شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

احسن ‌الحدیث: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی 'از اوصاف يا نام‌هاى قرآن. اين تركيب، از 2 واژه احسن به ‌معناى نيكوترين و [[حدي...' ایجاد کرد)
 
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
از اوصاف يا نام‌هاى [[قرآن]].
+
{{مقاله خوب}}
 +
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
'''«أحسنُ الحدیث»''' از اوصاف یا نام‌هاى [[قرآن|قرآن کریم]] است. شیوایى و فصاحت، نظم و اسلوب بیانى ویژه، صدق محض بودن، دربرگیرى اخبار غیبى، علوم فراوان و جامعیت را، از جمله دلایل «احسن‌الحدیث» بودن قرآن برشمرده‌اند.  
  
اين تركيب، از 2 واژه احسن به ‌معناى نيكوترين و [[حديث]] بدست آمده است و به ‌دليل پيوستگى واژه حديث با احسن الحديث، در همين مقاله از آن بحث مى‌شود. با وجود گوناگونى عبارت‌ها، نوعى هماهنگى در معناى واژه حديث ميان لغت‌شناسان به چشم مى‌خورد گويا آنان هر نو ظهورى اعمّ از شىء،<ref> مقاييس اللغه، ج‌ ص‌ 36.</ref> سخن<ref> مفردات، ص‌ 222.</ref> و خبر<ref> الوجوه والنظائر، ج‌ ص‌ 268.</ref> را حديث گفته‌اند كه رايج‌ترين معناى آن در قرآن، سخن و كلام است و از معانى غيررايج آن مى‌توان به خبر و عبرت اشاره كرد.<ref> همان.</ref>
+
==واژه‌شناسی==
 +
این ترکیب، از ۲ واژه «احسن» به ‌معناى نیکوترین و «حدیث» بدست آمده است. لغت‌شناسان معمولا هر امر نوظهورى اعمّ از شىء،<ref> مقاییس اللغه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶.</ref> سخن<ref> مفردات، ص‌ ۲۲۲.</ref> و خبر<ref> الوجوه والنظائر، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۸.</ref> را حدیث گفته‌اند که رایج‌ترین معناى آن در [[قرآن]]، سخن و کلام است و از معانى غیررایج آن مى‌توان به خبر و عبرت اشاره کرد.<ref> همان.</ref>
  
از مجموع ‌23 بار كاربرد مفرد [[حديث]]، معناى 9 آيه ([[سوره اعراف]]/7، 185؛ [[سوره كهف]]/18، 6؛ [[سوره زمر]]/39،23؛ [[سوره جاثيه]]/45، 6؛ [[سوره طور]]/52، 34؛ [[سوره نجم]]/53، 59؛ [[سوره واقعه]]/56، 81؛ [[سوره قلم]]/68، 44؛ [[سوره مرسلات]]/77، 50) را مى‌توان با [[قرآن]] پيوند داد كه به ‌طور تقريبى در همه آن‌ها نوعى تهديد و سرزنش كافران به ‌دليل بى‌توجهى به آيات الهى به چشم مى‌خورد.
+
==احسن الحدیث در قرآن==
  
برخى معتقدند واژه [[حديث]] در آيه‌ 59 سوره نجم/53، به مضمون آيات پيش از خود اشاره دارد. برخى نيز حديث را فقط در آياتى چون 81 [[سوره واقعه]]/56 و 6 [[سوره كهف]]/18 كه با پيشوندهاى احسن و اسم اشاره «هذا» همراه هستند، به ‌معناى قرآن دانسته‌اند<ref> اسماء القرآن، ص‌ 61.</ref> كه شايد به جاى مفهوم كلى آيه، صرفاً معناى واژه مورد نظر آن‌ها باشد.
+
از مجموع ‌۲۳ بار کاربرد مفرد «حدیث»، معناى ۹ آیه ([[سوره اعراف]]/۷، ۱۸۵؛ [[سوره کهف]]/۱۸، ۶؛ [[سوره زمر]]/۳۹،۲۳؛ [[سوره جاثیه]]/۴۵، ۶؛ [[سوره طور]]/۵۲، ۳۴؛ [[سوره نجم]]/۵۳، ۵۹؛ [[سوره واقعه]]/۵۶، ۸۱؛ [[سوره قلم]]/۶۸، ۴۴؛ [[سوره مرسلات]]/۷۷، ۵۰) را مى‌توان با [[قرآن]] پیوند داد که به ‌طور تقریبى در همه آن‌ها نوعى تهدید و سرزنش کافران به ‌دلیل بى‌توجهى به آیات الهى به چشم مى‌خورد.
  
