نهج البلاغة: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(شروح و تعلیقات نهج البلاغه)
سطر ۵۷: سطر ۵۷:
 
و يك سلسله مباحث ديگر.<ref> سيري در نهج  البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 47.</ref>
 
و يك سلسله مباحث ديگر.<ref> سيري در نهج  البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 47.</ref>
  
==سخنان دانشمندان درباره نهج  البلاغه و شخصيت بى  مانند گوينده آن==
+
==سخنان دانشمندان درباره نهج  البلاغه==
  
 
'''<I>سید رضی:</I>'''
 
'''<I>سید رضی:</I>'''

نسخهٔ ‏۱۶ سپتامبر ۲۰۱۴، ساعت ۰۶:۴۷

گردآورنده نهج البلاغة

زندگی نامه:

ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی موسوی بغدادی، معروف به سیدرضى (م 406 ق). در شهر بغداد و در خانواده ای شریف و اصیل و از نسل امامان معصوم علیهم السلام به دنیا آمد. نسب او از پدر به ابراهیم مجاب فرزند امام کاظم علیه السلام و از طرف مادر به امام سجاد علیه السلام می رسد. پدرش، ابواحمد حسین، از شخصیت های برجسته و مورد توجه حکومت، بزرگ سادات، مسئول رسیدگی به شکایات مردم و امیر حج بود. مادرش فاطمه، دختر ابومحمد حسین بن احمد بن محمد کبیر، زنی دانشمند و باتقوا بود و شیخ مفید کتاب احکام النساء را به درخواست ایشان به نگارش درآورد.

شبی شیخ مفید، حضرت فاطمه علیها السلام را در خواب دید که دست امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را در حالی که دو کودک خردسال هستند، گرفته و نزد او آورده و می فرماید: ای شیخ! به این دو کودک من علم فقه بیاموز. شیخ مفید پس از بیدار شدن، از این خواب خود شگفت زده می شود. صبح همان روز مادر سیدرضی و سید مرتضی، این دو کودک را نزد او می آورد و می گوید: ای شیخ! به این دو کودک من علم فقه را بیاموز. شیخ مفید از این حادثه منقلب و گریان گشت و خواب خود را برای آنان تعریف کرد و مسئولیت تربیت و تعلیم این دو سید بزرگوار را عهده دار گردید.

سیدرضی شخصیتی اندیشمند و دارای قدرت هوش و درکی بالا بود. او مدرسه ای در شهر بغداد تأسیس کرد و به تربیت شاگردانی در علوم اسلامی پرداخت و کتابخانه بزرگی نیز برای استفاده شاگردان خود در آن مدرسه برپا نمود.[۱]

اساتید:

شیخ مفید، ابوبکر محمد بن موسی خوارزمی، ابوالحسن علی بن عیسی ربعی، ابوالفتح عثمان بن جنی موصلی، ابوسعید حسن بن عبدالله سیرافی.

آثار:

نهج البلاغه، خصائص ائمه، تلخیص البیان عن مجاز القرآن، المجازات النبویه، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل.

انگیزه تالیف

سیدرضی علاوه بر تبحر در رشته های مختلف علوم اسلامی، یکی از بزرگترین ادبا و شعرای زمان خویش قلمداد می شد. سیدرضی در مقدمه نهج البلاغه انگیزه خود را در جمع آوری این کتاب شریف چنین بیان می دارد:

«من در سنین جوانی شروع به تألیف کتابی در خصائص ائمه اطهار علیهم السلام نمودم تا اخبار و کلمات آن بزرگواران را به صورت گلچین شده جمع آوری نمایم. زمانی که خصائص مربوط به امیرالمؤمنین علیه السلام را به اتمام رساندم، مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم کتاب را کامل نمایم. در پایان فصول این کتاب، فصلی در کلمات قصار آن حضرت آمده بود؛ لکن خطبه ها و نامه های مفصل ایشان را ذکر نکرده بودم. چون عده ای از دوستان این فصل از کتاب را دیدند، برایشان جالب بود؛ لذا از من درخواست کردند تا کتابی مستقل درباره کلمات گرانبهای امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوعات گوناگون تألیف نمایم. من هم که دیدم چنین گردآوری تاکنون انجام نشده، دست به تألیف این کتاب عظیم زدم... و نام آن را نهج البلاغه گذاشتم».

ذکر این نکته لازم است که سیدرضی از بین منابع فراوانی که در اختیار داشته، قسمت هایی را گلچین کرده است.

بخش های اصلی نهج البلاغه

نهج البلاغه در سه بخش اصلی به شرح زیر تنظیم شده است:

  1. خطبه ها که شامل 239 خطبه است و از نظر زمانی به سه بخش تقسیم می شود:
    1. قبل از حکومت، مانند خطبه های 5 ـ 67 ـ 139 و...؛
    2. در هنگام خلافت، مانند خطبه های 3 ـ 12 ـ 15 ـ 16 و...؛
    3. بعد از خلافت، مانند خطبه های 20 ـ 21 ـ 27 ـ 105 ـ 47 ـ 108 و...
  2. نامه ها که شامل 79 نامه است و تقریباً تمام آن ها در زمان خلافت آن حضرت نوشته شده اند.
  3. کلمات قصار یا قصار الحکم که شامل 480 کلمه است و از حیث موضوعات بسیار متنوع [۱]

مباحث و مسائل کلی نهج البلاغه

مباحث نهج البلاغه كه هر كدام شايسته بحث و مقايسه است، به قرار ذيل است:

  1. الهيات و ماوراء الطبيعه
  2. سلوك و عبادت
  3. حكومت و عدالت
  4. اهل بيت و خلافت
  5. موعظه و حكمت
  6. دنيا و دنياپرستي
  7. حماسه و شجاعت
  8. ملاحم و مغيبات
  9. دعا و مناجات
  10. شكايت و انتقاد از مردم زمان
  11. اصول اجتماعي
  12. اسلام و قرآن
  13. اخلاق و تهذيب نفس
  14. شخصیت ها

و يك سلسله مباحث ديگر.[۲]

سخنان دانشمندان درباره نهج البلاغه

سید رضی:

سیدرضی در مقدمه نهج البلاغه می نویسد: «امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوعات و ابواب مختلف کلماتی دارد و هرگاه انسان در یک موضوع کلمات آن حضرت را مطالعه می کند، شک نمی کند که این سخنان از کسی است که تمام عمر خویش را در همان رشته سپری کرده است؛ وقتی در باب زهد داد سخن می دهد، گویی هیچ بهره ای جز زهد و عبادت ندارد و گویی تمام عمر خویش را در گوشه خانه ای یا در پای کوهی گذرانده که هیچ کس را جز خود ملاقات نکرده است».

شهید مرتضی مطهری:

این مجموعه نفيس و زيبا به نام «نهج البلاغه» كه اكنون در دست ما است و روزگار از كهنه كردن آن ناتوان است و گذشت زمان و ظهور افكار و انديشه هاي نوتر و روشن تر مرتبا بر ارزش آن افزوده است، منتخبي از «خطابه ها» و «دعاها» و «وصايا» و «نامه ها» و «جمله هاي كوتاه» مولاي متقيان امام علی عليه السلام است كه بوسيله سيد شريف بزرگوار «رضي» رضوان الله عليه در حدود هزار سال پيش گردآوري شده است.

آن چه ترديد ناپذير است اينست كه علي عليه السلام چون مرد سخن بوده است، خطابه هاي فراوان انشاء كرده، و همچنين به تناسب هاي مختلف جمله هاي حكيمانه كوتاه فراوان از او شنيده شده است، همچنان كه نامه هاي فراوان مخصوصا در زمان خلافت نوشته است، و مردم مسلمان علاقه و عنايت خاصي به حفظ و ضبط آن ها داشته اند.

«مسعودي» كه تقريبا صد سال پيش از سيد رضي مي زيسته است (اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري) در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان «في ذكر لمع من كلامه و اخباره و زهده» مي گويد: آن چه مردم از خطابه هاي علي در مقامات مختلف حفظ كرده اند. بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندي مي شود، علي عليه السلام آن خطابه ها را بالبديهه و بدون يادداشت و پيشنويس انشاء مي كرد، و مردم هم الفاظ آن را مي گرفتند و هم عملا از آن بهره مند مي شدند.

گواهي دانشمند خبير و متتبعي مانند مسعودي مي رساند كه خطابه هاي علي چقدر فراوان بوده است، در نهج البلاغه تنها 239 قسمت به نام خطبه نقل شده است، در صورتي كه مسعودي چهارصد و هشتاد و اندي آمار مي دهد و به علاوه اهتمام و شيفتگي طبقات مختلف را بر حفظ و ضبط سخنان مولي مي رساند.[۳]

مرحوم علی دوانی:

نويسنده معروف و مورخ متفكر مسيحى «جرجى زيدان» در كتاب مشهور و ذيقيمت خود «تاريخ تمدن اسلام» سخن پرارزشى دارد كه بسيار مناسب است در اين جا بياوريم. وى مى نويسد: ما كه على بن ابى طالب و معاويه بن ابى سفيان را نديده ايم چگونه مى توانيم آن ها را از هم تفكيك كنيم و پى به ميزان ارزش وجود آن ها ببريم؟ سپس مى گويد ما از روى سخنان و نامه و كلماتى كه از على و معاويه مانده است پس از چهارده قرن به خوبى مى توانيم درباره آن ها قضاوت كنيم.

معاويه در نامه هائى كه به عمال و حكام خود نوشته بيشتر هدفش اينست كه خوب بر مردم مسلط شوند و زر و سيم بدست آورند سهمى را خود بردارند، و بقيه را براى او بفرستند، زيرا او از زر و سيم معجزات زيادى ديده است! ولى على بن ابى طالب در تمام نامه هاى خود به فرمانداران و استانداران خود قبل از هر چيز اكيدا سفارش مى كند كه پرهيزكار باشند، و از خدا بترسند، نماز را مرتب و در اوقات خود بخوانند، و روزه بدارند، امر به معروف و نهی از منکر كنند و نسبت به زيردستان رحم و مروت داشته باشند و از فقيران و يتيمان و قرض داران و حاجتمندان غفلت نورزند... و بدانند كه در هر حال خداوند ناظر اعمال آنان مى باشد و پايان اين زندگى گذاشتن و گذشتن از اين دنياست...

على عليه السلام جز اين نبوده و امروز پس از صدها قرن هنوز چنان كه بوده است در خلال سخنان شورانگيز و دلفريبش كاملا مجسم است و همچون آفتاب نيمروز مى درخشد.

به نظر ما اگر مسلمانان امروز دسترسى به آن همه آيات قرآنى كه در شان على علیه السلام نازل شده نداشته باشند، و چنان چه كليه روايات و احادیث كه از پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه ى معصومين عليهم السلام راجع به وجود اقدس على علیه السلام رسيده است، از ميان رفته، و تنها نهج البلاغه براى مسلمانان باقى مانده بود، كافى بود كه ما از روى همين خطبه ها، سخنان، نامه ها و كلمات قصار على علیه السلام كه صفحات نهج البلاغه را همچون تابلو نقاشى رنگين و پرنقش و نگار كرده است، به خوبى اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام را آن طور كه در عصر خود مي زيسته و ميان مردم جلوه كرده است ببينيم و بشناسيم!

با اين كه شما در اين كتاب مى خوانيد بالغ بر 59 كتاب توسط دانشمندان بزرگ شيعه و سنى درباره نهج البلاغه نوشته شده و شرح و بسط به تجزيه و تحليل سخنان پيشواى سخن سرايان جهان مولاى متقيان پرداخته اند، و با اين كه طبق كتاب گرانقدر «مصادر نهج البلاغه» تا عصر حاضر تعداد شرح ها و ترجمه هاى نهج البلاغه 110 بالغ مى گردد، و با اين كه به زبان هاى فرانسوى و انگليسى وارد و غيره هم ترجمه شده و قسمت هائى از آن به ساير زبان ها هم راه يافته است مع الوصف هنوز حق «نهج البلاغه» ادا نشده است، و مردم جهان حتى مسلمانان و بلكه بالاتر بگويم شيعيان و دوستان مولى درست نتوانسته اند پى به مقام شامخ سخنان على عليه السلام ببرند، و از اين گنجينه علوم الهى و قوانين زنده كه براى اداره دنيائى پى ريزى شده است بهره ببرند!

نهج البلاغه بايد در بخش هائى گوناگون توسط گروهى از دانشمندان متخصص در رشته هاى علمى، از فقيه و اصولى، فيلسوف الهى، پزشك، روانشناس و روانكاو، اديب و نويسنده، سياستمدار قانون دان، خطيب و گوينده توانا، با دقت مورد بحث و بررسى قرار گيرد، و در چندين جلد بزرگ به صورت دائرة المعارف بشرى درآيد، چه به يقين آن چه در آن كتاب ها با استفاده از منبع سرشار و بسيار غنى نهج البلاغه منتشر مى شود، عالي ترين دستورالعمل زندگى و برگزيده ترين سخنان حكيمانه و جامعترين برنامه ايست كه توسط يك بشر آسمانى به جامعه انسانى ارائه شده است.[۴]

علامه حسن زاده:

کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام نه فقط از حیث بلاغت نهج البلاغه است، بلکه در جمیع شئون و امور حیات انسانی نهجی قویم و طریقی مستقیم است. سیدرضی؛ چون خود در نظم و نثر ادبی مانند دیگر فنون علمی، قلمی توانا و ذوقی سرشار داشت شیدای سبک شیوای کلام امیر کلام و دلباخته آن شده، از دیدگاه فن ادبی خود آن را نهج البلاغه نامید. هر کسی از ظن خود شد یار من.

نهج البلاغه کتابی است که اگر در آن به ترتیب حروف تهجی از الف تا یا در هر یک از معارف حقه الهیه بحث و فحص گردد اصول وامهاتی را حائز است که هر اصلی خود شجره طیبه فروع و اثمار بسیار است که (اصل ها ثابت و فرع ها فی السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها).[۵]

شروح و تعلیقات نهج البلاغه

شرح ابن میثم بحرانی (م 679 ق)، شرح ابن ابی الحدید معتزلی، شرح محمد عبده، شرح علامه محمدتقی جعفری، منهاج البداعه، از قطب الدین راوندی، شرح فخررازی مفسر بزرگ اهل سنت، شرح موضوعی علامه شوشتری، نهج الصباغه در 14 جلد.

چندین مستدرک نیز بر این کتاب شریف تا به حال نوشته شده که عبارت اند از: مستدرک نهج البلاغه، از هادی کاشف الغطاء؛ نهج السعاده در هشت جلد، از محمدباقر محمودی؛ ملحق نهج البلاغه، از احمد بن یحیی و...

وضعیت نشر

این کتاب بارها در ایران و لبنان منتشر شده است. مرحوم حاج شیخ محمد علی انصاری آن را به نثر ترجمه و شرح نموده و تمام آن را هم به نظم درآورده و در 10 جلد به چاپ رسیده و نیز به همت انتشارات دارالهجره قم، به قطع وزیری منتشر شده است.[۶]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، محمدرضا ضميري
  2. سيري در نهج البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 47.
  3. سيري در نهج البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 21.
  4. در پيرامون نهج البلاغه، هبه الدين شهرستاني، چاپ چهارم، ص 10 (مقدمه آقای علی دوانی).
  5. انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن حسن زاده آملی، مقدمه ص 13.
  6. کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، محمدرضا ضميري

کتاب ها