[جبرئیل]]، [[میكائیل]] و [[عزرائیل]]) را مصداق مستثنا در آیه «و نُفِخَ فِى الصّورِ فَصَعِقَ مَن فِى السَّموتِ ومَن فِى الاَرضِ اِلاّ مَن شاءَ اللّهُ» ([[سوره زمر]]/39،68 و نیز [[سوره نمل]]/27،87) به هنگام نفخ صور و از [[مرگ]] بر كنار دانسته‌اند؛<ref> تفسیر قرطبى، ج‌ 13، ص‌ 160؛ روض‌الجنان، ج‌ 15، ص‌ 81‌.</ref> اما در نهایت اسرافیل نیز همچون فرشتگان برگزیده دیگر طعم مرگ را خواهد چشید؛ طبق برخى روایات پس از دمیدن نخست و مرگ همگان، خداوند یا عزرائیل ابتدا جان جبرئیل سپس میكائیل و در پایان اسرافیل و<ref> البرهان، ج 4، ص 730‌ـ‌731؛ روض‌الجنان، ج‌ 15، ص‌ 81‌.</ref> برابر روایتى ابتدا جان اسرافیل سپس دو فرشته دیگر را مى‌گیرد و خود عزرائیل نیز قبض [[روح]] مى‌شود.<ref> كشف‌الاسرار، ج‌ 8‌، ص‌ 436؛ تفسیر قرطبى، ج‌ 15، ص‌ 182.</ref>
 
 
 
برابر روایت دیگر به نقل از امام على ‌بن ‌الحسین علیهماالسلام همه اهل آسمان بر اثر نفخه ‌نخست مى‌میرند و اسرافیل آخرین كسى است كه قبض روح مى‌شود.<ref> البرهان، ج‌ 4، ص‌ 729.</ref> نكته اخیر در روایت و نیز برخى منابع ذكر شده است.<ref> تفسیر قمى، ج‌ 2، ص‌ 255.</ref> به نظر برخى [[مرگ]] مجردات مانند ملائكه به معناى محو نسبتِ وجود آن‌ها به ماهیاتشان است.<ref> اسفار، ج‌ 9، ص‌ 278.</ref>
 
 
 
در روایتى اسرافیل به ‌عنوان اولین كسى كه زنده مى‌شود<ref> البرهان، ج‌ ص‌ 731؛ روح‌البیان، ج ‌8‌، ص‌ 138‌ـ‌139؛ البدایةوالنهایه، ج‌ ص‌ 59‌.</ref> معرفى‌ شده و در روز قیامت نیز پس از لوح و قلم اولین فرشته‌اى است كه در مورد ابلاغ فرمان خدا از او پرسش مى‌شود.<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ ص‌ 281.</ref> با توجه به مسئولیت مهم اسرافیل در احیا شاید سر این كه او آخرین فردى است كه قبض روح مى‌شود و اولین كسى است كه زنده مى‌شود، این باشد كه وى مجراى افاضه حیات از ناحیه خداوند به سایر موجودات است.
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* "اسرافیل"، دائرةالمعارف قرآن کریم، على محمدى‌ آشنانى، ج ۳، ص ۲۱۲-۲۲۰.
على محمدى‌آشنانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 3، صفحه 212-220
+
{{سنجش کیفی
 
+
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= متوسط
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= متوسط
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 
[[رده: فرشتگان]]
 
[[رده: فرشتگان]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۶

«اِسرافیل» از فرشتگان بزرگ و مقرب الهى است، که داراى مسئولیت‌ها و مأموریت‌های گوناگونی است. بر طبق آیات قرآن و روایات، اسرافیل، دمنده در صور، ابلاغ‌کننده فرمان به دیگر فرشتگان و از حاملان عرش الهى در قیامت می‌باشد.

