مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شهید اول: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
محمد بن مکی بن محمد شامی عاملی جزینی(734-786 ق)، مشهور به شهید اول از فقهای نامدار [[شیعه]] و شاگرد [[فـخرالـمحــققين]]، در قرن هشتم هجری است. از کتب فقهی وی می توان [[اللمعه الدمشقیه]] را نام برد.
+
{{خوب}}
 +
'''«محمد بن مکی عاملی»''' (۷۳۴ - ۷۸۶ ق) مشهور به «شهید اول»، از فقهای نامدار [[شیعه]] در قرن هشتم هجری و شاگرد [[فخر المحققین|فخرالمحققین حلی]] است. از مهمترین آثار فقهی او می توان «[[اللمعه الدمشقیه|اللمعة الدمشقیة]]» و «[[ذكرى الشيعة فى احكام الشريعة |ذكرى الشيعة]]» را نام برد. شهید اول در [[دمشق]] بر اثر عداوت و حسادت دشمنان شیعه به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
||نام کامل =  محمد بن مکی بن محمد شامی عاملی جزینی
+
||نام کامل =  محمد بن مکی عاملی
 
||تصویر=[[پرونده:Shahide-aval1.jpg]]
 
||تصویر=[[پرونده:Shahide-aval1.jpg]]
||زادروز =    734  قمری
+
||زادروز =    ۷۳۴ قمری
|زادگاه =   
+
|زادگاه =  جبل عامل، [[لبنان]]
|وفات =    786 قمری  
+
|وفات =    ۷۸۶ قمری  
|مدفن =  
+
|مدفن = [[شام]]
|اساتید =  [[فـخرالـمحــققين]]، سید عمیدالدین بن عبدالمطلب حلی، سید ضیاءالدین عبدالله حلی،...
+
|اساتید =  [[فخر المحققین|فخرالمحققین حلی]]، سید عمیدالدین حلی، سید ضیاءالدین عبدالله حلی، ابن معیه،...
|شاگردان = شیخ مقداد سیوری، شیخ حسن بن سلیمان حلی ، سید بدرالدین حسن بن ایوب،...  
+
|شاگردان = [[فاضل مقداد|فاضل مقداد سیوری]]، [[علی بن خازن|علی بن خازن حائری]]، شیخ حسن بن سلیمان حلی، سید بدرالدین حسن بن ایوب،...  
|آثار = اختصار الجعفر، الأربعون حدیث، الاربعون مساله، اللمعه الدمشقیه،...
+
|آثار = [[اللمعه الدمشقیه|اللمعة الدمشقیه]]، [[ذكرى الشيعة فى احكام الشريعة |ذكرى الشيعة]]، [[البیان]]، [[الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه]]، [[المزار (کتاب)|المزار]]، [[الأربعون حدیث شهیداول|الأربعون حدیث]]،...
 
}}
 
}}
 
==ولادت==
 
==ولادت==
محمد بن مكی  معروف به شهید اول در سال 734 متولد شده است. وی اهل جبل عامل منطقه ای است در جنوب [[لبنان]] و از قدیمی ترین مراكز تشیع است و هم اكنون نیز یك مركز شیعی است.<ref> این منطقه مدتی به چنگال دژخیمان صهیونیستی درآمد، ولی با همت و پشتكاری رزمندگان [[اسلام]] و بافضل و عنایت الهی آزاد گردید.</ref>
+
محمد بن مکی بن محمد شامی جزینی در سال ۷۳۴ در قریه جزین جبل عامل متولد گردید.<ref name="دوانی2">علی دوانی، مکتب اسلام، دی ۱۳۴۱، با مفاخر اسلام آشنا شویم- قرن هشتم هجری/ شهید اول، در دسترس در [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/91021/%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85--%D9%82%D8%B1%D9%86-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85-%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C--%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84 نور مگز]، بازیابی: ۸ فروردین ۱۳۹۶.</ref> جبل عامل از قدیمی ترین مراکز [[تشیع]] و در جنوب [[لبنان]] است.<ref>عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، معرفی شهید اول شمس الدین محمد بن مکی در دسترس در [https://hawzah.net/fa/Book/View/45260/%D9%81%D9%82%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87 سایت حوزه].</ref>
  
==خاندان==
+
==تحصیلات و استادان==
 +
محمد بن مكی در اوایل بلوغ به [[عراق]] رفت و در شهر [[حله]] که مرکز [[شیعه|شیعیان]] آن روز بود اقامت گزید و در نزد دانشمندان‌ بزرگ‌ آنجا به تحصیل پرداخت.‌<ref name="دوانی">علی دوانی، مکتب اسلام، دی ۱۳۴۱، با مفاخر اسلام آشنا شویم- قرن هشتم هجری/ شهید اول، در دسترس در [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/91021/%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85--%D9%82%D8%B1%D9%86-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85-%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C--%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84 نور مگز]، بازیابی: ۸ فروردین ۱۳۹۶.</ref>
  
شهید اول در خانواده علم و فضیلت رشد و نما یافته بود. پدر، جد، تا چندین پشت از علماء و فقها بوده اند، آن چنان كه فرزندان و خاندان او اعم از پسر و دختر، از دانشمندان و اهل كمال و [[معرفت]] بوده اند و از او سه پسر مجتهد و عالم و یك همسر فقیهه و یك دختر عالمه و فاضله به یادگار مانده و در جمع پربركت آنان آمده است:
+
او یكی از پر استادترین فقهای نامدار [[شیعه]] است و از سید صدر كركی دخترزاده محقق نقل شده است كه او بیش از هزار [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی و اجتهادی از اساتید را با خود همراه داشته است كه در محضر بیشتر آنان تلمذ نموده بود. برخی از اساتید شهید اول عبارتند از:
  
# شیخ رضی الدین [[ابوطالب]] محمد بن محمد بن مكی عاملی جزینی، از پدر روایت می كند كه او در عصر خویش فقیه و مجتهد وارسته بوده است.
+
*[[فخر المحققین|فخرالمحققین]]، پسر [[علامه حلی]]؛ شهید اول بیش از هفت ماه از محضر او استفاده كرده است. شهید به قصد تلمذ از محضر علامه حلی عازم [[حله]] شده بود كه در بین راه مصادف با [[تشییع جنازه]] او گردید. شهید اول از فخرالمحققین اجازه روایتی نیز دارد كه پشت كتاب «[[قواعد الأحکام (کتاب)|القواعد]]» آمده است و صورت آن چنین است: امام علامه بزرگ افضل علماء و سید فضلا، مولانا شمس الحق والدین، محمد بن مكی بن محمد بن حامد مشكلات این كتاب را بر من خواند و من به او، روایت تمام كتاب های پدر و تمام تالیفاتی كه پیشینیان بزرگوار ما گردآوری نموده اند، بر اساس آن طرقی كه به آنان منتهی می گردد، اجازه دادم.<ref> روضات الجنات، ج ۷، ص ۴.</ref>
# شیخ ضیاءالدین ابوالقاسم او نیز دارای علم و شایستگی لازم بوده است، به حدی كه فردی مثل [[ابن مؤذن]] از او روایت می كند.
+
*سید عمیدالدین بن عبدالمطلب حلی (م، ۷۵۴ ق) خواهر زاده [[علامه حلی]] که بر بسیاری از کتب علامه حلی شرح دارد.<ref name="mokhtari">مختاری، رضا؛ پژوهشی پیرامون شخصیت شهید اول، کیهان اندیشه، بهمن و اسفند ۱۳۶۴ در دسترس در [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25341/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84?q=%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84&score=85.393555&rownumber=4 نور مگز]، بازیابی: ۸ فروردین ۱۳۹۷.</ref>
# شیخ جمال الدین ابومنصور حسن بن محمد بن مكی عاملی جزینی صاحب [[امل الامل]] او را فاضل محقق و فقیه توصیف نموده است.
+
*سید ضیاءالدین عبدالله حلی؛ برادر سید عمید الدین که شرحی بر [[تهذیب الوصول الی علم الاصول (کتاب)|تهذیب الوصول]] علامه حلی دارد.<ref name="mokhtari" />
# فاطمه ام الحسن ست المشایخ (سیده المشایخ)، یعنی سرور اساتید و مشایخ روایتی، چنان چه ست معصومه علیه السلام گویند، یعنی سیده معصومه علیه السلام سیده و سرور مشایخ روایتی.
+
*ابن معیه؛ ایشان در [[فقه]]، تاریخ، انساب و ادب تبحر ویژه داشت و دارای تالیفات فراوان است. شهید از استاد خویش اینگونه یاد می کند: او در همه دانش ها و آثار از شگفتی های زمان بود.<ref name="mokhtari" />
 
 
شرح حال هر كدام از این یادگارهای ارزنده [[امت]] اسلامی در كتاب های [[رجال]] و تراجم، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است كه ما از [[روضات الجنات]] خوانساری، فشرده ای در این باره می آوریم.
 
 
 
==اساتید==
 
 
 
او یكی از پراستادترین فقهای نامدار [[شیعه]] است و از [[سید صدر كركی]] دخترزاده محقق نقل شده است كه او بیش از هزار اجازه روایتی و اجتهادی از اساتید را با خود همراه داشته است كه در محضر بیشتر آنان تلمذ نموده بود.
 
 
 
# فخرالمحققین، پسر علامه حلی شهید اول بیش از هفت ماه از محضر او استفاده كرده است شهید به قصد تلمذ از محضر علامه حلی عازم حله شده بود كه در بین راه مصادف با تشییع جنازه او گردید شهید اول از فخرالمخققین اجازه روایتی نیز دارد كه پشت كتاب [[القواعد]] آمده است و صورت آن چنین است: امام علامه بزرگ افضل علماء و سید فضلا، مولانا شمس الحق والدین، محمد بن مكی بن محمد بن حامد مشكلات این كتاب را بر من خواند و من به او، روایت تمام كتاب های پدر و تمام تالیفاتی كه پیشینیان بزرگوار ما گردآوری نموده اند، بر اساس آن طرقی كه به آنان منتهی می گردد، اجازه دادم.<ref> روضات الجنات، ج ص 5.</ref>
 
# سید عمیدالدین بن عبدالمطلب حلی.
 
# سید ضیاءالدین عبدالله حلی هر دو فرزندان دختر علامه حلی می باشند.
 
 
 
===مشایخ روایتی و اجازه===
 
 
 
مشایخ اجازه او متعدد می باشند كه از آن میان می توان به اسامی زیر اشاره كرد:
 
 
 
# سید تاج الدین بن معیه حسینی.
 
# سید علاالدین بن زهره حسینی.
 
# شیخ علی بن طران مطار آبادی ملقب به رضی الدین.
 
# الشیخ رضی الدین علی بن احمد مزیدی.
 
# شیخ جلال الدین محمد بن الشیخ شمس الدین حارثی.
 
# شیخ محمد بن جعفر مشهدی.
 
# شیخ قطب الدین بویهی رازی و از جمعی دیگر از علماء عامه نیز، قریب چهل تن از آنان اجازه روایتی كسب كرده است.
 
  
 
==شاگردان==
 
==شاگردان==
 +
از كسانی كه نزد شهید اول تلمذ کرده و [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی داشته اند می توان افراد زیر را نام برد:
  
حوزه علمی پربركت شهید اول بهره وران و شاگردان متعددی را پرورده است كه هر كدام سند اعتبار و حجت وقت در [[علم]] و عمل بوده اند. سه فرزند دانشمند و عالم همسر فاضله اش ام علی و دختر فاضله و فقیهه اش فاطمه ام الحسن این دو مادر و دختر هر دو از كسانی بودند كه شهید مرحوم در مورد هر دو تعریف و توصیف داشت و زنان و دختران را در مورد مسائل شرعی به آنان ارجاع می داد و از كسانی كه از شهید اول تلمذ و اجازه روایتی داشته اند:
+
*[[فاضل مقداد|شیخ مقداد سیوری]]، صاحب كتاب التنقیح.
 +
*شیخ حسن بن سلیمان حلی، صاحب كتاب مختصر [[بصائر الدرجات]].
 +
*شیخ شمس الدین محمد مشهور به ابن عبدالعال كركی عاملی.
 +
*[[علی بن خازن|شیخ زین الدین علی بن خازن حائری]]، استاد روایت [[ابن فهد حلی|احمد بن فهد حلی]]، صاحب المهذب و الموجز و [[عدة الداعى و نجاح الساعی (کتاب)|عدة الداعی]]. شهید اول در تاریخ ۱۲ [[رمضان]] ۷۸۴ ه.ق، دو سال قبل از [[شهادت در راه خدا|شهادت]] خویش به افتخار او اجازه روایتی مفصلی صادر فرموده اند که متن آن در [[روضات الجنات]] آمده است.<ref> روضات الجنات، ج ۷، ص ۸.</ref>
  
# شیخ مقداد سیوری صاحب كتاب التنقیح.
+
==آثار و تألیفات==
# شیخ حسن بن سلیمان حلی صاحب كتاب مختصر [[بصائر الدرجات]].
+
فهرست تألیفات شهید اول بر اساس آنچه در [[ریحانة الادب]] آمده چنین است:
# سید بدرالدین حسن بن ایوب مشهور به نجم الدین اعرج الحسینی.
 
# صاحب كتاب المحجه البیضا در طهارت.
 
# شیخ شمس الدین محمد مشهور به ابن عبدالعال كركی عاملی.
 
# شیخ زین الدین علی بن خازن حائری، استاد روایت احمد بن فهد حلی، صاحب المهذب والموجز و عده الداعی.
 
  
شهید اول در تاریخ 12 [[رمضان]] 784 ه.ق، دو سال قبل از شهادت خویش به افتخار او اجازه روایتی مفصلی صادر فرموده اند كه متن آن در [[روضات الجنات]] آمده است.<ref> روضات الجنات، ج 7، ص 8.</ref>
+
#اختصار الجعفر.
 +
#[[الأربعون حدیث شهیداول|الأربعون حدیث]].
 +
#الاربعون مسأله.
 +
#الاعتقادیه.
 +
#الالفیه فی فقه الصلوه، با شرحی كه [[شهید ثانی]] بر آن مرقوم داشته، تحت نام «المقاصد العلیه» در [[تهران]] چاپ سنگی شده است.
 +
#الباقیات الصالحات.
 +
#[[البیان]] در [[فقه]] (مطبوع).
 +
#التكلیف یا تكلیفیه.
 +
#جامع البین یا الجامع بین شرحی الاخوین، كه شرح «[[تهذیب الوصول الی علم الاصول (کتاب)|تهذیب الوصول]]» [[علامه حلی]] است كه ما بین دو شرح تهذیب كه از سید عمیدالدین و سید ضیاءالدین خواهرزادگان خود علامه حلی می باشد، جمع و تالیف نموده است.
 +
#غایة المراد فی شرح نكت الارشاد، که حاشیه شرح ارشاد علامه حلی می باشد و در [[ایران]] چاپ سنگی گردیده است.
 +
#حاشیه [[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد الاحکام]] علامه حلی.
 +
#خلاصة الاعتبار فی الحج و الاعتمار.
 +
#[[الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه]] (مطبوع).
 +
#القواعد الكلیه فی الاصول والفروع، كه به قواعد شهید معروف است و چاپ سنگی شده است.
 +
#[[اللمعه الدمشقیه|اللمعة الدمشقیه]]، كه بارها در ایران چاپ گردیده و جز كتاب های درسی [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] اسلامی است.
 +
#مجامیع ثلثه، در سه مجلد.
 +
#[[المزار (کتاب)|المزار]].
 +
#المسائل، كه به مسائل ابن مكی معروف است.
 +
#النفلیه كه با الفوائد المكیه، كه شرح [[شهید ثانی]] بر همان كتاب می باشد، در تهران چاپ سنگی شده است.
 +
#[[الدرة الباهرة من الاصداف الطاهرة]]، از جمله کتب منسوب به شهید اول است.
 +
#[[ذكرى الشيعة فى احكام الشريعة ]]، كتاب فقهى-استدلالى است که در آن مباحث طهارت و صلات بیان شده است.
  
==تالیفات و آثار==
+
==شهید اول در دمشق==
 +
شاید بیشترین اقامت شهید اول نسبت به مناطق دیگر، شهر [[دمشق]] باشد؛ [[شهید ثانی|شهید ثانى]] در این باره مى نویسد: «چهار فرزند شهید اول، در [[شام]] متولد شدند. ولادت فرزندانش در شام، دلیلى است که مدت زیادى در آنجا اقامت داشته در عین اینکه به زادگاهش، شهرها و کشورهاى اسلامى نیز مسافرت کرده است».<ref>مجموعه گلشن ابرار، ج۱، "زندگی نامه شهید اول" از محمد حسن امانى به نقل از حیاة الامام الشهید الاول، ص۷۲.</ref>
  
او در مدت پنجاه و دو سال عمر پربركت خویش، با وجود آن همه مسافرت ها و مهاجرت ها كه ضرورتا پیش می آمد، باز موفق به تالیف تعداد كثیری از كتاب های مفید و اصولی گردیده است كه اسامی و محتویات كتاب ها نشان دهنده تبحر او در رشته های مختلف علوم اسلامی است. اینك فهرست تالیفات او از [[ریحانة الادب]] مرحوم مدرس نقل می شود:
+
حکومت [[مصر]] و شام در آن زمان در دست ممالیک بود. ممالیک با گرایش مذهبی [[اهل سنت|سنی]]، تلاش فراوانی را برای قدرت گیری مذاهب [[اهل سنت]] انجام دادند که این تلاش بیشتر به جهت کسب مشروعیت سیاسی و مذهبی از علما بود.<ref>[http://fpq.bou.ac.ir/article_63961_f020eef195f78a5a834483b0e5dd05f7.pdf نسرین رهبری، بررسی تعاملات ممالیک با مذاهب اربعه، فصلنامه علمی ـ تخصصی فرهنگ پژوهش، شماره ۲۵، بهار ۱۳۹۵].</ref> در چنین فضایی کسانی مانند شهید اول نمی توانستند مذهب خود را ابراز دارند و قرائن نشان می دهد که ایشان در دمشق به عنوان فقیهی [[شافعی]] معروف بودند.<ref>برای تفصیل در این خصوص رجوع کنید به: [http://thaqalain.ir/?p=3268 ویژه برنامه ی بزرگداشت شهید اول، مدرسه علمیه امام خمینی (ره)].</ref> و آنچه از تألیفات در خصوص فقه [[شیعه]] داشته اند یا به تربیت شاگرد در این زمینه اهتمام داشته اند، در اختفا و به صورت پنهانی بوده است. خود ایشان در خصوص نگارش کتاب [[اللمعة الدمشقية (کتاب)|اللمعة الدمشقیه]] می گوید: «مجلس من در دمشق از دانشمندان اهل سنت به موجب نزدیکی و رابطه ای که با آنها داشتم خالی نبود، ولی وقتی آغاز به نوشتن کتاب لمعه کردم بیم آن داشتم که فردی از [[تعصب|متعصبان]] وارد شود و ببیند، اما از لحظه شروع تا پایان کتاب هیچ یک از آنان بر من وارد نشدند و این از الطاف غیبی الهی بود».<ref>گلشن ابرار، ج ۱، شرح حال شهید اول از محمد حسن امانی به نقل از مقدمه لمعه، ص ۲۴.</ref>
 +
==شهادت==
 +
چنانکه گفته شد، حکومت مصر و شام در زمان شهید اول در دست ممالیک بود، زمانی که «بیدمر» از طرف برقوق (نخستین پادشاه از ممالیک برجی)<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details/6390 دانشنامه جهان اسلام، مدخل "برقوق ملک ظاهر سیف الدین" از گاستون ویه ( د. اسلام )].</ref> به عنوان حاکم دمشق منصوب شده بود. در مورد جریاناتی که منجر به شهادت او شد گفته شده:  
  
# اختصار الجعفر.
+
بعضى از عوامل نفوذى براى ايجاد اختلاف بين مسلمين امور ناروائى را كه بسيار تفرقه انداز بود به شهيد نسبت داده و آن را نزد قاضى صيدا به ثبوت رسانيدند. از جمله این افراد نفوذی می توان به وابستگان فرقه منحرف یالوشیه اشاره نمود. سرکرده این فرقه فردی به نام «محمد یالوشى» از علماى كُرد [[شیعه|شيعه]] بود. وی ابتدا جزو شاگردان شهید بود ولى پس از مدتی با وى اختلاف نظر پيدا كرد و عقاید فاسدی را ابراز نمود و جمع زیادی از شیعیان ناآگاه را به دور خود جمع کرد.
# الأربعون حدیث.
 
# الاربعون مساله.
 
# الاعتقادیه.
 
# الالفیه فی فقه الصلوه، با شرحی كه شهید ثانی بر آن مرقوم داشته اند، تحت نام المقاصد العلیه در تهران چاپ سنگی شده است.
 
# الباقیات الصالحات.
 
# البیان در فقه (مطبوع).
 
# التكلیف یا تكلیفیه.
 
# جامع البین یا الجامع بین شرحی الاخوین كه شرح [[تهذیب الاصول]] [[علامه حلی]] است كه ما بین دو شرح تهذیب كه از سید عمیدالدین و سید ضیاءالدین خواهرزادگان خود علامه حلی می باشد، جمع و تالیف نموده است.
 
# حاشیه شرح ارشاد علامه حلی كه نامش غایه المراد فی شرح نكت الارشاد می باشد و در ایران چاپ سنگی گردیده است.
 
# حاشیه قواعد علامه.
 
# خلاصه الاعتبار فی الحج والاعتمار.
 
# الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه (مطبوع).
 
# الذكری در فقه امامیه (مطبوع).
 
# غایه المراد كه به نام حاشیه ارشاد مذكور شد.
 
# القواعد الكلیه فی الاصول والفروع، كه به قواعد شهید معروف است و چاپ سنگی شده است.
 
# [[اللمعه الدمشقیه]] كه بارها در ایران چاپ گردیده و جز كتاب های درسی حوزه علمیه اسلامی است.
 
# مجامیع ثلثه در سه مجلد.
 
# المزار.
 
# المسائل، كه به مسائل ابن مكی معروف است.
 
# النفلیه كه با الفوائد المكیه كه شرح شهید ثانی بر همان كتاب می باشد، در تهران چاپ سنگی شده است.
 
# نكت الاشاد كه همان غایه المراد می باشد.<ref> [[ریحانه الادب]]، ج 3، ص 277.</ref>
 
  
==تقیه شهید اول==
+
گفته شده کتابی در زمينه اصول و قواعد شعبده به دست شهيد رسيد، وی کتاب مذکور را به يالوش داد تا آن را از بين ببرد، ولی او کتاب را مخفی نموده و به دروغ اعلام کرد کتاب را از بين برده است. او سپس با مطالعه کتاب و فراگيری مطالب آن و اجرای کارهای شعبده، نظر عوام و مردم جاهل را به سوی خود جلب کرد و ادعای پيامبری نمود. شهيد اول که وضع را چنین دید وى را [[تکفیر|تكفير]] كرد و حکومت وقت را در جریان [[فتنه]] یالوش قرار داد. حکومت وقت به مقابله با شيخ یالوشى پرداخت و وی در كارزار با حکومت كشته شد.  
حکومت مصر و شام در زمان شهید اول در دست [[ممالیک]] بود. ممالیک با گرایش مذهبی سنی، تلاش فراوانی را برای قدرت گیری مذاهب اهل سنت انجام دادند که این تلاش بیشتر به جهت کسب مشروعیت سیاسی و ذهبی از علما بود.<ref>[http://fpq.bou.ac.ir/article_63961_f020eef195f78a5a834483b0e5dd05f7.pdf  نسرین رهبری، بررسی تعاملات ممالیک با مذاهب اربعه، فصلنامه علمی ـ تخصصی فرهنگ پژوهش، شماره 25 ،بهار 1395]</ref> در چنین فضایی کسانی مانند شهید اول نمی توانستند مذهب خود را ابراز دارند و قرائن نشان می دهد که ایشان در دمشق به عنوان فقیهی شافعی معروف بودند. برای تفصیل در این خصوص رجوع کنید به <ref>[http://thaqalain.ir/?p=3268 ویژه برنامه ی بزرگداشت شهید اول، مدرسه علمیه امام خمینی (ره)]</ref>  و آنچه از تالیفات در خصوص فقه شیعه داشته اند یا به تربیت شاگرد در این زمینه اهتمام داشته اند در اختفا و به صورت پنهانی بوده است. خود ایشان در خصوص نگارش کتاب اللمعه الدمشقیه می گویند:
 
  
مجلس من در دمشق از دانشمندان اهل سنت به موجب نزدیکی و رابطه ای که با آنها داشتم خالی نبود ولی وقتی آغاز به نوشتن کتاب لمعه کردم بیم آن داشتم که فردی از متعصبان وارد شود و ببیند، اما از لحظه شروع تا پایان کتاب هیچ یک از آنان بر من وارد نشدند و این از الطاف غیبی الهی بود. <ref>گلشن ابرار، ج 1، شرح حال شهید اول از محمد حسن امانی به نقل از مقدمه لمعه، ص 24.</ref>
+
با کشته شدن او کينه طرفدارانش نسبت به شهيد اول دوچندان شد. بنابر این به دسيسه شيخ تقى الدين جبلى خيّامى و پس از او یوسف بن یحیی که هر کدام به ترتیب جانشين شيخ یالوشى گردیدند، بسيارى از شيعيان [[ارتداد|مرتد]] و پیروان فرقه یالوشيه، نزد قضات بیروت و حلب و [[دمشق]] و نیز «بیدمر» حاکم دمشق که دست نشانده برقوق پادشاه [[مصر]] بود، از وی بدگویی نمودند و بر [[ارتداد]] و [[کفر]] وی [[شهادت (در فقه)|شهادت]] دادند. این امر باعث شد که وى را با اتهامات ساختگی دستگیر کرده و به مدت يك سال در قلعه دمشق زندانى نمودند.
  
==شهادت==
+
با طولانی شدن مدت حبس شهید، اعتراض دوستداران وی بلند شد و این امر باعث نگرانی «بیدمر» حاکم دمشق گردید، وی از بیم شورش مردم و حمله آنان به زندان و آزادی شهید و برای از بین بردن شخصیت شهید در نزد مردم و سپس قتل وی بدون این که اعتراضی متوجه حکومت شود،  نقشه ای شوم را  طراحی نمود. بر این اساس پیروان فرقه یالوشيه گزارشی بر عليه شهيد اول آماده کردند و در آن گفتارهای [[باطل]] و نادرستی را به ايشان نسبت دادند و هفتاد نفر از آنان بر درستی آن گزارش شهادت دادند. از طرف ديگر عباد بن جماعه قاضی دمشق هزار نفر از پيروانش را تحريک کرد تا بر صحت آن گزارشات شهادت دادند. گفته شده عباد بن جماعه در دوران جوانی با شهيد همدرس بوده است و چون شهید به واسطه هوش سرشار و فضل و کمال بر او و ساير هم دوره‌ای هايش مقدم بوده، ‌وی نسبت به موقعيت شهید [[حسادت]] خاصی داشته و در مواقع گوناگون در صدد [[سعایت|سعايت]] و بدگويی از ايشان بوده و هر روز توطئه جديدی را بر عليه وی طراحی می کرده است.
حکومت مصر و شام در زمان شهید اول در دست [[ممالیک]] بود. در زمانی که بیدمر از طرف برقوق (نخستین پادشاه از ممالیک برجی<ref>[http://rch.ac.ir/article/Details/6390 دانشنامه جهان اسلام، مدخل "برقوق ملک ظاهر سیف الدین" از گاستون ویه ( د. اسلام )]</ref>) به عنوان حاکم دمشق منصوب شده بود.  
 
  
در مورد جریاناتی که منجر به شهادت او شد گفته شده :
+
وقتی گزارش مذکور به دست ابن‌جماعه قاضی دمشق افتاد، وی آن را برای قاضی برهان‌الدين مالکی ارسال نمود و از او خواست در اين پرونده طبق نظر خود حکم کند و گرنه او را از منصب قضا عزل خواهد کرد. مجلسی ترتيب داده شد که در آن «بیدمر» حاکم دمشق و قضات و جمع زيادی از مردم در آن حضور داشتند. در آن مجلس اتهامات شهيد مطرح گرديد، ولی وی اتهامات ذکر شده را انکار نمود تا مبادا جرم نسبت داده شده در حق او ثابت گردد. اما آنها از او نپذیرفتند و سرانجام قاضی برهان‌الدين مالکی حکم به قتل او را صادر کرد.<ref>[http://www.ardebili.com/fa/Article/View/20/ شهید اول نمونه دفاع خردمندانه از معارف اهل بیت علیهم السلام، ناصر مکاریان، پایگاه آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی]. همچنین رجوع شود به : شهید اول و مسئله شهادت او، محمد کاظم رحمتی، مطالعات تاریخ اسلام سال دوم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۷.</ref>
بعضى از عوامل نفوذى براى ايجاد اختلاف بين مسلمين امور ناروائى را كه بسيار تفرقه انداز بود به شهيد نسبت داده و آن را نزد قاضى صيدا به ثبوت رسانيدند. از جمله این افراد نفوذی می توان به وابستگان فرقه منحرف یالوشیه اشاره نمود. سرکرده این فرقه فردی به نام «محمد یالوشى»  از علماى كرد شيعه بود. وی ابتدا جزو شاگردان شهید بود ولى پس از مدتی با وى اختلاف نظر پيدا كرد و عقاید فاسدی را ابراز نمود و جمع زیادی از شیعیان ناآگاه را به دور خود جمع کرد.
 
  
گفته شده کتابی در زمينه اصول و قواعد شعبده به دست شهيد رسيد، وی کتاب مذکور را به يالوش داد تا آن را از بين ببرد ولی او کتاب را مخفی نموده و به دروغ اعلام کرد کتاب را از بين برده است. او سپس با مطالعة کتاب و فراگيری مطالب آن و اجرای کارهای شعبده نظر عوام و مردم جاهل را به سوی خود جلب کرد و ادعای پيامبری نمود. شهيد اول که وضع را چنین دید وى را تكفير كرد و حکومت وقت را در جریان فتنه یالوش قرار داد. حکومت وقت به مقابله با شيخ یالوشى پرداخت و وی در كارزار با حکومت كشته شد. با کشته شدن او کينة طرفدارانش نسبت به شهيد اول دوچندان شد بنابر این به دسيسه شيخ تقى الدين جبلى خيّامى و پس از او یوسف بن یحیی که هر کدام به ترتیب جانشين شيخ یالوشى گردیدند، بسيارى از شيعيان مرتد و پیروان فرقه یالوشيه نزد قضات بیروت و حلب و دمشق و نیز «بیدمر» حاکم دمشق که دست نشانده برقوق پادشاه مصر بود، از وی بدگویی نمودند و بر ارتداد و کفر وی شهادت دادند. این امر باعث شد که وى را با اتهامات ساختگی دستگیر کرده و به مدت يك سال در قلعه دمشق زندانى نمودند.
+
در مورد چگونگی [[شهادت در راه خدا|شهادت]] او نوشته اند: ابتدا او را گردن زدند، و سپس بدار آویختند و پس از سنگسار بدن او را سوزاندند.<ref>دوانی، علی؛ با مفاخر اسلام آشنا شویم (قرون هشتم هجری)/ شهید اول، بهمن ۱۳۴۱ در دسترس: [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/91046/%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D9%85-(%D9%82%D8%B1%D9%88%D9%86-%D9%87%D8%B4%D8%AA%D9%85-%D9%87%D8%AC%D8%B1%DB%8C)--%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D9%88%D9%84-(2)?q=%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84&score=54.16447&rownumber=22 سایت حوزه].</ref>
  
با طولانی شدن مدت حبس شهید اعتراض دوستداران وی بلند شد و این امر باعث نگرانی «بیدمر» حاکم دمشق گردید، وی از بیم شورش مردم و حمله آنان به زندان و آزادی شهید و برای از بین بردن شخصیت شهید در نزد مردم و سپس قتل وی بدون این که اعتراضی متوجه حکومت شود  نقشه ای شوم را  طراحی نمود. بر این اساس پیروان فرقه یالوشيه گزارشی بر عليه شهيد اول آماده کردند و در آن گفتارهای باطل و نادرستی را به ايشان نسبت دادند و هفتاد نفر از آنان بر درستی آن گزارش شهادت دادند. از طرف ديگر عباد بن جماعه قاضی دمشق هزار نفر از پيروانش را تحريک کرد تا بر صحت آن گزارشات شهادت دادند. گفته شده عباد بن جماعه در دوران جوانی با شهيد همدرس بوده است و چون شهید به واسطه هوش سرشار و فضل و کمال بر او و ساير هم دوره‌ای هايش مقدم بوده، ‌وی نسبت به موقعيت شهید حسادت خاصی داشته و در مواقع گوناگون در صدد سعايت و بدگويی از ايشان بوده و هر روز توطئه جديدی را بر عليه وی طراحی می کرده است.
+
شهید اول اولین عالم [[شیعه]] نیست که به شهادت رسیده باشد و علت نامگذاری و شهرت شهید اول بدین نام، این است که ایشان از شخصیتهای ‏طراز اول علما بود و تا آن زمان سابقه نداشته که چنین شخصیتهای بزرگ علمی را با آن وضع دلخراش به‏ شهادت برسانند.<ref>چرا به او می گویند «شهید اول»؟، سایت تبیان.</ref>
  
وقتی گزارش مذکور به دست ابن‌جماعه قاضی دمشق افتاد، وی آن را برای قاضی برهان‌الدين مالکی ارسال نمود و از او خواست در اين پرونده طبق نظر خود حکم کند و گرنه او را از منصب قضا عزل خواهد کرد. مجلسی ترتيب داده شد که در آن «بیدمر» حاکم دمشق و قضات و جمع زيادی از مردم در آن حضور داشتند. در آن مجلس اتهامات شهيد مطرح گرديد ولی وی اتهامات ذکر شده را انکار نمود تا مبادا جرم نسبت داده شده در حق او ثابت گردد. اما انها این رو از او نپذیرفتند و سرانجام قاضی برهان‌الدين مالکی حکم به قتل او را صادر کرد.<ref>[http://www.ardebili.com/fa/Article/View/20/ شهید اول نمونه دفاع خردمندانه از معارف اهل بیت علیهم السلام، ناصر مکاریان، پایگاه آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی] همچنین رجوع شود به : شهید اول و مسئله شهادت او، محمد کاظم رحمتی، مطالعات تاریخ اسلام سال دوم زمستان 1389 شماره 7
+
==پانویس==
</ref>
+
<references />
  
 +
==پیوندها==
  
==پانویس==
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=51614&scope=95YYli2geUECww1KqDGJCrM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگینامه]'''
<references/>
 
  
==منابع==
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37715&scope=95YYli2geUEBfub2WbsEEgp8B7e1asw6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%B1%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%A9&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب الدرة الباهرة]'''
*عقيقي بخشايشي، فقهاي نامدار شيعه
 
*شهید اول نمونه دفاع خردمندانه از معارف اهل بیت علیهم السلام، ناصر مکاریان، پایگاه آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
 
*شهید اول و مسئله شهادت او، محمد کاظم رحمتی، مطالعات تاریخ اسلام سال دوم زمستان 1389 شماره 7
 
  
==پیوندها==
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37185&scope=95YYli2geUHZhSkqu554QAp8B7e1asw6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب المزار]'''
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=51614&scope=95YYli2geUECww1KqDGJCrM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگینامه]'''
 
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37715&scope=95YYli2geUEBfub2WbsEEgp8B7e1asw6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%AF%D8%B1%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%A9&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب الدرة الباهرة]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=74923&scope=95YYli2geUHjzj2wc8gDK5acRnfvGzp6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب القواعد و الفوائد]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37185&scope=95YYli2geUHZhSkqu554QAp8B7e1asw6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب المزار]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39534&scope=95YYli2geUFYEtW2MwvXVrM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D9%85%D9%83%D9%8A&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب النفلية]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=74923&scope=95YYli2geUHjzj2wc8gDK5acRnfvGzp6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب القواعد و الفوائد]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39530&scope=95YYli2geUFYEtW2MwvXVvHv43nuRs99&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84%D8%8C%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D9%85%D9%83%D9%8A%20%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%8A%E2%80%8F&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب ذكری الشيعة فی أحكام الشريعة]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39534&scope=95YYli2geUFYEtW2MwvXVrM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D9%85%D9%83%D9%8A&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب النفلية]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=38947&scope=95YYli2geUHPqBu_JwDB0Vc_wH8-sUC4&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب اللمعة الدمشقية]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39530&scope=95YYli2geUFYEtW2MwvXVvHv43nuRs99&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84%D8%8C%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%A8%D9%86%20%D9%85%D9%83%D9%8A%20%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D9%8A%E2%80%8F&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب ذكري الشيعة في أحكام الشريعة]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39058&scope=95YYli2geUG0AADzCyBB-AukfmwpSpoh&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب الدروس]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=38947&scope=95YYli2geUHPqBu_JwDB0Vc_wH8-sUC4&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب اللمعة الدمشقية]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37184&scope=95YYli2geUHZhSkqu554QLM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%88%D9%86&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب الاربعون حديثا]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=39058&scope=95YYli2geUG0AADzCyBB-AukfmwpSpoh&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%8A%D8%AF%20%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%88%D9%84&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب الدروس]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=38941&scope=95YYli2geUHPqBu_JwDB0U3myXWt71d8&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B4%E2%80%8D%D9%87%E2%80%8D%D9%8A%E2%80%8D%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84%E2%80%8C%D8%8C%20%D9%85%E2%80%8D%D8%AD%E2%80%8D%D9%85%E2%80%8D%D8%AF%D8%A8%E2%80%8D%D9%86%E2%80%8C%20%D9%85%E2%80%8D%D9%83%E2%80%8D%D9%8A%E2%80%8C&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب البيان]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=37184&scope=95YYli2geUHZhSkqu554QLM0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%D9%88%D9%86&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب الاربعون حديثا]'''
+
*'''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=67355&scope=95YYli2geUEXYP2XpvRfdwp8B7e1asw6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%BA%D8%A7%D9%8A%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب غايه المراد فی شرح نكت الارشاد]'''
  
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=38941&scope=95YYli2geUHPqBu_JwDB0U3myXWt71d8&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%B4%E2%80%8D%D9%87%E2%80%8D%D9%8A%E2%80%8D%D8%AF%20%D8%A7%D9%88%D9%84%E2%80%8C%D8%8C%20%D9%85%E2%80%8D%D8%AD%E2%80%8D%D9%85%E2%80%8D%D8%AF%D8%A8%E2%80%8D%D9%86%E2%80%8C%20%D9%85%E2%80%8D%D9%83%E2%80%8D%D9%8A%E2%80%8C&field=authorMain&collectionPID=&lang=&count=20&execute=true کتاب البيان]'''
 
 
* '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=67355&scope=95YYli2geUEXYP2XpvRfdwp8B7e1asw6&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%BA%D8%A7%D9%8A%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب غايه المراد في شرح نكت الارشاد]'''
 
 
----
 
----
 
[[رده:علمای قرن هشتم]]
 
[[رده:علمای قرن هشتم]]
 
[[رده:علمای شهید]]
 
[[رده:علمای شهید]]
 +
[[رده:علماء شیعه]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
[[رده:مدفونین در وادی السلام]]
+
[[رده:محدثان]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۳

«محمد بن مکی عاملی» (۷۳۴ - ۷۸۶ ق) مشهور به «شهید اول»، از فقهای نامدار شیعه در قرن هشتم هجری و شاگرد فخرالمحققین حلی است. از مهمترین آثار فقهی او می توان «اللمعة الدمشقیة» و «ذكرى الشيعة» را نام برد. شهید اول در دمشق بر اثر عداوت و حسادت دشمنان شیعه به شهادت رسید.

Shahide-aval1.jpg
نام کامل محمد بن مکی عاملی
زادروز ۷۳۴ قمری
زادگاه جبل عامل، لبنان
وفات ۷۸۶ قمری
مدفن شام

Line.png

اساتید

فخرالمحققین حلی، سید عمیدالدین حلی، سید ضیاءالدین عبدالله حلی، ابن معیه،...

شاگردان

فاضل مقداد سیوری، علی بن خازن حائری، شیخ حسن بن سلیمان حلی، سید بدرالدین حسن بن ایوب،...

آثار

اللمعة الدمشقیه، ذكرى الشيعة، البیان، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، المزار، الأربعون حدیث،...

ولادت

محمد بن مکی بن محمد شامی جزینی در سال ۷۳۴ در قریه جزین جبل عامل متولد گردید.[۱] جبل عامل از قدیمی ترین مراکز تشیع و در جنوب لبنان است.[۲]

تحصیلات و استادان

محمد بن مكی در اوایل بلوغ به عراق رفت و در شهر حله که مرکز شیعیان آن روز بود اقامت گزید و در نزد دانشمندان‌ بزرگ‌ آنجا به تحصیل پرداخت.‌[۳]

او یكی از پر استادترین فقهای نامدار شیعه است و از سید صدر كركی دخترزاده محقق نقل شده است كه او بیش از هزار اجازه روایتی و اجتهادی از اساتید را با خود همراه داشته است كه در محضر بیشتر آنان تلمذ نموده بود. برخی از اساتید شهید اول عبارتند از:

  • فخرالمحققین، پسر علامه حلی؛ شهید اول بیش از هفت ماه از محضر او استفاده كرده است. شهید به قصد تلمذ از محضر علامه حلی عازم حله شده بود كه در بین راه مصادف با تشییع جنازه او گردید. شهید اول از فخرالمحققین اجازه روایتی نیز دارد كه پشت كتاب «القواعد» آمده است و صورت آن چنین است: امام علامه بزرگ افضل علماء و سید فضلا، مولانا شمس الحق والدین، محمد بن مكی بن محمد بن حامد مشكلات این كتاب را بر من خواند و من به او، روایت تمام كتاب های پدر و تمام تالیفاتی كه پیشینیان بزرگوار ما گردآوری نموده اند، بر اساس آن طرقی كه به آنان منتهی می گردد، اجازه دادم.[۴]
  • سید عمیدالدین بن عبدالمطلب حلی (م، ۷۵۴ ق) خواهر زاده علامه حلی که بر بسیاری از کتب علامه حلی شرح دارد.[۵]
  • سید ضیاءالدین عبدالله حلی؛ برادر سید عمید الدین که شرحی بر تهذیب الوصول علامه حلی دارد.[۵]
  • ابن معیه؛ ایشان در فقه، تاریخ، انساب و ادب تبحر ویژه داشت و دارای تالیفات فراوان است. شهید از استاد خویش اینگونه یاد می کند: او در همه دانش ها و آثار از شگفتی های زمان بود.[۵]

شاگردان

از كسانی كه نزد شهید اول تلمذ کرده و اجازه روایتی داشته اند می توان افراد زیر را نام برد:

آثار و تألیفات

فهرست تألیفات شهید اول بر اساس آنچه در ریحانة الادب آمده چنین است:

  1. اختصار الجعفر.
  2. الأربعون حدیث.
  3. الاربعون مسأله.
  4. الاعتقادیه.
  5. الالفیه فی فقه الصلوه، با شرحی كه شهید ثانی بر آن مرقوم داشته، تحت نام «المقاصد العلیه» در تهران چاپ سنگی شده است.
  6. الباقیات الصالحات.
  7. البیان در فقه (مطبوع).
  8. التكلیف یا تكلیفیه.
  9. جامع البین یا الجامع بین شرحی الاخوین، كه شرح «تهذیب الوصول» علامه حلی است كه ما بین دو شرح تهذیب كه از سید عمیدالدین و سید ضیاءالدین خواهرزادگان خود علامه حلی می باشد، جمع و تالیف نموده است.
  10. غایة المراد فی شرح نكت الارشاد، که حاشیه شرح ارشاد علامه حلی می باشد و در ایران چاپ سنگی گردیده است.
  11. حاشیه قواعد الاحکام علامه حلی.
  12. خلاصة الاعتبار فی الحج و الاعتمار.
  13. الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه (مطبوع).
  14. القواعد الكلیه فی الاصول والفروع، كه به قواعد شهید معروف است و چاپ سنگی شده است.
  15. اللمعة الدمشقیه، كه بارها در ایران چاپ گردیده و جز كتاب های درسی حوزه علمیه اسلامی است.
  16. مجامیع ثلثه، در سه مجلد.
  17. المزار.
  18. المسائل، كه به مسائل ابن مكی معروف است.
  19. النفلیه كه با الفوائد المكیه، كه شرح شهید ثانی بر همان كتاب می باشد، در تهران چاپ سنگی شده است.
  20. الدرة الباهرة من الاصداف الطاهرة، از جمله کتب منسوب به شهید اول است.
  21. ذكرى الشيعة فى احكام الشريعة ، كتاب فقهى-استدلالى است که در آن مباحث طهارت و صلات بیان شده است.

شهید اول در دمشق

شاید بیشترین اقامت شهید اول نسبت به مناطق دیگر، شهر دمشق باشد؛ شهید ثانى در این باره مى نویسد: «چهار فرزند شهید اول، در شام متولد شدند. ولادت فرزندانش در شام، دلیلى است که مدت زیادى در آنجا اقامت داشته در عین اینکه به زادگاهش، شهرها و کشورهاى اسلامى نیز مسافرت کرده است».[۷]

حکومت مصر و شام در آن زمان در دست ممالیک بود. ممالیک با گرایش مذهبی سنی، تلاش فراوانی را برای قدرت گیری مذاهب اهل سنت انجام دادند که این تلاش بیشتر به جهت کسب مشروعیت سیاسی و مذهبی از علما بود.[۸] در چنین فضایی کسانی مانند شهید اول نمی توانستند مذهب خود را ابراز دارند و قرائن نشان می دهد که ایشان در دمشق به عنوان فقیهی شافعی معروف بودند.[۹] و آنچه از تألیفات در خصوص فقه شیعه داشته اند یا به تربیت شاگرد در این زمینه اهتمام داشته اند، در اختفا و به صورت پنهانی بوده است. خود ایشان در خصوص نگارش کتاب اللمعة الدمشقیه می گوید: «مجلس من در دمشق از دانشمندان اهل سنت به موجب نزدیکی و رابطه ای که با آنها داشتم خالی نبود، ولی وقتی آغاز به نوشتن کتاب لمعه کردم بیم آن داشتم که فردی از متعصبان وارد شود و ببیند، اما از لحظه شروع تا پایان کتاب هیچ یک از آنان بر من وارد نشدند و این از الطاف غیبی الهی بود».[۱۰]

شهادت

چنانکه گفته شد، حکومت مصر و شام در زمان شهید اول در دست ممالیک بود، زمانی که «بیدمر» از طرف برقوق (نخستین پادشاه از ممالیک برجی)[۱۱] به عنوان حاکم دمشق منصوب شده بود. در مورد جریاناتی که منجر به شهادت او شد گفته شده:

بعضى از عوامل نفوذى براى ايجاد اختلاف بين مسلمين امور ناروائى را كه بسيار تفرقه انداز بود به شهيد نسبت داده و آن را نزد قاضى صيدا به ثبوت رسانيدند. از جمله این افراد نفوذی می توان به وابستگان فرقه منحرف یالوشیه اشاره نمود. سرکرده این فرقه فردی به نام «محمد یالوشى» از علماى كُرد شيعه بود. وی ابتدا جزو شاگردان شهید بود ولى پس از مدتی با وى اختلاف نظر پيدا كرد و عقاید فاسدی را ابراز نمود و جمع زیادی از شیعیان ناآگاه را به دور خود جمع کرد.

گفته شده کتابی در زمينه اصول و قواعد شعبده به دست شهيد رسيد، وی کتاب مذکور را به يالوش داد تا آن را از بين ببرد، ولی او کتاب را مخفی نموده و به دروغ اعلام کرد کتاب را از بين برده است. او سپس با مطالعه کتاب و فراگيری مطالب آن و اجرای کارهای شعبده، نظر عوام و مردم جاهل را به سوی خود جلب کرد و ادعای پيامبری نمود. شهيد اول که وضع را چنین دید وى را تكفير كرد و حکومت وقت را در جریان فتنه یالوش قرار داد. حکومت وقت به مقابله با شيخ یالوشى پرداخت و وی در كارزار با حکومت كشته شد.

با کشته شدن او کينه طرفدارانش نسبت به شهيد اول دوچندان شد. بنابر این به دسيسه شيخ تقى الدين جبلى خيّامى و پس از او یوسف بن یحیی که هر کدام به ترتیب جانشين شيخ یالوشى گردیدند، بسيارى از شيعيان مرتد و پیروان فرقه یالوشيه، نزد قضات بیروت و حلب و دمشق و نیز «بیدمر» حاکم دمشق که دست نشانده برقوق پادشاه مصر بود، از وی بدگویی نمودند و بر ارتداد و کفر وی شهادت دادند. این امر باعث شد که وى را با اتهامات ساختگی دستگیر کرده و به مدت يك سال در قلعه دمشق زندانى نمودند.

با طولانی شدن مدت حبس شهید، اعتراض دوستداران وی بلند شد و این امر باعث نگرانی «بیدمر» حاکم دمشق گردید، وی از بیم شورش مردم و حمله آنان به زندان و آزادی شهید و برای از بین بردن شخصیت شهید در نزد مردم و سپس قتل وی بدون این که اعتراضی متوجه حکومت شود، نقشه ای شوم را طراحی نمود. بر این اساس پیروان فرقه یالوشيه گزارشی بر عليه شهيد اول آماده کردند و در آن گفتارهای باطل و نادرستی را به ايشان نسبت دادند و هفتاد نفر از آنان بر درستی آن گزارش شهادت دادند. از طرف ديگر عباد بن جماعه قاضی دمشق هزار نفر از پيروانش را تحريک کرد تا بر صحت آن گزارشات شهادت دادند. گفته شده عباد بن جماعه در دوران جوانی با شهيد همدرس بوده است و چون شهید به واسطه هوش سرشار و فضل و کمال بر او و ساير هم دوره‌ای هايش مقدم بوده، ‌وی نسبت به موقعيت شهید حسادت خاصی داشته و در مواقع گوناگون در صدد سعايت و بدگويی از ايشان بوده و هر روز توطئه جديدی را بر عليه وی طراحی می کرده است.

وقتی گزارش مذکور به دست ابن‌جماعه قاضی دمشق افتاد، وی آن را برای قاضی برهان‌الدين مالکی ارسال نمود و از او خواست در اين پرونده طبق نظر خود حکم کند و گرنه او را از منصب قضا عزل خواهد کرد. مجلسی ترتيب داده شد که در آن «بیدمر» حاکم دمشق و قضات و جمع زيادی از مردم در آن حضور داشتند. در آن مجلس اتهامات شهيد مطرح گرديد، ولی وی اتهامات ذکر شده را انکار نمود تا مبادا جرم نسبت داده شده در حق او ثابت گردد. اما آنها از او نپذیرفتند و سرانجام قاضی برهان‌الدين مالکی حکم به قتل او را صادر کرد.[۱۲]

در مورد چگونگی شهادت او نوشته اند: ابتدا او را گردن زدند، و سپس بدار آویختند و پس از سنگسار بدن او را سوزاندند.[۱۳]

شهید اول اولین عالم شیعه نیست که به شهادت رسیده باشد و علت نامگذاری و شهرت شهید اول بدین نام، این است که ایشان از شخصیتهای ‏طراز اول علما بود و تا آن زمان سابقه نداشته که چنین شخصیتهای بزرگ علمی را با آن وضع دلخراش به‏ شهادت برسانند.[۱۴]

پانویس

  1. علی دوانی، مکتب اسلام، دی ۱۳۴۱، با مفاخر اسلام آشنا شویم- قرن هشتم هجری/ شهید اول، در دسترس در نور مگز، بازیابی: ۸ فروردین ۱۳۹۶.
  2. عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، معرفی شهید اول شمس الدین محمد بن مکی در دسترس در سایت حوزه.
  3. علی دوانی، مکتب اسلام، دی ۱۳۴۱، با مفاخر اسلام آشنا شویم- قرن هشتم هجری/ شهید اول، در دسترس در نور مگز، بازیابی: ۸ فروردین ۱۳۹۶.
  4. روضات الجنات، ج ۷، ص ۴.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ مختاری، رضا؛ پژوهشی پیرامون شخصیت شهید اول، کیهان اندیشه، بهمن و اسفند ۱۳۶۴ در دسترس در نور مگز، بازیابی: ۸ فروردین ۱۳۹۷.
  6. روضات الجنات، ج ۷، ص ۸.
  7. مجموعه گلشن ابرار، ج۱، "زندگی نامه شهید اول" از محمد حسن امانى به نقل از حیاة الامام الشهید الاول، ص۷۲.
  8. نسرین رهبری، بررسی تعاملات ممالیک با مذاهب اربعه، فصلنامه علمی ـ تخصصی فرهنگ پژوهش، شماره ۲۵، بهار ۱۳۹۵.
  9. برای تفصیل در این خصوص رجوع کنید به: ویژه برنامه ی بزرگداشت شهید اول، مدرسه علمیه امام خمینی (ره).
  10. گلشن ابرار، ج ۱، شرح حال شهید اول از محمد حسن امانی به نقل از مقدمه لمعه، ص ۲۴.
  11. دانشنامه جهان اسلام، مدخل "برقوق ملک ظاهر سیف الدین" از گاستون ویه ( د. اسلام ).
  12. شهید اول نمونه دفاع خردمندانه از معارف اهل بیت علیهم السلام، ناصر مکاریان، پایگاه آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی. همچنین رجوع شود به : شهید اول و مسئله شهادت او، محمد کاظم رحمتی، مطالعات تاریخ اسلام سال دوم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۷.
  13. دوانی، علی؛ با مفاخر اسلام آشنا شویم (قرون هشتم هجری)/ شهید اول، بهمن ۱۳۴۱ در دسترس: سایت حوزه.
  14. چرا به او می گویند «شهید اول»؟، سایت تبیان.

پیوندها