راویان واقعه عاشورا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۲۹: سطر ۲۹:
 
قراین تاریخی نشان می دهد که ابومخنف کتاب [[مقتل]] خود را در حدود دهه سوم از سده دوم هجری تألیف کرده است؛ زیرا هنگامی که وی در این کتاب به خبر ورود [[مسلم بن عقیل]] به [[کوفه|کوفه]] و اقامت او در خانه [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید ثقفی]] اشاره می کند، چنین می افزاید: «خانه ای که امروز به خانه مسلم بن مسیب شهرت دارد».
 
قراین تاریخی نشان می دهد که ابومخنف کتاب [[مقتل]] خود را در حدود دهه سوم از سده دوم هجری تألیف کرده است؛ زیرا هنگامی که وی در این کتاب به خبر ورود [[مسلم بن عقیل]] به [[کوفه|کوفه]] و اقامت او در خانه [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید ثقفی]] اشاره می کند، چنین می افزاید: «خانه ای که امروز به خانه مسلم بن مسیب شهرت دارد».
  
از این اشاره ابومخنف می توان دریافت که هنگامی که او مشغول تألیف کتاب مقتل بوده، خانه مذکور به مسلم بن مسیب تعلق داشته و بنابر روایت [[محمد طبری|طبری]]، مسلم تا سال ۱۲۸ هجری قمری زنده بوده است. از این رو، می توان با ظن قریب به یقین گفت که کتاب مقتل الحسین در سالهای پایانی دهه سوم سده دوم هجری، یعنی بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ که دوره ضعف [[بنی امیه|امویان]] و مقارن با آغاز دعوت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] است، تدوین شده است و به گفته برخی از محققان هیچ استبعادی ندارد که این تألیف از سوی امام یا داعیان عباسی به ابومخنف پیشنهاد شده باشد تا از این گزارشهای هولناک تاریخی که لکه ننگی بر دامان خاندان اموی بوده، در تبلیغ و پیشبرد نهضت خود بر ضد امویان و سقوط آنان بهره گیرند، چنان که عملاً نیز چنین کردند و به نوشته مورخان یکی از دلایل سقوط امویان، نهضت [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]] علیه السلام و فاجعه دردناک کربلا بود، هر چند که عباسیان پس از پیروزی و جلوس بر مسند [[خلافت]]، به رغم آن که نهایت بهره برداری را از حقانیت و مظلومیت [[اهل بیت]] علیهم السلام کرده بودند، خود از همان آغاز در برابر [[علویان|علویان]] ایستادند و در سرکوب آنان فجایعی مرتکب شدند که ده چندان آن بود که امویان کرده بودند.
+
از این اشاره ابومخنف می توان دریافت که هنگامی که او مشغول تألیف کتاب مقتل بوده، خانه مذکور به مسلم بن مسیب تعلق داشته و بنابر روایت [[محمد بن جریر طبری|طبری]]، مسلم تا سال ۱۲۸ هجری قمری زنده بوده است. از این رو، می توان با ظن قریب به یقین گفت که کتاب مقتل الحسین در سالهای پایانی دهه سوم سده دوم هجری، یعنی بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ که دوره ضعف [[بنی امیه|امویان]] و مقارن با آغاز دعوت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] است، تدوین شده است و به گفته برخی از محققان هیچ استبعادی ندارد که این تألیف از سوی امام یا داعیان عباسی به ابومخنف پیشنهاد شده باشد تا از این گزارشهای هولناک تاریخی که لکه ننگی بر دامان خاندان اموی بوده، در تبلیغ و پیشبرد نهضت خود بر ضد امویان و سقوط آنان بهره گیرند، چنان که عملاً نیز چنین کردند و به نوشته مورخان یکی از دلایل سقوط امویان، نهضت [[سیدالشهداء|سیدالشهدا]] علیه السلام و فاجعه دردناک کربلا بود، هر چند که عباسیان پس از پیروزی و جلوس بر مسند [[خلافت]]، به رغم آن که نهایت بهره برداری را از حقانیت و مظلومیت [[اهل بیت]] علیهم السلام کرده بودند، خود از همان آغاز در برابر [[علویان|علویان]] ایستادند و در سرکوب آنان فجایعی مرتکب شدند که ده چندان آن بود که امویان کرده بودند.
  
 
کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که بر پایه منابع شفاهی محکمی نظیر آنچه گفتیم، تدوین یافته بود از طریق راویان ثقه ای نظیر [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام بن محمد بن السائب کلبی]]، نسب شناس معروف کوفی (ه.م ۲۰۶) بدست مورخان بعدی چون واقدی (ه.م۲۰۷)، طبری (ه.م۳۱۰)، ابن قتیبه (ه.م۳۲۲ )، [[مسعودی|مسعودی]] (م، ۳۴۵ ق)، [[شیخ مفید]] (م، ۴۱۳ ق) و دیگران رسیده است.
 
کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که بر پایه منابع شفاهی محکمی نظیر آنچه گفتیم، تدوین یافته بود از طریق راویان ثقه ای نظیر [[هشام بن محمد سائب کلبی|هشام بن محمد بن السائب کلبی]]، نسب شناس معروف کوفی (ه.م ۲۰۶) بدست مورخان بعدی چون واقدی (ه.م۲۰۷)، طبری (ه.م۳۱۰)، ابن قتیبه (ه.م۳۲۲ )، [[مسعودی|مسعودی]] (م، ۳۴۵ ق)، [[شیخ مفید]] (م، ۴۱۳ ق) و دیگران رسیده است.
سطر ۳۷: سطر ۳۷:
 
اگر کتاب ابومخنف بر جای مانده و بدست ما رسیده بود، با اطمینان خاطر بسیاری می توانستیم آن را معتبرترین تاریخ واقعه [[کربلا]] بخوانیم، اما متأسفانه این کتاب در دسترس نیست، حتی کتاب مقتل الحسین کلبی نیز که بر اساس کتاب و روایات ابومخنف و عوانه بن الحکم تدوین شده بود بر جای نمانده است.
 
اگر کتاب ابومخنف بر جای مانده و بدست ما رسیده بود، با اطمینان خاطر بسیاری می توانستیم آن را معتبرترین تاریخ واقعه [[کربلا]] بخوانیم، اما متأسفانه این کتاب در دسترس نیست، حتی کتاب مقتل الحسین کلبی نیز که بر اساس کتاب و روایات ابومخنف و عوانه بن الحکم تدوین شده بود بر جای نمانده است.
  
بنابراین قدیمی ترین و شاید معتبرترین تاریخی که حاوی گزارشهای مربوط به این واقعه است «[[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ الرسل والملوک]]» تألیف [[محمد طبری|محمد بن جریر طبری]] (ه.م ۳۱۰) است. هر چند طبری کتابی مستقل در باب این واقعه تألیف نکرده، ولی اخبار و گزارشهای هشام کلبی را در ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ آورده است. با دقت در عبارات طبری آشکار می شود که وی این اخبار را از کتابی که در اختیار داشته، نقل کرده است و بر پایه قرائنی می توان دریافت که کتابهای هشام کلبی تا سده های بعد، مثلاً تا سده هفتم هجری موجود بوده است.
+
بنابراین قدیمی ترین و شاید معتبرترین تاریخی که حاوی گزارشهای مربوط به این واقعه است «[[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ الرسل والملوک]]» تألیف [[محمد بن جریر طبری]] (ه.م ۳۱۰) است. هر چند طبری کتابی مستقل در باب این واقعه تألیف نکرده، ولی اخبار و گزارشهای هشام کلبی را در ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ آورده است. با دقت در عبارات طبری آشکار می شود که وی این اخبار را از کتابی که در اختیار داشته، نقل کرده است و بر پایه قرائنی می توان دریافت که کتابهای هشام کلبی تا سده های بعد، مثلاً تا سده هفتم هجری موجود بوده است.
  
 
قدیمی ترین متن تاریخی که پس از طبری گزارشهای حادثه عاشورا را بی واسطه از کتاب هشام کلبی نقل کرده است، کتاب «[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]]» [[شیخ مفید]] (ه.م ۴۱۳) است. شیخ مفید خود در این کتاب تصریح می کند که اخبار مربوط به این واقعه را از روایات کلبی نقل کرده است.
 
قدیمی ترین متن تاریخی که پس از طبری گزارشهای حادثه عاشورا را بی واسطه از کتاب هشام کلبی نقل کرده است، کتاب «[[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]]» [[شیخ مفید]] (ه.م ۴۱۳) است. شیخ مفید خود در این کتاب تصریح می کند که اخبار مربوط به این واقعه را از روایات کلبی نقل کرده است.
سطر ۱۰۴: سطر ۱۰۴:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 +
 
*سید علی حسین پور، راویان جریان عاشورا، [http://ahlebayt.porsemani.ir/content/%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7 پرسمان دانشجویی]، تاریخ بازیابی ۲۸ آبان ۱۳۹۲.
 
*سید علی حسین پور، راویان جریان عاشورا، [http://ahlebayt.porsemani.ir/content/%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7 پرسمان دانشجویی]، تاریخ بازیابی ۲۸ آبان ۱۳۹۲.
  
 
{{واقعه عاشورا}}
 
{{واقعه عاشورا}}
 
[[رده:واقعه عاشورا]]
 
[[رده:واقعه عاشورا]]

نسخهٔ ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

آثار متعددی پیرامون واقعه عاشورا و «مقتل» امام حسین (علیه السلام) بر اساس گزارش برخی راویان و شاهدان حاضر در کربلا، از دیرباز تا کنون تألیف شده است.

شاهدان و راویان واقعه کربلا

راویان جریان عاشورا را مى‌توان به دو گروه تقسیم کرد:

  • ب. راویانى که در لشکر عمر بن سعد بودند، از افراد لشکر که کیفیت قتلها و جنگ را نقل کرده‌اند، حتى در مواردى خود قاتلان کار خود را توضیح داده‌اند؛ مثلاً، حمید بن مسلم ازدى وقایع گزار کربلا است. او از لشکریان عمر سعد بود که روز عاشورا پس از شهادت امام حسین علیه السلام بر سر آتش زدن خیمه‌ها با شمر مجادله داشت، از جمله کسانى بود که سر امام حسین علیه السلام را به کوفه بردند. در لشکر توابین هم حضور داشته و به قولى از اصحاب امام سجاد علیه السلام بوده است. بیشتر وقایع کربلا از قول او نقل شده است.[۱]

به هر حال عظمت حادثه کربلا و تأثیرات عمیق و گسترده سیاسی و اجتماعی آن در تاریخ اسلام و به ویژه تاریخ تشیع، هر ذهن کنجکاو و علاقمند به درک و فهم حقایق تاریخی را به شناخت منابع گزارش های این رویداد سوق می دهد؛ خاصه آن که از دیرباز ادعای نامکتوب ماندن گزارش های تاریخی در اسلام تا نیمه سده دوم هجری از سوی خاورشناسان مطرح و شایع شده است. با این حال آنچه در کتاب «مقتل الحسین علیه السلام» ابومخنف (که اولین کتاب مقتل امام حسین علیه السلام است) وجود دارد، نشان دهد که بسیاری از راویان اصلی واقعه عاشورا شاهدان عینی و حاضر در میدان کربلا بوده اند و آنچه در منابع مختلف در این باره بدست ما رسیده از ارزش تاریخی بسیار برخوردار است.

همچنین بسیاری از راویان اصلی واقعه عاشورا در روایات ابومخنف، شاهدان عینی حاضر در میدان کربلا بوده اند، به عنوان نمونه به چند تن از این راویان اشاره می شود:

شریک بن اعور بن حارث همدانی یکی از این راویان است که همراه عبیدالله بن زیاد از بصره به کوفه آمد، ولی بیمار شد و در منزلی که مسلم بن عقیل پنهان شده بود بستری گردید و با مسلم گفتگوها داشت و از آنچه در کوفه و روزهای قبل و بعد واقعه رخ داد کاملاً با خبر و شاهد حوادث و اوضاع و احوال آن ایام بوده است.

ضحاک مشرقی از دیگر راویان است. وی یکی از اهالی کوفه بود که دعوت امام را برای یاری نپذیرفت، ولی شب و روز تمام قضایای عاشورا را که به چشم خود دیده بود در کوفه نقل می کرد. بسیاری از اخبار کربلا توسط این مرد روایت شده و گویی که وقایع نگار یا سخنگوی حسین بن علی علیه السلام بوده و وظیفه داشته اخبار این حادثه را به گوش همه برساند.

شبث بن ربعی هم که از فرماندهان عمر بن سعد (سردار سپاه ابن زیاد) در کربلا بود، چند سال پس از حادثه عاشورا، در زمان حکومت مصعب بن زبیر از این فاجعه سخن می گفت.

علاوه بر افراد مذکور، راویان موثق بسیاری را می توان نام برد که شاهد عینی حادثه بوده اند و گزارش آنان برای شیعه و سنی حجت و سند است. از جمله امام زین العابدین علیه السلام، که سند برخی از روایات ابومخنف با دو واسطه به آن حضرت می رسد. ابومخنف روایاتی نیز با یک واسطه از امام محمدباقر علیه السلام و روایاتی چند هم بی واسطه از امام جعفرصادق علیه السلام نقل کرده است.

تألیفات پیرامون عاشورا

مقتل ابومخنف:

تعیین تاریخ دقیق و نام کسی که نخستین بار به ثبت و تدوین واقعه عاشورا پرداخته، دشوار است؛ زیرا نزدیک به سیزده سده از آن فاصله گرفته ایم. با این حال می توان با تتبع در منابع و بررسی گزارش ها و اخبار بر جای مانده تا حدودی به حقیقت نزدیک شد. منابع قابل اعتماد تقریباً اتفاق نظر دارند که برای اولین بار در اوایل سده دوم هجری، لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی کوفی، معروف به ابومخنف (ه.م ۱۵۸) گزارشهای مربوط به واقعه کربلا را در کتابی که آن را «مقتل الحسین علیه السلام» نامید، گرد آورد.

قراین تاریخی نشان می دهد که ابومخنف کتاب مقتل خود را در حدود دهه سوم از سده دوم هجری تألیف کرده است؛ زیرا هنگامی که وی در این کتاب به خبر ورود مسلم بن عقیل به کوفه و اقامت او در خانه مختار بن ابی عبید ثقفی اشاره می کند، چنین می افزاید: «خانه ای که امروز به خانه مسلم بن مسیب شهرت دارد».

از این اشاره ابومخنف می توان دریافت که هنگامی که او مشغول تألیف کتاب مقتل بوده، خانه مذکور به مسلم بن مسیب تعلق داشته و بنابر روایت طبری، مسلم تا سال ۱۲۸ هجری قمری زنده بوده است. از این رو، می توان با ظن قریب به یقین گفت که کتاب مقتل الحسین در سالهای پایانی دهه سوم سده دوم هجری، یعنی بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ که دوره ضعف امویان و مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، تدوین شده است و به گفته برخی از محققان هیچ استبعادی ندارد که این تألیف از سوی امام یا داعیان عباسی به ابومخنف پیشنهاد شده باشد تا از این گزارشهای هولناک تاریخی که لکه ننگی بر دامان خاندان اموی بوده، در تبلیغ و پیشبرد نهضت خود بر ضد امویان و سقوط آنان بهره گیرند، چنان که عملاً نیز چنین کردند و به نوشته مورخان یکی از دلایل سقوط امویان، نهضت سیدالشهدا علیه السلام و فاجعه دردناک کربلا بود، هر چند که عباسیان پس از پیروزی و جلوس بر مسند خلافت، به رغم آن که نهایت بهره برداری را از حقانیت و مظلومیت اهل بیت علیهم السلام کرده بودند، خود از همان آغاز در برابر علویان ایستادند و در سرکوب آنان فجایعی مرتکب شدند که ده چندان آن بود که امویان کرده بودند.

کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که بر پایه منابع شفاهی محکمی نظیر آنچه گفتیم، تدوین یافته بود از طریق راویان ثقه ای نظیر هشام بن محمد بن السائب کلبی، نسب شناس معروف کوفی (ه.م ۲۰۶) بدست مورخان بعدی چون واقدی (ه.م۲۰۷)، طبری (ه.م۳۱۰)، ابن قتیبه (ه.م۳۲۲ )، مسعودی (م، ۳۴۵ ق)، شیخ مفید (م، ۴۱۳ ق) و دیگران رسیده است.

در اینجا باید از اخبار مورخ دیگری که در ثبت و نقل این روایات سهم بزرگی داشته، یعنی عوانه بن الحکم (ه.م۱۵۸۹) هم یاد کرد. در واقع بخش مهمی از اخبار که به وسیله هشام بن محمد کلبی (م، ۲۰۶ ق) بدست مورخان بعدی رسیده، نتیجه تلاش ابومخنف و عوانه بن الحکم است و به جرأت می توان همه مورخان بعدی را میراث خوار این دو اخباری بزرگ دانست.

اگر کتاب ابومخنف بر جای مانده و بدست ما رسیده بود، با اطمینان خاطر بسیاری می توانستیم آن را معتبرترین تاریخ واقعه کربلا بخوانیم، اما متأسفانه این کتاب در دسترس نیست، حتی کتاب مقتل الحسین کلبی نیز که بر اساس کتاب و روایات ابومخنف و عوانه بن الحکم تدوین شده بود بر جای نمانده است.

بنابراین قدیمی ترین و شاید معتبرترین تاریخی که حاوی گزارشهای مربوط به این واقعه است «تاریخ الرسل والملوک» تألیف محمد بن جریر طبری (ه.م ۳۱۰) است. هر چند طبری کتابی مستقل در باب این واقعه تألیف نکرده، ولی اخبار و گزارشهای هشام کلبی را در ذیل حوادث سالهای ۶۰ و ۶۱ آورده است. با دقت در عبارات طبری آشکار می شود که وی این اخبار را از کتابی که در اختیار داشته، نقل کرده است و بر پایه قرائنی می توان دریافت که کتابهای هشام کلبی تا سده های بعد، مثلاً تا سده هفتم هجری موجود بوده است.

قدیمی ترین متن تاریخی که پس از طبری گزارشهای حادثه عاشورا را بی واسطه از کتاب هشام کلبی نقل کرده است، کتاب «الارشاد» شیخ مفید (ه.م ۴۱۳) است. شیخ مفید خود در این کتاب تصریح می کند که اخبار مربوط به این واقعه را از روایات کلبی نقل کرده است.

پس از شیخ مفید باید از سبط ابن جوزی (م، ۶۵۴ ق) یاد کرد که وی نیز به تصریح خود، در کتاب «تذکرة الامة بخصائص الائمه» اخبار کربلا را از هشام کلبی روایت و تحریر کرده است. عنایت به دو نکته، اعتماد و وثوق ما به اعتبار این گزارشها و این منابع را افزایش می دهد: نخست، تصریح این مورخان به نقل از متن کتاب مقتل الحسین هشام کلبی و دیگر آن که با مقایسه و تطبیق متن گزارشهایی که طبری، شیخ مفید و سبط ابن جوزی از هشام نقل کرده اند درمی یابیم که متن این گزارشها - جز در برخی از حروف، مثل واو و فاء و برخی کلمات - نهایت تشابه و همانندی را با هم دارند، گویی هر سه نفر این اخبار را از یک متن اخذ و رونویسی کرده اند. نکته مهم دیگر این که طبری و سبط ابن جوزی از اهل تسنن به شمار می آیند و شیخ مفید از بزرگان شیعه است. با عنایت به نکته اخیر، تشابه و همخوانی این سه متن اهمیت بیشتری می یابد و به میزان اطمینان و اعتماد خواننده در اعتبار و صحت گزارشهای ارائه شده در آنها می افزاید.

پرسش بسیار مهمی که به این مطلب ارتباط می یابد و سزاوار است به عنوان یک مسئله مهم مطرح شود، این است که آیا از کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که تا این حد اهمیت و ارزش تاریخی دارد و احتمالاً تا سده هفتم هجری هم در دسترس مورخان بوده، نسخه ای بر جای مانده است یا نه؟ بحث در این باره نیز مجال بیشتری می طلبد، اما به اجمال باید گفت: در دوره های متأخر و نزدیک به عصر ما، کتابی با نام «مقتل الحسین علیه السلام» منسوب به ابومخنف ازدی کوفی در دست است که به چاپ هم رسیده است. ولی قطعاً می توان گفت که این کتاب از ابومخنف نیست و بی تردید مؤلف آن شخص دیگری جز ابومخنف معروف است و حتی نمی توان با اطمینان از تاریخ و محل تألیف و نیز تاریخ چاپ آن سخن گفت. دانشمند گرانمایه علامه شرف الدین در کتاب مهم و با ارزش خود «مؤلفان شیعه در صدر اسلام» می نویسد: «کتاب مقتل الحسین علیه السلام منسوب به ابومخنف مشتمل بر روایاتی است که ابومخنف خود از آنها خبر ندارد. این کتاب دروغ نامه ای است که به این مرد نسبت داده اند».

محدث قمی هم درباره آن می گوید: «کتاب مقتل الحسین علیه السلام ابومخنف که مورخان بزرگ متقدم بدان اعتماد و استناد و از آن نقل کرده اند مع الاسف نسخه ای از آن به جای نمانده است، اما کتاب المقتل موجود که بدو منسوب است از او نیست، حتی نمی توان آن را به هیچیک از مورخان معتمد نسبت داد.» برای تصدیق این سخن کافی است آنچه در این مقتل آمده با آنچه طبری و دیگر مورخان روایت کرده اند مقایسه شود. محدث قمی در دو کتاب «الکنی والالقاب» و «نفس المهموم» به این مطلب پرداخته است.

الارشاد:

کتاب «الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد اثر مرحوم شیخ مفید از معتبرترین کتب شیعه در زمینه تاریخ ائمه علیهم السلام است که مؤلف در بخشی از آن، حركت امام حسين علیه السلام به سوى عراق و حوادث مربوط به آن را تبیین کرده است.

اللهوف:

کتاب «لهوف» سید بن طاووس، کتابی است تاریخی و روایی درباره قیام امام حسین علیه السلام که روایات کتاب بدون سند نوشته شده است. این کتاب مورد اعتماد شیعه است و در قرن هفتم نوشته شده است.

شهید آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی نویسنده کتاب «تحقیق در اول اربعین حضرت سیدالشهدا» گفته است که لهوف نقلیاتش بسیار مورد اعتماد است و در میان کتب مقاتل کتاب مقتلی به اندازه اعتبار و اعتماد آن نمی رسد و در اطمینان به آن کتاب، در ردیف اول کتب معتبره مقاتل قرار گرفته است.

حاجی نوری به برخی مطالب لهوف ایراد گرفته و گفته چون این کتاب در دوره جوانی سید نوشته شده خالی از اشکال نیست و قاضی به او پاسخ می دهد که اگر چه در دوره جوانی هم نوشته باشد باز هم بسیار معتبر است و بعد قاضی می گوید: «دلیلی نیست که ثابت بکند که سید لهوف آن را در دوره جوانی نوشته باشد».[۲]

طبقات‌الکبرى:

طبقات‌الکبرى تألیف محمد بن سعد، کتابى تاریخى و معتبر است که در جلد هشتم خود با عنوان «ترجمه الامام الحسین علیه السلام و مقتله» به زندگانى امام حسین علیه السلام پرداخته است. بسیارى از پژوهشگران به این منبع استناد مى‌کنند. نویسنده کتاب، حدود صد و پنجاه سال پس از شهادت امام حسین علیه السلام آن را نوشته است. مى‌توان در این کتاب به مواردى از جمله کودکى امام علیه السلام، احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله در شأن امام علیه السلام، پیشگویى‌ها درباره شهادت او، رفتن به مکه و کوفه، رخدادهاى روز عاشورا، روانه کردن اسیران به کوفه و شام، دگرگونى‌هاى آفرینش پس از شهادت امام علیه السلام و قیام توابین و مراثى امام علیه السلام اشاره کرد.

انساب‌ الاشراف:

کتاب «انساب الاشراف» نوشته احمد بن یحیى بلاذرى از بزرگان اهل سنت است که در آن به شرح مفصلى از وقایع کربلا و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پرداخته شده است. اینکه امام علیه السلام در مکه و مدینه و در منازل میان راه چه گفت و چه رفتارهایى از خود نشان داد، همه در کتاب «انساب‌الاشراف» ثبت شده است. این کتاب از مهم‌ترین منابع تاریخى است که بسیارى از وقایع عاشورا را نقل کرده است.

اخبار الطوال:

«اخبار الطوال» اثر احمد بن داود دینورى یکى از مورخان اهل سنت است که در اواخر قرن سوم مى‌زیسته است. این کتاب از مهم‌ترین منابع تاریخ اسلام است که دینورى، پس از رسیدن به واقعه عاشورا به شرح مفصلى از حوادث آن مى‌پردازد. از جمله مواردى که در این کتاب ذکر شده است مى‌توان به علل رفتن امام حسین علیه السلام به مکه، هجرت امام علیه السلام از مکه به کوفه، ورود امام علیه السلام به نینوا و ناخشنودى از این که در جنگ پیشى بگیرد، شدت یافتن تشنگى در لشگر امام علیه السلام و روانه کردن حضرت عباس علیه السلام براى تهیه آب، خطبه امام علیه السلام در شب عاشورا، شهادت على اکبر علیه السلام و دیگر یاران امام علیه السلام، تعداد زخم‌هاى امام علیه السلام، تعداد شهیدانى که همراه امام علیه السلام بودند، تغییراتى که در آفرینش پس از شهادت امام حسین علیه السلام رخ داد، فرستادن سر مبارک امام حسین علیه السلام به کوفه، سخن گفتن سر امام حسین علیه السلام و انتقام خدا از قاتلان امام در دنیا اشاره کرد.

نفس المهموم:

کتاب «نفس المهموم» از مرحوم شیخ عباس قمی است که از مفیدترین و ارزنده ترین کتابهای مقتل در بین شیعیان می باشد. این کتاب از معتبرترین کتب مقتل و شرح فشرده‌ای از زندگی و مبارزات امام حسین(ع) و به زبان عربی است که از تولد آن حضرت شروع، و با قیام توابین، خروج مختار و مرگ یزید پایان می‌پذیرد.

آثار دیگر:

همچنین در مورد آگاهی از زندگی و شخصیت امام حسین علیه السلام و واقعه عاشورا می توان به منابع زیر رجوع نمود:

  1. الفباى فکرى امام ‌حسین علیه السلام، محمدرضا صالحى کرمانى
  2. فرهنگ عاشورا، جواد محدثى
  3. درسى که حسین علیه السلام به انسان‌ها آموخت، شهید هاشمى‌نژاد
  4. سخنان حسین بن على از مدینه تا کربلا، صادق نجمى
  5. قیام جاودانه، محمدرضا حکیمى
  6. منتهى‌الآمال، شیخ عباس قمى، در بخش مربوط به امام ‌حسین علیه السلام
  7. ترجمه لهوف ابن طاووس
  8. حماسه حسینى، شهید مرتضى مطهرى
  9. حسین بن على علیه السلام را بهتر بشناسیم، محمد یزدى
  10. پیشواى شهیدان، سید رضا صدر
  11. پرتوى از عظمت حسین علیه السلام، آیت الله لطف اللّه‌ صافى
  12. الخصائص الحسینیه، شیخ جعفر شوشترى
  13. خون خدا، جواد محدثى
  14. الوقایع والحوادث (محرم)، محمدباقر ملبوبى
  15. ترجمه موسوعه کلمات الامام حسین، سازمان تبلیغات اسلامى
  16. انصارالحسین، مهدى شمس‌الدین
  17. چشمه خورشید، مجموعه مقالات کنگره امام خمینى و فرهنگ عاشورا
  18. قصه کربلا، نظری منفرد
  19. فصلنامه حکومت اسلامی، شماره های ۲۵-۲۷ که حاوی مقالات بسیار مفیدی در این زمینه است.
  20. ره توشه راهیان نور، ویژه محرم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

پانویس

  1. جواد محدثى: «فرهنگ عاشورا»، صفحه ۱۵۴.
  2. تحقیق در اول اربعین حضرت سیدالشهداء، ص۷، چاپ سوم، ۱۳۶۸.

منابع

  • سید علی حسین پور، راویان جریان عاشورا، پرسمان دانشجویی، تاریخ بازیابی ۲۸ آبان ۱۳۹۲.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها