مستقلات عقلیه: تفاوت بین نسخهها
(رده) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | در کنار کتاب و سنت و | + | در کنار [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] و [[اجماع]]، [[عقل]] انسان نیز بشر را در رسیدن به [[احکام شرعی]] یاری می رساند. حال سوال این است که آیا عقل بشر به صورت مستقل می تواند حکم شرع را برای او تبیین کند؟ این سوالی است که منجر به تقسیم کارآئی عقل به مستقل و غیر مستقل شده است. |
− | == | + | ==اقسام کارآیی عقل== |
− | از دیدگاه شیعه عقل یکی از منابع چهارگانه دستیابی به حکم شرع | + | از دیدگاه [[شیعه]] عقل یکی از منابع چهارگانه دستیابی به حکم شرع می باشد. اما از آنجا که عقل یک ابزار بشری محسوب می¬شود در مقابل [[قرآن]] و [[سنت]] که ابزار الهی و [[وحی]] هستند، این پرسش مطرح است که همانگونه که ابزار های الهی، مستقلاً [[فقیه]] را به حکم شرعی می¬رسانند، آیا این ابزار بشری هم می¬تواند بدون واسطه به حکم شرع دست یابد یا آنکه نیازمند واسطه است؟ قبلاً ذکر شد که عقل در حوزه احکام و استنباط احکام شرعی، دو کارآیی دارد. |
− | + | ۱. کارآیی استقلالی ۲. کارآیی غیر استقلالی. | |
− | |||
کارآیی استقلالی یا عقل منبعی، یعنی عقل در ردیف و در کنار منابع دیگر (قرآن و سنت) یک منبع مستقل است برای استخراج حکم، و کارایی غیر استقلالی یا عقل ابزاری یعنی عقل به عنوان ابزاری برای استخراج حکم از منابع دیگر است. | کارآیی استقلالی یا عقل منبعی، یعنی عقل در ردیف و در کنار منابع دیگر (قرآن و سنت) یک منبع مستقل است برای استخراج حکم، و کارایی غیر استقلالی یا عقل ابزاری یعنی عقل به عنوان ابزاری برای استخراج حکم از منابع دیگر است. | ||
− | کارآیی استقلالی | + | کارآیی استقلالی عقل، خود به دو نوع است: الف) مستقلات عقلیه، ب) غیر مستقلات عقلیه.<ref> میرزای قمی، ابوالقاسم، قوانین الاصول، مکتبه العلمیه الاسلامیه، قم، بی تا، ج ۲، ص۲۰. </ref> |
− | + | '''الف. مستقلات عقلیه:''' | |
+ | |||
+ | مستقلات عقلیه یعنی احکامی که عقل بدون دخالت و کمک گرفتن از [[شرع]]، درک کرده و صغری و کبرای قیاس، هر دو عقلی هستند، مثل حکم به حسن عدل: | ||
− | |||
صغری: عدل عقلاً نیکوست. | صغری: عدل عقلاً نیکوست. | ||
+ | |||
کبری: آنچه عقلاً لازم است، شرع آن را واجب می¬سازد. | کبری: آنچه عقلاً لازم است، شرع آن را واجب می¬سازد. | ||
+ | |||
نتیجه: عدل واجب شرعی است. | نتیجه: عدل واجب شرعی است. | ||
− | + | '''ب. غیر مستقلات عقلیه:''' | |
+ | |||
+ | غیر مستقلات عقلیه یعنی احکامی که عقل با توجه به حکم شارع آنها را درک و بیان می¬کند و به عبارتی صغرای قیاس، شرعی و کبرای قیاس، عقلی است مثل وجوب مقدمه: | ||
+ | |||
+ | صغرا: نماز واجب شرعی است. | ||
− | |||
− | |||
کبرا: هر عملی که واجب شرعی است مقدماتش هم شرعاً واجب است. | کبرا: هر عملی که واجب شرعی است مقدماتش هم شرعاً واجب است. | ||
− | |||
− | |||
− | == | + | نتیجه: مقدمات نماز شرعاً واجب است. |
+ | |||
+ | ==قاعده ملازمه عقل و شرع== | ||
− | جایگاه بحث اولاً در مورد کارایی استقلالی عقل یعنی عقل منبعی | + | برای برسی نقش عقل در استنباط احکام، ابتدا باید موضع و جایگاه بحث را معین نمود. جایگاه بحث اولاً در مورد کارایی استقلالی عقل یعنی عقل منبعی است، چون کارایی غیر استقلالی عقل ـ که همان کارکرد ابزاری عقل است ـ مورد پذیرش همگان حتی مخالفان عقل نیز می¬باشد؛ از این رو از محل بحث خارج است. ثانیاً در صغرا و کبرای مستقلات عقلی و کبرای غیر مستقلات عقلی است. اما از آنجا که در غیر مستقلات عقلی نیز عقل با کمک شرع (صغرای قضیه) به حکم دست یافته است و از طرفی محل بحث در مورد جایی است که عقل به عنوان منبع مستقل به احکام دست یابد، لذا این موضع نیز خارج از بحث است. در نتیجه موضوع بحث مستقلات عقلیه است.<ref> عبادی نیک، فاطمه، نقش عقل در استنباط احکام، نشریه الکترونیکی جامعه الزهراء(س). </ref> |
− | |||
− | + | البته با دقت در مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه در می¬یابیم که استنباط احکام شرع به وسیله عقل در هر دو بخش، مستلزم پذیرش یک قاعده به نام قاعده «ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع» می¬باشد. | |
− | اجمالا | + | اجمالا تعریف این قاعده به صورت زیر است: اصولیون از قاعده ملازمه با عبارت «کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع» یاد کرده اند. مقصود از قاعده ملازمه این است که هر آنچه عقل بدان حکم کند، شرع نیز بدان حکم می¬نماید و کبرای قیاس در مستقلات عقلیه در مقام این است که هر گاه عقل وجود مصلحت حتمی و یا مفسده حتمی در انجام عملی یا ترک فعلی را کشف کند، و فاعل فعل یا تارک آن را مستحق [[ثواب]] یا عقاب ببیند، شرع مقدس نیز به [[واجب|وجوب]] یا [[حرام|حرمت]] آن عمل حکم میدهد.<ref> عابدی، سید غلامحسین، چیستی و ویژگی های عقل به عنوان منبع استنباط احکام شرعی، مجتمع آموزشی امام خمینی(ره)، قم، ۱۳۸۸ش، ص۲۶۲. </ref> |
− | اما آنچه در فقه اهل سنت به عنوان عقل به آن توجه | + | اما آنچه در فقه [[اهل سنت]] به عنوان عقل به آن توجه می شود نه دقیقا خود عقل، بلکه [[قیاس در فقه|قیاس فقهی]] است که در [[منطق]] به آن تمثیل گفته می شود. قیاس (در اصطلاح فقهی آن) عبارت است از سرایت دادن حکم از موضوعی به موضوع دیگر به ملاک (ظنی) مشترک بین این دو.<ref> جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، کیهان، تهران، ۱۳۷۰ش، ص ۳۶۵. </ref> |
− | + | گفتیم که از نظر علماء [[شیعه|شیعه]] حکم عقل در صورتی حجت است که یقینی و قطعی بوده و احتمال خلاف در بین نباشد. اگر عقل با این استحکام به یک حکم شرعی رسید آن حکم عقل حجت و نافذ خواهد بود، در حالیکه در قیاس به حکم اینکه آن صرفا پیروى از ظنّ و گمان و خیال است و به حکم اینکه کلیاتى که از طرف شارع مقدس [[اسلام]] و جانشینان او رسیده است وافى به جوابگوئى است، رجوع به قیاس به هیچ وجه جایز نیست. در مقابل، این نظر مورد تایید کامل [[حنفی|حنفی]] هاست و [[شافعی|شافعی]] ها هم به آن گرایش دارند و البته [[مالکی|مالکی]] ها و مخصوصا [[حنبلی|حنبلی]] ها آن را کاملا رد می کنند و به هیچ وجه به امور عقلی بها نمی دهند. | |
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ کنونی تا ۸ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۶
در کنار کتاب و سنت و اجماع، عقل انسان نیز بشر را در رسیدن به احکام شرعی یاری می رساند. حال سوال این است که آیا عقل بشر به صورت مستقل می تواند حکم شرع را برای او تبیین کند؟ این سوالی است که منجر به تقسیم کارآئی عقل به مستقل و غیر مستقل شده است.
اقسام کارآیی عقل
از دیدگاه شیعه عقل یکی از منابع چهارگانه دستیابی به حکم شرع می باشد. اما از آنجا که عقل یک ابزار بشری محسوب می¬شود در مقابل قرآن و سنت که ابزار الهی و وحی هستند، این پرسش مطرح است که همانگونه که ابزار های الهی، مستقلاً فقیه را به حکم شرعی می¬رسانند، آیا این ابزار بشری هم می¬تواند بدون واسطه به حکم شرع دست یابد یا آنکه نیازمند واسطه است؟ قبلاً ذکر شد که عقل در حوزه احکام و استنباط احکام شرعی، دو کارآیی دارد.
۱. کارآیی استقلالی ۲. کارآیی غیر استقلالی.
کارآیی استقلالی یا عقل منبعی، یعنی عقل در ردیف و در کنار منابع دیگر (قرآن و سنت) یک منبع مستقل است برای استخراج حکم، و کارایی غیر استقلالی یا عقل ابزاری یعنی عقل به عنوان ابزاری برای استخراج حکم از منابع دیگر است.
کارآیی استقلالی عقل، خود به دو نوع است: الف) مستقلات عقلیه، ب) غیر مستقلات عقلیه.[۱]
الف. مستقلات عقلیه:
مستقلات عقلیه یعنی احکامی که عقل بدون دخالت و کمک گرفتن از شرع، درک کرده و صغری و کبرای قیاس، هر دو عقلی هستند، مثل حکم به حسن عدل:
صغری: عدل عقلاً نیکوست.
کبری: آنچه عقلاً لازم است، شرع آن را واجب می¬سازد.
نتیجه: عدل واجب شرعی است.
ب. غیر مستقلات عقلیه:
غیر مستقلات عقلیه یعنی احکامی که عقل با توجه به حکم شارع آنها را درک و بیان می¬کند و به عبارتی صغرای قیاس، شرعی و کبرای قیاس، عقلی است مثل وجوب مقدمه:
صغرا: نماز واجب شرعی است.
کبرا: هر عملی که واجب شرعی است مقدماتش هم شرعاً واجب است.
نتیجه: مقدمات نماز شرعاً واجب است.
قاعده ملازمه عقل و شرع
برای برسی نقش عقل در استنباط احکام، ابتدا باید موضع و جایگاه بحث را معین نمود. جایگاه بحث اولاً در مورد کارایی استقلالی عقل یعنی عقل منبعی است، چون کارایی غیر استقلالی عقل ـ که همان کارکرد ابزاری عقل است ـ مورد پذیرش همگان حتی مخالفان عقل نیز می¬باشد؛ از این رو از محل بحث خارج است. ثانیاً در صغرا و کبرای مستقلات عقلی و کبرای غیر مستقلات عقلی است. اما از آنجا که در غیر مستقلات عقلی نیز عقل با کمک شرع (صغرای قضیه) به حکم دست یافته است و از طرفی محل بحث در مورد جایی است که عقل به عنوان منبع مستقل به احکام دست یابد، لذا این موضع نیز خارج از بحث است. در نتیجه موضوع بحث مستقلات عقلیه است.[۲]
البته با دقت در مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه در می¬یابیم که استنباط احکام شرع به وسیله عقل در هر دو بخش، مستلزم پذیرش یک قاعده به نام قاعده «ملازمه میان حکم عقل و حکم شرع» می¬باشد.
اجمالا تعریف این قاعده به صورت زیر است: اصولیون از قاعده ملازمه با عبارت «کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع» یاد کرده اند. مقصود از قاعده ملازمه این است که هر آنچه عقل بدان حکم کند، شرع نیز بدان حکم می¬نماید و کبرای قیاس در مستقلات عقلیه در مقام این است که هر گاه عقل وجود مصلحت حتمی و یا مفسده حتمی در انجام عملی یا ترک فعلی را کشف کند، و فاعل فعل یا تارک آن را مستحق ثواب یا عقاب ببیند، شرع مقدس نیز به وجوب یا حرمت آن عمل حکم میدهد.[۳]
اما آنچه در فقه اهل سنت به عنوان عقل به آن توجه می شود نه دقیقا خود عقل، بلکه قیاس فقهی است که در منطق به آن تمثیل گفته می شود. قیاس (در اصطلاح فقهی آن) عبارت است از سرایت دادن حکم از موضوعی به موضوع دیگر به ملاک (ظنی) مشترک بین این دو.[۴]
گفتیم که از نظر علماء شیعه حکم عقل در صورتی حجت است که یقینی و قطعی بوده و احتمال خلاف در بین نباشد. اگر عقل با این استحکام به یک حکم شرعی رسید آن حکم عقل حجت و نافذ خواهد بود، در حالیکه در قیاس به حکم اینکه آن صرفا پیروى از ظنّ و گمان و خیال است و به حکم اینکه کلیاتى که از طرف شارع مقدس اسلام و جانشینان او رسیده است وافى به جوابگوئى است، رجوع به قیاس به هیچ وجه جایز نیست. در مقابل، این نظر مورد تایید کامل حنفی هاست و شافعی ها هم به آن گرایش دارند و البته مالکی ها و مخصوصا حنبلی ها آن را کاملا رد می کنند و به هیچ وجه به امور عقلی بها نمی دهند.
پانویس
- ↑ میرزای قمی، ابوالقاسم، قوانین الاصول، مکتبه العلمیه الاسلامیه، قم، بی تا، ج ۲، ص۲۰.
- ↑ عبادی نیک، فاطمه، نقش عقل در استنباط احکام، نشریه الکترونیکی جامعه الزهراء(س).
- ↑ عابدی، سید غلامحسین، چیستی و ویژگی های عقل به عنوان منبع استنباط احکام شرعی، مجتمع آموزشی امام خمینی(ره)، قم، ۱۳۸۸ش، ص۲۶۲.
- ↑ جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامی، کیهان، تهران، ۱۳۷۰ش، ص ۳۶۵.
فقه/اصول فقه | ||
اصول فقه | مبحث الفاظ: مشتق، اوامر، نواهی، مفاهیم، عام و خاص ، مطلق و مقید ، مجمل و مبین | منابع اصول فقه |
ملازمات عقلیه: مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه | ||
مباحث حجت: کتاب، سنت، اجماع، حجیت ظواهر، شهرت، سیره ، قیاس، تعادل و تراجیح | ||
مباحث اصول عملیه :اصل برائت، اصل احتیاط، اصل تخییر، اصل استصحاب | ||
پیوندهای مرتبط: | رده:اصول فقه | رده:اصولیون | رده:منابع اصول فقه | رده:اصطلاحات اصول فقه | قواعد فقهی | احکام |