من هدى القرآن (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
مؤلف تفسير« من هدى القرآن» عالم جليل القدر استاد سيد محمد تقى مدرسى فرزند سيد محمد كاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است.
+
{{مشخصات کتاب
  
==معرفى تفسير و روش آن==
+
|عنوان=
  
اين كتاب به زبان عربى داراى 18 مجلد و تفسيرى كامل، و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده، و مفسر به نيازها و پرسشهاى جديد عصر توجه داشته و به گونه‌اى به مناسبت تفسير آيات مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گويد:« در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر( ص) و ائمه( ع) به ما آموزش داده‌اند كه همان تفسير قرآن بوسيله خود قرآن مى‌باشد. تفسير من الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشته‌ام. و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است. زيرا قرآن همچون خورشيد فروزنده‌اى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌كند.»
+
|تصویر= [[پرونده:من هدى القرآن.jpg|240px|وسط]]
در ادامه مفسر محترم مى‌نويسد:« مدعى آن نيستم كه در اين جا معانى سخن خدا را به صورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مى‌كوشم، كه تنها، بينشها و بصيرت‌هايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافته‌ام، بر روى كاغذ بياورم.»
+
 +
|نویسنده= سید محمدتقی مدرسی
  
==مراحل تدوين تفسير==   
+
|موضوع= تفاسیر شیعه
  
مفسر محترم در مقدمه خود يادآور مى‌شود كه« ثبت اين تفسير در دو مرحله انجام گرفته است.
+
|زبان= عربی
  
الف) از آغاز قرآن تا سوره نحل، تفسير را با دست خود مى‌نوشتم، بدين‌گونه كه به مسجد يا جايگاه آرامبخشى پناه مى‌بردم و همراه با خود قرآن و قلم و كاغذ مى‌بردم، به تلاوت دسته‌اى از آيات وابسته به يكديگر و تدبر در معانى و مفاهيم آنها مى‌پرداختم، ابتدا خلاصه افكار آشكار شده را ثبت مى‌كردم، و بعد از آن به تدبر در آيه، آيه مى‌پرداختم و تأملات خويش را با تفصيل بيشتر به نگارش درمى‌آوردم. در اين بخش روش موجز نويسى را برگزيده بودم.
+
|تعداد جلد=18
  
ب) پس از سه سال احساس كردم كه بايد در كار تسريع دهم، و روش تدريس را در تفسير پيش گرفتم كه بر نوار ثبت مى‌شد و سپس به صورت نوشته درمى‌آمد، و تغييراتى در آن مى‌دادم و از سوره نحل تا آخر قرآن بر اين منوال بود.( حاصل كار حدود 500 نوار كاست در تفسير قرآن شده است.)
+
|عنوان افزوده1=
تفاوتها بين اين دو نيمه آشكار است، در نيمه اول، بنابر فشردگى كلمات و ايجاز بود و در نيمه دوم بر شرح و تفصيل بيشتر.»
 
  
ايشان ضمن نكاتى در مقدمه 5 صفحه‌اى خود يادآور مى‌شوند كه:
+
|افزوده1=
  
1- قرآن بطونى دارد و ادعا ندارم كه حتى به بطن اول هم، دست پيدا كرده باشم.
+
|عنوان افزوده2=
  
2- روش تدبر در آيات پيش از رجوع به تفاسير بوده است، و بندرت به آنها مراجعه كرده‌ام.
+
|افزوده2=
  
3- پس از اتمام تفسير، به بعضى از برادران پيشنهاد كردم كه معانى مفردات قرآن را از تفسير مجمع البيان( كه آن را در ميان تفسيرهاى معتبر، كاملترين آنها مى‌دانم.) استخراج كنند و چنين كردند و اين معانى را به صورت منظم پيش از تفسير، آورده‌ام تا فايده، كاملتر شود
+
|لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39717/من-هدی-القرآن من هدى القرآن]
.
+
}}
4- مصحف شناخته شده در جهان اسلام را ملاك قرار دادم.
+
 
 +
مؤلف تفسیر «من هدى القرآن» عالم جلیل القدر استاد [[سید محمدتقی مدرسی|سید محمد تقى مدرسى]] فرزند سید محمد کاظم حسینى خراسانى مدرس حائرى از اندیشمندان و محققان و نویسندگان [[شیعه|شیعه]] عصر حاضر است.
 +
 
 +
==معرفى اجمالی تفسیر==
 +
 
 +
این کتاب به زبان عربى داراى ۱۸ مجلد و تفسیرى کامل، و شامل همه [[آیه|آیات قرآن]] است که به روش تحلیلى و تربیتى تألیف یافته، در آن به مسائل اجتماعى تأکید شده، و مفسر به نیازها و پرسشهاى جدید عصر توجه داشته و به گونه‌اى به مناسبت [[تفسیر قرآن|تفسیر]] آیات مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گوید: «در این تفسیر بر تفکر و تدبر مستقیم در آیات، تکیه ورزیدیم یعنى همان روش دریافت و فهم مستقیم از آیات و بازگشت به خود [[قرآن]]، طبق روشى که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) و [[ائمه اطهار|ائمه]] (ع) به ما آموزش داده‌اند که همان تفسیر قرآن بوسیله خود قرآن مى‌باشد. تفسیر من الهاماتى است که از این تدبر دریافت داشته‌ام. و در آن کوشش خواهم کرد که واقعیتهاى خارجى را به آیات قرآن ارتباط دهم، که هدف از تفسیر قرآن همین است. زیرا قرآن همچون خورشید فروزنده‌اى است که هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌کند.»
 +
 
 +
در ادامه مفسر محترم مى‌نویسد: «مدعى آن نیستم که در این جا معانى سخن [[خدا]] را به صورت کامل بیان خواهم کرد، بلکه در آن مى‌کوشم، که تنها، بینشها و بصیرت‌هایى را که شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست یافته‌ام، بر روى کاغذ بیاورم.»
 +
 
 +
از برجستگیهاى این تفسیر می توان به این موارد اشاره نمود:
 +
 
 +
۱- در کیفیت تألیف آن روش خاص و ابتکارى دیده مى‌شود. مطالب بسیار ساده و دلنشین در عین حال، منظم و منضبط است. عربى آن نیز روان، امروزى و قابل فهم براى همه عربى دانان (چه حوزوى و چه غیر آن).
 +
 
 +
۲- سعى شده مطالب تفسیرى دیگران، تکرار نشود و آراء و اقوال مفسرین را بیان نمى‌دارد.
 +
 
 +
۳- از روش تحلیل نفسى و کاوش روانى در ابراز جنبه‌هاى تربیتى قرآن، بهره برده است.
 +
 
 +
۴- سعى در ایجاد پیوند محکم میان آیات قرآنى و واقعیت موجود و اوضاع فرهنگى و اجتماعى و سیاسى امت اسلامى معاصر دارد. و تأکید مکرر بر مسئولیت [[انسان]] در برابر اعمال خویش و دعوت بر پذیرش مسئولیت وى دارد. و به این وسیله سعى در مطرح کردن دردهاى فردى و اجتماعى انسان امروز و معالجه قرآنى آنان را دارد.
  
==روش كلى مفسر در تفسير==  
+
==مراحل تدوین تفسیر==    
 
 
اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب به طور دسته‌بندى ارائه شده و كمتر به بحثهاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قراءات، و اعراب كلمات، مطرح نشده است. بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است.
 
روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سوره‌ها آغاز مى‌گردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى مانند عياشى و... همراه است. تحت عنوان« زمينه كلى سوره» مباحثى را كه در آن به آنها پرداخته مى‌شود بازگو مى‌نمايد.
 
  
شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير اين‌گونه است كه نخست مجموعه‌اى از آيات را ذكر مى‌كند، آن‌گاه معانى واژه‌ها( كه از مجمع البيان اتخاذ شده است.) را به رديف 1، 2، 3... بيان مى‌دارد.
+
مفسر محترم در مقدمه خود یادآور مى‌شود که: ثبت این تفسیر در دو مرحله انجام گرفته است.
آن‌گاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان« رهنمودهايى از آيات» قسمت به قسمت، با رديفهاى 1، 2 و 3... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مى‌دهد.
 
  
هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجه‌گيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج 1 ص 175 به بعد آيه 73 سوره بقره، داستان گاو.
+
الف) از آغاز قرآن تا [[سوره نحل]]، تفسیر را با دست خود مى‌نوشتم، بدین‌گونه که به [[مسجد]] یا جایگاه آرامبخشى پناه مى‌بردم و همراه با خود قرآن و قلم و کاغذ مى‌بردم، به تلاوت دسته‌اى از آیات وابسته به یکدیگر و تدبر در معانى و مفاهیم آنها مى‌پرداختم، ابتدا خلاصه افکار آشکار شده را ثبت مى‌کردم، و بعد از آن به تدبر در آیه مى‌پرداختم و تأملات خویش را با تفصیل بیشتر به نگارش درمى‌آوردم. در این بخش روش موجز نویسى را برگزیده بودم.
  
در نقل داستانها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است. مانند جلد 1 ص 156 ذيل آيه 49 سوره بقره.
+
ب) پس از سه سال احساس کردم که باید در کار تسریع دهم، و روش تدریس را در تفسیر پیش گرفتم که بر نوار ثبت مى‌شد و سپس به صورت نوشته درمى‌آمد، و تغییراتى در آن مى‌دادم و از سوره نحل تا آخر قرآن بر این منوال بود. (حاصل کار حدود ۵۰۰ نوار کاست در تفسیر قرآن شده است.)
  
در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مى‌شود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمى‌دهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مى‌كند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر، به عنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مى‌نمايد. ج 2 ص 307. در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج 1 ص 304 ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره در فلسفه روزه.
+
تفاوتها بین این دو نیمه آشکار است، در نیمه اول، بنابر فشردگى کلمات و ایجاز بود و در نیمه دوم بر شرح و تفصیل بیشتر. ایشان ضمن نکاتى در مقدمه ۵ صفحه‌اى خود یادآور مى‌شوند که:
  
با خط مشى اتخاذ شده، به طور طبيعى سؤالات، و شبهات، در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدفها و احكام جنگ در اسلام ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم. و بطور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پى‌گيرى مى‌كند، مانند ج 1 ص 140 ذيل آيه 36 سوره بقره.
+
۱- قرآن بطونى دارد و ادعا ندارم که حتى به بطن اول هم، دست پیدا کرده باشم.
  
زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج 1 ص 148- 149 ذيل آيه 45 سوره بقره.
+
۲- روش تدبر در آیات پیش از رجوع به تفاسیر بوده است، و بندرت به آنها مراجعه کرده‌ام.
در نقل روايات بقدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است، گاهى نيز در لابلاى مطالب، به شرح برخى احاديث مى‌پردازد، مانند ج 1 ص 187 ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحثهاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و به اختصار مسائل را مطرح مى‌نمايد.
 
  
==برجستگيهاى تفسير ==     
+
۳- پس از اتمام تفسیر، به بعضى از برادران پیشنهاد کردم که معانى مفردات قرآن را از [[مجمع البیان (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] (که آن را در میان تفسیرهاى معتبر، کاملترین آنها مى‌دانم.) استخراج کنند و چنین کردند و این معانى را به صورت منظم پیش از تفسیر، آورده‌ام تا فایده، کاملتر شود
 +
.
  
1- در كيفيت تأليف آن روش خاص و ابتكارى ديده مى‌شود. مطالب بسيار ساده و دلنشين در عين حال، منظم و منضبط است. عربى آن نيز روان، امروزى و قابل فهم براى همه عربى دانان( چه حوزوى و چه غير آن).
+
۴- مصحف شناخته شده در جهان [[اسلام]] را ملاک قرار دادم.
  
2- سعى شده مطالب تفسيرى ديگران، تكرار نشود و آراء و اقوال مفسرين را بيان نمى‌دارد.
+
==روش کلى مفسر در تفسیر==   
 +
 
 +
این تفسیر بر تبیین مفاهیم آیات و بیان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفید دردهاى جامعه متکى است. مطالب به طور دسته‌بندى ارائه شده و کمتر به بحثهاى فنى و آکادمیک تفاسیر سنتى گرایش پیدا کرده است. بدین جهت بحثى از [[اسباب نزول]]، قراءات، و اعراب کلمات، مطرح نشده است. بلکه هدف او حتى در ذکر برخى روایات، بیان آیات و تبیین روش تربیتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است.
 +
روش کلى ایشان در ابتداى سور با ذکر نام و فضیلت [[سوره|سوره‌ها]] آغاز مى‌گردد که با نقل روایاتى از تفاسیر روایى مانند [[تفسیر عیاشی (کتاب)|عیاشى]] و... همراه است. تحت عنوان «زمینه کلى سوره» مباحثى را که در آن به آنها پرداخته مى‌شود بازگو مى‌نماید.
  
3- از روش تحليل نفسى و كاوش روانى در ابراز جنبه‌هاى تربيتى قرآن، بهره برده است.
+
شیوه طرح مطالب و ورود به تفسیر این‌گونه است که نخست مجموعه‌اى از آیات را ذکر مى‌کند، آن‌گاه معانى واژه‌ها (که از مجمع البیان اتخاذ شده است.) را به ردیف ۱، ۲، ۳... بیان مى‌دارد.
 +
آن‌گاه پس از شرح پیام کل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهایى از آیات» قسمت به قسمت، با ردیفهاى ۱، ۲ و ۳... و تیتربندى مطالب، جملات آیات را توضیح مى‌دهد.
  
4- سعى در ايجاد پيوند محكم ميان آيات قرآنى و واقعيت موجود و اوضاع فرهنگى و اجتماعى و سياسى امت اسلامى معاصر، دارد. و تأكيد مكرر بر مسئوليت انسان در برابر اعمال خويش و دعوت بر پذيرش مسئوليت وى دارد. و به اين وسيله سعى در مطرح كردن دردهاى فردى و اجتماعى انسان امروز و معالجه قرآنى آنان را دارد.
+
هر قسمت از آیات به موضوعى اختصاص یافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسیر تکیه داشته و آن را از خود آیات استنباط کرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعید نرفته یا کمتر رفته است. در آخر تفسیر هر فراز از آیات، سعى در نتیجه‌گیرى کلى، همگام با عصر جدید دارد، مانند ج ۱ ص ۱۷۵ به بعد، آیه ۷۳ [[سوره بقره]]، داستان گاو.
  
==مقدمه‌اى در بحثهاى علوم قرآنى==
+
در نقل داستانها و قصص قرآنى به نکات مستفاد از خود قرآن اکتفا گردیده و به نقل تاریخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روایات [[اسرائیلیات|اسرائیلى]] شایع، احتراز جسته است. مانند جلد ۱ ص ۱۵۶ ذیل آیه ۴۹ سوره بقره.
 +
 
 +
در مباحث و آیات فقهى، به شکل مختصر، متعرض [[احکام]] مستنبط از آیات مى‌شود و بیش از آیات، احکام را تفصیل نمى‌دهد، به بیان نظر [[شیعه|شیعه امامیه]] در احکام، کفایت مى‌کند، بدون تعصب یا تعرض به مذاهب دیگر، به عنوان نمونه در بحث آیه ۶ [[سوره مائده]]، [[وضو]] را مطرح و با بیانى ساده و شیوا، شیوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پایین را تبیین و اثبات مى‌نماید. ج ۲ ص ۳۰۷. در این میان به فلسفه احکام و مسائل امروزى رایج در آن حکم نیز اشاراتى دارد، مانند ج ۱ ص ۳۰۴ ذیل آیه ۱۷۸ بقره و یا آیه ۱۸۳ سوره بقره در فلسفه [[روزه]].
 +
 
 +
با خط مشى اتخاذ شده، به طور طبیعى سؤالات، و شبهات در این زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدفها و احکام جنگ در [[اسلام]] ذیل آیات ۱۹۰ به بعد سوره بقره و یا مطرح نمودن [[شفاعت]] و مفهوم آن در قرآن ذیل آیه ۶۴ [[سوره نساء]] در جلد دوم. و بطور کلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پى‌گیرى مى‌کند، مانند ج ۱ ص ۱۴۰ ذیل آیه ۳۶ سوره بقره.
 +
 
 +
زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج ۱ ص ۱۴۸- ۱۴۹ ذیل آیه ۴۵ سوره بقره.
  
مفسر محترم بعد از مقدمه‌اى پنج صفحه‌اى، كه روش خود را در آن توضيح مى‌دهد، مقدمه‌اى 60 صفحه‌اى دارند كه مباحثى نه از سنخ مباحث قديم علوم قرآنى، در آن مطرح مى‌نمايند. اين مقدمه در سه فصل پى‌ريزى شده است.
+
در نقل روایات بقدر ضرورت اکتفا شده و از آنچه مایه سرگردانى خواننده است، پرهیز گردیده است، گاهى نیز در لابلاى مطالب، به شرح برخى احادیث مى‌پردازد، مانند ج ۱ ص ۱۸۷ ذیل آیه ۴۶ سوره بقره. در بحثهاى [[علم کلام|کلامى]] نیز دیدگاهى شیعى دارد و به اختصار مسائل را مطرح مى‌نماید.
  
فصل اول: درباره اينكه، قرآن چيست؟ از ديد خود قرآن، از ديد سنت، و چرا مردم را به آن دعوت مى‌كنيم؟
+
==مقدمه‌اى در بحثهاى علوم قرآنى==
  
فصل دوم: مجموعه‌اى از بحثهاى قرآنى كه از كتاب« بحوث فى القرآن الحكيم» نويسنده، اقتباس شده است، مانند ضرورت تدبر در قرآن، تفسير به رأى، قرآن و تزكيه و تعليم، قرآن و ظاهر و باطن، قرآن و محكم و متشابه، معناى حروف هفتگانه در قرآن و چگونگى اثبات معانى قرآن، بحث شده است.
+
مفسر محترم بعد از مقدمه‌اى پنج صفحه‌اى، که روش خود را در آن توضیح مى‌دهد، مقدمه‌اى ۶۰ صفحه‌اى دارند که مباحثى نه از سنخ مباحث قدیم [[علوم قرآنى]]، در آن مطرح مى‌نمایند. این مقدمه در سه فصل پى‌ریزى شده است.
  
فصل سوم: بحثهايى شامل، تدبر و صفات نفسانى، تدبر و صفات عقلى، تدبر و سياق قرآنى از جهت شيوه بيان و نقش آن در فهم قرآن، كيفيت پيوستگى و ارتباط قرآن با واقعيت، و اينكه چگونه مى‌توان قرآن را مورد تطبيق بر واقعيتها، قرار داد، و خلاصه‌اى از كيفيت الهام گرفتن از قرآن( كيفيت تدبر در قرآن)، كه شالوده تفسير نيز بر اين مبنا استوار مى‌باشد.
+
فصل اول: درباره اینکه، [[قرآن]] چیست؟ از دید خود قرآن، از دید [[سنت]]، و چرا مردم را به آن دعوت مى‌کنیم؟
  
==ترجمه فارسى تفسير==   
+
فصل دوم: مجموعه‌اى از بحثهاى قرآنى که از کتاب «بحوث فى القرآن الحکیم» نویسنده، اقتباس شده است، مانند ضرورت [[تدبر در قرآن]]، [[تفسیر به رأی|تفسیر به رأى]]، قرآن و تزکیه و تعلیم، قرآن و ظاهر و باطن، قرآن و [[آیات محکم و متشابه|محکم و متشابه]]، معناى حروف هفتگانه در قرآن و چگونگى اثبات معانى قرآن، بحث شده است.
  
ترجمه فارسى اين تفسير در 18 جلد بنام« هدايت قرآن»، توسط مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، انجام گرفته و منتشر گرديده است. چاپ اول آن در سال 1377 ش در 3000 نسخه عرضه شده است.
+
فصل سوم: بحثهایى شامل، تدبر و صفات نفسانى، تدبر و صفات عقلى، تدبر و [[سیاق آیات|سیاق]] قرآنى از جهت شیوه بیان و نقش آن در فهم قرآن، کیفیت پیوستگى و ارتباط قرآن با واقعیت، و اینکه چگونه مى‌توان قرآن را مورد تطبیق بر واقعیتها، قرار داد، و خلاصه‌اى از کیفیت الهام گرفتن از قرآن (کیفیت تدبر در قرآن)، که شالوده تفسیر نیز بر این مبنا استوار مى‌باشد.
نكته قابل توجه در ترجمه، توانمندى، متبحر و مشهور بودن مترجمان عاليقدر آن مى‌باشد، اين مزيت، سبب خلق اثرى گرانقدر، شيوا و دقيق، شده است.
 
  
مرحوم استاد احمد آرام، جلدهاى 1- 6- 9- 10- 13- 14- 16- 17 و 18 را به عهده داشته‌اند.
+
==ترجمه فارسى تفسیر==   
مرحوم استاد عبد المحمد آيتى جلدهاى 2، 3، 4، 7( و جلد 10 مشترك با احمد آرام) را به عهده داشته‌اند. دكتر پرويز اتابكى جلدهاى 11- 8- 15 و 12 را به عهده داشته‌اند و دكتر جعفر شعار جلد 5 را ترجمه نموده‌اند.
 
  
مسئوليت هماهنگ‌سازى و همسان نمودن ترجمه به آقاى حميد رضا آژير، سپرده شده بود، و تمام 18 جلد، در چارچوب مدون، بازخوانى شد، تا همسان و هماهنگ گردند.
+
ترجمه فارسى این تفسیر در ۱۸ جلد بنام «هدایت قرآن»، توسط مؤسسه چاپ و انتشارات [[آستان قدس رضوی|آستان قدس رضوى]]، انجام گرفته و منتشر گردیده است. چاپ اول آن در سال ۱۳۷۷ ش در ۳۰۰۰ نسخه عرضه شده است.
اين ترجمه داراى مقدمه‌اى از ناشر بوده كه شيوه كار و هماهنگى آن را توضيح داده است.
+
نکته قابل توجه در ترجمه، توانمندى، متبحر و مشهور بودن مترجمان عالیقدر آن مى‌باشد، این مزیت، سبب خلق اثرى گرانقدر، شیوا و دقیق، شده است. مرحوم استاد احمد آرام، جلدهاى ۱- ۶- ۹- ۱۰- ۱۳- ۱۴- ۱۶- ۱۷ و ۱۸ را به عهده داشته‌اند.
 +
مرحوم استاد عبد المحمد آیتى جلدهاى ۲، ۳، ۴، ۷ (و جلد ۱۰ مشترک با احمد آرام) را به عهده داشته‌اند. دکتر پرویز اتابکى جلدهاى ۱۱- ۸- ۱۵ و ۱۲ را به عهده داشته‌اند و دکتر جعفر شعار جلد ۵ را ترجمه نموده‌اند. مسئولیت هماهنگ‌سازى و همسان نمودن ترجمه به آقاى حمید رضا آژیر، سپرده شده بود، و تمام ۱۸ جلد، در چارچوب مدون، بازخوانى شد، تا همسان و هماهنگ گردند.
 +
این ترجمه داراى مقدمه‌اى از ناشر بوده که شیوه کار و هماهنگى آن را توضیح داده است.
  
پيشگفتارى از استاد واعظ زاده، قبل از ترجمه تفسير، ارائه شده، كه در آن به سيرى اجمالى در تفسير و انواع آن مى‌پردازد، سپس به تفسير« من هدى القرآن» و مزيتهاى آن مى‌پردازد و مهمترين خصوصيات آن را، دورى از مباحث استطرادى، و بخش رهنمودهايى از آيات،( كه برداشت كلى مصنف از آيات است) و همچنين روابط آيات و برداشتهاى خاص تدبرى و تحليلى و عقلى مفسر از آيات مى‌داند. ترجمه آن توسط مترجمان توانا را از ديگر امتيازات، تفسير برمى‌شمرد. متأسفانه اين ترجمه فاقد فهرست مطالب مى‌باشد.
+
پیشگفتارى از استاد واعظ زاده، قبل از ترجمه تفسیر، ارائه شده، که در آن به سیرى اجمالى در تفسیر و انواع آن مى‌پردازد، سپس به تفسیر «من هدى القرآن» و مزیتهاى آن مى‌پردازد و مهمترین خصوصیات آن را، دورى از مباحث استطرادى، و بخش رهنمودهایى از آیات، (که برداشت کلى مصنف از آیات است) و همچنین روابط آیات و برداشتهاى خاص تدبرى و تحلیلى و عقلى مفسر از آیات مى‌داند. ترجمه آن توسط مترجمان توانا را از دیگر امتیازات، تفسیر برمى‌شمرد. متأسفانه این ترجمه فاقد فهرست مطالب مى‌باشد.
  
 
==نسخه‌شناسى==
 
==نسخه‌شناسى==
  
تفسير« من هدى القرآن» به تاريخ 1 / 4 / 1398 هجرى مطابق با 11 / 3 / 1978 م در كويت، تأليفش آغاز و حدود شش سال به طول انجاميد. در سال 1405 ق در تهران چاپ و نشر گرديد و اين كار توسط ناشرين مختلف، انجام گرفت.
+
تفسیر« من هدى القرآن» به تاریخ ۱/ ۴/ ۱۳۹۸ هجرى در [[کویت|کویت]]، تألیفش آغاز و حدود شش سال به طول انجامید. در سال ۱۴۰۵ ق در [[تهران]] چاپ و نشر گردید و این کار توسط ناشرین مختلف، انجام گرفت.
  
نسخه حاضر، چاپ اول اين تفسير از طرف دار محبّى الحسين( ع) مى‌باشد كه در سال 1998 م- 1419 ق مطابق با 1377 ش در 18 جلد در بيروت منتشر شده است.
+
نسخه حاضر، چاپ اول این تفسیر از طرف دار محبّى الحسین( ع) مى‌باشد که در سال ۱۴۱۹ ق، مطابق با ۱۳۷۷ ش در ۱۸ جلد در بیروت منتشر شده است.
فهرست مطالب بر اساس آيات و سور در آخر هر جلد موجود مى‌باشد. در مورد ترجمه اين اثر قبلا بحث كرده‌ايم.
+
فهرست مطالب بر اساس آیات و سور در آخر هر جلد موجود مى‌باشد.
  
 
==منابع مقاله==
 
==منابع مقاله==
  
1- مقدمه تفسير در ج 1 و ساير مجلدات آن.
+
۱- مقدمه تفسیر در ج ۱ و سایر مجلدات آن.
  
2- المفسرون حياتهم و منهجهم سيد محمد على ايازى ص 768.
+
۲- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد على ایازى ص ۷۶۸.
  
3- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به كوشش بهاء الدين خرمشاهى، ج 1 ص 766
+
۳- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به کوشش بهاء الدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۶۶
و جلد دوم ص 2021
+
و جلد دوم ص ۲۰۲۱
  
4- طبقات مفسران شيعه دكتر عقيقى بخشايشى ج 5 ص 126.
+
۴- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقى بخشایشى ج ۵ ص ۱۲۶.
  
5- تفسير و مفسران آيت الله معرفت ج 2 ص 500.
+
۵- تفسیر و مفسران آیت الله معرفت ج ۲ ص ۵۰۰.
  
6- دائرة المعارف تشيع جلد 4 ص 579
+
۶- دائرة المعارف تشیع جلد ۴ ص ۵۷۹
  
 
==منبع==
 
==منبع==
  
نرم افزار جامع التفاسیر ، بخش کتابشناسی
+
[[نرم افزار جامع تفاسیر نور|نرم افزار جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
  
 +
==متن کتاب==
 +
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39717/من-هدي-القرآن '''من هدى القرآن''']
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
 
[[رده: تفاسیر]]
 
[[رده: تفاسیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۷

من هدى القرآن.jpg
نویسنده سید محمدتقی مدرسی
موضوع تفاسیر شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 18

من هدى القرآن

مؤلف تفسیر «من هدى القرآن» عالم جلیل القدر استاد سید محمد تقى مدرسى فرزند سید محمد کاظم حسینى خراسانى مدرس حائرى از اندیشمندان و محققان و نویسندگان شیعه عصر حاضر است.

معرفى اجمالی تفسیر

این کتاب به زبان عربى داراى ۱۸ مجلد و تفسیرى کامل، و شامل همه آیات قرآن است که به روش تحلیلى و تربیتى تألیف یافته، در آن به مسائل اجتماعى تأکید شده، و مفسر به نیازها و پرسشهاى جدید عصر توجه داشته و به گونه‌اى به مناسبت تفسیر آیات مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گوید: «در این تفسیر بر تفکر و تدبر مستقیم در آیات، تکیه ورزیدیم یعنى همان روش دریافت و فهم مستقیم از آیات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى که پیامبر (ص) و ائمه (ع) به ما آموزش داده‌اند که همان تفسیر قرآن بوسیله خود قرآن مى‌باشد. تفسیر من الهاماتى است که از این تدبر دریافت داشته‌ام. و در آن کوشش خواهم کرد که واقعیتهاى خارجى را به آیات قرآن ارتباط دهم، که هدف از تفسیر قرآن همین است. زیرا قرآن همچون خورشید فروزنده‌اى است که هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌کند.»

در ادامه مفسر محترم مى‌نویسد: «مدعى آن نیستم که در این جا معانى سخن خدا را به صورت کامل بیان خواهم کرد، بلکه در آن مى‌کوشم، که تنها، بینشها و بصیرت‌هایى را که شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست یافته‌ام، بر روى کاغذ بیاورم.»

از برجستگیهاى این تفسیر می توان به این موارد اشاره نمود:

۱- در کیفیت تألیف آن روش خاص و ابتکارى دیده مى‌شود. مطالب بسیار ساده و دلنشین در عین حال، منظم و منضبط است. عربى آن نیز روان، امروزى و قابل فهم براى همه عربى دانان (چه حوزوى و چه غیر آن).

۲- سعى شده مطالب تفسیرى دیگران، تکرار نشود و آراء و اقوال مفسرین را بیان نمى‌دارد.

۳- از روش تحلیل نفسى و کاوش روانى در ابراز جنبه‌هاى تربیتى قرآن، بهره برده است.

۴- سعى در ایجاد پیوند محکم میان آیات قرآنى و واقعیت موجود و اوضاع فرهنگى و اجتماعى و سیاسى امت اسلامى معاصر دارد. و تأکید مکرر بر مسئولیت انسان در برابر اعمال خویش و دعوت بر پذیرش مسئولیت وى دارد. و به این وسیله سعى در مطرح کردن دردهاى فردى و اجتماعى انسان امروز و معالجه قرآنى آنان را دارد.

مراحل تدوین تفسیر

مفسر محترم در مقدمه خود یادآور مى‌شود که: ثبت این تفسیر در دو مرحله انجام گرفته است.

الف) از آغاز قرآن تا سوره نحل، تفسیر را با دست خود مى‌نوشتم، بدین‌گونه که به مسجد یا جایگاه آرامبخشى پناه مى‌بردم و همراه با خود قرآن و قلم و کاغذ مى‌بردم، به تلاوت دسته‌اى از آیات وابسته به یکدیگر و تدبر در معانى و مفاهیم آنها مى‌پرداختم، ابتدا خلاصه افکار آشکار شده را ثبت مى‌کردم، و بعد از آن به تدبر در آیه مى‌پرداختم و تأملات خویش را با تفصیل بیشتر به نگارش درمى‌آوردم. در این بخش روش موجز نویسى را برگزیده بودم.

ب) پس از سه سال احساس کردم که باید در کار تسریع دهم، و روش تدریس را در تفسیر پیش گرفتم که بر نوار ثبت مى‌شد و سپس به صورت نوشته درمى‌آمد، و تغییراتى در آن مى‌دادم و از سوره نحل تا آخر قرآن بر این منوال بود. (حاصل کار حدود ۵۰۰ نوار کاست در تفسیر قرآن شده است.)

تفاوتها بین این دو نیمه آشکار است، در نیمه اول، بنابر فشردگى کلمات و ایجاز بود و در نیمه دوم بر شرح و تفصیل بیشتر. ایشان ضمن نکاتى در مقدمه ۵ صفحه‌اى خود یادآور مى‌شوند که:

۱- قرآن بطونى دارد و ادعا ندارم که حتى به بطن اول هم، دست پیدا کرده باشم.

۲- روش تدبر در آیات پیش از رجوع به تفاسیر بوده است، و بندرت به آنها مراجعه کرده‌ام.

۳- پس از اتمام تفسیر، به بعضى از برادران پیشنهاد کردم که معانى مفردات قرآن را از تفسیر مجمع البیان (که آن را در میان تفسیرهاى معتبر، کاملترین آنها مى‌دانم.) استخراج کنند و چنین کردند و این معانى را به صورت منظم پیش از تفسیر، آورده‌ام تا فایده، کاملتر شود .

۴- مصحف شناخته شده در جهان اسلام را ملاک قرار دادم.

روش کلى مفسر در تفسیر

این تفسیر بر تبیین مفاهیم آیات و بیان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفید دردهاى جامعه متکى است. مطالب به طور دسته‌بندى ارائه شده و کمتر به بحثهاى فنى و آکادمیک تفاسیر سنتى گرایش پیدا کرده است. بدین جهت بحثى از اسباب نزول، قراءات، و اعراب کلمات، مطرح نشده است. بلکه هدف او حتى در ذکر برخى روایات، بیان آیات و تبیین روش تربیتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش کلى ایشان در ابتداى سور با ذکر نام و فضیلت سوره‌ها آغاز مى‌گردد که با نقل روایاتى از تفاسیر روایى مانند عیاشى و... همراه است. تحت عنوان «زمینه کلى سوره» مباحثى را که در آن به آنها پرداخته مى‌شود بازگو مى‌نماید.

شیوه طرح مطالب و ورود به تفسیر این‌گونه است که نخست مجموعه‌اى از آیات را ذکر مى‌کند، آن‌گاه معانى واژه‌ها (که از مجمع البیان اتخاذ شده است.) را به ردیف ۱، ۲، ۳... بیان مى‌دارد. آن‌گاه پس از شرح پیام کل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهایى از آیات» قسمت به قسمت، با ردیفهاى ۱، ۲ و ۳... و تیتربندى مطالب، جملات آیات را توضیح مى‌دهد.

هر قسمت از آیات به موضوعى اختصاص یافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسیر تکیه داشته و آن را از خود آیات استنباط کرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعید نرفته یا کمتر رفته است. در آخر تفسیر هر فراز از آیات، سعى در نتیجه‌گیرى کلى، همگام با عصر جدید دارد، مانند ج ۱ ص ۱۷۵ به بعد، آیه ۷۳ سوره بقره، داستان گاو.

در نقل داستانها و قصص قرآنى به نکات مستفاد از خود قرآن اکتفا گردیده و به نقل تاریخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روایات اسرائیلى شایع، احتراز جسته است. مانند جلد ۱ ص ۱۵۶ ذیل آیه ۴۹ سوره بقره.

در مباحث و آیات فقهى، به شکل مختصر، متعرض احکام مستنبط از آیات مى‌شود و بیش از آیات، احکام را تفصیل نمى‌دهد، به بیان نظر شیعه امامیه در احکام، کفایت مى‌کند، بدون تعصب یا تعرض به مذاهب دیگر، به عنوان نمونه در بحث آیه ۶ سوره مائده، وضو را مطرح و با بیانى ساده و شیوا، شیوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پایین را تبیین و اثبات مى‌نماید. ج ۲ ص ۳۰۷. در این میان به فلسفه احکام و مسائل امروزى رایج در آن حکم نیز اشاراتى دارد، مانند ج ۱ ص ۳۰۴ ذیل آیه ۱۷۸ بقره و یا آیه ۱۸۳ سوره بقره در فلسفه روزه.

با خط مشى اتخاذ شده، به طور طبیعى سؤالات، و شبهات در این زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدفها و احکام جنگ در اسلام ذیل آیات ۱۹۰ به بعد سوره بقره و یا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن ذیل آیه ۶۴ سوره نساء در جلد دوم. و بطور کلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پى‌گیرى مى‌کند، مانند ج ۱ ص ۱۴۰ ذیل آیه ۳۶ سوره بقره.

زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج ۱ ص ۱۴۸- ۱۴۹ ذیل آیه ۴۵ سوره بقره.

در نقل روایات بقدر ضرورت اکتفا شده و از آنچه مایه سرگردانى خواننده است، پرهیز گردیده است، گاهى نیز در لابلاى مطالب، به شرح برخى احادیث مى‌پردازد، مانند ج ۱ ص ۱۸۷ ذیل آیه ۴۶ سوره بقره. در بحثهاى کلامى نیز دیدگاهى شیعى دارد و به اختصار مسائل را مطرح مى‌نماید.

مقدمه‌اى در بحثهاى علوم قرآنى

مفسر محترم بعد از مقدمه‌اى پنج صفحه‌اى، که روش خود را در آن توضیح مى‌دهد، مقدمه‌اى ۶۰ صفحه‌اى دارند که مباحثى نه از سنخ مباحث قدیم علوم قرآنى، در آن مطرح مى‌نمایند. این مقدمه در سه فصل پى‌ریزى شده است.

فصل اول: درباره اینکه، قرآن چیست؟ از دید خود قرآن، از دید سنت، و چرا مردم را به آن دعوت مى‌کنیم؟

فصل دوم: مجموعه‌اى از بحثهاى قرآنى که از کتاب «بحوث فى القرآن الحکیم» نویسنده، اقتباس شده است، مانند ضرورت تدبر در قرآن، تفسیر به رأى، قرآن و تزکیه و تعلیم، قرآن و ظاهر و باطن، قرآن و محکم و متشابه، معناى حروف هفتگانه در قرآن و چگونگى اثبات معانى قرآن، بحث شده است.

فصل سوم: بحثهایى شامل، تدبر و صفات نفسانى، تدبر و صفات عقلى، تدبر و سیاق قرآنى از جهت شیوه بیان و نقش آن در فهم قرآن، کیفیت پیوستگى و ارتباط قرآن با واقعیت، و اینکه چگونه مى‌توان قرآن را مورد تطبیق بر واقعیتها، قرار داد، و خلاصه‌اى از کیفیت الهام گرفتن از قرآن (کیفیت تدبر در قرآن)، که شالوده تفسیر نیز بر این مبنا استوار مى‌باشد.

ترجمه فارسى تفسیر

ترجمه فارسى این تفسیر در ۱۸ جلد بنام «هدایت قرآن»، توسط مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوى، انجام گرفته و منتشر گردیده است. چاپ اول آن در سال ۱۳۷۷ ش در ۳۰۰۰ نسخه عرضه شده است. نکته قابل توجه در ترجمه، توانمندى، متبحر و مشهور بودن مترجمان عالیقدر آن مى‌باشد، این مزیت، سبب خلق اثرى گرانقدر، شیوا و دقیق، شده است. مرحوم استاد احمد آرام، جلدهاى ۱- ۶- ۹- ۱۰- ۱۳- ۱۴- ۱۶- ۱۷ و ۱۸ را به عهده داشته‌اند. مرحوم استاد عبد المحمد آیتى جلدهاى ۲، ۳، ۴، ۷ (و جلد ۱۰ مشترک با احمد آرام) را به عهده داشته‌اند. دکتر پرویز اتابکى جلدهاى ۱۱- ۸- ۱۵ و ۱۲ را به عهده داشته‌اند و دکتر جعفر شعار جلد ۵ را ترجمه نموده‌اند. مسئولیت هماهنگ‌سازى و همسان نمودن ترجمه به آقاى حمید رضا آژیر، سپرده شده بود، و تمام ۱۸ جلد، در چارچوب مدون، بازخوانى شد، تا همسان و هماهنگ گردند. این ترجمه داراى مقدمه‌اى از ناشر بوده که شیوه کار و هماهنگى آن را توضیح داده است.

پیشگفتارى از استاد واعظ زاده، قبل از ترجمه تفسیر، ارائه شده، که در آن به سیرى اجمالى در تفسیر و انواع آن مى‌پردازد، سپس به تفسیر «من هدى القرآن» و مزیتهاى آن مى‌پردازد و مهمترین خصوصیات آن را، دورى از مباحث استطرادى، و بخش رهنمودهایى از آیات، (که برداشت کلى مصنف از آیات است) و همچنین روابط آیات و برداشتهاى خاص تدبرى و تحلیلى و عقلى مفسر از آیات مى‌داند. ترجمه آن توسط مترجمان توانا را از دیگر امتیازات، تفسیر برمى‌شمرد. متأسفانه این ترجمه فاقد فهرست مطالب مى‌باشد.

نسخه‌شناسى

تفسیر« من هدى القرآن» به تاریخ ۱/ ۴/ ۱۳۹۸ هجرى در کویت، تألیفش آغاز و حدود شش سال به طول انجامید. در سال ۱۴۰۵ ق در تهران چاپ و نشر گردید و این کار توسط ناشرین مختلف، انجام گرفت.

نسخه حاضر، چاپ اول این تفسیر از طرف دار محبّى الحسین( ع) مى‌باشد که در سال ۱۴۱۹ ق، مطابق با ۱۳۷۷ ش در ۱۸ جلد در بیروت منتشر شده است. فهرست مطالب بر اساس آیات و سور در آخر هر جلد موجود مى‌باشد.

منابع مقاله

۱- مقدمه تفسیر در ج ۱ و سایر مجلدات آن.

۲- المفسرون حیاتهم و منهجهم سید محمد على ایازى ص ۷۶۸.

۳- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به کوشش بهاء الدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۶۶ و جلد دوم ص ۲۰۲۱

۴- طبقات مفسران شیعه دکتر عقیقى بخشایشى ج ۵ ص ۱۲۶.

۵- تفسیر و مفسران آیت الله معرفت ج ۲ ص ۵۰۰.

۶- دائرة المعارف تشیع جلد ۴ ص ۵۷۹

منبع

نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.

متن کتاب

من هدى القرآن

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: