اثر (علم الحدیث)
«اثر» و «اثاره» در لغت به معنای نشان، علامت و بازمانده از یک شیء است.[۱] این کلمه در آیات قرآن نیز به همین معنا باز آمده است؛ به عنوان مثال قرآن میفرماید: «إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ»[۲]
اما به گفته دانشمندان علمالحدیث، مفهوم اصطلاحی اثر با مفهوم لغوی آن تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا همانطور که اثر به معنای بقیه و بازمانده شیء است، در علم الحدیث نیز این کلمه بر بقایای اقوال و افعال منقول از پیامبر(ص) و سلف صالح اطلاق میشود و از این جهت با معنای لغوی آن مغایرت ندارد.[۳]
برخی از دانشمندان مانند شیخ بهایی کلمه اثر را با حدیث مترادف دانستهاند و برخی نیز این دو کلمه را مباین هم میدانند به این معنا که: حدیث آن است که از پیامبر(ص) رسیده است اما اثر آن است که از صحابی و دیگران رسیده باشد. لکن شهید ثانی معتقد است که بین اثر و حدیث رابطه عموم و خصوص برقرار است به این معنا که هر حدیث و روایتی قطعاً اثری از پیشینیان است لکن هر اثر به دست آمده ضرورتا منقول از پیامبر(ص) و یا صحابه نیست و علی الظاهر این قول مقرون به صواب است.[۴]
ناگفته نماند نوعی از تفسیر قرآن را تفسیر اثری یا تفسیر به مأثور گفتهاند و آن تفسیر با کمک نقل و اثر است، اما در مورد ماده تفسیر اثری بین شیعه و اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد به این معنا که از نظر شیعه حدیث پیامبر و امامان معصوم(ع) در شمار مدارک تفسیر اثری میباشد، در حالی که اهل سنت آرای رسیده از سوی صحابه و در شرایطی بزرگان تابعین را نیز به عنوان مدارک تفسیر اثری قابل قبول دانستهاند.[۵]
پانویس
منبع
کمالی، عليرضا، اصطلاحات حدیثی، معارف، اسفند 1386، شماره 54.