سید محمدحسن میرجهانی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(وفات)
 
(۳۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
'''«آیت‌الله سید محمدحسن میرجهانی»''' (۱۲۸۰-۱۳۷۱ ق)، عالم ربانی، فقیه، ادیب و خطیب نامدار [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[سید ابوالقاسم دهکردی]] و [[سید ابوالحسن اصفهانى]] بود. علامه میرجهانی بیان رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین [[اسلام]] به کار بست و در مبارزه با فرقه [[بهائیت]] و مقابله با [[خرافات]] تلاش نمود. وی بخاطر جامعیت و تبحر در علوم مختلف اسلامی و طبیعی، دارای تألیفات متعدد و متنوعی بود، که از آن جمله کتاب «[[جنة العاصمة (کتاب)|جُنة العاصمة؛ در تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه]]» است.
 +
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل = سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
 
||نام کامل = سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
||تصویر= [[پرونده:MirJahani.jpg|220px]]
+
||تصویر= [[پرونده:MirJahani.jpg|۲۲۰px]]
||زادروز =  1280 شمسی
+
||زادروز =  ۱۲۸۰ شمسی
|زادگاه = جرقویه سفلی - [[اصفهان]]
+
|زادگاه = جرقویه، [[اصفهان]]
|وفات =  1371 شمسی
+
|وفات =  ۱۳۷۱ شمسی
 
|مدفن = [[مسجد جامع اصفهان]]
 
|مدفن = [[مسجد جامع اصفهان]]
|اساتید =  حضرات آیات: [[سید ابوالحسن اصفهانى|اصفهانی]]، [[مامقانی]]، [[نخودکی اصفهانی]] و ...
+
|اساتید =  [[سید ابوالقاسم دهکردی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانى]]، [[عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانی]]، [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی|شیخ حسنعلی اصفهانی]]،...
 
|شاگردان =  
 
|شاگردان =  
|آثار = روایح السمات، جنهٔ العاصمه، مشکوهٔ الصباغه، تفسیر ام الکتاب و ...
+
|آثار = [[جنة العاصمة (کتاب)|جنة العاصمة]]، روایح السمات، مستدرک نهج‌البلاغه، نوائب الدهور، البکاء للحسین علیه‌السلام، ولایت کلیه، الدرر المکنونه، شهاب ثاقب،...
 
}}
 
}}
 
سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی (1319-1413ق) (1280-1371ش)، از سادات
 
 
حسنی اصفهان، فقیهی عمیق، محدثی خبیر، عالمی محقق، خطیبی توانمند و از
 
 
دلسوختگان آستان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
 
  
 
==ولادت==
 
==ولادت==
  
علامه ميرجهاني فرزند مير سيدعلي، در روز دوشنبه بيست و دوم ماه [[ذي قعده|ذي القعده الحرام]] سال 1319 هجری قمری برابر با اسفند 1280 هجری شمسی در قريه محمدآباد جرقويه سفلي از توابع استان [[اصفهان]] بدنیا آمد
+
سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی فرزند میر سیدعلی، در روز دوشنبه ۲۲ ماه [[ذی القعده]] سال ۱۳۱۹ قمری (اسفند ۱۲۸۰ ش) در قریه محمدآباد جرقویه از توابع استان [[اصفهان]] بدنیا آمد.
  
 
==تحصیلات==
 
==تحصیلات==
  
دوران علم آموزی علامه را می توان به سه بخش تقسیم کرد:
+
سید محمدحسن میرجهانی از سن پنج تا هفت سالگی تمام [[قرآن]] را به انضمام کتب فارسی در مکتب فرا گرفت. سپس به یادگیری [[صرف]] و [[نحو]] پرداخت و قسمتی از کتاب سیوطی را نزد یکی از فضلای روستای محمدآباد آموخت.
 
 
===زادگاه===
 
 
 
وی از سن پنج تا هفت سالگي تمام [[قرآن]] را به انضمام کتب فارسي در مکتب فرا گرفت. سپس به يادگيري [[صرف]] و [[نحو]] پرداخت و قسمتي از کتاب سيوطي را نزد يکي از فضلاي روستاي محمدآباد فرا گرفت.<ref>گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازى، ج 2، ص 410.</ref>
 
 
 
===اصفهان===
 
 
 
بعد از جدایی از خانواده، وارد [[مدرسه صدر بازار]] اصفهان شد. ابتدا از محضر شیخ محمدعلی حبیب آبادی و  آقای شیخ علی یزدی  [[فقه]]، [[اصول]] و [[منطق]] آموخت و سپس زانوی ادب محضر مرحوم حجت الاسلام شیخ محمدرضا رضوی خوانساری، میرزا احمد اصفهانی، آیت الله محمدعلی فتحی دزفولی و آیت الله حاج سیدابوالقاسم دهکردی زد.
 
درس خارج را در درس آیات عظام میرزا محمدرضا مسجدشاهی و آخوند ملاحسین فشارکی حاضر شدند.<ref>روزنامه جمهورى اسلامى، 28 آذر 1381، ش 6807، ص 3.</ref>
 
 
 
===نجف اشرف===
 
 
 
علامه در سن 28 سالگی مصادف با سال 1305 هـ. ش، راهي [[نجف اشرف]] شده و از اساتيد مبرزی چون آيت الله رجايي، حاج شيخ [[عبدالله مامقانی|عبدالله مامقاني]] (صاحب رجال) و آيت الله [[آقا ضياء عراقی|آقا ضياء الدين عراقي]] بهره مند شدند.
 
سپس به مدت پنج سال یکی از ملازمان خاص  آيت الله العظمي [[سید ابوالحسن اصفهانى|آقا سيد ابوالحسن اصفهاني]] گردیدند و امور مالي این مرجع تقلید در دست علامه قرار گرفت.<ref>علماى بزرگ شیعه از کلینى تا خمینى، ص 360.</ref>
 
  
==برگشت به ایران==
+
بعد از جدایی از خانواده، وارد [[مدرسه صدر بازار]] اصفهان شد. ابتدا از محضر شیخ محمدعلی حبیب آبادی و  آقای شیخ علی یزدی  [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[منطق]] آموخت و سپس از محضر شیخ محمدرضا رضوی خوانساری، میرزا احمد اصفهانی، آیت الله محمدعلی فتحی دزفولی، [[شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی]] و آیت الله [[سید ابوالقاسم دهکردی]] بهره برد. درس خارج را در درس آیات عظام [[محمدرضا نجفی اصفهانی|محمدرضا مسجدشاهی]] و آخوند ملا محمدحسین فشارکی حاضر شدند.
علامه بعد از کسب فیض از محضر [[امام علی(ع)|جضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام]] و پس از رسیدن به درجه [[اجتهاد]] و دریافت اجازه هاى متعدّد فقهى و روایى از علما و مراجع نجف، بعد از سه سال و نیم به ایران بازگشتند. ایشان تا پایان عمر شریفشان در شهرهای مختلف سکنی گزیدند که به شرح ذیل است.<ref>به یاد آیت الله میرجهانى طباطبایى، مسعود احمدى، نشریه کیان، ش 10، اسفند 1371.</ref>
 
  
===اصفهان===
+
علامه میرجهانی در سن ۲۵ سالگی مصادف با سال ۱۳۰۵ هـ.ش، راهی [[نجف اشرف]] شد و از اساتید مبرزی چون [[عبدالله مامقانی|شیخ عبدالله مامقانی]] (صاحب رجال)، [[سید عبدالهادی شیرازی|سید عبدالهادی شیرازی]] و [[آقا ضیاءالدین عراقی]] بهره مند شد.
به اصرار پدر بزرگوارشان به اصفهان بازگشتند وى در سال 1309 شمسی به منطقه دهاقان از توابع سمیرم سفلاى اصفهان رفت و مدت سه سال مرجع امور شرعى مردم آن سامان گردید و در ضمن به حل و فصل مشکلات اجتماعى پرداخت و در مناسبت هاى مذهبى اهالى را از بیانات خود برخوردار ساخت.<br>
+
سپس به مدت پنج سال یکی از ملازمان خاص آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانی]] گردید و امور مالی این مرجع تقلید در دست علامه قرار گرفت.
بعد از حدود 21 سال سکونت در محله خواجوی اصفهان، با فوت پدر بزرگوارشان به همراه خانواده راهی مشهد الرضا شدند.
 
  
===مشهد مقدس===
+
==فعالیت‌های علمی و اجتماعی==
بعد از رحلت پدر در تاریخ دوازدهم صفر سال 1370ق برابر با آذر 1329 شمسی، در پنجاه و سومین  بهار از عمر شرفشان، دعوت آقا علی بن موسی الرضا را لبیک گفته و راهی مشهد شدند. حدود هفت سال اقامت در صحن انقلاب حرم امام رضا علیه السلام، به تصحیح نسخ خطی قدیمی موجود درکتابخانه آستان قدس رضوی، تألیف، تصنیف، تدریس و مبارزه با خرافاتی که در باب ذکر و ورد و حرز بین مردم باب شده بود اشتغال داشتند.<br>
+
آیت الله میرجهانی پس از رسیدن به درجه [[اجتهاد]] و دریافت [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] هاى متعدد فقهى و روایى از علما و مراجع [[نجف]]، بعد از سه سال و نیم به [[ایران]] بازگشتند. ایشان در سال ۱۳۰۹ شمسی به منطقه دهاقان از توابع سمیرم [[اصفهان]] رفت و مدت سه سال مرجع امور شرعى مردم آن سامان گردید و در ضمن به حل و فصل مشکلات اجتماعى پرداخت.<br>وی بعد از حدود ۲۱ سال سکونت در محله خواجوی اصفهان، در ۱۳۲۹ شمسی به همراه خانواده راهی [[مشهد|مشهد الرضا]] شد. حدود هفت سال اقامت در صحن انقلاب [[حرم امام رضا علیه السلام|حرم امام رضا]] علیه السلام، به تصحیح [[نسخه خطی|نسخ خطی]] قدیمی موجود در کتابخانه [[آستان قدس رضوی]]، تألیف، تصنیف، تدریس و مبارزه با [[خرافات|خرافاتی]] که در باب [[ذکر (اصطلاح اخلاق و عرفان)|ذکر]] و ورد و حرز بین مردم باب شده بود اشتغال داشت.<br>وی کوشش نمود دعاهاى اصیل و مستند، حرزهاى موثق که از [[ائمه اطهار|ائمه]] علیهم السلام رسیده و نیز برخى ختومات معتبر را از لابلاى منابع روایى و تاریخى استخراج کند و از این راه مردم را در رفع گرفتارى ها و مصایب یارى کند. <br>همچنین ایشان در صحن آزادی حجره ای داشت و آیت الله [[سید محمدهادی میلانی]] همنشین ایشان بود. این رابطه صمیمانه تا آنجا پیش رفت که آیت الله میلانی درخواست کرده بود با علامه عقد اخوت و [[برادری]] بخوانند.  
وی کوشش نمود دعاهاى اصیل و مستند، حرزهاى موثق که از ائمه علیهم السلام رسیده و نیز برخى ختومات معتبر را از لابلاى منابع روایى و تاریخى استخراج کند و از این راه مردم را در رفع گرفتارى ها و مصایب یارى کند.<ref>حوزه، ش 58، ص 38 اظهارات حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمد احسانى (5 / 10/ 85).</ref> <br>
 
همچنین ایشان در صحن آزادی (نو) حجره ای داشتند که اکثراً آنجا بودند. آیة الله میلانی هم نشین ایشان بوده اند. این رابطه صمیمانه تا آنجا پیش رفت که آیة الله میلانی درخواست کرده بود با علامه عقد اخوت و برادری بخوانند. به علاوه مدتی نیز در خیابان آیة الله شیرازی (بالا خیابان) کوچه ای که هم اکنون به کوچه مدرسه آیت الله خوئی معروف است در همسایگی هم مسکن و منزل داشتند.
 
  
===تهران===
+
[[امام جماعت‌|امامت جماعت]] مسجد قائم، [[خطابه]] و منبرهای فوق العاده وی به خصوص در [[مسجد]] سپهسالار [[تهران]] نیز، از فعالیت های علمی - تبلیغی ایشان در این شهر بود.
امامت جماعت مسجد قائم، خطابه و منبرهای فوق العاده وی به خصوص در مسجد سپهسالار تهران از فعالیت های علمی - تبلیغی ایشان در این شهر بود.
 
  
=== بازگشت به اصفهان===
+
علامه میرجهانی در سال هاى ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ شمسی به زواره اصفهان دعوت شد تا در ایام ماه مبارک [[رمضان]]، به وعظ و اجراى مراسم عبادى و شرعى مشغول گردد. در همان ایّام، پیروان فرقه ضاله [[بهائیت]] در زواره فعال شده و براى اغواى مردم به انواع شگردهاى گمراه کننده روى آورده بودند. وی که این حرکت انحرافى را مشاهده کرد، در خط مقدّم مخالفت با بهائیان قرار گرفت و با بیانات و ارشادات خویش و نیز افشاى ماهیت پلید این فرقه، حقایقى را براى مردم زواره روشن ساخت و آنان را علیه بهائیان بسیج کرد. بر اثر همین کوشش ها بود که اهالى، ارتباط اقتصادى و اجتماعى خویش را با بهائیان قطع کردند و محافل بهایى ها را تعطیل کردند. همین مقاومت ها موجب گردید که پیروان این گروه منحرف در زواره مورد نفرت قرار گیرند و رفته رفته غالب آنان وحشت زده و سراسمیه شهر را ترک کنند.<br>سالهای آخر عمر پر برکت و گهربار ایشان بار دیگر در شهر اصفهان و در خیابان شریف واقفی سپری شد، ولی حتی کهولت سن و پیری مانع از انجام فعالیتهای علمی و مذهبی علامه نشد و بیان شیرین و رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین [[اسلام]] به کار بستند و قلوب بسیاری از مردم را در جهت انس و آشنایی هر چه بیشتر با حق و حقیقت رهنمون شدند که آثار و برکات این فعالیت هم اکنون نیز معلوم می باشد.
علامه در سال هاى 1324 تا 1327 شمسی به زواره اصفهان دعوت شد تا در ایام ماه مبارک رمضان، به وعظ و اجراى مراسم عبادى و شرعى مشغول گردد. در همان ایّام، پیروان فرقه ضاله بهائیت در زواره فعال شده و براى اغواى مردم به انواع شگردهاى گمراه کننده روى آورده بودند. وی که این حرکت انحرافى را مشاهده کرد، در خط مقدّم مخالفت با بهائیان قرار گرفت و با بیانات و ارشادات خویش و نیز افشاى ماهیت پلید این فرقه، حقایقى را براى مردم زواره روشن ساخت و آنان را علیه بهائیان بسیج کرد. بر اثر همین کوشش ها بود که اهالى، ارتباط اقتصادى و اجتماعى خویش را با بهائیان قطع کردند و محافل بهایى ها را تعطیل کردند. همین مقاومت ها موجب گردید که پیروان این گروه منحرف در زواره مورد نفرت قرار گیرند و رفته رفته غالب آنان وحشت زده و سراسمیه شهر را ترک کنند.<br>
 
سالهای آخر عمر پر برکت و گهربار ایشان بار دیگر در شهر اصفهان و در خیابان شریف واقفی سپری شد، ولی حتی کهولت سن و پیری مانع از انجام فعالیتهای علمی و مذهبی علامه نشد و بیان شیرین و رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین اسلام به کار بستند و قلوب بسیاری از مردم را در جهت انس و آشنایی هر چه بیشتر با حق و حقیقت رهنمون شدند که آثار و برکات این فعالیت هم اکنون نیز بر ما معلوم می باشد.
 
  
==اساتید==
+
برخی از فعالیتهای اجتماعی و نیز سجایای اخلاقی آیت الله میرجهانی به اجمال چنین نقل شده است: نجات مردم از قحطی بر اثر خشکسالی، میهمانداری، برگزاری مجالس احیاء امر [[اهل بیت]] علیهم السلام و مجلس [[روضه خوانی]] امام حسین علیه السلام، [[تعبیر خواب]]، مبارزه با هوای نفس، خلوت گزینی، ساده زیستی و صفای باطن، [[رضا]] و [[تسلیم]]، [[تهجد]] و شب زنده داری، انس با [[قرآن]] و تشرف خدمت [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه.
آيت الله مامقانی صاحب كتاب تنقیح الرجال
 
حسین قمی
 
آيت الله نخودكی اصفهانی
 
سید عبدالهادی شیرازی
 
آقا ضیاء عراقی
 
محمدحسین فشاركی
 
سید ابوالحسن اصفهانی
 
آيت الله رجايي
 
محمدعلی حبیب آبادی
 
علی یزدی
 
محمدرضا رضوی خوانساری
 
احمد اصفهانی
 
محمدعلی فتحی دزفولی
 
سیدابوالقاسم دهکردی
 
محمدرضا مسجد شاهی
 
ملا آقاجان زنجانی
 
  
==تالیفات==
+
==آثار و تألیفات==
علامه میرجهانی ذوالفنونی متبحر بوده اند. وقتی کتب ایشان را مرور می کنیم تا حد
+
آیت الله میرجهانی به خاطر جامعیت در علوم و تبحر در ادبیات و داشتن ذوق لطیف و آشنایی با علوم غریبه دارای تألیفات موثر، متعدد و متنوعی در موضوعات: [[حدیث]]، [[شعر]]، علوم غریبه، نجوم، شیمی، [[طب]] قدیم، [[ریاضیات]] و ... بود که مجموع آثار و تألیفات ایشان جمعاً بالغ بر ۵۰۷ اثر می باشد. در ذیل به بعضی از آن تألیفات اشاره می شود:
  
زیادی با شخصیت علمی وادبی ایشان آشنا می شویم. کتاب الدررالمکنونه را که بررسی
+
#روایح السمات، در موضوع شرح [[دعای سمات]]، اوّلین اثر او که در [[مشهد]] تألیف کرد.
 
+
#[[جنة العاصمة (کتاب)|جُنة العاصمة]]، در موضوع تاریخ ولادت و حالات [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها
می کنیم، می بینیم که بر ادبیات عرب کاملاً مسلط بوده اند ، توانسته اند اشعار عربی نغز
+
#نوائب الدهور، در موضوع [[نشانه های ظهور امام زمان (عج)|علائم ظهور]] در ۴ جلد [[پرونده:Asemah.jpg|thumb|left|جنة العاصمه - یکی از آثار علامه میرجهانی]]
 
+
#البکاء للحسین علیه السلام، در موضوع ثواب گریستن و عزاداری بر [[سیدالشهداء|حضرت سیدالشهداء]] (علیه السلام)
و زیبا یی بسرایند.
+
#تفسیر ام الکتاب، در موضوع تفسیر [[سوره حمد]]
 
+
#دیوان شعر حیران
هنگامیکه کتابهایشان را پیرامون ولایت کلیه، شرح دعای سمات، تفسیر سوره حمد و ...
+
#مستدرک نهج البلاغه الموسوم مصباح البلاغه فی مشکوة الصباغه (۲ جلد) در موضوع خطبه هایی که مرحوم [[سید رضی]] در [[نهج البلاغه]] جمع آوری نکرده اند یا در آن اختلاف روایت وجود دارد.
 
+
#ولایت کلیه، در موضوع ولایت [[اهل البیت]] (علیهم السلام) در ۲ جلد
مطالعه می کنیم، در می یابیم معلومات و دانشهای بسیاری در سینه داشته اند.
+
#الدرر المکنونه (دیوان عربی) در موضوع الامام و الامامة و صفاته الجامعه و تاریخ الائمه علیهم اسلام
 
+
#کنوز الحکم و فنون الکلم، در کلمات و خطبه های [[امام حسن]] علیه السلام
علامه میرجهانی سه دوره کل بحارالانوار علامه مجلسی را مطالعه نموده و چون حافظه
+
#السبیکة البیضاء فی نسبت بعض آل نبی الطباء، در موضوع جزواتی در اسناد [[سادات]] عالیقدر. در این کتاب در مورد سیادت خود و خاندان میرجهانی توضیحات کافی داده شده است.
 
+
#مختصر کتاب «ابصار المستبصرین» در بیان مناظره هاى [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنى]] و چگونگى شیعه شدن عبدالوهاب حنفى.
ای بسیار قوی داشتند احادیث آن را به خاطرسپرده بودند. در کنار تمام این دانشها، ایشان
+
#مقلاد الجنان و مغلاق المیزان، در موضوع در زمینه ادعیه و زیارات
 
+
#ذخیرة المعاد، در موضوع ادعیه و آداب ساعات
حافظ قرآن نیز بوده اند.
+
#رساله سعادت ابدی و خوشبختی همیشگی، در موضوع آداب تشکیل مجالس مذهبی
آیت الله میرجهانی به خاطر جامعیت در علوم و تبحر در ادبیات و داشتن ذوق لطیف و
+
#لوامع النور فی علائم الظهور
 
+
#شهاب ثاقب، در رد طایفه ضالّه و مضلّه [<nowiki/>[[بهائیت]]] و طریقه منازعه با آنها
آشنایی با علوم غریبه دارای تألیفات موثر، متعدد و متنوعی در موضوعات:
+
#مقامات الاکبریة، در موضوع زندگانی [[حضرت علی اکبر علیه السلام|حضرت علی اکبر]] علیه السلام
حدیث، شعر، علوم غریبه، نجوم، شیمی، طب قدیم، ریاضیات و ... می باشند. که بسیاری
+
#رساله ای در احکام رضاع در موضوع احکام شیردادن (فقه الرضاع)
 
+
#رساله ای در اخبار مربوط به کواکب و نجوم فلکیات
از آنها چاپ و حتی بعضی از آنها چندین بار چاپ شده که کل آثار و تألیفات علامه جمعاً بالغ
+
#رساله ای در احوالات حضرت زینب علیها السلام
 
+
#گنجینه سرور، به صورت تلفیقی عربی و فارسی
بر پانصد و هفت اثر می باشد. در ذیل به بعضی از آن تألیفات اشاره می شود.
+
#نصیحت به هادی، در موضوع دستورات اخلاقی و نصایح به پسرشان جناب هادی در باب [[تقوی]] و سیر و سلوک
روایح السمات در موضوع شرح دعای سمات
+
#گنج رایگان، در موضوع طلسمات و بعضی از علوم غریبه و اخبار و آثار ولایتی
جنهٔ العاصمه در موضوع تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه سلام الله علیها
+
#رساله نورستان، در احوالات سرزمین نورستان
نوائب الدهور در موضوع علائم ظهور
+
#رساله ای در مورد آیات قرآنی که مشتمل بر کلمه «رب» می باشد (۸۴ [[آیه]])
البکاء للحسین علیه السلام در موضوع ثواب گریستن و عزاداری بر حضرت سیدالشهداء (
+
#رساله ای در [[ریاضی|ریاضیات]]
 
+
#رساله ای در شیمی
علیه السلام)
+
#رساله ای در [[طب]] قدیم
تفسیر ام الکتاب در موضوع تفسیر سوره حمد
+
#صمدیه منظومه، در موضوع [[ادبیات عرب]]
دیوان حیران  
+
#قرآن به خط ایشان همراه با تفسیر در حواشی آن و کشف الآیات
مستدرک نهج البلاغه الموسوم بمصباح البلاغه فی مشکوهٔ الصباغه در موضوع خطبه  
+
#تقریرات درس آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]
 
+
#و آثار علمی دیگری در فنون متنوعه چون رساله های متعددی در جفر و رمل و اسطرلاب و نجوم.
هایی که مرحوم سید رضی (رحمهٔ الله علیه) در نهج البلاغه جمع آوری نکرده اند یا در آن  
 
 
 
اختلاف روایه وجود دارد.
 
ولایت کلیه در موضوع ولایت اهل البیت (علیهم السلام)
 
الدرر المکنون (دیوان عربی) در موضوع الامام و الامامهٔ و صفاتهٔ الجامعه و تاریخ الائمه  
 
 
 
علیهم اسلام
 
کنوزالحکم و فنون الکلم در موضوع کلمات و خطبه های امام حسن مجتبی علیه السلام
 
السبیکهٔ البیضاء فی نسبت بعض آل نبی الطباء در موضوع جزواتی در اسناد سادات عالیقدر  
 
 
 
در این کتاب در مورد سیادت خود و خاندان میرجهانی توضیحات کافی داده شده است.
 
مختصر کتاب ابصار المستبصرین در موضوع در بیان مناظره شیعه و سنی
 
مقلاد الجنان و مغلاق المیزان در موضوع در زمینه ادعیه و زیارات  
 
ذخیرهٔ المعاد در موضوع ادعیه و آداب ساعات
 
رساله سعادت ابدی و خوشبختی همیشگی در موضوع آداب تشکیل مجالس مذهبی
 
لوامع النورفی علائم الظهور
 
شهاب ثاقب در رد طایفه ضاله و مضله و طریقه منازعه با آنها.
 
مقامات الاکبریهٔ در موضوع زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام
 
رساله ای در احکام رضاع در موضوع احکام شیردادن (فقه الرضاع)
 
رساله ای در اخبار مربوط به کواکب و نجوم فلکیات  
 
رساله ای در احوالات حضرت زینب کبری علیها سلام الله
 
گنجینه سرور به صورت تلفیقی عربی و فارسی
 
نصیحت به هادی در موضوع دستورات اخلاقی و نصایح به پسرشان جناب هادی در باب  
 
 
 
تقوی و سیر و سلوک
 
گنج رایگان در موضوع در بیان طلسمات و بعضی از علوم غریبه و اخبار و آثار ولایتی
 
رساله نورستان در احوالات سرزمین نورستان
 
رساله ای در مورد آیات قرآنی که مشتمل بر کلمه «رب» می باشد. (84 آیه)
 
رساله ای در ریاضیات
 
رساله ای در شیمی
 
رساله ای در طب قدیم
 
صمدیه منظومه در موضوع ادبیات عرب
 
قرآن به خط ایشان همراه با تفسیر در حواشی آن و کشف الآیات
 
تقریرات حضرت آیهٔ الله سید ابوالحسن اصفهانی (رحمهٔ الله علیه)
 
دیوان حافظ به خط زیبای ایشان که هدیه به کتابخانه آستان قدس رضوی و همچنین آثار  
 
 
 
علمی دیگری در فنون متنوعه چون رساله های متعددی در جفر و رمل و اسطرلاب و نجوم
 
  
 
==کشف سیادت و شجرنامه==
 
==کشف سیادت و شجرنامه==
 +
[[پرونده:میرجهانی.jpg|thumb|left|شجرنامه آیت‌الله میرجهانی که به امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌رسد]]
 +
عداوت و دشمنی حاکمان جور با خاندان مکرم [[رسول خدا]] (صلی الله علیه و آله) در طول تاریخ اسلام، موجب گردیده است در برهه هایی از زمان عده ای از [[سادات]]، به منظور حفظ جان و بقای نسل، سیادت خویش را مخفی کنند؛ از جمله این موارد، خاندان میرجهانی است که حدود سیصد سال دوران اختفاء سیادت ایشان و خاندانشان بوده است. جریان از این قرار بوده است که:<br>در زمان هجوم افغانها به [[ایران]] ظلم و ستم آنها بر مردم و زیر پا گذاشتن علنی دستورات و واجبات [[اسلام]] رشد و گسترش می یابد.
 +
در همین ایام دو برادر سید، به نامهای میرجهان و میرعماد، مخفیانه به اطراف شهر [[اصفهان]]، منطقه جرقویه می گریزند و سیادت خود را پنهان می کنند، تا جایی که اطرافیان و نزدیکان آنها به طورکلی از احوالشان بی اطلاع می مانند و پس از چندی اعتقاد به فوت یا کشته شدن این دو برادر سید پیدا می کنند و حتی اموالشان را هم بین وارث تقسیم می کنند.
  
عداوت و دشمنی حاکمان جور با خاندان مکرم رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در طول
+
این رویداد به همین صورت تا زمان آیت الله میرجهانی ادامه می یابد. در این زمان ایشان به دلیل احتمالاتی که بر سید بودن خاندانشان می داده اند، به دنبال کشف قضیه رفته و بالاخره پس از تحقیق بسیار، سیادت خود را ثابت می کنند و از آن پس اقوام، عموزاده ها و وابستگان به خانواده میرجهانی مسمی به سیادت می شوند.
 +
سیادت علامه میرجهانی در زمان مرجعیت [[بروجردی، حسین|آیت الله بروجردی]] کشف گردید و هم چنین مورد تأیید نسابه بزرگ قرن اخیر مرحوم آیت الله [[مرعشی، شهاب‌الدین|مرعشی نجفی]] قرار گرفت و پس از آنکه سالها عمامه سفید بر سر داشت، به دست مرحوم آیت الله بروجردی، عمامه سیاه سیادت بر سر ایشان گذارده شد و به این مناسبت توسط آیت الله بروجردی (ره) جشن مفصلی در [[مدرسه فیضیه]] برقرار گردید.
  
تاریخ اسلام، موجب گردیده است در برهه هایی از زمان عده ای از سادات، به منظور حفظ
+
==وفات==
  
جان و بقای نسل، سیادت خویش را مخفی کنند از جمله این موارد، خاندان میرجهانی
+
مرحوم آیت الله میرجهانی سرانجام در ۲۰ [[جمادی الثانی]] سال ۱۴۱۳ قمری (آذر ۱۳۷۱ ش)، در سن ۹۴ سالگی دیده از جهان فرو بست. ایشان در وصیت نامه اش خواسته بود یک جلد از کتاب «البکاء للحسین» و نیز مجلّدى از کتاب «الدرر المکنونه» بر روى سینه اش نهاده و همراه ایشان دفن گردد. مردم [[اصفهان]] پیکر مطهر علامه میرجهانی را پس از [[تشییع جنازه|تشییع]] باشکوه، در بقعه [[علامه مجلسی]] (ره) در [[مسجد جامع اصفهان]] به خاک سپردند.
  
است که حدود سیصد سال دوران اختفاء سیادت ایشان و خاندانشان بوده است. جریان از
+
==منابع==
 
 
این قرار بوده است که:
 
در زمان هجوم افغانها به ایران ظلم و ستم آنها بر مردم و زیر پا گذاشتن علنی دستورات و
 
 
 
واجبات اسلام رشد و گسترش می یابد.
 
در همین ایام دو برادر سید، به نامهای میرجهان و میرعماد که از مسیری می گذشته اند با
 
 
 
دو افغانی که قصد تعرض به زنی را داشته اند مواجه شده و با آنها درگیر می شوند که
 
 
 
منجر به کشته شدن یکی از افغانها و فرار دیگری و آگاه شدن بقیه از این قضیه می شود.
 
این ماجرا باعث می شود میرجهان و میرعماد مخفیانه به اطراف شهر اصفهان، منطقه
 
 
 
جرقویه می گریزند. و سیادت خود را پنهان کنند تا جاییکه اطرافیان و نزدیکان آنها به
 
 
 
طورکلی از احوالشان بی اطلاع می مانند و پس از چندی اعتقاد به فوت یا کشته شدن
 
 
 
این دو برادر سید پیدا می کنند و حتی اموالشان را هم بین وارث تقسیم می کنند.
 
این رویداد به همین صورت تا زمان آیت الله میرجهانی ادامه می یابد. در این زمان ایشان به
 
 
 
دلیل احتمالاتی که بر سید بودن خاندانشان می داده اند به دنبال کشف قضیه رفته و
 
 
 
بالاخره پس از تحقیق بسیار، سیادت خود را ثابت می کنند و از آن پس اقوام، عموزاده ها و
 
  
وابستگان به خانواده میرجهانی مسمی به سیادت می شوند.
+
*"نگاهی به زندگی عالم فرزانه مرحوم آیت‌الله سید حسن میرجهانی"، مرتضی نجفی قدسی، گلستان قرآن، ۱۳۸۱، شماره ۱۴۲.
سیادت علامه میرجهانی در زمان مرجعیت آیة الله بروجردی کشف گردید و هم چنین مورد
+
*ب‍ه‌ ی‍اد ح‍ض‍رت‌ آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ م‍ی‍رج‍ه‍ان‍ی‌ طب‍اطب‍ای‍ی‌، مسعود احمدی.
 +
*دانشور آسمانى، غلامرضا گلى زواره.
 +
*سایت صدا و سیمای مرکز اصفهان.
 +
*ویژه نامه دریای نور.
  
تأیید نسابه بزرگ قرن اخیر مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی قرار گرفت و پس از  
+
==آرشیو عکس و تصویر==
 +
<gallery mode="packed" heights="170">
 +
پرونده:میرجهانی (1).jpg|از راست: سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی، محمد شریف رازی و بهشتی
 +
پرونده:میرجهانی (2).jpg|سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی در بین مردم
 +
پرونده:میرجهانی (7).jpg|دستخط سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
 +
پرونده:میرجهانی (5).jpg|از راست: سید رضوی، سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی و محمدحسن مولوی قندهاری
 +
پرونده:میرجهانی (6).jpg|سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
 +
پرونده:میرجهانی (3).jpg|سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی در منزل شخصی
 +
پرونده:میرجهانی0.jpg|سنگ قبر سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
  
آنکه سالها عمامه سفید بر سر داشت، به دست مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (قدس
+
</gallery>
  
سره) عمامه سیاه سیادت بر سر ایشان گذارده شد و به این مناسبت توسط آیت الله
+
[[رده:علمای معاصر|میرجهانی طباطبایی،سید محمدحسن]]
 
+
[[رده:عارفان]]
بروجردی (ره) جشن مفصلی در مدرسه فیضیه برقرار گردید.
+
[[رده:خطیبان]]
 
 
==سجایای اخلاقی==
 
* خط بسیار زیبا
 
* نجات مردم از قحطی بر اثر خشکسالی
 
* مبارزه با هوای نفس، خلوت گزینی، ساده زیستی و صفای باطن
 
* میهمانداری
 
* رضا و تسلیم
 
* برگزاری مجالس احیاء امر اهل بیت علیهم السلام
 
* ارادت ویژه به امام حسن علیه السلام
 
* تهجد و شب زنده داری
 
* انس با قرآن
 
* روضه خوانی امام حسین (علیه السلام)
 
* تعبیر خواب
 
* بصيرت باطني
 
* تشرف خدمت اما زمان عجل الله تعالی فرجه
 
 
 
==وفات==
 
 
 
روز سه شنبه بیستم جمادی الثانی سال ۱۴۱۳ ق. مصادف با ۲۵ آذر سال ۱۳۷۱ ش. چراغ عمر این عالم بزرگ در سن 94 سالگی رو به خاموشی رفت. مردم اصفهان پیکر مطهر علامه میرجهانی را پس از تشییعی پرشکوه و درخور شأن، در بقعه علامه مجلسی (ره) در مسجد جامع اصفهان به خاک سپردند.<ref>دریاى نور، ص 3.</ref>
 
 
 
==منابع==
 
*سایت صداوسیمای مرکز اصفهان.
 
*ب‍ه‌ ی‍اد ح‍ض‍رت‌ آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ م‍ی‍رج‍ه‍ان‍ی‌ طب‍اطب‍ای‍ی‌ : مسعود احمدی.
 
*ويژه نامه درياي نور.
 
*دانشور آسمانى : غلامرضا گلى زواره
 
*گلستان قرآن : نگاهی به زندگی عالم فرزانه، مرحوم آیت الله سید حسن میرجهانی(ره)،  مرتضی نجفی قدسی، شماره اول، اسفند 1381 - شماره 142 (‎4 صفحه - از 42 تا 45 ).
 
[[رده:علمای معاصر]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۱

«آیت‌الله سید محمدحسن میرجهانی» (۱۲۸۰-۱۳۷۱ ق)، عالم ربانی، فقیه، ادیب و خطیب نامدار شیعه معاصر و از شاگردان سید ابوالقاسم دهکردی و سید ابوالحسن اصفهانى بود. علامه میرجهانی بیان رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین اسلام به کار بست و در مبارزه با فرقه بهائیت و مقابله با خرافات تلاش نمود. وی بخاطر جامعیت و تبحر در علوم مختلف اسلامی و طبیعی، دارای تألیفات متعدد و متنوعی بود، که از آن جمله کتاب «جُنة العاصمة؛ در تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه» است.

۲۲۰px
نام کامل سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی
زادروز ۱۲۸۰ شمسی
زادگاه جرقویه، اصفهان
وفات ۱۳۷۱ شمسی
مدفن مسجد جامع اصفهان

Line.png

اساتید

سید ابوالقاسم دهکردی، سید ابوالحسن اصفهانى، شیخ عبدالله مامقانی، شیخ حسنعلی اصفهانی،...


آثار

جنة العاصمة، روایح السمات، مستدرک نهج‌البلاغه، نوائب الدهور، البکاء للحسین علیه‌السلام، ولایت کلیه، الدرر المکنونه، شهاب ثاقب،...


ولادت

سید محمدحسن میرجهانی طباطبایی فرزند میر سیدعلی، در روز دوشنبه ۲۲ ماه ذی القعده سال ۱۳۱۹ قمری (اسفند ۱۲۸۰ ش) در قریه محمدآباد جرقویه از توابع استان اصفهان بدنیا آمد.

تحصیلات

سید محمدحسن میرجهانی از سن پنج تا هفت سالگی تمام قرآن را به انضمام کتب فارسی در مکتب فرا گرفت. سپس به یادگیری صرف و نحو پرداخت و قسمتی از کتاب سیوطی را نزد یکی از فضلای روستای محمدآباد آموخت.

بعد از جدایی از خانواده، وارد مدرسه صدر بازار اصفهان شد. ابتدا از محضر شیخ محمدعلی حبیب آبادی و آقای شیخ علی یزدی فقه، اصول و منطق آموخت و سپس از محضر شیخ محمدرضا رضوی خوانساری، میرزا احمد اصفهانی، آیت الله محمدعلی فتحی دزفولی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی بهره برد. درس خارج را در درس آیات عظام محمدرضا مسجدشاهی و آخوند ملا محمدحسین فشارکی حاضر شدند.

علامه میرجهانی در سن ۲۵ سالگی مصادف با سال ۱۳۰۵ هـ.ش، راهی نجف اشرف شد و از اساتید مبرزی چون شیخ عبدالله مامقانی (صاحب رجال)، سید عبدالهادی شیرازی و آقا ضیاءالدین عراقی بهره مند شد. سپس به مدت پنج سال یکی از ملازمان خاص آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی گردید و امور مالی این مرجع تقلید در دست علامه قرار گرفت.

فعالیت‌های علمی و اجتماعی

آیت الله میرجهانی پس از رسیدن به درجه اجتهاد و دریافت اجازه هاى متعدد فقهى و روایى از علما و مراجع نجف، بعد از سه سال و نیم به ایران بازگشتند. ایشان در سال ۱۳۰۹ شمسی به منطقه دهاقان از توابع سمیرم اصفهان رفت و مدت سه سال مرجع امور شرعى مردم آن سامان گردید و در ضمن به حل و فصل مشکلات اجتماعى پرداخت.
وی بعد از حدود ۲۱ سال سکونت در محله خواجوی اصفهان، در ۱۳۲۹ شمسی به همراه خانواده راهی مشهد الرضا شد. حدود هفت سال اقامت در صحن انقلاب حرم امام رضا علیه السلام، به تصحیح نسخ خطی قدیمی موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی، تألیف، تصنیف، تدریس و مبارزه با خرافاتی که در باب ذکر و ورد و حرز بین مردم باب شده بود اشتغال داشت.
وی کوشش نمود دعاهاى اصیل و مستند، حرزهاى موثق که از ائمه علیهم السلام رسیده و نیز برخى ختومات معتبر را از لابلاى منابع روایى و تاریخى استخراج کند و از این راه مردم را در رفع گرفتارى ها و مصایب یارى کند.
همچنین ایشان در صحن آزادی حجره ای داشت و آیت الله سید محمدهادی میلانی همنشین ایشان بود. این رابطه صمیمانه تا آنجا پیش رفت که آیت الله میلانی درخواست کرده بود با علامه عقد اخوت و برادری بخوانند.

امامت جماعت مسجد قائم، خطابه و منبرهای فوق العاده وی به خصوص در مسجد سپهسالار تهران نیز، از فعالیت های علمی - تبلیغی ایشان در این شهر بود.

علامه میرجهانی در سال هاى ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ شمسی به زواره اصفهان دعوت شد تا در ایام ماه مبارک رمضان، به وعظ و اجراى مراسم عبادى و شرعى مشغول گردد. در همان ایّام، پیروان فرقه ضاله بهائیت در زواره فعال شده و براى اغواى مردم به انواع شگردهاى گمراه کننده روى آورده بودند. وی که این حرکت انحرافى را مشاهده کرد، در خط مقدّم مخالفت با بهائیان قرار گرفت و با بیانات و ارشادات خویش و نیز افشاى ماهیت پلید این فرقه، حقایقى را براى مردم زواره روشن ساخت و آنان را علیه بهائیان بسیج کرد. بر اثر همین کوشش ها بود که اهالى، ارتباط اقتصادى و اجتماعى خویش را با بهائیان قطع کردند و محافل بهایى ها را تعطیل کردند. همین مقاومت ها موجب گردید که پیروان این گروه منحرف در زواره مورد نفرت قرار گیرند و رفته رفته غالب آنان وحشت زده و سراسمیه شهر را ترک کنند.
سالهای آخر عمر پر برکت و گهربار ایشان بار دیگر در شهر اصفهان و در خیابان شریف واقفی سپری شد، ولی حتی کهولت سن و پیری مانع از انجام فعالیتهای علمی و مذهبی علامه نشد و بیان شیرین و رسای خود را در راه ترویج و گسترش دین مبین اسلام به کار بستند و قلوب بسیاری از مردم را در جهت انس و آشنایی هر چه بیشتر با حق و حقیقت رهنمون شدند که آثار و برکات این فعالیت هم اکنون نیز معلوم می باشد.

برخی از فعالیتهای اجتماعی و نیز سجایای اخلاقی آیت الله میرجهانی به اجمال چنین نقل شده است: نجات مردم از قحطی بر اثر خشکسالی، میهمانداری، برگزاری مجالس احیاء امر اهل بیت علیهم السلام و مجلس روضه خوانی امام حسین علیه السلام، تعبیر خواب، مبارزه با هوای نفس، خلوت گزینی، ساده زیستی و صفای باطن، رضا و تسلیم، تهجد و شب زنده داری، انس با قرآن و تشرف خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه.

آثار و تألیفات

آیت الله میرجهانی به خاطر جامعیت در علوم و تبحر در ادبیات و داشتن ذوق لطیف و آشنایی با علوم غریبه دارای تألیفات موثر، متعدد و متنوعی در موضوعات: حدیث، شعر، علوم غریبه، نجوم، شیمی، طب قدیم، ریاضیات و ... بود که مجموع آثار و تألیفات ایشان جمعاً بالغ بر ۵۰۷ اثر می باشد. در ذیل به بعضی از آن تألیفات اشاره می شود:

  1. روایح السمات، در موضوع شرح دعای سمات، اوّلین اثر او که در مشهد تألیف کرد.
  2. جُنة العاصمة، در موضوع تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه سلام الله علیها
  3. نوائب الدهور، در موضوع علائم ظهور در ۴ جلد
    جنة العاصمه - یکی از آثار علامه میرجهانی
  4. البکاء للحسین علیه السلام، در موضوع ثواب گریستن و عزاداری بر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام)
  5. تفسیر ام الکتاب، در موضوع تفسیر سوره حمد
  6. دیوان شعر حیران
  7. مستدرک نهج البلاغه الموسوم مصباح البلاغه فی مشکوة الصباغه (۲ جلد) در موضوع خطبه هایی که مرحوم سید رضی در نهج البلاغه جمع آوری نکرده اند یا در آن اختلاف روایت وجود دارد.
  8. ولایت کلیه، در موضوع ولایت اهل البیت (علیهم السلام) در ۲ جلد
  9. الدرر المکنونه (دیوان عربی) در موضوع الامام و الامامة و صفاته الجامعه و تاریخ الائمه علیهم اسلام
  10. کنوز الحکم و فنون الکلم، در کلمات و خطبه های امام حسن علیه السلام
  11. السبیکة البیضاء فی نسبت بعض آل نبی الطباء، در موضوع جزواتی در اسناد سادات عالیقدر. در این کتاب در مورد سیادت خود و خاندان میرجهانی توضیحات کافی داده شده است.
  12. مختصر کتاب «ابصار المستبصرین» در بیان مناظره هاى شیعه و سنى و چگونگى شیعه شدن عبدالوهاب حنفى.
  13. مقلاد الجنان و مغلاق المیزان، در موضوع در زمینه ادعیه و زیارات
  14. ذخیرة المعاد، در موضوع ادعیه و آداب ساعات
  15. رساله سعادت ابدی و خوشبختی همیشگی، در موضوع آداب تشکیل مجالس مذهبی
  16. لوامع النور فی علائم الظهور
  17. شهاب ثاقب، در رد طایفه ضالّه و مضلّه [بهائیت] و طریقه منازعه با آنها
  18. مقامات الاکبریة، در موضوع زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام
  19. رساله ای در احکام رضاع در موضوع احکام شیردادن (فقه الرضاع)
  20. رساله ای در اخبار مربوط به کواکب و نجوم فلکیات
  21. رساله ای در احوالات حضرت زینب علیها السلام
  22. گنجینه سرور، به صورت تلفیقی عربی و فارسی
  23. نصیحت به هادی، در موضوع دستورات اخلاقی و نصایح به پسرشان جناب هادی در باب تقوی و سیر و سلوک
  24. گنج رایگان، در موضوع طلسمات و بعضی از علوم غریبه و اخبار و آثار ولایتی
  25. رساله نورستان، در احوالات سرزمین نورستان
  26. رساله ای در مورد آیات قرآنی که مشتمل بر کلمه «رب» می باشد (۸۴ آیه)
  27. رساله ای در ریاضیات
  28. رساله ای در شیمی
  29. رساله ای در طب قدیم
  30. صمدیه منظومه، در موضوع ادبیات عرب
  31. قرآن به خط ایشان همراه با تفسیر در حواشی آن و کشف الآیات
  32. تقریرات درس آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی
  33. و آثار علمی دیگری در فنون متنوعه چون رساله های متعددی در جفر و رمل و اسطرلاب و نجوم.

کشف سیادت و شجرنامه

شجرنامه آیت‌الله میرجهانی که به امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌رسد

عداوت و دشمنی حاکمان جور با خاندان مکرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در طول تاریخ اسلام، موجب گردیده است در برهه هایی از زمان عده ای از سادات، به منظور حفظ جان و بقای نسل، سیادت خویش را مخفی کنند؛ از جمله این موارد، خاندان میرجهانی است که حدود سیصد سال دوران اختفاء سیادت ایشان و خاندانشان بوده است. جریان از این قرار بوده است که:
در زمان هجوم افغانها به ایران ظلم و ستم آنها بر مردم و زیر پا گذاشتن علنی دستورات و واجبات اسلام رشد و گسترش می یابد. در همین ایام دو برادر سید، به نامهای میرجهان و میرعماد، مخفیانه به اطراف شهر اصفهان، منطقه جرقویه می گریزند و سیادت خود را پنهان می کنند، تا جایی که اطرافیان و نزدیکان آنها به طورکلی از احوالشان بی اطلاع می مانند و پس از چندی اعتقاد به فوت یا کشته شدن این دو برادر سید پیدا می کنند و حتی اموالشان را هم بین وارث تقسیم می کنند.

این رویداد به همین صورت تا زمان آیت الله میرجهانی ادامه می یابد. در این زمان ایشان به دلیل احتمالاتی که بر سید بودن خاندانشان می داده اند، به دنبال کشف قضیه رفته و بالاخره پس از تحقیق بسیار، سیادت خود را ثابت می کنند و از آن پس اقوام، عموزاده ها و وابستگان به خانواده میرجهانی مسمی به سیادت می شوند. سیادت علامه میرجهانی در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی کشف گردید و هم چنین مورد تأیید نسابه بزرگ قرن اخیر مرحوم آیت الله مرعشی نجفی قرار گرفت و پس از آنکه سالها عمامه سفید بر سر داشت، به دست مرحوم آیت الله بروجردی، عمامه سیاه سیادت بر سر ایشان گذارده شد و به این مناسبت توسط آیت الله بروجردی (ره) جشن مفصلی در مدرسه فیضیه برقرار گردید.

وفات

مرحوم آیت الله میرجهانی سرانجام در ۲۰ جمادی الثانی سال ۱۴۱۳ قمری (آذر ۱۳۷۱ ش)، در سن ۹۴ سالگی دیده از جهان فرو بست. ایشان در وصیت نامه اش خواسته بود یک جلد از کتاب «البکاء للحسین» و نیز مجلّدى از کتاب «الدرر المکنونه» بر روى سینه اش نهاده و همراه ایشان دفن گردد. مردم اصفهان پیکر مطهر علامه میرجهانی را پس از تشییع باشکوه، در بقعه علامه مجلسی (ره) در مسجد جامع اصفهان به خاک سپردند.

منابع

  • "نگاهی به زندگی عالم فرزانه مرحوم آیت‌الله سید حسن میرجهانی"، مرتضی نجفی قدسی، گلستان قرآن، ۱۳۸۱، شماره ۱۴۲.
  • ب‍ه‌ ی‍اد ح‍ض‍رت‌ آی‍ت‌ال‍ل‍ه‌ م‍ی‍رج‍ه‍ان‍ی‌ طب‍اطب‍ای‍ی‌، مسعود احمدی.
  • دانشور آسمانى، غلامرضا گلى زواره.
  • سایت صدا و سیمای مرکز اصفهان.
  • ویژه نامه دریای نور.

آرشیو عکس و تصویر