مفسران، نوآورى‌ها،<ref> نمونه، ج‌ 12، ص‌ 162.</ref> تازگى نزول قرآن در مقايسه با كتاب‌هاى آسمانى پيشين<ref> تفسير ماوردى، ج‌ 5، ص‌ 122.</ref> و نيز كلام<ref> روح المعانى، مج‌ 13، ج‌ 23، ص ‌381.</ref> و خبر جديد بودن<ref> التحرير والتنوير، ج‌ 15، ص‌ 255.</ref> آن را دليل وصف يا نامگذارى [[قرآن]] به حديث مى‌دانند. همچنين متكلمان و مفسران طرفدار نظريه حدوث قرآن، نام‌گذارى اين كتاب به حديث را شاهدى بر ادعاى خود مى‌شمارند.<ref> التبيان، ج‌ 5، ص‌ 45.</ref>
+
برخى معتقدند واژه حدیث در آیه‌ ۵۹ سوره نجم، به مضمون آیات پیش از خود اشاره دارد. برخى نیز حدیث را فقط در آیاتى چون ۸۱ [[سوره واقعه]] و ۶ [[سوره کهف]] که با پیشوندهاى احسن و اسم اشاره «هذا» همراه هستند، به ‌معناى قرآن دانسته‌اند<ref> اسماء القرآن، ص‌ ۶۱.</ref> که شاید به جاى مفهوم کلى [[آیه]]، صرفاً معناى واژه مورد نظر آن‌ها باشد.
  
مخالفان آن‌ها نيز با ارائه پاسخ‌هايى از قبيل حدوث لفظى قرآن كوشيده‌اند از ديدگاه خود دفاع كنند؛<ref> التفسير الكبير، ج‌ 15، ص‌ 284.</ref> در ‌حالى ‌كه گويا فهم عرفى و ابتدايى آيات، هيچ كدام از ديدگاه‌هاى ياد ‌شده را يارى ندهد.
+
آشکارترین مورد وصف [[قرآن]] به حدیث، آیه‌ ۲۳ [[سوره زمر]]/۳۹ است که بر مبناى آن، قرآن نه ‌تنها حدیث، بلکه نیکوترین حدیث و سخن (احسن الحدیث) به ‌شمار مى‌آید و آیاتش (در لطف، زیبایى، عمق و محتوا) همانند یکدیگر است. آیاتى مکرر و منسجم دارد که از شنیدن آن‌ها، بر ‌اندام کسانى‌ که از پروردگارشان مى‌ترسند، لرزه ‌مى‌افتد: {{متن قرآن|«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِی تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکرِ اللَّهِ ذَلِک هُدَى اللَّهِ یهْدِی بِهِ مَنْ یشَاء وَمَن یضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ»}}.
  
آشكارترين مورد وصف [[قرآن]] به [[حديث]]، آيه‌ 23 [[سوره زمر]]/39 است كه بر مبناى آن، قرآن نه ‌تنها حديث بلكه نيكوترين حديث و سخن (احسن الحديث) به ‌شمار مى‌آيد و آياتش (در لطف، زيبايى، عمق و محتوا) همانند يكديگر است.
+
گفته‌اند: درخواست [[صحابه]] [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله براى بیان داستان پیشینیان،<ref> روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص‌ ۳۸۱.</ref> یا شنیدن سخنى از او جهت رفع خستگى و ملال،<ref> الکشاف، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۳.</ref> [[سبب نزول]] آیه (أحسن الحدیث) شده است که هر دو شأن نزول، افزون بر نمایاندن جایگاه نشاط‌آفرین قرآن،<ref> روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص‌ ۳۸۱.</ref> ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستین گام به قرآن یادآور مى‌شود.
  
آياتى مكرر و منسجم دارد كه از شنيدن آن‌ها، بر ‌اندام كسانى‌ كه از پروردگارشان مى‌ترسند، لرزه ‌مى‌افتد: «اَللّهُ نَزَّلَ اَحسَنَ الحَديثِ كِتبـًا مُتَشبِهـًا مَثانِىَ تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلودُ الَّذينَ يَخشَونَ رَبَّهُم ثُمَّ تَلينُ جُلودُهُم و قُلوبُهُم اِلى ذِكرِ اللّهِ ذلِكَ هُدَى اللّهِ يَهدى بِهِ مَن يَشَاءُ و مَن يُضلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِن هاد».
+
در ‌حالى ‌که بسیارى از مفسران، احسن‌الحدیث را به ‌معناى نیکوترین کلام مى‌دانند،<ref> کنزالدقائق، ج‌ ۱۱، ص‌ ۲۹۷؛ روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج ‌۲۳، ص ۳۸۱؛ المیزان، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۵۶.</ref> برخى با انطباق مفهوم تکرار که در [[مثانی (اسامی و اوصاف قرآن)|مثانى]] و متشابه نهفته است، با داستان‌هاى مکرر قرآن<ref> روان جاوید، ج‌ ۴، ص‌ ۴۹۳.</ref> و شاید به تأثیر از آیاتى مانند {{متن قرآن|«وَهَلْ أَتَاک حَدِیثُ مُوسَى»}} ([[سوره طه]]/۲۰، ۹) و نیز [[شأن نزول]] آیه، احسن‌الحدیث را به احسن‌القصص [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>الوجوه والنظائر، ج‌۱، ص‌۲۶۹.</ref>
  
در ‌حالى ‌كه بسيارى از مفسران، احسن‌الحديث را به ‌معناى نيكوترين كلام مى‌دانند،<ref> كنزالدقائق، ج‌ 11، ص‌ 297؛ روح المعانى، مج‌ 13، ج ‌23، ص 381؛ الميزان، ج‌ 17، ص‌ 256.</ref> برخى با انطباق مفهوم تكرار كه در مثانى و متشابه نهفته است با داستان‌هاى مكرر قرآن<ref> روان جاويد، ج‌ 4، ص‌ 493.</ref> و شايد به تأثير از آياتى مانند «هَل اَتكَ حَديثُ موسى» ([[سوره طه]]/20، 9) و نيز شأن نزول، آيه احسن‌الحديث را به احسن‌القصص تفسير كرده‌اند.<ref> الوجوه والنظائر، ج‌ ص‌ 269.</ref>
+
==دلایل نامگذاری قرآن به احسن‌الحدیث==
 +
گسترده‌ترین بحث درباره [[آیه]] مذکور، وجه وصف یا نام‌گذارى [[قرآن]] به احسن الحدیث است. در این جهت، اغلب به جنبه‌هاى لفظى و معنایى قرآن پرداخته‌اند. از جامع‌ترین دیدگاه‌ها، نظر [[فخر رازى]] است که هر دو بُعد یاد ‌شده را در نظر داشته‌ است.<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص‌ ۲۶۸‌ـ‌۲۷۱.</ref>
  
در فرهنگ دينى شايد، اين وصف شهرت بيشترى از حديث داشته باشد؛ چنان‌كه اميرمؤمنان‌ على عليه‌السلام براى تشويق به فراگيرى [[قرآن]] از آن با عنوان احسن الحديث ياد ‌كرده است: «تعلموا القرءان فإنّه أحسن الحديث».<ref> [[نهج البلاغه]]، خ 110.</ref>
+
برخی مفسران، نوآورى‌های قرآن،<ref> نمونه، ج‌ ۱۲، ص‌ ۱۶۲.</ref> تازگى نزول آن در مقایسه با کتاب‌هاى آسمانى پیشین<ref> تفسیر ماوردى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۲.</ref> و نیز کلام<ref> روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص ‌۳۸۱.</ref> و خبر جدید بودن<ref> التحریر والتنویر، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۵۵.</ref> آن را دلیل وصف یا نامگذارى قرآن به «حدیث» مى‌دانند.
  
