آیات محکم و متشابه: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
− | + | طبق آیه 7 [[سوره آل عمران]]، آیات [[قرآن کریم]] به دو دسته محکمات و متشابهات تقسیم میشوند. درباره منظور قرآن از آیات محکم و آیات متشابه، اقوال متعددی بیان شده است، از جمله اینکه آیات محکم آیاتی هستند که معنای روشن و واضحی از آن فهمیده میشود، اما آیات متشابه آیاتی هستند که معانی مختلفی از آن قابل برداشت است. | |
− | + | ==محکم و متشابه در لغت== | |
+ | '''محکم:''' | ||
− | + | «حُكْم» اصلش منع و بازداشتن براى اصلاح است و به همین جهت لگام و دهانه حيوان را نيز، حكمة ناميده اند. <ref>مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص248</ref> بنابراين در اين ماده نوعى معناى مانعيّت و نفوذناپذيرى نهفته است. وقتى مى گوييم: قاضى «حكم» كرد؛ يعنى قضيه قبل از حكم او داراى تزلزل بود و پس از حكم، حالت ثبات و استحكام به خود گرفت. «محكم» بودن چيزى بدين معناست كه عامل خارجى نمى تواند در آن نفوذ نمايد.<ref>جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، ج1، ص445</ref> | |
− | + | '''متشابه:''' | |
− | + | [[راغب اصفهانی]] در «[[المفردات فی غریب القرآن (کتاب)|مفردات]]» معنای «متشابه» را اینگونه توضیح می دهد: | |
+ | شُبْهَة: آن است كه چيزى از ديگرى كه ميانشان همسانى و شباهت است، تميز داده نشود، چه این تشابه از جهت ظاهر باشد و چه از جهت معنى. آيه: {{متن قرآن|«وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»}}(سوره بقره/آیه25) (که اشاره به نعمت های بهشتى دارد) يعنى بعضى از آنها به بعضى ديگر، از نظر رنگ نه مزه و حقيقت شبيه است و برخی گفتهاند منظور همانندى در كمال و خوبى است و {{متن قرآن|«تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ»}} (سوره بقره/آیه118) يعنى در گمراهى و جهالت دلهاشان يكسان است.<ref>مفردات راغب، ج2، ص 443</ref> | ||
− | [[ | + | == تقسیم آيات به محکمات و متشابهات == |
− | + | آيات [[قرآن کریم]] به دو دسته محكمات و متشابهات تقسيم مى شود: | |
− | + | {{متن قرآن|«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ»}}؛<ref>سوره آل عمران،آیه 7</ref> اوست آنكه اين كتاب را بر تو فروفرستاد. بخشى از آن، آيات محکم است كه اصل و اساس اين كتاب است و بخش ديگر آيات متشابه است. ولی كسانى كه در دلهايشان انحرافى هست، و آنان كه در دلشان ميل به باطل است از پى متشابه رفتهاند به انگیزه اینکه در دین فتنه انگیزی کنند و به بهانه جستجو کردن تأويل (خاستگاه) آن. در حالى كه هيچكس جز خدا خاستگاه آنها را نمى داند. و امّا كسانى كه در شناخت معارف الهى پايدارند، مى گويند: ما به قرآن ايمان آورده ايم، زيرا قرآن - چه آيات روشن و استوار آن و چه متشابهاتش- همه از جانب پروردگار ماست. و اين حقيقت را جز صاحبان خرد درنمى يابند. | |
− | + | از این [[آیه]] بر می آید که بعضى از آيات، آيات اساسى و مرجع هستند که معنای صریح و روشن دارند و بخشى ديگر متشابه اند که اهل [[فتنه]] میتوانند معانی و مراد دیگری غیر معنای حقیقی آنها را دنبال کنند. حال اینکه با توجه به مرجع بودن دسته نخست، این آیات نیازمند ارجاع بدانها هستند و نظر استقلالى به آنها انسان را از مسير صحيح [[فهم قرآن]] منحرف مى سازد. | |
− | |||
− | + | ==نظريات در مورد آیات محکم و متشابه== | |
− | + | [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر المیزان]] در ذیل آیه 7 [[سوره آل عمران]]، بخشی را به نقد و بررسی آراء مختلف در مورد معنا و مصداق آیات محکم و متشابه اختصاص داده است و در آنجا تا 16 نظر را بر می شمارد. برخی از این نظریات عبارتند از: | |
− | + | *متشابهات عبارت از همان [[حروف مقطعه]] هستند كه در اوايل بعضى از سور نازل شده اند و مابقى محكماتند. | |
+ | *آيات [[مجمل و مبین|مبيّن]] در قرآن محكم و آيات مجمل، متشابهات قرآنند. | ||
+ | *آيات [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]]، محكم و آيات منسوخ، متشابهند. | ||
+ | *محكمات، آياتى هستند كه دلايلى روشن و واضح دارند. اما بازشناسى متشابهات نياز به تأمل و تدبر دارد. | ||
+ | *محكم عبارت است از: هر آيه اى كه آگاهى به آن -با برهان خفى يا جلى- ممكن باشد؛ به خلاف متشابه؛ مثل علم به زمان [[قيامت]]. | ||
+ | *[[آيات الاحكام]]، محكمات قرآن هستند و مابقى متشابهاتند. | ||
+ | *آيات محكمات، [[تأویل]] واحدى دارند؛ در حالى كه آيات متشابه، وجوه متعددى از تأويل در آنها محتمل است. | ||
+ | *متشابه آن آياتى است كه محتاج به بيان باشد، و محكم آن است كه محتاج به بيان نباشد. | ||
+ | *محكم آن آياتى است كه هم بايد بدان [[ايمان]] داشته باشند، و هم به آن عمل كنند، و متشابه آن آياتى است كه تنها بايد به آن ايمان داشته باشند ولى عمل نكنند. | ||
+ | *محكم آن آياتى است كه [[عقل]] در درك آن راه دارد، و متشابه آن است كه چنين نباشد. | ||
+ | *محكم عبارت است از آياتى كه ظاهرش منظور باشد، و متشابه آن است كه ظاهرش منظور نباشد. | ||
+ | *محکم آن آياتى است كه همه در تأويلش اتفاق داشته باشند، و متشابه آن است كه تأويلش مورد اختلاف باشد. | ||
+ | *متشابه آن است که [[تفسیر|تفسيرش]] مشکل است، به خاطر مشابهتش با غير خود از جهت لفظ یا معنا. | ||
− | + | [[علامه طباطبائى]] پس از نقل این نظرات، درباره نارسايى هاى آنها به تفصيل سخن گفته است.<ref> رجوع کنید: المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 31-43. همچنین ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص 50-64.</ref> نظر خود ایشان در مورد آیات محکم و متشابه آن است که: | |
− | |||
− | + | آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درك كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر، ترديد مى كند، و ترديدش برطرف نمى شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند<ref>الميزان فى تفسير القرآن، ج3، ص21</ref> | |
− | == | + | ==نمونههای آیات متشابه== |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
| | ||
− | 1. | + | 1. در اوصاف الهى، ظاهر برخى از آيات كه در آنها اثبات [[عرش]] و كرسى، يد، وجه، رؤيت و آمدن براى [[خداوند]] است، ايجاد تشابه نموده است. مانند آیات زیر: |
− | + | *{{متن قرآن|«ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ»}}<ref>سوره فصلت (41) آيه 11</ref> | |
+ | *{{متن قرآن|«ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»}}<ref>سوره فرقان (25) آيه 59؛ سجده (32) آيه 4</ref> | ||
+ | *{{متن قرآن|«الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»}}<ref> سوره طه (20) آيه 5 </ref> | ||
+ | *{{متن قرآن|«و َقالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ»}}<ref>سوره مائده (5) آيه 64</ref> | ||
+ | *{{متن قرآن|«يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»}}<ref>سوره فتح (48) آيه 10</ref> | ||
− | + | 2. در زمينه افعال الهى و اعمال انسانها، ظواهر برخى از آيات كه همه چيز را به [[مشیت الهی]] مربوط مى داند، و اين كه اوست كه هدايت مى كند و يا گمراه مى نمايد و ...، باعث انحراف و اشتباه بعضى گرديده كه به [[جبر]] قائل گشته اند. مانند: | |
− | 4 | + | *{{متن قرآن|«فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»}}<ref>سوره فاطر (35) آيه 8</ref> |
+ | *{{متن قرآن|«يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً»}}<ref>سوره بقره (2) آيه 26</ref> | ||
+ | *{{متن قرآن|«فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»}}<ref>سوره ابراهيم (14) آيه 4</ref> | ||
+ | *{{متن قرآن|«ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ»}}<ref>سوره انعام (6) آيه 111</ref> | ||
+ | *{{متن قرآن|«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»}}<ref>سوره انعام (6) آيه 107</ref> | ||
− | + | ==دلیل وجود متشابهات در قرآن== | |
+ | آراء مختلفی درباره دلیل وجود متشابهات در [[قرآن]] بیان شده از جمله: | ||
− | + | *[[ابن رشد آندلسی]] مى گويد: تشابه تنها براى اندكى از مردم در تعدادى از آيات كه متضمن اعلام امور غيبى و غير حسى هستند رخ مى دهد، و علت آن تعبير از امور غيبى به امور حسى است.<ref>ابن رشد، الکشف عن مناهج الادله، ص148</ref> | |
− | + | *[[علامه طباطبائى]] در تبيين علّت وجود متشابه در قرآن در يك بيان تفصيلى به اين نتيجه مى رسد كه، اساسا اشتمال قرآن بر آيات متشابه امرى واجب و ضرورى بوده است و جز اين امكان نداشته است. به عقيده ایشان چون هدايت دينى براى همه مردم است و آنان از نظر سطح فكرى متفاوتند، بعضى فقط قادر به درك محسوسات و برخى ديگر قادر به معانى كلى و مجرد مى باشند. در هر صورت القاى مفاهيم الهى و معارف بلند قرآنى در قالب الفاظ مادى و بيان ممثّل در قالب مثال، موجب تشابه مى گردد و اين امر اجتناب ناپذير است. | |
− | + | *بعضى وجود تشابه در قرآن را از اين جهت امرى طبيعى دانسته اند كه قرآن همانند ساير كلامهاى طبيعى بشر، براى تبيين معارف خويش از ساده ترين تعابير تا عالى ترين عبارات ادبى و هنرى را در خود جاى داده است و از انواع مجازات، استعاره ها، تمثيل ها و كنايه ها استفاده نموده و در كاربرد چنين امورى به ناچار تشابه رخ مى دهد. | |
− | از | + | به نظر مى رسد نظريه فوق، تكميل كننده نظريه علامه طباطبائى بوده و بتوان وجود متشابهات را به يكى از اين دو امر نسبت داد. در اين صورت وجود متشابهات نه تنها اشكالى نخواهد داشت، بلكه خود از جهت لطافت و ظرافت تعابير قرآنى، امتياز به شمار مى آيد. |
− | + | ==روش اهل بيت در محكم و متشابه== | |
+ | علامه طباطبائی در مورد روش [[اهل بیت]] علیهم السلام در خصوص محکم و متشابه [[قرآن مجيد]] می گوید: | ||
+ | آنچه از بيانات مختلف اهل بيت عليهمالسلام بدست ميآيد، اين است كه در قرآن متشابه به معنى آيهاى كه مدلول حقيقى خود را به هيچ وسيلهاى به دست ندهد، وجود ندارد. بلكه هر آيهاى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد به واسطه آيات ديگرى ميتوان به مدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه به محكم است. چنانكه آيه: {{متن قرآن|«الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ»}}؛ خدا بر تخت خود قرار گرفت. <ref>سوره طه(20)آيه 5</ref> و آيه: {{متن قرآن|«وَجَاءَ رَبُّكَ..»}}؛ و خداى تو آمد. <ref>سوره فجر(89) آيه 22</ref> ظاهرند در جسميت و ماديت خدا؛ ولى با ارجاع اين دو آيه به آیه كريمه: {{متن قرآن|«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»}}<ref>سوره شوری(42) آيه 11</ref> معلوم ميشود. مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان به مكان. | ||
− | + | [[پيامبر اكرم]] صلى الله عليه وآله در وصف قرآن مجيد ميفرمايد: «و ان القرآن لم ينزل ليكذّب بعضه بعضا ولكن نزل يصدّق بعضه بعضا فما عرفتم فاعملوا به و ما تشابه عليكم فآمنوا به»؛ به درستى قرآن نازل نشده براى اين كه برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند ولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد به آن عمل كنيد و آنچه به شما متشابه شد به آن تنها ايمان بياوريد. | |
− | |||
− | |||
− | + | و در كلمات [[امیرالمومنین]] عليهالسلام است: «يشهد بعضه على بعض و ينطق بعضه ببعض؛ شهادت می دهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و منطبق می آيد برخى از آن به سبب برخى ديگر.» | |
− | + | و از [[امام صادق]] عليهالسلام منقول است كه فرمود: «المحكم ما يعمل به والمتشابه ما اشتبه على جاهله؛ محكم قرآن آن است كه به آن بتوان عمل كرد و متشابه آن است كه به کسی که نداند مشتبه شود». از این روايت استفاده ميشود كه محكم و متشابه نسبى ميباشند و ممكن است آيه نسبت به کسی محكم و نسبت به كس ديگر متشابه باشد. | |
− | + | و در روایتی [[امام رضا]] عليهالسلام ميفرمايد: «من ردّ متشابه القرآن الى محكمه هُدى الى صراط مستقيم - ثم قال - ان فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردّوا مشابهها الى محكمها و لاتتبعوا متشابهها فتضلوا؛ كسی كه متشابه قرآن را به محكم آن رد كرد به راه راست هدايت يافت. پس از آن فرمود: به درستى در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آنها را به سوى محكم آنها برگردانيد و از خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه ميشويد». | |
− | + | چنانكه مشاهده می شود، روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اين كه متشابه آيهايست كه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و به واسطه رد به سوى محكمات روشن خواهد شد، نه اين كه هيچ گونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد.<ref>علامه طباطبايى، قرآن در اسلام، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، سال 1388، صفحه 55-56 </ref> | |
− | + | ==تعداد آیات متشابه== | |
+ | برخی سعی نموده اند آیات متشابه قرآن را شمارش کنند. به عنوان نمونه [[جلال الدین سیوطی]] آن را بالغ بر ۵۰۰ مورد، قاضی عبدالجبار ۸۷۵ مورد و محمدهادی معرف در "التمهید فی علوم القرآن" آن را پس از حذف مکررات حدود ۲۰۰ مورد شمرده شده است.<ref>[http://www.wiki.islamicdoc.org آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی]</ref> | ||
− | + | اما همانگونه که در روایت [[امام صادق]] علیه السلام آمده بود: متشابه چیزی است که بر جاهل به آن اشتباه میشود؛ و این دلالت بر نسبی بودنِ تشابه دارد و برای فردی با فرد دیگر متفاوت خواهد بود. | |
− | + | ==پانویس== | |
− | + | <references /> | |
− | == | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==منابع== | |
− | + | *الکشف عن مناهج الادله، ابن رشد اندلسی، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه. | |
− | + | *[http://www.wiki.islamicdoc.org آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی]. | |
− | + | *المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبایی، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق. | |
− | == | + | *درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته. |
− | + | *مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى، بیروت، دار الشامية، 1412ق. | |
− | + | {{قرآن}} | |
− | + | {{سنجش کیفی | |
− | + | |سنجش=شده | |
− | + | |شناسه= خوب | |
− | + | |عنوان بندی مناسب= خوب | |
− | + | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | |
− | + | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | |
− | + | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | |
− | + | |جامعیت= خوب | |
− | + | |رعایت اختصار= خوب | |
− | + | |سیر منطقی= خوب | |
− | + | |کیفیت پژوهش= خوب | |
− | == | + | |رده= دارد |
− | + | }} | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | = | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده:علوم قرآنی]] | [[رده:علوم قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳
طبق آیه 7 سوره آل عمران، آیات قرآن کریم به دو دسته محکمات و متشابهات تقسیم میشوند. درباره منظور قرآن از آیات محکم و آیات متشابه، اقوال متعددی بیان شده است، از جمله اینکه آیات محکم آیاتی هستند که معنای روشن و واضحی از آن فهمیده میشود، اما آیات متشابه آیاتی هستند که معانی مختلفی از آن قابل برداشت است.
محتویات
محکم و متشابه در لغت
محکم:
«حُكْم» اصلش منع و بازداشتن براى اصلاح است و به همین جهت لگام و دهانه حيوان را نيز، حكمة ناميده اند. [۱] بنابراين در اين ماده نوعى معناى مانعيّت و نفوذناپذيرى نهفته است. وقتى مى گوييم: قاضى «حكم» كرد؛ يعنى قضيه قبل از حكم او داراى تزلزل بود و پس از حكم، حالت ثبات و استحكام به خود گرفت. «محكم» بودن چيزى بدين معناست كه عامل خارجى نمى تواند در آن نفوذ نمايد.[۲]
متشابه:
راغب اصفهانی در «مفردات» معنای «متشابه» را اینگونه توضیح می دهد: شُبْهَة: آن است كه چيزى از ديگرى كه ميانشان همسانى و شباهت است، تميز داده نشود، چه این تشابه از جهت ظاهر باشد و چه از جهت معنى. آيه: «وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً»(سوره بقره/آیه25) (که اشاره به نعمت های بهشتى دارد) يعنى بعضى از آنها به بعضى ديگر، از نظر رنگ نه مزه و حقيقت شبيه است و برخی گفتهاند منظور همانندى در كمال و خوبى است و «تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ» (سوره بقره/آیه118) يعنى در گمراهى و جهالت دلهاشان يكسان است.[۳]
تقسیم آيات به محکمات و متشابهات
آيات قرآن کریم به دو دسته محكمات و متشابهات تقسيم مى شود:
«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ»؛[۴] اوست آنكه اين كتاب را بر تو فروفرستاد. بخشى از آن، آيات محکم است كه اصل و اساس اين كتاب است و بخش ديگر آيات متشابه است. ولی كسانى كه در دلهايشان انحرافى هست، و آنان كه در دلشان ميل به باطل است از پى متشابه رفتهاند به انگیزه اینکه در دین فتنه انگیزی کنند و به بهانه جستجو کردن تأويل (خاستگاه) آن. در حالى كه هيچكس جز خدا خاستگاه آنها را نمى داند. و امّا كسانى كه در شناخت معارف الهى پايدارند، مى گويند: ما به قرآن ايمان آورده ايم، زيرا قرآن - چه آيات روشن و استوار آن و چه متشابهاتش- همه از جانب پروردگار ماست. و اين حقيقت را جز صاحبان خرد درنمى يابند.
از این آیه بر می آید که بعضى از آيات، آيات اساسى و مرجع هستند که معنای صریح و روشن دارند و بخشى ديگر متشابه اند که اهل فتنه میتوانند معانی و مراد دیگری غیر معنای حقیقی آنها را دنبال کنند. حال اینکه با توجه به مرجع بودن دسته نخست، این آیات نیازمند ارجاع بدانها هستند و نظر استقلالى به آنها انسان را از مسير صحيح فهم قرآن منحرف مى سازد.
نظريات در مورد آیات محکم و متشابه
علامه طباطبائی در تفسیر المیزان در ذیل آیه 7 سوره آل عمران، بخشی را به نقد و بررسی آراء مختلف در مورد معنا و مصداق آیات محکم و متشابه اختصاص داده است و در آنجا تا 16 نظر را بر می شمارد. برخی از این نظریات عبارتند از:
- متشابهات عبارت از همان حروف مقطعه هستند كه در اوايل بعضى از سور نازل شده اند و مابقى محكماتند.
- آيات مبيّن در قرآن محكم و آيات مجمل، متشابهات قرآنند.
- آيات ناسخ، محكم و آيات منسوخ، متشابهند.
- محكمات، آياتى هستند كه دلايلى روشن و واضح دارند. اما بازشناسى متشابهات نياز به تأمل و تدبر دارد.
- محكم عبارت است از: هر آيه اى كه آگاهى به آن -با برهان خفى يا جلى- ممكن باشد؛ به خلاف متشابه؛ مثل علم به زمان قيامت.
- آيات الاحكام، محكمات قرآن هستند و مابقى متشابهاتند.
- آيات محكمات، تأویل واحدى دارند؛ در حالى كه آيات متشابه، وجوه متعددى از تأويل در آنها محتمل است.
- متشابه آن آياتى است كه محتاج به بيان باشد، و محكم آن است كه محتاج به بيان نباشد.
- محكم آن آياتى است كه هم بايد بدان ايمان داشته باشند، و هم به آن عمل كنند، و متشابه آن آياتى است كه تنها بايد به آن ايمان داشته باشند ولى عمل نكنند.
- محكم آن آياتى است كه عقل در درك آن راه دارد، و متشابه آن است كه چنين نباشد.
- محكم عبارت است از آياتى كه ظاهرش منظور باشد، و متشابه آن است كه ظاهرش منظور نباشد.
- محکم آن آياتى است كه همه در تأويلش اتفاق داشته باشند، و متشابه آن است كه تأويلش مورد اختلاف باشد.
- متشابه آن است که تفسيرش مشکل است، به خاطر مشابهتش با غير خود از جهت لفظ یا معنا.
علامه طباطبائى پس از نقل این نظرات، درباره نارسايى هاى آنها به تفصيل سخن گفته است.[۵] نظر خود ایشان در مورد آیات محکم و متشابه آن است که:
آيات متشابه طورى است كه مقصود از آن براى فهم شنونده روشن نيست، و چنان نيست كه شنونده به مجرد شنيدن آن، مراد از آن را درك كند، بلكه در اين كه منظور، فلان معنا است يا آن معناى ديگر، ترديد مى كند، و ترديدش برطرف نمى شود تا آن كه به آيات محكم رجوع نموده و به كمك آنها معناى آيات متشابه را مشخص كند[۶]
نمونههای آیات متشابه
1. در اوصاف الهى، ظاهر برخى از آيات كه در آنها اثبات عرش و كرسى، يد، وجه، رؤيت و آمدن براى خداوند است، ايجاد تشابه نموده است. مانند آیات زیر:
- «ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ»[۷]
- «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ»[۸]
- «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»[۹]
- «و َقالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ»[۱۰]
- «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»[۱۱]
2. در زمينه افعال الهى و اعمال انسانها، ظواهر برخى از آيات كه همه چيز را به مشیت الهی مربوط مى داند، و اين كه اوست كه هدايت مى كند و يا گمراه مى نمايد و ...، باعث انحراف و اشتباه بعضى گرديده كه به جبر قائل گشته اند. مانند:
- «فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[۱۲]
- «يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً»[۱۳]
- «فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[۱۴]
- «ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ»[۱۵]
- «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا»[۱۶]
دلیل وجود متشابهات در قرآن
آراء مختلفی درباره دلیل وجود متشابهات در قرآن بیان شده از جمله:
- ابن رشد آندلسی مى گويد: تشابه تنها براى اندكى از مردم در تعدادى از آيات كه متضمن اعلام امور غيبى و غير حسى هستند رخ مى دهد، و علت آن تعبير از امور غيبى به امور حسى است.[۱۷]
- علامه طباطبائى در تبيين علّت وجود متشابه در قرآن در يك بيان تفصيلى به اين نتيجه مى رسد كه، اساسا اشتمال قرآن بر آيات متشابه امرى واجب و ضرورى بوده است و جز اين امكان نداشته است. به عقيده ایشان چون هدايت دينى براى همه مردم است و آنان از نظر سطح فكرى متفاوتند، بعضى فقط قادر به درك محسوسات و برخى ديگر قادر به معانى كلى و مجرد مى باشند. در هر صورت القاى مفاهيم الهى و معارف بلند قرآنى در قالب الفاظ مادى و بيان ممثّل در قالب مثال، موجب تشابه مى گردد و اين امر اجتناب ناپذير است.
- بعضى وجود تشابه در قرآن را از اين جهت امرى طبيعى دانسته اند كه قرآن همانند ساير كلامهاى طبيعى بشر، براى تبيين معارف خويش از ساده ترين تعابير تا عالى ترين عبارات ادبى و هنرى را در خود جاى داده است و از انواع مجازات، استعاره ها، تمثيل ها و كنايه ها استفاده نموده و در كاربرد چنين امورى به ناچار تشابه رخ مى دهد.
به نظر مى رسد نظريه فوق، تكميل كننده نظريه علامه طباطبائى بوده و بتوان وجود متشابهات را به يكى از اين دو امر نسبت داد. در اين صورت وجود متشابهات نه تنها اشكالى نخواهد داشت، بلكه خود از جهت لطافت و ظرافت تعابير قرآنى، امتياز به شمار مى آيد.
روش اهل بيت در محكم و متشابه
علامه طباطبائی در مورد روش اهل بیت علیهم السلام در خصوص محکم و متشابه قرآن مجيد می گوید: آنچه از بيانات مختلف اهل بيت عليهمالسلام بدست ميآيد، اين است كه در قرآن متشابه به معنى آيهاى كه مدلول حقيقى خود را به هيچ وسيلهاى به دست ندهد، وجود ندارد. بلكه هر آيهاى اگر در افاده مدلول حقيقى خود مستقل نباشد به واسطه آيات ديگرى ميتوان به مدلول حقيقى آن پى برد و اين همان ارجاع متشابه به محكم است. چنانكه آيه: «الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ»؛ خدا بر تخت خود قرار گرفت. [۱۸] و آيه: «وَجَاءَ رَبُّكَ..»؛ و خداى تو آمد. [۱۹] ظاهرند در جسميت و ماديت خدا؛ ولى با ارجاع اين دو آيه به آیه كريمه: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»[۲۰] معلوم ميشود. مراد از قرار گرفتن و آمدن كه به خداى متعال نسبت داده شده معنائى است غير از استقرار در مكان و انتقال از مكان به مكان.
پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله در وصف قرآن مجيد ميفرمايد: «و ان القرآن لم ينزل ليكذّب بعضه بعضا ولكن نزل يصدّق بعضه بعضا فما عرفتم فاعملوا به و ما تشابه عليكم فآمنوا به»؛ به درستى قرآن نازل نشده براى اين كه برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند ولى نازل شده كه برخى از آن برخى ديگر را تصديق نمايد پس آنچه را كه فهميديد به آن عمل كنيد و آنچه به شما متشابه شد به آن تنها ايمان بياوريد.
و در كلمات امیرالمومنین عليهالسلام است: «يشهد بعضه على بعض و ينطق بعضه ببعض؛ شهادت می دهد برخى از قرآن بر برخى ديگر و منطبق می آيد برخى از آن به سبب برخى ديگر.»
و از امام صادق عليهالسلام منقول است كه فرمود: «المحكم ما يعمل به والمتشابه ما اشتبه على جاهله؛ محكم قرآن آن است كه به آن بتوان عمل كرد و متشابه آن است كه به کسی که نداند مشتبه شود». از این روايت استفاده ميشود كه محكم و متشابه نسبى ميباشند و ممكن است آيه نسبت به کسی محكم و نسبت به كس ديگر متشابه باشد.
و در روایتی امام رضا عليهالسلام ميفرمايد: «من ردّ متشابه القرآن الى محكمه هُدى الى صراط مستقيم - ثم قال - ان فى اخبارنا متشابها كمتشابه القرآن فردّوا مشابهها الى محكمها و لاتتبعوا متشابهها فتضلوا؛ كسی كه متشابه قرآن را به محكم آن رد كرد به راه راست هدايت يافت. پس از آن فرمود: به درستى در اخبار ما متشابه هست مانند متشابه قرآن پس متشابه آنها را به سوى محكم آنها برگردانيد و از خود متشابه پيروى مكنيد كه گمراه ميشويد».
چنانكه مشاهده می شود، روايات و خاصه خبر اخير صريح است در اين كه متشابه آيهايست كه استقلال در افاده مدلول خود نداشته باشد و به واسطه رد به سوى محكمات روشن خواهد شد، نه اين كه هيچ گونه راهى براى فهم مدلول آن در دسترس نباشد.[۲۱]
تعداد آیات متشابه
برخی سعی نموده اند آیات متشابه قرآن را شمارش کنند. به عنوان نمونه جلال الدین سیوطی آن را بالغ بر ۵۰۰ مورد، قاضی عبدالجبار ۸۷۵ مورد و محمدهادی معرف در "التمهید فی علوم القرآن" آن را پس از حذف مکررات حدود ۲۰۰ مورد شمرده شده است.[۲۲]
اما همانگونه که در روایت امام صادق علیه السلام آمده بود: متشابه چیزی است که بر جاهل به آن اشتباه میشود؛ و این دلالت بر نسبی بودنِ تشابه دارد و برای فردی با فرد دیگر متفاوت خواهد بود.
پانویس
- ↑ مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص248
- ↑ جوان آراسته، درسنامه علوم قرآنی، ج1، ص445
- ↑ مفردات راغب، ج2، ص 443
- ↑ سوره آل عمران،آیه 7
- ↑ رجوع کنید: المیزان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 31-43. همچنین ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص 50-64.
- ↑ الميزان فى تفسير القرآن، ج3، ص21
- ↑ سوره فصلت (41) آيه 11
- ↑ سوره فرقان (25) آيه 59؛ سجده (32) آيه 4
- ↑ سوره طه (20) آيه 5
- ↑ سوره مائده (5) آيه 64
- ↑ سوره فتح (48) آيه 10
- ↑ سوره فاطر (35) آيه 8
- ↑ سوره بقره (2) آيه 26
- ↑ سوره ابراهيم (14) آيه 4
- ↑ سوره انعام (6) آيه 111
- ↑ سوره انعام (6) آيه 107
- ↑ ابن رشد، الکشف عن مناهج الادله، ص148
- ↑ سوره طه(20)آيه 5
- ↑ سوره فجر(89) آيه 22
- ↑ سوره شوری(42) آيه 11
- ↑ علامه طباطبايى، قرآن در اسلام، بوستان كتاب قم، چاپ سوم، سال 1388، صفحه 55-56
- ↑ آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی
منابع
- الکشف عن مناهج الادله، ابن رشد اندلسی، بیروت، مرکز دراسات الوحده العربیه.
- آیات متشابه، ویکی علوم اسلامی.
- المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبایی، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته.
- مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى، بیروت، دار الشامية، 1412ق.