واژه‌شناسی

بیشتر لغت‌دانان «اسرافیل» را واژه‌اى غیرعربى دانسته‌اند؛[۱] برخى آن را برگرفته از سریانى و مرکب از اسرا (بنده) و ایل (خدا) مى‌دانند.[۲] نام‌هاى دیگر اسرافیل (عبدالله[۳]، عبدالرحمن[۴]) نیز با این معنا انطباق دارند. در روایاتى به نقل از پیامبر صلى الله علیه وآله و امام سجاد علیه‌السلام گفته شده است: هر اسم مرکبى که بخش دوم آن واژه ایل باشد (مانند جبرئیل، میکائیل و عزرائیل) به نحوى بندگى خدا را مى‌رساند.[۵]

برخى دیگر احتمال داده‌اند مأخذ این واژه، لغت عبرىِ «سرافیم» باشد[۶] که بر اساس تورات، نام جمعى از فرشتگان است که بر بالاى کرسى خداوند ایستاده و داراى ۶ بال هستند که با دو بال روى خود را و با دو بال دیگر پاهاى خود را پوشانیده‌اند و با دو بال دیگر پرواز مى‌کنند و هنگام آواز جمله «قدّوس قدّوس، پروردگارِ لشکرهاست، تمامى زمین از جلال او مملو است» را بر زبان مى‌آورند.[۷]

اما اندکى توجه روشن مى‌سازد که لغت سرافیم در زبان عبرى به رغم برخى شباهت‌هاى لفظى و وصفى، تفاوت‌هاى آشکارى با واژه اسرافیل در فرهنگ اسلامى دارد؛ یکی اینکه «سرافیم» جمع و در تورات به معناى گروهى از فرشتگان مقرب است و اسرافیل مفرد و در فرهنگ اسلامى نام فرشته‌اى مقرب. همچنین در فرهنگ اسلامى مسئولیت اسرافیل، ابلاغ پیام الهى به دیگر فرشتگان[۸] و دمیدن در صور معرفى شده است؛ ولى در تورات نه تنها فرشتگان تسبیح‌گوى سرافیم چنین مسئولیت‌هایى ندارند، بلکه از هیچ فرشته‌اى حتى با لفظى دیگر براى چنین مسئولیتى نامى به میان نیامده است.

اسرافیل در قرآن

واژه اسرافیل در قرآن کریم نیامده است؛ اما مفسران در ذیل آیات بسیارى از این فرشته سخن گفته‌اند:

افزون بر این، در ذیل برخى از آیات نیز به مناسبت خاصى از اسرافیل سخن به میان آمده است؛ مانند پیوستن ذریه مؤمنان به ایشان[۱۳] در قیامت، (سوره طور/۵۲،۲۱) شادکامى بهشتیان[۱۴] (سوره روم/۳۰، ۱۵) و فرستادن فرشته پیامبر براى فرشتگان بر فرض زندگى آن‌ها در زمین[۱۵] (سوره اسراء/۱۷،۹۵).

جایگاه اسرافیل

بر اساس روایات، اسرافیل ولىّ لوح محفوظ[۱۶] و واسطه امین بین خداوند و سه فرشته برگزیده دیگر معرفى شده است[۱۷] و بر این نکته تصریح شده که وحى خدا بر جبرئیل توسط او ابلاغ مى‌گردد.[۱۸]

بر طبق این روایات، فرمان‌ها و وحى الهى در لوح محفوظ ظاهر مى‌شود و اسرافیل آن را به دیگر فرشتگان ابلاغ مى‌کند. علامه مجلسى در ذیل روایات پیشگفته، از برخى نقل مى‌کند که وى بر اساس روایتى، همه فرشتگان لوح را تحت امر و پیرو اسرافیل دانسته‌ است.[۱۹]

در روایتى دیگر، علم جبرئیل از میکائیل، و علم میکائیل برگرفته از اسرافیل و دانش اسرافیل از لوح محفوظ معرفى شده است[۲۰] و در سلسله سند روایات قدسى نیز پیامبر سخن خداوند را از جبرئیل و او از میکائیل و میکائیل از اسرافیل و او از لوح و لوح از قلم و در نهایت آن را از خداوند نقل مى‌کند.[۲۱] همچنین در روایات، از نگاشته شدن قرآن[۲۲] و نامى از اسماى الهى[۲۳] و ۴ حرف از حروف گشایش امور بر پیشانى اسرافیل[۲۴] گزارش‌هایى ارائه شده و در دعا[۲۵] و حرزهاى بسیارى[۲۶] از او نام برده شده است.

در بسیارى از روایات نیز براى اسرافیل جایگاهى والاتر از سایر فرشتگان برگزیده تصویر شده و با تعابیرى مانند نزدیک‌ترین فرشته به خداوند،[۲۷] نزدیک‌ترین مخلوق‌ها به خداوند،[۲۸] دربان پروردگار[۲۹] و اولین فرشته‌اى که پس از حجاب‌هاست[۳۰] و سید ملائکه،[۳۱] از او یاد شده است.

این گونه روایات با نظر به نقش هر یک از فرشتگان برگزیده قابل تبیین است، زیرا بدون احیا که بر عهده اسرافیل است، زمینه‌اى براى ایفاى نقش تعلیم و روزى دادن و اماته که به ترتیب بر عهده جبرئیل و میکائیل و عزرائیل است[۳۲] نمى‌ماند.

بر اساس ظاهرِ گونه‌هایى از روایات، اسرافیل با جبرئیل و میکائیل همسان و این سه از گرامى‌ترین آفریده‌ها نزد خداوند،[۳۳] آفریده شده از گوهرى واحد،[۳۴] از رؤساى فرشتگان[۳۵] و هر سه از کروبیان فرشتگان مقرب هستند.[۳۶]

شایان ذکر است که فضیلت‌هاى مشترک یاد شده در پاره‌اى از این ‌روایات و به دنبال آن فرشتگان برخوردار از آن‌ها مى‌توانند داراى مراتب باشند؛ بنابراین بین این روایات و روایاتى که مفاد آن‌ها برترى اسرافیل بر سایر فرشتگان برگزیده است، تنافى نیست. در برخى روایات نام اسرافیل پس از جبرئیل و میکائیل ذکر شده[۳۷] یا مقام و جایگاه آن دو برتر دانسته شده است.[۳۸]

ویژگى‌های اسرافیل

بنا بر آیات قرآن، فرشتگان داراى بال‌هاى دوگانه، سه‌گانه و چهارگانه‌اند: « أُولِی أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ» (سوره فاطر/۳۵، ۱). در برخى از روایات اسرافیل داراى ۴ بال معرفى شده است.[۳۹]

همچنین، اسرافیل فرشته‌اى بسیار بزرگ، باشکوه و داراى قدرت فراوان وصف شده است. ابن‌عباس در روایتى مى‌گوید: اسرافیل داراى قدرت ۷ زمین، کوه‌ها، بادها، درندگان و سراپاى وجود او برخوردار از شعور، قدرت بیان و زبان است که خداوند را به هزار هزار لغت تسبیح مى‌گوید... و اسرافیل در هر شبانه روز سه بار به جهنم نگریسته و مى‌گرید... میکائیل ۵۰۰ سال پس از اسرافیل و جبرئیل ۵۰۰‌ سال پس از میکائیل آفریده شده است.[۴۰]

ذوالقرنین او را همانند مردى جوان، سفید چهره، زیبا صورت و داراى لباسى سپید معرفى کرده است.[۴۱] او در هنگام نزول بر حضرت ابراهیم و حضرت لوط با هیبتى نیکو و لباس و عمامه‌اى سفید نمایان شده است.[۴۲] چشمانش همانند دو کوکب درّى (ستاره درخشان) دانسته شده است.[۴۳]

این ‌گونه اوصاف برگرفته از نحوه تمثل اسرافیل در برابر وصف کنندگان یا حاکى از عظمت و مرتبه وجودى اوست که به ‌صورت تشبیه معقول به محسوس بیان شده است.

مسئولیت‌هاى اسرافیل

بخشى از آیات قرآن، مربوط به مسئولیت‌هاى فرشتگان در نظام آفرینش است: «جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا» (سوره فاطر/۳۵، ۱) که مصداق آن ۴ فرشته برگزیده معرفى شده‌اند[۴۴] و در ذیل آیه «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا» (سوره نازعات/۷۹، ۵) بر طبق روایات، جبرئیل موکل وحى الهى، بادها و لشکرها، میکائیل موکل باران و نباتِ زمین، اسرافیل مأمور رساندن فرمان الهى به ایشان و عزرائیل مأمور گرفتن جان‌ها معرفى شده ‌است.[۴۵]

در آیات بعد، تنها به نفخ در صور اشاره شده ‌است:[۴۶] «وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ...» (سوره زمر/۳۹، ۶۸). دمیدن در صور مهم‌ترین مسئولیت اسرافیل است. بیشتر مفسران شیعى و برخى از مفسران اهل ‌سنت بر اساس روایات تفسیرى،[۴۷] دمیدن در صور را دو بار دانسته‌اند که در پى نفخه نخست، همگان مى‌میرند و در پى نفخه دوم براى حضور در قیامت زنده مى‌شوند؛[۴۸] اما برخى به استناد تعابیر قرآنى «فَزَع، صَعق و احیاء» و برابر پاره‌اى از روایات آن را سه بار و برخى ۴ بار (فزع، صعق، احیاء و جمع) دانسته‌اند.[۴۹]

اسرافیل یکى از ۸ حامل عرش الهى در قیامت دانسته شده است:[۵۰] « وَیحْمِلُ عَرْشَ رَبِّک فَوْقَهُمْ یوْمَئِذٍ ثَمَانِیةٌ» (سوره حاقه/۶۹، ۱۷). بر اساس بسیارى از روایات، وى از حاملان عرش الهى است.[۵۱] در روایتى پس از اشاره به عبادت به دور از خستگى فرشتگان حامل عرش، نام اسرافیل و مسئولیت وى در نفخ صور ذکر شده است.[۵۲] شارحان، این سخن را ذکر خاص پس از عام و دلیل آن را فضیلت و اهمیت این مسئولیت وى دانسته‌اند.[۵۳]

بر طبق روایات در مورد آیه «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ» (سوره بقره/۲، ۳۴)، اسرافیل اولین کسى بود که براى خدا و بر حضرت آدم، سجده کرد.[۵۴] بر اساس روایتى از امام صادق علیه‌السلام در ذیل آیه «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ × ارْجِعِی إِلَى رَبِّک» (سوره فجر/۸۹‌، ۲۷‌ـ‌۲۸) در هنگام مرگ مؤمن، پیامبر صلى الله علیه وآله و اهل ‌بیت علیهم‌السلام و فرشتگان برگزیده، از جمله اسرافیل حضور یافته و بر اساس درخواست امیرمؤمنان علیه‌السلام همگى به فرشته مرگ توصیه مى‌کنند که با او به مدارا رفتار شود.[۵۵]

مورد دیگر درباره مژده ‌دادن به حضرت ‌ابراهیم است: «وَلَقَدْ جَاءتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُـشْرَى» (سوره هود/۱۱، ۶۹). بر اساس روایات، فرشتگانى که براى بشارت فرزند نزد ابراهیم علیه‌السلام فرستاده شده‌اند ۳،[۵۶] ۴،[۵۷] ۹ یا ۱۱[۵۸] تن بوده‌اند که در همه موارد اسرافیل یکى از آنان گزارش شده است. این فرشتگان به دلیل آیات بعد مأمور عذاب قوم لوط نیز بوده‌اند.

در تفسیر آیه معراج: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ» (سوره اسراء/۱۷، ۱)، از همراهى اسرافیل و دو فرشته برگزیده دیگر (جبرئیل و میکائیل) با پیامبر صلى الله علیه وآله سخن گفته شده است.[۵۹] همچنین در ذیل آیه «قُل لَّوْ کانَ فِی الأَرْضِ مَلآئِکةٌ یمْشُونَ مُطْمَئِنِّینَ» (سوره اسراء/۱۷، ۹۵) بر اساس روایتى، اسرافیل بر پیامبر ‌اکرم صلى الله علیه وآله نازل شد و از سوى خداوند او را بین پیامبرىِ همراه با سلطنت و شوکت ظاهرى و پیامبرىِ همراه با عبودیت، مخیر ساخت و پیامبر به اشارت جبرئیل بندگى را برگزید. در این روایت جبرئیل بر رفعت درجه اسرافیل تأکید کرده است.[۶۰]

برخى از مفسران در ذیل آیه «یوْمَ یقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکةُ» (سوره نبا/۷۸، ۳۸) که حضور فرشتگان را در قیامت گزارش مى‌کند، از حضور ویژه اسرافیل سخن گفته‌اند.[۶۱] بر اساس روایتى از پیامبر صلى الله علیه وآله در ذیل آیه «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیتُهُم بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ» (سوره طور/۵۲، ۲۱) اسرافیل با سه حلّه از نور براى پوشش به نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام آمده، او را براى حضور در محشر فرامى‌خواند.[۶۲]

در ذیل آیه «فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یحْبَرُونَ» (سوره روم/۳۰، ۱۵) یکى از عوامل شادکامى اهل بهشت، خواندن اسرافیل با آوازى بسیار خوش معرفى شده است. زیبایى و جذابیت آواز اسرافیل از همه الحان، برتر است[۶۳] و به هنگام آواز اسرافیل، درختان و حوریان و پرندگان بهشتى نیز با وى همنوا شده او را همراهى مى‌کنند[۶۴] و به نقل کشف‌الاسرار، وى براى بهشتیان قرآن مى‌خواند.[۶۵] شاید بتوان گفت زیبایى و جذابیت آواز اسرافیل و همنوا شدن درختان و حوریان و پرندگان بهشتى با وى از آن روست که آواز او، آواز احیا و زندگى‌آفرین است.

افزون بر موارد پیشگفته، بر اساس روایات، اسرافیل داراى مأموریت‌هاى دیگرى مانند: مؤذن اهل آسمان،[۶۶] احیاى اصحاب کهف،[۶۷] احیاى جرجیس پس از سوزانده شدن جسد وى بدست پادشاه زمان است.[۶۸]

فرجام اسرافیل

مفسران با توجه به روایات، اسرافیل و سه فرشته برگزیده دیگر (جبرئیل، میکائیل و عزرائیل) را مصداق مستثنا در آیه «وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ» (سوره زمر/۳۹، ۶۸ و نیز سوره نمل/۲۷،۸۷) به هنگام نفخ صور و از مرگ بر کنار دانسته‌اند؛[۶۹] اما در نهایت اسرافیل نیز همچون فرشتگان برگزیده دیگر طعم مرگ را خواهد چشید. طبق برخى روایات، پس از دمیدن نخست و مرگ همگان، خداوند یا عزرائیل ابتدا جان جبرئیل سپس میکائیل و در پایان اسرافیل[۷۰] و برابر روایتى ابتدا جان اسرافیل سپس دو فرشته دیگر را مى‌گیرد و خود عزرائیل نیز قبض روح مى‌شود.[۷۱]

مطابق روایت دیگر، به نقل از امام سجاد علیه السلام، همه اهل آسمان بر اثر نفخه ‌نخست مى‌میرند و اسرافیل آخرین کسى است که قبض روح مى‌شود.[۷۲] نکته اخیر در روایت و نیز برخى منابع ذکر شده است.[۷۳] به نظر برخى، مرگ مجردات مانند ملائکه به معناى محو نسبتِ وجود آن‌ها به ماهیتشان است.[۷۴]

در روایتى اسرافیل به ‌عنوان اولین کسى که زنده مى‌شود[۷۵] معرفى‌ شده و در روز قیامت نیز پس از لوح و قلم اولین فرشته‌اى است که در مورد ابلاغ فرمان خدا از او پرسش مى‌شود.[۷۶] با توجه به مسئولیت مهم اسرافیل در احیا، شاید سرّ این که او آخرین فردى است که قبض روح مى‌شود و اولین کسى است که زنده مى‌شود، این باشد که وى مجراى افاضه حیات از ناحیه خداوند به سایر موجودات است.

پانویس

  1. تاج‌العروس، ج‌ ۲۳، ص‌ ۴۳۱، «سرف»؛ المعرب، ج‌ ۱، ص‌ ۹۷؛ ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.
  2. لغت‌نامه، ج‌ ۲، ص ‌۱۹۲۵، «اسرافیل».
  3. بحارالانوار، ج‌ ۱۵، ص‌ ۳۵۲.
  4. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۵.
  5. همان؛ ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.
  6. الملائکه، ص ۴۵؛ المعرب، ص ۹۷ـ۹۸؛ دائرة‌المعارف الاسلامیه، ج‌ ۲، ص‌ ۱۱۳.
  7. کتاب مقدس، اشعیاء نبى، ۶: ۲‌ـ‌۷.
  8. التوحید، ص‌ ۲۶۴؛ مجمع‌البیان، ج ‌۱۰، ص‌ ۶۵۲.
  9. روض‌الجنان، ج‌ ۱۲، ص‌ ۳۶۳.
  10. مجمع البیان‌، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۷‌؛ ج‌ ۹‌، ص‌ ۲۲۶‌؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌ ۲۸، ص‌ ۱۸۸؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۵.
  11. مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۵۳‌؛ روض‌الجنان، ج‌ ۷، ص‌ ۳۸۰.
  12. البرهان، ج‌ ۵، ص‌ ۱۹۹‌ـ‌۲۰۰؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ۹، ص‌ ۱۵۷.
  13. تفسیر فرات الکوفى، ص‌ ۴۴۵.
  14. کشف‌الاسرار، ج‌ ۷، ص‌ ۴۴۰.
  15. تفسیر قمى، ج‌ ۲، ص‌ ۲۷.
  16. عالم الملائکه، ص‌ ۶۳؛ البدایة والنهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹.
  17. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۰؛ بحارالانوار، ج‌ ۵۶، ص‌ ۲۶۰.
  18. بحارالانوار، ج ‌۵۴، ص‌ ۳۶۶؛ التوحید، ص‌ ۲۶۴.
  19. بحارالانوار، ج‌ ۵۴، ص‌ ۳۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج‌ ۲، ص‌ ۱۶۲.
  20. الاختصاص، ص‌ ۴۵.
  21. همان،؛ بحارالانوار، ج‌ ۳۹، ص‌ ۲۴۶؛ وسائل‌الشیعه، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۲، ۸۶؛ ج‌ ۲۷، ص‌ ۱۸۷.
  22. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۳.
  23. بحارالانوار، ج‌ ۵۶، ص‌ ۲۵۳.
  24. الخصال، ج‌ ۲، ص‌ ۵۱۰؛ اعلام القرآن، ص‌ ۸۹.
  25. بحارالانوار، ج‌ ۸۷، ص‌ ۲۱۳؛ ج‌ ۸۶، ص‌ ۳۱۶؛ ج‌ ۹۰، ص‌ ۲۶۱‌ـ‌۲۶۲.
  26. همان، ج‌ ۸۳، ص‌ ۳۱۱؛ ج‌ ۸۷، ص‌ ۱۹۱.
  27. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۹؛ بحارالانوار، ج ‌۵۵، ص‌ ۴۴.
  28. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۸؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۲۷.
  29. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۷؛ الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۰.
  30. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۹؛ ریاض السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.
  31. بحارالانوار، ج‌ ۴۰، ص‌ ۴۷.
  32. روض‌الجنان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۳۳؛ عجائب المخلوقات، ص‌ ۲۶۰‌ـ‌۲۶۱.
  33. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۳۰.
  34. بحارالانوار، ج‌ ۵۶، ص‌ ۱۷۵.
  35. همان، ج ۹، ص ۳۳۹؛ ج‌ ۱۰، ص‌ ۸۶‌؛ الاختصاص، ص‌ ۴۶؛ اعلام القرآن، ص‌ ۸۹‌.
  36. المفصل، ج‌ ۲، ص‌ ۲۶۹.
  37. الخصال، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۵؛ ج‌ ۲، ص‌ ۴۵۷.
  38. ریاض السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶.
  39. الدر‌المنثور، ج‌ ۷‌، ص‌ ۲۵۳‌؛ بحارالانوار، ج ‌۵۶‌، ص‌ ۲۶۲.
  40. البرهان، ج‌ ۵، ص‌ ۲۰۰‌ـ‌۲۰۱.
  41. تفسیر عیاشى، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۷.
  42. همان، ص‌ ۱۵۳، ۱۵۵.
  43. الدرالمنثور، ج‌ ۷، ص‌ ۲۵۳.
  44. تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۰۴.
  45. مجمع‌البیان، ج ‌۱۰، ص ‌۶۵۲‌؛ روض‌الجنان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۳۳؛ المیزان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۸۰.
  46. روض‌الجنان، ج‌ ۲۰، ص‌ ۱۳۴.
  47. جامع‌البیان، مج‌ ۱۵، ج‌ ۳۰، ص‌ ۴۱؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۶۵۳.
  48. التبیان، ج‌ ۴، ص‌ ۱۷۴؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۴، ص‌ ۴۹۶؛ تفسیر‌قرطبى، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۵۹.
  49. مجمع‌البیان، ج ۶‌، ص ۷۶۶؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۹۳؛ روح‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۱۳۸‌ـ‌۱۳۹.
  50. الدرالمنثور، ج‌ ۷، ص‌ ۲۵۸، ۲۷۶؛ عالم الملائکه، ص ‌۶۱‌.
  51. ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۴‌ـ‌۸۵‌؛ الدرالمنثور، ج‌ ۷، ص‌ ۲۷۶؛ ج‌ ۸‌، ص‌ ۲۷۰.
  52. صحیفه سجادیه، دعاى ۳.
  53. ریاض‌السالکین، ج‌ ۱، ص‌ ۸۵‌.
  54. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۳؛ البدایة والنهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹؛ التعریف والاعلام، ص‌ ۵۷.
  55. تفسیر فرات الکوفى، ص‌ ۵۵۳.
  56. جامع‌البیان، مج‌ ۷، ج‌ ۱۲، ص ‌۸۹‌؛ روض‌الجنان، ج ‌۱۰، ص‌ ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۲، ص‌ ۸۸‌.
  57. تفسیر عیاشى، ج‌ ۲، ص‌ ۱۵۳، ۱۵۵؛ مجمع‌البیان، ج‌ ۵، ص‌ ۲۷۲؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۲، ص ۸۸‌.
  58. روض‌الجنان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج‌ ۱۲، ص‌ ۸۸‌.
  59. تفسیر قمى، ج‌ ۲، ص‌ ۳.
  60. همان، ص‌ ۲۷‌؛ البدایة و‌النهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۸‌؛ الایمان بالملائکه، ص‌ ۹۰‌ـ‌۹۱.
  61. روض‌الجنان، ج‌ ۱۲، ص‌ ۱۵۲.
  62. تفسیر فرات الکوفى، ص‌ ۴۴۵.
  63. روض‌الجنان، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۴۷.
  64. تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۰.
  65. کشف‌الاسرار، ج‌ ۷، ص‌ ۴۴۰.
  66. الدرالمنثور، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۹‌ـ‌۲۳۰.
  67. بحارالانوار، ج‌ ۱۴، ص‌ ۴۱۷.
  68. بحارالانوار، ج‌ ۱۴، ص‌ ۴۴۷.
  69. تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۳، ص‌ ۱۶۰؛ روض‌الجنان، ج‌ ۱۵، ص‌ ۸۱‌.
  70. البرهان، ج ۴، ص ۷۳۰‌ـ‌۷۳۱؛ روض‌الجنان، ج‌ ۱۵، ص‌ ۸۱‌.
  71. کشف‌الاسرار، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۳۶؛ تفسیر قرطبى، ج‌ ۱۵، ص‌ ۱۸۲.
  72. البرهان، ج‌ ۴، ص‌ ۷۲۹.
  73. تفسیر قمى، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۵.
  74. اسفار، ج‌ ۹، ص‌ ۲۷۸.
  75. البرهان، ج‌ ۴، ص‌ ۷۳۱؛ روح‌البیان، ج ‌۸‌، ص‌ ۱۳۸‌ـ‌۱۳۹؛ البدایةوالنهایه، ج‌ ۱، ص‌ ۵۹‌.
  76. بحارالانوار، ج‌ ۷، ص‌ ۲۸۱.

منابع

  • "اسرافیل"، دائرةالمعارف قرآن کریم، على محمدى‌ آشنانى، ج ۳، ص ۲۱۲-۲۲۰.