گفته‌اند: درخواست صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله براى بيان داستان پيشينيان<ref> روح المعانى، مج‌ 13، ج‌ 23، ص‌ 381.</ref> يا شنيدن سخنى از او جهت رفع خستگى و ملال،<ref> الكشاف، ج‌ ص‌ 123.</ref> سبب نزول آيه شده است كه هر دو شأن نزول، افزون بر نماياندن جايگاه نشاط‌آفرين قرآن<ref> روح المعانى، مج‌ 13، ج‌ 23، ص‌ 381.</ref> ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستين گام به قرآن يادآور مى‌شود.
+
همچنین، شیوایى و فصاحت،<ref> تفسیر ماوردى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۲.</ref> نظم<ref> روح البیان، ج‌ ۸، ص‌ ۹۷.</ref> و اسلوب بیانى ویژه<ref> التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص‌ ۲۶۸.</ref> را از ویژگى‌هاى برترى لفظى قرآن و احسن‌الحدیث بودن آن برشمرده‌اند.  
  
گسترده‌ترين بحث درباره آيه، وجه وصف يا نام‌گذارى قرآن به احسن الحديث است. در اين جهت اغلب به جنبه‌هاى لفظى و معنايى قرآن پرداخته‌اند. از جامع‌ترين ديدگاه‌ها، نظر فخر رازى است كه هر دو بُعد ياد ‌شده را در نظر داشته‌ است.<ref> التفسير الكبير، ج‌ 26، ص‌ 268‌ـ‌271.</ref>
+
برخی نیز از چهره معنوى قرآن پرده برگرفته و برخى از ویژگى‌هاى برترى معنایى آن مانند موارد ذیل را نمایانده‌اند: مصونیت از تناقض<ref>التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص ‌۲۶۸.</ref> و حق و صدق محض بودن،<ref>المیزان، ج ‌۱۷، ص‌ ۲۵۶.</ref> دربرگیرى اخبار غیبى،<ref>فتح البیان، ج‌ ۸، ص‌ ۲۱۹.</ref> علوم فراوان<ref>التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص‌ ۲۶۸.</ref> و شگفتى‌هاى آفرینش،<ref> التحریر والتنویر، ج‌ ۲۳، ص‌ ۳۸۵.</ref> انبوهى [[احکام]] در مقایسه با کتاب‌هاى پیشین،<ref>کشف الاسرار، ج‌ ۸، ص‌ ۴۰۳.</ref> هدایت توده‌ها و بیدار ساختن افکار واندیشه‌ها،<ref> شناخت قرآن، ص‌ ۱۲.</ref> و جامعیت آن به ‌دلیل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.<ref> الحدید، ۶، ص‌ ۱۵۸.</ref>
 
+
==پانویس==
مفسران، شيوايى و فصاحت،<ref> تفسير ماوردى، ج‌ 5، ص‌ 122.</ref> نظم<ref> روح البيان، ج‌ 8، ص‌ 97.</ref> و اسلوب بيانى ويژه<ref> التفسير الكبير، ج‌ 26، ص‌ 268.</ref> را از ويژگى‌هاى برترى لفظى [[قرآن]] و احسن‌الحديث بودن آن برشمرده‌اند. همچنين از چهره معنوى قرآن پرده برگرفته و برخى از ويژگى‌هاى برترى معنايى آن مانند موارد ذيل را نمايانده‌اند:
 
 
 
مصونيت از تناقض<ref> التفسير الكبير، ج‌ 26، ص ‌268.</ref> و حق و صدق محض بودن،<ref> الميزان، ج ‌17، ص‌ 256.</ref> دربرگيرى اخبار غيبى،<ref> فتح البيان، ج‌ ص‌ 219.</ref> علوم فراوان<ref> التفسير الكبير، ج‌ 26، ص‌ 268.</ref> و شگفتى‌هاى آفرينش،<ref> التحرير والتنوير، ج‌ 23، ص‌ 385.</ref> انبوهى [[احكام]] در مقايسه با كتاب‌هاى پيشين،<ref> كشف الاسرار، ج‌ ص‌ 403.</ref> هدايت توده‌ها و بيدار ساختن افكار وانديشه‌ها،<ref> شناخت قرآن، ص‌ 12.</ref> جامعيت آن به ‌دليل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.<ref> الحديد، 6، ص‌ 158.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
===منابع===
+
==منابع==
 
+
* [[دائرة المعارف قرآن کریم]]، تقى صادقی، جلد ۲، صفحه ۲۹۸-۳۰۰.
تقى صادقی، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد صفحه 298-300
+
{{قرآن}}
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
  
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
+
[[رده:اسامی و اوصاف قرآن]]
[[رده: نام‌های قرآن]]
+
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۶


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«أحسنُ الحدیث» از اوصاف یا نام‌هاى قرآن کریم است. شیوایى و فصاحت، نظم و اسلوب بیانى ویژه، صدق محض بودن، دربرگیرى اخبار غیبى، علوم فراوان و جامعیت را، از جمله دلایل «احسن‌الحدیث» بودن قرآن برشمرده‌اند.

واژه‌شناسی

این ترکیب، از ۲ واژه «احسن» به ‌معناى نیکوترین و «حدیث» بدست آمده است. لغت‌شناسان معمولا هر امر نوظهورى اعمّ از شىء،[۱] سخن[۲] و خبر[۳] را حدیث گفته‌اند که رایج‌ترین معناى آن در قرآن، سخن و کلام است و از معانى غیررایج آن مى‌توان به خبر و عبرت اشاره کرد.[۴]

احسن الحدیث در قرآن

از مجموع ‌۲۳ بار کاربرد مفرد «حدیث»، معناى ۹ آیه (سوره اعراف/۷، ۱۸۵؛ سوره کهف/۱۸، ۶؛ سوره زمر/۳۹،۲۳؛ سوره جاثیه/۴۵، ۶؛ سوره طور/۵۲، ۳۴؛ سوره نجم/۵۳، ۵۹؛ سوره واقعه/۵۶، ۸۱؛ سوره قلم/۶۸، ۴۴؛ سوره مرسلات/۷۷، ۵۰) را مى‌توان با قرآن پیوند داد که به ‌طور تقریبى در همه آن‌ها نوعى تهدید و سرزنش کافران به ‌دلیل بى‌توجهى به آیات الهى به چشم مى‌خورد.

برخى معتقدند واژه حدیث در آیه‌ ۵۹ سوره نجم، به مضمون آیات پیش از خود اشاره دارد. برخى نیز حدیث را فقط در آیاتى چون ۸۱ سوره واقعه و ۶ سوره کهف که با پیشوندهاى احسن و اسم اشاره «هذا» همراه هستند، به ‌معناى قرآن دانسته‌اند[۵] که شاید به جاى مفهوم کلى آیه، صرفاً معناى واژه مورد نظر آن‌ها باشد.

آشکارترین مورد وصف قرآن به حدیث، آیه‌ ۲۳ سوره زمر/۳۹ است که بر مبناى آن، قرآن نه ‌تنها حدیث، بلکه نیکوترین حدیث و سخن (احسن الحدیث) به ‌شمار مى‌آید و آیاتش (در لطف، زیبایى، عمق و محتوا) همانند یکدیگر است. آیاتى مکرر و منسجم دارد که از شنیدن آن‌ها، بر ‌اندام کسانى‌ که از پروردگارشان مى‌ترسند، لرزه ‌مى‌افتد: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِی تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکرِ اللَّهِ ذَلِک هُدَى اللَّهِ یهْدِی بِهِ مَنْ یشَاء وَمَن یضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ».

گفته‌اند: درخواست صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله براى بیان داستان پیشینیان،[۶] یا شنیدن سخنى از او جهت رفع خستگى و ملال،[۷] سبب نزول آیه (أحسن الحدیث) شده است که هر دو شأن نزول، افزون بر نمایاندن جایگاه نشاط‌آفرین قرآن،[۸] ضرورت مراجعه مسلمانان را در نخستین گام به قرآن یادآور مى‌شود.

در ‌حالى ‌که بسیارى از مفسران، احسن‌الحدیث را به ‌معناى نیکوترین کلام مى‌دانند،[۹] برخى با انطباق مفهوم تکرار که در مثانى و متشابه نهفته است، با داستان‌هاى مکرر قرآن[۱۰] و شاید به تأثیر از آیاتى مانند «وَهَلْ أَتَاک حَدِیثُ مُوسَى» (سوره طه/۲۰، ۹) و نیز شأن نزول آیه، احسن‌الحدیث را به احسن‌القصص تفسیر کرده‌اند.[۱۱]

دلایل نامگذاری قرآن به احسن‌الحدیث

گسترده‌ترین بحث درباره آیه مذکور، وجه وصف یا نام‌گذارى قرآن به احسن الحدیث است. در این جهت، اغلب به جنبه‌هاى لفظى و معنایى قرآن پرداخته‌اند. از جامع‌ترین دیدگاه‌ها، نظر فخر رازى است که هر دو بُعد یاد ‌شده را در نظر داشته‌ است.[۱۲]

برخی مفسران، نوآورى‌های قرآن،[۱۳] تازگى نزول آن در مقایسه با کتاب‌هاى آسمانى پیشین[۱۴] و نیز کلام[۱۵] و خبر جدید بودن[۱۶] آن را دلیل وصف یا نامگذارى قرآن به «حدیث» مى‌دانند.

همچنین، شیوایى و فصاحت،[۱۷] نظم[۱۸] و اسلوب بیانى ویژه[۱۹] را از ویژگى‌هاى برترى لفظى قرآن و احسن‌الحدیث بودن آن برشمرده‌اند.

برخی نیز از چهره معنوى قرآن پرده برگرفته و برخى از ویژگى‌هاى برترى معنایى آن مانند موارد ذیل را نمایانده‌اند: مصونیت از تناقض[۲۰] و حق و صدق محض بودن،[۲۱] دربرگیرى اخبار غیبى،[۲۲] علوم فراوان[۲۳] و شگفتى‌هاى آفرینش،[۲۴] انبوهى احکام در مقایسه با کتاب‌هاى پیشین،[۲۵] هدایت توده‌ها و بیدار ساختن افکار واندیشه‌ها،[۲۶] و جامعیت آن به ‌دلیل در برداشتن اصول، فروع و اخلاق.[۲۷]

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶.
  2. مفردات، ص‌ ۲۲۲.
  3. الوجوه والنظائر، ج‌ ۱، ص‌ ۲۶۸.
  4. همان.
  5. اسماء القرآن، ص‌ ۶۱.
  6. روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص‌ ۳۸۱.
  7. الکشاف، ج‌ ۴، ص‌ ۱۲۳.
  8. روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص‌ ۳۸۱.
  9. کنزالدقائق، ج‌ ۱۱، ص‌ ۲۹۷؛ روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج ‌۲۳، ص ۳۸۱؛ المیزان، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۵۶.
  10. روان جاوید، ج‌ ۴، ص‌ ۴۹۳.
  11. الوجوه والنظائر، ج‌۱، ص‌۲۶۹.
  12. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص‌ ۲۶۸‌ـ‌۲۷۱.
  13. نمونه، ج‌ ۱۲، ص‌ ۱۶۲.
  14. تفسیر ماوردى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۲.
  15. روح المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص ‌۳۸۱.
  16. التحریر والتنویر، ج‌ ۱۵، ص‌ ۲۵۵.
  17. تفسیر ماوردى، ج‌ ۵، ص‌ ۱۲۲.
  18. روح البیان، ج‌ ۸، ص‌ ۹۷.
  19. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص‌ ۲۶۸.
  20. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص ‌۲۶۸.
  21. المیزان، ج ‌۱۷، ص‌ ۲۵۶.
  22. فتح البیان، ج‌ ۸، ص‌ ۲۱۹.
  23. التفسیر الکبیر، ج‌ ۲۶، ص‌ ۲۶۸.
  24. التحریر والتنویر، ج‌ ۲۳، ص‌ ۳۸۵.
  25. کشف الاسرار، ج‌ ۸، ص‌ ۴۰۳.
  26. شناخت قرآن، ص‌ ۱۲.
  27. الحدید، ۶، ص‌ ۱۵۸.

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن