فرائد الاصول (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
==مؤلف==
+
کتاب «فرائد الأصول» یا رسائل، تألیف [[شیخ مرتضى انصارى]] (م، 1281 ق) در موضوع [[اصول فقه]] است و سالیان متمادى است كه از جمله متون درسى همه حوزه هاى [[تشیع]] است.{{مشخصات کتاب
 +
 
 +
|عنوان=
 +
 
 +
|تصویر= [[پرونده:فرائد الأصول.jpg|240px|وسط]]
 +
 
 +
|نویسنده= مرتضی الانصاری
 +
 
 +
|موضوع= اصول فقه شیعه
 +
 
 +
|زبان= عربی
 +
 
 +
|تعداد جلد= 4
  
[[شیخ مرتضى انصارى]].(م 1281 ق)
+
|عنوان افزوده1= تحقیق
  
==زندگی‌نامه و اظهارنظرها==
+
|افزوده1= الشیخ الاعظم
  
شیخ انصارى روز غدیر به سال 1214 ق، در خاندان فضل و ادب در شهر دزفول پا به دنیاى خاكى گذاشت. از همان كودكى آثار بزرگى و نبوغ در چهره او نمایان بود. نقل كرده اند: «پیش از تولد او مادرش در خواب مى بیند كه حضرت [[امام صادق]] علیه السلام یك جلد [[قرآن]] به مادر شیخ عطا فرمودند و سپیده‌دم همان شب مرتضى به دنیا آمد».
+
|عنوان افزوده2=
  
شیخ انصارى بعد از آموختن قرآن، دروس مقدمات و سطح را نزد عموى بزرگوار خود شیخ حسین انصارى فراگرفت، آن گاه به سال 1232 ق یعنى در هیجده سالگى به قصد تشرف به عتبات متبرك در خدمت پدر از دزفول حركت نمود و در [[كربلا]] با سید مجاهد، فرزند صاحب ریاض ملاقات كرد.
+
|افزوده2=
  
سید، شیخ را بسیار باهوش یافت؛ از این رو، از پدرش خواست او در [[نجف]] بماند و خود به دزفول برگردد تا شیخ تحصیلاتش را تكمیل نماید. شیخ چهار سال در كربلا به تحصیل پرداخت و به سال 1240 ق به قصد [[زیارت]] هشتمین امام شیعیان عازم خراسان شد و بعد از آنجا به اصفهان و كاشان رفت. این مسافرت‌ها شش سال به طول انجامید. سرانجام شیخ در سال 1249 ق مجدداً وارد [[نجف]] مى شود و به درس و بحث مى پردازد.
+
|لینک= [http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/38677/ فرائد الاصول]
  
==معرفى اجمالى كتاب==
+
}}
 +
==مؤلف==
  
این كتاب در [[اصول فقه]] [[شیعه]] امامیه است و سالیان متمادى است كه از جمله متون درسى همه حوزه هاى تشیع است و به علت استحكام علمى كتاب و قداست شیخ، حوزه از كنار گذاشتن آن ابا دارد. فرائد الاصول فاقد مباحث الالفاظ است.
+
[[شیخ مرتضى انصارى]] روز غدیر به سال ۱۲۱۴ ق، در خاندان فضل و ادب در شهر دزفول متولد گردید. نقل کرده اند: «پیش از تولد او مادرش در خواب مى بیند که حضرت [[امام صادق]] علیه السلام یک جلد [[قرآن]] به مادر شیخ عطا فرمودند و سپیده‌دم همان شب مرتضى به دنیا آمد».
  
این كتاب در سه مقصد تنظیم شده است:
+
شیخ انصارى بعد از آموختن قرآن، دروس مقدمات و سطح را نزد عموى بزرگوار خود شیخ حسین انصارى فراگرفت، آن گاه به سال ۱۲۳۲ ق یعنى در هیجده سالگى به قصد تشرف به [[عتبات عالیات|عتبات]] متبرک در خدمت پدر از دزفول حرکت نمود و در [[کربلا]] با [[سید محمد مجاهد|سید مجاهد]]، فرزند صاحب ریاض ملاقات کرد. سید، شیخ را بسیار باهوش یافت؛ از این رو، از پدرش خواست او در [[نجف]] بماند و خود به دزفول برگردد تا شیخ تحصیلاتش را تکمیل نماید. شیخ چهار سال در کربلا به تحصیل پرداخت و به سال ۱۲۴۰ ق به قصد [[زیارت]] هشتمین امام شیعیان عازم [[خراسان]] شد و بعد از آنجا به [[اصفهان]] و کاشان رفت. این مسافرت‌ها شش سال به طول انجامید. سرانجام شیخ در سال ۱۲۴۹ ق مجدداً وارد نجف مى شود و به درس و بحث مى پردازد.
  
# مقصد اول، در قطع كه مباحث مربوط به قطع به طور دقیق و مبسوط در این مقصد بیان شده است.
+
==معرفى اجمالى کتاب==
# مقصد دوم، در ظن و مسائل مربوط به آن
 
# مقصد سوم، در شك كه در این مقصد هم مسائل مربوط به شك بیان و خود به سه بخش تقسیم شده است:
 
## شك در حكم
 
## شك در نفس تكلیف
 
## شك در مكلف  به
 
  
== ويژگيها ==
+
این کتاب در [[اصول فقه]] شیعه [[امامیه]] است و به علت استحکام علمى کتاب و قداست شیخ، حوزه های علمیه از کنار گذاشتن آن ابا دارند. فرائد الاصول فاقد مباحث الالفاظ است. این کتاب در سه مقصد تنظیم شده است:
بسيارى از مباحث حجج و امارات كه در كتب پيشينيان مورد توجه بود، در ساختار منطقى و نظام تعليمى خاصى قرار نداشت. شيخ اعظم در آغاز فرائد الأصول اين بخش از مباحث اصولى را در تقسيمى منطقى به سه بخش قطع و ظن و شك تقسيم نموده و در خاتمه نيز بحث تعادل و تراجيح را مطرح نموده‌اند.
 
  
اصول عمليّه در كلام پيشينيان داراى انسجام دقيق منطقى نبود ولى مرحوم شيخ اعظم به آن حصر عقلى داده يعنى اصول عملى كمتر و بيشتر از چهار اصل نمى‌تواند باشد.
+
#مقصد اول، در قطع که مباحث مربوط به قطع به طور دقیق و مبسوط در این مقصد بیان شده است.
يكى ديگر از خصوصيات كتاب وسعت تتبع در نظريات علماى اصولى مى‌باشد. حجم جستجو در انديشه‌هاى ديگران از معيارهاى ارزشيابى پژوهشها و تحقيقات است. شيخ انصارى از اين نگاه نيز محققى برجسته و بنام است. منابع مورد استفاده وى در فرائد الأصول، بالغ بر صد عنوان است. مثلا در بحث انسداد كلمات شيخ صدوق در من لا يحضره الفقيه، سيد مرتضى در رسائل، شيخ طوسى در عدة، محقق حلى در معتبر، علامه حلى در نهج المسترشدين، فاضل مقداد در شرح باب حادى عشر، محقق خوانسارى، صاحب وافية، محدث بحرانى در الحدائق الناظرة، عضدى و حاجبى در مختصر الأصول را نقل و به نتيجه‌گيرى مى‌پردازند. يا در بحث شبهه تحريميه يكى از دلائل قائلان به برائت اجماع است. شيخ به نقل آراى علما پرداخته‌اند و بطلان اين سخن را كه برائت در شبهه موضوعيه نظريه عالمان متأخر اماميه است روشن مى‌سازد و بدين منظور، سخن كلينى (در مقدمه كافى)، شيخ صدوق (در العقائد)، سيد مرتضى، ابن زهره، شيخ طوسى، شيخ مفيد، ابو الصلاح حلبى، محقق، علامه، شهيد اول و شهيد ثانى را نقل مى‌كند.
+
#مقصد دوم، در ظن و مسائل مربوط به آن.
 +
#مقصد سوم، در شک که در این مقصد هم مسائل مربوط به شک بیان و خود به سه بخش تقسیم شده است: شک در حکم، شک در نفس تکلیف، شک در مکلف  به.
  
== نقد نظريات بزرگان ==
+
==ویژگی‌های کتاب==
 +
بسیارى از مباحث حجج و امارات که در کتب پیشینیان مورد توجه بود، در ساختار منطقى و نظام تعلیمى خاصى قرار نداشت. شیخ اعظم در آغاز فرائد الأصول این بخش از مباحث اصولى را در تقسیمى منطقى به سه بخش قطع و ظن و شک تقسیم نموده و در خاتمه نیز بحث [[تعادل و تراجیح|تعادل و تراجیح]] را مطرح نموده‌اند.
  
در بسيارى اوقات عظمت و بزرگى شخصيتها مانع نقد نظر و رأى آنان مى‌گردد و اين يكى از آفات بزرگ تحقيق و پژوهش است.
+
اصول عملیه در کلام پیشینیان داراى انسجام دقیق منطقى نبود ولى مرحوم شیخ اعظم به آن حصر عقلى داده یعنى اصول عملى کمتر و بیشتر از چهار اصل نمى‌تواند باشد.
حريم و عظمت عالمان بايد پاس داشته شود، اما پاسدارى از آن حريم نبايد با تعبد و تسليم در برابر رأى و نظر آنان اشتباه شود. نقد نظريه يك عالم در واقع احترام به مقام علمى اوست.
+
یکى دیگر از خصوصیات کتاب وسعت تتبع در نظریات علماى اصولى مى‌باشد. حجم جستجو در اندیشه‌هاى دیگران از معیارهاى ارزشیابى پژوهشها و تحقیقات است. شیخ انصارى از این نگاه نیز محققى برجسته و بنام است.  
شيخ اعظم در برخى موارد به بزرگانى از فقه و اصول نسبت لغزش و توهم مى‌دهد نسبت به ابن إدريس چنين قضاوت مى‌كند «... مع أنه في الحقيقة اعتمادا على اجتهادات الحلي مع وضوح فساد بعضها...» اين نظر در واقع مبتنى بر استنباط ابن إدريس است با آنكه برخى از استنباطهاى وى واضح الفساد است. (ج 1 ص 92)
 
  
يكى ديگر از خصوصيات كتاب توجه به جايگاه عقل در مباحث اصولى مى‌باشد. شيخ اعظم قدس‌سره در «فرائد الأصول» نزديك به صدو بيست مورد به طور ضمنى به مباحث عقل نظر افكنده است. گاهى بدان استناد جسته و در اثبات مطلبى عقل را مطرح كرده و گاهى در طرد و عدم استفاده از آن سخن رانده است.
+
منابع مورد استفاده وى در فرائد الأصول، بالغ بر صد عنوان است. مثلا در بحث انسداد کلمات [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] در [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|من لا یحضره الفقیه]]، [[سید مرتضی|سید مرتضى]] در رسائل، [[شیخ طوسی|شیخ طوسى]] در عدة، [[محقق حلى]] در معتبر، [[علامه حلی|علامه حلى]] در نهج المسترشدین، [[فاضل مقداد]] در شرح باب حادى عشر، [[محقق خوانساری|محقق خوانسارى]]، صاحب وافیة، محدث بحرانى در الحدائق الناظرة، عضدى و حاجبى در مختصر الأصول را نقل و به نتیجه‌گیرى مى‌پردازند. یا در بحث شبهه تحریمیه یکى از دلائل قائلان به برائت اجماع است. شیخ به نقل آراى علما پرداخته‌اند و بطلان این سخن را که برائت در شبهه موضوعیه نظریه عالمان متأخر [[امامیه|امامیه]] است روشن مى‌سازد و بدین منظور، سخن [[شیخ کلینی|کلینى]] (در مقدمه [[الکافی (کتاب)|کافى]])، [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] (در العقائد)، سید مرتضى، [[ابن زهره]]، شیخ طوسى، [[شیخ مفید|شیخ مفید]]، ابو الصلاح حلبى، محقق، علامه، [[شهید اول|شهید اول]] و [[شهید ثانی|شهید ثانى]] را نقل مى‌کند.
  
شيخ عقل را به فطرى سليم، و ظنى ناقص تقسيم مى‌كند. وى عقل فطرى را بر حسب نقل متواتر حجت مى‌داند و آن را حجت باطنى و شريعت درونى قلمداد مى‌كند و معتقد است دليل عقلى، با دليل نقلى تعارض و مخالفت ندارد، و اگر چنين موردى يافت شود بايد دليل نقلى تاويل شود.
+
شیخ اعظم در برخى موارد به بزرگانى از [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] نسبت لغزش و توهم مى‌دهد. نسبت به [[ابن ادریس حلی|ابن ادریس]] چنین قضاوت مى‌کند: «... مع أنه فی الحقیقة اعتمادا على اجتهادات الحلی مع وضوح فساد بعضها...» این نظر در واقع مبتنى بر استنباط ابن إدریس است با آنکه برخى از استنباطهاى وى واضح الفساد است.<ref>فرائد، ج ۱، ص ۹۲.</ref> (در بسیارى اوقات عظمت و بزرگى شخصیتها مانع نقد نظر و رأى آنان مى‌گردد و این یکى از آفات بزرگ تحقیق و پژوهش است.
با همه ويژگيهاى مثبت كتاب امّا به دليل نقايصى كه در متن و مطالب مطرح شده وجود دارد تصحيح بعضى از عبارتهاى كتاب و همينطور تهذيب و حذف بعضى از مباحث آن ضرورى است. شيخ اعظم نيز به اين مسأله توجه داشته، همچنانكه در كتاب بحر الفوائد (شرح بر رسائل)، ميرزا محمد حسن آشتيانى اينطور گفته است: «و قد كان بانيا على تغيير عبارة الكتاب في الأمر الثاني في كثير من مواضعه و قد دعي فأجاب قبله» <ref> (بحر الفوائد ص 227 سطر 10) </ref> استاد مصمم بود بسيارى از عبارتهاى مبحث ظن را تغيير دهد اما پيش از اصلاح كتاب دعوت حق را لبيك گفت.
+
حریم و عظمت عالمان باید پاس داشته شود، اما پاسدارى از آن حریم نباید با تعبد و تسلیم در برابر رأى و نظر آنان اشتباه شود. نقد نظریه یک عالم در واقع احترام به مقام علمى اوست).
  
در أعيان الشيعة نيز در مورد تأليفات شيخ اعظم اينطور آمده است:
+
یکى دیگر از خصوصیات کتاب توجه به جایگاه [[عقل]] در مباحث اصولى مى‌باشد. شیخ اعظم قدس‌سره در «فرائد الأصول» نزدیک به صدو بیست مورد به طور ضمنى به مباحث عقل نظر افکنده است. گاهى بدان استناد جسته و در اثبات مطلبى عقل را مطرح کرده و گاهى در طرد و عدم استفاده از آن سخن رانده است. شیخ عقل را به فطرى سلیم، و ظنى ناقص تقسیم مى‌کند. وى عقل فطرى را بر حسب نقل [[متواتر]] حجت مى‌داند و آن را حجت باطنى و شریعت درونى قلمداد مى‌کند و معتقد است دلیل عقلى، با دلیل نقلى تعارض و مخالفت ندارد، و اگر چنین موردى یافت شود باید دلیل نقلى تاویل شود.
«أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذيب و التنقيح كثيرا خصوصا رسائله التي عليها مدار تدريس الأصول.» <ref> (أعيان الشيعة ج 16 ص 132) </ref>
 
  
== نوآوريها و ابتكارات‌ ==
+
با همه ویژگیهاى مثبت کتاب امّا به دلیل نقایصى که در متن و مطالب مطرح شده وجود دارد تصحیح بعضى از عبارتهاى کتاب و همینطور تهذیب و حذف بعضى از مباحث آن ضرورى است. شیخ اعظم نیز به این مسأله توجه داشته، همچنانکه در کتاب [[بحر الفوائد (کتاب)|بحر الفوائد]] (شرح بر رسائل)، [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا محمد حسن آشتیانى]] اینطور گفته است: «و قد کان بانیا على تغییر عبارة الکتاب فی الأمر الثانی فی کثیر من مواضعه و قد دعی فأجاب قبله».<ref> (بحر الفوائد ص ۲۲۷ سطر ۱۰) </ref> استاد مصمم بود بسیارى از عبارتهاى مبحث ظن را تغییر دهد اما پیش از اصلاح کتاب دعوت حق را لبیک گفت.
  
چنانكه در مباحث الفاظ كار اساسى و ابتكارات مربوط به شيخ محمد تقى اصفهانى، صاحب هداية المسترشدين مى‌باشد ابتكارات و نوآوريها در مباحث اصول عمليّه به شيخ اعظم اختصاص دارد.
+
در [[اعیان الشیعه (کتاب)|أعیان الشیعة]] نیز در مورد تألیفات شیخ اعظم اینطور آمده است:
ميرزا محمد حسن آشتيانى صاحب بحر الفوائد در مورد ابتكارات شيخ اعظم اينطور گفته است: «كيف و هو مبتكر في الفن بما لم يسبقه فيه سابق.» <ref> (بحر الفوائد ص 227 سطر 10) </ref>
+
«أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذیب و التنقیح کثیرا خصوصا رسائله التی علیها مدار تدریس الأصول.»<ref> (أعیان الشیعة ج ۱۶ ص ۱۳۲) </ref>
  
سيد محسن امين در أعيان الشيعة اينطور مى‌گويد «مع أنّ مطالبه أكثرها مبتكرات» اكثر مطالب فرائد الأصول ابتكارى و نو است. <ref> (أعيان الشيعة ج 10 ص 118) </ref>
+
==نوآوری‌ها و ابتکارات‌==
  
اگر چه نوآوريها و ابتكارات شيخ اعظم بسيار و از حوصله اين مختصر بيرون است به بعضى از آنها اشاره می‌شود:
+
چنانکه در مباحث الفاظ کار اساسى و ابتکارات مربوط به [[شیخ محمدتقی اصفهانی|شیخ محمدتقى اصفهانى]]، صاحب [[هداية المسترشدين (کتاب)|هدایة المسترشدین]] مى‌باشد ابتکارات و نوآوریها در مباحث اصول عملیه به [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ اعظم]] اختصاص دارد.
 +
میرزا محمد حسن آشتیانى صاحب بحر الفوائد در مورد ابتکارات شیخ اعظم اینطور گفته است: «کیف و هو مبتکر فی الفن بما لم یسبقه فیه سابق.»<ref> (بحر الفوائد ص ۲۲۷ سطر ۱۰) </ref>
  
بحث حجيت ذاتى قطع و وجوب متابعت از آن از ابتكارات فرائد الأصول است.
+
[[سید محسن امین|سید محسن امین]] در أعیان الشیعة اینطور مى‌گوید: «مع أنّ مطالبه أکثرها مبتکرات» اکثر مطالب فرائد الأصول ابتکارى و نو است.<ref> (أعیان الشیعة ج ۱۰ ص ۱۱۸) </ref>
بحث تجرى در كتب اصولى مطرح نبوده و تنها در ضمن مباحث فقهى مورد توجه قرار مى‌گرفت. شيخ اعظم به دنبال حجيت قطع به اين موضوع پرداخته است.
 
  
از ديگر مباحث، علم اجمالى است كه تأثير علم اجمالى در اشتغال و امتثال نيز از تازه‌هاى فرائد الأصول است. شيخ اعظم پس از طرح امكان تعبد به ظن و گمان، مصلحت سلوكيه را به عنوان دومين راه ابداع و تصوير كرده به ايرادهاى ابن قبه نيز پاسخ داده است.
+
اگر چه نوآوریها و ابتکارات شیخ اعظم بسیار و از حوصله این مختصر بیرون است، به بعضى از آنها اشاره می‌شود:
  
در بحث استصحاب، شيخ انصارى علاوه بر مباحث قبلى كه در كتب اصولى آمده است در مبحث اساسى مبادى تصورى بحث كرده، علاوه بر آن نسبت استصحاب با ساير ادله را اضافه كرده است. اين دو مطلب در پژوهشهاى گذشته به شكل مستقل طرح نشده بود.
+
* بحث حجیت ذاتى قطع و وجوب متابعت از آن از ابتکارات فرائد الأصول است.
 +
* بحث تجرى در کتب اصولى مطرح نبوده و تنها در ضمن مباحث فقهى مورد توجه قرار مى‌گرفت. شیخ اعظم به دنبال حجیت قطع به این موضوع پرداخته است.
 +
* از دیگر مباحث، علم اجمالى است که تأثیر علم اجمالى در اشتغال و امتثال نیز از تازه‌هاى فرائد الأصول است. شیخ اعظم پس از طرح امکان تعبد به ظن و گمان، مصلحت سلوکیه را به عنوان دومین راه ابداع و تصویر کرده به ایرادهاى [[ابن قبه]] نیز پاسخ داده است.
 +
* در بحث [[استصحاب]]، شیخ انصارى علاوه بر مباحث قبلى که در کتب اصولى آمده است در مبحث اساسى مبادى تصورى بحث کرده، علاوه بر آن نسبت استصحاب با سایر ادله را اضافه کرده است. این دو مطلب در پژوهشهاى گذشته به شکل مستقل طرح نشده بود.
  
 
==شروح و تعلیقات==
 
==شروح و تعلیقات==
  
بحرالفرائد از میرزا محمدحسن آشتیانى، حاشیه میرزا محمدحسین كاشف الغطاء، حاشیه آخوند خراسانى، حاشیه سید عبدالحسین ملقب به شرف الدین جبل عاملى، حاشیه شیخ هادى تهرانى، حاشیه میرزا احمد آشتیانى و حواشى فراوان دیگر.
+
[[بحر الفوائد (کتاب)|بحرالفوائد]] از [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا محمدحسن آشتیانى]]، حاشیه میرزا [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطاء]]، حاشیه [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانى]]، حاشیه سید عبدالحسین ملقب به شرف الدین جبل عاملى، حاشیه شیخ هادى تهرانى، حاشیه میرزا احمد آشتیانى و حواشى فراوان دیگر.
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
*محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی.
 
*محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی.
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار اصول فقه[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی
+
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار اصول فقه[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی.
  
 +
==متن کتاب ==
 +
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/38677/ '''فرائد الاصول''']
 
[[رده:منابع فقهی]]
 
[[رده:منابع فقهی]]
 
[[رده:منابع فقه شیعه]]
 
[[رده:منابع فقه شیعه]]
[[رده:منابع علم اصول]]
+
[[رده:منابع اصول فقه]]
 
{{منابع اصول فقه}}
 
{{منابع اصول فقه}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۰۰

کتاب «فرائد الأصول» یا رسائل، تألیف شیخ مرتضى انصارى (م، 1281 ق) در موضوع اصول فقه است و سالیان متمادى است كه از جمله متون درسى همه حوزه هاى تشیع است.

فرائد الأصول.jpg
نویسنده مرتضی الانصاری
موضوع اصول فقه شیعه
زبان عربی
تعداد جلد 4
تحقیق الشیخ الاعظم

فرائد الاصول

مؤلف

شیخ مرتضى انصارى روز غدیر به سال ۱۲۱۴ ق، در خاندان فضل و ادب در شهر دزفول متولد گردید. نقل کرده اند: «پیش از تولد او مادرش در خواب مى بیند که حضرت امام صادق علیه السلام یک جلد قرآن به مادر شیخ عطا فرمودند و سپیده‌دم همان شب مرتضى به دنیا آمد».

شیخ انصارى بعد از آموختن قرآن، دروس مقدمات و سطح را نزد عموى بزرگوار خود شیخ حسین انصارى فراگرفت، آن گاه به سال ۱۲۳۲ ق یعنى در هیجده سالگى به قصد تشرف به عتبات متبرک در خدمت پدر از دزفول حرکت نمود و در کربلا با سید مجاهد، فرزند صاحب ریاض ملاقات کرد. سید، شیخ را بسیار باهوش یافت؛ از این رو، از پدرش خواست او در نجف بماند و خود به دزفول برگردد تا شیخ تحصیلاتش را تکمیل نماید. شیخ چهار سال در کربلا به تحصیل پرداخت و به سال ۱۲۴۰ ق به قصد زیارت هشتمین امام شیعیان عازم خراسان شد و بعد از آنجا به اصفهان و کاشان رفت. این مسافرت‌ها شش سال به طول انجامید. سرانجام شیخ در سال ۱۲۴۹ ق مجدداً وارد نجف مى شود و به درس و بحث مى پردازد.

معرفى اجمالى کتاب

این کتاب در اصول فقه شیعه امامیه است و به علت استحکام علمى کتاب و قداست شیخ، حوزه های علمیه از کنار گذاشتن آن ابا دارند. فرائد الاصول فاقد مباحث الالفاظ است. این کتاب در سه مقصد تنظیم شده است:

  1. مقصد اول، در قطع که مباحث مربوط به قطع به طور دقیق و مبسوط در این مقصد بیان شده است.
  2. مقصد دوم، در ظن و مسائل مربوط به آن.
  3. مقصد سوم، در شک که در این مقصد هم مسائل مربوط به شک بیان و خود به سه بخش تقسیم شده است: شک در حکم، شک در نفس تکلیف، شک در مکلف به.

ویژگی‌های کتاب

بسیارى از مباحث حجج و امارات که در کتب پیشینیان مورد توجه بود، در ساختار منطقى و نظام تعلیمى خاصى قرار نداشت. شیخ اعظم در آغاز فرائد الأصول این بخش از مباحث اصولى را در تقسیمى منطقى به سه بخش قطع و ظن و شک تقسیم نموده و در خاتمه نیز بحث تعادل و تراجیح را مطرح نموده‌اند.

اصول عملیه در کلام پیشینیان داراى انسجام دقیق منطقى نبود ولى مرحوم شیخ اعظم به آن حصر عقلى داده یعنى اصول عملى کمتر و بیشتر از چهار اصل نمى‌تواند باشد. یکى دیگر از خصوصیات کتاب وسعت تتبع در نظریات علماى اصولى مى‌باشد. حجم جستجو در اندیشه‌هاى دیگران از معیارهاى ارزشیابى پژوهشها و تحقیقات است. شیخ انصارى از این نگاه نیز محققى برجسته و بنام است.

منابع مورد استفاده وى در فرائد الأصول، بالغ بر صد عنوان است. مثلا در بحث انسداد کلمات شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه، سید مرتضى در رسائل، شیخ طوسى در عدة، محقق حلى در معتبر، علامه حلى در نهج المسترشدین، فاضل مقداد در شرح باب حادى عشر، محقق خوانسارى، صاحب وافیة، محدث بحرانى در الحدائق الناظرة، عضدى و حاجبى در مختصر الأصول را نقل و به نتیجه‌گیرى مى‌پردازند. یا در بحث شبهه تحریمیه یکى از دلائل قائلان به برائت اجماع است. شیخ به نقل آراى علما پرداخته‌اند و بطلان این سخن را که برائت در شبهه موضوعیه نظریه عالمان متأخر امامیه است روشن مى‌سازد و بدین منظور، سخن کلینى (در مقدمه کافىشیخ صدوق (در العقائد)، سید مرتضى، ابن زهره، شیخ طوسى، شیخ مفید، ابو الصلاح حلبى، محقق، علامه، شهید اول و شهید ثانى را نقل مى‌کند.

شیخ اعظم در برخى موارد به بزرگانى از فقه و اصول نسبت لغزش و توهم مى‌دهد. نسبت به ابن ادریس چنین قضاوت مى‌کند: «... مع أنه فی الحقیقة اعتمادا على اجتهادات الحلی مع وضوح فساد بعضها...» این نظر در واقع مبتنى بر استنباط ابن إدریس است با آنکه برخى از استنباطهاى وى واضح الفساد است.[۱] (در بسیارى اوقات عظمت و بزرگى شخصیتها مانع نقد نظر و رأى آنان مى‌گردد و این یکى از آفات بزرگ تحقیق و پژوهش است. حریم و عظمت عالمان باید پاس داشته شود، اما پاسدارى از آن حریم نباید با تعبد و تسلیم در برابر رأى و نظر آنان اشتباه شود. نقد نظریه یک عالم در واقع احترام به مقام علمى اوست).

یکى دیگر از خصوصیات کتاب توجه به جایگاه عقل در مباحث اصولى مى‌باشد. شیخ اعظم قدس‌سره در «فرائد الأصول» نزدیک به صدو بیست مورد به طور ضمنى به مباحث عقل نظر افکنده است. گاهى بدان استناد جسته و در اثبات مطلبى عقل را مطرح کرده و گاهى در طرد و عدم استفاده از آن سخن رانده است. شیخ عقل را به فطرى سلیم، و ظنى ناقص تقسیم مى‌کند. وى عقل فطرى را بر حسب نقل متواتر حجت مى‌داند و آن را حجت باطنى و شریعت درونى قلمداد مى‌کند و معتقد است دلیل عقلى، با دلیل نقلى تعارض و مخالفت ندارد، و اگر چنین موردى یافت شود باید دلیل نقلى تاویل شود.

با همه ویژگیهاى مثبت کتاب امّا به دلیل نقایصى که در متن و مطالب مطرح شده وجود دارد تصحیح بعضى از عبارتهاى کتاب و همینطور تهذیب و حذف بعضى از مباحث آن ضرورى است. شیخ اعظم نیز به این مسأله توجه داشته، همچنانکه در کتاب بحر الفوائد (شرح بر رسائل)، میرزا محمد حسن آشتیانى اینطور گفته است: «و قد کان بانیا على تغییر عبارة الکتاب فی الأمر الثانی فی کثیر من مواضعه و قد دعی فأجاب قبله».[۲] استاد مصمم بود بسیارى از عبارتهاى مبحث ظن را تغییر دهد اما پیش از اصلاح کتاب دعوت حق را لبیک گفت.

در أعیان الشیعة نیز در مورد تألیفات شیخ اعظم اینطور آمده است: «أما مؤلفاته فمحتاجة إلى التهذیب و التنقیح کثیرا خصوصا رسائله التی علیها مدار تدریس الأصول.»[۳]

نوآوری‌ها و ابتکارات‌

چنانکه در مباحث الفاظ کار اساسى و ابتکارات مربوط به شیخ محمدتقى اصفهانى، صاحب هدایة المسترشدین مى‌باشد ابتکارات و نوآوریها در مباحث اصول عملیه به شیخ اعظم اختصاص دارد. میرزا محمد حسن آشتیانى صاحب بحر الفوائد در مورد ابتکارات شیخ اعظم اینطور گفته است: «کیف و هو مبتکر فی الفن بما لم یسبقه فیه سابق.»[۴]

سید محسن امین در أعیان الشیعة اینطور مى‌گوید: «مع أنّ مطالبه أکثرها مبتکرات» اکثر مطالب فرائد الأصول ابتکارى و نو است.[۵]

اگر چه نوآوریها و ابتکارات شیخ اعظم بسیار و از حوصله این مختصر بیرون است، به بعضى از آنها اشاره می‌شود:

  • بحث حجیت ذاتى قطع و وجوب متابعت از آن از ابتکارات فرائد الأصول است.
  • بحث تجرى در کتب اصولى مطرح نبوده و تنها در ضمن مباحث فقهى مورد توجه قرار مى‌گرفت. شیخ اعظم به دنبال حجیت قطع به این موضوع پرداخته است.
  • از دیگر مباحث، علم اجمالى است که تأثیر علم اجمالى در اشتغال و امتثال نیز از تازه‌هاى فرائد الأصول است. شیخ اعظم پس از طرح امکان تعبد به ظن و گمان، مصلحت سلوکیه را به عنوان دومین راه ابداع و تصویر کرده به ایرادهاى ابن قبه نیز پاسخ داده است.
  • در بحث استصحاب، شیخ انصارى علاوه بر مباحث قبلى که در کتب اصولى آمده است در مبحث اساسى مبادى تصورى بحث کرده، علاوه بر آن نسبت استصحاب با سایر ادله را اضافه کرده است. این دو مطلب در پژوهشهاى گذشته به شکل مستقل طرح نشده بود.

شروح و تعلیقات

بحرالفوائد از میرزا محمدحسن آشتیانى، حاشیه میرزا محمدحسین کاشف الغطاء، حاشیه آخوند خراسانى، حاشیه سید عبدالحسین ملقب به شرف الدین جبل عاملى، حاشیه شیخ هادى تهرانى، حاشیه میرزا احمد آشتیانى و حواشى فراوان دیگر.

پانویس

  1. فرائد، ج ۱، ص ۹۲.
  2. (بحر الفوائد ص ۲۲۷ سطر ۱۰)
  3. (أعیان الشیعة ج ۱۶ ص ۱۳۲)
  4. (بحر الفوائد ص ۲۲۷ سطر ۱۰)
  5. (أعیان الشیعة ج ۱۰ ص ۱۱۸)

منابع

  • محمدرضا ضمیری، کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی.
  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار اصول فقه[لوح فشرده]، بخش کتابشناسی.

متن کتاب

فرائد الاصول

منابع اصول فقه
متون به ترتیب تاریخ وفات مولفین
التذکرة بأصول الفقه

شیخ مفید

(م413ق)

الذریعه

سید مرتضی

(436-335)

عدة الاصول

شیخ طوسی

(460-385)

غنیة النزوع

ابن زهره

(585-510)

تهذیب الوصول

علامه حلی

(726-648)

مبادی الوصول

علامه حلی

(726-648)

القواعد و الفوائد

شهید اول

(786-734)

تمهید القواعد

شهید ثانی

(965-911)

معالم الدین

صاحب معالم

(م1011)

زبدة الاصول

شیخ بهائی

(1030-953)

الوافیه فی الاصول

فاضل تونی

(م 1071)

الفوائد الحائریه

وحید بهبهانی

(م1206)

قوانین الاصول

میرزای قمی

(م1231)

فرائد الاصول

شیخ انصاری

(م1281)

کفایة الاصول

آخوند خراسانی

(م1329)

مفاتیح الاصول

سید محمد مجاهد

(م1342)

فوائد الاصول (نائینی)

میرزا محمدحسین نائینی

(1355-1276)

وقایة الأذهان

محمد رضا نجفی اصفهانی

(م 1362)

اصول الفقه

شيخ محمدرضا مظفر

(م 1383)

منتهی الاصول

سید محمد حسن بجنوردی

(1395-1316)

المعالم الجدیده

سید محمد باقر صدر

(1399-1355)

اصول الاستنباط

سید علی نقی حیدری

(1403-1325)

مناهج الوصول

امام خمینی

(1409-1320)

الاصول العامه

سید محمد تقی حکیم

(1346-)

شروح
شروح معالم الدین ← حاشیه معالم، سلطان العلماء (م 1064) - حاشیه معالم، ملا محمد صالح مازندرانی (م 1081) - هدایة المسترشدین، شیخ محمدتقی اصفهانی (م 1248)
شروح فرائد الاصول ← أوثق الوسائل، میرزا موسی بن جعفر بن احمد تبریزی - بحر الفوائد، میرزا محمد حسن آشتیانی - درر الفوائد فی الحاشیه علی الفرائد، آخوند خراسانی - فوائد الرضویه، آقا رضا همدانی
شروح کفایه ← انوار الهدایه، امام خمینی - حاشیة الکفایه، علامه طباطبائی - الحاشیة علی الکفایه، سید حسین بروجردی - حقائق الاصول، سید محسن حکیم - عنایة الاصول، سید مرتضی حسینی یزدی

منتهی الدرایه، سید محمد جعفر جزائری شوشتری - نهایة الدرایة، آیت الله کمپانی - نهایة النهایة، میرزا علی ایروانی