آیه محاربه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (مهدی موسوی صفحهٔ آيه محاربه را به آیه محاربه منتقل کرد)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
آیه 33 [[سوره مائده]]/5 كیفر محارب با خدا و رسول را بیان كرده؛ از همین رو آن را «آیه محاربه» گفته‌اند.<ref> المحلى بالاثار، ابن‌حزم، ج‌ 12، ص‌ 285 و 286؛ جامع‌البیان، مج ‌4، ج ‌6‌، ص‌ 283؛ التبیان، ج‌ 3، ص‌ 505‌.</ref> بر اساس این آیه، كسانى كه با خدا و پیامبرش مى‌جنگند و در زمین فساد مى‌كنند، متناسب با عملشان یا باید كشته شوند یا به دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یكدیگر بریده شود و یا از آن سرزمین تبعید شوند:
+
آیه 33 [[سوره مائده]] كیفر محارب با خدا و رسول او را بیان كرده است؛ از همین رو آن را «آیه محاربه» گفته‌اند.<ref> المحلى بالاثار، ابن‌حزم، ج‌ 12، ص‌ 285-286؛ جامع‌البیان، ج ‌6‌، ص‌ 283؛ التبیان، ج‌ 3، ص‌ 505‌.</ref> بر اساس این [[آیه]]، كسانى كه با خدا و پیامبرش مى‌جنگند و در زمین [[فساد]] مى‌كنند، متناسب با عملشان یا باید كشته شوند یا به دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یكدیگر بریده شود و یا از آن سرزمین تبعید شوند:
  
{{قرآن در قاب|«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»|سوره=5|آیه=33|ترجمه=جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ می کنند و در زمین به فساد می کوشند، آن است که کشته شوند یا بر دار گردند یا دست ها و پاهایشان یکی از چپ و یکی از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. این ها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار آیند}}
+
{{قرآن در قاب|«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»|سوره=5|آیه=33|ترجمه=کیفر آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند، و در زمین به فساد و تباهی می کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دارشان آویزند، یا دست راست و پای چپشان بریده شود، یا از وطن خود تبعیدشان کنند. این برای آنان رسوایی و خواری در دنیاست، و برای آنان در آخرت عذابی بزرگ است.}}
  
در شأن نزول این آیه آمده است كه گروهى از مشركان نزد [[پیامبر صلی الله علیه وآله]] آمده، اسلام را پذیرفتند؛ اما آب و هواى [[مدینه]] به آن‌ها نساخت و بیمار شدند؛ بدین جهت پیامبر براى بهبود آن‌ها فرمود: در خارج مدینه در نقطه‌اى خوش آب و هوا از صحرا كه شتران زكات را در آن‌جا به چرا مى‌بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آن‌جا از شیر تازه شتران نیز استفاده كنند.
+
در [[شأن نزول]] این آیه آمده است كه گروهى از مشركان نزد [[پیامبر]] صلی الله علیه وآله آمده، [[اسلام]] را پذیرفتند؛ اما آب و هواى [[مدینه]] به آن‌ها نساخت و بیمار شدند؛ بدین جهت پیامبر براى بهبود آن‌ها فرمود: در خارج مدینه در نقطه‌اى خوش آب و هوا از صحرا كه شترانِ [[زكات]] را در آن‌جا به چرا مى‌بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آن‌جا از شیر تازه شتران نیز استفاده كنند. آنان چنین كردند و بهبود یافتند؛ اما به جاى تشكر از پیامبر صلى الله علیه وآله از [[اسلام]] خارج شدند. دست و پاى چوپان‌هاى مسلمان را بریده، چشمانشان را كور كردند؛ سپس آن‌ها را كشتند و شتران زكات را به غارت بردند. پیامبر صلى الله علیه وآله دستور داد آن‌ها را دستگیر كرده، همان كارى را كه با چوپان‌ها انجام دادند (براى مجازات) درباره آن‌ها انجام شود.<ref> مجمع البیان، ج‌ 3، ص‌ 291.</ref> بر اساس نقل دیگرى، این آیه درباره «قُطّاع الطریق» نازل شده است.<ref> همان.</ref>
  
آنان چنین كردند و بهبود یافتند؛ اما به جاى تشكر از پیامبر صلى الله علیه و آله از [[اسلام]] خارج شدند. دست و پاى چوپان‌هاى مسلمان را بریده، چشمانشان را كور كردند؛ سپس آن‌ها را كشتند و شتران زكات را به غارت بردند. پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد آن‌ها را دستگیر كرده، همان كارى را كه با چوپان‌ها انجام دادند (براى مجازات) درباره آن‌ها انجام شود.<ref> مجمع البیان، ج‌ 3، ص‌ 291.</ref> بر اساس نقل دیگرى، این آیه درباره «قطّاع الطریق» نازل شده است.<ref> همان.</ref>
+
و در کتاب [[الكافى]] از [[امام رضا]] علیه السلام روايت شده كه شخصى از آن جناب از قول خداى عزّوجلّ: {{متن قرآن|«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ ...»}} پرسيد كه آن چه عملى است كه هر كس مرتكب شود مستوجب يكى از اين چهار مجازات مى ‏گردد؟ امام فرمود: اينكه با خدا و رسولش محاربه كند و در گستردن فساد در زمين بكوشد و مثلا كسى را به قتل برساند كه به همان جرم كشته مى‏ شود. و اگر هم بكشد و هم مالى را بربايد، هم كشته و هم بدار آويخته مى ‏شود، و اگر مال را بدزدد ولى كسى را نكشد، تنها دست و پايش بطور خلاف قطع مى‏ گردد، و اگر شمشير بكشد و به محاربه خدا و رسول برخيزد و فساد را هم در زمين بگستراند ولى نه كسى را بكشد و نه مالى را بدزدد، از آن شهر تبعيد مى ‏شود. عرضه داشتم: چگونه تبعيد مى ‏شود؟ و حد و اندازه تبعيد چيست؟ فرمود: از آن شهرى كه در آن شهر دست به چنين كارهايى زده به شهرى ديگر تبعيد مى ‏شود، و به اهل آن شهر مى ‏نويسند كه اين شخص به جرم فساد انگيزى از فلان شهر بدينجا تبعيد شده، با او مجالست و معامله نكنيد و به او زن ندهيد و با او هم سفره نشويد و در نوشيدنيها با او شركت مكنيد، اينكار را به مدت يك سال با او مى‏ كنند... پرسيدم: اگر به طرف سرزمين شرك حركت كرد تا در آنجا سكونت كند چطور؟ فرمود: اگر چنين كرد بايد مسلمانان با اهل آن شهر (در صورت تسلیم نکردن او) قتال كنند.<ref>الميزان فی تفسير القرآن، ج‏5، ص 331.</ref>
  
 +
از نظر [[علامه طباطبائی]] این آیه مربوط به کسانی است که امنیت عمومی جامعه را با ایجاد رعب و وحشت به مخاطره می اندازند. و ایجاد اختلال در امنیت عمومی به حسب طبع و عادت، به جز با استفاده از سلاح در تهدید تحقق نمی یابد. و لذا در روایات [[فساد]] در زمین به آشکار نمودن شمشیر و امثال آن [[تفسیر]] شده است... و انتخاب يكى از چهار كيفر، با امام مسلمانان است و اگر اولياى مقتول هم عفو كنند، بايد يكى از كيفرها اجرا شود.<ref>همان، ج‏5، ص327.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
{{پانویس}}
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد1، ص400.
+
*دائرة‌المعارف قرآن كریم، علی خراسانی، ج1، ص400.
 
+
*الميزان فی تفسير القرآن، علامه طباطبائی، ج‏5، ص327-331.
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}
  

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۸

آیه 33 سوره مائده كیفر محارب با خدا و رسول او را بیان كرده است؛ از همین رو آن را «آیه محاربه» گفته‌اند.[۱] بر اساس این آیه، كسانى كه با خدا و پیامبرش مى‌جنگند و در زمین فساد مى‌كنند، متناسب با عملشان یا باید كشته شوند یا به دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یكدیگر بریده شود و یا از آن سرزمین تبعید شوند:

مشاهده آیه در سوره

«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»

کیفر آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند، و در زمین به فساد و تباهی می کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دارشان آویزند، یا دست راست و پای چپشان بریده شود، یا از وطن خود تبعیدشان کنند. این برای آنان رسوایی و خواری در دنیاست، و برای آنان در آخرت عذابی بزرگ است.

مشاهده آیه در سوره


در شأن نزول این آیه آمده است كه گروهى از مشركان نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمده، اسلام را پذیرفتند؛ اما آب و هواى مدینه به آن‌ها نساخت و بیمار شدند؛ بدین جهت پیامبر براى بهبود آن‌ها فرمود: در خارج مدینه در نقطه‌اى خوش آب و هوا از صحرا كه شترانِ زكات را در آن‌جا به چرا مى‌بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آن‌جا از شیر تازه شتران نیز استفاده كنند. آنان چنین كردند و بهبود یافتند؛ اما به جاى تشكر از پیامبر صلى الله علیه وآله از اسلام خارج شدند. دست و پاى چوپان‌هاى مسلمان را بریده، چشمانشان را كور كردند؛ سپس آن‌ها را كشتند و شتران زكات را به غارت بردند. پیامبر صلى الله علیه وآله دستور داد آن‌ها را دستگیر كرده، همان كارى را كه با چوپان‌ها انجام دادند (براى مجازات) درباره آن‌ها انجام شود.[۲] بر اساس نقل دیگرى، این آیه درباره «قُطّاع الطریق» نازل شده است.[۳]

و در کتاب الكافى از امام رضا علیه السلام روايت شده كه شخصى از آن جناب از قول خداى عزّوجلّ: «إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ ...» پرسيد كه آن چه عملى است كه هر كس مرتكب شود مستوجب يكى از اين چهار مجازات مى ‏گردد؟ امام فرمود: اينكه با خدا و رسولش محاربه كند و در گستردن فساد در زمين بكوشد و مثلا كسى را به قتل برساند كه به همان جرم كشته مى‏ شود. و اگر هم بكشد و هم مالى را بربايد، هم كشته و هم بدار آويخته مى ‏شود، و اگر مال را بدزدد ولى كسى را نكشد، تنها دست و پايش بطور خلاف قطع مى‏ گردد، و اگر شمشير بكشد و به محاربه خدا و رسول برخيزد و فساد را هم در زمين بگستراند ولى نه كسى را بكشد و نه مالى را بدزدد، از آن شهر تبعيد مى ‏شود. عرضه داشتم: چگونه تبعيد مى ‏شود؟ و حد و اندازه تبعيد چيست؟ فرمود: از آن شهرى كه در آن شهر دست به چنين كارهايى زده به شهرى ديگر تبعيد مى ‏شود، و به اهل آن شهر مى ‏نويسند كه اين شخص به جرم فساد انگيزى از فلان شهر بدينجا تبعيد شده، با او مجالست و معامله نكنيد و به او زن ندهيد و با او هم سفره نشويد و در نوشيدنيها با او شركت مكنيد، اينكار را به مدت يك سال با او مى‏ كنند... پرسيدم: اگر به طرف سرزمين شرك حركت كرد تا در آنجا سكونت كند چطور؟ فرمود: اگر چنين كرد بايد مسلمانان با اهل آن شهر (در صورت تسلیم نکردن او) قتال كنند.[۴]

از نظر علامه طباطبائی این آیه مربوط به کسانی است که امنیت عمومی جامعه را با ایجاد رعب و وحشت به مخاطره می اندازند. و ایجاد اختلال در امنیت عمومی به حسب طبع و عادت، به جز با استفاده از سلاح در تهدید تحقق نمی یابد. و لذا در روایات فساد در زمین به آشکار نمودن شمشیر و امثال آن تفسیر شده است... و انتخاب يكى از چهار كيفر، با امام مسلمانان است و اگر اولياى مقتول هم عفو كنند، بايد يكى از كيفرها اجرا شود.[۵]

پانویس

  1. المحلى بالاثار، ابن‌حزم، ج‌ 12، ص‌ 285-286؛ جامع‌البیان، ج ‌6‌، ص‌ 283؛ التبیان، ج‌ 3، ص‌ 505‌.
  2. مجمع البیان، ج‌ 3، ص‌ 291.
  3. همان.
  4. الميزان فی تفسير القرآن، ج‏5، ص 331.
  5. همان، ج‏5، ص327.

منابع

  • دائرة‌المعارف قرآن كریم، علی خراسانی، ج1، ص400.
  • الميزان فی تفسير القرآن، علامه طباطبائی، ج‏5، ص327-331.
قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن