آیه سحر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
صد و دومین آیه [[سوره بقره]]/ 2 را «آیه سحر» خوانده‌اند.<ref> التمهید، ج‌ 3، ص‌ 229.</ref> در این آیه، به یادگیرى سحر به وسیله گروهى از مردم بابل اشاره و بر این نكته تأكید شده كه جادوگران، بدون اجازه الهى به هیچ كس نمى‌توانند آسیب برسانند:
+
آیه 102 [[سوره بقره]] را «آیه سِحر» خوانده‌اند.<ref> التمهید، ج‌ 3، ص‌ 229.</ref> در این [[آیه]]، به یادگیرى سِحر به وسیله گروهى از مردم [[بابل|بابِل]] اشاره و بر این نكته تأكید شده كه جادوگران، بدون اجازه [[خداوند]] به هیچ كس نمى‌توانند آسیب برسانند:
  
{{قرآن در قاب|«وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ»|سوره=2|آیه=102|ترجمه=و از افسونی که دیوها به روزگار پادشاهی سلیمان می خواندند، پیروی کردند و سلیمان کافر نبود ولی دیوها که مردم را جادوگری می آموختند، کافر بودند و نیز آن افسون که بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت در بابل نازل شد، در حالی که آن دو به هر کس که جادوگری می آموختند. می گفتند: کار ما فتنه است، مباد کافر شوی و مردم از آن دو جادوهایی می آموختند که می توانستند میان زن و شوی جدایی افکنند و آن دو جادوگر جز به فرمان خدا به کسی زیانی نمی رسانیدند و آنچه مردم می آموختند به آنها زیان می رسانید، نه سود و خود می دانستند که خریداران آن جادو را در آخرت بهره ای نیست خود را به بد چیزی فروختند، اگر می دانستند}}
+
{{قرآن در قاب|«وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ»|سوره=2|آیه=102|ترجمه=و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهی سلیمان [از علم سحر بر مردم می خواندند] پیروی کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولی شیاطین که به مردم سحر می آموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروی کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمی آموختند مگر آنکه می گفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را برای مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم می دهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردی که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبی [از سحر] می آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می انداختند؛ در حالی که آنان به وسیله آن سحر جز به اذن خدا قدرت آسیب رساندن به کسی را نداشتند؛ و همواره چیزی را می آموختند که به آنان آسیب می رسانید و سودی نمی بخشید؛ و یقیناً [یهود] می دانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهره ای ندارد. و همانا بدچیزی است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت می داشتند.}}
  
در شأن نزول این آیه گفته‌اند: وقتى كافران، سلیمان علیه‌السلام را به سحر متهم كردند، [[رسول ‌خدا]] صلى الله علیه و آله آنان را از این نسبت برحذر داشت و این آیه در تأیید رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد و ساحت سلیمان را از سحر مبرا ساخت.<ref>روض الجنان، ج‌2، ص‌75.</ref>
+
در [[شأن نزول]] این آیه گفته‌اند: وقتى كافران، [[حضرت سلیمان]] علیه‌السلام را به سحر متهم كردند، [[رسول ‌خدا]] صلى الله علیه وآله آنان را از این نسبت برحذر داشت و این آیه در تأیید رسول خدا نازل شد و ساحت سلیمان نبی را از سحر مبرّا ساخت.<ref>روض الجنان، ج‌2، ص‌75.</ref>
 +
 
 +
[[شیخ طوسی]] از قول ابن اسحاق گويد: بعضى از [[احبار]] [[يهود]] مى گفتند: آيا از [[پیامبر اسلام|محمد]] تعجب نمى كنيد كه پنداشت سليمان پيامبر است، در صورتى كه ساحر و جادوگرى بيش نبوده است؟ سپس اين آيه نازل گرديد.
 +
 
 +
آنچه از روايات استفاده مى‌شود آن است كه حضرت سليمان عليه السلام براى جلوگيرى از انحراف يا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمع‌آورى و نگهدارى كنند. ولى گروهى به آن نوشته‌ها دست يافته و مشغول تعليم و اشاعه سحر در ميان مردم شدند. آنان حتّى [[معجزات]] حضرت سليمان را سحر معرّفى كرده و پيامبرى او را منكر شدند. و برخى از [[بنی اسرائیل|بنى‌اسرائيل]] نيز به جاى پيروى از [[تورات]]، به سراغ سحر و جادو رفتند. اين كار چنان شهرت و گسترش يافت كه يهود زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نيز سليمان را ساحرى زبردست مى‌دانستند و او را به عنوان پيامبر نمى‌شناختند!
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد1، ص386.
+
 
 +
*[[دائرة المعارف قرآن کریم]]، علی خراسانی، ج1، ص386.
 +
*[[تفسیر نور]]، محسن قرائتی، ج1، ص170.
 +
*[[نمونه بينات در شأن نزول آيات]]، محمدباقر محقق،‌ ص24.
  
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۸

آیه 102 سوره بقره را «آیه سِحر» خوانده‌اند.[۱] در این آیه، به یادگیرى سِحر به وسیله گروهى از مردم بابِل اشاره و بر این نكته تأكید شده كه جادوگران، بدون اجازه خداوند به هیچ كس نمى‌توانند آسیب برسانند:

مشاهده آیه در سوره

«وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ»

و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهی سلیمان [از علم سحر بر مردم می خواندند] پیروی کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولی شیاطین که به مردم سحر می آموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروی کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمی آموختند مگر آنکه می گفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را برای مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم می دهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردی که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبی [از سحر] می آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می انداختند؛ در حالی که آنان به وسیله آن سحر جز به اذن خدا قدرت آسیب رساندن به کسی را نداشتند؛ و همواره چیزی را می آموختند که به آنان آسیب می رسانید و سودی نمی بخشید؛ و یقیناً [یهود] می دانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهره ای ندارد. و همانا بدچیزی است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت می داشتند.

مشاهده آیه در سوره


در شأن نزول این آیه گفته‌اند: وقتى كافران، حضرت سلیمان علیه‌السلام را به سحر متهم كردند، رسول ‌خدا صلى الله علیه وآله آنان را از این نسبت برحذر داشت و این آیه در تأیید رسول خدا نازل شد و ساحت سلیمان نبی را از سحر مبرّا ساخت.[۲]

شیخ طوسی از قول ابن اسحاق گويد: بعضى از احبار يهود مى گفتند: آيا از محمد تعجب نمى كنيد كه پنداشت سليمان پيامبر است، در صورتى كه ساحر و جادوگرى بيش نبوده است؟ سپس اين آيه نازل گرديد.

آنچه از روايات استفاده مى‌شود آن است كه حضرت سليمان عليه السلام براى جلوگيرى از انحراف يا سوء استفاده، دستور داد اوراق ساحران را جمع‌آورى و نگهدارى كنند. ولى گروهى به آن نوشته‌ها دست يافته و مشغول تعليم و اشاعه سحر در ميان مردم شدند. آنان حتّى معجزات حضرت سليمان را سحر معرّفى كرده و پيامبرى او را منكر شدند. و برخى از بنى‌اسرائيل نيز به جاى پيروى از تورات، به سراغ سحر و جادو رفتند. اين كار چنان شهرت و گسترش يافت كه يهود زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله نيز سليمان را ساحرى زبردست مى‌دانستند و او را به عنوان پيامبر نمى‌شناختند!

پانویس

  1. التمهید، ج‌ 3، ص‌ 229.
  2. روض الجنان، ج‌2، ص‌75.

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن