منابع و پی نوشتهای متوسط
رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
عنوان بندی ضعیف
کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تاسوعا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۷: سطر ۷:
 
تاسوعاى سال 61 هجرى [[امام حسين]] علیه السلام و يارانش در محاصره‌ نيروهاى [[كوفه]] بودند. روزى بود كه آب را به روى اهل بيت و ياران امام بسته بودند، راه ها همه تحت كنترل بود تا كسى به امام نپيوندد.
 
تاسوعاى سال 61 هجرى [[امام حسين]] علیه السلام و يارانش در محاصره‌ نيروهاى [[كوفه]] بودند. روزى بود كه آب را به روى اهل بيت و ياران امام بسته بودند، راه ها همه تحت كنترل بود تا كسى به امام نپيوندد.
  
مطابق با گزارش شیخ مفید در کتاب ارشاد، عصر روز تاسوعا، ابن سعد با دستورى كه از ابن زياد دريافت كرده بود، سپاهیان خود را با فریاد"اى سواران خدا سوار شويد مژده باد شما را به بهشت!" به جنگ با امام حسین علیه السلام و یارانش فراخواند. حضرت زينب سلام الله علیها، چون صداى همهمه مهاجمان را شنيد. به نز د امام رفت. و به امام حسین علیه السلام که در آن هنگام در کنار خیمه نشسته بود و سر خود را بر دسته شمشیرش نهاده بود گفت: ای برادر! آیا صداها را نمی شنوی که به ما نزدیک می شود! [[سیدالشهدا]] علیه السلام فرمود: من اکنون رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که فرمود: تو به پيش ما مى ‌آيى.  
+
===امان نامه برای فرزندان ام البنین===
 +
ام البنین از قبیله بنى كلاب بود كه شمر بن ذى الجوشن نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى كرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: «أین بنو اختنا؛ پسران خواهر ما کجایند؟»
 +
 
 +
پس جعفر و عباس و عبدالله و عثمان فرزندان امام علی علیه السلام از ام البنین از خیمه خارج شدند و گفتند: چه منظورى دارى؟
 +
 
 +
گفت: شما پسران خواهر من هستيد، شما در امان خواهيد بود. ايشان در جوابش گفتند:
 +
 
 +
لعنك اللَّه و لعن امانك يعنى خدا تو را با امان نامه‏‌اى كه آورده‏‌اى لعنت كند! آيا جا دارد تو به ما امان دهى ولى پسر پيغمبر خدا در امان نباشد!؟ <ref>بحار الأنوار، ج‏44، ص391</ref>
 +
 
 +
هم چنین روایت شده است : در میان سپاه عمر بن سعد، فردى بود به نام «عبدالله بن ابى محل بن حزام » كه برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وى هنگامى كه با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بن سعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش «كزمان» براى آنان ارسال كرد. كزمان ، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را از امان نامه پسر دایى شان باخبر گردانید. حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دایى ما سلام برسان و بگو كه ما را نیازى به امان نامه شما نیست . امان خدا، بهتر است از امان پسر سمیه.<ref>وقعة الطف، ص190</ref>
 +
 
 +
===آماده شدن سپاه عمر سعد برای جنگ===
 +
مطابق با گزارش شیخ مفید در کتاب ارشاد، عصر روز تاسوعا، ابن سعد با دستورى كه به واسطه [[شمر بن ذی الجوشن]] از ابن زياد دريافت كرده بود، سپاهیان خود را با فریاد "اى سواران خدا سوار شويد مژده باد شما را به بهشت!" به جنگ با امام حسین علیه السلام و یارانش فراخواند. حضرت زينب سلام الله علیها، چون صداى همهمه مهاجمان را شنيد. به نز د امام رفت. و به امام حسین علیه السلام که در آن هنگام در کنار خیمه نشسته بود و سر خود را بر دسته شمشیرش نهاده بود گفت: ای برادر! آیا صداها را نمی شنوی که به ما نزدیک می شود! [[سیدالشهدا]] علیه السلام فرمود: من اکنون رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که فرمود: تو به پيش ما مى ‌آيى.  
  
 
حسين‌ علیه السلام برادرش عباس را همراه بیست سوار جلو فرستاد تا از هدف ‌مهاجمان آگاه شوند. عباس به آنان فرمود: شما را چه شده و چه مي‌خواهيد؟ گفتند: دستور از امير رسيده كه بشما پيشنهاد كنيم بحكم او تن داده و تسليم شويد يا با شما جنگ كنيم؟ عباس علیه السلام بنزد امام حسين عليه السّلام بازگشت و جريان را بعرض آن حضرت رساند. حضرت فرمود: بنزد ايشان بازگرد و اگر ميتوانى تا فردا از ايشان مهلت بگير و امشب ايشان را از ما باز گردان شايد ما امشب براى پروردگار خود نماز خوانده دعا كنيم و از او آمرزشخواهى نمائيم زيرا خدا خود ميداند همانا من نماز و تلاوت كتابش قرآن و دعاى بسيار و استغفار را دوست دارم، پس عباس بنزد آن لشكر آمد و با فرستاده عمر بن سعد بازگشت و آن فرستاده گفت: ما امشب تا فردا بشما مهلت دهيم، پس اگر تسليم شديد شما را بنزد امير عبيد اللَّه بن زياد خواهيم برد، و گر نه دست از شما برنداريم.<ref>ارشاد شیخ مفید، ص 89 تا 91</ref>
 
حسين‌ علیه السلام برادرش عباس را همراه بیست سوار جلو فرستاد تا از هدف ‌مهاجمان آگاه شوند. عباس به آنان فرمود: شما را چه شده و چه مي‌خواهيد؟ گفتند: دستور از امير رسيده كه بشما پيشنهاد كنيم بحكم او تن داده و تسليم شويد يا با شما جنگ كنيم؟ عباس علیه السلام بنزد امام حسين عليه السّلام بازگشت و جريان را بعرض آن حضرت رساند. حضرت فرمود: بنزد ايشان بازگرد و اگر ميتوانى تا فردا از ايشان مهلت بگير و امشب ايشان را از ما باز گردان شايد ما امشب براى پروردگار خود نماز خوانده دعا كنيم و از او آمرزشخواهى نمائيم زيرا خدا خود ميداند همانا من نماز و تلاوت كتابش قرآن و دعاى بسيار و استغفار را دوست دارم، پس عباس بنزد آن لشكر آمد و با فرستاده عمر بن سعد بازگشت و آن فرستاده گفت: ما امشب تا فردا بشما مهلت دهيم، پس اگر تسليم شديد شما را بنزد امير عبيد اللَّه بن زياد خواهيم برد، و گر نه دست از شما برنداريم.<ref>ارشاد شیخ مفید، ص 89 تا 91</ref>
  
[[امام صادق‌]] علیه السلام درباره محاصره شدن سيدالشهدا در روز عاشورا فرموده است:  
+
===محاصره امام حسین علیه السلام و یارانش===
 +
در روز تاسوعا راه ها همه تحت كنترل قرار گرفته بود تا كسى به امام نپيوندد.<ref>محدثی، فرهنگ عاشورا، ص91 </ref> [[امام صادق‌]] علیه السلام درباره محاصره شدن سيدالشهدا در روز عاشورا فرموده است:  
 
:«تاسوعا يوم حوصر فيه الحسين و اصحابه بكربلاء واجتمع عليه خيل اهل الشام و اناخواعليه و فرح ابن مرجانة و عمر بن سعد بتوافر الخيل و كثرتها واستضعفوا فيه الحسين و اصحابه و ايقنوا انه لا ياتى الحسين ناصر و لا يمده اهل العراق».<ref> سفينة البحار، ج 1، ص 124.</ref>
 
:«تاسوعا يوم حوصر فيه الحسين و اصحابه بكربلاء واجتمع عليه خيل اهل الشام و اناخواعليه و فرح ابن مرجانة و عمر بن سعد بتوافر الخيل و كثرتها واستضعفوا فيه الحسين و اصحابه و ايقنوا انه لا ياتى الحسين ناصر و لا يمده اهل العراق».<ref> سفينة البحار، ج 1، ص 124.</ref>
  

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۰

معنی تاسوعا

روز نهم ماه محرم را تاسوعا گویند. «تاسوعا» از ریشه «تسع» به معنای نُه می باشد.

وقایع روز تاسوعا

تاسوعاى سال 61 هجرى امام حسين علیه السلام و يارانش در محاصره‌ نيروهاى كوفه بودند. روزى بود كه آب را به روى اهل بيت و ياران امام بسته بودند، راه ها همه تحت كنترل بود تا كسى به امام نپيوندد.

امان نامه برای فرزندان ام البنین

ام البنین از قبیله بنى كلاب بود كه شمر بن ذى الجوشن نیز به همین قبیله انتساب پیدا مى كرد. بدین جهت در عصر تاسوعا به نزدیكى خیمه گاه امام حسین علیه السلام آمد و با صداى بلند فریاد زد: «أین بنو اختنا؛ پسران خواهر ما کجایند؟»

پس جعفر و عباس و عبدالله و عثمان فرزندان امام علی علیه السلام از ام البنین از خیمه خارج شدند و گفتند: چه منظورى دارى؟

گفت: شما پسران خواهر من هستيد، شما در امان خواهيد بود. ايشان در جوابش گفتند:

لعنك اللَّه و لعن امانك يعنى خدا تو را با امان نامه‏‌اى كه آورده‏‌اى لعنت كند! آيا جا دارد تو به ما امان دهى ولى پسر پيغمبر خدا در امان نباشد!؟ [۱]

هم چنین روایت شده است : در میان سپاه عمر بن سعد، فردى بود به نام «عبدالله بن ابى محل بن حزام » كه برادرزاده ام البنین علیهاالسلام بود. وى هنگامى كه با خبر شد عمه زادگانش (عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان ) در میان سپاهیان امام حسین علیه السلام حضور دارند، امان نامه اى از عمر بن سعد براى آنان گرفت و به واسطه غلامش «كزمان» براى آنان ارسال كرد. كزمان ، فرزندان ام البنین علیهاالسلام را صدا زد و آنان را از امان نامه پسر دایى شان باخبر گردانید. حضرت عباس علیه السلام و برادرانشان به وى گفتند: به پسر دایى ما سلام برسان و بگو كه ما را نیازى به امان نامه شما نیست . امان خدا، بهتر است از امان پسر سمیه.[۲]

آماده شدن سپاه عمر سعد برای جنگ

مطابق با گزارش شیخ مفید در کتاب ارشاد، عصر روز تاسوعا، ابن سعد با دستورى كه به واسطه شمر بن ذی الجوشن از ابن زياد دريافت كرده بود، سپاهیان خود را با فریاد "اى سواران خدا سوار شويد مژده باد شما را به بهشت!" به جنگ با امام حسین علیه السلام و یارانش فراخواند. حضرت زينب سلام الله علیها، چون صداى همهمه مهاجمان را شنيد. به نز د امام رفت. و به امام حسین علیه السلام که در آن هنگام در کنار خیمه نشسته بود و سر خود را بر دسته شمشیرش نهاده بود گفت: ای برادر! آیا صداها را نمی شنوی که به ما نزدیک می شود! سیدالشهدا علیه السلام فرمود: من اکنون رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که فرمود: تو به پيش ما مى ‌آيى.

حسين‌ علیه السلام برادرش عباس را همراه بیست سوار جلو فرستاد تا از هدف ‌مهاجمان آگاه شوند. عباس به آنان فرمود: شما را چه شده و چه مي‌خواهيد؟ گفتند: دستور از امير رسيده كه بشما پيشنهاد كنيم بحكم او تن داده و تسليم شويد يا با شما جنگ كنيم؟ عباس علیه السلام بنزد امام حسين عليه السّلام بازگشت و جريان را بعرض آن حضرت رساند. حضرت فرمود: بنزد ايشان بازگرد و اگر ميتوانى تا فردا از ايشان مهلت بگير و امشب ايشان را از ما باز گردان شايد ما امشب براى پروردگار خود نماز خوانده دعا كنيم و از او آمرزشخواهى نمائيم زيرا خدا خود ميداند همانا من نماز و تلاوت كتابش قرآن و دعاى بسيار و استغفار را دوست دارم، پس عباس بنزد آن لشكر آمد و با فرستاده عمر بن سعد بازگشت و آن فرستاده گفت: ما امشب تا فردا بشما مهلت دهيم، پس اگر تسليم شديد شما را بنزد امير عبيد اللَّه بن زياد خواهيم برد، و گر نه دست از شما برنداريم.[۳]

محاصره امام حسین علیه السلام و یارانش

در روز تاسوعا راه ها همه تحت كنترل قرار گرفته بود تا كسى به امام نپيوندد.[۴] امام صادق‌ علیه السلام درباره محاصره شدن سيدالشهدا در روز عاشورا فرموده است:

«تاسوعا يوم حوصر فيه الحسين و اصحابه بكربلاء واجتمع عليه خيل اهل الشام و اناخواعليه و فرح ابن مرجانة و عمر بن سعد بتوافر الخيل و كثرتها واستضعفوا فيه الحسين و اصحابه و ايقنوا انه لا ياتى الحسين ناصر و لا يمده اهل العراق».[۵]
تاسوعا روزى است كه حسين‌ علیه السلام و اصحاب او در كربلا محاصره شدند و سپاه شاميان بر ضد آنان گرد آمد. ابن‌ زياد و عمر سعد نيز از فراهم آمدن آن همه سواران خوشحال شدند و آن روز، حسين‌ علیه السلام و يارانش را ناتوان شمردند و يقين كردند كه ديگر براى او ياورى نخواهد آمد و عراقيان‌ نيز او را پشتيبانى نخواهند كرد.

مراسم های تاسوعای حسینی

در بین عزاداران حسینی، روز نهم محرم با نام قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس زینت یافته است.

پانویس

  1. بحار الأنوار، ج‏44، ص391
  2. وقعة الطف، ص190
  3. ارشاد شیخ مفید، ص 89 تا 91
  4. محدثی، فرهنگ عاشورا، ص91
  5. سفينة البحار، ج 1، ص 124.

منابع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها