حاج شیخ عباس قمی
عباس بن محمدرضا القمی مشهور به شیخ عباس قمی (۱۲۹۴-۱۳۵۹ق)، عالم شیعی قرن چهاردهم قمری است. مفاتیح الجنان، سفینة البحار و منتهی الآمال از مشهورترین تألیفات اوست.
نام کامل | عباس بن محمد رضا القُمی |
زادروز | 1294 قمری |
زادگاه | قم |
وفات | بیست و دوم ذی الحجه 1359 |
مدفن | صحن مطهر امام علی علیه السلام (نجف) در جوار استادش مرحوم حاجی نوری |
اساتید |
آیت الله حاج میرزا محمد ارباب قمی، حاج میرزا حسین نوری |
| |
آثار |
مفاتیح الجنان، سفینة البحار، منتهی الآمال، فواید الرضویه، بیت الاحزان،... |
محتویات
ولادت
عباس بن محمدرضا القمی در سال ۱۲۹۴ ق در شهر قم متولد شد. پدرش حاج محمدرضا قمی مردی کاسب بود که مردم او را نیک مردی باتقوا و آشنا به مسائل دینی میشناختند و برای یادگیری احکام دین به نزد وی میرفتند.
تحصیلات
وی دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش شهر قم گذراند[۱] و دروس مقدماتی را نزد استادانی بزرگ فراگرفت. استادانی که معرفت الهی در روح آنان تجسم یافته بود. او از خرمن دانش این بزرگان خوشهها چید ولی بیشترین بهره را از محضر عالم آگاه آیت الله حاج میرزا محمد ارباب قمی (متوفی ۱۳۴۱ ق) برد. عالم فرزانه و پرهیزگاری که در هیچ حال امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمیکرد و در هر محفل و مجلسی این دو فریضه را متذکر میشد استاد بسیار دقیق و پرمایه عصر خود بود.
حوزه نجف اشرف
او که در دوران نوجوانی مراحل آغازین تحصیلات حوزوی را به پایان برده بود سرانجام نتوانست خود را به اندوختههای محدود حوزه آن وقت قم قانع سازد از این رو تصمیم به هجرت گرفت. در سال ۱۳۱۶ ق. کولهبار سفر بست و به دنبال فراگیری دانش عازم نجف اشرف گردید.[۲]
از آن جا که شیخ عباس اشتیاق وصف ناپذیری به شناخت راویان و محدثان راستگو و نقل اخبار اهل بیت علیهم السلام داشت استادی را برگزید که از کوثر حدیث سیرابش سازد. از این رو از همان ابتدای ورود به نجف اشرف شیفته عالم آگاه، محدث و محقق بزرگ، حاج میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ ق) گشت و در درس او شرکت جست.[۳]
شیخ عباس قمی بر آن بود تا آن چه را از استاد فرار میگیرد بیکم و کاست بنویسد و همانند استاد بازگویش کند. به همین سبب طولی نکشید که به کمک حافظه قوی و تلاش پیگیر به مقام و منزلت والایی در نزد استاد دلسوز و پرتلاش خود دست یافت. تا آن جا که در همان ایام استنساج کتاب باارزش استادش، مستدرک الوسائل را در اختیار گرفت و به خوبی از عهده این کار بزرگ برآمد.
همچنین وی در تألیفات دیگر استاد از کمک شایسته وی دریغ نداشت. محدث قمی درک محضر این استاد بزرگ را منت خداوند میداند و مینویسد: «...پس خداوند متعال به من منت گذارد به ملازمت شیخنا الاجل الاعظم تقه الاسلام النوری الطبرسی انار الله برهانه. مستدرک الوسائل را برای او استنساخ میکردم که بفرستد برای طبع به ایران و در خدمت او بودم تا سنه ۱۳۱۸ ق».[۴]
وی چهار سال در محضر محدث نوری بود و در این چهار سال تلاش و کوشش او به حدی رسید که جز و شاگردان طراز اول استاد بشمار رفت.
بازگشت به قم
شیخ عباس در سال ۱۳۲۲ ق به قم بازگشت و مشغول تألیف و تدریس و وعظ و ارشاد مردم شد و تا سال ۱۳۲۹ ق در این شهر مذهبی اقامت داشت. در این ایام عازم بیت الله الحرام شد و پس از مراجعت از زیارت خانه خدا همچنان در قم سکونت داشت. در سال ۱۳۳۲ ق بنا به عللی و مخصوصاً به موجب تنگدستی به مشهد مقدس مهاجرت کرد و در آن جا سکونت گزید.[۵]
خصوصیات اخلاقی و روحی
محدث قمی در زمان خود یکی از مربیان بزرگ و معلمان اخلاق اسلامی در میان مردم و حوزههای علمیه شناخته میشد و از شهرت ویژهای برخوردار بود و خصوصیات اخلاقی فراوانی داشت که در این فصل به پارهای از آنها اشاره میکنیم:
الف) انس با کتاب:
یکی از ویژگیهای محدث قمی علاقه فراوان به نوشتن و مطالعهکتاب بود به بطوری که میتوان گفت او در کتاب و قلم خلاصه شده بود. محدث یا در کتابخانه بود یا با کتاب. کمتر دیده میشد که او مشغول مطالعه و بررسی کتابی نباشد. عشق محدث به کتاب آن هم کتب حدیثی نورانیت خاصی به او بخشیده بود. فرزند بزرگ ایشان در این باره میگوید: «در اول کودکی با مرحوم پدرم هر وقت از شهر بیرون میرفتم او از اول صبح تا به شام مرتب به نوشتن و مطالعه مشغول بود».[۶]
زمانی که برای زیارت به کشورهای دور مسافرت میکرد اوقات فراغت خود را با کتاب سپری میکرد. «او با عدهای از تجار به سوریه مسافرت کرد. آنان میگفتند هر وقت ما به سیاحت میرفتیم ایشان مینشست و مشغول مطالعه و تألیف میشد و هر چه اصرار میکردیم که با ما بیرون بیاید امتناع میورزید و شبها هم که ما به خواب میرفتیم او مشغول مطالعه و تألیف میشد».[۷]
عشق و علاقه محدث قمی به کتاب به اندازهای بود که وقتی کمترین پولی بدست میآورد آن را در خرید کتاب صرف میکرد و گاه پیاده از قم به تهران به استقبال آن میرفت. او خود میگوید: «زمانی که در قم تحصیل میکردم، خیلی تنگدست بودم تا جایی که یک قِران و دو قِران جمع میکردم تا این که مثلاً سه تومان میشد. آن را برداشته، از قم تا تهران پیاده میرفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمیگشتم و به تحصیل ادامه میدادم».[۸]
ب) تواضع و اخلاص:
از دیگر ویژگیهای ایشان تواضع بسیار و همه جانبهای بود که از خود نشان میداد. در خانه، مدرسه و خیابان هر کسی را که میدید - چه کوچک و چه بزرگ - احترام میکرد. در نزد علما و از بین آنان به ویژه در حضور کسانی که با حدیث و اخبار اهل بیت علیهم السلام سروکار داشتند، اوج فروتنی و تواضع را به نمایش میگذارد.
هیچگاه در مجالسی که وارد میشد در صدر نمیشست و هرگز خود را بر دیگران مقدم نمیداشت. وی از خودستایی و خودپسندی به شدت احتراز میکرد و به هیچ وجه غرور نداشت. محدث قمی حدیث اخلاص بود و آیه زهد. مسیری که میرفت اگر کوچکترین شبههای در دلش رخنه میکرد که قدمش برای خدا نیست یا وسوسهای قلبش را میلرزاند بدون هیچ تأمل، از آن جا بازمیگشت. نقل است «در یکی از سالها مرد نیکوکاری از محدث قمی خواهش میکند که قبول کند بانی مجلس محدث شود و تعهد میکند که مبلغ پنجاه دینار عراقی به ایشان تقدیم کند. در آن موقع هزینه محدث در هر ماه سه دینار بوده است. محدث قمی میگوید: «من برای امام حسین علیه السلام منبر میروم نه برای دیگری و بدین گونه آن وجه را نپذیرفت».
امر به معروف و نهی از منکر دیگر ویژگی حدیث اخلاص بود. او خود هرگز گرد گناه نمیگشت و در ذهنش هم فکر گناه را جای نمیداد. از منکرات ناراحت میشد و دیگران را از ارتکاب آن بازمیداشت. کسی جرأت غیبت در محضر او نداشت و از دروغ گفتن ناراحت میشد.[۹]
در یک کلام محدث قمی آن چه میگفت با آن چه عمل میکرد و آنچه مردم از رفتار و کردارش درک میکردند یکی بود. از این رو سخنش در دل شنوندگان اثر شگرف داشت. آنانی که در درس اخلاق و نصایح او شرکت میجستند و گوش و جان به این سروش اخلاص فرامیدادند نقل میکنند که سخنان نافذ او چنان بود که آدمی را از گناهان و پندارهای بد دور میساخت و متوجه خدا و عبادت میکرد.
ج) زهد:
زندگی محدث قمی بسیار ساده بود به طوری که از حد زندگی یک طلبه عادی هم پایینتر بود. لباسش عبارت بود از یک قبای کرباسی بسیار نظیف و معطر و تمیز. چند سال زمستان و تابستان را با آن قبای کرباسی میگذرانید. هیچ گاه در فکر لباس و تجمل نبود. فرش خانهاش گلیم بود. از سهم امام استفاده نمیکرد و میگفت: من اهلیت ندارم از آن استفاده کنم! روزی در نجف اشرف دو زن محترم که در بمبئی سکونت داشتند و از بستگان آقا کوچک (از محترمین نجف) بودند حضور ایشان میرسند و تقاضا میکنند هر ماه مبلغ ۷۵ روپیه به ایشان تقدیم کنند که از لحاظ زندگی در رفاه باشد. در آن ایام مخارج ماهانه خانواده وی از ماهی ۵۰ روپیه تجاوز نمیکرد. حاج شیخ عباس از پذیرفتن آن خودداری میکند. میرزا محسن محدث زاده فرزند کوچک آن مرحوم اصرار میکند تا قبول نماید ولی قبول نمیکند تا این که زنان محترم ناامید میشوند و میروند.
پس از رفتن آن ها فرزند به پدر میگوید: من هم دیگر از کسبه بازار برای مخارج روزانه قرض نمیکنم! حاج شیخ عباس میگوید: ساکت باش! من همین مقدار هم الان خرج میکنم، نمیدانم فردای قیامت چگونه جواب خدا و امام زمان عجل اله تعالی فرجه شریف را بدهم. در جواب این مقدار معطل هستم، چگونه بارم را سنگینتر کنم؟![۱۰]
نظر آنان که نکردند بدین مشتی خاک * الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند
دغدغه محدث قمی از راهیابی خرافات در آثارش
محدث قمی، از راهیابی و رخنه تحریف و خرافه بر کتابهای خویش اندیشناک بود و دغدغه آن را داشت که همان بلایی که بر سر مفتاح الجنان آمده بر سر کتاب مفاتیح الجنان نیز بیاید؛ از این رو، در آغاز ملحقات مفاتیح الجنان هشدار می دهد:
"این گنهکار روسیاه عباس قمی، عفی اللّه عنه، بعد از آن که به عون اللّه تعالی کتاب مفاتیح الجنان را تألیف نمودم و در اقطار منتشر گشت، به خاطرم رسید که در طبع دوم آن، بر آن زیاد کنم دعای وداعی برای ماه رمضان و خطبه روز عید فطر و زیارت جامعه ائمة المؤمنین و دعای اللهم اِنّی زُرتُ هذا الامام که در عقب زیارات خوانده می شود و زیارت وداعی که هریک از ائمه(ع) را به آن وداع کنند و رقعه ای که برای حاجت می نویسند و دعایی که در غیبت امام عصر، عجل اللّه فرجه، باید خوانده شود و آداب زیارت به نیابت، به واسطه کثرت حاجت به اینها؛ ولکن دیدم هرگاه این کار را کنم، فتح بابی شود برای تصرف در کتاب مفاتیح و بسا شود بعضی از فضولان بعد از این، در آن کتاب بعضی از ادعیه دیگر بیفزایند، یا از آن کم کنند و به اسم مفاتیح الجنان در میان مردم رواج دهند؛ چنانکه در مفتاح الجنان مشاهده می شود؛ لاجرم کتاب را به همان حال خود گذاشتم و این هشت مطلب را بعد از تمام شدن مفاتیح، ملحق به آن نمودم و به لعنت خداوند قهار و نفرین رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) واگذار و حواله نمودم کسی را که در مفاتیح تصرف کند.
آثار و تألیفات
آثار محدث قمی در علوم مختلف، تاریخ، رجال، تراجم، علوم قرآن، اخلاق، عقاید و علم حدیث نشان از روح تلاشگر و عظمت علمی این عالم ژرفنگر دارد. در این جا تنها با بیان نام آثارش از دامنه گسترده معلومات ایشان در علوم مختلف یاد میکنیم:
- کلمات لطیفه (در علم اخلاق)
- الدر النظیم فی لغات القرآن العظیم
- کحل البصر فی سیره سید البشر
- کتاب نقد الوسائل شیخ حر عاملی
- تقسیم بدایه الهدایه شیخ حر عاملی
- شرح الوجیزه شیخ بهائی
- فیض القدیر فیما یتعلق بحدیث الغدیر
- علم الیقین (خلاصه حق الیقین علامه مجلسی)
- مقالید الفلاح فی عمل الیوم واللیله
- مقلاد النجاح (خلاصه کتاب یاد شده)
- خلاصه جلد یازده بحارالانوار علامه مجلسی
- شرح کلمات قصار حضرت امام علی علیه السلام که در آخر نهج البلاغه آمده است.
- هدیه الانام الی وقایع الایام (خلاصه کتاب فیض العلوم)
- فیض العلام فی وقایع الشهور و الایام (درباره وقایع ماهها و روزها)
- سفینه البحار و مدینه الحکم والآثار (تدوین موضوعی بحارالانوار علامه مجلسی و تلخیص آن که در مدت بیست سال انجام یافته است).
- تحفه الاحباب فی تراجم الاصحاب: (درباره اصحاب حضرت محمد صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام به زبان فارسی)
- فوائد الترجبیه: (وقایع روزها و آداب مستحبی و اعمال ماههای عربی)
- الدره الیتیمه فی تتمات الدره الثمینه: (شرح فارسی نصاب الصبیان و تتمیم شرح نصاب فاضل یزدی)
- هدیه الزائرین و بهجه الناصرین: (درباره زیارت قبور ائمه اطهار علیهم السلام و ثواب آن و تعیین قبور علما و مؤمنان مشهور و مدفون در کنار مشاهد مشرف امامان)
- اللئالی المنثوره: (در مورد دعا و سایر مستحبات)
- الفصول العلیه فی المناقب المرتضویه: (شامل مناقب و مکارم اخلاقی حضرت امام علی علیه السلام)
- سبیل الرشاد
- حکمة بالغه و مأة کلمة جامعه: (سخنان کوتاه حضرت علی علیه السلام در عقاید و اصول دین)
- ذخیره الابرار فی منتخب انیس التجار: (خلاصه انیس التجار ملا مهدی نراقی، در مورد معاملات)
- غایه القصوی فی ترجمه العروه الوثقی: (ترجمه فارسی العروه الوثقی آیت الله سید محمدکاظم یزدی)
- مفاتیح الجنان و الباقیات الصالحات: (کتاب مشهوری که در اکثر مشاهد مشرف و خانههای شیعیان مورد استفاده بوده و به عربی نوشته شده و به فارسی نیز ترجمه گردیده است. این کتاب شریف در جایگاه خود کم نظیر است. زیرا بسیاری از دعاها و نوافل و مستحباب و زیارات ائمه اطهار علیهم السلام را در یک جا گردآوری کرده و در دسترس همگان قرار داده است).
- التحفه الطوسیه والنفغه القدسیه: (درباره زیارت حضرت امام رضا علیه السلام و بعضی فواید مربوط به آستان مقدسش)
- رساله دستورالعمل حضرت سیدالشهداء علیه السلام
- نفس المهموم (در مقتل حضرت سیدالشهداء علیه السلام)
- نفثه المصدور: (در تکمیل نفس المهموم اخیراً به ضمیمه نفس المهموم منتشر شده است.)
- الانوار البهیه فی تاریخ الحجج الالهیه: (در مورد ولادت و وفات چهارده معصوم علیهم السلام)
- رسالهای در گناهان کبیره و صغیره
- منازل الآخره: (بررسی مراحل دشوار سفر آخرت بر اساس روایات)
- ترجمه مصباح المتهجد مرحوم شیخ طوسی
- نزههالنواظر: (ترجمه معدن الجواهر دانشور بزرگوار محمد بن علی کراجکی)
- مقامات علیه: (خلاصه معراج السعاده مرحوم ملا احمد نراقی)
- ترجمه جمال الاسبوع سید بن طاووس
- الباقیات الصالحات (در حاشیه مفاتیح الجنان چاپ شده است.)
- منتهی الآمال فی تاریخ النبی و الآل: (در مورد زندگانی حضرات ائمه اطهار و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و دختر گرامیش حضرت زهرا علیهماالسلام و تاریخ ولادت و وفات و وقایع دوران آنها)
- تتمه المنتهی فی وقایع ایام الخلفاء
- ترجمه مسلک دوم لهوف سید بن طاووس (به خط خود مؤلف در حاشیه یکی از چاپهای لهوف چاپ شده است.)
- تتمیم تحیه الزائر محدث نوری (این کتاب با رحلت علامه نوری ناتمام مانده بود و شیخ عباس بعد از فوت استادش آن را به اتمام رساند.)
- چهل حدیث
- الکنی والالقاب: (درباره زندگانی علما و شعرا و غیر ایشان)
- هدیه الاجباب فی المعروفین بالکنی والالقاب: (خلاصه کتاب الکنی والالقاب)
- فواید الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه
- بیت الاحزان فی مصائب سیده النسوان
- شرح حکم نهج البلاغه و ...
وفات
محدث قمی پس از عمری تلاش و خدمت به اسلام و مسلمین و تحمل سختی ها و مرارات زمان به ویژه در اواخر عمر که مصادف با توطئههای دشمنان اسلام و دین زدایی رضاخانی بود، در شب سهشنبه بیست و دوم ذی الحجه سال ۱۳۵۹ ق. بدرود حیات گفت و پس از تشییع در صحن مطهر امام علی علیه السلام در جوار استادش مرحوم حاجی نوری به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص ۲۷۴؛ عاماس معاصرین، واعظ خیابانی تبریزی، ص ۱۸۱.
- ↑ علمای معاصرین، ص ۱۸۱، تاریخ قم، ص ۲۷۴، خاتمه نفس المهموم، شکرانی.
- ↑ علمای معاصرین، ص ۱۸۱.
- ↑ علمای معاصرین، ص ۸۲-۱۸۱، ریحانه الادب، مدرس تبریزی.
- ↑ تاریخ قم، ۲۷۴؛ مقدمه فواید الرضویه، ص ۲. نقباء البشر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج ۳، ص ۹۹۹.
- ↑ خاتمه ترجمه نفس المهموم.
- ↑ پندهایی از رفتار علمای اسلام، ص ۱۷.
- ↑ شیخ عباس قمی مرد تقوی و فضیلت، ص ۱۸.
- ↑ محدث قمی حدیث اخلاص، ص ۴۱-۴۶، خلیل عبداللهزاده به نقل از حاج شیخ عباس قمی مرد تقوی و فضیلت.
- ↑ حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت، ص ۴۲-۴۵، به نقل از سیمای فرزانگان، رضا مختاری، ج ۳.
منابع
- مجموعه گلشن ابرار، جلد 2، زندگی نامه "محدث قمی" از سعيد عباسزاده.
- غلام فدکی،دغدغه های محدث قمی از گسترش خرافه و تحریف،مجله حوزه، پاییز و زمستان 1388، شماره 153 و 154، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 23 بهمن 1392.