سید محمدکاظم قزوینی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تدریس و شاگردان)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
سید محمد کاظم قزوینی (-1348 ق)
+
'''آیت الله سید محمدکاظم قزوینی''' (۱۴۱۵-۱۳۴۸ ق)، از علمای ربانى و مبلغان مجاهد [[شیعه]] و از شاگردان [[سید محمدهادی میلانی|آیت الله میلانی]] بود که عمر پربرکت خود را در راه احیاى فرهنگ [[اهل بیت]] علیهم السلام صرف نمود. آیت الله قزوینى علاوه بر احیاى میراث [[شیعه|تشیع]] و صیانت از فرهنگ [[قرآن]] و [[عترت]] از راه زبان و خطابه، آثار قلمى ارزشمندی چون «الاسلام و تعالیم التربویة» از خود به یادگار نهاد.
 
+
{{شناسنامه عالم
<br />
+
||نام کامل = سید محمدکاظم قزوینی
 
+
||تصویر= [[پرونده:S-ghazvini.jpg|230px]]
 +
||زادروز =  ۱۳۴۸ قمری
 +
|زادگاه = [[کربلا]]
 +
|وفات =  ۱۴۱۵ قمری
 +
|مدفن = کربلا
 +
|اساتید =  [[سید محمدهادی میلانی]]، سید میرزا هادى خراسانى، سید مهدى حسینی شیرازى،...
 +
|شاگردان = شیخ مرتضى شاهرودى، سید عبدالحسین قزوینى، شیخ ضیاء زبیدى،...
 +
|آثار = سیرة الرسول الاعظم، الامام على علیه السلام من المهد الى اللحد، فاطمة الزهراء سلام الله علیها من المهد الى اللحد، الاسلام و تعالیم التربویة،...
 +
}}
 
==ولادت و خاندان==
 
==ولادت و خاندان==
  
سید محمدکاظم قزوینی در روز دوازدهم ماه [[شوال]] سال 1348 ق (1307 ش)<ref>گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازى، ج ص 276 و نيز تراث كربلا، ص 150.</ref> به دنیا آمد. پدرش سيد محمدابراهيم قزوينى، يكى از فروغ هاى فروزان و از [[سادات]] اصيل و مشهور به [[زهد]] و وارستگى در شهر [[کربلا|كربلا]] بود.  
+
سید محمدکاظم قزوینی در روز دوازدهم ماه [[شوال]] سال ۱۳۴۸ قمری (۱۳۰۷ ش)<ref>گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، ج ۹، ص ۲۷۶ و نیز تراث کربلا، ص ۱۵۰.</ref> به دنیا آمد. پدرش سید محمدابراهیم قزوینى، یکى از عالمان فروزان و از [[سادات]] اصیل و مشهور به [[زهد]] و وارستگى در شهر [[کربلا|کربلا]] بود.  
  
خاندان قزوينى از جانب پدر به [[امام كاظم]] علیه السلام و از سوى مادر به [[امام حسن]] مجتبى علیه السلام منتهى مى گردند.<ref>هدى الملة ان فدك نحلة، آيت الله سيد محمدحسن قزوينى، مقدمه (تحت عنوان چهره اى از مؤلف).</ref> اين طايفه نقش بسيار مؤثرى در تاريخ علمى، اجتماعى و سياسى ديار مقدس [[كربلا]] داشته اند. يكى از شخصیت هاى برجسته اين خاندان، [[صاحب ضوابط|سيد ابراهيم قزوينى]]، (1262-1204 ه.ق) معروف به «صاحب [[ضوابط الاصول (کتاب)|ضوابط]]»، شاگرد [[شریف العلماء|شريف العلماء مازندرانى]] و از عالمان بزرگ [[شيعه]] در اواسط قرن سيزدهم هجرى است.  
+
خاندان قزوینى از جانب پدر به [[امام کاظم]] علیه السلام و از سوى مادر به [[امام حسن]] علیه السلام منتهى مى گردند.<ref>هدى الملة ان فدک نحلة، آیت الله سید محمدحسن قزوینى، مقدمه (تحت عنوان چهره اى از مؤلف).</ref> این طایفه نقش بسیار مؤثرى در تاریخ علمى، اجتماعى و سیاسى دیار مقدس [[کربلا]] داشته اند. یکى از شخصیت هاى برجسته این خاندان، [[صاحب ضوابط|سید ابراهیم قزوینى]]، (۱۲۶۲-۱۲۰۴ ه.ق) معروف به «صاحب [[ضوابط الاصول (کتاب)|ضوابط]]»، شاگرد [[شریف العلماء|شریف العلماء مازندرانى]] و از عالمان بزرگ [[شیعه]] در اواسط قرن سیزدهم هجرى است.  
  
سيد محمدکاظم در سن ده سالگی، در وفات مادر و در دوازده سالگى در وفات پدرش سوگوار شد. اين دو حادثه موقعيت بسيار سختى را براى او پديد آورد، ولی سخن پدرش را فراموش نمى كرد كه «محنت هاى الهى بيانگر نزديكى فرد به پروردگار است و هر چه خداوند كسى را بيشتر دوست داشته باشد، آثار تعلقات دنياى فانى را بيشتر از چهره اش مى زدايد تا تكيه‌گاه محكمى براى خود برگزيند و به ريسمان استوار الهى چنگ زند».
+
سید محمدکاظم در سن ده سالگی در وفات مادر، و در دوازده سالگى در وفات پدرش سوگوار شد. این دو حادثه موقعیت بسیار سختى را براى او پدید آورد، ولی سخن پدرش را فراموش نمى کرد که «محنت هاى الهى بیانگر نزدیکى فرد به پروردگار است و هر چه خداوند کسى را بیشتر دوست داشته باشد، آثار تعلقات دنیاى فانى را بیشتر از چهره اش مى زداید تا تکیه‌گاه محکمى براى خود برگزیند و به ریسمان استوار الهى چنگ زند».
  
==تحصيل و استادان==
+
==تحصیل و استادان==
  
سيد محمدكاظم دروس مرحله مقدمات و سطح را در [[حوزه علميه]] پرفيض [[كربلا]] آموخت. در دوره سطح از فروغ انديشه آيات عظام: سيد ميرزا هادى خراسانى، سيد محمدحسن قزوينى، شيخ محمد خطيب، شيخ جعفر رشتى و سيد محمدصالح قزوينى محظوظ گشت.
+
سید محمدکاظم دروس مرحله مقدمات و سطح را در [[حوزه علمیه]] پرفیض [[کربلا]] آموخت. در دوره سطح از فروغ اندیشه آیات عظام: سید میرزا هادى خراسانى، سید محمدحسن قزوینى، شیخ محمد خطیب، شیخ جعفر رشتى و سید محمدصالح قزوینى محظوظ گشت.
  
سيد ميرزا هادى كه مرجع عاليقدر محسوب مى شد، در كنار تدريس دوره عالى در حوزه كربلا تدريس [[کفایة الاصول (کتاب)|كفاية الاصول]]، را به طور خصوصى براى برخى از شاگردان برجسته اش داير كرد كه آيت الله سيد محمدكاظم قزوينى افتخار حضور در اين جمع نورانى را داشت.
+
سید میرزا هادى که مرجع عالیقدر محسوب مى شد، در کنار تدریس دوره عالى در حوزه کربلا تدریس [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]، را به طور خصوصى براى برخى از شاگردان برجسته اش دایر کرد که آیت الله سید محمدکاظم قزوینى افتخار حضور در این جمع نورانى را داشت.
  
سيد محمدكاظم پس از پايان رسانيدن دوره سطح، در دروس عالى حضرات آيات سيد ميرزا مهدى شيرازى، شيخ يوسف خراسانى و [[سید محمدهادی میلانی|سيد هادى ميلانى]] شركت نمود. آيت الله العظمى حاج سيد مهدى حسينى شيرازى علاوه بر رابطه شاگردى و استادى، پيوند عاطفى نزديكى با سيد محمدكاظم داشت. بعدها اين ارتباط به وصلتى مبارك منتهی شد.  
+
سید محمدکاظم پس از پایان رسانیدن دوره سطح، در دروس عالى حضرات آیات: سید میرزا مهدى شیرازى، شیخ یوسف خراسانى و [[سید محمدهادی میلانی|سید هادى میلانى]] شرکت نمود. آیت الله العظمى حاج سید مهدى حسینى شیرازى علاوه بر رابطه شاگردى و استادى، پیوند عاطفى نزدیکى با سید محمدکاظم داشت و بعدها این ارتباط به وصلتى مبارک منتهی شد.  
  
 
==تدریس و شاگردان==
 
==تدریس و شاگردان==
  
آيت الله سيد محمدكاظم قزوينى پس از بهره مند شدن از محضر اساتيد در دانش [[فقه]]، [[حديث]]، [[كلام]] و [[تفسير قرآن]]، مهارت‌ها بدست آورد و موفق گرديد در [[حوزه علميه]] كربلاى معلى، تفسير [[قرآن]] و فقه را به شاگردان خويش بياموزد. ايشان در [[خطابه]] و سخنورى نيز ممتاز بود و ذوق او استعداد ذاتى وى در اين موهبت الهى دخالت موثرى داشت و توانايى او مصداق «علمّه البيان» بود.<ref>با استفاده از مقدمه على كرمى بر كتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت به قلم آيت الله سيد محمدكاظم قزوينى.</ref>  
+
آیت الله سید محمدکاظم قزوینى پس از بهره مند شدن از محضر اساتید در دانش [[فقه]]، [[حدیث]]، [[کلام]] و [[تفسیر قرآن]]، مهارت‌ها بدست آورد و موفق گردید در [[حوزه علمیه]] کربلاى معلى، تفسیر [[قرآن]] و فقه را به شاگردان خویش بیاموزد. ایشان در [[خطابه]] و سخنورى نیز ممتاز بود و ذوق او استعداد ذاتى وى در این موهبت الهى دخالت موثرى داشت و توانایى او مصداق «علّمه البیان» بود.<ref>با استفاده از مقدمه على کرمى بر کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت به قلم آیت الله سید محمدکاظم قزوینى.</ref>  
  
فضلايى چون، شيخ مرتضى شاهرودى، سيد عبدالحسين قزوينى، شيخ ضياء زبيدى، شيخ عبدالحميد مهاجر و شيخ محمد مجاهد فن خطابه را نزد آيت الله قزوينى آموختند. آن انسان وارسته به منظور تربيت خطيب و سخنور ماهر براى گروه هايى از طلاب حوزه علميه [[كربلا]] دوره آموزش عالى خطابه را آغاز كرد.<ref>صفحاتى...، ص 10.</ref>
+
فضلایى چون: شیخ مرتضى شاهرودى، سید عبدالحسین قزوینى، شیخ ضیاء زبیدى، شیخ عبدالحمید مهاجر و شیخ محمد مجاهد فن خطابه را نزد آیت الله قزوینى آموختند. آن انسان وارسته به منظور تربیت خطیب و سخنور ماهر براى گروه هایى از طلاب حوزه علمیه [[کربلا]] دوره آموزش عالى خطابه را آغاز کرد.<ref>صفحاتى...، ص ۱۰.</ref>
==فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی==
+
==آثار و تألیفات==
  
'''هدایت و ارشاد مردم:'''
+
مجاهد بصیر آیت الله سید محمدکاظم قزوینى علاوه بر فداکارى در راه احیاى میراث [[شیعه|تشیع]] و صیانت از فرهنگ [[قرآن]] و [[عترت]]، از راه زبان و نطق در راه ترویج ارزش هاى مذهبى و [[امر به معروف و نهى از منکر]]، آثار قلمى شیوا و شیرینى از خود به یادگار نهاد. وى چون احساس کرد دشمنان [[اسلام]] دست به تبلیغات مسموم زده و کتاب هاى منحرف کننده اى که با [[ایمان]] و عقیده مردم نسبت به مبدأ و [[معاد]] سازش ندارد، در دسترس مردم قرار داده اند، کوشید تا مناسب شرایط و مقتضیات جامعه و خصوصا جوانان، مطالبى در مباحث گوناگون اسلامى به رشته تحریر درآورد و با اسلحه قلم این تهاجم فرهنگى و یورش مخرب اندیشه ها را خنثى کند. در آثار وى به خوبى پژوهش هاى عمیق، نکات علمى و مضامین استوار و برخواسته از قرآن و عترت دیده مى شود. تلاش وى بر این واقعیت بنیاد نهاده شده که قوانین و [[احکام]] اسلام به عبادات منحصر نمى شود و تعلیمات اسلامى و دستورهاى [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و خاندانش تمام جوانب زندگى فرد و اجتماع را دربرمى گیرد. از جمله آثار او عبارتند از:
  
او چون در بيانات پرجاذبه و شيرين خويش از صميم قلب سخن مى گفت، بر دل ها تأثير مى گذاشت، نرمى و تأثر در قلب ها پديد مى آورد، روان ها و انديشه ها را جلا مى داد و شنوندگان را از خواب [[غفلت]] بيدار مى كرد. دانش دينى و تسلط بر منابع [[قرآن]] و روايى و آگاه بودن بر روح تعليمات اسلامى و شناخت مقتضيات زمان و اوضاع روزگار و مصالح جامعه اسلامى و چگونگى موضع گيرى در مقابل جريان هاى موجود، وعظ و خطابه او را تقويت كرده بود. خصوصيت وى راستگويى و [[نیت|نيت]] خالصانه اش بود. او مى كوشيد در تشريح مباحث دينى و معرفى سيره [[اهل بيت]] علیهم السلام با استمداد از منابع معتبر و مستند به صورتى صحيح و با پرهيز از نقل قول سست به سخنورى بپردازد و به خطابه ها و مواعظ خود غنا بخشد. آراستن سخن به معانى گوناگون و ايجاد هيجان و حالات عاطفى و احساس در شنوندگان از هنرهاى اين خطيب نكته پرداز است.
+
#سیرة الرسول الاعظم صلی الله علیه و آله: بخشى از این کتاب که زندگانى حضرت [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله در دوران قبل از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] را دربرمى گیرد، از سوى هیأت قرآن کریم کربلاى معلى به زیور طبع آراسته شد. بقیه کتاب در ماجراى مصیبت بار حمله به منزل مؤلف در شهر کربلا از بین رفت.
 +
#الامام على علیه السلام من المهد الى اللحد:‌ اصل این کتاب سى سخنرانى در تاریخ زندگانى [[امیرالمومنین]] علیه السلام است که در شهر [[کربلا|کربلا]] در ماه [[رمضان]] ایراد شده در نوار ضبط گردید و بنا به تقاضاى مسلمانان علاقه مند، خصوصاً مراکشى ها، به صورت کتاب درآمد. کتاب تحت عنوان «امام على علیه السلام از ولادت تا شهادت» به قلم على کاظمى به فارسى برگردانیده شد.
 +
#فاطمة الزهراء سلام الله علیها من المهد الى اللحد: در سال ۱۳۲۹ ه.ق نیروهاى امنیتى بعث [[عراق]]، آیت الله قزوینى را دستگیر کرده، در جایى - حوالى بغداد - برده، قصد تیرباران آن سید والاتبار را داشته اند. ایشان از آنان خواسته اند تا فرصت تحریر وصیتنامه اى را به وى بدهند ولى مورد قبول واقع نمى شود. آنگاه [[نذر]] کردند که اگر خداوند ایشان را نجات دهد، کتابى پیرامون [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها بنویسند. بعد از این نذر تیرباران صورت نگرفت و ایشان به زندان «الشعبة الخامسة» در [[بغداد]] برده شدند و بعد از چهار ماه آزاد گردیدند. وى در مقدمه کتاب به همین امر اشاره کرده است. کتاب حاضر در ایران از سوى دو نفر ترجمه و چاپ شده است. دکتر حسین فریدونى در سال ۱۳۶۲ ه.ش و حجت الاسلام والمسلمین على کرمى به سال ۱۳۷۵.
 +
#الامام الحسین علیه السلام من المهد الى اللحد: این کتاب به صورت مخطوط در مورد زندگی [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام  است و بخش هایى از آن مفقود گردیده است.
 +
#فاجعة الطف او مقتل الحسین علیه السلام: این [[مقتل]] مختصر اما پرمحتوا را آیت الله قزوینى در روز عاشوراى سال ۱۳۸۴ ه.ش در [[کربلا]] و در جوار مرقد مقدس پیشواى شهیدان حضرت [[امام حسین]] علیه السلام در جامع حسینى براى هزاران شیفته آن حضرت با شور و [[اخلاص]] خوانده و پس از تنقیح و اصلاح بدین صورت درآمده و به طور مکرر چاپ شده است. کتاب حاضر با ترجمه فارسى «عاشورا غمبارترین روز تاریخ» و ملحقات کرمى در [[قم]] به سال ۱۳۷۴ ه.ش توسط نشر مرتضى به زیور طبع آراسته گردید.
 +
#[[حضرت زینب سلام الله علیها|زینب الکبرى]] سلام الله علیها من المهد الى اللحد؛
 +
#موسوعة [[امام صادق علیه السلام|الامام الصادق]] علیه السلام (حدود سى جلد)؛
 +
#[[امام جواد علیه السلام|الامام الجواد]] علیه السلام من المهد الى اللحد؛
 +
#[[امام هادی علیه السلام|الامام الهادى]] علیه السلام من المهد الى اللحد؛
 +
#[[امام حسن عسکری علیه السلام|الامام العسکرى]] علیه السلام من المهد الى اللحد؛
 +
#[[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|الامام المهدى]] عجل الله تعالی فرجه شریف من المهد الى الظهور؛<ref>چهار کتاب اخیر به دستور حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و طى رؤیایى راستین تألیف شده است، ایشان در شب جمعه برابر ۱۷ ربیع ۱۴۰۲ ه.ق فردى را در عالم رؤیا دیدند که به ایشان گفت امام رضا علیه السلام مى فرمایند، چهار امام بعد از مرا هم بنویس. مرحوم قزوینى ماجراى این رؤیا را در مقدمه کتاب [[امام جواد]] علیه السلام از ولادت تا شهادت آورده است.</ref>
 +
#شرح [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]]؛ سه جلد اول آن به چاپ رسیده و بقیه طى مصادره منزل آن سید دانشمند نابود شده است.
 +
#الاسلام الصحیح یتجلى فى مذهب اهل البیت؛ این اثر در مورد اثبات [[خلافت]] بلافصل حضرت [[امام على]] علیه السلام و حقانیت مذهب [[شیعه|تشیع]] به نگارش درآمده است. تنها نسخه خطى در ماجراى تصاحب اموال آن فرزانه وارسته از بین رفت.
 +
#الاسلام و تعالیم التربویة؛ که به زبان فارسى از سوى ذکرالله احمدى به فارسى ترجمه شده و توسط انتشارات قرآن در قم چاپ شده است. در این کتاب، اندیشه هاى روان شناسى و نکات تربیتى جالبى دیده مى شود که با قلمى روان و سبکى جذاب به نگارش درآمده است.
 +
#الفقه الواضح؛ حاوى شرح استدلالى بر «[[شرایع الاسلام (کتاب)|شرائع الاسلام]]» است که در هنگام مصادره منزل ایشان تنها نسخه خطى آن از بین رفته است.
 +
#روابط زناشویى یا ازدواج در اسلام؛ ترجمه ذکرالله احمدى و منتشر شده توسط نشر بیان قم.
  
در وعظ و ارشاد دينى، غالبا بر قرآن و تعاليم [[انبياء]] و [[اولیاء الله|اولیاء]] علیهم السلام تكيه مى كرد و با كمك گرفتن از [[تاریخ|تاريخ]] و حوادث گذشته و نتيجه گيرى جالب شنوندگان را نسبت به امور جارى آگاه و در خصوص آينده خود ارشاد و هدايت مى كرد. محبت [[ائمه اطهار|ائمه]] را در دل شيفتگان و [[کینه|كينه]] دشمنان قرآن و [[عترت]] را در قلب ها مستحكم مى نمود و معنويتى كه چون رايحه اى معطر از وجود شريفش در فضا پراكنده مى شد، سازندگى سخنان او را افزون مى كرد.
+
==فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی==
  
چه گناهكارانى كه بر اثر بيانات اين خطيب ماهر راه [[توبه]] پيش گرفته و [[فطرت]] آنان بيدار گشت و چه پايمال گنندگان حقوقى كه به اداى حقوق ديگران اهتمام ورزيدند.<ref> [[سوره الرحمن]]، آيه 3.</ref> كم نبودند افرادى كه با گوش فرادادن به سخنان اين سيد والاگهر نسبت به مبانى [[تشيع]] خوش بين شده و از بدگمانى و تهمت هاى نابجا دست برداشته و بذر محبت به خاندان عترت در قلب هاى آنان كاشته شد.
+
'''هدایت و ارشاد مردم:'''
  
'''تأسيس «رابطة النشر الاسلامى»:'''
+
او چون در بیانات پرجاذبه و شیرین خویش از صمیم قلب سخن مى گفت، بر دل ها تأثیر مى گذاشت، نرمى و تأثر در قلب ها پدید مى آورد، روان ها و اندیشه ها را جلا مى داد و شنوندگان را از خواب [[غفلت]] بیدار مى کرد. دانش دینى و تسلط بر منابع [[قرآن]] و روایى و آگاه بودن بر روح تعلیمات اسلامى و شناخت مقتضیات زمان و اوضاع روزگار و مصالح جامعه اسلامى و چگونگى موضع گیرى در مقابل جریان هاى موجود، وعظ و خطابه او را تقویت کرده بود. خصوصیت وى راستگویى و [[نیت|نیت]] خالصانه اش بود. او مى کوشید در تشریح مباحث دینى و معرفى سیره [[اهل بیت]] علیهم السلام با استمداد از منابع معتبر و مستند به صورتى صحیح و با پرهیز از نقل قول سست به سخنورى بپردازد و به خطابه ها و مواعظ خود غنا بخشد. آراستن سخن به معانى گوناگون و ایجاد هیجان و حالات عاطفى و احساس در شنوندگان از هنرهاى این خطیب نکته پرداز است.
  
آيت الله سيد محمدكاظم قزوينى به منظور شناساندن مذهب [[شیعه|تشيع]]، در سال 1380 ه.ق، مؤسسه اى با عنوان «رابطة النشر الاسلامى» در [[کربلا|كربلا]] تأسيس كرد. بنيان نهادن چنين مركزى در آن زمان و شرايط اختناق  آميز كشور [[عراق]] نظير نداشت. برنامه اين موسسه ارتباط با كشورهاى اسلامى، مكاتبه با شخصیت هاى سياسى - مذهبى دنياى [[اسلام]] و ارسال كتب و نشريات شيعى به صورت رايگان براى افراد و مراكز فرهنگى بود. محور اين تلاش، فرستادن كتاب به برخى كشورهاى آفريقايى چون [[الجزایر|الجزاير]] و [[مراکش|مراكش]] بود كه هزاران [[سادات|سيد]] علوى در اين دو كشور زندگى مى كردند، ولى در اثر تبليغات مسموم در ادوار تاريخى و سمپاشى دشمنان [[شيعه]] و دورى از مراكز تبليغى، ناآگاهانه نسبت به نخستين امام شيعيان ([[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام) كه جد آنان نيز است، اعتقاد نداشتند.<ref>اسلام و تعليمات تربيتى، سيد محمدكاظم قزوينى، مقدمه مترجم (ذكرالله احمدى)، ص 13-12.</ref>
+
در وعظ و ارشاد دینى، غالبا بر قرآن و تعالیم [[انبیاء]] و [[اولیاء الله|اولیاء]] علیهم السلام تکیه مى کرد و با کمک گرفتن از [[تاریخ|تاریخ]] و حوادث گذشته و نتیجه گیرى جالب شنوندگان را نسبت به امور جارى آگاه و در خصوص آینده خود ارشاد و هدایت مى کرد. محبت [[ائمه اطهار|ائمه]] را در دل شیفتگان و [[کینه|کینه]] دشمنان قرآن و [[عترت]] را در قلب ها مستحکم مى نمود و معنویتى که چون رایحه اى معطر از وجود شریفش در فضا پراکنده مى شد، سازندگى سخنان او را افزون مى کرد.
  
در آغاز، محدوده فعاليت اين تشكيلات منحصر به چند كشور عربى بود ولى بعد از آن، برنامه هاى مؤسسه گسترش يافت و كشورهاى ديگر آفريقايى، آسيايى، اروپاى غربى و كشور استراليا را زير پوشش قرار دادند. ارسال كتاب به نقاط مزبور آثار ژرفى بر تفكرات مردم آن سرزمين ها نسبت به تشيع و خاندان [[عصمت]] و طهارت گذاشت و صدها نفر را به تشيع معتقد ساخت.
+
چه گناهکارانى که بر اثر بیانات این خطیب ماهر راه [[توبه]] پیش گرفته و [[فطرت]] آنان بیدار گشت و چه پایمال گنندگان حقوقى که به اداى حقوق دیگران اهتمام ورزیدند. کم نبودند افرادى که با گوش فرادادن به سخنان این سید والاگهر نسبت به مبانى [[تشیع]] خوش بین شده و از بدگمانى و تهمت هاى نابجا دست برداشته و بذر محبت به خاندان عترت در قلب هاى آنان کاشته شد.
  
مؤسسه «رابطه النشر الاسلامى» بعدها دو [[شيعه]] در بيروت (مركز حكومت [[لبنان]]) و [[کویت|كويت]] افتتاح كرد. پس از به قدرت رسيدن حزب پوشالى و منحوس بعث در كشور [[عراق]]، مزاحمت هايى براى اين تشكيلات آغاز گرديد و دستور داده شد كه به صورت اجبارى مكان مؤسسه تخليه شود و سرانجام چند سال بعد ساختمان جديد و كليه لوازم فرهنگى و كتاب هاى آن از سوى رژيم بعثى مصادره و براى گردانندگان آن تضييقاتى فراهم گرديد.
+
'''تأسیس «رابطة النشر الاسلامى»:'''
  
بعد از هجرت آيت الله قزوينى به كشور كويت، فعاليت هاى شيعه مستقر در اين سرزمين گسترش افزونترى يافت و تا چند سالى پس از اقامت ايشان در [[ایران|ايران]]، برنامه هاى آن مؤسسه با تحرك شايان توجهى استمرار داشت. طى اين مدت حدود يك ميليون جلد كتاب با موضوعات اسلامى و ديدگاههاى شيعى براى علاقه مندان در حدود سى كشور ارسال گرديد.
+
آیت الله سید محمدکاظم قزوینى به منظور شناساندن مذهب [[شیعه|تشیع]]، در سال ۱۳۸۰ ه.ق، مؤسسه اى با عنوان «رابطة النشر الاسلامى» در [[کربلا|کربلا]] تأسیس کرد. بنیان نهادن چنین مرکزى در آن زمان و شرایط اختناق  آمیز کشور [[عراق]] نظیر نداشت. برنامه این موسسه ارتباط با کشورهاى اسلامى، مکاتبه با شخصیت هاى سیاسى - مذهبى دنیاى [[اسلام]] و ارسال کتب و نشریات شیعى به صورت رایگان براى افراد و مراکز فرهنگى بود. محور این تلاش، فرستادن کتاب به برخى کشورهاى آفریقایى چون [[الجزایر|الجزایر]] و [[مراکش|مراکش]] بود که هزاران [[سادات|سید]] علوى در این دو کشور زندگى مى کردند، ولى در اثر تبلیغات مسموم در ادوار تاریخى و سمپاشى دشمنان [[شیعه]] و دورى از مراکز تبلیغى، ناآگاهانه نسبت به نخستین امام شیعیان ([[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام) که جد آنان نیز است، اعتقاد نداشتند.<ref>اسلام و تعلیمات تربیتى، سید محمدکاظم قزوینى، مقدمه مترجم (ذکرالله احمدى)، ص ۱۳-۱۲.</ref>
  
كم نيستند تعداد كسانى در كشورهاى عربى، شمال آفريقا و حتى اروپا كه با مطالعه كتب ارسالى نسبت به [[اهل بيت]] علیهم السلام علاقه پيدا كرده و دل ها را از كينه اى كه نسبت به [[عترت]] پيامبر و خصوصا [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها داشتند، خالى كردند. امواج تشيع گرايى كه هم اكنون كشورهاى شمال آفريقا را دربرگرفته، هرگز بى تأثير از فعاليت هاى آيت الله قزوينى نيست.<ref>صفحاتى از زندگى، ص 13.</ref>
+
در آغاز، محدوده فعالیت این تشکیلات منحصر به چند کشور عربى بود ولى بعد از آن، برنامه هاى مؤسسه گسترش یافت و کشورهاى دیگر آفریقایى، آسیایى، اروپاى غربى و کشور استرالیا را زیر پوشش قرار دادند. ارسال کتاب به نقاط مزبور آثار ژرفى بر تفکرات مردم آن سرزمین ها نسبت به تشیع و خاندان [[عصمت]] و طهارت گذاشت و صدها نفر را به تشیع معتقد ساخت.
  
در حدود سال 1409 ه.ق ايشان تصميم گرفت مركزى به منظور پژوهش هاى گسترده و عميق پيرامون تاريخ زندگانى [[اهل البیت|اهل بيت]] علیهم السلام تأسيس كند و سرانجام در ماه [[ربیع الثانی]] سال 1410 ه.ق اين مركز با عنوان مؤسسه نشر علوم [[امام صادق]] علیه السلام به همت ايشان بنيان نهاده شد و خود با همكارى عده اى از دوستان فاضل و پژوهشگران حوزوى به تاليف كتابى در پيرامون امام صادق علیه السلام مبادرت كردند كه حاصل اين تلاش تدوين «موسوعة الامام الصادق» است.  
+
مؤسسه «رابطه النشر الاسلامى» بعدها دو شعبه در بیروت (مرکز حکومت [[لبنان]]) و [[کویت|کویت]] افتتاح کرد. پس از به قدرت رسیدن حزب پوشالى و منحوس بعث در کشور [[عراق]]، مزاحمت هایى براى این تشکیلات آغاز گردید و دستور داده شد که به صورت اجبارى مکان مؤسسه تخلیه شود و سرانجام چند سال بعد ساختمان جدید و کلیه لوازم فرهنگى و کتاب هاى آن از سوى رژیم بعثى مصادره و براى گردانندگان آن تضییقاتى فراهم گردید.
  
ايشان تا واپسين روزهاى حيات دنيوى، با حضور در مؤسسه مزبور فعاليت‌هاى تحقيقاتى مربوط به دايرة المعارف مورد اشاره را انجام مى داد. اين اثر كه تاكنون هشت جلد از آن به چاپ رسيده، نزديك به سى جلد خواهد شد كه شرح زندگانى امام صادق علیه السلام از جنبه هاى گونان، [[احاديث]] ايشان، تأليفات شاگردان آن پيشواى پاك كه املاى خود حضرت است و دهها موضوع ديگر را دربردارد.<ref>ر.ك: مقدمه كتاب [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، ترجمه دكتر على كرمى، ص 26.</ref>
+
بعد از هجرت آیت الله قزوینى به کشور کویت، فعالیت هاى شیعه مستقر در این سرزمین گسترش افزونترى یافت و تا چند سالى پس از اقامت ایشان در [[ایران|ایران]]، برنامه هاى آن مؤسسه با تحرک شایان توجهى استمرار داشت. طى این مدت حدود یک میلیون جلد کتاب با موضوعات اسلامى و دیدگاههاى شیعى براى علاقه مندان در حدود سى کشور ارسال گردید.
  
'''سفر به مراکش برای تبلیغ تشیع:'''
+
کم نیستند تعداد کسانى در کشورهاى عربى، شمال آفریقا و حتى اروپا که با مطالعه کتب ارسالى نسبت به [[اهل بیت]] علیهم السلام علاقه پیدا کرده و دل ها را از کینه اى که نسبت به [[عترت]] پیامبر و خصوصا [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها داشتند، خالى کردند. امواج تشیع گرایى که هم اکنون کشورهاى شمال آفریقا را دربرگرفته، هرگز بى تأثیر از فعالیت هاى آیت الله قزوینى نیست.<ref>صفحاتى از زندگى، ص ۱۳.</ref>
  
زمانى بصيرت و آگاهى، ايشان را بر آن داشت تا براى رسانيدن پيام رهايى بخش [[تشيع]] به گوش جهانيان بار سفر بسته، مهاجرت كند و در كشورهاى ديگر پايگاهى براى مبارزه اعتقادى تشكيل دهد و كينه ها را از دل ها نسبت به خاندان [[پیامبر اسلام|پيامبر]] كاسته، بذرهاى عطوفت در دل ها بكارد. هدف از اين سفرها، رساندن پيام دو حقيقت جدانشدنى از يكديگر يعنى [[قرآن]] و [[عترت]]، به گوش هاى شنوا بود. در [[مراکش]] نيز اكثر مردم [[اهل سنت|سنى]] مذهب هستند.<ref>سرزمين اسلام، از نگارنده، ص 367.</ref>
+
در حدود سال ۱۴۰۹ ه.ق ایشان تصمیم گرفت مرکزى به منظور پژوهش هاى گسترده و عمیق پیرامون تاریخ زندگانى [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام تأسیس کند و سرانجام در ماه [[ربیع الثانی]] سال ۱۴۱۰ ه.ق این مرکز با عنوان مؤسسه نشر علوم [[امام صادق]] علیه السلام به همت ایشان بنیان نهاده شد و خود با همکارى عده اى از دوستان فاضل و پژوهشگران حوزوى به تالیف کتابى در پیرامون امام صادق علیه السلام مبادرت کردند که حاصل این تلاش تدوین «موسوعة الامام الصادق» است.  
  
متأسفانه گروهى [[سادات]] علوى زندگى مى كنند كه به تشيع به ديده نفرت مى نگرند. در اين كشور اسلامى به استناد [[حدیث جعلی|خبرى جعلى]] مبنى بر اين كه كشتى [[حضرت نوح]] علیه السلام در [[روز عاشورا]] بر ساحل نشست و [[توبه]] [[حضرت آدم]] علیه السلام در چنين روزى پذيرفته شد، به جاى مراسم سوگوارى براى [[امام حسین علیه السلام|حضرت ابا عبدالله الحسين]] علیه السلام، برنامه هاى جشن و سرور برپا مى گرديد و صدها مجلس [[ازدواج]] به راه انداخته و شيرينى پخش مى كردند و در واقع اين روز خونين عيد رسمى و زمان شادى آنان گشته بود.
+
ایشان تا واپسین روزهاى حیات دنیوى، با حضور در مؤسسه مزبور فعالیت‌هاى تحقیقاتى مربوط به دایرة المعارف مورد اشاره را انجام مى داد. این اثر که تاکنون هشت جلد از آن به چاپ رسیده، نزدیک به سى جلد خواهد شد که شرح زندگانى امام صادق علیه السلام از جنبه هاى گونان، [[احادیث]] ایشان، تألیفات شاگردان آن پیشواى پاک که املاى خود حضرت است و دهها موضوع دیگر را دربردارد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر على کرمى، ص ۲۶.</ref>
  
آيت الله قزوينى چون از برپايى چنين رسوم ناگوار آگاه شد، به منظور تحقيق و چاره جويى راهى مراكش گرديد و ضمن ديدار با دانشمندان علوم دينى، سردبيران و صاحبان امتياز نشريات و متفكران و اهالى شهرهاى گوناگون، با مطرح كردن اين مسأله خواستار ريشه كنى اين سنت مذموم شد، و سرانجام پس از چهار ماه تلاش هاى علمى و تبليغات اصولى و تاليف و انتشار كتابى درباره حضرت ابا عبدالله الحسين علیه السلام، مجالس جشن و سرور در عاشوراى حسينى تبديل به مجلس عزا و ماتم گرديد و سنت پوسيده اى كه [[بنی امیه|امويان]] مؤسس آن بودند ريشه كن شد.<ref> مقدمه دكتر حسين فريدونى بر كتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها، قزوينى، ص 15.</ref>
+
'''سفر به مراکش برای تبلیغ تشیع:'''
 
 
به علاوه چندين كتابخانه با كتب شيعى تأسيس شد تا [[اهل سنت]] به منابع دسترس داشته باشند. همچنين در اين سفر، گروهى به مذهب تشيع مشرف شدند. تمامى اين فعاليت ها با امكانات شخصى آيت الله قزوينى صورت مى گرفت و ايشان اظهار مى داشت اگر بودجه كافى و تجهيزات لازم در اختيار داشتم چنان در مراكش فعاليت مى كردم كه فرياد فرح‌زا و ملكوتى «اشهد ان عليا ولى الله» در [[اذان]] از راديوی مراكش پخش شود. اين سفر به قدرى مردم آن سامان را شيفته بيانات شيوا و [[اخلاق]] پرجاذبه اش كرده بود كه با وجود اكثريت سنى، آنان اجازه نمى دادند آيت الله قزوينى به وطن خود بازگردد و اصرار داشتند براى هميشه در آن جا بماند.<ref> از مقدمه ذكراللّه احمدى بر كتاب [[اسلام]] و تعليمات تربيتى، سيد محمد كاظمى قزوينى، ص 11-10.</ref>
 
 
 
'''مسافرت ایشان به استراليا:'''
 
 
 
حدود سال 1396 ه.ق گروهى از شيعيان استراليا نامه مبسوطى خطاب به آيت الله قزوينى نوشتند كه در آن آمده بود: وضع شيعيان استراليا بسيار اسف انگيز است و تشكيلاتى جز دو انجمن ضعيف در آن جا وجود ندارد. از [[مسجد]] و [[حسینیه|حسينيه]] خبرى نيست و درگذشتگان [[شيعه]] يا سوزانيده مى شوند يا بر طبق سنت [[مسیحیت|مسيحيان]] در گورستان مسيحى ها دفن مى گردند و آنان در برابر امواج كفر و تفكرات ضد مذهبى بى دفاعند.
 
 
 
آيت الله قزوينى در سال 1398 از آن كشور ديدار كرد و در شهر «سيدنى»، (مركز شيعيان) براى آموزش [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] مدرسه، مسجد و يك باب غسالخانه تاسيس كرد و در شهر كانبرا (مركز حكومت استراليا) تشكيلاتى تحت عنوان «الجمعية الاسلامية الجعفرية» براى تشكیل شيعيان و انسجام بخشيدن به فعاليت هاى تبليغى آنان تأسيس كرد.
 
  
همچنين طى بيش از يك ماه سخنرانى براى طبقات مختلف و گفتگو با آنان، [[حجاب]] را كه تقريباً در ميان زنان شيعه مفهومى نداشت، رواج داد و بسيارى از جوانان كه در رفتار و اعمال خويش ارزش هاى دينى و باورهاى مذهبى را ترك كرده بودند به مذهب خويش بازگشته، انجام شعائر دينى و برنامه هاى مذهبى را مشى خويش قرار دادند.<ref>صفحاتى ز...، ص 16.</ref>
+
زمانى بصیرت و آگاهى، ایشان را بر آن داشت تا براى رسانیدن پیام رهایى بخش [[تشیع]] به گوش جهانیان بار سفر بسته، مهاجرت کند و در کشورهاى دیگر پایگاهى براى مبارزه اعتقادى تشکیل دهد و کینه ها را از دل ها نسبت به خاندان [[پیامبر اسلام|پیامبر]] کاسته، بذرهاى عطوفت در دل ها بکارد. هدف از این سفرها، رساندن پیام دو حقیقت جدانشدنى از یکدیگر یعنى [[قرآن]] و [[عترت]]، به گوش هاى شنوا بود. در [[مراکش]] نیز اکثر مردم [[اهل سنت|سنى]] مذهب هستند.<ref>سرزمین اسلام، از نگارنده، ص ۳۶۷.</ref>  
  
آيت الله قزوينى براى پيگيرى برنامه هاى شيعيان استراليا و تبليغ و ارشاد در اين منطقه، چهار مرتبه به كشور مزبور مسافرت نمود.<ref> گنجينه دانشمندان، همان مجلد، همان صفحه.</ref> همچنين ايشان از كشورهاى [[مصر]]، اندونزى، تايلند، ژاپن، [[پاکستان|پاكستان]] و هند ديدار داشته و هر كدام از اين سفرها بركات و آثار مفيدى به دنبال داشته است.
+
متأسفانه گروهى [[سادات]] علوى زندگى مى کنند که به تشیع به دیده نفرت مى نگرند. در این کشور اسلامى به استناد [[حدیث جعلی|خبرى جعلى]] مبنى بر این که کشتى [[حضرت نوح]] علیه السلام در [[روز عاشورا]] بر ساحل نشست و [[توبه]] [[حضرت آدم]] علیه السلام در چنین روزى پذیرفته شد، به جاى مراسم سوگوارى براى [[امام حسین علیه السلام|حضرت ابا عبدالله الحسین]] علیه السلام، برنامه هاى جشن و سرور برپا مى گردید و صدها مجلس [[ازدواج]] به راه انداخته و شیرینى پخش مى کردند و در واقع این روز خونین عید رسمى و زمان شادى آنان گشته بود.
  
==دانشمند پرتلاش==
+
آیت الله قزوینى چون از برپایى چنین رسوم ناگوار آگاه شد، به منظور تحقیق و چاره جویى راهى مراکش گردید و ضمن دیدار با دانشمندان علوم دینى، سردبیران و صاحبان امتیاز نشریات و متفکران و اهالى شهرهاى گوناگون، با مطرح کردن این مسأله خواستار ریشه کنى این سنت مذموم شد، و سرانجام پس از چهار ماه تلاش هاى علمى و تبلیغات اصولى و تالیف و انتشار کتابى درباره حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، مجالس جشن و سرور در عاشوراى حسینى تبدیل به مجلس عزا و ماتم گردید و سنت پوسیده اى که [[بنی امیه|امویان]] مؤسس آن بودند ریشه کن شد.<ref> مقدمه دکتر حسین فریدونى بر کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها، قزوینى، ص ۱۵.</ref>
  
عالم ربانى و خطيب توانا آيت الله قزوينى عمر پربركت خود را در راه احياى فرهنگ [[اهل بيت]] عصمت و طهارت علیهم السلام صرف نمود. ذكرالله احمدى كه كتاب «الاسلام والتعاليم التربويه» آيت الله قزوينى را به زبان فارسى برگردانيده، در معرفى ايشان مى نويسد: «[[زهد]] و [[تقوا]] و ملكات نفسانى ايشان زبانزد مردم [[کربلا|كربلا]] است. مردى متين و با استقامت و هدف دار است. درد [[دین|دين]] دارد و از مفاسد اجتماع و ضعف مسلمانان رنج مى برد...».<ref>اسلام و تعليمات تربيتى، مقدمه مترجم، ص 10-9 ضمناً اين مقدمه در هنگام حيات آيت الله قزوينى نوشته شده است.</ref>
+
به علاوه چندین کتابخانه با کتب شیعى تأسیس شد تا [[اهل سنت]] به منابع دسترس داشته باشند. همچنین در این سفر، گروهى به مذهب تشیع مشرف شدند. تمامى این فعالیت ها با امکانات شخصى آیت الله قزوینى صورت مى گرفت و ایشان اظهار مى داشت اگر بودجه کافى و تجهیزات لازم در اختیار داشتم چنان در مراکش فعالیت مى کردم که فریاد فرح‌زا و ملکوتى «اشهد انّ علیا ولى الله» در [[اذان]] از رادیوی مراکش پخش شود. این سفر به قدرى مردم آن سامان را شیفته بیانات شیوا و [[اخلاق]] پرجاذبه اش کرده بود که با وجود اکثریت سنى، آنان اجازه نمى دادند آیت الله قزوینى به وطن خود بازگردد و اصرار داشتند براى همیشه در آن جا بماند.<ref> از مقدمه ذکراللّه احمدى بر کتاب اسلام و تعلیمات تربیتى، سید محمد کاظمى قزوینى، ص ۱۱-۱۰.</ref>
  
وى چون احساس كرد دشمنان [[اسلام]] دست به تبليغات مسموم زده و كتاب هاى منحرف كننده اى كه با [[ايمان]] و عقيده مردم نسبت به مبدأ و [[معاد]] سازش ندارد، در دسترس مردم قرار داده اند كوشيد تا مناسب شرايط و مقتضيات جامعه و خصوصا جوانان، مطالبى در مباحث گوناگون اسلامى به رشته تحرير درآورد و با اسلحه قلم اين تهاجم فرهنگى و يورش مخرب انديشه ها را خنثى كند. در آثار وى به خوبى پژوهش هاى عميق، نكات علمى و مضامين استوار و برخواسته از [[قرآن]] و [[عترت]] ديده مى شود. تلاش وى بر اين واقعيت بنياد نهاده شده كه قوانين و [[احكام]] اسلام به عبادات منحصر نمى شود و تعليمات اسلامى و دستورهاى [[پیامبر اسلام|پيامبر]] و خاندانش تمام جوانب زندگى فرد و اجتماع را دربرمى گيرد.
+
'''مسافرت تبلیغی به استرالیا:'''
  
در كتاب «اسلام و تعليمات تربيتى» انديشه هاى روان شناسى و نكات تربيتى جالبى ديده مى شود كه با قلمى روان و سبكى جذاب به نگارش درآمده است. «...وضع روحى و اخلاقى و كيفيت رفتار و گفتار مردم هر عصرى محصول بذرهاى تربيتى است كه در ايام كودكى در مغز آنان افشانده شده است، خوبى و بدى، پاكى و پاكيزگى، قوت و ضعف ملت فردا را بايد در روش تربيتى كودكان امروز جستجو كرد... اولين شرط تربيت صحيح و پرورش شخصيت و استقلال كودك آن است كه پدران و مادران فرزندان خود را بشناسند و ارزش حقيقى آن ها را از نظر دور ندارند...».<ref>اسلام و تعليمات تربيتى، ص 41 و 43.</ref>
+
حدود سال ۱۳۹۶ ه.ق گروهى از شیعیان استرالیا نامه مبسوطى خطاب به آیت الله قزوینى نوشتند که در آن آمده بود: وضع شیعیان استرالیا بسیار اسف انگیز است و تشکیلاتى جز دو انجمن ضعیف در آن جا وجود ندارد. از [[مسجد]] و [[حسینیه|حسینیه]] خبرى نیست و درگذشتگان [[شیعه]] یا سوزانیده مى شوند یا بر طبق سنت [[مسیحیت|مسیحیان]] در گورستان مسیحى ها دفن مى گردند و آنان در برابر امواج [[کفر|کفر]] و تفکرات ضد مذهبى بى دفاعند.
  
==مبارزات مستمر سید محمد کاظم==
+
آیت الله قزوینى در سال ۱۳۹۸ از آن کشور دیدار کرد و در شهر «سیدنى»، (مرکز شیعیان) براى آموزش [[علوم اسلامی|علوم اسلامى]] مدرسه، مسجد و یک باب غسالخانه تاسیس کرد و در شهر کانبرا (مرکز حکومت استرالیا) تشکیلاتى تحت عنوان «الجمعیة الاسلامیة الجعفریة» براى تشکیل شیعیان و انسجام بخشیدن به فعالیت هاى تبلیغى آنان تأسیس کرد.
  
آيت الله قزوينى به موازات پژوهش هاى كلامى و اعتقادى و پاسبانى از حريم ولايت و نيز تبليغ، از راه تحقيق و تأليف و آگاه ساختن مسلمانان برخى كشورها براى ستيز با استبداد حاكم بر عراق، مبارزات گسترده اى را آغاز كرد زيرا به عقيده وى رژيم حاكم از ديرباز سعى در محو هويت مذهبى شهرهاى مقدس عراق از جمله [[كربلا]] داشت و براى رسيدن به اين مقصد شوم از ترفندهاى گوناگون استفاده مى كرد.
+
همچنین طى بیش از یک ماه سخنرانى براى طبقات مختلف و گفتگو با آنان، [[حجاب]] را که تقریباً در میان زنان شیعه مفهومى نداشت، رواج داد و بسیارى از جوانان که در رفتار و اعمال خویش ارزش هاى دینى و باورهاى مذهبى را ترک کرده بودند به مذهب خویش بازگشته، انجام شعائر دینى و برنامه هاى مذهبى را مشى خویش قرار دادند.<ref>صفحاتى ز...، ص ۱۶.</ref>
  
آن دانشمند دلسوز از طريق سخنرانى هاى افشاگرانه رژيم حاكم بر [[عراق]] را افشا مى نمود و طى بياناتى مردم را از تلاش هاى مذبوحانه آنان آگاه مى ساخت. نظر به تأثير عميق سخنان وى در روحيه مردم، دستگاه حكومتى معمولاً عكس‌العمل هاى شديدى از خود بروز مى داد و يك بار در حال سخنرانى بر فراز منبر، او را دستگير نمودند. از [[شعبان]] سال 1391 ه.ق رهبرى مذهبى شهر مقدس كربلا به وى رسيد و رژيم بعثى آن را امرى ناخوشايند تلقى مى كرد، زيرا سابقه مبارزاتى ايشان را مى دانستند. مدتى بعد نيروهاى امنيتى نامبرده را دستگير كردند و به زندان الشعبة الخامسة واقع در [[بغداد]] منتقل كردند و ايشان را به مدت 114 روز تحت شكنجه هاى وحشيانه قرار دادند.
+
آیت الله قزوینى براى پیگیرى برنامه هاى شیعیان استرالیا و تبلیغ و ارشاد در این منطقه، چهار مرتبه به کشور مزبور مسافرت نمود.<ref> گنجینه دانشمندان، همان مجلد، همان صفحه.</ref> همچنین ایشان از کشورهاى [[مصر]]، اندونزى، تایلند، ژاپن، [[پاکستان|پاکستان]] و هند دیدار داشته و هر کدام از این سفرها برکات و آثار مفیدى به دنبال داشته است.
  
از آن جا كه فعاليت هاى سياسى-اجتماعى ايشان و ديگر علماى [[كربلا]] مانع بسيار بزرگى بر سر راه نقشه هاى پليد رژيم سفاك عراق در اين شهر بود، در سال 1393 ه.ق تنى چند از شخصیت هاى مذهبى كربلا را دستگير كردند. اما وقتى به منزل آيت الله قزوينى آمدند تا وى را به زندان ببرند، ايشان از دسترس آنان دور شده و فرصت چنين حركتى را از عوامل رژيم گرفته بود. مدت هيجده ماه مأموران در تلاش بودند كه آيت الله قزوينى را دستگير كنند و نيز براى مدت نسبتا طولانى منزل ايشان در محاصره شديد بود و تمامى رفت و آمدها به شدت كنترل مى شد.
+
'''افشای هویت رژیم بعثی:'''
  
پس از هيجده ماه، به دليل شرايط سخت و محدوديت هايى كه براى ايشان و خانواده اش ايجاد كرده بودند، در ماه [[شعبان]] سال 1394 ه.ق به همراه اهل خانه به طور شگفت انگيزى عراق را ترك گفته، وارد كشور كويت گرديدند. چند سال پس از آن، رژيم بعثى دستور مصادره اموال ايشان را صادر كرد و ضمن تصاحب منزل مسكونى و كليه لوازم آن، تمامى كتب چاپى و مخلوط متعلق به كتابخانه غنى ايشان را نابود ساختند.
+
آیت الله قزوینى به موازات پژوهش هاى کلامى و اعتقادى و پاسبانى از حریم [[ولایت]] و نیز تبلیغ، از راه تحقیق و تألیف و آگاه ساختن مسلمانان برخى کشورها براى ستیز با استبداد حاکم بر عراق، مبارزات گسترده اى را آغاز کرد زیرا به عقیده وى رژیم حاکم از دیرباز سعى در محو هویت مذهبى شهرهاى مقدس [[عراق]] از جمله [[کربلا]] داشت و براى رسیدن به این مقصد شوم از ترفندهاى گوناگون استفاده مى کرد.
  
در اين كتابخانه آثار خطى منحصر به فردى نظير مجلدات سوم تا آخر كتاب كم نظير «الامامة الكبرى والخلاقة العظمى» تأليف آيت الله سيد محمدحسن قزوينى قدس سره نگاهدارى مى شد و به همين دليل آيت الله قزوينى تا واپسين روزهاى حيات از نابود شدن تأليفات خطى و ساير مخطوطات ارزنده موجود در كتابخانه خويش به شدت اظهار ناراحتى مى كرد و بر اين حادثه ناگوار تأسف مى خورد.
+
آن دانشمند دلسوز از طریق سخنرانى هاى افشاگرانه رژیم حاکم بر عراق را افشا مى نمود و طى بیاناتى مردم را از تلاش هاى مذبوحانه آنان آگاه مى ساخت. نظر به تأثیر عمیق سخنان وى در روحیه مردم، دستگاه حکومتى معمولاً عکس‌العمل هاى شدیدى از خود بروز مى داد و یک بار در حال سخنرانى بر فراز منبر، او را دستگیر نمودند. از [[شعبان]] سال ۱۳۹۱ ه.ق، رهبرى مذهبى شهر مقدس [[کربلا|کربلا]] به وى رسید و رژیم بعثى آن را امرى ناخوشایند تلقى مى کرد، زیرا سابقه مبارزاتى ایشان را مى دانستند. مدتى بعد نیروهاى امنیتى ایشان را دستگیر کردند و به زندان الشعبة الخامسة واقع در [[بغداد]] منتقل کردند و ایشان را به مدت ۱۱۴ روز تحت شکنجه هاى وحشیانه قرار دادند.
  
آرى او به موجب حقگويى و ايستادگى در برابر خودكامگي ها بارها طعم تلخ زندان، تبعيد و شكنجه را چشيد و تا مرز شهادت پيش رفت و آخرين بار از سوى رژيم عراق به اعدام محكوم گرديد و پس از ماه ها زندگى مخفى به يارى خداوند از عراق خارج شد و از آن جا به كويت و سپس به لبنان و ايران آمد.<ref>عاشورا غمبارترين روز تاريخ، مقدمه دكتر على رضا كرمى، ص 45 اسلام و تعليمات تربيتى، مقدمه مترجم، ص 10. مقدمه دكتر فريدونى بر كتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت مرحوم قزوينى، ص 15. صفحاتى از زندگى آيت الله قزوينى، ص 26-24.</ref> ايشان در سال 1393 ق به كويت وارد شد و مدت هفت سال به خدمات تبليغى و فعاليت هاى تحقيقى مبادرت ورزيد.<ref>اسلام و تعليمات تربيتى، ص 41 و 43.</ref>
+
از آنجا که فعالیت هاى سیاسى-اجتماعى ایشان و دیگر علماى کربلا مانع بسیار بزرگى بر سر راه نقشه هاى پلید رژیم سفاک عراق در این شهر بود، در سال ۱۳۹۳ ه.ق تنى چند از شخصیت هاى مذهبى کربلا را دستگیر کردند. اما وقتى به منزل آیت الله قزوینى آمدند تا وى را به زندان ببرند، ایشان از دسترس آنان دور شده و فرصت چنین حرکتى را از عوامل رژیم گرفته بود. مدت هیجده ماه مأموران در تلاش بودند که آیت الله قزوینى را دستگیر کنند و نیز براى مدت نسبتا طولانى منزل ایشان در محاصره شدید بود و تمامى رفت و آمدها به شدت کنترل مى شد. پس از هیجده ماه، به دلیل شرایط سخت و محدودیت هایى که براى ایشان و خانواده اش ایجاد کرده بودند، در ماه [[شعبان]] سال ۱۳۹۴ ه.ق به همراه اهل خانه به طور شگفت انگیزى عراق را ترک گفته، وارد کشور [[کویت|کویت]] گردیدند. چند سال پس از آن، رژیم بعثى دستور مصادره اموال ایشان را صادر کرد و ضمن تصاحب منزل مسکونى و کلیه لوازم آن، تمامى کتب چاپى و مخلوط متعلق به کتابخانه غنى ایشان را نابود ساختند.
  
==آثار سید محمد کاظم قزوینی==
+
در این کتابخانه آثار خطى منحصر به فردى نظیر مجلدات سوم تا آخر کتاب کم نظیر «الامامة الکبرى والخلاقة العظمى» تألیف آیت الله سید محمدحسن قزوینى قدس سره نگاهدارى مى شد و به همین دلیل آیت الله قزوینى تا واپسین روزهاى حیات از نابود شدن تألیفات خطى و سایر مخطوطات ارزنده موجود در کتابخانه خویش به شدت اظهار ناراحتى مى کرد و بر این حادثه ناگوار تأسف مى خورد.
  
خطيب شهيد و مجاهد بصير آيت الله سيد محمدكاظم قزوينى علاوه بر فداكارى در راه احياى ميراث تشيع و صيانت از فرهنگ [[قرآن]] و عترت از راه زبان و نطق در راه ترويج ارزش هاى مذهبى و [[امر به معروف و نهى از منكر]] آثار قلمى شيوا و شيرينى از خود به يادگار نهاد. در ذيل معرفى آن ها از نظر علاقه مندان مى گذرد:
+
آرى او به موجب حق‌گویى و ایستادگى در برابر خودکامگی ها، بارها طعم تلخ زندان، تبعید و شکنجه را چشید و تا مرز [[شهادت در راه خدا|شهادت]] پیش رفت و آخرین بار از سوى رژیم عراق به اعدام محکوم گردید و پس از ماه ها زندگى مخفى به یارى خداوند از عراق خارج شد و از آن جا به کویت و سپس به [[لبنان]] و [[ایران|ایران]] آمد.<ref>عاشورا غمبارترین روز تاریخ، مقدمه دکتر على رضا کرمى، ص ۴۵ اسلام و تعلیمات تربیتى، مقدمه مترجم، ص ۱۰. مقدمه دکتر فریدونى بر کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت مرحوم قزوینى، ص ۱۵. صفحاتى از زندگى آیت الله قزوینى، ص ۲۶-۲۴.</ref> ایشان در سال ۱۳۹۳ ق به کویت وارد شد و مدت هفت سال به خدمات تبلیغى و فعالیت هاى تحقیقى مبادرت ورزید.<ref>اسلام و تعلیمات تربیتى، ص ۴۱ و ۴۳.</ref>
  
#سيرة الرسول الاعظم صلی الله علیه و آله: بخشى از اين كتاب كه زندگانى حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله در دوران قبل از بعثت را دربرمى گيرد، از سوى هيأت [[قرآن]] كريم [[كربلا]]ى معلى به زيور طبع آراسته شد بقيه كتاب در ماجراى مصيبت بار حمله به منزل مؤلف در شهر كربلا از بين رفت.
+
==وفات ==
#الامام على علیه السلام من المهد الى اللحد:‌ اصل اين كتاب سى سخنرانى در تاريخ زندگانى [[امیرالمومنین]] علیه السلام است كه در شهر كربلا در ماه [[رمضان]] ايراد شده در نوار ضبط گرديد و بنا به تقاضاى مسلمانان علاقه مند، خصوصاً مراكشى ها، به صورت كتاب درآمد. كتاب تحت عنوان «[[امام على]] علیه السلام از ولادت تا شهادت» به قلم على كاظمى به فارسى برگردانيده شد در رمضان سال 1397 ه.ق در [[قم]] به چاپ رسيده است.
 
#فاطمة الزهراء سلام الله علیها من المهد الى اللّحد: در سال 1329 ه.ق نيروهاى امنيتى بعث [[عراق]]، آيت الله قزوينى را دستگير كرده، در جايى - حوالى بغداد - برده، قصد تيرباران آن سيد والاتبار را داشته اند. ايشان از آن خفاشان شب پرست خواسته اند تا فرصت تحرير وصيتنامه اى را به وى بدهند ولى مورد قبول واقع نمى شود. آنگاه نذر كردند كه اگر خداوند ايشان را نجات دهد، كتابى پيرامون [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها بنويسند. بعد از اين نذر تيرباران صورت نگرفت و ايشان به زندان «الشعبة الخامسة» در [[بغداد]] برده شدند و بعد از چهار ماه آزاد گرديدند. وى در مقدمه كتاب به همين امر اشاره كرده است. كتاب حاضر در ايران از سوى دو نفر ترجمه و چاپ شده است. دكتر حسين فريدونى در سال 1362 ه.ش و حجت الاسلام والمسلمين على كرمى به سال 1375.
 
#الامام الحسين علیه السلام من المهد الى اللحد: اين كتاب به صورت مخطوط است و بخش هايى از آن مفقود گرديده است.
 
#فاجعة الطف او مقتل الحسين علیه السلام: اين مقتل مختصر اما پرمحتوا را آيت الله قزوينى در روز عاشوراى سال 1384 ه.ش در [[كربلا]] و در جوار مرقد مقدس پيشواى شهيدان حضرت [[امام حسين]] علیه السلام در جامع حسينى براى هزاران شيفته آن حضرت باشور و [[اخلاص]] خوانده و پس از تنقيح و اصلاح بدين صورت درآمده و به طور مكرر چاپ شده است. كتاب حاضر با ترجمه فارسى «عاشورا غمبارترين روز تاريخ» و ملحقات كرمى در [[قم]] به سال 1374 ه.ش توسط نشر مرتضى به زيور طبع آراسته گرديد.
 
#زينب الكبرى سلام الله علیها من المهد الى اللحد؛
 
#موسوعة الامام الصادق علیه السلام (حدود سى جلد)؛
 
#الامام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد؛
 
#الامام الهادى علیه السلام من المهد الى اللحد؛
 
#الامام العسكرى علیه السلام من المهد الى اللحد؛
 
#الامام المهدى عجل الله تعالی فرجه شریف من المهد الى الظهور؛<ref>چهار كتاب اخير به دستور حضرت [[امام رضا]] علیه السلام و طى رؤيايى راستين تأليف شده است، ايشان در شب جمعه برابر 17 ربيع 1402 ه.ق فردى را در عالم رؤيا ديدند كه به ايشان گفت [[امام رضا]] علیه السلام مى فرمايند، چهار امام بعد از مرا هم بنويس، مرحوم قزوينى ماجراى اين رؤيا را در مقدمه كتاب [[امام جواد]] علیه السلام از ولادت تا شهادت آورده است.</ref>
 
#شرح نهج البلاغه؛ سه جلد اول آن به چاپ رسيده و بقيه طى مصادره منزل آن سيد دانشمند نابود شده است.
 
#الاسلام الصحيح يتجلى فى مذهب اهل البيت؛ اين اثر در مورد اثبات خلافت بلافصل حضرت [[امام على]] علیه السلام و حقانيت مذهب تشيع به نگارش درآمده است. تنها نسخه خطى در ماجراى تصاحب اموال آن فرزانه وارسته از بين رفت.
 
#الاسلام و تعاليم التربوية؛ كه به زبان فارسى از سوى ذكرالله احمدى به فارسى ترجمه شده و توسط انتشارات [[قرآن]] در [[قم]] چاپ شده است.
 
#الفقه الواضح؛ حاوى شرح استدلالى بر «شرائع الاسلام» است كه در هنگام مصادره منزل مسكونى ايشان تنها نسخه خطى آن از بين رفته است.
 
#روابط زناشويى يا [[ازدواج]] در [[اسلام]]؛ ترجمه ذكرالله احمدى و نشر بيان قم.
 
  
==وفات سید قزوینی==
+
سرانجام آیت الله سید محمدکاظم قزوینى در ۱۳ [[ماه جمادی الثانی|جمادى الثانى]] ۱۴۱۵ قمری (۱۳۷۳ ه.ش) دار فانی را وداع گفت. بعد از مراسم [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه در صحن [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]] (سلام الله علیها)، پیکر آن انسان پاک نهاد در مقبره اى داخل [[حسینیه|حسینیه]] کربلایى ها به خاک سپرده مى شود.<ref>صفحاتى از زندگى، ص ۲۹-۲۸ و نیز اطلاعیه هاى بازماندگان آن فقید سعید.</ref>
  
در اواخر سال 1412 ه.ق آيت الله سيد محمدكاظم قزوينى احساس مى كند كه قسمت هايى از بدنش بى‌حس شده و متعاقب آن در نطق و سخن گفتن دچار اشكال مى گردد. زبان سنگين مى شود و پس از چندى تحريك ارادى اين حس به طور كامل از بين مى رود و از اين زمان اشكالاتى در تغذيه ايشان پديد مى آيد.
+
او [[وصیت]] کرده بود که در زادگاهش ([[کربلا]]) دفن شود، اما با توجه به اینکه در آن زمان رژیم بعث [[عراق]] حکومت می کرد و انتقال جسد به آنجا ممکن نبود، پیکر وی به صورت امانت در شهر قم به خاک سپرده شد. از این رو در سال ۱۴۳۲ قمری، پیکر آن عالم ربانی به عراق -برای خاکسپاری در شهر کربلای معلا- منتقل گردید؛ در حالی که مشاهده شد پس از مدت ۱۷ سال از ارتحال، جسد مطهر آن مرحوم و نیز [[کفن]] وی کاملا سالم مانده و گویا تنها چند ساعت از خاکسپاری وی گذشته است.
 
 
پزشكان ايرانى و اطباى خارجى از شناخت اين بيمارى عاجز مى مانند و داروهايى كه در استراليا براى وى تجويز مى شود، تأثير چندان محسوسى در بهبود ايشان نمى كند. با پيشرفت افزونتر بيمارى در بلعيدن غذا دچار اشكال جدى و دست راست نيمه فلج و قدرت تكلم دشوار مى گردد، و بعد از گذشت هيجده ماه وى براى معالجه به كويت و آلمان سفر كرده، تحت درمان قرار مى گيرد. در آلمان با بافت بردارى از ماهيچه پاى راست، وجود ايرادى در شبكه اعصاب محرك و خشك شدن يك گروه شيكه اى از آن مشخص مى شود. سيستم اعصاب محرك محيطى ايراد جدى داشت و دو رگ مهم در منطقه ميانى مغز مسدود شده بود.
 
 
 
به رغم تلاش پزشكان و مصرف داروهايى كه براى وى تجويز گرديده بود، بيمارى وى رو به بهبودى نمى رفت تا آن كه بعد از ظهر روز يكشنبه 26 [[جمادى الاول]] سال 1415 حالشان وخيم مى گردد و وى از درد شديد و تنگى نفس رنج مى برد و در آن شب هر يك از نمازهاى مغرب و عشا را با يك تسبيح به جاى مى آورد و به دليل شرايط بحرانى ايشان را به بيمارستانى در تهران مى برند و با بهبودى نسبى به قم بازمى گردد ولى ديگر بار در 9 [[جمادى الثانى]] 1415 در بيمارستان آيت الله گلپايگانى تحت مراقبت هاى ويژه قرار مى گيرد، سرانجام پس از 90 ساعت بيهوشى در ساعت 1/30 بعدازظهر پنجشنبه 13 جمادى الثانى 1373 (1415 ه.ش) قلب اين انسان شيفته [[اهل بيت]] علیهم السلام از تپش بازمى ايستد و زندگى جاودانه را آغاز مى كند.
 
 
 
بعد از مراسم تغسيل، تكفين و تشيع باشكوه و عبور دادن جنازه از صحن [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها و اقامه [[نماز ميت]] از سوى حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد محمدابراهيم قزوينى، پيكر آن انسان پاك نهاد در مقبره اى داخل حسينيه كربلايى ها در مكانى واقع در زير منبر به خاك سپرده مى شود.<ref>صفحاتى از زندگى، ص 29-28 و نيز اطلاعيه هاى بازماندگان آن فقيد سعيد.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۲۹: سطر ۱۲۳:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
ستارگان حرم، جلد 2/ نویسنده: غلامرضا گُلى زواره
+
 
 +
* [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۲، نویسنده: غلامرضا گُلى زواره.

نسخهٔ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۱۶

آیت الله سید محمدکاظم قزوینی (۱۴۱۵-۱۳۴۸ ق)، از علمای ربانى و مبلغان مجاهد شیعه و از شاگردان آیت الله میلانی بود که عمر پربرکت خود را در راه احیاى فرهنگ اهل بیت علیهم السلام صرف نمود. آیت الله قزوینى علاوه بر احیاى میراث تشیع و صیانت از فرهنگ قرآن و عترت از راه زبان و خطابه، آثار قلمى ارزشمندی چون «الاسلام و تعالیم التربویة» از خود به یادگار نهاد.

S-ghazvini.jpg
نام کامل سید محمدکاظم قزوینی
زادروز ۱۳۴۸ قمری
زادگاه کربلا
وفات ۱۴۱۵ قمری
مدفن کربلا

Line.png

اساتید

سید محمدهادی میلانی، سید میرزا هادى خراسانى، سید مهدى حسینی شیرازى،...

شاگردان

شیخ مرتضى شاهرودى، سید عبدالحسین قزوینى، شیخ ضیاء زبیدى،...

آثار

سیرة الرسول الاعظم، الامام على علیه السلام من المهد الى اللحد، فاطمة الزهراء سلام الله علیها من المهد الى اللحد، الاسلام و تعالیم التربویة،...

ولادت و خاندان

سید محمدکاظم قزوینی در روز دوازدهم ماه شوال سال ۱۳۴۸ قمری (۱۳۰۷ ش)[۱] به دنیا آمد. پدرش سید محمدابراهیم قزوینى، یکى از عالمان فروزان و از سادات اصیل و مشهور به زهد و وارستگى در شهر کربلا بود.

خاندان قزوینى از جانب پدر به امام کاظم علیه السلام و از سوى مادر به امام حسن علیه السلام منتهى مى گردند.[۲] این طایفه نقش بسیار مؤثرى در تاریخ علمى، اجتماعى و سیاسى دیار مقدس کربلا داشته اند. یکى از شخصیت هاى برجسته این خاندان، سید ابراهیم قزوینى، (۱۲۶۲-۱۲۰۴ ه.ق) معروف به «صاحب ضوابط»، شاگرد شریف العلماء مازندرانى و از عالمان بزرگ شیعه در اواسط قرن سیزدهم هجرى است.

سید محمدکاظم در سن ده سالگی در وفات مادر، و در دوازده سالگى در وفات پدرش سوگوار شد. این دو حادثه موقعیت بسیار سختى را براى او پدید آورد، ولی سخن پدرش را فراموش نمى کرد که «محنت هاى الهى بیانگر نزدیکى فرد به پروردگار است و هر چه خداوند کسى را بیشتر دوست داشته باشد، آثار تعلقات دنیاى فانى را بیشتر از چهره اش مى زداید تا تکیه‌گاه محکمى براى خود برگزیند و به ریسمان استوار الهى چنگ زند».

تحصیل و استادان

سید محمدکاظم دروس مرحله مقدمات و سطح را در حوزه علمیه پرفیض کربلا آموخت. در دوره سطح از فروغ اندیشه آیات عظام: سید میرزا هادى خراسانى، سید محمدحسن قزوینى، شیخ محمد خطیب، شیخ جعفر رشتى و سید محمدصالح قزوینى محظوظ گشت.

سید میرزا هادى که مرجع عالیقدر محسوب مى شد، در کنار تدریس دوره عالى در حوزه کربلا تدریس کفایة الاصول، را به طور خصوصى براى برخى از شاگردان برجسته اش دایر کرد که آیت الله سید محمدکاظم قزوینى افتخار حضور در این جمع نورانى را داشت.

سید محمدکاظم پس از پایان رسانیدن دوره سطح، در دروس عالى حضرات آیات: سید میرزا مهدى شیرازى، شیخ یوسف خراسانى و سید هادى میلانى شرکت نمود. آیت الله العظمى حاج سید مهدى حسینى شیرازى علاوه بر رابطه شاگردى و استادى، پیوند عاطفى نزدیکى با سید محمدکاظم داشت و بعدها این ارتباط به وصلتى مبارک منتهی شد.

تدریس و شاگردان

آیت الله سید محمدکاظم قزوینى پس از بهره مند شدن از محضر اساتید در دانش فقه، حدیث، کلام و تفسیر قرآن، مهارت‌ها بدست آورد و موفق گردید در حوزه علمیه کربلاى معلى، تفسیر قرآن و فقه را به شاگردان خویش بیاموزد. ایشان در خطابه و سخنورى نیز ممتاز بود و ذوق او استعداد ذاتى وى در این موهبت الهى دخالت موثرى داشت و توانایى او مصداق «علّمه البیان» بود.[۳]

فضلایى چون: شیخ مرتضى شاهرودى، سید عبدالحسین قزوینى، شیخ ضیاء زبیدى، شیخ عبدالحمید مهاجر و شیخ محمد مجاهد فن خطابه را نزد آیت الله قزوینى آموختند. آن انسان وارسته به منظور تربیت خطیب و سخنور ماهر براى گروه هایى از طلاب حوزه علمیه کربلا دوره آموزش عالى خطابه را آغاز کرد.[۴]

آثار و تألیفات

مجاهد بصیر آیت الله سید محمدکاظم قزوینى علاوه بر فداکارى در راه احیاى میراث تشیع و صیانت از فرهنگ قرآن و عترت، از راه زبان و نطق در راه ترویج ارزش هاى مذهبى و امر به معروف و نهى از منکر، آثار قلمى شیوا و شیرینى از خود به یادگار نهاد. وى چون احساس کرد دشمنان اسلام دست به تبلیغات مسموم زده و کتاب هاى منحرف کننده اى که با ایمان و عقیده مردم نسبت به مبدأ و معاد سازش ندارد، در دسترس مردم قرار داده اند، کوشید تا مناسب شرایط و مقتضیات جامعه و خصوصا جوانان، مطالبى در مباحث گوناگون اسلامى به رشته تحریر درآورد و با اسلحه قلم این تهاجم فرهنگى و یورش مخرب اندیشه ها را خنثى کند. در آثار وى به خوبى پژوهش هاى عمیق، نکات علمى و مضامین استوار و برخواسته از قرآن و عترت دیده مى شود. تلاش وى بر این واقعیت بنیاد نهاده شده که قوانین و احکام اسلام به عبادات منحصر نمى شود و تعلیمات اسلامى و دستورهاى پیامبر و خاندانش تمام جوانب زندگى فرد و اجتماع را دربرمى گیرد. از جمله آثار او عبارتند از:

  1. سیرة الرسول الاعظم صلی الله علیه و آله: بخشى از این کتاب که زندگانى حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در دوران قبل از بعثت را دربرمى گیرد، از سوى هیأت قرآن کریم کربلاى معلى به زیور طبع آراسته شد. بقیه کتاب در ماجراى مصیبت بار حمله به منزل مؤلف در شهر کربلا از بین رفت.
  2. الامام على علیه السلام من المهد الى اللحد:‌ اصل این کتاب سى سخنرانى در تاریخ زندگانى امیرالمومنین علیه السلام است که در شهر کربلا در ماه رمضان ایراد شده در نوار ضبط گردید و بنا به تقاضاى مسلمانان علاقه مند، خصوصاً مراکشى ها، به صورت کتاب درآمد. کتاب تحت عنوان «امام على علیه السلام از ولادت تا شهادت» به قلم على کاظمى به فارسى برگردانیده شد.
  3. فاطمة الزهراء سلام الله علیها من المهد الى اللحد: در سال ۱۳۲۹ ه.ق نیروهاى امنیتى بعث عراق، آیت الله قزوینى را دستگیر کرده، در جایى - حوالى بغداد - برده، قصد تیرباران آن سید والاتبار را داشته اند. ایشان از آنان خواسته اند تا فرصت تحریر وصیتنامه اى را به وى بدهند ولى مورد قبول واقع نمى شود. آنگاه نذر کردند که اگر خداوند ایشان را نجات دهد، کتابى پیرامون حضرت فاطمه سلام الله علیها بنویسند. بعد از این نذر تیرباران صورت نگرفت و ایشان به زندان «الشعبة الخامسة» در بغداد برده شدند و بعد از چهار ماه آزاد گردیدند. وى در مقدمه کتاب به همین امر اشاره کرده است. کتاب حاضر در ایران از سوى دو نفر ترجمه و چاپ شده است. دکتر حسین فریدونى در سال ۱۳۶۲ ه.ش و حجت الاسلام والمسلمین على کرمى به سال ۱۳۷۵.
  4. الامام الحسین علیه السلام من المهد الى اللحد: این کتاب به صورت مخطوط در مورد زندگی امام حسین علیه السلام است و بخش هایى از آن مفقود گردیده است.
  5. فاجعة الطف او مقتل الحسین علیه السلام: این مقتل مختصر اما پرمحتوا را آیت الله قزوینى در روز عاشوراى سال ۱۳۸۴ ه.ش در کربلا و در جوار مرقد مقدس پیشواى شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام در جامع حسینى براى هزاران شیفته آن حضرت با شور و اخلاص خوانده و پس از تنقیح و اصلاح بدین صورت درآمده و به طور مکرر چاپ شده است. کتاب حاضر با ترجمه فارسى «عاشورا غمبارترین روز تاریخ» و ملحقات کرمى در قم به سال ۱۳۷۴ ه.ش توسط نشر مرتضى به زیور طبع آراسته گردید.
  6. زینب الکبرى سلام الله علیها من المهد الى اللحد؛
  7. موسوعة الامام الصادق علیه السلام (حدود سى جلد)؛
  8. الامام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد؛
  9. الامام الهادى علیه السلام من المهد الى اللحد؛
  10. الامام العسکرى علیه السلام من المهد الى اللحد؛
  11. الامام المهدى عجل الله تعالی فرجه شریف من المهد الى الظهور؛[۵]
  12. شرح نهج البلاغه؛ سه جلد اول آن به چاپ رسیده و بقیه طى مصادره منزل آن سید دانشمند نابود شده است.
  13. الاسلام الصحیح یتجلى فى مذهب اهل البیت؛ این اثر در مورد اثبات خلافت بلافصل حضرت امام على علیه السلام و حقانیت مذهب تشیع به نگارش درآمده است. تنها نسخه خطى در ماجراى تصاحب اموال آن فرزانه وارسته از بین رفت.
  14. الاسلام و تعالیم التربویة؛ که به زبان فارسى از سوى ذکرالله احمدى به فارسى ترجمه شده و توسط انتشارات قرآن در قم چاپ شده است. در این کتاب، اندیشه هاى روان شناسى و نکات تربیتى جالبى دیده مى شود که با قلمى روان و سبکى جذاب به نگارش درآمده است.
  15. الفقه الواضح؛ حاوى شرح استدلالى بر «شرائع الاسلام» است که در هنگام مصادره منزل ایشان تنها نسخه خطى آن از بین رفته است.
  16. روابط زناشویى یا ازدواج در اسلام؛ ترجمه ذکرالله احمدى و منتشر شده توسط نشر بیان قم.

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

هدایت و ارشاد مردم:

او چون در بیانات پرجاذبه و شیرین خویش از صمیم قلب سخن مى گفت، بر دل ها تأثیر مى گذاشت، نرمى و تأثر در قلب ها پدید مى آورد، روان ها و اندیشه ها را جلا مى داد و شنوندگان را از خواب غفلت بیدار مى کرد. دانش دینى و تسلط بر منابع قرآن و روایى و آگاه بودن بر روح تعلیمات اسلامى و شناخت مقتضیات زمان و اوضاع روزگار و مصالح جامعه اسلامى و چگونگى موضع گیرى در مقابل جریان هاى موجود، وعظ و خطابه او را تقویت کرده بود. خصوصیت وى راستگویى و نیت خالصانه اش بود. او مى کوشید در تشریح مباحث دینى و معرفى سیره اهل بیت علیهم السلام با استمداد از منابع معتبر و مستند به صورتى صحیح و با پرهیز از نقل قول سست به سخنورى بپردازد و به خطابه ها و مواعظ خود غنا بخشد. آراستن سخن به معانى گوناگون و ایجاد هیجان و حالات عاطفى و احساس در شنوندگان از هنرهاى این خطیب نکته پرداز است.

در وعظ و ارشاد دینى، غالبا بر قرآن و تعالیم انبیاء و اولیاء علیهم السلام تکیه مى کرد و با کمک گرفتن از تاریخ و حوادث گذشته و نتیجه گیرى جالب شنوندگان را نسبت به امور جارى آگاه و در خصوص آینده خود ارشاد و هدایت مى کرد. محبت ائمه را در دل شیفتگان و کینه دشمنان قرآن و عترت را در قلب ها مستحکم مى نمود و معنویتى که چون رایحه اى معطر از وجود شریفش در فضا پراکنده مى شد، سازندگى سخنان او را افزون مى کرد.

چه گناهکارانى که بر اثر بیانات این خطیب ماهر راه توبه پیش گرفته و فطرت آنان بیدار گشت و چه پایمال گنندگان حقوقى که به اداى حقوق دیگران اهتمام ورزیدند. کم نبودند افرادى که با گوش فرادادن به سخنان این سید والاگهر نسبت به مبانى تشیع خوش بین شده و از بدگمانى و تهمت هاى نابجا دست برداشته و بذر محبت به خاندان عترت در قلب هاى آنان کاشته شد.

تأسیس «رابطة النشر الاسلامى»:

آیت الله سید محمدکاظم قزوینى به منظور شناساندن مذهب تشیع، در سال ۱۳۸۰ ه.ق، مؤسسه اى با عنوان «رابطة النشر الاسلامى» در کربلا تأسیس کرد. بنیان نهادن چنین مرکزى در آن زمان و شرایط اختناق آمیز کشور عراق نظیر نداشت. برنامه این موسسه ارتباط با کشورهاى اسلامى، مکاتبه با شخصیت هاى سیاسى - مذهبى دنیاى اسلام و ارسال کتب و نشریات شیعى به صورت رایگان براى افراد و مراکز فرهنگى بود. محور این تلاش، فرستادن کتاب به برخى کشورهاى آفریقایى چون الجزایر و مراکش بود که هزاران سید علوى در این دو کشور زندگى مى کردند، ولى در اثر تبلیغات مسموم در ادوار تاریخى و سمپاشى دشمنان شیعه و دورى از مراکز تبلیغى، ناآگاهانه نسبت به نخستین امام شیعیان (امام علی علیه السلام) که جد آنان نیز است، اعتقاد نداشتند.[۶]

در آغاز، محدوده فعالیت این تشکیلات منحصر به چند کشور عربى بود ولى بعد از آن، برنامه هاى مؤسسه گسترش یافت و کشورهاى دیگر آفریقایى، آسیایى، اروپاى غربى و کشور استرالیا را زیر پوشش قرار دادند. ارسال کتاب به نقاط مزبور آثار ژرفى بر تفکرات مردم آن سرزمین ها نسبت به تشیع و خاندان عصمت و طهارت گذاشت و صدها نفر را به تشیع معتقد ساخت.

مؤسسه «رابطه النشر الاسلامى» بعدها دو شعبه در بیروت (مرکز حکومت لبنان) و کویت افتتاح کرد. پس از به قدرت رسیدن حزب پوشالى و منحوس بعث در کشور عراق، مزاحمت هایى براى این تشکیلات آغاز گردید و دستور داده شد که به صورت اجبارى مکان مؤسسه تخلیه شود و سرانجام چند سال بعد ساختمان جدید و کلیه لوازم فرهنگى و کتاب هاى آن از سوى رژیم بعثى مصادره و براى گردانندگان آن تضییقاتى فراهم گردید.

بعد از هجرت آیت الله قزوینى به کشور کویت، فعالیت هاى شیعه مستقر در این سرزمین گسترش افزونترى یافت و تا چند سالى پس از اقامت ایشان در ایران، برنامه هاى آن مؤسسه با تحرک شایان توجهى استمرار داشت. طى این مدت حدود یک میلیون جلد کتاب با موضوعات اسلامى و دیدگاههاى شیعى براى علاقه مندان در حدود سى کشور ارسال گردید.

کم نیستند تعداد کسانى در کشورهاى عربى، شمال آفریقا و حتى اروپا که با مطالعه کتب ارسالى نسبت به اهل بیت علیهم السلام علاقه پیدا کرده و دل ها را از کینه اى که نسبت به عترت پیامبر و خصوصا حضرت فاطمه سلام الله علیها داشتند، خالى کردند. امواج تشیع گرایى که هم اکنون کشورهاى شمال آفریقا را دربرگرفته، هرگز بى تأثیر از فعالیت هاى آیت الله قزوینى نیست.[۷]

در حدود سال ۱۴۰۹ ه.ق ایشان تصمیم گرفت مرکزى به منظور پژوهش هاى گسترده و عمیق پیرامون تاریخ زندگانى اهل بیت علیهم السلام تأسیس کند و سرانجام در ماه ربیع الثانی سال ۱۴۱۰ ه.ق این مرکز با عنوان مؤسسه نشر علوم امام صادق علیه السلام به همت ایشان بنیان نهاده شد و خود با همکارى عده اى از دوستان فاضل و پژوهشگران حوزوى به تالیف کتابى در پیرامون امام صادق علیه السلام مبادرت کردند که حاصل این تلاش تدوین «موسوعة الامام الصادق» است.

ایشان تا واپسین روزهاى حیات دنیوى، با حضور در مؤسسه مزبور فعالیت‌هاى تحقیقاتى مربوط به دایرة المعارف مورد اشاره را انجام مى داد. این اثر که تاکنون هشت جلد از آن به چاپ رسیده، نزدیک به سى جلد خواهد شد که شرح زندگانى امام صادق علیه السلام از جنبه هاى گونان، احادیث ایشان، تألیفات شاگردان آن پیشواى پاک که املاى خود حضرت است و دهها موضوع دیگر را دربردارد.[۸]

سفر به مراکش برای تبلیغ تشیع:

زمانى بصیرت و آگاهى، ایشان را بر آن داشت تا براى رسانیدن پیام رهایى بخش تشیع به گوش جهانیان بار سفر بسته، مهاجرت کند و در کشورهاى دیگر پایگاهى براى مبارزه اعتقادى تشکیل دهد و کینه ها را از دل ها نسبت به خاندان پیامبر کاسته، بذرهاى عطوفت در دل ها بکارد. هدف از این سفرها، رساندن پیام دو حقیقت جدانشدنى از یکدیگر یعنى قرآن و عترت، به گوش هاى شنوا بود. در مراکش نیز اکثر مردم سنى مذهب هستند.[۹]

متأسفانه گروهى سادات علوى زندگى مى کنند که به تشیع به دیده نفرت مى نگرند. در این کشور اسلامى به استناد خبرى جعلى مبنى بر این که کشتى حضرت نوح علیه السلام در روز عاشورا بر ساحل نشست و توبه حضرت آدم علیه السلام در چنین روزى پذیرفته شد، به جاى مراسم سوگوارى براى حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، برنامه هاى جشن و سرور برپا مى گردید و صدها مجلس ازدواج به راه انداخته و شیرینى پخش مى کردند و در واقع این روز خونین عید رسمى و زمان شادى آنان گشته بود.

آیت الله قزوینى چون از برپایى چنین رسوم ناگوار آگاه شد، به منظور تحقیق و چاره جویى راهى مراکش گردید و ضمن دیدار با دانشمندان علوم دینى، سردبیران و صاحبان امتیاز نشریات و متفکران و اهالى شهرهاى گوناگون، با مطرح کردن این مسأله خواستار ریشه کنى این سنت مذموم شد، و سرانجام پس از چهار ماه تلاش هاى علمى و تبلیغات اصولى و تالیف و انتشار کتابى درباره حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، مجالس جشن و سرور در عاشوراى حسینى تبدیل به مجلس عزا و ماتم گردید و سنت پوسیده اى که امویان مؤسس آن بودند ریشه کن شد.[۱۰]

به علاوه چندین کتابخانه با کتب شیعى تأسیس شد تا اهل سنت به منابع دسترس داشته باشند. همچنین در این سفر، گروهى به مذهب تشیع مشرف شدند. تمامى این فعالیت ها با امکانات شخصى آیت الله قزوینى صورت مى گرفت و ایشان اظهار مى داشت اگر بودجه کافى و تجهیزات لازم در اختیار داشتم چنان در مراکش فعالیت مى کردم که فریاد فرح‌زا و ملکوتى «اشهد انّ علیا ولى الله» در اذان از رادیوی مراکش پخش شود. این سفر به قدرى مردم آن سامان را شیفته بیانات شیوا و اخلاق پرجاذبه اش کرده بود که با وجود اکثریت سنى، آنان اجازه نمى دادند آیت الله قزوینى به وطن خود بازگردد و اصرار داشتند براى همیشه در آن جا بماند.[۱۱]

مسافرت تبلیغی به استرالیا:

حدود سال ۱۳۹۶ ه.ق گروهى از شیعیان استرالیا نامه مبسوطى خطاب به آیت الله قزوینى نوشتند که در آن آمده بود: وضع شیعیان استرالیا بسیار اسف انگیز است و تشکیلاتى جز دو انجمن ضعیف در آن جا وجود ندارد. از مسجد و حسینیه خبرى نیست و درگذشتگان شیعه یا سوزانیده مى شوند یا بر طبق سنت مسیحیان در گورستان مسیحى ها دفن مى گردند و آنان در برابر امواج کفر و تفکرات ضد مذهبى بى دفاعند.

آیت الله قزوینى در سال ۱۳۹۸ از آن کشور دیدار کرد و در شهر «سیدنى»، (مرکز شیعیان) براى آموزش علوم اسلامى مدرسه، مسجد و یک باب غسالخانه تاسیس کرد و در شهر کانبرا (مرکز حکومت استرالیا) تشکیلاتى تحت عنوان «الجمعیة الاسلامیة الجعفریة» براى تشکیل شیعیان و انسجام بخشیدن به فعالیت هاى تبلیغى آنان تأسیس کرد.

همچنین طى بیش از یک ماه سخنرانى براى طبقات مختلف و گفتگو با آنان، حجاب را که تقریباً در میان زنان شیعه مفهومى نداشت، رواج داد و بسیارى از جوانان که در رفتار و اعمال خویش ارزش هاى دینى و باورهاى مذهبى را ترک کرده بودند به مذهب خویش بازگشته، انجام شعائر دینى و برنامه هاى مذهبى را مشى خویش قرار دادند.[۱۲]

آیت الله قزوینى براى پیگیرى برنامه هاى شیعیان استرالیا و تبلیغ و ارشاد در این منطقه، چهار مرتبه به کشور مزبور مسافرت نمود.[۱۳] همچنین ایشان از کشورهاى مصر، اندونزى، تایلند، ژاپن، پاکستان و هند دیدار داشته و هر کدام از این سفرها برکات و آثار مفیدى به دنبال داشته است.

افشای هویت رژیم بعثی:

آیت الله قزوینى به موازات پژوهش هاى کلامى و اعتقادى و پاسبانى از حریم ولایت و نیز تبلیغ، از راه تحقیق و تألیف و آگاه ساختن مسلمانان برخى کشورها براى ستیز با استبداد حاکم بر عراق، مبارزات گسترده اى را آغاز کرد زیرا به عقیده وى رژیم حاکم از دیرباز سعى در محو هویت مذهبى شهرهاى مقدس عراق از جمله کربلا داشت و براى رسیدن به این مقصد شوم از ترفندهاى گوناگون استفاده مى کرد.

آن دانشمند دلسوز از طریق سخنرانى هاى افشاگرانه رژیم حاکم بر عراق را افشا مى نمود و طى بیاناتى مردم را از تلاش هاى مذبوحانه آنان آگاه مى ساخت. نظر به تأثیر عمیق سخنان وى در روحیه مردم، دستگاه حکومتى معمولاً عکس‌العمل هاى شدیدى از خود بروز مى داد و یک بار در حال سخنرانى بر فراز منبر، او را دستگیر نمودند. از شعبان سال ۱۳۹۱ ه.ق، رهبرى مذهبى شهر مقدس کربلا به وى رسید و رژیم بعثى آن را امرى ناخوشایند تلقى مى کرد، زیرا سابقه مبارزاتى ایشان را مى دانستند. مدتى بعد نیروهاى امنیتى ایشان را دستگیر کردند و به زندان الشعبة الخامسة واقع در بغداد منتقل کردند و ایشان را به مدت ۱۱۴ روز تحت شکنجه هاى وحشیانه قرار دادند.

از آنجا که فعالیت هاى سیاسى-اجتماعى ایشان و دیگر علماى کربلا مانع بسیار بزرگى بر سر راه نقشه هاى پلید رژیم سفاک عراق در این شهر بود، در سال ۱۳۹۳ ه.ق تنى چند از شخصیت هاى مذهبى کربلا را دستگیر کردند. اما وقتى به منزل آیت الله قزوینى آمدند تا وى را به زندان ببرند، ایشان از دسترس آنان دور شده و فرصت چنین حرکتى را از عوامل رژیم گرفته بود. مدت هیجده ماه مأموران در تلاش بودند که آیت الله قزوینى را دستگیر کنند و نیز براى مدت نسبتا طولانى منزل ایشان در محاصره شدید بود و تمامى رفت و آمدها به شدت کنترل مى شد. پس از هیجده ماه، به دلیل شرایط سخت و محدودیت هایى که براى ایشان و خانواده اش ایجاد کرده بودند، در ماه شعبان سال ۱۳۹۴ ه.ق به همراه اهل خانه به طور شگفت انگیزى عراق را ترک گفته، وارد کشور کویت گردیدند. چند سال پس از آن، رژیم بعثى دستور مصادره اموال ایشان را صادر کرد و ضمن تصاحب منزل مسکونى و کلیه لوازم آن، تمامى کتب چاپى و مخلوط متعلق به کتابخانه غنى ایشان را نابود ساختند.

در این کتابخانه آثار خطى منحصر به فردى نظیر مجلدات سوم تا آخر کتاب کم نظیر «الامامة الکبرى والخلاقة العظمى» تألیف آیت الله سید محمدحسن قزوینى قدس سره نگاهدارى مى شد و به همین دلیل آیت الله قزوینى تا واپسین روزهاى حیات از نابود شدن تألیفات خطى و سایر مخطوطات ارزنده موجود در کتابخانه خویش به شدت اظهار ناراحتى مى کرد و بر این حادثه ناگوار تأسف مى خورد.

آرى او به موجب حق‌گویى و ایستادگى در برابر خودکامگی ها، بارها طعم تلخ زندان، تبعید و شکنجه را چشید و تا مرز شهادت پیش رفت و آخرین بار از سوى رژیم عراق به اعدام محکوم گردید و پس از ماه ها زندگى مخفى به یارى خداوند از عراق خارج شد و از آن جا به کویت و سپس به لبنان و ایران آمد.[۱۴] ایشان در سال ۱۳۹۳ ق به کویت وارد شد و مدت هفت سال به خدمات تبلیغى و فعالیت هاى تحقیقى مبادرت ورزید.[۱۵]

وفات

سرانجام آیت الله سید محمدکاظم قزوینى در ۱۳ جمادى الثانى ۱۴۱۵ قمری (۱۳۷۳ ه.ش) دار فانی را وداع گفت. بعد از مراسم تشییع باشکوه در صحن حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها)، پیکر آن انسان پاک نهاد در مقبره اى داخل حسینیه کربلایى ها به خاک سپرده مى شود.[۱۶]

او وصیت کرده بود که در زادگاهش (کربلا) دفن شود، اما با توجه به اینکه در آن زمان رژیم بعث عراق حکومت می کرد و انتقال جسد به آنجا ممکن نبود، پیکر وی به صورت امانت در شهر قم به خاک سپرده شد. از این رو در سال ۱۴۳۲ قمری، پیکر آن عالم ربانی به عراق -برای خاکسپاری در شهر کربلای معلا- منتقل گردید؛ در حالی که مشاهده شد پس از مدت ۱۷ سال از ارتحال، جسد مطهر آن مرحوم و نیز کفن وی کاملا سالم مانده و گویا تنها چند ساعت از خاکسپاری وی گذشته است.

پانویس

  1. گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، ج ۹، ص ۲۷۶ و نیز تراث کربلا، ص ۱۵۰.
  2. هدى الملة ان فدک نحلة، آیت الله سید محمدحسن قزوینى، مقدمه (تحت عنوان چهره اى از مؤلف).
  3. با استفاده از مقدمه على کرمى بر کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت به قلم آیت الله سید محمدکاظم قزوینى.
  4. صفحاتى...، ص ۱۰.
  5. چهار کتاب اخیر به دستور حضرت امام رضا علیه السلام و طى رؤیایى راستین تألیف شده است، ایشان در شب جمعه برابر ۱۷ ربیع ۱۴۰۲ ه.ق فردى را در عالم رؤیا دیدند که به ایشان گفت امام رضا علیه السلام مى فرمایند، چهار امام بعد از مرا هم بنویس. مرحوم قزوینى ماجراى این رؤیا را در مقدمه کتاب امام جواد علیه السلام از ولادت تا شهادت آورده است.
  6. اسلام و تعلیمات تربیتى، سید محمدکاظم قزوینى، مقدمه مترجم (ذکرالله احمدى)، ص ۱۳-۱۲.
  7. صفحاتى از زندگى، ص ۱۳.
  8. ر.ک: مقدمه کتاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر على کرمى، ص ۲۶.
  9. سرزمین اسلام، از نگارنده، ص ۳۶۷.
  10. مقدمه دکتر حسین فریدونى بر کتاب فاطمه زهرا سلام الله علیها، قزوینى، ص ۱۵.
  11. از مقدمه ذکراللّه احمدى بر کتاب اسلام و تعلیمات تربیتى، سید محمد کاظمى قزوینى، ص ۱۱-۱۰.
  12. صفحاتى ز...، ص ۱۶.
  13. گنجینه دانشمندان، همان مجلد، همان صفحه.
  14. عاشورا غمبارترین روز تاریخ، مقدمه دکتر على رضا کرمى، ص ۴۵ اسلام و تعلیمات تربیتى، مقدمه مترجم، ص ۱۰. مقدمه دکتر فریدونى بر کتاب فاطمه سلام الله علیها از ولادت تا شهادت مرحوم قزوینى، ص ۱۵. صفحاتى از زندگى آیت الله قزوینى، ص ۲۶-۲۴.
  15. اسلام و تعلیمات تربیتى، ص ۴۱ و ۴۳.
  16. صفحاتى از زندگى، ص ۲۹-۲۸ و نیز اطلاعیه هاى بازماندگان آن فقید سعید.

منابع