سعایت
آنگاه که سخن چینى نزد کسى انجام شود که از او بیم زیان و آزردن می رود؛ سعایت نامیده مىشود. این رذیله اخلاقی در روایات، نکوهش و گناه شمرده شده است.
تعریف سعایت
سعایة: اسم مصدرعربی به معنی سخنچینی کردن، بدگویی کردن از کسی نزد دیگری،[۱] بدگویی، تهمت.[۲]
در کتاب های اخلاق پیرامون این رذیله زشت اخلاقی توضیحاتی آمده است از جمله کتاب جامع السعادات که مرحوم نراقی در آن مىنویسد: "سعایت همان سخن چینى است با این شرط که کسى که نزد او سخن چینی مىشود از او بیم ضرر و اذیت باشد، مانند سلاطین و امراء و حکام و روسا و امثال آنان، و این بدترین نوع سخن چینى و گناه آن از همه بیشتر است و آن نیز از دشمنی و مال دوستى و طمع به آن ناشى مىشود و از پستى و خبائث دو قوه غضب و شهوت است".
در تفاوت سعایت با سخن چینی می توان گفت: نمامى و سخن چینى آن است که فردی میان دو دوست یا دو خویشاوند یا دو همکار را جدایى بیندازد، ولى سعایت این است که نزد شخص بزرگى بدگویى از کسى کند و کار او و جان او را به خطر بیندازد. لذا سعایت در بسیارى از روایات به عنوان سعایت نزد سلطان و مانند آن بکار رفته است. اما نزدیک بودن افق هر دو معنى، سبب شده که گاهی تحت یک عنوان ذکر شود.
سعایت در روایات
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: "الساعى بالناس الى الناس لغیر رشده"؛ کسى که نزد مردم از مردم سعایت مىکند، این به علت گمراهى او است.
ایشان همچنین فرموده اند: هر که از برادر خود نزد سلطان سعایت کند، خداوند متعال همه اعمال او را بر باد دهد و اگر به شخصى که از او سعایت کرده است ناراحتى یا گزندى رسد، خداوند متعال سعایت کننده را با هامان (وزیر فرعون) در یک درجه از آتش قرار دهد.[۳]
امام صادق علیه السلام فرمود: "الساعى قاتل ثلاثة قاتل نفسه و قاتل من یسعى به و قاتل من یسعى الیه"؛ سعایت کننده هم قاتل خویشتن است و هم قاتل کسى است که بر ضد او سعایت مى کند و هم قاتل کسى است که در نزد وى از دیگران سعایت کرده است.[۴]
بسیار مى شود که سعایت نسبت به کسى در نزد شاهان و امراء واقعاً سبب قتل او مى گردد و در چنین صورتى سعایت کننده نیز قاتل خویشتن در پیشگاه خدا محسوب مى شود و کسى که نزد او سعایت شده است به خاطر عدم تحقیق کافى، گویى بدست سعایت کننده به قتل رسیده است چون بى گناهى را کشته است.
پانویس
منابع
- اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی، جلد ۳ (فروع مسائل اخلاقی).
- سعایت، اصطلاحنامه جامع علوم اسلامی، بازیابی: ۵ اسفند ۹۲.